
Austrian architecture firm COOP HIMMELB(L)AU have unveiled their design for a temporary pavilion for the Munich Opera Festival 2010.

Called Pavilion 21 Mini Opera Space, the mobile aluminium structure will seat 300.

Made up of pyramids, the form is designed to increase its surface area and reflect external sounds.
Images are by ISOCHROM.

Here’s some text from the architects:
–
COOP HIMMELB(L)AU presents design of ‘Pavilion 21 MINI Opera Space’ in Munich, Germany
Wolf D. Prix, Design Principal and CEO of COOP HIMMELB(L)AU presented the design for ‘Pavilion 21 MINI Opera Space’ for the Bavarian State Opera during a press conference in Munich in attendance of Bavarian State Minister for Sciences, Research and the Arts, Dr. Wolfgang Heubisch, Director of the Bavarian State Opera, Nikolaus Bachler as well as the Senior Vice President Brand Management of MINI, Dr. Wolfgang Armbrecht.
The task was to develop a temporary 300 seat Pavilion for the Munich Opera Festival 2010 with a multifunctional stage. Though being one of the smallest projects the Pavilion is one of the most exciting ones the design studio is working on. There is a contradiction between the requirements for mobility on the one hand and excellent acoustics on the other: mobile lightweight construction is usually not suitable for acoustic spaces which require physical mass.
As it is the case with the three opera and concert halls in China, Denmark and Spain which COOP HIMMELB(L)AU is currently planning and constructing, the acoustical properties of a space can be enhanced by tilted walls and increased surface area. Another design strategy is also to reduce the influence of external sources of sound. The Pavilion which is 21 meters long, 17 meters wide and between 6 and 8 meters high will be positioned in such a way on the Marstallplatz that it will act more as a sound reflector than as a barrier to the sound of the cars passing by.
The new digital design methods are highly appropriate to implement in a practical way the idea of surface enlargement designed as pyramid-shaped aluminum structures. Those have been generated parametrically through the overlay of sound frequencies from Jimi Hendrix’ song”…’Scuse me while I kiss the sky…” and Mozart’s opera “Don Giovanni”. These shapes act either as sound reflectors or as sound reducers. The arrangement of these elements creates an iconic building consistent with COOP HIMMELB(L)AU’s principle to synergetically combine idea, form and content.

هتل معروف، فوق مدرن و پنج ستاره “مردان” در ۲۳ می ۲۰۰۹ در ساحل کندو (Kundu) در آنتالیای ترکیه افتتاح شد.



این هتل که از مدرنترین هتلهای موجود در دنیا می باشد با هزینه ای بالغ بر ۱.۴ میلیارد دلار احداث شده است. هتل فوق مدرن مردان در محوطه ای به مساحت ۱۸۰ هزار متر مربع ساخته شده است. بنای هتل از استانبول الهام گرفته شده است. در هتل مردان یک استخر عظیم ۱۶ هزار متر مربعی موجود است.



این هتل دارای ۲۷۱ اتاق استاندارد، ۶۲ اتاق بسیار بزرگ، ۱۶ سوئیت سلطنتی با الهام گیری از کاخ دلماباغچه، ۳۸ حمام ترکی، ۴۱ اتاق دوبلکس، ۸۲ جونیور سوئیت، ۴ آپارتمان شاهنشاهی، دو سوئیت ۶۰۰ مترمربعی با حوضهای ویژه، ۴۴ سوئیت دارای باغچه، ۱۶ رستوران و ۳۲ بار می باشد. استخر هتل با الهام گیری از تنگه استانبول ساخته شده است و بنا نیز دارای موتیفهایی از قصر دلما باغچه می باشد.





هتل مردان همانند استانبول دارای دو قطعه می باشد که یک حوض وسیع بین آنها قرار دارد. در یک طرف حوض، بناها با الهام از مناطق اورتاکؤی و آرناووت کوی در بخش اروپایی استانبول و در طرف دیگر نیز بناها با الهام از معماری کلاسیک ترکی در بخش آسیایی، ساخته شده اند. در فاصله بین دو طرف نیز رفت و آمد با قایقهای سلطنتی صورت می پذیرد.





هتل مردان با سرمایه گذاری تلمان اسماعیل اف، شهروند آذربایجانی الأصل روسیه ساخته شده است. ترکیه یکی از جذابترین کشورهای دنیا برای گردشگری است و مسئولان کشور نیز زمینه های سرمایه گذاری بخش خصوصی در پروژه های توریستی را فراهم کرده و امنیت سرمایه آنها را تضمین می کنند. ترکیه در سال گذشته پذیرای ۲۶ میلیون توریست خارجی بوده است.






این آدوتوریوم دولتی شاهکار معمار معروف Christian de Portzamparc است که قبلا جایزه پریتزکز رو هم برده. با دیدن حجم اولیه چیزی جز موسیقی و ساز در ذهن بیننده تداعی نمی شود که این بی شک زاییده فکر و ذهن خلاق پورتزمپارک می باشد. برنامه فیزیکی و مشخصات سایت و بنا را می توانید در زیر مشاهده کیند.
The Philharmonie is located on the Kirchberg plateau, right at the center of a triangular site surrounded with offices and European administration buildings. Filtering light, a vast peristyle composed of 827 columns constitutes the foyer all around the Grand Auditorium.
The latter appears as cliff bearing luminous faults. A long footbridge leads to the balconies and to the administrative facilities. The Grand Auditorium is characterized by 8 balcony-towers vertically distributed around the orchestra and the orchestra pit. The audience unites all around the musicians. The Music Chamber Hall is an external volume shaped as a twisted petal in order to avoid sound focusing effects as well as to create a space coiling up around the core building.


Construction authority:
Ministry of Public Works, Grand-Duchy of Luxembourg
Construction supervisor:
Walter de Toffol
Design architect:
Christian de Portzamparc
Acoustician for the concert halls and
interior:
XU Acoustique
Building
Maximum exterior length: 126 m
Maximum exterior width: 109 m
Outside height of the building from Place
de l’Europe to the roof: 25 m
Total volume of the building: 192,883 m3
Gross area: 20,000 m2
Foyer
Volume of the foyer: 44,453 m3
Grand Auditorium
Usual capacity: 1,307 seats
Maximum capacity: 1,500 seats
Acoustical volume: 19,300 m3
Salle de Musique de Chambre
Stage: 80 m2
Capacity: 302 seats
Total volume: 8,053 m3
Espace Découverte
Floor space of parallelepiped: 211 m2
Capacity: 120 seats
Volume: 2,013 m3






فرهنگهای ساختمانسازی شامل تمام مؤسسات عمومی و فردی است که با آنها سر و کار داشته و به نوعی بر شکل ساختار آنها تأثیر میگذارند.
موزه جدید «گوگنهایم» در اسپانیا به صورتی وسیع و گسترده مورد تحسین منتقدان معماری قرار گرفته و به عنوان سازهای منحصر بفرد که اوج خلاقیت معماری در آن به کار رفته، شناخته شده است.
این سازه نشان دهنده این است که در آخر قرن بیستم بالاخره سازه ارزشمندی ساخته شد. این موزه با ظرافت خاص و به یاری خلاقیت بکار رفته در آن، به دنیای اطرافش مرتبط است.
این موزه مثالی برای استراتژی اقتصادی امروزی است که شهرهای صنعتی قدیمی مثل «بیل بائو» برای همگن ساختن خود با قوانین جدید فرهنگی، طراحی شدند.
در واقع این عملکرد بخشی از روند سیاسی در جوامع محلی مانند «باسکیوس»، تلاش میکنند از هویت خودشان در اروپا که سنتها و قوانین ملی در آن به سرعت ناپدید میشوند، دفاع کنند.

این کار به طراحی و تکنولوژی کامپیوتر بستگی دارد. مؤسسههایی مانند «گوگنهایم» و «گتی» با ارتباط بر قرار کردن به دنیای اینترنتی تجاری، هنر را به صنعتی تجاری تبدیل کردهاند.
معماران هم عصر ما، مثل آرشیتکتهای زمان گذشته برای مفهوم و نماد معماری بیش از خود حرفه معماری اهمیت قائل میشوند. این مفاهیم بر ساختار محتوایی ساختمانها و نحوه اداره و رهبری پروژه تأثیر گذاشته و نشانههای فرهنگ ساختمانهای امروزی ما را تشکیل میدهند.
مفاهیم مذکور شامل مؤسسات سیاسی، مشتریان، بانکها، مقاطعهکاران ، پیش بینیکنندگان ارزش ساختمانها، ارزش و قیمت املاک، کارکنان ساختمانها، تجار واحدهای مسکونی، توسعهدهندگان، شرکتهای بیمه و سایر مؤسسات هستند.
همچنین کاربران ساختمانها، معماران، مهندسان، شرکتهای مشاور، منتفذان معماری و فرهنگی و حتی مدارس معماری هم در این گروه قرار میگیرند.
به عبارت دیگر فرهنگهای ساختمانسازی شامل تمام مؤسسات عمومی و فردی است که با آنها سر و کار داشته و به نوعی بر شکل ساختار آنها تأثیر میگذارند.
بسیاری از معماران از این مفاهیم تأثیر گذار در کارهایشان در راههای مشخص و معینی استفاده کرده واستادان معماری وقت خود را مخلصانه در این کار صرف میکنند.
مسئله کاملاً واضح این است که پیچیدگی معماری ساختمانهای جدید در دنیای امروزی، به اندازه مؤسسهای که در آن قرار داشته و تصویری که هنرمند خلاق در ذهن مردم بوجود آورده بستگی دارد.
در این حال بسیاری از معماران به اهمیت تشریک مساعی و گردآوری نقطه نظرهای مختلف در حل مشکلات پی بردهاند.

اغلب راهحلهای اصولی و محافظهکارانه در حل مشکلات معماری ممکن است از طریق ارائه نقطه نظرهای نوآورانه بدست آید.
اما در همان حال بسیاری از معماران فعلی معتقدند که موقعیت فعلی نمیتواند سودمندترین راهحل باشد.بیشتر وقت آرشیتکتها صرف مکالمات تلفنی و تشریفات مربوط به کاغذ بازی و ملاقاتهای وقتگیر با مقاطعهکاران، مشتریان، مقامات مسئول در ساختوساز، به منظور هماهنگ کردن کارها و سندسازی از این ملاقاتهای حضوری و مکالمات تلفنی میشد.
بیشتر نتایج حاصل از این فعالیتها به صورت انبوهی از کاغذها که باید ضمیمه پروژهها شده و با قیمتهای که قابل تحقیق بوده و در ارزشگذاری بهای ساختمان سهیم بودند، نشانهگذاری شدهاند.
بیشتر این فعالیتها نه تنها به ساختار بهتر سازهها کمک نکرد، بلکه اجرای قانونی را کم رنگ کرده و در حفظ خط سیر بهای کار ماهرانه تأثیر منفی داشت.
سؤال مهمی که در ذهن ایجاد میشود این است که چگونه کیفیت ساختمانها از طبیعت فرهنگ پرورش ساختمانها تأثیر میپذیرد؟
به عبارت دیگر تکامل ساخت ساختمانها چگونه بر روی فعالیتهای معماران و سایر کسانی که در آن نقش داشتند تأثیر میگذارد؟
به عقیده صاحبنظران مجله «آرکیتکچر ویک » فرهنگ تکامل ساختمان، نحوه تأسیس آن و نوع عملکردهای مردمی که از آن فرهنگ پیروی میکنند، پاسخ این سؤال را به صراحت بیان میکند.
برای این مجله این نکات فنی و استادانه مانند پنجرهای عمل میکنند که به سوی مجموعهای غنی از مفاهیم ارزشمند باز شدهاند. در این مجله به فرهنگ و تکامل ساختمان مانند مجلات دیگر از جمله «پرکتیس» و «کانستراکشن اینداستری» نگاه نمیشود.
ساختمانها اساساً حرکتی متحورانه اجتماعی محسوب میشوند. طبیعت این حرکت متحورانه در طول تاریخ دچار تغییر و تحول شده است.این تغییرات بسته به نوع محل، از جایی به جای دیگر فرق کرده و در موارد اختصاصی کیفیت حجم، اندازه و بخش اصلی ساختمانهای ساخته شده را کنترل میکند.
اغلب ساختمانها در دنیا با حداقل دخالت اساتید معماری ساخته میشوند و هنوز آنها از نظر شکل و ظاهر برای زندگی روزمره انسانها طراحی میشوند.
معماران هیچگاه به عنوان قدرت نفوذی مورد احترام، در طراحی ساختمانها مطرح نبودهاند. هنوز هم شخصیت ساختمان معمولاً انعکاس درستی از فرهنگ آن نیست، اما در انتها مراحل مشخصی باعث میشوند تا بدون دخالت معماران، فرهنگ ساختمان عینیت پیدا کند.
در پایان میتوان گفت که هدف از این مقاله، حضور معماران ساختمانها در فحوای کلام است.
عقیده دستاندرکاران مجله «آرکیتکچر ویک» بر این است که داشتن چنین دید مؤثری نه تنها تمرینی هم عصر با ماست بلکه به ما نشان میدهد چگونه چنین آزمایشی میتواند نقش مؤثری در پیشرفت و درک شهرهایی داشته باشد که این هزاران فعالیت مستقل توسط مردم را تحت پوشش قرار داده و ممکن است پیشرفت کنند.

معرفی
مجموعه ورزشی آزادی در کیلومتر ۱۴ اتوبان تهران ـ کرج در زمینی به مساحت چهار میلیون مترمربع در دو مرحله بنا شده است. مرحله اول، شامل ساخت استادیوم یک صد هزار نفری، دریاچه و پارکینگ است که به جاده های شرقی و غربی مرتبط می شود. این مرحله توسط شرکت آرمه و توسط عبدالعزیز فرمانفرماییان و همکاران اجرا شده است. مرحله دوم، مابقی مجموعه شامل سالن ورزشها، استخر، پیست دوچرخه سواری، ساختمان اداری، مرکز مطبوعات، سالن تیراندازی و زمینهای تمرین ورزشهای مختلف می باشد که احتمالاً توسط حجت ا. بیوسیانس و ف. شاهمرادی طراحی شده است.
محوطه
قسمت اعظم مجموعه به پارک، فضاهای سبز و فضاهای ارتباطی اختصاص داده شده است. دو مسیر پیاده کمربندی، یکی هم سطح دریاچه و دیگری بالاتر از آن و هم سطح مسیر سواره، به همراه سه رستوران و یک بوفه این مجموعه را تکمیل می کند.
محوطه این مجموعه نه فقط برای بازی، بلکه برای تجمع عمومی در مواقع دیگر طراحی شده است. یک دریاچه مصنوعی با مساحت حدود ۲۲۰ هزار متر مربع و حدود ۶۰۰ هزار مترمکعب گنجایش در شمال استادیوم یکصد هزار نفری قرار گرفته و به عنوان مرکز تفریح گاه محسوب می شود. دو پیاده رو در سطح پایین و یک مسیر در سطح بالا، دور تا دور دریاچه حرکت می کند که اطراف این مسیر، چمن کاری و درخت کاری شده است. سطح چمن کاری به بیش از ۲۵۰ هزار متر مربع می رسد. سه رستوران در شمال، شرق و غرب دریاچه وجود دارد. خاک ریزیهای استادیوم یک صد هزار نفری از خاک این محل تأمین شده است. در قسمت غرب دریاچه، زمینهای تمرین والیبال، بسکتبال، تنیس و فوتبال قرار دارد. در جنوب محوطه دو زمین مخصوص برای تمرین پرتابها در نظر گرفته شده است.
پارکینگ
با توجه به این که ورود تدریجیاست اما خروج تماشاچیان هم زمان و همراه با ازدحام است و با توجه به این که در هنگام خروج احتمال تجمع وجود دارد، موقعیت استقرار پارکینگها به گونه ای است که تماشاچیان در فواصل زمانی کافی، به پارکینگها برسند.
پارکینگها در دو قسمت شرق و غرب مجموعه قرار دارد. در مرحله اول برای ۱۰ هزار سواری و ۲۰۰ اتوبوس پارکینگ در نظر گرفته شده بود که این تعداد در مرحله دوم به ۱۳ هزار ماشین و۶۵۶۰ اتوبوس رسید.
ارتباطات
در داخل مجموعه یک خط کمربندی تماشاچیان را به درون مجموعه منتقل می کند. از ورودی اصلی تا استادیوم یکصد هزار نفری، یک جاده عریض تشریفاتی قرار دارد که در دو طرف آن، مسیر حرکت پیاده با فضاهای باز بین ساختمانهای مختلف در نظر گرفته شده است. جاده اصلی و مسیر پیاده به عنوان ستون فقرات مجموعه است و بقیه مسیرهای پیاده به صورت یک حلقه به دور آن می چرخند.
ورود تماشاچیان به استادیوم
یک حلقه عریض ارتباطی، استادیوم را از خارج احاطه کرده است. از این حلقه، چهار سطح شیبدار عریض در شمال و جنوب، در حدود ۵۵ هزار تماشاچی را به دو سطح افقی که تقریباً ۱۱ متر بالاتر از سطح حلقه های رفت و آمد خارجی واقع است، می رساند. در این دو سطح بلیتها کنترل می شود. از هر یک از این دو سطح، دو رامپ دیگر به بالاترین نقطه استادیوم واقع در شرق و غرب منتهی می گردد و در نهایت تماشاچیان از ورودیهای مستقل که در طول رامپها پیش بینی شده اند به ۳۶ جایگاه مختلف وارد می گردند.
هفت تونل ورودی و یک ورودی تشریفاتی در فواصل معین، حدود ۴۵ هزار تماشاچی را به یک حلقه رفت و آمد داخلی هدایت می کند که از زمین ۱۰ مت و ۶۰ سانتی متر ارتفاع دارد. این همان حلقه ای است که به ۳۶ جایگاه منتهی می شود. این تونلها با توجه به عرض ۵/۹ متری شان قادرند که در هر دقیقه ۷۵۰۰ نفر تماشاچی را به بیرون هدایت کنند.
در حدود ۸ هزار صندلی فایبرگلاس در شرق و غرب استادیوم برای تماشاچیان گذاشته شده است و بقیه صندلیها، بتونی پیش ساخته می باشند (البته این پیش از تغییراتی است که اخیراً اعمال شده است). در قسمت شمال استادیوم و در انتهای رامپها، تابلوی اعلام نتایج قرار دارد که این سیستم اعلام نتایجبا توجه به زمان ساخت آن از مدرنترین نوع در دنیاست. این تابلو قادر است که به دو زبان فارسی و انگلیسی انیمیشن و تصویر را پخش کند.
طراحی استادیوم
استادیوم یکصد هزار نفری همان طور که گفته شد توسط عبدالعزیز فرمانفرماییان و همکاران و به مدد شرکت آرمه اجرا گردیده است. این استادیوم در منطقه خرگوش دره واقع است، محور بزرگ استادیوم در راستای شمال ـ جنوب با انحراف معادل ۱۵۰ درجه به سمت غرب جهت گرفته است.
طراحی استادیوم به گونه ای است که تماشاچیان دید کافی نسبت به زمین داشته باشند. بدین منظور حداکثر فاصله تماشاچی از مرکز زمین به سمت شمال و جنوب ۱۳۶ متر و به سمت شرق و غرب ۱۲۶ متر است. زمین بازی در اولین مرحله ساخت توسط چمن طبیعی و مطابق آخرین استانداردهای بین المللی فرش شده است. در اطراف چمن یک پیست دو میدانی در ۸ ردیف و جنس تارتان احداث شده است. تارتان آخرین فرآورده صنعت پتروشیمی برای زمینهای دو میدانی و پرش است که حالت ارتجاعی آن در سرعت و پرش بازیکن، تأثیر مطلوبی بر جا می گذارد. در سمت غرب در بالاترین سطح استادیوم، جایگاه مخصوص خبرنگاران و دستگاههای کنترل مربوط به صفحه اعلام نتایج قرار گرفته است. در بالاترین نقطه شرق، جایگاه مشعل بازیهاست و یک پله مستقیم ولی موقتی در مواقع لازم، زمین بازی را به محل مشعل مرتبط می کند. ورودی تشریفاتی در قسمت غرب استادیوم در سطح حلقه رفت و آمد خارجی قرار دارد که دارای یک ایوان بزرگ تشریفاتی است و بر محور کوچک استادیوم منطبق می باشد.
نور
در بالای رامپها در چهار جهت شمال غربی، شمال شرقی، جنوب غری و جنوب شرقی چهار برج بزرگ قرار گرفته اند و روشنایی استادیوم را تأمین می کنند. میزان روشنایی بر مبنای فیلم برداری و جهت دوربینهای تلویزیونی طراحی شده است. چراغهایی که به این منظور به کار برده شده اند، مخلوطی از چراغهای گازی مرکوری و تنگستن هالوژنی است. سطح نور در زمین بازی در حدود ۱۶۵۰ لوکس است و ضریب اختلاف شدت نور در نقاط مختلف ۵/۱۰۱ می باشد.

پروژه مجموعه فرهنگی ملت به منظور ایجاد یک مرکز فرهنگی-تفریحی تهران (تقاطع بزرگراه نیایش و خیابان ولی عصر) احداث گردیده است. همچنان که از شواهد امر پیداست، معمار این بنا (رضا دانشمیر) سعی بر ایجاد تحولی در معماری معاصر و همت بر ساخت یک پروژه کاربردی و در عین حال مطابق با معماری امروز جهان داشته است. در راستای رسیدن به این اهداف نیز به ایجاد یک فرم مدرن و استفاده از مصالح مدرن پرداخته است. پارک ملت از دیرباز به عنوان یکی از پارک های پراهمیت و از مراکز تفریحی خانوادگی به شمار می آمده و مراجعین به جهت وجود ترافیک شهری در خیابان ولی عصر معمولاً از دسترسی اتوبان نیایش برای ورود به این پارک استفاده می کرده اند.
نکته جالب توجه در فضاسازی های مجموعه، تلفیق کاربری هاست. به عنوان مثال فضاهایی که اصطلاحاً «معبر» هستند، یعنی دو فضا را به هم وصل و یا مراجعین را به مقصدی خاص هدایت می کنند، به فضای «مکث» تبدیل شده اند. این کار با قرار دادن چند نیمکت و پخش تیزرهایی از فیلم های اکران شده و یا دعوت بازدید کنندگان به مراجعه به فضاهای دیگر مجموعه روی دیواره هایی از بیت expose، محقق گشته است.

از عناصر مهم در طراحی این
مجموعه استفاده از خطوط نرم در فرم و landscape آن می باشد که به خوبی،
مراجعین را به داخل مجموعه هدایت می نماید.
یکی از جالب توجه ترین فضاهای آن نیز فضای ورودی است که به صورتی کاملاً
تعریف شده در فاصله موجود بین فرم و زمین تعبیه شده است. وجود دو ورودی در
دو سمت از گمراهی افراد برای ورود به مجموعه می کاهد که در حال حاضر یکی
از آن دو هنوز قابل استفاده نبوده و برای ورود از یک ورودی استفاده می
شود؛ که امید بر آن است در آینده از پتانسیل ها موجود در مجموعه استفاده
شود.

در بدو ورود به مجموعه، افراد با فضای کاملاً جدیدی برخورد می کنند، به نحوی که با تصور آن ها از محل فروش بلیط در سینماها (گیشه) و محل انتظار کاملاً متفاوت است؛ که البته پرورش الگوها امری ضروری و ستودنی است. فضایی باز که در یک وجه آن گیشه های بلیط فروشی قرار دارد و در کنار آن کتب فروشی با جزئیات زیبا و گیرا. در میانه فضا نیمکت های فلزی کاملاً ساده و مینیمالی قرار دارند و یک دستگاه قهوه ساز؛ که این امکانات، مراجعه کنندگان را در انتظارهایشان همراهی می کنند.


پارسَه یا تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که سالیان سال پایتخت هخامنشیان بوده است. اسکندر مقدونی سردار یونانی به ایران حمله کرد و این مکان را به آتش کشید. اما ویرانههای این مکان هنوز هم در مرودشت در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس برپا است. این مکان هماکنون یکی از آثار جهانی ثبت شدهٔ ایران در یونسکو است.

نام تخت جمشید
تخت جمشید نام امروزی «پارسَه» است. «پارسه» از زبان پارسی باستان است و یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه شهر») خواندهاند. این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطورهای ایران مینامند که در شاهنامه فردوسی آمده است. آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمدهاست ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت، به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داریوش کبیر آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشت نوشتههای کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده میکردند. ساخت این مجموعه بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید.
چگونگی سازه
یکی از سرستونهای پیشنهادی که مورد تایید قرار نگرفته بود به همین دلیل در آن محل مدفون شده بود
وسعت کامل کاخهای تخت جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع است که بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، بنا شدهاند و از بخشهای مهم زیر تشکیل یافته است:
کاخهای رسمی و تشریفاتی تخت جمشید (کاخ دروازه ملل)
سرای نشیمن و کاخهای کوچک اختصاصی
خزانهٔ شاهی
دژ و باروی حفاظتی
پلکانهای ورودی سکو و دروازهٔ خشایارشا
ورود سکو، دو پلکان است که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی مجموعه قرار دارندکه همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند کرده و در سینه خود جای دهد. این پلکانها از هر طرف ۱۱۱ پلهٔ پهن و کوتاه(به ارتفاع۱۰ سانتیمتر) دارند. بر خلاف عقیده بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پلهها به خاطر این بوده که اسبها نیز بتوانند از پلهها بالا بروند، پلهها را کوتاهتر از معمول ساختهاند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای تخت جمشید نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود. بالای پلکانها، بنای ورودی تخت جمشید، «[دروازه بزرگ]» یا «[دروازه خشایارشا|دروازهٔ خشایارشا]» یا دروازه ملل، قرار گرفتهاست. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشتهاست که امروزه بقایای دروازههای آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی با سر انسانی حجاری شده است. این دروازهها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی تزیین یافتهاند. این کتیبهها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان میکند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفتهاست.»
دو دروازه خروجی یکی رو به جنوب و دیگری رو به شرق قرار دارند و دروازه جنوبی رو به کاخ آپادانا، یا کاخ بزرگ بار، دارد.
پلکانهای کاخ آپادانا
کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکانهای شرقی این کاخ که از دو پلکان – یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب – تشکیل شدهاند، نقوش حجاریشدهای را در دیوار کنارهٔ خود دارند. پلکان رو به شمال نقشهایی از فرماندهان عالیرتبهٔ نظامی مادی و پارسی دارد در حالی که گلهای نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شدهاست. در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده میشوند. در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک میشوند، دیده میشود.
بر دیوارهٔ پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده میشود. هر بخش از این حجاری اختصاص به یکی از ملل دارد که در شکل زیر مشخص شدهاند :

۱- مادیها ۲- عیلامیها ۳- پارتها ۴- سغدیها ۵- مصریها ۶- باختریها ۷- اهالی سیستان ۸- اهالی ارمنستان ۹- بابلیها ۱۰- اهالی کلیکیه ۱۱- سکاهای کلاهتیزخود ۱۲- ایونیها ۱۳- اهالی سمرقند ۱۴- فنیقیها ۱۵- اهالی کاپادوکیه ۱۶- اهالی لیدی ۱۷- اراخوزیها ۱۸- هندیها ۱۹- اهالی مقدونیه ۲۰- اعراب ۲۱- آشوریها ۲۲- لیبیها ۲۳- اهالی حبشه
کاخ آپادانا

پلان و جزئیات ستونهای تخت جمشید (پارسه)
کاخ آپادانا از قدیمیترین کاخهای تخت جمشید است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شدهاست، برای برگزاری جشنهای نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده میشدهاست.
این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط مییابد. کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شدهاست که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل میباشد.
کاخ تچر
تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی میباشد.این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بودهاست. روی کتیبهای آمده : «من داریوش این تچر را ساختم.»
این کاخ یک موزه خط به شمار میرود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستونها از نمای جلوییهای مصری استفاده شدهاست. قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایار شاه و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شدهاست.
کاخ هدیش
این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا بودهاست در مرتفعترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد. احتمال میرود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنیها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی. رنگ زرد سنگها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگها به خاطر حرارت است. اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون قرار داشتهاست. به خاطر ویرانی شدیدی که شده اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلیها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام بردهاند. هدیش به معنای جای بلند میباشد و چون خشایار شاه نام زن دوم او هدیش بودهاست نام کاخ خود را هدیش میگذارد این کاخ در جنوبی ترین قسمت صفه قرار دارد و قسمتهای زیادی از کف از خود کوه میباشد.
کاخ ملکه
این کاخ توسط خشایارشا ساخته شدهاست و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایینتری قرار گرفتهاست. بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرقشناس مشهور، پرفسور ارنست امیل هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفتهاست.
ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی
این ساختمان که شامل چندین تالار، اطاق و حیاط تشکیل شدهاست با دیوار عظیمی از بقیهٔ تخت جمشید جدا میشود.
کاخ صدستون
وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ مترمربع است و سقف آن بهوسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشتهاند، بالا نگه داشته میشدهاست.
کاخ شورا
به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی میگویند. احتمالاً شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت میپرداختهاست. با توجه به نقوش حجاری شده از یکی از دروازهها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج میشدهاست. به این دلیل به این جا کاخ شورا میگویند که در اینجا دوسر ستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.
سرانجام تخت جمشید
مجموعه کاخهای تخت جمشید، در سال (۳۳۰ پیش از میلاد) به دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و تمام بناهای آن به صورت ویرانه در آمد. از بناهای بر جای مانده و نیمه ویرانه، بنای مدخل اصلی تخت جمشید است که به کاخ آپادانا معروف است و مشتمل بر یک تالار مرکزی با ۳۶ ستون و سه ایوان ۱۲ ستونی درقسمتهای شمالی، جنوبی و شرقی است که ایوانهای شمالی و شرقی آن بهوسیله پلکانهایی به حیاطهای مقابل متصل و مربوط میشوند. بلندی صفه در محل کاخ آپادانا ۱۶ متر و بلندی ستونهای آن ۱۸ متر است. اینمجموعه در فهرست آثار تاریخی ایران و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.

پلکان ورودی
جایگاه کنونی این سازه
در دورهٔ نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارجگذاری به گذشتگان این سرزمین شهر تخت جمشید اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی در ایران به این بنا توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی جشنهای پادشاهی خویش را در این سازهٔ کهن انجام میداد. با آغاز رویداد انقلاب اسلامی این سازه را یادگار شاهان خواندند و بسیار مورد بیمهری قرار دادند. ولی امروزه میتوان تخت جمشید را نامآورترین و دوستداشتنیترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.
هنر های معماری تخت جمشید
یکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستون ها به فاصلهء بین دو ستون نسبت طلایی است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه است که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ابرانیان باستان در معماری است.


مسجدى در اصفهان در میان هزاران مسجد لاجوردى این شهر، رو به آفتاب نشسته و تماشاگر گذر تاریخ است که به تعبیر باستان شناسان خارجى به سختى مى توان ساخت این بنا را محصول دست بشر دانست.
در ضلع شرقى میدان نقش جهان اصفهان مقابل عمارت عالى قاپو مسجدى قرار دارد که در قرن ۱۱ هجرى به فرمان شاه عباس اول در مدت ۱۸ سال بنا شد.
او این عمارت را به افتخار پدر زن خود شیخ لطف الله روى خرابه هایى که از بقایاى مسجد قدیمى به جا مانده بود ساخت تا براى تدریس و نمازگزارى او مورد استفاده قرار گیرد. از آن پس این شاهکار معمارى اسلامى ایران به نام مسجد شیخ لطف الله شهرت یافت.
کاشى کارى هفت رنگ و معرق و بازى نور در معمارى این مسجد از جمله ویژگى هاى منحصربه فرد است. در اطراف گنبد به فواصل منظم روزنه هایى در قطر گنبد قرار دارد که به وسیله پنجره هاى گچبرى از داخل و خارج مسدود مى شود، مجموع نورهایى که از این پنجره ها به داخل مى تابد زیبایى دو چندان به تزئینات کلى بنا بخشیده است. معمارى این مسجد به گونه اى است که در هنگام طلوع خورشید، نور روى سوره الشمس نوشته شده روى گنبد این مسجد مى افتد و هنگام غروب نور روى بخش غربى که سوره اللیل حک شده مى افتد و آیه هاى سوره اللیل روشن مى شود.

در دو طرف مسجد سکوهاى بزرگ مرمرین با عظمتى قرار دارد و در جلو آن حوض زیبایى وجود داشته که همیشه لبریز از آب بوده است. این حوض در اواخر دوره قاجاریه خراب شد. باستان شناسان یک راه زیرزمینى که از مسجد شیخ لطف الله به عمارت عالى قاپو کشیده شده بود کشف کردند ولى هنوز دلیل ساخت آن مشخص نشده است. دیوارهاى مسجد به خاطر تحمل فشار گنبد قطور ساخته شده اند به طورى که به یک متر و هفتاد سانتى متر و در قسمت هاى اصلى به بیش از دو متر مى رسند. سطح داخلى گنبد را ستاره هاى بسیار بزرگ و فراوانى به رنگ زرد طلایى با طرح پیچک هاى در هم گره خورده تزئین کرده است.
این مسجد با مساجد دیگر تفاوت هایى دارد. این بنا یک مکان عمومى نبوده و بیشتر به منظور استفاده خصوصى بهره بردارى شده است. بنابراین داراى صحن و مناره نیست در حالى که در تمامى مساجد ایران این دو مشخصه مشاهده مى شود و گنبد آن بر خلاف گنبدهاى دیگر که از کاشیکارى هایى به رنگ فیروزه اى ساخته شده اند، از زمینه کرمى به رنگ نخودى طراحى شده است که رگه هاى آبى سیر نیز در آن به کار برده شده که همانا این طرح آن را متمایز جلوه مى دهد.
از عجیب ترین هنرهاى به کار رفته در این مسجد که نشان دهنده ذوق و سلیقه معماران ایرانى است، حل مشکل قبله است، پروفسور آرتور اپهام پوپ ایرانشناس معاصر و مشهور آمریکایى در این زمینه نوشته است: «چون مسجد در ضلع شرقى میدان واقع است و خواه ناخواه در ورودى مسجد به سمت شرق میدان خواهد بود، اگر بنا بود مسجد را نیز به همین جهت مى ساختند، کار جهت یابى از لحاظ قبله مختل مى شد. در اینجا با ایجاد یک راهرو که از ابتداى مدخل مسجد به سمت چپ و سپس به سمت راست مى چرخد، بر این مشکل فائق آمده اند؛ یعنى اگر چه ساختمان مسجد در مشرق است و از نماى خارجى آن چنین بر مى آید که دیوار جبهه آن در جهت شمال به جنوب است لیکن در همین دیوار محراب بنا شده که به سوى قبله است و وقتى به ارزش این هنر معمارى پى مى بریم که در بیرون مسجد هیچ اثرى از کجى و زاویه به چشم نمى خورد اما به مجرد ورود ناچاریم قبول کنیم که صحن نسبت به نماى خارجى پیچش دارد در صورتى که گنبد کوتاه مسجد به علت مدور بودن جهت با زاویه مخالفى نشان نمى دهد.
معمار
مسجد شیخ لطف الله، استاد محمدرضا اصفهانى بوده است که در علم هندسه و
نقوش تبحر داشته است. با نگاهى به طراحى کلى بنا، میزان تبحر او در علم
هندسه و معمارى نمایان مى شود. کتیبه هاى بسیار زیباى خط ثلث که تعدادى از
آنها، به دست تواناى علیرضا تبریزى عباسى نوشته شده زیبایى مسجد را صد
چندان کرده است.

یکى از شاهکارهاى بى نظیر معمارى را در محراب مسجد مى توان مشاهده کرد. در این محراب کاشیکارى هاى معرق و مقرنس هاى بسیار ظریفى به چشم مى خورد و همچنین دو لوح داخل محراب وجود دارد که عبارت «عمل فقیر حقیر محتاج بر رحمت خدا محمدرضا ابن استاد حسین بناى اصفهان» روى آن حک شده است. کتیبه هاى دیگرى نیز به خط علیرضا عباسى در اطراف محراب دیده مى شود که روى آنها روایتى از پیامبر اکرم و امام ششم نقل شده است.
علاوه بر این روایات اشعارى نیز روى کتیبه ها نوشته شده که سراینده آنها شیخ بهایى دانشمند و شاعر دوره صفوى است. معمارى که در بناهاى اصفهان به کار رفته به دلایل متفاوت از جمله پایتخت بودنش در دوره هاى سلجوقى و صفوى بسیار مورد اهمیت واقع شده است و به دلیل اینکه مسجد هویت معنوى مسلمانان است معماران براى طراحى مساجد توجه خاصى نشان مى دادند و تمامى ذوق و سلیقه خود را به کار مى بردند تا یک اثر جاودانه از خود به جاى بگذارند. مسجد شیخ لطف الله نیز از این امر مهم مستثنى نیست چنانچه پروفسور پوپ در مورد این مسجد نوشته است: «کوچکترین نقطه ضعفى در این بنا دیده نمى شود، اندازه ها بسیار مناسب، نقشه طرح بسیار قوى و زیبا و به طور خلاصه توافقى است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه که نماینده ذوق سرشار زیباشناسى بوده و منبعى جز ایمان مذهبى و الهام آسمانى نمى تواند داشته باشد.» همچنین به دلیل عظمت معمارى و تاریخى این بناى مذهبى ایران، تمبر مشترکى با نقش این بنا و اثرى تاریخى از چین منتشر شده است
این مسجد که در ضلع جنوبى میدان امام قرار دارد در سال ۱۰۲۰ هجرى به فرمان شاه عباس اول در بیست و چهارمین سال سلطنت وى شروع شده و تزئینات و الحاقات آن در دوره جانشینان او به اتمام رسیده است.معمار مهندس آن استاد علىاکبر اصفهانى و ناظر ساختمان محبعلى بیک الله بوده اند.

این مسجد شاهکارهاى جاویدان از معمارى، کاشىکارى و نجّارى در قرن یازدهم هجرى است.
از نکات جالب توجه این مسجد، انعکاسصوت در مرکز گنبد بزرگ جنوبی آن است. ارتفاع گنبد مسجد ۵۲ متر و ارتفاع منارههای داخل آن ۴۸ متر وارتفاع منارههای سردر آن در میدان نقش جهان ۴۲ متر است. قطعات بزرگ سنگهای مرمر یکپارچه وسنگابهای نفیس، از دیدنیهای جالب این مسجد است. کتیبه سر در مسجد به خط ثلث غلیرضاى عباسى و مورخ به سال ۱۰۲۵ حاکى از آن است که شاه عباس این مسجد را از مال خالص خود بنا کرده و ثواب آن را به روح جدا اعظم خود شاه طهماسب اهدا نموده است. در ذیل این کتیبه به خط ثلث محمد رضا امامى، کتیبه دیگرى نصب شده که به موجب آن مقام معمارى و مهندسى معمار مسجد شاه استاد على اکبر اصفهان و ناظر ساختمان محب على بیکالله تجلیل شده است.

مسجد شاه یکى از شاهکارهاى معمارى و کاشیکارى و حجارى ایران در قرن یازدهم هجرى است و آخرین سال تاریخى که در مسجد دیده مىشود سال ۱۰۷۷ هجرى یعنى آخرین سال سلطنت شاه عباس دوم و ۱۰۷۸ هجرى یعنى اولین سال سلطنت شاه سلیمان است و معلوم مىدارد که اتمام تزیینات مسجد در دوره جانشینان شاه عباس کبیر یعنى شاه صفى و شاه عباس دوم و شاه سلیمان صورت گرفته است. کتیبههاى مسجد شاهکار خطاطان معروف عهد صفویه مانند علیرضا عباسى و عبدالباقى تبریزى و محمد رضا امامى است. تزیینات عمده این مسجد از کاشیهاى خشت هفت رنگ است.
در مدرسه جنوب غربى مسجد قطعه سنگ سادهاى به شکل شاخص در محل معینى تعبیه شده است که ظهر حقیقى اصفهان را در چهار فصل سال نشان مىدهد و محاسبه آن را شیخ بهائى دانشمند فقیه و ریاضیدان معروف عهد شاه عباس انجام داده است. از نکات جالب در مسجد شاه انعکاس صورت در مرکز گنبد بزرگ جنوبى است ارتفاع گنبد عظیم مسجد شاه ۵۲ متر و ارتفاع منارههاى داخل آن ۴۸ متر و ارتفاه منارههاى سردر آن میدان نقش جهان ۴۲ متر است. قطعات بزرگ سنگهاى مرمرى یکپارچه و سنگابهاى نفیس از دیدنیهاى جالب مسجد شاه است.

این مسجد که ساختمان آن در سال ۱۰۲۰ هجرى قمرى آغاز و در سال ۱۰۲۵ به پایان رسید و براى تزیین آماده شد، از مهمترین مساجد عصر صفویه و در ضلع جنوبى میدان نقش جهان واقع است. تزیینات این مسجد که از سال ۱۰۲۵، زمان سلطنت شاه عباس اول، آغاز شد تا زمان سلطنت دو تن از جانشینان او (صفى و عباس دوم) نیز ادامه یافت.

معمار این بنا استاد على اکبر اصفهانى است که نام او به عنوان مهندس و معمار در کتیبه سردرمسجد به خط ثلث آمده است.کتیبه سر در با شکوه مسجد به خط علیرضا عباسى خوشنویس نامدار عصر صفویه است که تاریخ آن سال ۱۰۲۵ ذکر شده است.اسپرهاى طرفین در ورودى ۸ لوحه با نوشته هایى مشکى بر زمینه فیزوهاى دارند که در هر یک از این اسپرها ۴ لوحه کار گذاشته شده. در جلو خان سردر مسجد نیز کتیبه هایى با عبارات و اشعارى وجود دارد. تخت سنگ بزرگى نیز در ضلع غربى جلوخان هست که از نوشته هاى آن تنها بسم الله الرحمن الرحیم به جا ماند. کتیبه نماى خارجى سردر، خط ثلث سفید بر زمینه کاشى خشت وجود دارد.اشعارى به خط نستعلیق در اصلى مسجد را که پوشش نقره و طلا دارد.زینت بخشیده است در این اشعار سال اتمام و نصب در ۱۰۳۸ تا ۱۰۵۲ ذکر شده است. اشعار فوق الذکر ۱۶ بیت است که هشت بیت آن بر یک لنگه و هشت بیت دیگر بر لنگه دیگر آن به طور برجسته نقش بسته است. این در، در ضلع جنوبى واقع است.

کتیبه هاى داخل مسجد را خوشنویسانى چون عبدالباقى تبریزى، محمد صالح اصفهانى محمد رضا امامى و محمد غنى نوشتهاند که از آن جملهاند: کتیبه ایوان بزرگ مسجد و اطراف محوطه زیرگنبد به خط عبدالباقى تبریزى کتیبه بالاى محراب مرمرى به خط محمد صالح اصفهان، کتیبههاى چهلستون شرقى گنبد جنوبى به خط محمد رضا امامى و کتیبه داخل ایوان شمالى مسجد به خط عبدالباقى تبریزى.این مسجد عظیم داراى دو شبستان قرینه در اضلاع شرقى و غربى صحن است.یکى از این شبستانها (شبستان شرقى) بزرگتر اما ساده و بى تزیین است و دیگرى (شبستان غربى) کوچکتر است اما تزییناتى با کاشیهاى خشت هفت رنگ دارد و محراب آن نیز از زیباترین محرابهاى مساجد اصفهان است.

در دو زاویه جنوب غربى و جنوب شرقى دو مدرسه به طور قرینه قرار دارد که مدرسه زاویه جنوب شرقى را که حجرههایى نیز براى سکونت طلاب دارد، مدرسه ناصرى و مدرسه زاویه جنوب غربى را سلیمانیه مىنامند.ارتفاع ایوان بزرگ جنوبى مسجد ۳۳ متر است و دو مناره در طرفین آن قرار گرفتهاند که ارتفاع هر یک از آنها ۴۸ متر است. این دو مناره با کاشى تزیین شدهاند و نامهاى محمد و على به طور تکراراى به خط بنایى بر بدنه آنها نقش بسته است.گنبد بزرگ مسجد تزئینات جالبى از کاشیکارى دارد و نیز دارى کتیبهاى به خط ثلث سفید بر زمینه کاشى خشت لاجوردى است.

در ایران، ساختن مزار یکی از شیوه های معمول برای بزرگداشت بزرگان مذهبی یا رجال و افراد مهم اجتماعی یا کشوری بود که به ویژه از دوره ایلخانی به بعد بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفت. در دوره گورکانیان هند که آنان را می توان در برخی زمینه ها وارث تیموریان دانست، به ساختن مزار برای بزرگان به صورت بارزی توجه شد. در واقع، فرهنگ ساختن مزار و مقبره برای درگذشتگان توسط مسلمین به هند راه یافته است. زیرا پیش از ورود مسلمانان به هند، بسیاری از هندی ها اجساد مردگان را می سوزاندند و شیوه ای برای تجلیل بزرگان خود نداشتند. در این دوران، شماری مزار نیز برای بانوان دربار ساخته شد که تاج محل یکی از آن ها به شمار می آید.

تاج محل آرامگاه ارجمند بانو ملقب به ممتاز محل، همسر محبوب پنجمین پادشاه
گورکانی موسوم به شاه جهان است. ممتاز محل در ۱۰۴۰ ه.ق. درگذشت و آرامگاه
او میان سالهای ۱۰۴۹ تا ۱۰۶۵ هجری قمری برپا شد. امپراتور جایگاهی را در
کنار رود جمنا برگزید. وی قصد داشت برای خود نیز آرامگاهی در کران دیگر رود
و برابر آن بسازد و این دو بنا را با پلی به یکدیگر متصل سازد به نشانه
آنکه پیوند او و همسرش از جریان زمان هم در می گذرد. قرار بود که بر خلاف
نمای تاج محل که از مرمر سفید بود، آرامگاه شاه از مرمر سیاه باشد. اما
سرنوشت بر این شد که آرامگاه دوم هرگز برپا نشود و امپراتور در کنار همسرش
آرام گیرد.
هنگامی که ممتاز محل درگذشت، امپراتور داغدیده طراحان ، مهندسان و استادکاران را از هند ، ایران و آسیای مرکزی گرد آورد تا آرامگاهی را بسازند که آخرین دستاورد معماری مغولان اعظم گردید. در آرامگاه تاج محل جملگی سنت های معماری آسیای مرکزی، ایران و هند به طور هماهنگ و موزون تلفیق یافته و بیشترین تأکید بر تناسبات هندسی عمارت شده است. این اثر دارای پیشینه های چندی از آرامگاه همایون بوده است. وی که دومین امپراتور گورکانی هند بود به ایران تبعید شد. او در بازگشت به هند، گروهی از هنرمندان ایرانی را با خود به همراه برد. بنا بر این شگفت انگیز نیست که تاج محل از الگوهای ایرانی و میراث معماری هندو بهره گرفته باشد.

بنای
آرامگاه برروی دو صفه روی هم قرار گرفته است. صفه اول ۳۷۴ *۱۴۱ و صفه دوم
۱۲۰ *۱۲۰ ذراع است. ساختمان مزار با طرح هشت بهشت طراحی و ساخته شده است.
هشت بهشت یا هشت جنة نام نوعی طرح معماری است که بر اساس آن به طور معمول
در وسط نقشه بنا یک فضای مرکزی غالبا گنبدی شکل وجود دارد که از مرکز آن
چهار محور تقارن عبور می کند.
در دو طرف شرقی و غربی عمارت مزار، دو ساختمان کاملا همانند به صورت متقارن
ساخته شده است . بنایی که در سمت غرب عمارت قرار گرفته، مسجدی است که از
سه گنبدخانه و سه ایوان ترکیب شده است. در جبهه شرقی مزار بنایی مشابه مسجد
ساخته شده که مهمانخانه مجموعه است و در همه خصوصیات کالبدی مانند مسجد
است به جز آنکه محراب ندارد و بر روی سنگفرش آن شکل جانماز ایجاد نشده
است.
در بالای عمارت تاج محل، گنبد امرودی (گلابی) شکل قرار دارد که دو پوسته
است. ارتفاع گنبد اصلی از روی صفه بیش از ۵۰ متر است. در چهار طرف گنبد
اصلی، چهار عدد طاقی با گنبد کوچک قرار دارد. وجود چهار گنبد کوچک در چهار
سوی گنبد اصلی، سنت و شیوه ای است که آن را در مقبره امیر اسماعیل سامانی
در بخارا می توان ملاحظه کرد. بنا بر این، خصوصیت مزبور را می توان از
ویژگی های معماری ایرانی دانست.

چهار منار در چهارگوشه صفه عمارت مزار وجود دارد. این خصوصیت را باید به معماری گورکانی نسبت داد. ساختن چهار منار در چهارگوشه یک عمارت در دوره تیموری رایج شد و در دوره گورکانی و به ویژه در تاج محل، آنها را به صورت مستقل از ساختمان، در چهار گوشه صفه ساختند. وجود چهار منار در گوشه های صفه موجب شکل گیری فضایی بصری – روانی شد که عمارت مزار در میان آن اهمیت ویژه ای یافته است، زیرا افزون بر خصوصیات حجمی یگانه و ممتاز آن، تمام سطح آن را با سنگ مرمر سفید پوشانده اند، در حالی که سطح صفه اول و نیز مهمانخانه و مسجد واقع در دو سوی آن را با سنگ سرخ پوشانیده اند. در جلوی عمارت آرامگاه، باغی مربع شکل ساخته شده است. مربع یکی از شکل های کامل و به ویژه یکی از شکل های مهم و مقدس در فرهنگ طراحی معماری و شهری در ایران است. عرصه باغ نیز با طرح چهارباغ که یکی از مهمترین الگوهای طراحی باغ ایرانی است، ساخته شده است. در این شیوه، عرصه باغ توسط دو معبر متقاطع به چهار قسمت تقسیم می شد. هر یک از این چهار عرصه نیز دوباره به چهار قسمت تقسیم می شد و این روند تا جای ممکن ادامه می یافت و فضای هر سطح با درختان و گلهای متنوع پوشانده می شد.

در متون تاریخی به نام معمار این مجموعه اشاره نشده است اما در برخی از متن های متأخر، از شخصی به نام استاد عیسی نام برده شده که بعضی او را اهل شیراز و عده ای وی را اهل استانبول دانسته اند. برخی از پژوهشگران نیز به یک نسخه خطی اشاره کرده اند که در آن به «استاد عیسی شیرازی نقشه نویس» و «امانت خان شیرازی طغرانویس» اشاره شده است. علاوه بر این، در برخی از متون به شخصی به نام استاد احمد لاهوری اشاره شده است. هرچند که وجود یک معمار لاهوری در طراحی تاج محل به معنی فقدان یک یا چند معمار ایرانی نیست. زیرا می توان اظهار داشت که طراحی و ساخت این مجموعه عظیم و با شکوه، تنها توسط یک معمار صورت نپذیرفته است و به احتمال زیاد چند نفر معمار و عده کثیری هنرمند در این کار مشارکت داشته اند.

دروازه با شکوه ورودی باغ و مزار با نام جلوخان ، در وسط جبهه متصل به باغ قرار گرفته است و طرحی تقریبا مانند هشت بهشت اما به شکلی ساده دارد. جلوخان نوعی فضای شهری به حساب می آید که غالبا به عنوان فضایی رابط میان یک فضای معماری و یک فضای شهری مانند بازار، معبر یا میدان مورد استفاده قرار می گرفته است. در طراحی مجموعه تاج محل، اصل سلسله مراتب (توجه به نحوه ترتیب، تنظیم و استقرار عناصر بر اساس اهمیت معنوی و نمادین فضاها) مورد توجه بوده است.
.:: This Template By : web93.ir ::.