می توان از فاطمه صالحی که به طور مادرزادی دو دست و یک پا ندارد به معنای واقعی کلمه یک «بمب روحیه» نام برد.

بخشهایی از این گزارش اینگونه است:
زمستان داشت تمام میشد. ساعت ۵/۶ صبح روز ۲۳ اسفند ۱۳۶۵ بود. همه در هول و ولای به دنیا آمدن بچهها بودند. اول معصومه به دنیا آمد؛ بچهای سالم و طبیعی. اما هنوز همه چیز تمام نشده بود، یک ربع بعد قل بعدی فاطمه به دنیا آمد؛ نوزادی که دستهایش رشد نکرده بودند و فقط یک پا داشت. از همه بیشتر پرستار اتاق عمل ناراحت شد چون باید این خبر را به پدر این دوقلوها و بقیه اعضای خانواده که پشت در اتاق عمل منتظر بودند میداد.
مادرم زمانی که ما را باردار بود زمین خورد. همین باعث شد که من گوشه
شکم مادر بچسبم و نتوانم حرکت کنم و رشد خوبی نداشته باشم. حتی وقتی مادرم
دکتر میرفت آنها فکر میکردند که فقط یک بچه در رحمش وجود دارد؛ غافل از
آنکه ما دو قلو بودیم.
اولین روز مدرسه را هیچ وقت فراموش نمیکنم. با آنکه با مادرمان رفته بودیم
ولی من از نظر روحی خیلی اذیت شدم. چون مدرسه یک اجتماع کوچک بود و بقیه
بچهها خودشان را با من مقایسه میکردند و این مرا اذیت میکرد. وقتی هم که
مادرم مرا در مدرسه تنها گذاشت، کمبودها را بیشتر احساس کردم ولی به هر
حال توانستم دوستان خوبی پیدا کنم. اما تا دوران راهنمایی هم از نگاههای
سؤالبرانگیز مردم ناراحت میشدم.
او قبل از رفتن به مدرسه قلم را با پایش میگرفت و نقاشی میکشید و این روند تا سال دوم دبستان هم ادامه داشت تا اینکه معلم کلاس سومشان با او صحبت کرد و فاطمه قبول کرد که اگر بخواهد وارد دانشگاه شود باید مثل بقیه باشد بنابراین نوشتن با دستهایش را شروع کرد؛ اولش خیلی سخت بود ولی یواش یواش عادت کردم. هنوز هم خیلی از کارها را با پایم انجام میدهم؛ مثلا وقتی در خانه هستیم با پا غذا میخورم.
تا وقتی که فاطمه مدرسه میرفت برای آنکه از درسش عقب نماند به کلاسهای آزاد نمیرفت ولی وقتی دیپلمش را گرفت سنتور را پیش استادش، غلامرضا مشایخی شروع کرد؛ «از سازها به پیانو و گیتار علاقهمند بودم ولی شرایط فیزیکیام این اجازه را نمیداد. وقتی مشورت کردم متوجه شدم که میتوانم در ساز سنتور موفق باشم. اطلاعاتم درباره این ساز در حد این بود که میدانستم به شکل ذوزنقه است ولی اگر حمایتها و تشویقهای استادم نبود شاید هیچ وقت به این ساز علاقهمند نمیشدم.
فاطمه برای اینکه بتواند نواختن سنتور را شروع کند به پروتزهایی برای دستانش نیاز داشت تا با آنها مضراب را در دست بگیرد. متخصصان هلال احمر این کار را انجام دادند و فقط ماند یادگیری نتها که فاطمه همیشه از آن میترسید ولی بالاخره توانست با تمرین زیاد نتخوانی را هم یاد بگیرد.
او طراحی سیاه قلم را هم از برادر بزرگترش مهدی یاد گرفت؛ «در طراحی کشیدن پرتره انسان برایم خیلی سخت بود چون نمیتوانستم دور صورت را خوب دربیاورم اما تمرین کردم و موفق شدم». بعد از آن هم به طراحی روی سفال علاقهمند شد.
بعد از اینها نوبت به گریم و آرایشگری رسید که فاطمه از کودکی به آن علاقه داشت؛ «وقتی ثبت نام کردم استادم گفت تو میتوانی این کار را انجام دهی؟چون خیلی ظریفکاری دارد. من هم جواب مثبت دادم. در کلاس صدای استاد را ضبط میکردم و خیلی دقیق به کارهایش نگاه میکردم تا بهتر یاد بگیرم.
آموزش گریم به همین منوال تمام شد تا اینکه نوبت به روز امتحان رسید؛ روزی که اگر میتوانست قبول شود دیپلم چهرهپردازی میگرفت. فاطمه آن روز را به یاد میآورد و میگوید: «مسؤول برگزاری امتحان از مربیام پرسید من چه مدلی به او بدهم که بتواند انجام دهد؟ این حرفش ترحمآمیز بود و خیلی ناراحت شدم و مربیام هم به او گفت سختترین مدلی را که فکر میکنید به این هنرجو بدهید. او هم مدل خاتون را به من داد که خیلی سخت بود. بعد هم گفت یک ربع هم بهات وقت اضافه میدهم ولی من با خودم گفتم باید جوری کارم را پیش ببرم که به آن یک ربع وقت اضافه هم احتیاج پیدا نکنم». فاطمه آنقدر کارش را خوب انجام داد که تنها کسی در آن دوره بود که توانست با نمره ممتاز دیپلم گریم بگیرد.
اما انگار اشتیاق این دختر به تجربه و یادگیری مهارتهای تازه تمامی نداشت چون او مدرک گرافیک کامپیوتریاش را هم گرفت؛ «من همه این مدارک را گرفتم تا شاید بتوانم برای خودم کاری دست و پا کنم ولی متاسفانه هیچ کس حاضر نمیشود به یک معلول کار بدهد. آنها به معلولیت آدم نگاه میکنند نه به اینکه چه توانمندیهایی دارد. برای کار به جاهای زیادی مراجعه کردهام که تا الان به در بسته خوردهام».
کنسرت در عشقآباد
فاطمه وقتی نواختن آهنگ «ای الهه ناز» را یاد گرفت به سنتور بیشتر علاقهمند شد. اولین کنسرتی هم که داشت در فرهنگسرای بهمن با همین آهنگ بود. «تولد حضرت فاطمه(س) بود. مادرم هم بین جمعیت نشسته بود و وقتی نگاهش کردم دلم قرص شد. ای الهه ناز وای ایران را نواختم و وقتی تمام شد نفس عمیقی کشیدم و عکسالعمل مردم و تشویق آنها برایم خیلی غیر منتظره بود».
مادر فاطمه آن شب را به یاد میآورد و میگوید:«صندلی فاطمه نامناسب بود و او مدام از روی آن سر میخورد ولی بالاخره توانست کنترل خودش را حفظ کند و اجرای خوبی داشته باشد».
سنتور تا دکترا
فاطمه سال ۱۳۸۷ بهعنوان دانشجوی موسیقی کنسرواتور ایران پذیرفته شد؛ «تصمیم گرفتم بروم موسیقی بخوانم».
او ادامه میدهد:«روز اول دانشگاه برایم درست مثل روز اول مدرسه بود؛ با این تفاوت که آن موقع خواهرم همراهم بود ولی این دفعه تنهای تنها بودم. اما رفتار دانشجویان و استادان برخلاف آن زمان خیلی عادی بود. ترم یک که بودم همه فکر میکردند من از موسیقی سر درنمیآورم و به من یک هفته مهلت دادند تا نتها را حفظ کنم اما من این کار را قبلا یاد گرفته بودم».
با تمام این تفاسیر فاطمه مثل خیلی از معلولان دیگر مشکلات زیادی در رفت و آمد دارد. خودش در این باره میگوید:«فاصله خانه ما تا دانشگاه خیلی زیاد است. روزهای اول آژانس میگرفتم و با مادرم میآمدم ولی الان خودم به تنهایی با آژانس میآیم که خیلی هزینهبر است. همین طور برای سوار شدن و پیاده شدن مخصوصا اگر وسیله و یا ساز دستم باشد از دوستان و همکلاسیهایم کمک میگیرم».
او از ترم سوم ساز سنتور را به عنوان ساز تخصصی خودش انتخاب کرده و امیدوار است بتواند این رشته را تا مقطع دکترا و آهنگسازی ادامه دهد.
فاطمه موفقیتهایش را مدیون خانوادهاش میداند؛ خانوادهای که او را محدود نکردند و مانند خواهر دوقلویش هر امکاناتی را که در توانشان بود در اختیار او هم گذاشتند.
فاطمه میگوید:«سختترین لحظات برای من این است که مردم با نگاه ترحمآمیز به من خیره شوند. البته حس ششم خیلی خوبی هم دارم و تا متوجه شوم که کسی میخواهد از روی دلسوزی به من کمک کند کاری میکنم که با دیدن تواناییهایم از انجام این کار منصرف شود. من با معلولیت خودم کنار آمدهام و دلم میخواهد مردم هم این را بدانند و اجازه بدهند راحت زندگی کنم».
چندی
پیش در سایتهای خبری فهرستی از میلیاردرهای ایرانی منتشر شد؛ فهرستی که
سی ثروتمند ایرانی را به همه معرفی میکرد. در این فهرست سی نفره تنها نام
یک زن به چشم میخورد؛ سیده فاطمه مقیمی۵۲ ساله.وی در این فهرست با یک رتبه پائینتر از اسدالله عسگر اولادی هشتمین میلیاردر ایرانی و ثروتمندترین زن ایران معرفی شده بود.
او رئیس یک شرکت حملونقل بینالمللی و رئیس شورای بانوان بازرگان، اتاق بازرگانی تهران است. سمتهای دیگری هم دارد و چند سالی هم در انجمن زنان مدیر کار آفرین فعال بوده است. اما بیش از همه این سمتهایش خود را یک کار آفرین میداند.
او از تبعات اعلام میلیاردر اعلام شدنش سخن میگوید و از تماسهایی که بعد از انتشار این فهرست با او گرفته شده تا برخی از دوستانش که بعد از اعلام این خبر برای همیشه ارتباط شان را با او قطع کردهاند:
***
خانم مقیمی بالا خره جزو ۱۰ میلیونر ایرانی بودید یا ۱۰ میلیاردر ایرانی؟ خبرهای ضد و نقیضی در این باره منتشر شده است؟
من فکر میکنم میلیون عدد پائینی است و دیگر بیشتر اقشار جامعه یک میلیون تومان را دارند و بنابراین همه میلیونرند. اما درباره میلیاردر بودن، با توجه به اینکه هر کدام مان بیست سی سال است کار میکنیم و حداقل یک آپارتمان صد و پنجاه متری وسط شهر داریم که ارزش آن بر اساس محاسبات بازار حدود یک میلیارد هست. پس همه مان در این رده میلیاردر هستیم.اما آن فهرستی که منتشر شد بحث دیگری بود که به میان آورده شد.
چه بحثی؟
فکر میکنم هدف از انتشار این فهرست آن بود که میخواستند قبح اینکه افراد میلیاردر بودنشان را پنهان میکنند، بشکنند.
یعنی شما ثروتمند بودنتان را پنهان نمیکنید و برای همین است که در این فهرست قرار گرفتهاید؟
خیر- همه کسانی که در این فهرست قرار گرفتهاند فارغ از هر چیزی اعضای هیات نمایندگان اتاق بازرگانی هستند. یعنی هر ۳۰ نفر عضو اتاق اند و حتی یک نفر هم خارج از این اعضا در این فهرست معرفی نشدند.
به هر حال ملاکی برای انتخاب شما وجود داشته است و گرنه عضویت شما در اتاق بازرگانی به تنهایی که نمیتواند ملاک انتخابتان به عنوان ثروتمندترین زن ایران قرار گرفته باشد؟
این موضوع و ارائه این فهرست کلا دوجنبه داشت اینکه از یک طرف خواسته بودند با انتشار آن افراد را خراب کنند. در قسمت ابتدای این فهرست از ثروتمندان بدگویی کرده بودند و بعد اضافه کرده بودند چون این افراد مالیات پرداخت میکنند و بر اساس میزان مالیاتی پرداختیشان طبقه بندی شدهاند.
یعنی پرداخت مالیات ملاک میلیاردر بودن افراد شمرده شده بود؟
نه من گفتم از پرداخت مالیات در این فهرست به عنوان یک گزینه مثبت حرف زده و گفتهاند آدمهایی به این شرح مالیات هم میپردازند یعنی از دوبعد مثبت و منفی فهرستی را تنظیم و اعلام کردهاند.
آن طور که من این فهرست را دیدم در کل نگاه منفی در آن وجود نداشت و فقط سی نفر از میلیاردرهای ایرانی را معرفی کرده بود. چرا فکر میکنید با انتشار آن خواسته بودند افرادی را خراب کنند ؟ شما از اینکه در این فهرست به عنوان یکی از ثروتمندان ایران معرفی شدهاید حس خوبی ندارید؟
نه منفی نبود. آن فهرست نگاه جامعه را به نوعی انعکاس داده بود و اینکه جامعه به ثروتمندان دید خوبی ندارد. اما من اصلا فکر نمیکنم پدیده ثروتمند یا میلیاردر بودن منفی است. اما خیلیها همان بخش ابتدایی این فهرست و توضیحی که درباره منش ثروتمندان داده بود را گرفتند و برداشت منفی کردند.
مگر ثروتمندان چه منشی دارند؟ آیا آنطور که فیلمها نشان میدهند واقعا پولدارها آدمهای بدجنس و فقرا آدمهای مهربانی هستند؟
صرف ثروتمند یا فقیر بودن افراد هیچچیزی را دربارهشان نشان نمیدهد. هیچ وقت نمیتوان گفت که حتما فقرا آدمهای مهربان و پولدارها انسانهای خبیثیاند. اینها کلیشه و کاملا اشتباهند. ثروت هم فقط یک فاکتور است، چه بسا که آن آدم ثروتمند آنقدر خوب بوده که خدا به کار و زندگیاش برکت داده است. من اصلا فکر نمیکنم که انسانها باید ثروتشان را پنهان کنند. نمیدانم چرا در جامعه ما این پدیده آنقدر رواج یافته که به هرکس که میرسی از نداری مینالد.مثلا وقتی از کسی پانصد تومان قرض میخواهی محال است نگوید کاش زودتر گفته بودی تا چند ساعت قبل داشتم اما حالا ندارم.یعنی همه انگار از واقعیت فرار میکنیم. کسی که کار میکند و مالیاتش را میپردازد و درآمد خوبی دارد چرا باید درآمد و ثروتش را انکار کند. اصلا پولدار بودن در دین اسلام هم تقبیح نشده است مگر تعدادی از امامان ما پولدار نبودند و کار اقتصادی نمیکردند.
پس با توجه به این صحبتهایی که مطرح کردید این فهرست را حقیقی میدانید؟چون ابتدای بحث نسبت به صحت آن ابراز تردید کردید و گفتید دقیقا ملاک انتخاب افراد را نمیدانید؟ پس با توجه به این صحبتها و اینکه تنها زن این فهرست سی نفره بودید میپذیرید که ثروتمندترین زن ایرانی هستید؟
نه من این فهرست را واقعی نمیدانم.
پس هشتمین میلیاردر ایرانی شما نیستید؟و ثروتمندترین زن ایران؟
خیر من هشتمین میلیاردر ایران نیستم و اساسا فهرست را هم واقعی نمیدانم بجز من هم خیلی از دوستانی که در این فهرست هستند اصلا در رده میلیاردر به آن معنا مطرح نیستند. بیشتر این افراد آدمهای مدیر، مدبر و زحمتکشی هستند اما به نظرم در حقشان کم لطفی شده است. آنها به غلط به عنوان میلیاردر معرفی شدهاند و زندگیشان تحت تاثیر این فهرست غیر واقعی قرار گرفته است.
شما هم همین طور بودید یعنی پس از اعلام این فهرست زندگیتان تحت تاثیر قرار گرفت؟
بله. همین الان اگر ایمیلم را به شما نشان دهم پر است از در خواست وام و کمک مالی. تعدادی از ایمیلهایی که برایم آمده است را نگه داشتهام، تلفنها را که نتوانستم ضبط کنم.
چه کسانی و از چه قشرهایی از شما درخواست کمک کردند؟
کسانی که قصد ازدواج داشته تا افرادی که قصد راهاندازی کسب و کار داشتند در این مدت با من تماس گرفتند. یعنی هر کس که به هر دلیلی به پول احتیاج داشت در این مدت با من تماس گرفت.
شما چه جوابی به آنها میدادید؟
من تقریبا پاسخ همه را دادم یعنی هیچ تماسی را نافرجام نگذاشتم حتی وقتی به دفترم زنگ زدند در اوج کار سعی کردم پاسخگویشان باشم.
به آنها کمک مالی هم کردید؟
خیر.
پس چه پاسخی به آنها دادید؟
به من میگفتند چون خیلی میلیاردر هستید به ما کمک کنید و من جواب میدادم من میلیاردر نیستم. ولی اگر فکر میکنید در جایگاهی که هستم میتوانم کمک کنم در خدمتم. بارها در این مدت برای افراد مختلف توضیح دادم که اگر فکر میکنید من صدها میلیارد تومان پول دارم اشتباه میکنید من نمیتوانم چکهایتان را پاس کنم.
یعنی مردم برای پاس کردن چکهای برگشتیشان هم با شما تماس میگرفتند؟
بله و من پاسخ میدادم چنین توانایی ندارم.ولی راهنماییشان میکردم مثلا به کسی که قصد راه انداختن کاری جدید را داشت گفتم حاضرم مشاوره بدهم و کمکت کنم و این کار را هم کردم. حتی یک بار پزشکی برایم ایمیل فرستاد و از من خواست که برای تحقیقات پزشکی که قصد دارد دور دنیا انجام دهد کمکش کنم.
کمکش نکردید؟ چون همانطور که میدانید در همه جای دنیا افراد ثروتمند در کارهای عامالمنفعه شرکت دارند و حتی در مواردی این گونه که برای همه مردم منافع مشترک به دنبال دارد سرمایهگذاری میکنند اما این موضوع در ایران چندان عرف نیست؟
به هیچ عنوان با این کمکها مخالف نیستم و مطمئن باشید اگر چنین ثروتی داشتم حتما کمک میکردم و همین الان هم در سطح خودم چنین فعالیتهایی انجام میدهم.
چه فعالیتهایی؟
من به عنوان یک ایرانی مسلمان مثل خیلیهای دیگر عادت کمک به دیگران را دارم و اگر توانایی مالیام افرایش یابد قطعا این کمکها را نیز افزایش خواهم داد و هیچ بحثی در آن ندارم اما به همه کسانی که تماس میگرفتند هم میگفتم که من آن سوپر میلیاردری که فکر میکنید نیستم.
می دانید این فهرست سی نفره از سوی چه نهاد یا سازمانی تنظیم و انتشار داده شد؟
نه اصلا هم پیگیرش نشدم. چون کلا نگاه مثبت به موضوعات دارم فکر کردم حتما نیت تنظیمکننده آن خیر بوده است.شاید نتیجهاش هم همین بود که الان با شما صحبت میکنم و این موضوع را به همه میگویم یا به چند نفر با حرفهایم توانستم کمک کنم.
درباره فهرست و چگونگی صحت و سقم آن هم برای کسانی که زنگ میزدند توضیح دادید؟
بله وقتی میپرسیدند توضیح میدادم. مثلا یکی از من میخواست در معامله تجاری شریک مالیاش شوم.حتی یک نفر از من خواست شرایط تحصیلاش در کانادا را فراهم کنم یعنی کارهای اقامتش را انجام دهم تا او هم بعدا در ازای این کمک برای من کار کند یعنی طیف متفاوتی از درخواستهای کمک را دریافت کردم که مجبورمی شدم در قبال هر یک توضیحی بدهم.
این تماسها شما را ناراحت میکرد؟
نه ! واقعا نه. چون احساس میکردم خیلیها اعتقادی زنگ میزنند و قصد سواستفاده یا نیت بدی ندارند.یک نفر از حرم امام رضا زنگ زد و گفت خوابت را دیدهام و حتی پشت تلفن هق هق گریه میکرد، هنوز هم وقتی یادش میافتم واقعا متاثر میشوم.این آدم بعد از صحبت با من گفت آنقدر انرژی گرفتهام که انگار همه خواستههایم را اجابت کردهای و توانستهای با ایدههایت راه را به من نشان دهی. خیی اوقات با این کمکها میتوان مشکلات افراد را حل کرد.
شما خودتان را یک آدم ثروتمند میدانید؟
من از محبت و عشق خیلی ثروتمندم.
از نظر مادی چطور؟ بالاخره شما صاحب یک شرکت حملونقل بینالمللی هستید؟
اولا اینکه یک آدم میتواند با هزار تومان احساس ثروتمندی کند و آدم دیگر با میلیاردها تومان چنین حسی نداشته باشد و احساس فقر کند. بنابر این تو هرگز نمیتوانی از من چنین سوالی بپرسی و پاسخت را بگیری. اما اگر از نظر صفرها بپرسی من یک زندگی عادی دارم. مثلا اگر امروز اراده کنم ماشینم را عوض کنم شاید نتوانم این کار را کنم. ولی چیزهایی را که دارم دربارهاش حرف میزنم و از کسی هم چیزی را پنهان نمیکنم. بعد از ۳۰ سال کار کردن این طبیعی است که من و همسرم که وارث میراث پدریمان هم بودهایم ثروتی اندوخته باشیم. ولی اضافه بر همه اینها زمانی میتوانی بگویی چه کسی از دیگری پولدارتر است که همه خود اظهاری درباره اموالشان کنند، در این صورت امکان مقایسه فراهم میشود.
در این فهرست آقای عسگر اولادی از نظر ثروت بالاتر از شما و محمد مهدی رئیس زاده پائینتر از شما قرار گرفتهاند؟ با توجه به این نکتهای که گفتید میدانید تفاوت ثروت شما با نفر بالایی و پائینیتان چقدر است؟
نه من چه میدانم. به دلیل اینکه هیچ وقت تاکنون اظهاری در این باره نکردهاند. البته آقای عسگر اولادی از معدود آدمهایی است که خیلی صادقانه و راحت درباره ثروتشان سخن میگوید، ولی در مورد همین آدم هم که درباره این موضوع صحبت میکند من دقیقا نمیدانم فاصلهام با ایشان در این فهرست چگونه ردهبندی شده است.
بعد از اعلام این فهرست در رفتار اطرافیان تان هم تغییری احساس کردید؟منظورم نزدیکان و دوستانتان است؟
بله تغییر مشخص دیدم. حتی دو سه نفری که فکر میکردم به من نزدیکند رسما با من برخورد کردند.
چه برخوردی؟
مثلا به من گفتند تو فکر میکردی ما احمق بودیم و نمیفهمیدیم. تو تمام این مدت از ما ثروتت را پنهان میکردی مردم که بیهوده از این حرفها نمیزنند و حتی حالت برخورد هم پیش آمد.
یعنی با کسی دعوایتان هم شد؟
بله یک نفر اصلا با من قطع رابطه کرد.
پس اعلام این فهرست برایتان دردسرساز هم شد؟
بله- فکر میکنم در مجموع از این قصه دوستانم خوشحال و دشمنانم ناراحت شدند. چون اگر کسی واقعا دوست من بود درست یا غلط باید از شنیدن چنین خبری خوشحال میشد، برای خودم هم دستاورد مثبتی داشت که توانستم دوستانم را الک کنم یعنی دوستان واقعیام را شناختم.
شنیدهام که قرار بوده معلم یا مترجم زبان شوید، ولی الان درست یا غلط به عنوان یک میلیاردر و البته رئیس شرکت حملونقل شناخته میشوید چه احساسی در این باره دارید؟
من قرار نبود معلم یا مترجم زبان شوم من مهندس عمرانم. من نمیدانم چرا این نکته الکی درباره من بزرگ شده است. من در بیوگرافیام هم گفتهام وقتی به ایران آمدم بعد از تحصیلاتم در یک شرکت به عنوان مترجم کارم را شروع کردم یعنی در یک مقطع زمانی از دانش زبانیام استفاده کردم و بر حسب اتفاق در آن شرکت که شرکت حملونقل بود به این صنعت علاقهمند شدم و کارم را در این رشته شروع کردم.
و بعد هم در این کار پیشرفت کردید و خودتان صاحب یک شرکت بزرگ شدید؟
من هم مثل خیلیها کمکم و پله پله در کارم پیشرفت کردم.من هم صنعت حملونقل را در ابتدای کارم علمی نمیشناختم، در حالی که این کار یک تخصص است و من هم بهتدریج در این صنعت متبحر شدم.
در این فهرست سی نفره شما به عنوان تنها ثروتمند زن حضور داشتید؟ این موضوع چقدر سخت بود؟ آیا یک میلیاردر زن بودن از یک میلیاردر مرد بودن سختتر است؟
شما یک طوری میگویید انگار اثبات شده من ثروتمندترین زن هستم و حالا باید بیایم و خودم را با مردان مقایسه کنم؟
به هر حال شما یک زن موفق و مرفه محسوب میشوید. این طور نیست؟و چون گفتید ثروت را یک ضد ارزش نمیدانید من واژه ثروتمند را به کار بردم؟
نه من اصلا نمیگویم ثروتمند هستم، نمیگویم هم نیستم. ولی در جامعه ما که هر کس داراییاش را از دیگری مخفی میکند چطور میتوانی بگویی این ۳۰ نفر بین ۷۴ میلیون نفر از همه پولدارترند.
شما گفتید پولدار بودن را ضد ارزش نمیدانید؟پس میتوان با همین فهرستها و اعلام دارایی افراد نگاه جامعه را هم تغییر داد، این طور نیست؟
در ایران به نوعی همه درباره ثروت شان پنهانکاری و مخفیکاری میکنند، ما در خانههایمان پنج پرده میزنیم که کسی خانهمان را نبینید و نفهمد که چه داریم و نداریم اینها بحثهای فرهنگی ماست.
اما به هر حال شما در این فهرست به عنوان تنها زن میلیاردر معرفی شدید، این به خود شما چه احساسی داد؟
من خودم این موضوع را سخت نگرفتم. نه نگران بودم که اداره مالیات به سراغم میآید نه نگران بودم چند جای دولتی من را محک میزند و ممیزیام میکند چون زندگیام واقعا شفاف است.
پس مشکلی برایتان پیش نیامد؟
خیر- من به هر حال یک آدم شاخص اقتصادی هستم، به همین علت تا نوه و نتیجهام هم که به دنیا بیایند زندگی شان مشخص است پس هیچ راهی برای پنهان کاری وجود ندارد. ولی من یکی دو روز اول چون درباره ماشین ام هم در خبرها آمده بود و چون ماشینم هم رنگ به خصوصی دارد شاید احساس میکردم نگاههای خاصی وجود دارد.البته نمیدانم شاید این تنها به دلیل حساسیت خودم بود.
ماشینتان چیست؟
مزدای صورتی
چرا مزدا؟ چرا صورتی؟
چرا صورتی نباشد.هر کس به چیزی علاقه دارد، کسی به خانه مجلل و دیگری به جواهر و من هم به ماشینم علاقهمندم. ماشینم را بدون عدد و رقم دوست دارم شکل مزدا را دوست داشتم که خریدمش.اگر پیکان هم داشتم شاید پیکان زرد میخریدم. به هر حال شغلم هم همین است من مدیر یک شرکت حملونقلم و طبیعی است بیشترین توجهام به ماشین باشد. همانطور که یک کفاش بیشتر از هر چیز به کفش توجه میکند.
ماشینتان در ایران تک است یعنی ماشین دیگری با این مدل و رنگ در ایران وجود ندارد؟
چرا هست. از گروه بهمن سوال کنید. این ماشین در ایران خط تولید دارد و وارداتی هم نیست.دلم میخواست تویوتای صورتی بخرم که در بازار نبود و در نتیجه این را خریدم.
هیچ وقت تصورش را هم میکردید که روزی چنین فهرستی منتشر شود و شما هم به عنوان ثروتمندترین زن ایرانی معرفی شوید؟
نه اصلا و خیلی هم تعجب کردم.
چه کسی اولین بار این خبر را به شما داد؟
روز جمعهای بود و در میهمانی با اقوام شرکت داشتیم. اولین بار یک نفر به موبایلم زنگ زد. نفر اول و دوم را جدی نگرفتم بعد دیدم طی یک ساعت ده نفر به من زنگ زدند و برخی با ناراحتی زیاد این خبر را به من دادند. البته برخی هم با ناراحتی برای من مثلا خواهرم گفت نکند برایت دردسر درست شود.
چه جوابی میدادید؟احساس ترس و خطر نمیکردید از این گفتهها؟
نه واقعا نمیترسیدم میگفتم چه کسی میخواهد مشکل ایجاد کند، مهم این است که یک مرجع قانونی برای بررسی اموال وجود دارد که آن مرجع هم به طور کامل زندگی من را میداند.
در ثروتتان با همسرتان شریکاید؟
ما هر چه داریم برای هردویمان است و با یکدیگر شریک هستیم.
همسرتان همکارتان است؟
ایشان هم شغل خصوصی خودشان را دارند.ولی نوع کارشان با من فرق میکند و هرگز هم شغل دولتی نداشتهایم.
خودتان عنوان میلیاردر بودن را دوست دارید یا دوست داشتید به عنوان یک زن دانشمند مطرح میشدید؟
البته من نه با معیارهای میلیاردر بودن میلیاردرم و نه با شاخصهای دانشمند بودن دانشمند، ولی اعتقاد دارم که کار آفرین هستم و هر کسی دوست دارد با همان چیزی که واقعا هست معرفی شود.
پس ترجیح میدادید که به عنوان یک زن کار آفرین معرفی میشدید؟
بله چون چیزی هست که بوده و هستم و در آینده هم خواهم بود.
چند فزرند دارید؟
یک دختر و یک پسر
دوست دارید در آینده دختر و پسرتان با چه عنوانی معرفی شوند: ثروتمندترین دختر یا پسر ایران یا دانشمندترین دختر و پسر کشور ؟
نه دوست ندارم فرزندانم با عنوان مسائل مادی مطرح شوند. همیشه هر چیز به حد کفایت خوب است، اما علم و خدمت است که بینهایت است و حد ندارد. دوست دارم فرزندانم عاشق کشورشان باشند.
حرف آخرتان؟
فقط درباره آن لیست امیدوارم انتشارش موجب شود که کمی ذهنیتهای کلیشهای جامعه وشکل ارزشگذاریها تغییر کند و مردم فکر نکنند ثروتمند بودن ارزش است یا بیارزشی.من مشکلی در این هم نمیبینم که ثروتمندان جامعه بهراحتی ثروتشان را اعلام کنند. ثروتمند بودن گناه نیست، همانطور که فقیر بودن گناه نیست.
منبع: ایونا
خرما میوهای بسیار قدیمی است و نام آن در کتاب مقدس ۴۲ بار تکرار شده
است. این میوه پرخاصیت برای مردم کشورهای راوپائی و آمریکائی تا حدی
ناآشنا است و آن را فقط در کیک و شیرینی مصرف میکنند ولی در خاورمیانه و
مخصوصاً در کشورهای عربی بهعنوان یک غذای اصلی بهکار میرود. یهودیان
معتقدند درخت خرما در فلسطین و یا اسرائیل امروزی به فراوانی وجود داشته
است بهطوری که در ناحیه بین دریای گالیله و دریای مدره جنگل بزرگی از درخت
خرما بوده است.
مسلمانان معتقدند که حضرت محمد (ص) این درخت را خلق کردهاند. در دیانت
مسیح، برگ درخت خرما سنبل و نشانه شهادت و روح شهدائی است که در راه دیانت
حضرت مسیح جان باختهاند.
ترکیبات شیمیائی
خرما دارای ۲۵ درصد ساکاروز، ۵۰درصد گلوکز، و مواد آلبومینوئیدی، پکتین و
آب میباشد. بهعلاوه دارای ویتامینهای مختلف منجمله ویتامین A,B,C,E و
مقداری املاح معدنی میباشد.
خواص داروئی
۱. درخت خرما خواص بیشماری دارد و میتوان گفت که از تمام قسمتهای این
درخت میتوان استفاده کرد و یک ضربالمثل عربی میگوید که خواص درخت خرما
به اندازه روزهای سال است.
۲. از برگ و شاخه درخت خرما سبد و فرش تهیه میکنند. از هسته آن نان و
از میوه خرما شراب و عسل. همانطور که میدانیم خرما تنها میوهای است که
در صحرا وجود دارد و طبیعت این درخت را به مردم صحرا داده است که تمام
احتیاجات خود را از آن رفع میکنند.
۳. مردم صحرا هسته درخت خرما را آرد کرده و از آن نان میپزند یا در این
هسته را بو داده و از آن بهعنوان قهوه استفاده میکنند زیرا دم کرده آن
بسیار مطبوع است و یا حتی این در را در آب برای چند روز خیس کرده و
بهعنوان غذای مقوی به شترهای خود میدهند و معتقدند که این غذا از گندم و
جو مقویتر است.
۴. اعراب از قدیم اعتقاد داشتند که خرما انرژی خورشید را گرفته و در خود
ذخیره میکنند و این انرژی با خوردن خرما به بدن آنها منتقل میشود.
۵. اعراب از خرمای کال نیز استفاده میکنند و معتقدند که اثرات درمانی
بسیاری درد منجمله خرمای سبز تقویتکننده اعمال جنسی و انرژیزا میباشد.
حتی هسته خرمای سبز را نیز آرد کرده و پمادی از آن تهیه میکنند که برای
زخمهای آلات تناسلی بهکار میرود.
۶. اثر دیگر معجزه آسای هسته خرما از بین بردن تورم پلکهای چشم است برای
این منظور پمادی از در هسته خرما درست کرده و آن را روی چشم میگذارند این
پماد برای رشد مژههای چشم نیز بهترین دارو است.
۷. زندگی پرمشغله و ناراحتیهای روانی که میل جنسی را در بعضی از اشخاص از
بین میبرد بهترین علاجش خوردن مداوم خرما است که میل جنسی را به این اشخاص
باز میگرداند. در زمانهای قدیم همواره خرما را برای قدرت و انرژی بهکار
میبردهاند و هنوز بهترین میوه برای بازیافتن انرژی و قدرت جوانی است.
۸. گلهای درخت خرما نیز خاصیت داروئی دارند. طعم گلهای درخت خرما تلخ است و اثر مسهلی دارد.
مضرات
مواظب باشید در خوردن آن افراط نکنید زیرا دارای قند زیادی است. در این
صورت آنهائی که لوزالمعده حساس دارند و یا آنهائی که بیماری قند در خانواده
آنها وجود دارد باید کمتر از این میوه استفاده کنند.
● مرطوب کننده طبیعی
گوشت میوه نارگیل دارای آنزیم های مختلف مانند انورتین، اکسیداز و کاتالاز و
اسید آمینه های متعدد مانند هیستیدین، آرژینین، لیزین، تریپتوفان، لوسین و
آلانین است. در هر صدگرم از گوشت تازه نارگیل، ۳۵۰ کالری انرژی، ۵۰ میلی
لیتر آب، پنج گرم پروتئین، ۳۵ گرم چربی، ۱۲ میلی گرم کلسیم، ۲۵۰ میلی گرم
پتاسیم، ۲۵ میلی گرم سدیم، ۹۵ میلی گرم فسفر و هشت میلی گرم آهن موجود است.
وجود ویتامین های ب،۱ ب،۲ ب۳ و ث، آهن، فسفر، کلسیم و پروتئین در شیر
نارگیل ، آن را به یک غذای کامل تبدیل کرده است که با شیر برابری می کند.
گوشت سفید نارگیل از نظر طب سنتی ایران، گرم و خشک بوده و شیر آن گرم و مرطوب است.
ریشه این درخت در گذشته برای درمان تب استفاده می شده و ادرار آور است.
در گذشته، شیر نارگیل را با برگ سنا مخلوط و پزشکان از آن برای رفع سنگ
کلیه استفاده می کردند. خوشبو کننده دهان، برطرف کننده درد مثانه و ضعف کبد
از دیگر خواص دارویی این میوه است. همچنین شیر نارگیل برای معالجه ورم
ناشی از تجمع آب اضافی در بدن استفاده می شود. تقویت حافظه، درمان کمر درد و
معالجه بیماری های پوستی از خواص روغن نارگیل بوده که از تقطیر گوشت سفید
آن به دست می آید. همچنین روغن نارگیل بهترین مرطوب کننده طبیعی برای پوست
محسوب می شود و امروز در صنایع آرایشی و بهداشتی از این ماده در ساخت
محصولات آرایشی و بهداشتی استفاده می شود. فواید روغن نارگیل برای پوست،
تقریباً مشابه با روغن معدنی بوده، با این تفاوت که بر خلاف روغن معدنی،
هیچ گونه عارضه جانبی برای پوست نخواهد داشت. در نتیجه روغن نارگیل، بهترین
روش برای پیشگیری از خشکی و پوسته – پوسته شدن پوست است.
روغن نارگیل از بهترین مواد مغذی برای تغذیه موهاست. ماساژ مداوم سر با
روغن نارگیل، شوره سر را از بین می برد، حتی اگر پوست سر خشک و حساس باشد.
اگر برای حفظ رطوبت پوست خود، به دنبال انواع محصولات آرایشی هستید، بهترین
ماده طبیعی موجود در فراورده های آرایشی برای سلامت پوست، روغن نارگیل
است. میوه نارگیل نیز تأثیرات فراوانی بر پوست دارد و مصرف آن از طریق
خوراکی نیز رطوبت و شادابی پوست را تأمین می کند و صرفاً نیازی به استعمال
پوستی روغن آن نیست. در عین حال اسیدیته روغن نارگیل نیز برای تعادل PH
پوست مناسب است و مانع از چربی زیاد یا خشکی بیش از حد پوست می شود. در عین
حال بررسی ها نشان می دهد استفاده از این روغن باعث لایه برداری طبیعی
سلول های مرده پوست شده و مانند یک کرم ضد آفتاب طبیعی نیز عمل می کند.
دکتر شمس علی رضازاده/ رئیس پژوهشکده گیاهان دارویی
خواص گیاهان از زمان های گذشته مورد توجه بوده و از این خواص در درمان
بیماری های مختلف استفاده شده است. نارگیل یکی از میوه هایی است که همواره
مورد توجه بوده و مصارف دارویی و بهداشتی زیادی برای آن شناخته شده است.
امروز نیز در ساخت انواع محصولات آرایشی و بهداشتی و درمان بیماری های
مختلف به کار می رود. پزشکان از خواص موجود در برگ، ریشه و میوه درخت
نارگیل برای درمان بیماری هایی مانند برونشیت، دل درد، سوختگی، سرماخوردگی،
یبوست، سرفه، سنگ کلیه، صفرا، تب، آنفلوآنزا، زخم و درد معده، اسهال خونی و
کچلی استفاده کرده اند.امروز میوه نارگیل غذای اصلی مردم بسیاری از
کشورهاست و بسیاری از کشورها مانند مالزی، فیلیپین، اندونزی، هند و مکزیک
این میوه را به اقصی نقاط جهان صادر کرده و از آن در صنایع مختلف دارویی،
بهداشتی، آرایشی و غذایی استفاده کنند.
● خواص نارگیل
میوه گیاه نارگیل شامل گوشت و شیره آن حاوی ۱۵/۳ گرم کربوهیدرات، ۶/۲۳
گرم قند و ۹ گرم فیبر است. این میوه حاوی مقادیر زیادی پروتئین، ویتامین،
مواد معدنی و اسید آمینه های ضروری برای بدن است.
تیامین، ریبو فلاوین، تیاسین، نپتوتنیک اسید (ویتامین ب ۵)، ویتامین ث،
کلسیم، آهن، منیزیم، فسفر، پتاسیم و روی از مواد مغذی تشکیل دهنده این میوه
است.
▪ نارگیل و مو
روغن نارگیل، یکی از بهترین مواد طبیعی برای حفظ سلامتی و شادابی مو
است.این روغن یکی از بهترین مواد برطرف کننده شوره سر است. در گذشته از
روغن نارگیل برای از بین بردن شپش سر استفاده می کردند. از خواص دیگر روغن
نارگیل، درمان موهای آسیب دیده و خشک است. پروتئین موجود در این روغن برای
سلامت مو مورد نیاز است و به رشد سریع تر موها کمک می کند.از روغن نارگیل
در ساخت انواع شامپوها و نرم کننده ها در صنایع آرایشی- بهداشتی استفاده می
شود.
▪ استرس
مصرف روزانه شیره نارگیل، انرژی زا بوده و در درمان خستگی های مفرط و استرس
مؤثر است. تحقیقات نشان می دهد ماساژ کف سر با روغن نارگیل باعث رفع استرس
و خستگی روزانه می شود.
▪ پوست
درمان اگزما، خارش های پوستی، حساسیت و آماس پوستی از جمله خواص روغن
نارگیل است. این روغن بهترین مرطوب کننده طبیعی محسوب می شود و در ساخت
انواع کرم های آرایشی مانند ضدآفتاب، کرم های ضدچروک و ضدپیری مورد استفاده
قرار می گیرد. تحقیقات نشان می دهد در روغن نارگیل، ترکیباتی وجود دارد که
پوست را از ابتلا به پیری زودرس، شل شدن و افتادگی محافظت می کند. این
روغن مناسب ترین مرطوب کننده برای انواع پوست، بویژه پوست های خشک به شمار
می آید و در مقایسه با کرم های شیمیایی ضرر کمتری دارد.
▪ قلب
محققان تصور می کردند به علت وجود اسیدهای چرب اشباع شده در نارگیل مصرف آن
احتمال ابتلا به بیماری های قلبی را افزایش می دهد اما امروز ثابت شده است
اسیدهای چرب اشباع شده در روغن نارگیل نه تنها حملات قلبی را افزایش نمی
دهد بلکه در کاهش میزان کلسترول بد (LDL) و کنترل میزان چربی خون مؤثر بوده
و در پیشگیری از ابتلا به تصلب شرائین و سکته های قلبی مفید شناخته شده
است.
▪ کنترل وزن
مصرف روزانه نارگیل از اضافه وزن جلوگیری می کند. این ماده غذایی مقوی، به
راحتی قابل هضم است و باعث سوختن سریع تر کالری های مصرفی می شود. مطابق با
تحقیقات، افرادی که در مناطق گرمسیری زندگی می کنند و مصرف نارگیل در رژیم
غذایی روزانه آنها قرار دارد، از تناسب اندام برخوردار هستند.
▪ سیستم ایمنی
روغن نارگیل حاوی اسید های ضروری برای سلامتی بدن افراد است. لوریک اسید،
کاپریک اسید و کاپرپیلیک اسید از اسید های ضروری و مورد نیاز بدن است که در
روغن نارگیل وجود دارد. لوریک اسید در بدن انسان به مونولورین تبدیل می
شود. مونولورین، ترکیب شیمیایی است که وظیفه آن مقابله با انواع میکرب ها
بوده و قدرت دفاعی بدن را افزایش می دهد.
نوزادان، اسید لوریک مورد نیاز را از شیر مادر به دست می آورند. مقدار مورد
نیاز اسید لوریک برای سلامتی بدن در نوزادان۰/۳ تا یک گرم به ازای هر
کیلوگرم وزن نوزاد بوده و در سایر افراد این میزان به ۱۰ گرم افزایش می
یابد.استفاده از روغن نارگیل باعث تشکیل لایه ای شیمیایی می شود که این
لایه مانع از عبور گرد و غبار، باکتری، ویروس و قارچ به داخل بدن می شود.
همچنین از شیره نارگیل در درمان انواع بیماری های عفونی و ویروسی مانند تب
خال، ذات الریه، بیماری های دستگاه تنفسی، عفونت های قارچی، هپاتیت و
آنفلوآنزا استفاده می شود.
▪ کبد و دیابت
تری گلیسیریدهای زنجیره ای و اسیدهای چرب موجود در روغن نارگیل، از ابتلا
به بیماری های کبدی و کیسه صفرا جلوگیری کرده و در دفع سنگ کلیه مؤثر است.
همچنین مصرف روغن نارگیل در کنترل میزان قند خون مؤثر بوده و باعث ترشح
انسولین می شود.
▪ استخوان
روغن نارگیل حاوی مقادیر فراوانی از مواد معدنی و ویتامین های ضروری برای
سلامت بدن بوده و از طرف دیگر دارای ترکیباتی است که در افزایش جذب این
مواد در بدن نقش مهمی ایفا می کند. از این رو، مصرف روزانه این میوه به
زنان میانسال برای پیشگیری از ابتلا به پوکی استخوان توصیه می شود. پیشگیری
از پوسیدگی دندان ها، حفظ و استحکام استخوان ها و دندان ها از خواص دیگر
این میوه مغذی است.نارگیل از گیاهان قابل کاشت در نواحی گرمسیری است که
قدمت آن به بیش از سه هزار سال قبل می رسد. این گیاه برای نخستین بار در
نواحی جنوب آسیا کشف شد و امروز در اکثر نواحی استوایی و گرمسیری جهان کشت
می شود. طول این درخت به ۳۰ متر می رسد و برگ های آن پهن و ضخیم است.
روغن نارگیل در کشورهای پیشرفته، مصارف خوراکی داشته و پس از بوزدایی در کارخانجات صنایع غذایی از آن استفاده می شود.
همه افراد علاقه دارند که موهای زیبا و سالم داشته باشند و از آنجایی که انسان به تنوع نیز گرایش دارد رنگ های و مدل های مختلف مو را می آزماید. سوالی که برای خانم ها پیش می آید این است که:
آیا می توان با داشتن رنگ های مختلف روی موها آنها را سالم نگه داشت؟
ج: یکی از مهمترین نکات در مورد سلامت مو این است موها به هر رنگ و مدلی که باشند باید مرتب تقویت شده و چک شوند. موهای طبیعی که فاقد رنگدانه شیمیایی یا گیاهی هستند با تغذیه سالم
،کوتاهی و شستشوی مرتب و استفاده حداقل از حرارت سشوار یا اتو و… سالم و درخشان می مانند ولی در مورد موهای رنگ ، فر ،دکلره ویا صاف شده بصورت شیمیایی باید مراقبت های مرتب زیر
نظر متخصصین صورت گیرد و نکته بسیار مهم این است که این افراد نباید از تقویت کننده ها و رنگ های گیاهی استفاده کنند زیرا مواد شیمیایی و گیاهی در تضاد هستند و استفاده از این مواد با هم
باعث پوسیدگی و خرد شدن تدریجی موها می شود. استفاده از رنگ ها ، اکسیدان و پودر های دکلره نا مرغوب دارای آمونیاک بالا و همچنین انجام رنگ و مش و سایر خدمات پیرایشی توسط افراد غیر
متخصص باعث ریزش ، پوسیدگی و آسیب های جدی به ساقه و ریشه مو میشود که در بسیاری از موارد قابل بازگشت و ترمیم نیست.
سوال دیگری که مطرح است این میباشد که استفاده از مواد مراقبت از مو مانند: ویتامینه ها، نرم کننده،ماسک مو و ماده کراتین چقدر مفید است؟
ج: اگر انجام خدمات رنگ و مش وفر و… بصورت صحیح باشد، به علت اینکه در حین انجام PH مو تغییرپیدا کرده و دریچه های ریز روی ساقه مو باز میشود با استفاده از نرم کننده و ویتامینه ها میتوان این دریچه ها را بست و PH مو را به حالت نرمال برگرداند. ولی در مورد ماده کراتین کمی متفاوت است. این ماده ساختاری شبیه به پروتئین داخل مو به همین نام دارد که به گفته سازندگان آن با ورود به ساختار مو توسط حرارتجایگزین ماده اصلی از دست رفته شده و از شکستن و خرد شدن مو جلوگیری می کند. این سرویس که کمی هم گران است در مورد موهایی که بصورتشیمیایی آسیب دیده و ساقه آن خرد و شکننده و زبر شده اند کاربرد دارد و کمکی به توقف ریزش مو نمی کند.
حال اگر شخصی تغذیه روزانه خود را کنترل نکند و تنها روزانه یک قطعه کیک
بخورد روزانه ۳۵۰ کیلوکالری انرژی بیشتر در خود ذخیره میکند و بعد از ۱۰
روز مقدار انرژی ذخیره شده در بدن ۳۵۰۰ کیلوکالری خواهد بود و این به معنی
نیم کیلو اضافه وزن برای این فرد است.
زیرا ۷هزار کیلوکالری انرژی ذخیره به معنای یک کیلو چربی اضافه در بدن
است.همان طور که می دانیم حدود ۲/۱ تا ۳/۱ درصد مجموع انرژی مورد مصرف ما
صرف انرژی بازال می شود.
انرژی بازال انرژی ای است که شخص در خلال ۲۴ ساعت که در روی یک تخت با نور
ملایم دراز کشیده باشد مصرف می کند و آن حدود ۱۴۰۰ کیلوکالری است و برای هر
فرد متغیر است.
در اثر کم شدن وزن ۱۰ تا ۶۵ درصد بافتهای پیوندی در اثر نخوردن غذا از بین می رود.
اگر ورزش از روی اصول و منظم باشد بافتهای عضلانی جدید به وجود می
آید.وقتی که به طور جدی ورزش کنید بافت های چربی سوزانده میشود و اگر
تلفیقی از محدودیت غذایی و افزایش انرژی مصرفی روزانه به طور هماهنگ صورت
گیرد در مجموع چیزی حدود نیم کیلو هر هفته از وزن شخص کاسته می شود که در
طول ۶ ماه از سال حدود ۱۲ کیلو از وزن فرد کاسته می شود. اگر کاهش وزن بیش
از نیم کیلو در هر هفته صورت گیرد عوارض جانبی آن شخص را دچار مشکلات بعدی
می کند.
رژیم غذایی افراد چاق باید به گونه ای باشد که هر هفته حدود ۲۵۰ کیلوکالری از برنامه غذایی روزانه شان حذف شود.
یک برنامه ورزشی روزانه که شامل ۲ کیلومتر راهپیمایی باشد نیز می تواند
باعث مصرف حدود ۱۰۰ کیلوکالری در روز شود. ورزش کلسترول خون را پایین می
آورد و نیاز به انسولین را برای بیماران دیابتی کاهش می دهد. نشانه ها و
عوارض اضطراب را از بین می برد و بدن را در مقابل سرطان مقاوم مینماید.
غلظت لیپوپروتئین در خون را بالا می برد و ازدیاد فشار خون را تقلیل می
دهد. ورزش اشتها را کم میکند زیرا ورزش وظایف متنوع بدن را به حالت طبیعی
درمی آورد و شما را با خودتان و نیازهای واقعیتان در تماس قرار میدهد و
شما را از اشتهای ناشی از عادات غلط بازمی دارد زیرا ورزش سطح انسولین در
گردش خون را کم میکند.
انسولین اشتها را تحریک میکند و مردم چاق دارای سطوح بالای انسولین هستند.
پیاده روی یک ورزش عمومی و قابل اجرا در هر مکان و هر زمانی است که برای همه قابل اجرا است.
پس نتیجه میگیریم رژیم های غذایی که در یک ماه بیشتر از ۲ کیلو از وزن بدن
کاسته شود با عوارض کمبود ویتامینها و ریزمغذیها همراه است و فرد دچار
ریزش مو و افسردگی میشود.
در واقع اگر به کم خوری عادت کنیم و روزانه ورزش کنیم دچار مشکلات اضافه وزن و به دنبال آن بیماریهای قلبی، عروقی و… نمیشویم.
اعتماد به نفس یک کلید حیاتی برای موفقیت در هر قدمی از زندگی است. افراد دارای اعتماد به نفس بالا بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. آنها راحتتر از دیگران به اهداف خود دست پیدا می کنند. در مقابل افراد با اعتماد به نفس پایین اغلب در پایان کار بازنده هستند. شما هم اگر می خوهید زندگی موفقی داشته باشید باید اعتماد به نفس خود را بالا ببرید. در این مقاله نکاتی برای افزایش اعتماد به نفس ارائه می شود.
ــ اعتماد به نفس در افرادی یافت می شود که عزت نفس واقعی داشته باشند. آنها ارزش وجودی خود را می دانند و براساس آن عمل می کنند. یک راه خوب برای شناخت بهتر ارزش وجودی خود این است که هر روز لیستی از توانایی ها و هنرهای خود تهیه کنید. آنوقت خود شگفت زده خواهید شد وقتی می بینید چقدر کارهای مثبت در زندگی وجود دارد که شما هر روز انجام داده اید، اما تا به حال به آنها توجهی نداشتید. هر بار که به این لیست نگاه می کنید اعتماد به نفس تمام وجودتان را می لرزاند و نیرویی در شما ایجاد می کند که می خواهد شما را به جلو براند.
ــ اهداف خود را شفاف سازید. اگر لازم است آنها را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید. آنقدر اهداف خود را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید تا بتوانید آنها را اداره کنید. هر بار که به یک هدف کوچک دست می یابید خود را تشویق کنید. این عمل اعتماد به نفس شما را بالا می برد و به شما کمک می کند به اهداف بزرگتر برسید.
ــ یک مرشد شایسته که بتواند به شما در رسیدن اهدافتان کمک کند بیابید. بیشتر افراد موفق در زندگی خود مرشد دارند که قبلاً راهی را که آنها اکنون طی می کنند او قبلاً طی کرده است. مرتباً مرشد خود را ببینید و از او مشورت و پشتیبانی بخواهید. آنوقت خواهید دید که هر روز چیزهای باارزشی می آموزید.
ــ با افرادی که دارای شخصیت مثبت و پشتیبان هستند ارتباط داشته باشید. به آنها به همان میزان که به شما احترام می کنند شما هم با آنها همچنان رفتار کنید. از معاشرت با افرادی که دارای شخصیت منفی هستند و سبب بروز بحران در شما می شوند پرهیز کنید. این افراد سبب فرسایش اعتماد به نفس ارزشمند شما می شوند. آنها شما را وادار می کنند قسمت منفی شخصیت خود نگاه کنید و نه قسمت مثبت آن. بعد از مدتی شما در دنیای منفی و بدگمان آنها احاطه می شوید. هیچ چیز نمی تواند مخرب تر از این باشد. از چنین دوستانی در سریعترین زمان ممکن دوری کنید.
ــ به اینکه چگونه به نظر می رسید توجه کنید. از خوب لباس پوشیدن و مرتب بودن لذت ببرید. این باعث می شود احساس خوبی داشته باشید. و دیگران به شما با دید متفاوتی بنگرند. به خاطر داشته باشید که وجود هر انسانی خواهان رفاقت و همراهی با افراد باهوش موفق و خوش ظاهر است. شما خیلی زود می توانید یک منبع جاذبه باشید اگر ظاهر مثبت و برازنده ای داشته باشید.
ــ از عدم موفقیت نترسید. آنها را انگیزه ای برای برداشتن گامهای بلندتر قرار دهید و به حرکت خود ادامه دهید. به خود بگویید که دفعه بعد موفق خوهید شد. هیچگاه اجازه ندهید که خطاهای شما باعث درهم شکستن شما شوند. آنها شما را درون پوسته ای نگه می دارند و اعتماد به نفس شما را ویران می کند. بهترین کار این است که خطاهای خود را به عنوان یک چیز بی اهمیت کوچک شمارید و به یک مبارزه تازه فکر کنید. البته شما از اشتباهات خود چیز های تازه یاد می گیرید، و در مورد توانایی های خود واقع بین باشید. افرادی که سعی می کنند به چیزی بیش از توان خود دست یابند اغلب سقوط می کنند. شما نباید اسم این را اعتماد به نفس بنامید.
ــ با ورزش و رژیم خود را سرحال و بدنتان را متناسب نگه دارید. یک فرد سالم و تندرست و قوی فعالتر است و در حرفه خود چیزهای بیشتری بدست می آورد. سلامتی بدنی همانند اعتماد به نفس سبب درخشش چهره شما می شود.
ــ محدوده وسیعی از علاقه مندیها داشته باشید و علاقه خود را با پیگیری زمینه مورد توجه که در دنیا چه می گذرد فعال نگه دارید. افراد زیادی را ملاقات کنید و با آنها صحبت کنید. تمام توجه خود را روی کار و مشکلاتتان متمرکز نکنید. توجه خود را به کارها و دلبستگی های جدید معطوف کنید. این عمل ذهن شما را به خوشی مشغول می کند و اعتماد به نفس شما را بالا می برد.
ــ بر روی کارهایی که به خوبی از عهده آن برآیید وقت بگذارید. احتمالاً شما در گذشته در زمینه هایی تبحر داشته اید ولی به علت کمبود وقت از آنها غافل شده اید. دوباره به آن فعالیتها باز گردید و خواهید دید که اعتماد به نفس شما افزایش می یابد.
این نکات را در زندگی خود صادقانه بکار ببرید و تفاوت آن را در زندگی بیابید.
▪ گام۱: فهرستی از موفقیت هایی را که تا کنون نصیبتان شده را تهیه کنید.
▪ گام۲: هر چند وقت یک بار به میان طبیعت بروید و در محیطی سبز و سرشار از آرامش قدم بزنید.
▪ گام۳:وان حمام را پر از آب گرم و صابون کنی! د ، داخل وان بنشینید و تمام تنش ها را با تنفس عمیق و استراحت از خود دور کنید.
گام۴: هر روز به جمله های زیر و جملاتی از این قبیل فکر کنید. · تا زمانی
که خودتان نخواهید ، هیچ کس نمی تواند تحقیرتان کند.(تئودور روزولت) · روزی
شخصی بودایی را فحش و ناسزا میداد ، بودا به وی گفت:از تو به خاطر این
هدیه عالی تشکر میکنم!اما متاسفم که نمی توانم هدیه ات را بپذیرم ، راستی
اگر کسی به من هدیه ای دهد و من هدیه را قبول نکنم به چه کسی تعلق خواهد
داشت؟ · خواه فکر کنید کاری را میتوانید انجام دهید ، خواه فکر کنید که از
انجام کاری ناتوان هستید ، همیشه حق با شماست.(هنری فورد) · عشق از آن جهت
در ما به ودیعه گذاشته شده که آن را به دیگران ببخشیم. · قلمرو خداوند درون
ما انسانهاست. · هر کاری را که دوست داری انجام بده پول خود به دنبال آن
می آید. · به دنبال رستگاری و سعادت خود باش. · از صمیم قلب خودت را دوست
داشته باش.
▪ گام۵: در تعطیلات آخر هفته ، فقط به تفریح و استراحت بپردازید.
▪ گام۶: تلاش کنید همیشه مثبت بیندیشید.
▪ گام۷: به خاطر داشته باشید که هر گاه در کاری سرگردان می مانید ، در حال آموختن نکته ای جدید هستید.
▪ گام۸: تا آنجا که لازم است خودتان را به مبارزه بطلبید ، نه بیش از اندازه.
▪ گام۹: در هفته یک شب تلویزیون خود را خاموش نگه دارید تا مغزتان استراحت کند.
▪ گام۱۰: در روز عشق(والنتاین)برای خودتان کارت تبریک بخرید.
▪ گام۱۱: هر چند وقت یک بار به یک مکان مقدس بروید و با خدا راز و نیاز کنید.
▪ گام۱۲: هر چند وقت یک بار بیرون از خانه غذا بخورید.
▪ گام۱۳: با کسی که از صمیم قلب دوستش دارید تلفنی صحبت کنید.
▪ گام۱۴: خود را در آیینه نگاه کنیدو از دیدن زیبایی هایتان لذت ببرید و خدا را به خاطر این نعمت شکر گذار باشید.
▪ گام۱۵: اهداف خود را بنویسید و با آنها زندگی کنید.
▪ گام۱۶: در هدف گذاری واقع بین باشید.
▪ گام۱۷: وسواس را از زندگی خود حذف کنید ، در این صورت هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید.
▪ گام۱۸: برای خود تعهد مشخص کنید و به آن وفادار باشید و تا می توانید برای آن حرکت و تلاش کنید ولو آن که نتیجه دلخواه شما نباشد.
▪ گام۱۹: همیشه لبخند بزنید.) لبخند و خنده تفاوت دارند (
▪ گام۲۰: تاخیر در انجام کاری بهتر از انجام ندادن آن است.
▪ گام۲۱: هنر سوال کردن را بیاموزید.
▪ گام۲۲: برای خودتان یک مشاور برگزینید و از راهنمایی های او استفاده کنید.
▪ گام۲۳: شرقی ها اعتقاد دارند که آب جاری منبع انرژی های مثبت است! و
ضروری در زندگی است.پس هر چند روز یک بار زیر دوش بروید و بگذارید جریان آب
تمام عضلات را ماساژ بدهد.
▪ گام۲۴: ده بار تنفس عمیق بکشید.
▪ گام۲۵: هنگام راه رفتن و نشستن سرتان را بالا بگیرید و قوز نکنید.
▪ گام۲۶: گاهی اوقات تند تند راه بروید.
▪ گام۲۷: وقتی در کاری موفق می شوید،با خریدن یک هدیه برای خودتان موفقیتتان را جشن بگیرید.
▪ گام۲۸: استفاده از فرصت ها را بشناسید.
▪ گام۲۹: برای خودتان گل بخرید.
▪ گام۳۰: هر وقت احساس تنش کردید ، به موسیقی مورد علاقه تان گوش دهید.
▪ گام۳۱: تکرار! عبارات تاکیدی را فراموش نکنید.برخی عبارات تاکیدی مهم در
زیر آمده است. · هر روز هر قدمی که بر می دارم بهتر و بهتر می شوم. · من
این وضعیت را به عشق الهی می رسانم و به بهبود آن اعتماد کامل دارم. · نعمت
های کائنات بی شمار هستند از این رو همواره احساس وفور نعمت کرده و می
دانم به تمام خواسته های بر حق خود می رسم. · من کسانی را که در حقم بدی
کرده اند می بخشم و آزاد می شوم. · من مسئول تمام اتفاقاتی که برایم می
افتد هستم. · من آرام هستم و می گذارم تا همه اتفاقات خوب و شگفت امگیز
برایم رخ دهند. · امروز، کنترل زندگی خود را در دست می گیرم. · اهمیت ندارد
که چه اتفاقی رخ می دهد،نور درونم از من حمایت می کند. · من عاشق زندگی
هستم و زندگی نیز عشقش را نثار من خواهد کرد. · با هر دم و بازدم خدا را
شکر میکنم.
▪ گام۳۲: به هر آهنگی که دوست دارید گوش دهید و با آن برقصید.
▪ گام۳۳: نعمت سلامتی خود را قدر بدانید.
▪ گام۳۴: هنر نه گفتن را بیاموزید.
▪ گام۳۵: هنگامی که کودکان بازی می کنند در آنها دقیق شوید.
▪ گام۳۶: هر چند وقت یکبار خانه تکانی کنید.
▪ گام۳۷: آمدن بهار را جشن بگیرید.
▪ گام۳۸: کارهایی را که باید در طول روز انجام دهید مرور کنید.
▪ گام۳۹: هر روز، به بازنگری کارهای همان روز بپردازید.
▪ گام۴۰: از کسانی که شما را مورد ستایش قرار می دهند، تشکر کنید.
▪ گام۴۱: خودتان را مورد تحسین و ستایش قرار دهید.
▪ گام۴۲: سعی کنید روزهای تعطیل کمی بیشتر استراحت کنید و بخوابید.
▪ گام۴۳: گاهی اوقات تنها ماندن را تجربه کنید.
▪ گام۴۴: حیوانات اهلی و دست آموز را نوازش کنید.
▪ گام۴۵: باغچه کوچکی برای خود درست کنید و هر چه دوست دارید در آن بکارید.
▪ گام۴۶: به یک دوست قدیمی زنگ بزنید.
▪ گام۴۷: به پارک رفته و چرخی بزنید و گلها را بو کنید.
▪ گام۴۸: زمانی که زیر دوش می روید آواز بخوانید.
▪ گام۴۹: سالی دو مرتبه خون بدهید.
▪ گام۵۰: نامه ای بنویسید و در آن از خود انتقاد کنید.
▪ گام۵۱: هر روز چند واژه جدید بیاموزید.
▪ گام۵۲: شکر گزار باشید.
▪ گام۵۳: هر از گاهی به گورستان بروید این کار باعث می شود که دید شما نسبت به زندگی عوض شود و زیستن در الان جاودان را بیاموزید.
▪ گام۵۴: مدتی از وقت خود را به کتابخوانه بروید و کتاب بخوانید.
▪ گام۵۵: یک روز در هفته گیاه خواری کنید.
▪ گام۵۶: قبول کنید که انسان جایز الخطا است.
▪ گام۵۷: یک مهارت جدید بیاموزید.
▪ گام۵۸: به اطرافیان اثبات کنید که برایشان ارزش قائل هستید.
▪ گام۵۹: برای بهبود وضعیت خود تلاش کنید.
▪ گام۶۰: توجه داشته باشید که چه زمانی باید در نگرش ها تغییر ایجاد کنید.
سشوار کشیدن علاوه بر اینکه از هنرهای
آرایشی و آرایشگری است، برای سلامت مو هم ممکن است مضر یا مفید باشد، همه
چیز به این بستگی دارد که چگونه از این وسیله استفاده کنیم.
قبل از اینکه دکمه سشوار خودتان را روشن کنید، باید موهایتان را با آب خیس
کنید. برای این کار میتوانید موهایتان را بشویید و یا با یک آبپاش مقداری
آب روی موهایتان اسپری کنید. سپس موهایتان را به اندازه پنج دقیقه درون
حوله بپیچید تا آب اضافی آن به طور کامل گرفته شود.
● موهایتان را خشک کنید
برای خشک کردن موهایتان با سشوار از یک برس کمک بگیرید. استفاده از برس
برای خشک کردن و حالت دادن به موها وقت کمتری از شما خواهد گرفت و در نهایت
موهایتان بهتر مرتب شده و فرم میگیرند.
اگر نخواستید از برس برای خشک کردن موهایتان استفاده کنید، انتخاب دیگر این
است که فقط با استفاده از دستتان موهایتان را بالا و پایین ببرید و جلوی
سشوار آنها را خشک کنید.
● کدام برس بهتر است؟
بهترین برس، برسی بزرگ و گرد است. این برس پس از سشوار کشیدن بهترین حجم و
حالت را به موهایتان خواهد بخشید. برسهای فلزی برای سشوار کشیدن
مناسبترین هستند و بهترین شکل را به موهایتان خواهند داد. شما میتوانید
از برسهای کم قطرتر برای مرتب کردن و سشوار کشیدن موهای چتریتان استفاده
کنید.
برسهای پارویی برای پرداخت نهایی موهای بلند پس از سشوار کشیدن مناسباند.
برسهای سشوار در ۳ اندازه بزرگ، متوسط و کوتاه در بازار وجود دارند.
برسهای چوبی موهایشان ترکیبی از موهای طبیعی و مصنوعی است بنابراین به
گرفتن بهتر موها درونشان کمک میکنند.
● آداب سشوار کشیدن
حتما دیدهاید سشوارهایی که در آرایشگاهها استفاده میشوند، سشوارهایی
قویتر هستند ولی برای استفادههای خانگی میتوان سشوارهای کم قدرتتری را
نیز انتخاب کرد. دقت کنید سشواری که میخرید حتما دارای درجههای سرعت
پایین و بالا باشد و شما بتوانید به آسانی آن را برای سرعت پایین و بالا
تنظیم کنید. یک سشوار خوب باید بتواند باد سرد نیز تولید کند.
برای اینکه موهایتان را براق کنید، سشوار را برای باد داغ تنظیم کنید. اگر
سشوار را طوری تنظیم کنید که باد سرد تولید کند، روغنها و ژل و سایر
فرآوردههایی که برای فرم دادن موهایتان استفاده کردهاید روی موهایتان
ثابت خواهند شد و همچنین از ایجاد الکتریسیته ساکن موهایتان پیشگیری خواهد
کرد. هنگام استفاده از سشوار آن را همیشه روی موهایتان حرکت دهید و متمرکز
نگه ندارید.
حرارت متمرکز سشوار روی موهایتان به آن آسیب خواهد زد. تلاش کنید سرهای
مخصوص پخش کننده حرارت و باد را بر سر دهانه سشوارتان وصل کنید تا حرارت بر
سطح موهایتان پخش شود و به ویژه اگر موهایتان مجعد است، استفاده از این
سرها سبب میشود موهایتان شکل و فرم دلخواه را به دست آورند. گرچه استفاده
از سرهای ویژه زمان سشوار کشیدن را طولانیتر خواهد کرد.
● موهایی که برق میزنند
وقتی به سالنهای آرایش میروید، پس از سشوار کشیدن موها برق خاصی پیدا میکنند. رمز آن استفاده مکرر از سشوار روی موها است.
اگر میخواهید پس از سشوار کشیدن موهایتان برق بیفتد، باید از باد گرم
سشوار استفاده کنید. هر چه شما بیشتر از باد سشوار و برس روی یک بخش از
موهایتان بیشتر استفاده کنید، موهایتان بیشتر برق میافتند ولی در این صورت
امکان صدمه به موهایتان در اثر باد داغ سشوار نیز افزایش مییابد.
موهایتان را به دور برس سشوار بپچید و سپس در حالی که سشوار را روی آن
گرفتهاید، به آرامی موها را از برس باز کنید برای اینکه موهایتان کمتر
آسیب ببینند، بهتر است سر مخصوص پخش حرارت و باد سشوار را بر سر لوله آن
نصب کنید.
برای اینکه ساقه موهایتان در اثر باد سرد سشوار نسوزد، پس از سشوار کشیدن
هر بخش از موهایتان چند ثانیه صبر کنید تا آن بخش از موهایتان خنک شود سپس
دوباره کار خود را تکرار کنید.
اگر دوست دارید موهایتان حجم پیدا کنند، باید با سشوار کشیدن ریشه موهایتان
را جا به جا کنید. برای این کار یک بخش کوچک از موهایتان را انتخاب کنید،
آن بخش را دور برس سشوار بپیچید و برخلاف جهت ریشه موهایتان بکشید و
همزمان سشوار را هم روی آن بگیرید.
● هر روز سشوار نکشید
شاید عادت دارید هر روز موهایتان را سشوار بکشید ولی این کار حسابی برای سلامت موهایتان خطرناک است.
بنابراین تلاش کنید هر روز موهایتان را سشوار نکشید. وقتی موهایتان را از
حرارت مستقیم برای چند روز دور نگه میدارید، احتمال سوختن و آسیب دیدن
موهایتان را کاهش میدهید. خشک شدن بیش از حد موهایتان و شکستن ساقه موها
نشانه آسیب دیدن موهای شماست.
ورم ملتهمه(کونژ نکیتویت) اصطلاحی است که برای توصیف التهاب ملتهمه
استفاده می شود و شایع ترین علت قرمزی چشم است. سفیدی چشم با پرده نازکی به
نام ملتهمه پوشیده شده است که ترشحات مخاطی را برای پوشاندن و نرم کردن
سطح چشم تولید می کند.
این پرده به طور طبیعی حاوی عروق ظریفی است که با بررسی دقیق قابل مشاهده
اند و در صورت تحریک یا التهاب ملتهمه، عروق خونی آن مشخص تر می شوند و چشم
قرمز به نظر می رسد.عوامل گوناگونی می توانند سبب التهاب ملتهمه شوند که
شایع ترین آنها عبارتند از: عفونت ها، تحریکات محیطی.
از آنجا که ملتهمه بافت ساده ای است به همه محرک ها به یک گونه پاسخ داده و
قرمز می شود. ویروس ها شایع ترین علت ورم ملتهمه عفونی هستند. برخی ویروس
ها که سبب سرما خوردگی و علائمی مثل گلو درد و آب ریزش بینی می شوند نیز می
توانند سبب ورم ملتهمه با علایم قرمزی چشم و ترشح آبکی از هر دو چشم شوند.
برخی دیگر ممکن است که تنها یک چشم را عفونی کنند.
ورم ملتهمه ویروسی تنها با ترشحات آبکی همراه است و یک تا دو هفته طول می کشد تا بهبود یابد.
عفونت های باکتریایی هم(مثل استرپتوکوک و استافیکوکوک) نیز سبب قرمزی چشم
می شوند که با میزان زیادی ترشح و چرک همراه است. در عفونت های حاد میزان
ترشح چرک به حدی زیاد است که در این مواقع مشاوره فوری با چشم پزشک توصیه
می شود.برخی از عفونت های باکتریایی مزمن ترند و ممکن است ترشح ناچیزی
داشته باشند که در نتیجه آن صبح هنگام پوسته های خفیف و اندکی روی پلک ها
ایجاد می شود.
نوعی ورم ملتهمه حاد و شدید در نوزادان تازه متولد شده دیده می شود که با
احتمال درگیری سایر قسمت های بدن همراه است و در صورت بروز باید سریعاً به
اورژانس چشم مراجعه شود. ورم های ملتهمه عفونی اعم از باکتریایی یا ویروسی
می توانند کاملاً واگیردار باشند. بنابر این باید از تماس با وسایلی که با
اشک بیمار آلوده شده اند اجتناب کرد.
یک نوع ورم ملتهمه که ایجاد ترشح می نماید در اثر آلرژی ایجاد می شود. برخی
از آلرژی ها مثل تب یونجه سبب خارش شدید چشم می شوند در حالی که برخی دیگر
ممکن است تنها قرمزی ایجاد کنند.
حتی علت ورم ملتهمه می تواند محرکات محیطی مثل دود یا گاز باشد. چندین
بیماری چشمی دیگر وجود دارند که باعث قرمزی چشم می شوند و در صورت عدم
شناخت و درمان می توانند به نابینایی منجر شوند و افتراق آنها از ورم
ملتهمه بسیار حائز اهمیت است. به همین دلیل ارزیابی و معاینه دقیق چشم توسط
چشم پزشک الزامی است.
.:: This Template By : web93.ir ::.