عبدالکریم پژومند در گفت و گو با ایرنا افزود: همه ساله هنگام فرا رسیدن ایام نوروز، شمار زیادی از افراد بویژه زنان خانه دار دچار مسمومیت می شوند که این میزان تنها در بخش فوریت های بیمارستان لقمان تهران، یکصد نفر است.
وی ادامه داد: خطر هنگامی شدت می یابد که مواد شوینده دیگر با جوهر نمک مخلوط می شود و برای پاک کردن جرم های وان، دستشویی و دیگر لوازم خانه، استفاده شوند.
این استاد متخصص سم شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی خاطرنشان کرد: مخلوط جوهر نمک با دیگر شوینده ها، گاز خطرناکی به نام گاز کلرامین ایجاد می کند که این گاز موجب سوختگی راه های تنفسی، اختلال تنفسی، انسداد راه های تنفسی و حتی مرگ می شود.
وی افزود: این مواد بویژه در محیط های بسته خانه یا محیط های با سقف کوتاه نباید استفاده شوند چرا که گاز خطرناک این مواد بطور ناگهانی آزاد می شود و با استنشاق در محیط بسته موجب افت اکسیژن خون خواهد شد.
رییس بخش مسمومین بیمارستان لقمان از شهروندان خواست به جای جوهر نمک از دیگر تمیزکننده ها استفاده کنند و اگر ناگزیر به استفاده از جوهر نمک هستند، آن را در محیط باز و به میزان بسیار جزئی مصرف کنند و آن را با دیگر شوینده ها ترکیب نکنند.
پژومند یادآور شد: سایر تمیزکننده ها مانند شیشه شوها، خطرات چندانی ندارند و مردم باید حتمااگه سر به زیر و متفکر و توی خودش باشه، میگن: افسردگی داره، روانیه، سیماش قاطیه!
اگه بگو و بخند و شاد و شنگول باشه، میگن: جلفه، دلقکه، هجوه!
اگه چاق باشه و اضافه وزن داشته باشه، میگن: شکموئه، پرخوره، مال مفت تور کرده!
اگه لاغر و جمع و جور و میزون باشه، میگن: کنسه، نخوره، حمال وارثه!
اگه از حقش دفاع کنه و زیر بار زور نره، میگن: جنجالیه، با همه دعوا داره، خروس جنگیه!
اگه از حقش بگذره و گذشت کنه، میگن: بی عرضه س، حیف نون و دست و پا چلفتیه!
اگه اهل تحقیقات و کتاب باشه، میگن: اینو، واسه ما شده آقای مطالعه!
اگه با عیالش مشکلی نداشته باشه، میگن: زن ذلیله، زن نگرفته، شوهر کرده!
اگه مرد سالار و حرف، حرف خودش باشه، میگن: انگار کلفت آورده!
اگه دست به جیبش خوب باشه و به مردم کمک کنه، میگن: پول پارو میکنه، اهل زد و بنده!
اگه اهل بریز و بپاش و ولخرجی نباشه، میگن: پولهاشو انبار میکنه، جون به عزرائیل نمیده!
اگه زبون باز و متملق و چاخان باشه، میگن: معاشرتیه، فوق العاده س، دوست داشتنیه!
اگه راست و درست و بی کلک باشه، میگن: هیچی نمیشه، به درد لای جرز میخوره!
و بالاخره اگه هر روز ایمیل میزنه نمیگن ما رو دوست داره به یادمون هست، میگن: بیکاره، معلوم نیست کی کار میکنه!!!
به گفته علامه دهخدا در امثال و حکم عبارت چند مرده حلاج بودن کنایه از انجام دادن کاری است که در حدود توانایی چند مرد باشد و شاید تشبیه به عمل چند مرد حلاج باشد که یک تن آن را انجام دهد.
ولی به جهاتی که ذیلاً خواهد آمد مدلل می گردد که این حلاج آن پنبه زن کوچه و بازار نیست بلکه ناظر بر حسین بن منصور حلاج است که به غلط او را در افواه عامه و حتی در ادبیات ایران به نام منصور حلاج می خوانند و منصوروار(!) بر سر دارش میکنند. در حالی که منصور پدرش بود که در خوزستان با شغل حلاجی و پنبه زنی روزگار میگذرانید و امرار معاش میکرد.
حسین بن منصور حلاج، از نامی ترین عارفان وارسته ایران است که به سال 244 هجری در ولایت طور از توابع بیضای فارس متولد شد. پدرش به کار حلاجی و پنبه فروشی در خوزستان می زیست.
حلاج در دوازده سالگی قرآن کریم را از بر کرد و در شهر به کسب علوم و کمالات پرداخت. سپس به بصره رفت و در مدرسه حسن بصری رموز تصوف را آموخت و از دست عمرو بن عثمان مکی خرقه پوشید و رفته رفته در سلک بزرگان عرفا و صوفیه عصر و زمان خود نظیر جنید بغدادی درآمد.
حلاج در طول مدت عمرش بین بغداد و بصره و اهواز و خراسان در حرکت بود و با صوفیان قشری و ظاهربین به مخالفت برمی خاست. روی هم رفته بیست و دوبار مراسم حج به عمل آورد که برای بار دوم از بغداد با چهار صد مرید به زیارت مکه شتافته بود.
افوال و گفته های اهل علم درباره حلاج مختلف است: گروهی وی را از اولیا پندارند و پاره ای خارق عادات، و کرامات به وی نسبت می دهند. جمعی کاهن و کذاب و شعبده بازش شمارند و بعضی به خدایی او قایل شده به کلماتش استناد می کنند.
حلاج تا آخرین لحظات زندگی بر حقانیت عقیده و آرمان خودش پایدار ماند و معراج مردان را بر سر دار می دانست.
باری، سرانجام به حلاج بهتان بستند که شعبده باز است و کفر می گوید و در شورش بغداد که به سال 296 هجری روی داد متهمش کردند.

پس از چندی حامد بن عباس وزیر خلیفه به دستیاری و فتوای ابوعمر حمادی محمد بن یوسف قاضی بغداد حکم قتلش را از مقتدر خلیفه عباسی گرفتند و روز سه شنبه 24 ماه ذیقعده از سال 309 هجری در بغداد به فجیع ترین وضعی بر دارش کردند، به این ترتیب که نخست دو دستش را بریدند، حلاج خنده ای بزد.
گفتند: «خنده چیست؟»
گفت: «دست، از آدمی بسته جدا کردن آسان است.» پس دو دست بریده خون آلود بر روی در مالید و روی ساعد را خون آلود کرد.
گفتند: «چرا کردی؟» گفت: «خون بسیار از من رفت. دانم که رویم زرد شده باشد شما پندارید که زردی من از ترس است. خون بر روی مالیدم تا در چشم شما سرخ روی باشم گه گلگونه مردان، خون ایشان است.»
آن گاه چشمهایش برکندند که قیامتی از خلق برخاست و در این میان شورشیان چندین ساختمان و دکان را به آتش کشیدند و سر به طغیان برداشتند. پس زبانش را بریدند و در شامگاه که سرش را بریدند حلاج در میان سر بریدن تبسمی کرد و جان داد.
سپیده دم همان شب پیکرش را به آتش کشیدند و خاکسترش را به دجله ریختند.
تاثیر حلاج بر فرهنگ و ادبیات ایران به قدری چشمگیر و عمیق بود که کمتر کتاب نظم و نثری را می توان یافت که از حلاج به اقتضای مقام و مقال یاد نشده باشد.
در زمینه فرهنگ عامیانه نیز تاثیر حلاج بخوبی مشهود و محسوس است چنان که امروزه وقتی از پایداری و استقامت کسی سخن می گویند گفته می شود: چند مرده حلاجی؟ یعنی: ببینیم تا بدانیم تاب و توان تو چند است.
به گزارش خبرگزاری مهر، چندین هفته پس از انتشار و تکذیب شایعه ای درباره انفجار ستاره ای در نزدیکی زمین که منجر به ظهور خورشیدی دیگر در آسمان زمین می شد، چینی ها روز گذشته شاهد دو خورشید در آسمان کشورشان بودند. این دو خورشید، یکی کدرتر و نارنجی تر و دیگری زردتر و بالاتر از دیگری، در تصاویر غیر شفاف تصویربردار آماتور چینی دیده می شوند.

جیم کالر محقق دانشگاه ایلینویز فردی بود که توانست هیجان ناشی از مشاهده این تصاویر بر روی اینترنت را فرو نشاند. وی اعلام کرد دو خورشیدی که در آسمان دیده شده اند در واقع تاثیر شکست نوری بوده است، اما در عین حال وی معتقد است آنچه در چین رخ داده پدیده ای بسیار نادر است که دانشمندان نتوانسته اند به صورت کامل آن را توضیح دهند.
کالر می گوید احتمال اینکه تصاویر، مدلی رایانه ای باشند بسیار کم است و احتمال می دهم ایجاد حبابی در اتمسفر زمین منجر به وقوع این پدیده کمیاب شده باشد، پدیده ای که به سراب شهرت دارد. سراب زمانی رخ می دهد که ذرات موجود در اتمسفر زمین نور را شکسته و یا خم می کنند، این پدیده بیشتر در نزدیکی خط افق رخ می دهد و در عین حال سرابها معمولا به صورت عمودی در بالا و یا پایین منبع نوری قرار دارند، نه در کنار آن از این رو احتمال می رود بخشی ضخیم از اتمسفر در برابر خورشید حرکت کرده و این تصویر را به وجود آورده است.
آخرین اطلاعاتی که از مشاهده دو تصویر افقی از ماه یا خورشید به ثبت رسیده به سال 1993 باز می گردد زمانی که اخترشناسی فنلاندی تمامی اطلاعات مربوط به این پدیده را در کتابی جمع آوری کرد.
اخترشناسان دانشگاه ویسکونزین نیز معتقدند به دلیل اینکه هیچ اثر بازتابی ناشی از لنز دوربین در این تصویر دیده نمی شود، و تصاویر دو خورشید متناسب با حرکت دوربین تغییر موقعیت پیدا می کنند، می توان اطمینان داشت که این دو تصویر خطای دید یا خطای ابزار تصویربرداری نیست.
بر اساس گزارش ان بی سی، پدیده های متعدد خورشیدی وجود دارند که دانشمندان قادر به توضیح آنها هستند، ستون های خورشیدی، سراب غروب خورشید، هاله های خورشیدی، اما این پدیده یکی از ناشناخته ترین آنها است که به گفته کالر بسیار گیج کننده است.
وب سایت SitOrSquat با نام بامزه خود (بشین یا چمباتمه بزن..!) یکی از این سایت هاست که به کاربران اینترنتی در یافتن نزدیک ترین سرویس بهداشتی در مواقع ضروری کمک می کند.

در این سایت اینترنتی که با استفاده از سرویس نقشه آنلاین گوگل کار می کند تاکنون بیش از یکصد هزار سرویس بهداشتی به ثبت رسیده که کاربران با مراجعه به منطقه مورد نظر خود می توانند به مکان و اطلاعات سرویس بهداشتی مورد نظر دسترسی داشته باشند.
شمارشگر بالای این سایت اکنون رقم 103583 را نشان می دهد که به نظر می آید بیشتر این تعداد مربوط به کشور آمریکا و قاره اروپا باشد. البته شناسایی و ثبت این سرویس های بهداشتی از سوی خود کاربران صورت گرفته و در کمال تعجب تنها 3 سرویس بهداشتی در ایران تاکنون از سوی کاربران به ثبت رسیده است.
sit_or_squat_karaj اطلاعات درج شده این سرویس های بهداشتی و مکان آنها شامل رستوران ها، کافه ها، مراکز درمانی، پمپ های گاز و توقفگاه های موجود در مسیرهاست و کاربران حتی می توانند به کیفیت این سرویس های بهداشتی و امکانات وجود در آن رای بدهند و حتی تصاویر این سرویس های بهداشتی را با دیگران به اشتراک بگذارند!! این سایت اینترنتی اعلام کرده است که کاربران حتی می توانند لیست سرویس های بهداشتی مورد علاقه خود را تهیه کرده و با دوستان، همکاران و آشنایان خود به اشتراک بگذارند.

سایت اور اسکواد همچنین برنامه رایگانی برای تلفن های همراه هوشمند آیفون، بلک بری تولید و در فروشگاه آی تونز اپل و بلک بری قرار داده است. البته سایر کاربران تلفن همراه می توانند از سرویس پیام کوتاه این شرکت بهره ببرند.
وب سایت nyrestroom نیز وب سایت دیگریست که به تقریبا همین خدمات اما در محدوده شهر نیویورک می پردازد!استفاده از این سرویس اگر چه امری جالب به نظر می رسد اما به نظر شما به اشتراک گذاشتن سرویس های بهداشتی مورد علاقه و تهیه تصاویر آنها جذاب است؟
به هر حال در دنیای امروز به اشتراک گذاری اطلاعات این هم در نوع خود شاید امری جذاب به نظر برسد..!
از آنجا که گستره باغ ایرانی تنها به تک باغ ها خلاصه نمی شود و می توان ابعاد متفاوتی از حضور این پدیده در زندگی خصوصی و جمعی ایرانیان بر شمرد و از آنجا که مقیاس باغ ایرانی از حیاط کوچکترین خانه ها تا مقیاس شهر پایتخت هایی چون اصفهان در عهد صفوی جلوه می نماید، جایگاه باغ در شهرهای ایرانی از اهمیت خاصی برخوردار است که با توجه به نزدیکی به نوروز و فصل گشت و گذار در این مطلب چند نمونه از باغهای تاریخیو مشهور سرزمینمان ایران به شما دوستان یک دوست معرفی می شود.
باغ ارم شیراز
باغ ارم شیراز به عنوان مکانی دیدنی و تفریحی مورد بازدید گردشگران قرار می گیرد. شیوه معماری عمارت باغ ارم که در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار بنا گردیده با ویژگیهایی که دارد همچون سایر بناهای همانند آن دوره پیروی از اسلوب معماری زندیه و صفویه است. موقعیت باغ ارم در شمال غربی شیراز در خیابان ارم قرار دارد. به طوری که از اسناد تاریخی بر می آید، این باغ تا سال 1325 ه.ش. در خارج شهر شیراز و در سمت شمال غربی آن واقع بوده و اطراف آن بیابان و رودخانه و سنگلاخ بوده است.


با گسترش شهر شیراز، بتدریج این باغ در داخل شهر و در شمال غرب آن قرار گرفت و هم اکنون با گسترش بیشتر شهر شیراز به سمت غرب، این باغ در شمال شهر شیراز قرار گرفته است. باغ ارم از ضلع شمال غربی به بلوار دانشجو (خیابان آسیاب سه تایی)، از شمال شرقی به بلوار ارم و در رأس شمالی به میدان ارم محدود می گردد. این باغ در دامنه کوه آسیاب سه تایی قرار داشته و در حدود 3-2 کیلومتر تا کوه معروف بابا کوهی، در شهر شیراز فاصله دارد.
باغ جهان نمای شیراز
باغ جهان نما یکی از کهن ترین باغهای شیراز است و در نزدیکی آرامگاه حافظ که در دوران گذشته جزو صحرای جعفرآباد و مصلی بوده، واقع شده است. در دوره سلسله آل مظفر و آل اینجو این باغ و دشت زیردست حوالی آن سرسبز و بسیار آباد بوده است. به دو دشت جعفرآباد و مصلی که همواره پوشیده از باغهای جان نواز و روح افزا بوده در اشعار حافظ شیرازی اشاره شده است و از صفا و سرسبزی آن سخن به میان آمده است.


باغ جهان نما در هنگام اقامت تیمور گورکانی در شیراز، همچون سایر باغ های نامدار آن دوره مورد توجه واقع شده به طوری که همانند آن باغ را در اطراف سمرقند هم احداث نموده و آن را جهان نما نامیده بود. باغ جهان نمای شیراز در دوره صفویه نیز آباد و با اهمیت بوده است. موقعیت باغ جهان نما در ضلع شرقی خیابان حافظ (دروازه قرآن) بالاتر از میدان حافظیه در شهر شیراز واقع شده است.
باغ چهل ستون اصفهان

شهر اصفهان به برکت وجود زاینده رود دارای باغهای متعدد و دشتهای سرسبز بوده است. باغ شهر اصفهان از جمله باغ شهرهای ایران و نماینده تجربه ای کامل در رابطه با طراحی شهری از حدود 400 سال پیش از آغاز سلطنت صفویان در اصفهان است و باغ چهلستون اصفهان، نمونه ای از یک باغ سلطنتی از دوره صفوی است. باغ چهل ستون که بالغ بر 67000 متر مربع مساحت دارد در دوره شاه عباس اول احداث شده و در وسط این باغ عمارت چهل ستون قرار دارد. در زمان شاه عباس دوم در این بنا تغییرات کلی پدید آمد و تالار آینه و تالار هجده ستون و دو اتاق شمالی و جنوبی تالار آینه و ایوان های طرفین سرسرای پادشاهی و حوض بزرگ مقابل تالار با کلیه تزئینات نقاشی و آینه کاری و کاشی کاری دیوارها و سقف ها به آن افزوده شده است.

باغ چهلستون درون شهر اصفهان و در شرق خیابان چهار باغ پایین و جنوب خیابان سپه و غرب میدان نقش جهان واقع شده است. باغ در بستر شهر و در میان سایر باغ ها شکل گرفته و به گونه ای استقرار یافته بود که امکان دسترسی به آن از سایر باغ ها میسر بوده است. مجموعه ای از این باغها که در امتداد چهارباغ شکل گرفته بودند یکی از شالوده های اصفهان عصر صفوی را شکل می دادند و نقش باغ چهلستون از این جنبه ممتاز است که حلقه پیوند دهنده این شالوده و شالوده دیگر شهری یعنی مجموعه نقش جهان بوده است.


باغ چهلستون در بستر شهری خود با دیوارهایی از محیط پیرامون خود مجزا گشته و امروزه ارتباط آن با سایر عناصر شهری بسیار محدود گردیده و یا شاید بتوان گفت از بین رفته است. ارتباط میان عناصر عمده شهری (میدان نقش جهان و یا سایر بناهای عمومی تاریخی) هم از نظر عملکردی هم از نظر منظر شهری، در گذشته وجود داشته که ساختار شهری را به روشنی تعریف می نموده است. هم اکنون ارتباط میان میدان نقش جهان و باغ چهلستون دیگر وجود ندارد. در گذشته به کمک فضاهای کوچک سرپوشیده میانی، مانند ورودی ها و ملحقات این ارتباط وجود داشته است. باغ چهلستون در گذشته نه تنها در ساختار کلی شهر مفهوم روشنی داشته بلکه خود نیز از نمود و جلوه ویژه ای برخوردار بوده است.
باغ عفیف آباد (گلشن) شیراز

باغ گلشن یکی از باغهای قدیمی شیراز است. این باغ در دوره صفویه از باغهای آباد و مهم شیراز و محل نزول پادشاهان بوده است. یعقوب خان ذوالقدر حکمران فارس در زمان شاه عباس صفوی، در قسمتی از اراضی این باغ قلعه ای محکم ساخته و برای بنای این قلعه سنگهای گورستان جعفرآباد و مصلی را به کار برده است. پس از صفویه این قلعه ویـران شد و این باغ، سـال ها رونق و آبادانی خود را از دست داد. در سال 1863م (1284 ه.ق) میرزا علی محمد خان قوام الملک عمارت و باغ فعلی را احداث نمود. وی برای آبیاری درختان باغ کاریز لیمک را که در قصر قمشه بود خریداری کرد.

در آن دوره که معاصر حکومت قاجاریه است، باغ گلشن یکی از زیباترین باغ های شیراز به شمار می رفته است. دور این باغ حصاری از چینه گل کشیده و انواع درختان میوه به جز نارنج و خرمالو در آن کاشته بودند. همچنین خیابان هایی با ردیف درختان سرو و صنوبر و چنار و بید و عرعر و آبشارهای سنگی با آب جاری و دائمی در باغ احداث کرده بودند. در دو جانب آبشارها، گیاهان مرغ و چمن کاشته بودند. حوضی که در صحن عمارت این باغ بوده بازمانده سالیان ویرانی باغ است.
باغ شاهزاده ماهان کرمان

باغ شاهزاده ماهان کرمان یکی از نمونه باغ تخت های ایرانی است که از شرایط مساعد طبیعی ممتازترین بهره برداری را نموده است. باغ شاهزاده ماهان در عصر قاجار در دوران یازده ساله فرمانفرمایی عبدالحمید میرزا ناصرالدوله (١٢٩٨ ه.ق تا ١٣٠٩ ه.ق) احداث گردید که با مرگ وی ساخت باغ ناتمام ماند. محل استقرار این باغ در نزدیکی مقبره شاه نعمت الله ولی در دامنه ارتفاعات جوپار است.

وجود خاک حاصلخیز، آفتاب لازم، وزش باد ملایم و نسیم و بالاخره دسترسی به آب (قنات تیگران) امکان ایجاد باغی در آن مقیاس را در گستره ای خشک و بی آب و علف، معجزه گونه فراهم ساخته است. باغ شاهزاده ماهان با وجود همه کیفیتهای طبیعی و مصنوعی خود به خاطر دگرگونی شرایط سیاسی و اجتماعی دوران برای مدت طولانی خارج از سکنه و متروک ماند و دچار آسیبهای فراوانی گردید. خرابیهای وارد شده، کلیه قسمت های باغ را شامل می گردید. ویرانی ها شامل بناهای اصلی و همچنین محوطه باغ بوده است. باغسازی و عناصر شکل دهنده باغ نیز (مانند آبراهه ها، استخرها، پیاده روها و بالاخره طبیعت گیاهی باغ، نظیر درختان، کرت ها و بسترهای گلکاری) از این گزند در امان نبوده اند.

باغ شاهزاده ماهان در فاصله 35 کیلومتری جنوب شرقی شهر کرمان و در فاصله 6 کیلومتری شهر ماهان در مسیر جاده کرمان، بم در نزدیکی ارتفاعات جوپار بنا گردیده است. این باغ در بستر کویر و در میان ارتفاعات جوپار و پلوار شکل گرفته است. کوههای پربرف جوپار منظر زیبایی در محور اصلی باغ ارائه می دهند که از ویژگی های خاص این منطقه است. ارتفاع این منطقه از سطح دریای آزاد 1850 متر است و با توجه به این که باغ شاهزاده در دامنه کوه جوپار قرار گرفته، از ارتفاع 2000 متر از سطح دریای آزاد برخوردار است
به به، هرچی تایپ کرده بودی، بدجوری قاطی پاتی شده. نصف خط سوم رفته وسط خط اول، آخر خط دوم رفته اول خط سوم و خلاصه بدجوری مات و مبهوت، همین طور زل زدی به صفحه. چشمات رو که یکم پایین تر میاری میبینی یه موجود بدجنس به نام تاچ پد این بلا رو به سرت آورده. از عصبانیت دست به چاقو میشی و میخوای بیفتی به جونش و از جا درش بیاری.
دوست عزیز صبر کن. این که راهش نیست. هر مشکلی راه حلی داره.
اگه دوست داری این مشکل رو حل کنی، پس تا آخر این مطلب رو که خیلی هم ساده هست، بخون.

موقعی که با لپ تاپ داریم تایپ میکنیم، باید دائما مراقب باشیم که دستمون روی تاچ پد لپ تاپ کشیده نشه و کرسر ماوس توی صفحه حرکت نکنه. چون اگه حرکت کنه و بره وسط یه خط دیگه اون وقته که هرچی تایپ کرده بودیم، بدجوری به هم میریزه و موجبات اعصاب خوردی رو واستون فراهم میکنن.
حالا اینجا دو تا راه حل داریم که میتونن این مشکل رو حل کنن. البته یکیشون نسبت به دیگری، بهتره.
1- تاچ پد رو غیر فعال کنید.
توی خیلی از لپ تاپ ها یه دکمه وجود داره که با زدن اون، تاچ پد لپ تاپ غیر فعال میشه و موقع تایپ کردن دیگه نگران این نیستین که دستتون کجا قرار بگیره و متون تایپ شدتون به هم نریزه و از این مسائل. این روش یه مزیت و همچنین یه عیب داره.
مزیت این روش: خیلی خیلی سادست. مایش فشار دادن یه دکمه هست و خلاص.
عیب این روش: اگه ماوس داشته باشین که هیچ. ولی اگه نداشته باشین و مجبور به استفاده از تاچ پد باشید، باید یه دست دیگه هم داشته باشید تا روی اون دکمه باشه عملیات فعال یا غیر فعال سازی رو واستون انجام بده. چون اگه بخواید یه متن رو تایپ کنید و قسمتی از متن رو Bold یا italic کنید، دیگه روزگار واستون نمیمونه.
2- از برنامه های مخصوص این کار استفاده کنید.
برنامه هایی هستن که فقط چند کیلوبایت حجم دارن ولی بیشتر از بعضی از برنامه های چند گیگابایتی به درد نخور، کاربرد دارن. یکی از این برنامه های خیلی خیلی کم حجم، تاچ فریز (Touch Freeze) نام داره و واقعا کار راه بندازه. فقط و فقط کافیه این برنامه حدود 250 کیلوبایتی رو از اینجا بگیرید و با چند تا کلیک ساده نصبش کنید (حجم این فایل به دلیل فشردن شدن، 62 کیلوبایت شده، پس راحت میتونید بگیریدش). بعد از اون، بدون هیچ تنظیمات خاصی میتونید ازش استفاده کنید.
روش کار این برنامه اینطوریه که وقتی شما در حال تایپ هستید، تاچ پد لپ تاپتون غیر فعال میشه و به محض اینکه از تایپ کردن دست بکشید، تاچ پد دوباره فعال میشه. خوبی این برنامه اینه که شما رو از داشتن دست سوم واسه فعال و غیر فعال کردن تاچ پد با اون دکمه مخصوص، بی نیاز میکنه. اینطوری دیگه موقع Bold و italic کردن متون هم راحت هستین. حتی اگه ماوس نداشته باشین.
راستی این برنامه به محض اینکه نصب میشه، میره توی قسمت system tray (کنار ساعت) و فعالیت خودش رو شروع میکنه. به صورت پیشفرض هم طوری تنظیم شده که موقع بالا اومدن ویندوز، به صورت اتوماتیک راه اندازی میشه و نیازی به اجرای دستی در هر بار شروع به کار ویندوز نداره.
بر این اساس، وجود تار عنکبوت ها داخل باک سوخت مزدا 6 منجر به افزایش فشار در باک بنزین می شود. این امر ممکن است منجر به ایجاد ترک یا شکاف در باک بنزین شده و نشت سوخت را به دنبال داشته باشد.
اما سوال این جاست که عنکبوت ها در باک بنزین چه می کردند و دلیل ترجیح دادن این بخش به سایر بخش ها چه بوده است؟
پاسخ را باید در علاقه نوعی عنکبوت به بوی بنزین جستجو کرد. این نوع عنکبوت تحت تاثیر بوی بنزین و علاقه به آن راه باک را در پیش گرفته است. این نوع از عنکبوت را می توان از روی این ویژگی منحصر بفرد یعنی علاقه به بوی بنزین تشخیص داد.
سیستم سوخت در مدل مزدا 6 دارای ویژگی خاصی است. این خودرو 2 لوله دارد که از باک خارج می شوند و این بدان معناست که بوی بنزین کافی برای جذب عنکبوت ها از آن به خارج منتقل شده و عنکبوت ها را به سمت خود جذب می کند.
قصد من ساختن پرچینی ست، بلندتر از یک آسمان ْخراش، اما مصالح ام کافی نیست و به همین خاطر یواش یواش دل و روده ی کلبه ام را درمی آورم.
باران شروع می کند به باریدن، بارانی سیاهم را می پوشم، تونلی زیر پرچین می کنم و می روم به دیدن آمریکایی که در باران آواز می خواند. ما همدیگر را می شناسیم. معلوم می شود که او نه از من، نه از کلبه ام و نه از پرچین ام خبر نداشته است. برای آمریکایی از هنر آمریکایی تعریف می کنم: توماس سولی، ویلیام مریت چاس، جئورج بلووز، بنت نیومن، آدرا راینهارت، جئورج سگال، سائول استاین برگ...
آمریکایی به فکر فرو می رود و تصمیم می گیرد پولی بابت آموزش ام بپردازد. مانعش می شوم و می گویم ابداً حرفی از پول نزنید.
به آمریکایی حالی می کنم که یک پیشخدمت از آشنایانم همیشه چند دلاری کمکم می کند. به او می گویم در ازای حقوق ماهانه ام می توانم 30 دلار خرید کنم. آمریکایی از من می پرسد چند سال در آمریکا زندگی کرده ام. جواب می دهم هیچ وقت در آمریکا نبوده ام و ظاهراً هرگز هم در آنجا نخواهم بود، چون رؤیای من گذراندن مرخصی زمستانی در بلغارستان است.
سوئدی روی پاشنه ی پاها به من نزدیک می شود. می خواهد بداند اگر دیر وقت ظهر بین ساعت 10/17 و 45/17، توی شوخی مان گشتی بزند، مزاحم آزادی مان نخواهد شد. همزمان استکهلم می خواهد بداند، مرد سوئدی در مورد قانون آماده ی تصویب برای ماهی های طلایی چه فکری کرده است: باید آکواریوم های با ابعاد 40×50×90 سانتی متر قدغن شوند یا نه.
برای آمریکایی و سوئدی تعریف می کنم یکی از نگهبانان دریای اشتو را می شناسم که همیشه می تواند ماهیگیری کند، حتی در فصل ممنوعیت صید.
از طرفی سعی می کنم نشان بدهم خودم از آن آدم ها نیستم، از طرفی دیگر اشاره می کنم که از صحبت های سیاسی برحذر باشند و برای اینکه آنها را پاک از موضوع پرت کنم، توضیح می دهم که یک قصاب را هم می شناسم و می تواند هر موقع روز گوشت بفروشد. یا نمی فهمند چه می گویم یا اینکه خود را به نفهمی می زنند. می گویم، اوهو، نگاه کنید، آنجا چه پرنده ای پرواز می کند، بالا سرشان را نگاه می کنند، لگدی به ماتحت هر کدام شان می زنم و پوزخندزنان به پشت پرچین خودم برمی گردم.
بعد از این خوابم حسابی لجم می گیرد.
چرا آمریکایی توی باران آواز می خواند و منی که بیشتر از او از هنر آمریکایی می دانم، با ترس و لرز از زیر بارانی سیاهم به او خیره می شوم؟
چرا سوئدی یی که از بردگی، ترور یا زور هیچ اطلاعی ندارد، بیشتر از من قدر آزادی را می داند؟
چرا من فرهیختگی دارم، و این آدم ها فرهنگ؟
چرا من در چنین شوخی احمقانه ای زندگی می کنم؟
چرا رؤیای من هیچ ارتباطی با خودم ندارد؟
واقعاً که این طوری نمی شود تحمل کرد؟ دوباره بنا می کنم به خوابیدن...
ایوان کوله کوف
.:: This Template By : web93.ir ::.