گفتم آی ملت! من تا PASSAGE خوندم، یعنی کتابهای زرد و قرمز و آبی و سبز new interchange رو تموم کردم، مثل بلبل که نه؛ اما مثل کلاغ می تونستم گلیم خودمو توی حرف زدن انگلیسی بیرون بکشم؛ اما سه سالی چهار سالی می شه که لب به انگلیسی نزدم.
اومدم گفتم آی ملت! بیاین منو راهنمایی کنید که چه کنم؟ برای خواندن مجدد زبان و رسیدن به اون سطحی که بودم چه کنم؟ حالا چطور برای خوندن و گرفتن نمره ی 8 آیلتس البته اورال از کجا شروع کنم؟
آی ملت.....شما ها خیلی هاتون مدرس زبان هستید. می دونم که هستید. خیلی ها الان سالهاست اونور آب مقطع دکتری تونم پاس کردید. می دونم کردید. خیلی هاتون همین یکی دو سه سال پیش این هفت خان رستم رو طی کردید و نمره های خوب آیلتس و تافل گرفتی. دستتون درد نکنه. خیلی هاتون راهنمایی های خوبی کردید.
اما راستش هیچ کدوم به دردم نخورد و اکنون که بعد از سه ماه به پشت سرم می نگرم؛ میبینم که چقدر دور خودم چرخونده شدم و چقدر ساده با یکی دو تا فرمول می تونستم برای خودم برنامه بذارم و پیش برم.
برای همین؛ می خوام کمکتون کنم؛ با توجه به دانش محدود خودم؛ و تجربه های شخصی خودم؛ راههایی برای زبان انگلیسی را از کجا شروع کنیم؛ براتون بنویسم. به والله وقت ندارم؛ با این حال واجبه که بگم...باید بهتون بگم...
برای یاد گرفتن مکالمه زبان انگلیسی از کجا شروع کنیم؟
اگر تا حالا هیچ کلاس زبانی نرفتید؛ و در حد صفر و بیسیک هستید؛ سنتونم زیاده و فک می کنید اگه بنا باشه کلاس برید با بچه های هفت هشت ساله می ذارنتون توی یک کلاس؛ و احساس شرمساری می کنید، اشتباه می کنید.
کلاسها برای افراد با سنهای مختلف دسته بندی هستند و وقتی شما با سن سی سال می ری از صفر شروع کنی؛ کلی آدم دیگه هم سن و سال خودت هستند توی کلاست که اومدن از صفر شروع کنند. هیج هم خجالت نداره.
توصیه های من :
کلاس بردارید.
چه کلاسی؟ طبق فهمیده های من و مشورت با خیلیها؛ در حال حاضر کلاسهای سفیر و ایران استرالیا و البته کیش در رتبه های اول قرار دارن. البته nba و خیلی کلاسهای دیگه هم هستند؛ اما من صرفن اینها رو ترجیح می دم؛ و همه اش هم امتحان شده اند.
سفیر بدی اش اینه که مختلط نیست. خوبی ایران استرالیا اینه که مختلط هست. البته اگه وقت حسابی برای تمرین و نوشتن و خواندن دارید؛ کلاسهای جهاد دانشگاهی و کلاسهای علوم پزشکی هم خیلی خوبن. یادتون باشه کتابهای new interchange واقعن خوب و منابسبند؛ اما خیلی وقت برای تمرین نیاز دارند.

فایلهای کامپیوتری این کتابها هم هست و میتونید تهیه کنید و دانلود . اینها یکسری ویدئو بوک هم دارند و یکسری فالهای صوت؛ که همه اش توی اینترنت هم هست.آهای کارمندهایی که کلی وقت ازاد دارید و به چای خوردن هدر می دید؛این برای شما خیلی خوبه.Interchange Flashcards فلش کارت اینترچنج هم می تونید داشته باشید جای کتاب.
در کنار اینها احتمالن بهتون خواهند گفت:
کتاب 504 واژه؛ که الان فلش کارتهاش اومده و اونا رو ترجیح بدید. از حدود سی درس تشکیل شده که هر درس 12 تا کلمه جدید و کاربردی بهتون معرفی می کنه؛ و مثالهای هر درس بر مبنای کلمات دروس قبلی هی مرور می شن و این باعث می شه تو ذهنتون بمونه. الان جعبه های لایتنر و جی5 هم اومده که کار همینها رو می کنه. البته خیلی هم موثر هستند. شبی یک درس بخونید. و فلش کارت 1100 واژه جی ار ای 1100 Words for the GRE

یک کتاب سطح پایین هم هست به نام انگلیسی در سفر. نمی خوام نفی اش کنم؛ چون شاید برای بعضها مفید باشه. طوری هست که جملات انگلیسی رو به فارسی نوشته. مثلن نوشته: آی گس یوور رایت!
کتاب؛ Oxford word skills رو تهیه کنید. این کتاب در سه سطح basic, intermediate , advanced برای افزایش دامنه لغات و طرز استفاده اونها در جمله خیلی خوبه.
کتاب Oxford Word Skills Intermediate یکی از منابع ارزشمند vocabulary در یادگیری زبان انگلیسی است. به همراه این کتاب نرم افزاری برای تقویت دامنه لغات و مهارت شنیداری هست که می تونید از سه لینک زیر دانلودش کنید:

پس از دانلود هر سه قسمت آنها را با winrar از حالت فشرده خارج نمایید و فایل start.exe را اجرانمایید. این نرم افزار نیازی به نصب ندارد.سپس روی گزینه accept کلیک کرده و در مکان مشخص شده یک نام کاربری به دلخواه وارد کرده و روی Log in کلیک کنید. پس از ورود به نرم افزار روی موضوع مورد نظر کلیک کنید و از آن استفاده نماید.
دانلود: حجم : 188MB ( لینک 1 ، لینک 2 ، لینک 3 )
کنار اینا بهتون کتاب داستان معرفی میشه.
نیاز به یک دیکشنری babylon 8 قدرتمند دارید تا اکسنت (لهجه) و تلفظ ها رو خوب و درست و اصولی از همون ابتدا یاد بگیرید. از اینجا دانلود کنید.
کتابهای گرامری :
بین اینهمه کتاب؛ به نظرم یادگیری خود آموز گرامر انگلیسی با English Grammar in Use - 3rd Edition و البته essential Grammar in use خیلی مناسب باشه. این کتاب هم در سه سطح هست. دقت کنید همه ی کتابهایی که معرفی کردم سلف استادی هستش و خودتون به راحتی و بدون نیاز به معلم می تونید بخونید. اگر هم نمی خواین به حرف من گوش بدید؛ برید ساعتی 30 تومن بدید معلم خصوصی بیاد همینا رو براتون از رو بخونه! از اینجا دانلود کنید.

نسخه فارسی Essential Grammar in Use کتاب مرجع و تمرین برای زبان آموزان در سطح مقدماتی است که به نکات دستوری می پردازد. ساختار این کتاب همانند کتاب بسیار موفق English Grammar in Use تالیف ریموند مورفی است و بر بخش هایی از دستور زبان متمرکز شده است که به طور معمول در سطح مقدماتی تدریس می شود.
من حتی صریحن بهتون می گم اگه همت کنید و اراده داشته باشید و حال کنید؛ همین سی دی های نصرت واقعن موثره. طوری که شبی نیم ساعت وقت بذارید؛ سر یک ماه ببینید چه همه جمله به خوردتون رفته؛ البته نه غلط غلوط. و درست در جایی که باید استفاده کنید میاد تو ذهنتون.
کنار این یکسری فیلمهای آموزشی extra هم هست که اونم مفیده.این مجموعه که هم اکنون از کانال GEM TV پخش می شود هم میتونه کمکتون کنه.سریال آموزش زبان EXTR@-TV مجموعه ای است ویدئوی که در قالب طنز و با روشی بسیار ساده و قوی بیننده را در مسیری ویژه جهت یادگیری زبان انگلیسی قرار می دهد.
سریال آموزش زبان ۳۰ قسمتی EXTR@-TV توانسته با مهارت ویژه بازیگرانش در تلفظ صحیح و شمرده لغات و دیالوگ ها، شرایط بسیار خوبی جهت یادگیری صحیح زبان انگلیسی برای کلیه بینندگانش در سنین مختلف و در زمینه های Reading و lessening همچنین Gerammar (شرمنده اینا غلطهای من نیست ها! کپی کردم این قسمت رو! خیلی سوتیه والا!)فراهم آورد و بیننده با دنبال کردن قسمت های مختلف سریال روز به روز به زبان انگلیسی مسلط می شود، تا جای که قادر خواهد بود به راحتی صحبت کند و مطالب را درک کند و حتی بتواند بخواند و بنویسد.
به نظرم برای شروع و یادگیری به اندازه کافی بهتون منبع معرفی کردم. تمامی این منابع در اینترنت هم قابل دانلود و دسترسی هستند. شما می تونید با توجه به سطحی که هستید ؛ انتخاب کنید که با چ باید شروع کنید.
و حالا چطور آیلتس بگیرم؟
تمام آموخته ها و داشته ها و دانسته ها و ندانسته ها فراموش کنید. آیلتس چیزی فرای تصور ما از کلاسهای زبان هستنش. یک روش استاندارد برای آموزش استاندارد یک امتحان استاندارد.مثل کلاسهای تندخوانی و کنکور. شما باید زیربنا رو داشته باشید؛ و حالا بهتون می گن برای آوردن نمره ی مطلوب توی این امتحان IELTS.
شما باید به شکلی از این فونداسون و بستر استفاده کنید. مثلن کجا سیمان به کار ببرید؛ کجا نیمه پرت کنید یا کجا کاهگل بزنید. طبیعیه که شما باید سیمان و کاهگل و بتن و آجر رو از قبل داشته باشید.
اگر مثل من مدت زمان زیادی از زبان خوندنتون می گذره، چنانچه وقت دارید؛ تمامی داشته هاتونو مرور کنید. همون کتابهای new interchange رو مرور کنید و بعد از اون passage ها رو.
کنارش هم دامنه لغاتتون رو بازیابی کنید؛ با کتابهای Oxford word skills و 504 واژه و 1100 واژه.
گرامر رو هم با Essential Grammar in Use شروع کنید.
برای مکالمه هم نصرت خوبه؛ اکسترا هم خوبه؛ اما فایلهای لیسنینگ b , b , c بی بی سی خیلی خیلی مفیده.
حالا اینا رو که خوندین و دوباره آماده شدید؛ میتونید برید کلاس؛ می تونید هم نه.
این بستگی به خودتون و اعتماد به نفستون داره. به شخصه اعتقاد دارم کلاس برای اینکه آدم رو توی فضای درس مورد نظر قرار می ده و آشنات می کنه با مقوله ای که تا حالا باهاش نبودی؛ مفیده. اما توی همین کلاسها؛ کتابهای سلف استادی رو درس می دن که معلم بهت می گه برو بخون بیا....جلسه ی بعد اینو بخونید بیاین...می دونید که چی می گم؟ اگه آدمی مثل من هستید که تا کلاس نرید و معلم نداشته باشید نمی تونید درس بخونید حتی با وجود کتابهای به این سادگی و آسونی با این راهنمایی وسیع؛ باید برید ترمی 200 تومن پیاده شید تا معلم تند تند براتون روخونی کنه و مجبورتون کنه بخونید.
مشکل اصلی هم وقتی پیش میاد که می بینید هر چی می رید کلاس آیلتس و ترمها می گذرن؛ شما عملن پیشرفت چندانی ندارید؛ چرا که دیگه مواد اولیه ای ندارید تا باهاش مانور بدید. نه لغت تازه ای بلدید و نه هیچی. چون از ابتدا بی بنیه و دست خالی وارد این مقوله شدید. محصوصن توی اسپیکینگ و رایتینگ...خیلی شوت خواهید زد. درسته....شما یاد گرفتید فرمول خوندید که چطور بنویسید و چطور حرف بزنید اما با چی؟ با چیزی که ندارید! فرمولها به تنهایی به هیچ دردی نمیخورمن ضمن اینکه آموختنشون ساده است.
توصیه من کلاسهای آفرینش و ایران استرالیه هستش. البته یک مشکل اصلی ایران استرالیا برای من این بود که چیزی به اسم pre ielts نداره. یعنی تو مجبوری بری دوباره تمام کتابهای new interchange رو مرور کنی تا بعد وارد آیلتس بشی. برای کسی که یک بار اینا رو خونده به شدت دلزدگی میاره و انگیزه کش هست. اما کلاسهای آیلتس اش خیلی بهتره. چون اسکیل ها جدان. مثلن کلاس اسپیکینگ و ریدینگ و لیسنینگ و رایتینگ جداست و این خیلی بهتره تا اینکه همه اش با هم باشه و یک معلم تدریس کنه و هر جا رو دلش می واد کار کنه و بقیه رو سمبل کنه. الان مشکل اصلی توی آفرینش اینه که به هیچ عنوان روی اسپیکینگ کار نمیشه. فقط از روش می پرن. این توی روحیه دانش آموزا خیلی تاثیر بدی می ذاره و حس من هیچی بلد نیستم به آدم میده. اگر وقت دارید؛ معطل نکنید؛ با ایران استرالیا شروع کنید.
اما یک خوبی کلاسهای آفرینش هم اینه که قبل از حتی پری آیلتس هاش fundamental 1 , 2 داره که دو ترمه. اونجا شما کمی با فضای کلاس آشنا می شید و می فهمید اصلن قراره چیکار کنید و یک مروری هم هست به آموخته های گذشته تون. کتابهاشم macmillan english fundamental هست که توی خود سایتشون هست و بازم می تونید خودتون به تنهایی بخونید.
یکسری فلش کارتها هم هست :
1- IELTS Common Mistakes Flashcards فلش کارت اشتباهات رایج آیلتس ..
2- Special Tips And Hints Flashcards فلش کارت نکات ویژه آیلتس ...
3- یا فلش کارتهای لغات ضروری آیلتس..
یک مجموعه مستند تولید کشور استرالیا با فیلم های واقعی از یک امتحان آیلتس واقعی است در این مجموعه شما با نحوه برگزاری آزمون آیلتس به صورت تصویری آشنا می شوید.
انتخاب با خودتونه. اما هر کاری می کنید، هیچوقت مطالعه ی کتالهای بالا
رو فراموش نکنید. اونها در هر شرایطی لازمند. از همین الان شروع کنید.
اولش هم گفتم دیگه...اینا فقط نظر شخصیه بر مبنای تجربه. خواهی پند گیر خواهی ملال.
بعد نوشت 1 :
کلاسهای آریان پور رو یادم رفت؛ خوبه؛ اما نوبتاش داره به سالی می رسه. خیلی دیر نوبتت میشه.
یک نظر :
آرایه جان به نظر من اینایی که گفتی خیلی شخصی ه و برای هر کس با شخص دیگه فرق می کنه. مثلاً من خودم رو کشتم ولی نتونستم با فلش کارت کار کنم. آدم کتاب و دفتر و دستک بودم! ولی صد در صد موافقم که امتحان زبان در حد آیلتس یا تافل یک امتحان کنکوریه. 40 درصد معلومات و پایه ات مهمه و 40 درصد تکنیک قوی می خواد که کسبی هستش و 20 درصد هم به نظر من اعتماد به نفس و آرامش و شانس دخیله (حالا این درصدها می تونه خیلی دقیق نباشه) ولی هر کس باید خودش بگرده و روش مناسبش رو پیدا کنه.)اون غلطها هم کپی بود؛ مرسی.
راستی این سایت www.goenglish.me هم گویا می تونید برید توش انگلیسی صحبت کنید غلطهاتونو می گیره؟! جل الخالق!
بعدنوشت 2 :
کتابهای نیو اینترچینج قطعن کتاب تیچر دارند که میتونید از اونها برای اینکه خودتون بخونید استفاده کنید؛ اما کلاس رفتنش خیلی خیلی بهتره.
کتابهای Person to Person هم برای Speaking and Listening خیلی خوبه. اونا هم سلف استادی هسند؛ یعنی خودتون م تونید بخونید و جلو برید. اینم لینکش.

وقتی ۱۷ سالتان باشد، اقدام به ازدواج با کسی که ۴۷ ساله است، ایده چندان جالبی به نظر نمی رسد. تجربیات زندگی یک نوجوان ۱۷ ساله تقریباً هنوز بچگانه است. اما فرد ۴۷ ساله فردی بالغ و باتجربه است و پستی و بلندی های زندگی را پشت سر گذاشته است. این تفاوت ها می تواند چالش بزرگی در رابطه ایجاد کند. پس اشتباه نکنید.
موفقیت یک ازدواج به سطح بلوغ و تجربیات دو طرف بستگی دارد. واقعیت این است که وقتی پای عشق و ازدواج به میان می آید، فاصله سنی جادویی وجود ندارد.
اما تجربه به ما می گوید که هر چه فاصله سنی دو طرف کمتر باشد، شانس ساختن عشقی ماندگار برایشان بیشتر می شود. این تفاوت سنی چه یکسال باشد، چه ۵ سال، ۱۰ سال، یا حتی بیشتر، عشق بر همه چیز غلبه می کند. مسئله این است که ببینید واقعاً عاشق هستید یا نه، نه اینکه ببینید کسی که دوستش دارید چند سالش است. عاشق بودن خیلی مهمتر از تفاوت سنی بین دو طرف است.
به یک مثال خوب اشاره می کنیم. بابک و سوزان ۴۸ و ۳۷ ساله هستند. هر دو طلاق گرفته اند. می توانیم صادقانه بگوییم که هر دو آنها ازدواج هایی واقعاً بد را تجربه کرده اند. اما فعلاً این را همین جا نگه می داریم.
خوشبختانه بابک و سوزان همدیگر را پیدا می کنند! درواقع، واقعاً عاشق هم می شوند.
وقتی گوش می دهیم که چطور عشق و محبتشان را به هم توصیف می کنند واقعاً سرحال می آییم. این دو نفر نه تنها عاشق هم هستند، بلکه فهمیده اند که مورد احترام قرار گرفتن، اعتماد کردن به هم، صادق بودن و ارزش گذاشتن بر همدیگر چه ارزشی دارد.
هم بابک و هم سوزان از ازدواج اولشان بچه دارند. هر دوی آنها واقعاً بچه هایشان را دوست دارند و می خواهند به خوبی از آنها مراقبت کنند. و در واقع، هر دوی آنها حاضر نیستند کسانی را که به فرزندانشان عشق نمی ورزند را دوست بدارند. و واقعاً خوشا به حالشان!
اول رابطه کمی درمورد اختلاف سنیشان تردید داشتند. اما دیگر اینطور نیست! الان فقط به عشقشان به هم فکر می کنند و بس! سنشان دیگر اهمیتی ندارد.
خوب، دوست دارید بدانید از سه دهه تحقیق درمورد اختلاف سنی در ازدواج چه دستگیرمان شد؟ فهمیدیم که عاشق بودن و دوست داشتن همدیگر بر همه چیز غلبه می کند. اکثر ازدواج ها وقتی تفاوت سنی بین دو طرف کمتر از ۱۰ سال است موفق تر هستند اما وقتی این اختلاف بیشتر از ۱۰ سال باشد، احتمال موفقیت ازدواج به تدریج کمتر می شود. به عبارت دیگر، واقعاً صحت دارد که اگر اختلاف سنی بین دو طرف کمتر باشد احتمال موفق بودن رابطه بیشتر است.
اما، درمورد عشق هیچ جادویی وجود ندارد. عاشق بودن خیلی مهمتر از سن است. سن مسئله ای نسبی است. مهمتر از آن، سن در رابطه خیلی کمتر از عشق اهمیت دارد. عشق بی حد و مرز است. پس عاشق باشید و تا ابد با هم بمانید.
میز های بسیار شیک ال سی دی هم یکی از گزینه های طراحان داخلی منزل می باشد. در طراحی و انتخاب مدل و نوع میز ال سی دی چند نکته اهمیت دارد که شامل رعایت تکمیل سردی یا گرمی رنگ خانه در انتخاب نوع و چوب میز و همچنین تطابق سبک خانه با میز ال سی دی است که با رعایت این نکات نتیجه مثبتی خواید داشت.در ادامه چند نمونه را می بینید

سری دوم از مدل مبل ومبلمان منزل مدل دکوراسیون اتاق پدیرایی منزل و خانه
امیدوارم این مدل ها به شما کمک کند تا الگوی مناسبی از طراحی دکوراسیون این قسمت از منزل تان را پیدا کنید
عکس از مبل و طراحی دکوراسیون داخلی منزل
دکوراسیون اتاق پذیرایی , مدل مبل
عکس از مبل و طراحی دکوراسیون داخلی منزل, دکوراسیون اتاق پذیرایی , مدل مبل
عکس از مبل و طراحی دکوراسیون داخلی منزل, دکوراسیون اتاق پذیرایی , مدل مبل
دکوراسیون اتاق پذیرایی , مدل مبل
دکوراسیون اتاق پذیرایی , مدل مبل
دکوراسیون اتاق پذیرایی , مدل مبل
دکوراسیون اتاق پذیرایی , مدل مبل
مبل و طراحی دکوراسیون داخلی منزل
مدل مبل
عکس از مبل و طراحی دکوراسیون داخلی منزل, دکوراسیون اتاق پذیرایی , مدل مبل
دردنیای مدرن كنونی ودر عصر ارتباطات، انكار وكنترل رابطه بین پسر و دختر امری محال و دور از واقع بینی است. چون ارتباط دختر و پسر یك نیاز عاطفی و روانی است كه برای بسیاری از جوانان عدم این ارتباط و جلوگیری شدید از آن موجب بروز مشكلات بزرگ روانی می شود، تجربه ثابت كرده كه، كنترل افراطی در موضوعاتی به این شكل، نتیجه معكوسی را عاید می كند. علاوه بر این مسائلی مثل رشد بی رویه جمعیت، زندگی ماشینی، بالا رفتن سن ازدواج ، وجود خلاء عاطفی ، مشكلات خانوادگی و عدم امكان ازدواج برای همه اقشار جامعه به این نیاز دامن زده و انكار چنین ارتباطی را غیر ممكن ساخته است. پس بهتر است به جای فریب دادن خودمان و جامعه، از راه خرد و آگاهی به این روابط جهت دهیم نه این كه تصور كنیم با كنار گذاشتن این بحث یا با پیش كشیدن احكام مذهبی، كه ما را از برقراری هرگونه رابطه ای منع می كند، چنین مشكلاتی خودبه خود حل خواهند شد.
البته بسیاری از جوانان به خاطر مسائل مذهبی یا خانوادگی، این نیاز را در خود سركوب می كنند كه از نظر علم روانشناسی سركوبی غریزه ها آینده نا مناسب روحی روانی را برای این افراد رقم می زند. برخی نیزدر روابط خود،راه افراط را پیش میگیرند و تبدیل به افراد فاسدی می شوند كه یك جامعه سالم سعی دارد آنها را از بدنه خود جدا سازد. و مسلم است فردی كه مطرود جامعه باشداز هیچ جنایتی فروگذاری نمی كند وبه انواع بزه كاری تن در می دهد.
در جوامع سنتي بدلیل عجین شدن فرهنگ وآداب ورسوم با مذهب، یك نوع تناقضی بین باورها و نیازها ایجاد می شود واین گونه مسائل بصورت لاینحل باقی می ماند، در حالی كه در كشورهای متمدن كه قوانين خود را بر اساس عقل و خرد تدوين مي كنند، این نوع روابط جزء مسائل عادی اجتماع قلمداد مي شود، چرا كه در اين كشورها از دير باز فرهنگ سازي شده و بسياري از اقشار جامعه آشنايي كامل با فرهنگ ارتباط بين دختر و پسر دارند وآنها بناي اين ارتباط را، پايمال كردن حق و حقوق طرف مقابل نمي دانند .اما در جوامعی كه این روابط منع شده است، ولع وحساسیت بیشتری بین دو جنس مخالف ایجاد شده، به حدی كه این نیاز سركوب شده، در سنین بالاتر آثار منفی خود را بیشتر نشان می دهد.به این خاطر در این نوع جوامع افراد متأهل،به تعهد خود پایند نیستند و حتی افراد در سنین بالاهم نگاه تجاوزكارانه به جنس مخالف خود می افكنند.
در جامعه ما به خاطرنوع اداره جامعه، بافت سنتی اجتماع ونوع فرهنگ اجتماعی، جوانان ناچارند به شكل پنهانی و در خفا با هم رابطه ایجاد كنند. كه در این نوع ارتباط،استرس ها، سوء استفاده ها و مشكلات بزرگی بوجود می آید.اما ما به هر حال در این اجتماع زندگی می كنیم پس چاره اساسی این است كه با آموزش، فرهنگ ارتباطی خود را بالا ببریم. البته تا زمانی كه، دیدگاه جامعه و قانون نسبت به رابطه دختر و پسر، نگاه افراد بزه كار باشد، نه تنها مشكلات اینگونه روابط حل نمی شود،بلكه روابط پنهان، جوانان را، به سوی بزه كاری سوق می دهد.اما اگر جامعه و قانون به این روابط بعنوان نیاز اجتماعی بنگرد،در راه آموزش و اصلاح روابط اجتماعی، هم، گامهای اساسی بر می دارد.
قدم اول در ایجاد فرهنگ رابطه اجتماعی این است كه، باید نگاه جامعه به زن عوض شود وبه زن به عنوان موجود درجه دوم نگاه نشود،هر حقی كه برای پسری رواست برای دختر هم روا بدانند،بسیاری قوانین زن ستیز كه حقوق زنان را محدود میكند كنار بگذارند و مراكز و دستگاه های ذی ربط تلاش نمایند روحیات زن و مرد را بیشتر به هم بشناسند،چرا كه بسیاری از افراد، شناخت كاملی از جنس مخالف خود ندارند، و تصور می كنند،آنچه برای آنها ایده آل و جذاب است برای طرف مقابل هم چنین است.یا روحیات و توانایی ابراز احساسات،نوع نیازهای عاطفی در زن و مرد یكسان است در حالی كه علم روانشناسی می تواند،تفاوت های زن و مرد را تشریح نماید تا افراد جامعه با در نظر گرفتن چنین تفاوت هایی با طرف مقابل خود وارد رابطه شوند.
در كشوری كه مردان آن شناخت كاملی از احساسات و روحیات زنان ندارند،بسیاری تصور می كنند كه می توانند بوسیله دوستی، یا از راههای نسبتاً قانونی مانند ازدواج موقت،به مدت مشخص با دختری وارد رابطه شوند و از اين راه پوششي بر غريزه هاي جنسي خود بگذارند.در حالی كه زنان بر اساس فیزیولوژی مغز و خصوصیات روانشناسی خود وقتی به یك ارتباط می اندیشند،بیشتر جنبه های احساسی وعاطفی رابطه را مد نظر قرار می دهند، اما، مردان، بر اساس ساختار مغز و سیستم بدن خود، بیشتر غرایز و لذ ت های جنسی، در دستور كار ضمیر ناخودآگاه آنها گنجانده شده است، به این خاطر مردان، تنها به لحظه ها می نگرند.اما زنان دوست دارند با این ارتباط، زندگی آینده و تداوم عشق و احساسات خود را رقم بزنند.
از نظر روانشناسی مردان چون به لحظه ها می اندیشند،اگر با فرد غیر هم جنس وارد رابطه شوند بسیار راحتر از او قادرند این ارتباط راقطع كنند.اما دختران هر رابطه ای را به قصد تداوم عشق و ایجاد زندگی مشترك برقرار می كنند،بنابراین به راحتی قادر نیستند رابطه ایجاد شده خود را قطع كنند. اما یك مرد، تنها بر اساس غريزه وبدون اینكه تصمیمی برای آینده خود داشته باشد، وارد اين نوع روابط مي شود.پس براي یك مرد، قطع شدن این ارتباط، صدمه روانی كمتری را به او وارد مي كند.اما دختران قطع شدن اين رابطه را به عنوان يك شكست بزرگ تجربه مي كنند،به این خاطر دوران بسیار سختی را طی می كند تا بتواند خاطره دوستی، كه در ذهن او زندگی مشترك شكل گرفته بود را، به فراموشی بسپارد.دختراني كه رابطه جنسي را هم تجربه كرده اند،بيش از حد انتظار قطع چنين رابطه اي براي آنها گران تمام مي شود چون احساس مي كنند شرافتشان هم لگد مال شده است.آنان مانند بيوه زني كه همسر جوان خود را از دست داده غم جانسوزي را تحمل مي كنند.
اغلب دخترانی كه از این نوع روابط سرخورده می شوند،حس انتقام و تنفر از مردان را در خود تقویت می كنند،كه همین طرز فكر موجب ناهنجاری فردی و اجتماعی می شود كه در نهایت ضربه های مهلكی بر پیكر جامعه وارد می آورد.عده ای سعی مي كنند تلخي اين روابط را به فراموشي بسپارند، اما متاسفانه برای یك زن، بریدن از روابط عاطفی و احساسی بسیار مشكل است، به این خاطر درصد بالایی از این زنان، گرفتار مشكلات روان پریشی می شوند یا خود را به روابط جانشین سرگرم می كنند، كه همه اینها به هر حال موجب بوجود آمدن مادران بیماری در آینده می شود كه قادر نیستند، فرزندان سالمی را از نظر روانی، تحویل جامعه دهند.اغلب مردانی كه از زنان ضربه می خورند،تاوان بی مهری مردان دیگر را پرداخت می كنند،چرا كه بعضی زنان دوست دارند از جنس مرد انتقام بگیرند.
یك پسر دوست دارد یك رابطه عادی، منجر به لذت و كامیابی محض شود و یك دختر چون به پایداری و تداوم عشق فكر می كند و عواطف و احساسات او برایش تصمیم می گیرند، به خواسته های مرد مورد علاقه اش توجه نشان می دهد تا او را از پرتو خود خشنود سازد. به زبان ساده تر یك دختری كه از نظر روانی سالم است تنها هنگامی به رابطه جنسي تن مي دهد كه، شريك جنسي خود را، همسر آینده خويش تصور كند.در حالی كه فرهنگ خانوادگی و اجتماعی به مرد یاد داده كه، اگر زنی، قبل از ازدواج، بامردی رابطه ایجاد نمود،یا به خواسته های جنسی مرد مورد علاقه اش توجه نشان داد،چنین دختری، برای ازدواج، مناسب نیست.شوربختانه همیشه دخترانی به این اصل اجتماعی توجه نمی كنند كه تجربه هیچ رابطه ای را نداشته اند و خانواده و جامعه، آموزش كافی، به آنان نداده است.پس اغلب دخترانی كه از سوی پسران برای ازدواج نامناسب تشخیص داده می شوند،زنان با احساس و مسئولیت پذیری هستند كه به حكم صداقت خود به ندای غریزه احساس و عواطف و تداوم عشق خود پاسخ داده اند، نه اینكه تصور كنید آنان هم مثل مردان،لذت های لحظه ای و غریزه جنسی، در اولویت تصمیم گیری و رفتاری آنان است.
یك غریزه مردانه، مرد را به سوی لذت بردن و كامروایی دعوت می كند و یك غریزه زنانه زن را به تمكین و تبادل عشق و احساس می كشاند.در این بین یك باور موجب شكاف بین این دو غریزه می شود این باور می گوید مردان نباید با این گروه زنان ازدواج كنند.پس لازم است تا زمانی كه این باور در جامعه رایج است، از طریق آموزش به دختران بیاموزیم كه هیچگاه تسلیم غرایز و احساسات خود نباشند و مردان هم بر خرد خود تكیه كنند.
بگذاريد موشكافانه تر به اين موضوع بنگريم. بيشتر كشورهاي جهان، براي رفع غريزه جنسي مردان محيطي را در نظر مي گيرند تا آنها بتوانند آزادانه با زناني كه حرفه و شغل آنها رابطه جنسي است،خود را ارضا كنند.اما در جامعه محدود و بسته مذهبي و سنتي،به دليل محدوديت شديد،مردان قادر نيستند دراين محيط ها وارد شوند،پس به ناچار هر رابطه دوستانه اي هم كه با غير همجنس خود برقرار مي كنند،درصدند تا از اين راه خود را ارضاء جنسي كنند و پس از تخليه غريزي در پي همسري باشند كه هرگز به اين روابط تن در نمي دهد.
اما در كشور ما هم، بسياري از جوانان، به حدي از آگاهي و فرهنگ رسيده اند كه در روابط بين دختر و پسر تنها به ديد مسائل جنسي نگاه نمي كنند، و بخوبي مي دانند، اگر رابطه صحيح بين دختر و پسر برقرار باشد و آنها بياموزند كه، اگر اين روابط صحيح و بدون فريب كاري و بر اساس اصول انساني برقرار شود،بسياري از مشكلات اجتماعي حل مي گردد.اما شوربختانه فرهنگ و تبليغ ازدواج موقت همين دسته از جوانان با اخلاق وهوشمند را به رابطه جنسي دعوت مي كند.چرا كه ازدواج به معناي رابطه اي است كه در آن انجام،عمل جنسي ضروري به نظر مي رسد،وهمين كلمه ازدواج، آن هم به شكل موقتي، امكان هر رابطه سالم را تحديد مي كند.
اگر در كشوهاي غربي هر نوع رابطه جنسي كه با زور و خارج از قوانين حقوق بشري نباشد آزاد است،در كنار آن اين فرهنگ هم وجود دارد كه اگر دختري به نداي احساس و عواطف خود پاسخ داد،و با پسر مورد علاقه خود وارد رابطه جنسي شد،يك انسان فاسد و هرزه به حساب نمي آيد و شريك جنسي او بدون شك و ترديد با او ازدواج مي كند.اما در جامعه اي كه بدون آموزش و فرهنگ سازي ،دختران را تشويق به ازدواج موقت مي كنند،در حقيقت آنها را به دام بدنامي سوق مي دهند.
جاي بسي تعجب و سؤ ال است كه، جامعه اي كه بايد از دختران خود بخواهد، تنها به روابط سالم تن در دهند و تلاش كنند بار بد نامي و هزه گي را بر دوش نكشند، چرا از دختران مي خواهد با پسران وارد رابطه اي شوند كه در آن روابط جنسي مستتر است؟
چرا در عوض آنكه جوانان را آموزش دهدو محيط بهداشتي و سازمان دهي شده فراهم كند تا مردان مجرد بتوانند پوششي بر نياز غريزي خود بگذارند و مردان متأهل نياز تنوع طلبي خود را مهار كنند،از آنان درخواست مي كند تا روابط سالم اجتماعي خود را فراموش كنند و با مطرح كردن ازدواج موقت، تنها در فكر ارضاي غريزه خود باشند، بدون آنكه در نظر داشته باشند سرنوشت احساس و عواطف يك دختر پس از اين ازدواج موقت(!) به كجا مي انجامد؟
قدم بعدی آگاهی واطلاعات عمده ای است كه باید در اختیار همگان قرار داده شود تا هم پسران و هم دختران به نگاه یك انسان در هم بنگرند و ارزشهای انسانی را هر گز فدای خواسته های خود نكنند. وبدانند هر انسانی دارای حریم و حرمتی است كه شكستن این حریم و حرمت مانند قتل آن انسان است.و همچنان كه نیروی غریزی یك مرد را به سوی ارتباط با جنس مخالف می كشد نیروی احساسات و عواطف یك زن هم، او را برای یافتن تكیه گاهی به سوی بر قراری رابطه سوق می دهد.پس پسران باید بیاموزند كه از این احساسات و عواطف سوء استفاده نكنند.و دختران با قوانین محدود جامعه مذهبي،موقعیتی را فراهم نسازند كه یك پسر ناچار باشد به یك ازدواج اجباری تن در دهد.
موضوع دیگرگسترش مراكز مشاوره و حس اعتماد بخشی به جوانان برای مراجعه به این مراكز است.چون بسیاری از افراد نمی توانند در مورد مسائل خود با والدین خویش صحبت كنندپس باید حس اعتماد به جوانان داده شود تا به كارشناسان با تجربه این مراكز اعتماد كنند.
متاسفانه بسیاری از جوانان تصور میكنیم كه با چند كلمه صحبت كردن با طرف مقابل وبرقراری یك عشق مجازی، اجازه دارند تا مسئله ازدواج را مطرح كنند.درحالی كه این پنداری غلط است، چرا كه هم طرح این موضوع وسیله اغفال می شود، وهم اینكه شناخت در مورد ازدواج دارای ابعاد وسیعی است كه باید همه آن ابعاد، مورد برسی و تایید قرار بگیرد تا امكان ساختن یك زندگی موفق فراهم شود.پس فرقی نمی كند ما از اینترنت یا از راههای دیگر با كسی آشنا شویم.بلكه مهم این است كه اصول كلیدی زندگی موفق را در نظر بگیریم و برای تشكیل زندگی به عشق های آتشین بسنده نكنیم.
مسئله بعدی اینكه نباید تصور كنیم كه همه رابطه ها منجر به ازدواج می شود. یا همه رابطه ها بخاطر ازدواج است. اصولا روابطی هم كه برای تشكیل زندگی مشترك پایه گذاری می شود، گاه موانع بزرگی در این روابط بوجود می آید كه رسیدن شخص را، به فرد مورد علاقه اش غیر ممكن می كند پس لازم است كه افراد در روابط خود با دیگران مانند یك فرد سرمایه دار، همه سرمایه خود را به چوب حراج نزنند ودر ثانی خود راآن چنان وابسته به این رابطه نكنند كه در پس از هم پاشیدگی رابطه، شكست روحی بزرگی بر آنها تحمیل شود.
برای كسانی كه صرف ازدواج در رابطه برای آنها مطرح است نباید رابطه خود را با كامروایی كامل از همدیگر بنا گذارند.چرا كه نهایت هر عشق، وكمال هر رابطه ای به كامروایی است و اگر افراد قبل از ازدواج اقدام به كامروایی جنسي كنند، مهم ترین هدف در زندگی، كه برداشتن موانع برای با هم بودن و لذت بردن است، به مسئله كاملا عادی مبدل می شود، و قدم های عاشق را در رسیدن به معشوق سست و شكننده می كند.
در جامعه بسته كنونی و با وجود انواع مشكلات مختلف اجتماعی افراد زیادی در صدد هستند كه از راه دوستی، پوششی بر مشكلات جنسی خویش بگذارند.به این مناسبت این افراد با شخصی طرح دوستی ریخته و چون ناچارند این فرد را رام خواسته های خود كنند به او پیشنهاد ازدواج می دهند.اما با گذشت زمان همه چیز را انكار می كنند.غافل از اینكه فرد مقابل ناچار است تجربه یك شكست بزرگ را در زندگی تحمل كند. و متاسفانه در جامعه ما این موضوع باب شده و اینجاست كه كلمه ارتباط ،در اذهان عمومی زشت و منفور می شود. وزشت تر اینكه فرد به دوستی خود متعهد نباشد و هم زمان، چند فرد دیگر را هم اغفال نماید.در پس چنین مشكلاتی است كه خطر وجود جامعه بسته و ارتباط پنهانی مشخص می شود، كه درمان آن آگاهی فردی و ایجاد فرهنگ ارتباط درست است تا هر كس در این روابط به هدف خویش برسد و كسی فدای خواسته دیگری نشود.
ارتباط دختر و پسر به منظور شناخت يكديگر به قصد ازدواج
.:: This Template By : web93.ir ::.