نیکی کریمی
نیکی کریمی
عکس های نیکی کریمی
عکس های نیکی کریمی
نیکی کریمی
عکس های نیکی کریمی
![]()
فرهیختگان آنلاین: عبدا.. بوتیمار بازیگر قدیمی سینمای ایران به تازگی دچار سکته قلبی شده و به کما رفته است.
به گزارش شبکه ایران، عبدا.. بوتیمار بازیگر قدیمی سینمای ایران که از جمله بدمن های سینمای موسوم به فیملفارسی بود به تازگی دچار سکته قلبی شده و به کما رفت.
بوتیمار در حالی در بیمارستان فیروزگر تهران بستری است که طی چند سال اخیر اوضاع مالی نابسامانی داشت و هرچند تلاش کرد تا با حضور در یکی دو کار سینمایی به لحاظ مالی اوضاع خود را بهتر کند اما متاسفانه مجوز بازیگری وی صادر نشد و همین مساله ضربه روحی شدیدی را به وی وارد کرد!
بوتیمار که از جمله رفقای ایرج قادری بود، طی سالهای اخیر در یک اتاق اجاره ای-تاکید می کنیم اتاق و نه خانه- آن هم در یکی از جنوبی ترین نقاط شهر زندگی می کرد و تنها دخترش هم فرسنگ ها دورتر از وی در آلمان زندگی را می گذراند.
عبدا.. بوتیمار(چپ) در دوران اوجش در کنار رضا بیک ایمان وردی -که این دومی سرنوشتش از بوتیمار هم دردناکتر بود چراکه بعد از فروپاشی سینمای طاغوت تا آخرین لحظات پیش از مرگ به عنوان راننده کامیون در اتوبانهای ایالات متحده مشغول فعالیت بود!- فعالیت می کرد.
بوتیمار متولد سال ١٣١٢ در بادکوبه بود و از سال ١٣٣٠ فعالیت هنری اش را در تئاتر پارس با آقایان منوچهر قاسمی و کامل حلمی شروع کرد. بوتیمار فعالیت سینمایی خود را نیز از ابتدای دهه چهل و با بازی در فیلم سینمایی «یک قدم تا مرگ» ساخته ساموئل خاچکیان آغاز کرد.
بوتیمار در مدت فعالیت سینمایی خود در ٥٠ فیلم بلند سینمایی و از جمله «دلهره»، «ضربت»، «یک قدم تا مرگ»، «اضطراب»، «دزد سیاهپوش»، «کردی از جنوب شهر»، «بی عشق هرگز»، «میخک سفید» و «میخک نقره ای» ایفای نقش کرد. بوتیمار در زمینه دوبله هم تخصص داشت و در این حیطه فعالیت های فراوانی ارائه داد.
| نظر ها |
|
برنا: در حالی که تنها 14 ثانیه از آغاز دیدار استقلال و مس سرچشمه گذشته بود، نادر فتح اللهی هافبک تیم کرمانی یک تکل خشن بر روی پای آندرانیک تیموریان زد و محسن قهرمانی نیز بلافاصله با نشان دادن کارت قرمز، او را از زمین اخراج کرد.
این سریعترین اخراج در رقابت های فوتبال باشگاهی ایران محسوب می شود.
نیکی کریمی
نیکی کریمی
عکس های نیکی کریمی
عکس های نیکی کریمی
نیکی کریمی
عکس های نیکی کریمی
![]()
چه چیزی درمورد خودتان هست که دوست دارید بهتر شود؟
بااینکه ممکن است علاقه نداشته باشیم در ملاء عام این مسئله را بپذیریم اما خیلی از ما دوست داریم اعتماد به نفسمان پیشرفت کند.
خوشبختانه نکات و راهکارهای عملی زیادی برای آن وجود دارد که اینجا به 24 مورد آن اشاره میکنیم.
سعی نکنید همه این 24 نکته را به طور همزمان به کار ببندید. هر بار چند مورد را انجام دهید تا ببینید کدامیک برای شما موثرتر است.
بعضی از آنها نیاز به تمرین بیشتر دارند. و به خاطر داشته باشید که همیشه انتخاب با خودتان است. این خودتان هستید که تصمیم میگیرید اعتمادبهنفستان رشد کند یا پایین بیاید.
خیلی از این راهکارها فقط به طور موقتی اعتمادبهنفس شما را بالا میبرند اما باز هم باعث میشوند کارهایی انجام دهید که قبلاً حتی فکرش را هم نمیکردید و با انجام آنها اعتمادی عمیقتر نسبت به خودتان در وجودتان ایجاد میکنید.
1. از خودتان بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟
ترسیدن از اتفاقاتی که ممکن است بیفتد خیلی راحت است. وقتی واقعاً از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکن است رخ دهد چیست، تصویری روشن از موقعیت پیدا میکنید، کمی از ترستان از بین میرود و میفهمید که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور میکردید ترسناک نیستند. با اینکار عواقب احتمالی را برای خودتان تعریف میکنید و همچنین متوجه میشوید که هر اتفاقی که بیفتد میتوانید آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایید.
2. موسیقی نشاط بخش گوش دهید.
قبل از اینکه شب در مهمانی شرکت کنید، یا قبل از یک امتحان یا جلسه مهم، قبل از هر چیزی که ممکن است اعتمادبهنفستان را کمی سست کند، میتوانید از موسیقی بعنوان انگیزه برای تقویت روحیه استفاده کنید.
3. یک چیز جدید امتحان کنید.
وقتی پا را از منطقه آرامشتان بیرون میگذارید و چیزی را امتحان میکنید که قبلاً نکرده بودید، نه تنها خودتان را وارد یک چالش میکنید بلکه محدودههای خود و اعتمادتان به تواناییهای خود را گسترش میدهید. با امتحان کردن یک چیز تازه میتوانید از ترسهایتان کم کنید و زندگی با موانع و محدودیتهای کمتر داشته باشید.
4. برای انجام یک کار جدید نقشه بکشید و بعد آن را دنبال کنید.
این یکی از مهمترین و موثرترین راههای ایجاد اعتمادبهنفس دائم است. وقتی تصمیم میگیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمیکشید و آن را پیش میبرید، خودتان به خودتان ثابت میکنید و اینجاست که اعتمادبهنفستان بالا میرود.
5. از مدیتیشن استفاده کنید.
مدیتیشن راهی عالی برای از بین بردن افکار منفی و دست یافتن به افکار مثبت است.
6. ورزش کنید.
این مورد اثری عمیق بر اعتمادبهنفس دارد. ورزش منظم و همیشگی سطح انرژی شما را بالا میبرد و موادشیمیایی مختلفی تولید میکند—مثل تستوسترون و اندورفین—که حالت مثبتتری به شما میدهد. به نظر میرسد ورزش به طور اتوماتیکوار اعتمادبهنفس افراد را بالا میبرد و رویکرد شما را نسبت به زندگی تغییر میدهد. علاوه بر آن فرم و شکل بهتری به اندام شما میدهد که راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبهنفس است.
7. با یک ترس روبهرو شوید.
این مورد اصلاً آسان نیست. اما پاداش خیلی خوبی به همراه دارد. اگر با یک ترس روبهرو شوید، اعتمادبهنفستان 10 قدم بالاتر میرود. و هربار که با یک ترس روبهرو میشوید آرام آرام متوجه میشوید که ضرب المثل قدیمی "از هیچ چیز به اندازه ترس نباید ترسید" فقط یک کلیشه توخالی است.
8. چیزی نو خلق کنید.
همه انسانها خلاق هستند. اما پس کودکی و نوجوانی این مسئله گاهی فراموش میشود. کشف دوباره خلاقیتهایتان راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبهنفستان است. خلق یک چیز جدید راهی عالی است اما همیشه هم آسان نیست. اما وقتی کارتان تمام شد نه تنها احساسی عالی نسبت به خودتان پیدا میکنید، بلکه بعضی اوقات قسمتهای جدیدی از خودتان که قبلاً میشناختید را دوباره کشف میکنید. خلاق بودن راهی عالی برای شناختن خودتان و تواناییهای پنهانتان است.
9. تا زمانیکه اعتمادبهنفس پیدا نکردهاید وانمود کنید که دارید.
یک راه برای بیرون آمدن از محدودیتهایی که برای خودتان درست کردید این است که یک قدم بیرون از منطقه آرامشتان بگذارید. ممکن است غیرعملی به نظر برسد. انگار فقط به خودتان دروغ میگویید اما موضوع همین است. این راهکار کاملاً عملی است. اگر احساس اعتماد نمیکنید، حداقل تظاهر کنید و طوری رفتار کنید که انگار به خودتان و تواناییهایتان کاملاً مطمئنید و بنابر آن رفتار کنید. خیلی زود میبینید که احساس اعتمادبهنفس میکنید، اعتمادبهنفس واقعی.
10. از محیطتان استفاده کنید.
یک راه موثر برای تغییر خودتان این است که محیطتان را برحسب آن کسی که دوست دارید باشید تغییر دهید. اگر میخواهید اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید، زندگینامههای افراد بااعتمادبهنفس را مطالعه کنید، موسیقی که گوش میدهید را از موسیقیهای افسردهکننده به انرژیبخش تغییر دهید و سعی کنید با کسانی رفتوآمد کنید که اعتمادبهنفس بالایی دارند.
11. از قوه تخیلتان استفاده کنید.
ذهن شما ابزاری بسیار قدرتمند است. وقتی یاد بگیرید چطور از تخیلتان به طریقی مثبت استفاده کنید، میتوانید با کمک آن اعتمادبهنفستان را بالا ببرید. یک راه برای آن تجسمسازی است.
تصور کنید که جلسهای مهم پیش رو دارید. پیش خود تجسم کنید که چقدر همه چیز خوب پیش میرود—همه چیز را بشنوید و ببینید—و چقدر حس خوبی در آن جلسه دارید. خودتان را در حال لبخند زدن تجسم کنید که اوقات خوشی را میگذرانید. نتیجه مثبت و عالی جلسه را در ذهنتان مجسم کنید. بعد تجسم کنید که جلسه با نتیجه دلخواه شما به پایان رسیده است. این روش واقعاً موثر است و قبل از پا نهادن به جلسه روحیهای عالی به شما میدهد.
اگر برای اینکه خودتان را بااعتمادبهنفس تجسم کنید مشکل دارید، میتوانید کس دیگری را تقلید کنید. یک فرد بااعتمادبهنفس کنار خودتان پیدا کنید—مثلاً یک ورزشکار، هنرپیشه یا حتی یک از آشنایان—و از او تقلید کنید. ببینید چطور راه میرود، حرف میزند و حرکت میکند. بعد رفتارهای او را در تجسمسازیتان تقلید کنید.
12. از بدنتان استفاده کنید.
اگر پایتان را مدام عصبی تکان دهید، کمکم احساس اضطراب و نگرانی خواهید کرد. اگر ارامتر راه بروید، کمکم ریلکستر خواهید شد. برای اینکه اعتمادبهنفس بیشتری احساس کنید، از بدنتان استفاده کنید. به طریقی مطمئنتر راه بروید، بنشینید و بلند شوید. اگر نمیدانید چه باید بکنید از نکته بالا کمک بگیرید. از افراد دوروبرتان که اعتمادبهنفس خوبی دارند تقلید کنید.
13. ذهنتان را از خاطرات مثبت پُر کنید.
این یک عادت شایع است که قبل از اینکه بخواهید کار مهمی انجام دهید، شکستهای قبلی و تجربیات بد سابق همه ذهنتان را پر میکنند. این عادت را از بین ببرید و سعی کنید برای یک تا دو دقیقه هم که شده همیشه ذهنتان را از خاطرات مثبت، دستاوردهای مهم و تجربیات خوبتان پر کنید. ما معمولاً این کارهای مثبت را فراموش میکنیم و روی خاطرات بد و منفی تمرکز میکنیم. اما همه چیز به خودتان بستگی دارد. و محصول انتخابتان عاملی است که سطح اعتمادبهنفستان را تعیین میکند.
14. به آینده فکر کنید.
یک راه عالی برای پیش رو قرار دادن همه چیز و تعیین اینکه اتفاقات روز چطور بر اعتمادبهنفس شما تاثیر بگذارد این است که نگاهی به آینده بیندازید. از خودتان بپرسید: آیا این مسئله در 5 سال آینده مسئله مهمی خواهد بود و یاد من خواهد ماند؟ این باعث میشود فقط درگیر اتفاقی که افتاده است نشوید. و معمولاً هم پاسخ به این سوال منفی است. با استفاده از این سوال، کنار آمدن با مشکلات روزمره آسانتر خواهد شد و میفهمید که بیشتر اتفاقات اتفاقاتی آنقدر کوچک هستند که نجای نگرانی ندارند.
15. درک کنید که گذشته مساوی حال نیست.
هر اتفاقی که سال پیش، ماه پیش یا حتی دیروز افتاده به معنی فردا، ماه آینده یا سال آینده نیست. شما آیندهتان را در زمان حال میسازید و میتوانید با خودتان تصمیم بگیرید که چقدر اجازه دهید اتفاقات گذشته بر آینده شما تاثیر بگذارند.
حتی اگر طی 10 سال گذشته اعتمادبهنفس خیلی پایینی داشتهاید، به این معنی نیست که قرار است همانطور بمانید. میتوانید تصمیم بگیرید که زندگی و آیندهتن را تغییر دهید. میتوانید افکار و خاطرات مربوط به گذشته را دور بریزید و به چیزهای جدیدی فکر کنید.
16. با خودتان مهربان باشید.
ممکن است با خودتان بدرفتاری کنید. درک کنید که هیچ نیازی به این کار نیست. حتی اگر تا امروز هم اینطور رفتار میکردهاید دیگر وقتش رسیده است که دست از آن بردارید. درعوض با خودتان مهربان باشید. هیچ اشکالی ندارد. بدرفتاری با خودتان هیچ دلیلی ندارد مگراینکه بخواهید خودتان را ناراحت کنید و دشمنانتان را شاد.
یک بخش مهم است مهربان بودن با خودتان این است که نقاط قوتتان را میفهمید و آنها را رشد میدهید. این کار نه تنها به بهتر شدن مهارتهایتان کمک میکند بلکه اعتمادبهنفستان را هم بالا میبرد. یک بخش کوچکتر اما مهم دیگر این است که تحسینهای دیگران را بپذیرید. تشکر کردن برای تحسین و تمجید دیگران هیچ اشکالی ندارد. و بعد از هر تحسین حس خوبی به خودتان پیدا کنید.
17. یاد بگیرید که ذهنتان چطور کار میکند.
آدمها با هم فرق دارند اما مسئله مهمتر این است که نحوه کارکرد ذهن آنها شباهتهای زیادی با هم دارد. چیزی که برای بقیه خوب عمل کرده ممکن است برای شما هم موثر باشد. وقتی با عملکرد ذهنتان بیشتر آشنا شوید میفهمید که در موقعیتهای مختلف چه واکنشی خواهد داشت. وقتی خودتان را بهتر بشناسید اعتمادبهنفستان بالاتر خواهد رفت.
18. مهارتهای اجتماعیتان را تقویت کنید.
روابط یکی از مهمترین قسمتهای زندگی ماست و تقویت مهارتهای اجتماعی یکی از مهمترین چیزهایی است که هر فردی باید یاد بگیرد. بهتر کردن نتایجی که در این زمینه میگیرید و به دست آوردن اطمینان بیشتر به مهارتهای اجتماعیتان اعتمادبهنفستان را به طور کلی بالا خواهد برد.
19. به جای اینکه به درون توجه کنید، به بیرون توجه کنید.
وقتی با دیگران رابطه برقرار میکنید و گاهیاوقات وقتی تنها هستید، بد نیست که توجه ذهنتان را به بیرون دهید تا به درون. مشکل توجه به درون این است که در بسیاری از موقعیتها باعث میشود به ظاهرتان، اینکه چه گفتهاید و دیگران چه گفتهاند فکر کنید. تمرکز به بیرون درکنار اینکه به بالا بردن اعتمادبهنفستان کمک میکند، راهی عالی برای تقویت مهارتهای مردمی و اجتماعیتان هم هست.
20. اطرافیانتان را از افراد مثبتاندیش انتخاب کنید.
افرادیکه با آنها نشست و برخاست میکنید میتوانند موجب شادی یا ناراحتی شما شوند. ازآنجا که ما زمان زیادی را با مردم سپری میکنیم، خیلی مهم است که کنار افراد مثبت—یا حداقل به طرزی منطقی خنثی-- باشیم. بودن یک یا دو نفر منفیباف میتواند تاثیر شگرفی بر شما بگذارد و روز به روز روحیهتان را خرابتر کند.
21. اطلاعات، تاثیرات و احساسات مثبت جذب کنید.
بیشتر اخبار و حوادث جامعه تصویری منفی از دنیا و خودتان به شما میدهد. اطلاعاتی که دوروبرتان است هم درست مثل افراد دوروبرتان میتوانند تاثیر شگرفی بر شما داشته باشند. خودتان انتخاب کنید که دوست داری چه ببینید، بشنوید و بخوانید. فقط چیزهایی را انتخاب کنید که برایتان فایدهبخش باشند.
22. مثبت بیندیشید.
اینکه سعی کنید دنیا و زندگیتان را از دریچهای مثبت نگاه کنید کمی سخت است و زمان میبرد. مخصوصاً اگر سالهای زیادی را با تفکر منفی زندگی کرده باشید.
23. خودتان را با خودتان مقایسه کنید، نه با دیگران.
این درد نالازم زیادی را از زندگیتان بیرون میکند. مسئله اینحاست که اگر از یک نفر بگذرید، کس دیگری را میبینید که از شما موفقتر باشد. و حس برنده بودن موقتیتان دوباره به احساس ترس و اضطراب تبدیل خواهد شد. پس سعی کنید فقط روی خودتان تمرکز کنید، نه آدمهای دور و برتان و مهم نباشد که دیگران تا چه اندازه موفق هستند. خودتان را با خودتان مقایسه کنید. پیشرفت کنید و رشد خودتان را بررسی کنید و خواهید دید که شادتر، موفقتر و بااعتمادبهنفستر زندگی خواهید کرد.
24. شکست را دوباره تعریف کنید.
اینکه چطور به شکست نگاه کنید تعیین میکند که قبل یا بعد از هر شکست چه اندازه اعتمادبهنفستان پایین بیاید. تعریفی از شکست که با آن بزرگ شدهایم ممکن است بهترین معنای آن نباشد. اگر به موفقترین آدمها نگاهی بیندازید خیلی زود متوجه میشوید که واکنش متفاوتی به شکست دارند که با واکنش آدمهای عادی فرق میکند.
آنها شکست یا طردشدگی را آنقدرها جدی نمیگیرند. آنها میدانند که اگر شکست بخورند آخر زندگی نیست. برعکس سعی میکنند وقتی به هر شکست نگاه میکنند قسمتهای خوب آن را ببینند: اینکه طور میتوانند از آن درس بگیرند تا برای دفعه بعدی بهتر شوند.
آنها میدانند که اگر اولین تلاش کاریشان با شکست مواجه شود برای مدتی احساس خیلی بدی دارد اما در طولانیمدت هیچ اشکالی متوجه آنها نیست. آنها از آن درس میگیرند و دوباره امتحان میکنند. اگر کسی آنها را طرد کند آیا دست برمیدارند؟ مطمئناً نه. آنها میدانند که هفته بعد یا هفته بعد از آن ممکن است کس دیگری را پیدا کنند که باز برای آنها جذاب باشد.
آنها میدانند که آدمهای خوب زیادی هستند. فرصتهای شغلی خوب زیادی وجود دارد. اما این را هم یاد گرفتهاند که برای موفق شدن در هر چیزی باید حداقل 5، 10 یا 20 مرتبه شکست بخورید.
شما روی مهارتهایتان کار کردهاید تا آنها را تقویت کنید. به شکست یا طردشدن بعنوان چیزی منفی که اگر اتفاق بیفتد زندگیتان تمام خواهد شد نگاه نکنید. شکست را دوباره در ذهنتان تعریف کنید و تاثیر احساسی منفی آن را کمتر کنید. به شکست بعنوان بازخورد روی نقطهای از شما که نیاز به تقویت شدن دارد نگاه کنید. به توصیهای که شکست برایتان دارد گوش دهید و مطمئن باشید که پیشرفت میکنید. و با تعریف کرن دوباره شکست برای خودتان دیگر سطح اعتمادبهنفستان هربار که شکست میخورید افت نمیکند.
گفت:
"این که هر چه دفتر و دیوان بود به پیش خاندان آن ها تقسیم گشته و از اهل اندیشه هیچ آن جا ندیدمی. حکومت داری با خویشان ره به سوی نیستی بردن است."
دودمان عباسیان زنجیره ای از خویشاوندان در هم تنیده بود که با تدبیر ایرانیان (ابومسلم خراسانی) برای مهار تازیان بر روی کار آمده و از آن جای که به سرکشی و ظلم روی آورد با تدبیر ایرانی (خواجه نصیر الدین توسی) نابود گشت.
به کار گیری آشنایان در یک گردونه کاری برآیندی جز سرنگونی زود هنگام سرپرست آن گردونه را به همراه نخواهد داشت.
1- مصرف قرص های خوراکی ضدبارداری
برخی از زنان با
مصرف قرص های ضدبارداری خوراکی دچار کاهش میل جنسی می شوند. البته این قضیه
درباره همه زنان صادق نیست. برعکس در گروهی از زنان به خاطر رفع نگرانی از
بارداری ناخواسته میل جنسی افزایش هم پیدا می کند.
در صورتی که زن وشوهر از این تاثیر کاهنده میل جنسی قرص های ضدبارداری در برخی از موارد آگاه نباشند، ممکن است این موضوع به تعارض و اختلاف آن دو بینجامد و این اختلاف هم بیشتر رابطه زناشویی آنها را مختل کند.
یکی از سازوکارهایی که قرص های ضدبارداری ممکن است از طریق آن بر میل جنسی اثر بگذارند، افزایش دادن میزان «گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی» (SHBG) است. SHBG یک ماده پروتئینی است که به تستوسترون در بدن زنان متصل می شود؛ در نتیجه میزان تستوسترون آزاد در خون آنها کاهش می یابد. توجه داشته باشید که هورمون تستوسترون- هورمونی که میل جنسی مردان را هم ایجاد می کند- در ایجاد میل جنسی زنان هم دخیل است. هر چه میزان تستوسترون «آزاد» در خون زن کاهش یابد، میل جنسی او نیز کاهش می یابد. در این موارد باید از سایر روش های ضدبارداری غیرهورمونی استفاده کنید.
2- مصرف داروهای ضدافسردگی
مصرف این داروها نیز یکی
از علل شایع کاهش میل جنسی در زنان است. البته خود افسردگی هم باعث کاهش
میل جنسی می شود. در این موارد باید از یک متخصص کمک بگیرید تا هم افسردگی
تان درمان شود و هم دارویی برایتان انتخاب شود که کمترین اثر جانبی از لحاظ
جنسی را داشته باشد.
برخی از زنانی که قرص های ضدافسردگی از گروه مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) مانند فلوکستین، فلووکسامین، سرترالین یا پاروکستین مصرف می کنند، ممکن است دچار کاهش علاقه به فعالیت جنسی شوند. همچنین ممکن است توانایی آنها برای رسیدن به حالت برانگیختگی یا اوج لذت جنسی (ارگاسم) هم مختل شود. تا به حال راه حل ایده آلی برای حل این مشکل به دست نیامده است. ممکن است تغییر دوز دارو یا داروهای «تعطیلات دارویی» (کاهش و قطع متناوب دارو) این مشکل را حل کند.
برخی از پزشکان داروهایی مانند ویاگرا را که برای ناتوانی جنسی مردان ساخته شده است، برای این زنان تجویز می کنند اما به دلایلی که کاملا درک نشده است، این دارو در برخی از زنان اثر می کند، و در برخی دیگر نه. ممکن است پزشک داروی ضدافسردگی از نوع سروتونینی را با سایر داروهای ضدافسردگی که آثار جانبی جنسی کمتری دارند، مانند بوپروپیون، میترازاپین، نفازودون، ربوکستین و غیره تعویض کند.
3- شیردهی
شیردهی از پستان (به خصوص اگر با کم خوابی همراه باشد) در گروهی از زنان باعث کاهش میل جنسی می شود. علت این وضعیت تولید هورمون پرولاکتین در
بدن زنان است که تولید شیر در پستان را باعث می شود. پرولاکتین باعث کاهش
میل جنسی هم می شود. حال اگر زنی بخواهد یک دوره کامل دوساله به بچه اش شیر
بدهد، ممکن است در برخی موارد روابط زناشویی با همسرش دچار مشکل شود.
البته توجه داشته باشید این یک مشکل همگانی نیست و تنها در گروهی از زنان رخ می دهد. در بسیاری از موارد پس از چند ماه شیردهی از پستان میل جنسی زن دوباره افزایش می یابد، در غیر این صورت باید پرولاکتین خون اندازه گیری شود. پزشک بر اساس نتایج آزمایش، اگر میزان پرولاکتین خون زن خیلی بالا باشد، ممکن است از داروهای ضدپرولاکتینی مانند کابرگولین استفاده کند. البته شیوه عاقلانه این است که ابتدا روابط کلی زن و شوهر مورد بررسی قرار گیرد تا معلوم شود آیا کاهش میل جنسی زن تحت تاثیر اختلافات آنها هست یا نه.
4- کم خوابی
کمخوابی ممکن است یک علت کاهش میل جنسی
باشد. خستگی بیش از حد زن ممکن است مانع رابطه جنسی او با همسرش شود. شایع
ترین علت کم خوابی در زنان گرفتاری ناشی از رسیدن به بچه ها است. زنی که
نوزادی دارد که هر سه تا چهار ساعت باید به او شیر دهد یا کودکی دارد که به
سادگی به خواب نمی رود و خواباندن او مشکل است، با کابوس های شبانه بیدار
می شود، با فشار زیادی مواجه است و از آنجایی که زنان هنوز هم بیشترین سهم
را در مراقبت از کودکان دارند، این مشکلات شبانه ممکن است باعث شود الگوی
خواب آنها مختل شود.
در برخی از زنان دیگر مشکلات در رابطه با همسر باعث بیخوابی می شود؛ این زنان ممکن است از خوابیدن کنار شوهرشان احساس ناراحتی کنند و برای خوابیدن به کاناپه پناه ببرند. ممکن است دلایل محیطی مانند صدای وسایل نقلیه شهری، حیوانات خانگی همسایه ها، خیابان های شلوغ مجاور یا سرو صدای همسایگان باعث به هم خوردن خواب زنان شود. گرچه در اوایل ازدواج این بیخوابی ها ممکن است به فعالیت جنسی بیشتر هم بینجامد اما با گذر از این دوره شکوفایی اولیه، خواب اهمیت بیشتری پیدا می کند. خواب آلودگی هریک از زوجین رابطه جنسی آنها را دچار اشکال می کند. کمک شوهر به زن برای کاهش خستگی او در این موارد اهمیت دارد.
5- استرس
فشارهای شغلی، مشکلات مالی، استرس های
تحصیلی، خانواده های گسترده که در آنها زن باید از سایر نزدیکان هم مراقبت
کند و سایر موضوعات مهم در زندگی ممکن است باعث ایجاد استرس در زن و کاهش
میل جنسی او شود.
زنانی که مشکلات تنش زای زیادی بر سرشان ریخته است، ممکن است حتی نتوانند رابطه جنسی را آغاز کنند، حتی لمس هم ممکن است برای شان آزارنده باشد. حال اگر استرس ناشی از اختلافات با خود شوهر باشد، وضع بدتر هم می شود. برخی از شوهران ممکن است فکر کنند رابطه جنسی در چنین وضعیتی به رفع استرس همسرشان کمک می کند؛ برداشتی که درست نیست. وقتی استرس وجود دارد، بهترین گزینه صحبت کردن با همسر است. برای بسیاری از زنان صرف بیان استرس های روزانه شان باعث آسودگی شان می شود. پس از آرامش یافتن زن است که ممکن است فعالیت جنسی برایش قابل قبول باشد.
6- اختلاف با همسر
در برخی از زنان اختلاف ها و
نارضایتی در رابطه با شوهر ممکن است روابط جنسی آنها را تحت تاثیر قرار
دهد. در بسیاری از موارد کاهش میل جنسی نسبت به همسر رخ می دهد، گاهی هم
مرد در رابطه جنسی فقط همسرش را به عنوان یک شیء در نظر می گیرد و رابطه
عاطفی عمیق با او برقرار نمی کند. در این موارد خشمی که زن به علت نارضایتی
از همسرش احساس می کند، با احساسات شهوانی در آمیخته می شود. راه حل در
این موارد مراجعه به یک درمانگر جنسی است تا به بررسی روابط زوجین بپردازد و
شیوه هایی برای بهبود زندگی جنسی آنها توصیه کند.
7- کاهش میزان تستوسترون آزاد
همانطور که قبلا
گفتیم کاهش میزان تستوسترون آزاد در خون در زنان نیز مانند مردان باعث کاهش
میل جنسی می شود. تستوسترون کل (میزانی که به طور معمول در آزمایش ها
سنجیده می شود) به ما می گوید که در مجموع چقدر تستوسترون در جریان خون
وجود دارد. اما بخشی از این تستوسترون به مولکول هایی درون خون مانند
«گلوبولین اتصالی هورمون جنسی» (SHBG) متصل هستند. هنگامی که تستوسترون به
این مولکول ها متصل میشود، آثار فیزیولوژیک خود را از جمله در مورد میل
جنسی اعمال نمی کند و تستوسترون آزاد است که آثار مربوط به این هورمون را
ایجاد می کند.
در مواردی که مکمل های تستوسترون برای حل کاهش میل جنسی به زنان تجویز می شود، باید میزان تستوسترون آزاد تحت نظر باشد تا هم آثار مفید آن ظاهر شود و هم از آثار جانبی آن مانند رشد موهای اضافی جلوگیری شود. البته از آنجایی که بسیاری از آزمایشگاه ها تستوسترون آزاد را اندازه نمی گیرند، با اندازه گیری تستوسترون کل و SHBG می توان تستوسترون آزاد را محاسبه کرد. میزان طبیعی تستوسترون آزاد در یک زن 4/0 تا 8/0 نانوگرم در دسی لیتر است. در صورت پایین بودن میزان تستوسترون آزاد، مکمل تجویز می شود. در حال حاضر بهترین راه موجود استفاده از فروارده های پوستی (ترانس درمال) است. ژل های تستوسترون معمولا با دوزی در حد یک دهم دوز مردانه یک نقطه شروع خوب است که معمولا روی پوست باسن یا پشت ساق استعمال می شود. برچسب های پوستی حاوی تستوسترون هم در بازار وجود دارند. البته باید توجه داشت که صرف تجویز مکمل تستوسترون همه مشکلات جنسی یک زن را حل نمی کند، و باید به سایر ابعاد این مساله که در این 10 مورد به آنها اشاره کردیم، هم پرداخت.
8- میزان بالای SHBG
زنی که میزان «گلوبولین اتصالی
هورمون جنسی» (SHBG) بالایی دارد ممکن است دچار کمبود میل جنسی شود؛ در
این حالت میزان تستوسترون آزاد در دسترس در خون کاهش می یاید.
شمار زیادی از پژوهشگران جنسی استفاده از قرص های ضدبارداری خوراکی را به عنوان یک عامل شایع افزایش SHBG در نظر می گیرند. در این صورت استفاده از سایر روش های ضدبارداری غیرهورمونی ممکن است مشکل را حل کند.
9- ترس از صمیمت
ناتوانی در رسیدن به حدی از صمیمیت
که برای رابطه جنسی و حفظ این روابط ضروری است، یک دلیل بسیار شایع برای
کاهش میل جنسی از جمله در زنان است.
10- تصویر ذهنی نامناسب از بدن
زنانی که تصور ذهنی شان این است که بدن شان از چشم همسر شان یا خودشان غیرجذاب است، ممکن است به این علت دچار کاهش میل جنسی شوند.
در مجموع برای حل این 10 مشکل شایع، برخی از موارد را می توان با مطالعه و کسب اطلاعات، تامل در نفس و اندیشیدن به خود، و برقراری ارتباط با همسر حل کرد. در برخی از موارد دیگر هم نیاز به کمک تخصصی به وسیله پزشک، متخصص آزمایشگاهی و درمانگر جنسی وجود دارد.
در ابتدا باید در مورد خصوصیات و شخصیت یک پسر و یا دختر نوجوان بحث کرد. معمولا زمانی که دختر و یا پسر در سن نوجوانی قرار میگیرد، در آنها تغییرات جسمی و عاطفی ایجاد شده و آنها از این تغییر احساس شرم و حیا و حتی ناامنی می کنند. آنها با خود فکر می کنند که مانند بزرگترها و یا پدر و مادرخود، قدرت بیان نداشته و نمی توانند با خانواده خود ارتباط برقرار کنند و ترجیح می دهند سکوت کنند. در نتیجه زمانی که نوجوانی نتواند با خانواده ارتباط برقرار کند، پس نمی تواند نیازهایش را ابراز کند.
البته باید والدین بدانند که نوجوانان و جوانان در بعضی از مسایل خصوصی مانند بلوغ، کنجکاوی های جنسی و یا رابطه با جنس مخالف به دلیل شرم و حیا نمی توانند با والدین خود در میان بگذارند و در این موارد با دوستان و یا از طریق اینترنت به جواب سوال های خود می رسند و نباید در این شرایط اصرار کرد.
8 راهکار برای ارتباط والدین با فرزندان خود
1- صبور باشید و به حرف های فرزندان گوش کنید
بسیاری
از والدین زمانی که فرزندشان با آن ها شروع به صحبت کردن می کند، سریع
عصبانی شده و یا اصلا حرف های نوجوان را گوش نمی کنند و به آنها فرصت حرف
زدن نمی دهند. زمانی که نوجوان در حال درد دل کردن و یا یک رویداد مهمی که
برای او اتفاق افتاده است، صحبت می کنند، والدین خود را با کارهای دیگر
مشغول می کنند، این عمل باعث می شود که به فرزندان خود بی احترامی کرده و
آنها از ادامه صحبت پشیمان شوند.
2- نصیحت نکنید
معمولا جوانان از نصحیت کردن و تحمیل کردن نظرات والدین متنفرند.
3- به او مسوولیت دهید
بعضی از پدر و مادرها معمولا
علاقه ای به اینکه به فرزندان خود مسوولیت بدهند، ندارند و حتی نمی گذارند
فرزندان آنها از مشکلات خانوادگی آگاه باشند. البته این روش بسیار اشتباه
است. زیرا در این مواقع فرزندانی پرورش می دهند که اصلا زیر بار مسوولیت
نرفته و در آینده به مشکل بر می خورند.
4- زود قضاوت نکنید
زمانی که فرزندان با والدین و
خانواده خود شروع به صحبت کردن می کنند، سریع موضع گیری کرده و پیش داوری
می کنند، مثلا جوانی در مورد صحنه دعوا صحبت می کند، به صراحت می گویند:
«مقصر تو بودی» این قضاوت نادرست باعث می شود که فرزند آنها دیگر برای صحبت
کردن به سراغ آنها نرود.
5- برای صحبت کردن با فرزندان، زمان مشخصی تعیین نکنید
والدین
زمانی که حس کردند فرزند آنها ناراحت است و احتیاج دارد با آنها حرف بزند،
باب گفت وگو را باز کنند و آن را به وقت دیگر موکول نکنند.
6- زمانی را برای نوجوان و یا جوان خود اختصاص دهید
والدین
باید زمانی را برای جوان و یا نوجوان خود در نظر بگیرند، مثلا در روزهای
تعطیل و یا اگر فرصتی برایشان پیش آمد، فرزندان را به کافی شاپ، سینما و یا
رستوران ببرید.
7- فرزندان را سرزنش نکنید
وقتی فرزند شما در حال
درد دل کردن با شما است، نگویید: «حقته. من که بهت گفته بودم» زیرا این
کلمه باعث می شود که بین شما جدایی بیندازد و فرزندان شما هیچ وقت با
والدین خود درد دل نکنند.
8- با او صمیمی باشید و رسمی حرف نزنید
در این
مواقع زمانی که والدین با فرزندان خود صحبت می کنند، از کلمه «شما» اصلاً
استفاده نکنند و با او صمیمی باشند تا فرزند آنها بتواند راحت تر حرف های
خود را بزند و احساس صمیمیت کند.

ورود به آتوس هم مراحل مختلفی دارد. اول از همه بازدیدکننده باید چک شود که آیا گربه، سگ، طوطی و … ماده همراه نداشته باشد و پلیس هایی که در بسیاری از تقاطع های این جزیره حضور دارند وظیفه دارند که جلوی افراد و موجودات زن نما را بگیرند.

برای بازرسی بازدید کننده می بایست تمامی لباس ها خود را درآورد تا از نظر جنسیت بررسی شود که این ممکن است برای برخی از آن ها خوشایند نباشد.

در صومعه آتوس به طور انحصاری فقط خدای یونان مورد پرستش قرار می گیرد و افراد برای نماز و عبادت به این مکان می آیند.

در کتابخانه صومعه تعداد زیادی کتاب و کتیبه های خطی و نادر از قرون مختلف وجود دارد. این جا هرگونه آلات موسیقی، سیگار، بازی، آواز خواندن، رادیو، تلویزیون، تلگراف، روزنامه غیرمجاز است و در تمام جزیره تنها یک خودرو وجود دارد.

راهبان آتوس چه نوع مردمانی هستند؟ اکثر آنها بعد از به دنیا آمدن به اینجا فرستاده می شوند، به طوری که در عمر خود هیچ زنی را ندیده اند، با این حال چرا آنها حاضر به قطع رابطه با جهان متمدن در این جزیره با وسعت 150 مایل مربع شده اند؟

از یک راهب این سوال پرسیده شد که چرا باید اینجا بمانند و او گفت: در اینجا زنگی ارزش زیستن دارد و در اینجا فرصت برای آرام بودن بسیار است و هیچ نگرانی و مشکلی وجود ندارد. ما با هم زندگی می کنیم بیش از هر جای دیگر در جهان و چرا ما باید به یک زن نیاز داشته باشیم؟

داخل دیوارهای صومعه جایی است که آنها زندگی، کار و دعا خود را در صلح و آرامش انجام می دهند.
.:: This Template By : web93.ir ::.