+ ۱۳۹۱/۰۱/۲۳

به ما می گفتند نباید پپسی بخورید ،گناه دارد!!!
وقتی به تهران آمدم ، اولین کاری که کردم،
از یک دستفروش یک پپسی گرفتم.
درش تالاپ صدا کرد و باز شد.
بعد که خوردم دیدم خیلی شیرین است .
آن روز نتیجه گرفتم که گناه شیرین است…!

.... (حسین پناهی)


مگسي را كشتم...




نه به اين جرم كه حيوان پليديست، بد، است

و نه چون نسبت سودش به... ضرر يك به صد است
... ...
طفل معصوم به دور سر من مي چرخيد

به خيالش قندم

يا كه چون اغذيه ي مشهورش، تا به آن حد، گَندَم

اي دو صد نور به قبرش بارد

مگس خوبي بود

من به اين جرم كه از ياد تو بيرونم كرد

مگسي را كشتم ...

(زنده یاد حسین پناهی)

   برچسب‌ها: گناه شیرین
   
+ ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
همه چیز از یک فکر احمقانه شروع شد. ویرم گرفته بود میزان عشق شوهرم جواد را نسبت به خودم بسنجم. 


هر چند مطمئن بودم او شوهر وفاداری است و تحت تأثیر وسوسه‌های شیطانی بعضی از زنان قرار نمی‌گیرد. من 7 سال پیش با جواد در یک شرکت کار می‌کردیم که به هم دل بستیم و با گذشت چند سال از آشنایی‌مان زندگی مشترکمان را عاشقانه شروع کردیم.

یک روز در جمع دوستانم، همه از وفاداری شوهران‌شان گفتند و من که «ویار» آزمایش شوهرم به سرم زده بود گفتم:« حاضرم شرط ببندم که جواد هرگز به دام هوس نمی‌افتد.» همه دوستان خندیدند و یکی‌شان پرسید: چطور می‌خواهی ثابت کنی مریم‌جان؟ گفتم: شماره تلفن جواد را به تو می‌دهم، می‌توانی امتحانش کنی. از همان شب ارسال پیامک‌های دوستم زهره به شوهرم شروع شد تا اینکه با گذشت دو هفته جواد هم جواب پیامک‌ها را داد. دوستم تا مدتی گزارش پیامک‌هایی را که بین‌شان رد و بدل می‌شد، به من می‌داد تا این ارتباط قطع شد و در عوض متوجه شدم شوهرم شب‌ها دیر به خانه می‌آید و رفتار مشکوکی پیدا کرده است.

دوستم می‌گفت: من دیگر به این ماجرا کاری ندارم و درگیر درس‌های دانشگاه شده‌ام. اما من این حرف را باور نداشتم و می‌دانستم زیر کاسه نیم‌کاسه‌ای هست. 

برای اطمینان خاطر یک روز با اتومبیل کرایه‌ای ماشین شوهرم را از دم در شرکت تعقیب کردم تا دیدم وارد خانه‌ای شد و ساعتی بعد او را دیدم که همراه با دوستم زهره سوار بر اتومبیل از آن خانه بیرون آمدند. احساس کردم دنیا روی سرم خراب شد. ضمن پرس‌وجو از زن همسایه فهمیدم آنها به تازگی با هم ازدواج موقت کرده‌اند. 

من به این ترتیب شوهرم را از دست دادم و حالا غمگین و دل شکسته در عزلت تنهایی زندگی می‌کنم. در اثر اندوه، دچار سکته شده‌ام و یک طرف بدنم لمس شده است. هر روز خودم را سرزنش می‌کنم و می‌گویم: این من بودم که کانون خوشبختی‌ام را به باد دادم و افسوس که بازگشت به گذشته غیرممکن است.


   برچسب‌ها: آزمایش وفاداری شوهر
   
+ ۱۳۹۱/۰۱/۲۳

فناورى هاى نوين تأمين سلامت

  • هم اكنون سئوال اين است كه معمارى فناورى اطلاعات ايده آل براى مراقبت هاى سلامت آينده چگونه بايد باشد؟ آقاى بلات از شركت اينتل مى گويد: اين كار با ورود داده به صورت بى سيم به وسيله پرستاران و پزشكان شروع مى شود. ارائه دهندگان خدمات و كلينيك ها فناورى Wi-Fi _ كه از فناورى راديويى ۱۱/۸۰۲ استفاده مى كند- را به كار مى گيرند، بدين ترتيب افراد با وسايل كامپيوترى كوچك دستى كه تمام ورودى ها را به پايگاه داده پشتيبان مى فرستند، در محدوده كار خود حركت مى كنند. منبع ديگر ارسال ورودى به سيستم مى تواند تراشه هاى كوچك شناسه با فركانس راديويى RFID باشد كه به بيماران متصل است و اطلاعات پايه بيمار را وقتى در محدوده ميدان راديويى قرار گيرند ارسال مى كند. براى مثال شركتى به نام HealthHero وسيله كوچكى به نام Health Buddy ساخته است كه بيمار با خود به خانه مى برد و به خط تلفن خود وصلش مى كند. اين سيستم چندين بار در روز پاسخ سئوالات اساسى يا ضربان قلب بيمار را ثبت مى كند و داده ها را به پزشك ارسال مى كند. در پشت صحنه تمامى اين داده ها فرمت و بر اساس استانداردهاى شناخته شده نگهدارى مى شوند. برخلاف نگرانى هاى گسترده انجام اين كار نياز به پايگاه داده واحد مركزى يا معمارى سخت افزارى خاصى ندارد. به جاى آن اين سيستم بر اساس فرمت ها و پروتكل هاى رايج نرم افزارى به گونه اى پايه ريزى شده است كه نرم افزارهاى منفرد كامپيوترى در اينترنت بتوانند همديگر را بيابند و با يكديگر ارتباط برقرار كنند. اغلب اين استانداردها مانند XML, SOAP, و WSDL هم اكنون موجود هستند و صنايع مختلف از آنها استفاده مى كنند. استانداردهاى ديگر مانند HL7، LOINCيا NCPDP مختص حوزه سلامت هستند و ناظر انتقال داده بين بيمارستان ها، آزمايشگاه ها و داروخانه ها هستند. در بالاى اين استانداردها نياز به لايه محافظى با رمز عبور و قابليت دسترسى ايمن از نفوذهاى غيرقانونى وجود دارد تا تنها افراد مناسب به اطلاعات دسترسى پيدا كند. هنوز كار زيادى بايد انجام شود تا اين فناورى ها به تكامل برسند. در ژانويه ۶ شركت بزرگ فناورى اطلاعات- ميكروسافت، اوراكل، اى بى ام، اچ پى، اينتل، سيسكو، اكسنچر و computer Sciences- با هم جمع شدند تا «كنسرسيوم تعامل» را شكل دهند به اين منظور كه اين هدف را به انجام برسانند. رابرت سوه رئيس بخش فناورى شركت Accenture، شركت مشاورى كه مشاوره خدمات ملى سلامت انگليس و دولت محلى در اتريش و اسپانيا براى پياده سازى پرونده الكترونيك سلامت را به عهده دارد، مى گويد: با اين حال از نظر عمومى فناورى ها خيلى آماده هستند. در واقع خدمات ملى سلامت بريتانيا(NHS)- يا بهتر بگوييم انگلستان- يكى از پيشگامان اين موضوع در جهان است. امسال اين سازمان استقرار پروژه ۲/۶ ميليارد پوندى (۱۲ ميليارد دلارى) را كه در آن پنج منطقه انگلستان شبكه اى به صورت مجموعه فناورى هاى اطلاعات مى سازند، آغاز مى كند. در اين پروژه، ۱۸۰۰۰ سايت NHS كه شامل تمامى پزشكان خانواده و بيمارستان هاى مراقبت هاى اورژانس (حاد) مى شود، مى توانند اطلاعات استاندارد شده بيمارانشان را به اشتراك بگذارند. اين مجموعه نهايت ها از طريق يك ستون فقرات ( كه به نام N3 ناميده مى شود و توسط شركت BT راه اندازى مى شود) با پهناى باند بسيار بزرگ، به هم متصل مى شوند تا شبكه اى ملى را بسازند. اين برنامه كه طبق برنامه بايد تا سال ۲۰۱۰ كامل شود مانند بيشتر پروژه هاى فناورى اطلاعات، تاخيرهايى در مرحله اوليه اى پروژه داشت و بعضى پزشكان با بدبينى با آن روبه رو شدند. اما كشورهاى ديگر اين پروژه را به عنوان يك نمونه نگاه مى كنند. كشور پيشتاز ديگر در اين زمينه دانمارك است كه شبكه مشابهى را براى منطقه اطراف كپنهاگ در سال ۲۰۰۱ شروع كرد و اميدوار است قبل از پوشش دادن به كل دانمارك، اين پروژه را تا سال ۲۰۰۷ به اتمام برساند. توربن استنوفت، رئيس بيمارستان ويدور در كپنهاگ و رئيس شبكه شهر مى گويد كه نگرانى اصلى او كنار آمدن با تمامى كامپيوترهاى قديمى و خارج از رده است كه بايد جمع آورى شوند و براى آنها جايگزين تهيه گردد اما او فكر مى كند كه جامعه او، كاملاً او را پشتيبانى خواهند كرد. او مى گويد: هيچكس مخالف اين سيستم نيست. همه خواستار اين سيستم هستند. على الخصوص اين كه دانماركى ها هيچ تناقضى در ايده شناسه ملى سلامت كه هم اكنون نيز در كشور وجود دارد، ندارند و همينطور نگرانى هم براى بودجه مورد نياز اين سيستم برايشان وجود ندارد، چرا كه اداره ماليات آن را به عهده گرفته است. • تافته جدابافته آمريكايى موقعيت استنتوفت خصوصاً از ديدگاه آمريكايى ها كه بزرگترين و پرخرج ترين سيستم ارائه مراقبت سلامت دنيا را دارند، موقعيتى بسيار عالى است. آمريكا مانند هر كشور ديگرى علاقه مند به داشتن پرونده الكترونيك سلامت است. جورج بوش اين ايده را قبول كرده است و در سال گذشته ۵۰ بار در منظر عموم از آن صحبت كرده است. او حتى فردى به عنوان هماهنگ كننده فناورى اطلاعات سلامت منصوب كرده است تا تعامل كاملى در شبكه اى ملى در طى ۱۰ سال بيافريند اما سيستم سلامت آمريكا از لحاظ مشكلات خاصى كه با آن روبه رو است متفاوت از سيستم كشورهاى ديگر است. اولين تفاوت عمده در اين است كه برخلاف كشورهاى ثروتمند ديگر كه در آنها يك سازمان منفرد مسئول سيستم سلامت است، آمريكا حوزه سلامت منكسرى دارد كه در آن ارائه دهندگان خدمت و بيمه گران خصوصى متعدد در كنار برنامه هاى بزرگ دولتى ( مانند Medicare براى افراد سالمند) مشغول فعاليت هستند. بيتس مى گويد اين به اين معنى است كه در سرمايه گذارى ها بر روى زيرساخت فناورى جديد انگيزه هاى مالى دقيقاً در يك راستا نيست. در سيستم هايى كه يك سازمان پرداخت كننده سيستم سلامت است، مخارج از منبعى- پرداخت كنندگان ماليات- تهيه مى شود كه نهايتاً سود آن نيز به همان منبع برمى گردد. او تخمين مى زند كه در آمريكا مطب ها و بيمارستان هايى كه براى فناورى اطلاعات سرمايه گذارى مى كنند فقط از ۱۱ درصد سود حاصل از آن بهره مند مى شوند و بقيه سود حاصله به بيمه گران و كارفرمايانى كه بيمه ها را خريدارى مى كنند، مى رسد. دكتر بيتس مى گويد عدم هماهنگى انگيزه ها كه از مشكل بالا حاصل مى شود، مى تواند تمامى پروژه را از مسير خارج كند. اين وضعيت مى تواند باعث شود آمريكا عقب تر از بقيه كشورها قرارگيرد. موسسه ماركل موسسه اى غيرانتفاعى در نيويورك كه مختص به كارگيرى مناسب فناورى اطلاعات در سلامت و امنيت ملى است اذعان مى كند كه حل اين مشكل تلفيق رايانه هاى دولتى و انگيزه هاى مالى بخش خصوصى را مى طلبد. بيش از نيمى از پزشكان در آمريكا در مطب هاى كوچك كار مى كنند. محققين ماركل بيان مى كنند يك مطب معمولى ( كه به صورت پنج پزشك كه سالانه با ۴۰۰۰ بيمار ملاقات دارند تعريف مى شود) اگر بخواهد كه هزينه تخمينى سالانه ۱۵۰۰۰ دلار در طى دوره سه ساله براى نصب سيستم فناورى متعامل و فراگيرى استفاده از آن را بپردازد، متضرر خواهد شد. ماركل نتيجه گيرى مى كند نياز به سرمايه گذارى ۳ تا ۶ دلار براى هر ملاقات بيمار يا ۱۲۰۰۰ تا ۲۴۰۰۰ دلار در سال وجود دارد كه به معنى سالانه ۷ تا ۱۴ ميليارد دلار براى يك دوره سه ساله و يا ۲/۱ تا ۴/۲ درصد از كل درآمد حاصل از مراقبت از بيماران سرپايى است. سئوال حساس اين است كه اين بودجه بزرگ چگونه بايد تامين شود: از طريق بيمه گران، كارفرمايان يا دولت؟ اين پول مى تواند به صورت مستقيم براى سيستم هاى فناورى اطلاعات پرداخت شود يا به صورت غيرمستقيم و به حالت پرداخت در مقابل كارايى پرداخت شود. تفاوت بزرگ ديگر ميان آمريكا و كشورهاى ديگر مانند دانمارك در ادراك عموم از استحكام قوانين حريم خصوصى است. جامعه اروپا قوانين محرمانگى سخت ترى به نسبت آمريكا دارد و اروپايى ها بيشتر به آن اعتماد دارند. آلن وستين استادى در دانشگاه كلمبيا كه كتب متعددى در زمينه محرمانگى نوشته است، مى گويد: محيط آمريكا براى به اشتراك گذاشتن اطلاعات سوراخ هاى اطلاعاتى بيشترى در مقايسه با اروپا دارد. اين موضوع در ديد اوليه مسئله اى مرتبط با فناورى نيست، اما اينترنت باعث افزايش اين نگرانى ها شده است. در ماه فوريه ChoicePoint، شركت طراحى پايگاه داده ها، مجبور شد به ۱۴۰۰۰۰ نفر اعلام كند كه به صورت اتفاقى اطلاعات حساس مرتبط با آنها را فروخته است. همينطور در ماه فوريه متخصص آمارى در اداره سلامت پالم بيچ در فلوريدا به طور ناخواسته ليست ۶۰۰۰ بيمار حامل ويروس ايدز را از طريق پست الكترونيك براى تمام كارمندان اداره فرستاد. اين موضوع باعث مى شود تعداد زيادى از آمريكايى ها به برنامه هايى كه مستلزم به اشتراك گذاشتن اطلاعات حساس سلامت است، بدبين باشند. در مقابل نظرسنجى ها در اروپا حمايت بسيار زيادى براى پايگاه داده هاى پزشكى متعاملى كه براساس قوانين مناسب هستند را نشان مى دهد. در ماه فوريه نظرسنجى وسيع موسسه هاريس نشان داد كه آمريكايى ها دو دسته هستند، ۴۸ درصد آنها معتقدند منافع حاصله بيشتر از خطرات از دست رفتن محرمانگى است و ۴۷ درصد آنها به عكس اين موضوع اعتقاد دارند. ۷۰ درصد آمريكايى هايى كه در اين نظرسنجى شركت كردند از افشاى اطلاعات حساس (براى مثال در مورد بيمارى هاى قابل انتقال از طرق جنسى) نگران بودند. ميشل كالاهان وكيل مراقبت هاى سلامت در شيكاگو مى گويد: چنين اتفاقاتى بسيار جاى تاسف است، چرا كه قوانين سنگينى در سال ۱۹۹۶ دقيقاً به منظور جلوگيرى از اين نشت اطلاعات به تصويب رسيد. اين قانون كه HIPPA ناميده مى شود (مخفف قانون دسترسى و قابليت اعتماد بيمه سلامت) اصول دقيقى براى به اشتراك گذاشتن داده هاى پزشكى تعريف مى كند و آنها را كاملاً كاربردى مى كند. حجم بزرگ قوانين سازگارى سيستم ها قرار است اين ماه منتشر شود. ميشل كالاهان مى گويد: HIPPA قوانين پايه را در سطح ملى بيان مى كند، در حالى كه بعضى ايالت ها قوانين سخت ترى را طلب مى كنند. او بيان مى كند كه HIPPA به قدرتمندى قوانين مشابه اروپايى خود نيست، اما در حد خود به اندازه كافى قدرتمند است. وستين با اين موضوع مخالف است. او مى گويد قوانين HIPPA به هيچ وجه براى به اشتراك گذاشتن پرونده هاى پزشكى كافى نيست. او اضافه مى كند: «بنابراين تنها راه ارائه اين پرونده ها به جامعه آمريكايى طراحى سيستم كاملى است كه محرمانگى اولويت آن باشد. در نتيجه استفاده از هرگونه كارت شناسايى پزشكى كه آمريكايى ها نظر موافقى به آن ندارند (با وجودى كه به راحتى كد ملى خود را حتى هنگام امانت گرفتن DVD به هر كسى مى دهند) بايد از طراحى سيستم خارج شود. همچنين از يك پايگاه داده واحد كه امكان نفوذ غير قانونى به آن وجود دارد نيز نبايد استفاده شود. وستين مى گويد بهترين رويكرد مى تواند مشابه سازى سيستم «مكانيابى» Locator)) باشد كه پليس آمريكا از آن استفاده مى كند. اگر پليسى در كاليفرنيا يك مقيم نيويورك را دستگير كند، نمى تواند به اطلاعات شخصى او مستقيماً دسترسى پيدا كند، اما مى تواند فهرستى از عناوين اين اطلاعات را ببيند و از مقامات نيويوركى تفصيل آن را تقاضا كند. وستين نهايتاً مى گويد: به جاى اين كه به شكاكين اجازه بدهيم مانع استفاده از سيستم هاى جديد بشوند، بايد از ابتدا بيماران را به استفاده از سيستم جديد ترغيب كنيم. همانگونه كه بنياد ماركل بيان مى كند، فناورى بايد به گونه اى طراحى شود كه «تصميم گيرى در مورد ارتباط و به اشتراك گذاشتن داده ها» بر روى شبكه توسط بيماران با مشاوره پزشكانشان صورت پذيرد، نه داخل شبكه. اين موضوع قلب مسئله است. با وجودى كه بسيار خوب است آرزو داشته باشيم كه روزى پرونده الكترونيك سلامتى با حجم وسيعى از اطلاعات كه براى يافتن درمان هاى جديد و مبارزه با اپيدمى ها به محض وقوع به كار آيد داشته باشيم، اما هدف كنونى ايجاد تغيير ساده اى است كه تغييرات تاخيرى به دنبال خواهد داشت: دادن توانايى به افراد تا بتوانند در نهايت به اطلاعات مربوط به سلامت خودشان دسترسى و تملك داشته باشند.

   برچسب‌ها: فناوری نوین سلامت
   
+ ۱۳۹۱/۰۱/۲۳

علامه امینی

زیارت عاشورا یکی از زیارات بسیار معروف است که سیره و روش علمای برجسته و بزرگ ما مداومت بر آن بوده و پیوسته بر قرائت آن سفارش می کردند.

 

زیارت عاشورا یکی از زیارات بسیار معروف است که سیره و روش علمای برجسته و بزرگ ما مداومت بر آن بوده و پیوسته بر قرائت آن سفارش می کردند.

 

 اگر بخواهیم به دنبال سند و مدرکی برای این کار بگردیم باید به جرات بگوییم که یکی از مهمترین اسناد و مدارک این زیارت همین مداومت و اهتمام علمای گذشته بر قرائت آن بوده است.

 

این اهتمام هم در سیره و روش و هم در گفتار  آنان به خوبی مشهود و واضح است و برکات بسیار زیادی در این باره وارد شده که اگر بخواهیم به این بحث بپردازیم در توان این مقاله نخواهد بود. حتی حکایات و داستانهای عجیبی در زمینه آثار این زیارت شریف وجود دارد که پرداختن به آن نیز خود فرصت دیگری می طلبد.

 

اما به عنوان نمونه به چند حکایت از این حکایات اشاره خواهیم کرد:

 

مرحوم حجه الاسلام دکتر امینی چنین می نویسد:

پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم پدر بزرگوارم علامه امینی نجفی یعنی سال 1394 هجری قمری ، شب جمعه ای قبل از اذان فجر ایشان را در خواب دیدم. او را شاداب و خرسند یافتم.

 

جلو رفته و پس از سلام و دست بوسی عرض کردم:

پدر جان! در آنجا چه علمی باعث سعادت و نجات شما گردید؟

گفتند: چه می گویی؟

 

مجددا" عرض کردم:

آقا جان! در آنجا که اقامت دارید، کدام عمل موجب نجات شما شد؟

کتاب الغدیر ... یا سایر تألیفات .... یا تأسیس و بنیاد کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام؟

پاسخ دادند: نمی دانم چه می گویی. قدری واضح تر و روشن تر بگو!

 

گفتم: آقا جان! شما اکنون از میان ما رخت بر بسته اید و به جهان دیگر منتقل شده اید. در آنجا که هستید کدامین عمل باعث نجات شما گردید از میان صدها خدمت و کارهای بزرگ علمی و دینی و مذهبی؟

 

مرحوم علامه امینی درنگ و تأملی نمودند. سپس فرمودند:

 فقط زیارت ابی عبدالله الحسین علیه السلام.

عرض کردم: شما می دانید اکنون روابط بین ایران و عراق تیره و تار است و راه کربلا بسته ، چه کنم؟

فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین علیه السلام برپا می شود شرکت کن. ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به تو می دهند.

 

سپس فرمودند: پسر جان! در گذشته بارها تو را یادآور شدم و اکنون به تو توصیه می کنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش نکن.

 

 مرتبا" زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان. این زیارت دارای آثار و برکات و فوائد بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی در دنیا و آخرت تو می باشد ... و امید دعا دارم.

 

آری! علامه امینی با کثرت مشاغل و تألیف و مطالعه و تنظیم و رسیدگی به ساختمان کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف  مواظبت کامل به خواندن زیارت عاشورا داشتند و سفارش به زیارت عاشورا می نمودند و به این جهت ( خودم ) حدود سی سال است مداوم به زیارت عاشورا می باشم. (1)

 

یكی از بزرگان می‌گوید: آیت‌الله «حسین خادمی» و شیخ «عباس قمی» و شیخ «عبدالجواد مداحیان» را در خواب دیدم كه در اتاقی از اتاق‌های بهشت نشسته بودند.

 

 از آیت‌الله خادمی احوال‌پرسی كردم و گفتم: با هم بودن شما یك آیت‌الله، یك محدث و یك روضه‌‌خوان امام حسین(ع) چه مناسبتی دارد؟، جواب داد: ما همگی بر زیارت عاشورا مداومت داشتیم و در تعداد خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیم.

 

شیخ «عبدالهادی حائری مازندرانی» از پدر خود ملاابوالحسن نقل می‌كند: من «میرزا علی‌نقی طباطبائی» را بعد از رحلتش در خواب دیدم و به او گفتم: آرزویی هم در آن‌جا داری؟

 

گفت: هیچ آرزویی ندارم جز این كه چرا در دنیا هر روز زیارت عاشورای امام حسین(ع) را نخواندم. رسم سید این بود كه دهه محرم زیارت عاشورا می‌خواند نه در تمام سال، از این‌رو افسوس می‌خورد كه چرا تمام سال نمی خواندم.

 

شیخ «محمدحسین انصاری» برادرزاده و داماد خاتم‌‌الفقها شیخ «مرتضی انصاری» دارای فرزندان بسیاری بود. سومین فرزند ایشان شیخ مرتضی معروف به آقا‌شیخ بزرگ بود كه در سن 33 سالگی در دزفول به سبب مار‌گزیدگی از دنیا رحلت كرد.

 

 ایشان به خواندن زیارت عاشورا در هر صبح و عصر مقید بود. بعد از وفاتش او را در خواب دیدند از او پرسیدند: چه عملی بیشتر در آن‌جا نافع است؟ ایشان در جواب گفت: عاشورا، عاشورا، عاشورا ... .* (2)


منابع:

1-     پایگاه یا مجیر

2-     كتاب طوبای كربلا. سفینه النجاه مباحثی در خصوص حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در بیانات عارف واصل مرحوم «میرزامحمد‌اسماعیل دولابی». تهیه و تنظیم «مصطفی عبدالوند».

تهیه و فرآوری : محمد حسین امین ، گروه حوزه علمیه تبیان


   برچسب‌ها: فقط زیارت اباعبدالله
   
+ ۱۳۹۱/۰۱/۲۳

امام

حضرت امام خمینی مسائل مهمی و توصیه های گهرباری در رابطه با وظایف روحانیت بیان فرموده اند. اختلاف بین روحانیت را سم مهلکی بر پیکره اسلام و مسلمین می دانند و به شدت علما را از آن برحذر می دارند.

اشاره

 

حضرت امام خمینی مسائل مهمی و توصیه های گهرباری در رابطه با وظایف روحانیت بیان فرموده اند. اختلاف بین روحانیت را سم مهلکی بر پیکره اسلام و مسلمین می دانند و به شدت علما را از آن برحذر می دارند.

 

می فرمایند اختلاف در صف روحانیت به اصل و اساس روحانیت ضربه می زند و ریشه آن شیطانی است و روحانیت باید هرچه در طبق دارد برای ایجاد وحدت بگذارد. لذا جا دارد که از باب یادآوری به طلاب علوم دینی و روحانیت به برخی از آن بیانات گهر بار بپردازیم.

 

در رابطه با حفظ وحدت میان روحانیت و عدم اختلاف بین آنها نیز کلماتی زیبا و رسا بیان فرموده اند که ما هر چند به صورت مختصر به آنها اشاره ای می نمائیم

 

روحانیت وحدت میان خود را حفظ و تحکیم بخشد

 

مطلب دیگری که باز انسان را می‏ترساند که خدای نخواسته، مبادا این انقلاب به واسطه این مطلب صدمه ببیند، و بدانید که می‏بیند اگر خدای نخواسته بشود، و او این است که بین آقایان در بلاد اختلاف باشد.

 

اگر در صنف ـ فرض کنید ـ کامیون‌داران و آنهایی که شغل‌های مختلف دارند، اگر اختلافی در بین آنها وارد بشود، به صنف دیگر سرایت نمی‏کند. کامیون‌دارها اگر با هم مختلف بشوند به بازار هیچ کاری ندارند، سرایت هم نمی‏کند.

 

 اما اگر در صنف ما اختلاف پیدا بشود، این اختلاف به بازار هم کشیده می‏شود، به خیابان هم کشیده می‏شود؛ برای اینکه شما هادی مردم هستید، مردم توجه دارند.

 

قهرا یک دسته دنبال شما، یک دسته دنبال آن کسی که با شما مخالف است و یک وقت می‏بینید که در همه ایران یک اختلافی از ناحیه ما پیدا شده است، مایی که همه دعوت می‏کنیم به اینکه مردم با هم باشند.

 

اتحاد کلمه، ملت را به اینجا رسانده است، خودمان اختلاف پیدا کنیم! و این را من به شما عرض کنم، ما و شما نباید خودمان را بازی بدهیم. اختلاف ریشه‏اش از حب نفس است.

 

هرکس خیال می‏کند که من برای خدا این آقا را باهاش اختلاف می‏کنم، یک وقت درست بنشیند در نفس خودش فکر کند ببیند ریشه کجاست. حسن ظن به خودش نداشته باشد، سوء ظن داشته باشد. ریشه همان ریشه شیطانی است که آن حب نفس انسان است.

 

تفرقه اندازی میان روحانیت گناه کبیره و فسق است

 

اینجا اگر من یک کار بدی بکنم، می‏گویند «آخوندها» کذا هستند! این لطمه‏اش به اسلام وارد می‏شود؛ این لطمه‏اش به حوزه‏های دیانتی وارد می‏شود؛ این لطمه‏اش به احکام اسلام وارد می‏شود.

 

اگر چنانچه شما خودتان حذف کنید خودتان را، و خود جامعه‏های علمی به جان هم بیفتند و هم را حذف کنند و فحش بدهند و تفسیق بکنند و تکفیر بکنند، و عرض می‏کنم هیاهو درست کنند و امثال ذلک، اگر ما خودمان را بشکنیم و خودمان را از بین ببریم، در جامعه دیگر از قول ما اسلام قوّت نمی‏گیرد؛ ما نمی‏توانیم پخش اسلام بکنیم.

 

این امانت است در دست ما آقا! خدای تبارک و تعالی دینش را امانتا در دست ما ـ الان اشخاصی که در اینجا هستیم، اشخاصی که در جاهای دیگر هستند ـ امانت گذاشته خدا این دیانت را؛ خیانت به این امانت نکنید. این جبهه‌بندی‌ها خیانت است.

 

مگر شما از دو دین هستید؟ مگر مذهب شما شعب مختلفه دارد؟ مگر ملاهای شما هر کدام به یک دینی دعوت می‏کنند؟ جبهه‌بندی یعنی چه؟ این دنبال آن ملا، آن دنبال آن ملا. اینها غلط است؛ اینها کفر است؛ اینها از کبایر، از اعظم کبایر است اگر چنانچه این مفاسد بر آن مترتب بشود. نکنید این طور.1

 

از قلب‌های‌تان این اختلافات را بیرون بکنید. مهذب کنید خودتان را. شما می‏خواهید وارد بشوید در یک جامعه‏ای، تهذیب کنید آنها را؛ از شما که تهذیب برنمی آید! کسی که خودش را نتواند اداره کند دیگران را می‏تواند؟!

 

این دسته‌بندی‌ها غلط است؛ این دسته‌بندی‌ها فسق است. حوزه‏ها را ضایع می‏کند این کارها. دست بردارید از این لوطیگری‌ها. 2

 

ضرورت مضاعف وحدت میان روحانیت پس از انقلاب

 

اگر چنانچه ما در این قدم که حساس‌ترین قدم است در اسلام و برای همه و برای روحانیت و برای همه متفکرها و برای همه ملت، در این موقعی که حساس‌ترین مواقع است ایجاد اختلاف بین‌تان نکنید، دسته‌بندی نکنید، هر کسی برای خودش نکشد. خدا هست، خدا هست غفلت از او نکنید.

 

 خدا حاضر است. همه ما تحت مراقبت هستیم وَاللَّهُ مِنْ وَرائِهمْ مُحیطٌ[3]مراقب است.

 

آن خطرات قلب شما در مراقبت حق تعالی است. آن لحظات چشم شما در مراقبت حق تعالی است. آن حرکات زبان شما در محضر حق و در مراقبت اوست. توجه داشته باشید که این دنیا رفتنی است، و حساب شما با کسی است که همه چیزتان تحت مراقبت بوده است.4


پی نوشت ها:

1. صحیفه امام، ج 2، ص 19.

2. صحیفه امام، ج 2، ص 26.

3.  و خداوند به همه آنها احاطه دارد! (بروج/20)

4. صحیفه امام، ج 11، ص 500.

 

منبع:

صحیفه امام خمینی، ج2

صحیفه امام خمینی، ج11

تبیان


   برچسب‌ها: اتحاد بین روحانیت از منظر حضرت امام, ره
   
+ ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
شقیق بلخى از عرفاى قرن دوم هجرى و معاصر هارون الرشید، خلیفه مقتدر عباسى است . از مهم‏ترین تعالیم او به شاگردانش، توکل بود.
نقل است که چون شقیق بلخى، قصد کعبه کرد و به بغداد رسید، هارون الرشید، او را نزد خود خواند. چون شقیق به نزد هارون آمد، هارون گفت: تو شقیق زاهدى؟ گفت: شقیق، منم، اما زاهد نیستم.
- مرا پندى ده!
- اگر در بیابان تشنه شوى، چنانکه به هلاکت نزدیک باشى، و آن ساعت، آب بیابى، آن را به چند دینار مى‏خرى؟
- به هر چند که فروشنده، بخواهد.
- اگر نفروشد مگر به نیمى از سلطنت تو، چه خواهى کرد؟
- نیمى از ملک خود را به او مى‏دهم و آب را از او مى‏گیرم تا در بیابان، بر اثر تشنگى نمیرم .
- اگر تو آن آب بخورى، ولى نتوانى آن را دفع کنى، چه خواهى کرد؟
- همه اطبا را از هر گوشه مملکتم، جمع مى‏کنم تا مرا درمان کنند.
- اگر طبیبان نتوانستند، مگر طبیبى که دستمزدش، نیمى از سلطنت تو باشد، چه خواهى کرد؟
- براى آن که از مرگ، رهایى یابم، نیمى از ملک خود را به او مى‏دهم تا مرا درمان کند.
-اى هارون!پس چه مى‏نازى به ملکى که قیمتش یک شربت آب است که بخورى و از تو بیرون آید؟
هارون، بگریست و شقیق را گرامى داشت .


   برچسب‌ها: قیمت ملک
   
+ ۱۳۹۱/۰۱/۲۳

می‌ دانیم که موسیقی می‌تواند روحیه ما را تغییر دهد. در فیلم‌ ها از موسیقی برای ایجاد یک روحیه و حال ‌و هوای خاص در یک صحنه استفاده می‌شود. خیلی ‌وقت‌ها بدون اینکه خیلی به موسیقی در حال پخش توجه داشته باشید اما شدیداً به حال ‌و هوایی که ایجاد می‌کند واکنش می‌دهید. آیا می‌توانید از موسیقی برای قرار گرفتن در حال‌ و هوای بازده خوب کاری استفاده کنیم؟

به نظر می‌رسد که تحقیقات این گفته را تایید می‌کنند. مثلاً در آزمایشی که در آن از 75 نفر از 256 کارگر شرکت‌ کننده خواسته شد که به مدت چهار هفته موقع کار کردن هدفون‌ های خود را در گوش گذاشته و کار کنند مشخص شد که بازده کاری این افراد تا 10 درصد نسبت به سایرین افزایش یافت. تحقیقات مشابه دیگر که توسط محققان دانشگاه الینویس انجام گرفت آمار افزایش بازده 3/6 درصدی را نشان داد.

پس اگر تایید می‌ کنیم که موسیقی تمرکز ذهن را بالا می ‌برد، آیا مهم است که چه نوع موسیقی گوش دهیم؟ آیا همه موزیک‌ ها یک تاثیر را دارند یا برخی انواع موسیقی برای افزایش تمرکز بهتر از سایرین هستند؟

اگر هدفتان بالا بردن تمرکز ذهنتان است، موسیقی ‌های آرام به شما پیشنهاد می‌شود. این موزیک ‌ها به آنهایی که می‌خواهند درس بخوانند هم در تمرکز و به‌ خاطر سپردن درس‌ها کمک می‌کند. موسیقی باروک نمونه بسیاری خوبی از این موزیک ‌ها است، مخصوصاً موسیقی ویوالدی، باخ و هندل.

موسیقی راک هم می‌تواند همان تاثیر را داشته باشد. براساس گزارش آکادمی علوم روسیه، توانایی فرد برای تشخیص تصاویر، ازجمله نامه‌ ها و اعداد، با گوش دادن به موسیقی راک یا کلاسیک افزایش می‌یابد.

اگر می‌خواهید با ریلکس شدن بیشتر بازده کاریتان را بالا ببرید، شاید بدتان نیاید که بفهمید تحقیقات نشان داده‌اند موزیک‌ های با ریتم شاد، میزان هورمون استرس را تا 41 درصد کاهش می ‌دهد.

برخی از معروف ‌ترین تحقیقات درمورد اینکه آیا موسیقی بازده کاری را افزایش می‌دهد یا خیر بر چیزی که "تاثیر موتزارت" نامیده می‌شود متمرکز شده‌اند. این واژه نام خود را پس از تحقیقی که نشان داد دانشجویان موقع گوش دادن به موسیقی کلاسیک بهتر از عهده حل مسائل ریاضی برمی ‌آیند، به دست آورد. تاثیر گوش دادن به موتزارت فقط مختص انسان‌ها نیست. تحقیقات نشان داده است که گاوها هم با شنیدن این موسیقی شیر بیشتری تولید می‌کنند.

منبع: http://www.mardoman.net

+ ۱۳۹۱/۰۱/۲۳

اولین واکنشتان را متوقف کنید

اگر اولین واکنشتان حمله به فرد منتقد یا حالت تدافعی گرفتن است، قبل از نشان دادن هر نوع واکنشی یک دقیقه صبر کنید. یک نفس عمیق بکشید و کمی به آن موضوع فکر کنید.

ما هم وقتی مورد انتقاد قرار می‌گیریم اول کمی عصبانی می‌شویم اما به خودمان یاد داده‌ ایم همان لحظه برخورد نکنیم. مثلاً برای جواب دادن به ایمیل‌ های انتقادی حداقل یک ساعت صبر می‌کنیم.

این مدت زمان سبب میگردد قبل از واکنش اولیه، کمی به موضوع فکر کنیم. این زمان باعث می‌شود کمی منطق روی کار بیاید و احساسی تصمیم نگیریم. نمی‌گوییم احساسات بد است اما وقتی احساسات منفی باشد، به‌جای اینکه نفع برساند، آسیب می‌رساند.

منفی را به مثبت تبدیل کنید

یکی از کلیدهای موفقیت در هر چیز این است که نکات مثبت هر چیزی که بقیه آن را منفی می‌بینند را ببینید. بیماری باعث می‌شود از برنامه ورزشیتان جا بمانید؟ این می‌تواند یک استراحت خوب باشد. از کارتان خسته شده‌ اید؟ می‌تواند وقتی باشد برای نگرش دوباره به زندگیتان و پیدا کردن یک کار بهتر.

با انتقاد هم باید همینطور رفتار کنید: باید نکات مثبت آن را ببینید. شاید به نظر بی ‌ادبانه و توهین ‌آمیز بیاید اما در اکثر انتقادات، نکته مثبتی هم وجود دارد و آن یک فیدبک صادقانه و پیشنهادی برای پیشرفت است.

مثلاً یکی از انتقاداتی که به وبسایت ما شده بود این است، "شما درمورد موضوعات تکراری بارها و بارها مقاله می‌دهید و مقالاتتان خسته‌کننده است."

این انتقاد را می‌توانید اینطور بخوانید: "باید تنوع موضوعاتمان را بیشتر کنیم و از دریچه جدیدی به موضوعات نگاه کنیم."

این فقط یک نمونه بود. اینکار را می‌توانید با هر انتقادی انجام دهید. گاهی اوقات افراد چون روز بدی را داشته ‌اند شما را با انتقاداتشان بمباران می‌کنند اما همیشه هم اینطور نیست. گاهی در انتقادات واقعیات مثبتی نهفته است.

انتقاد را فرصتی برای پیشرفت بدانید. بدون پیشرفت در زندگی به رکود می‌رسیم. پیشرفت رکن حیاتی زندگی است.

از منتقدتان تشکر کنید

حتی اگر فردی با بی ‌ادبی و توهین از شما انتقاد کرد، از او تشکر کنید. ممکن است روز بدی را داشته است یا شاید هم کلاً آدم منفی باشد. اما با همه این حرف‌ها، رفتار و قدردانی شما آنها را خلع سلاح می‌کند.

می‌دانید؟ این عادت تشکر از منتقد در ما باعث شده که خیلی از منتقدینمان را به خوانندگانی پر و پا قرص تبدیل کنیم. همه این به‌ خاطر یک تشکر ساده برای انتقادشان بوده است. این تشکر برای آنها غیرقابل انتظار بوده و معمولاً نظرشان را از منفی به مثبت تبدیل کرده است.

و حتی اگر منتقد تشکر شما را به طریقی مثبت دریافت نکند، باز هم برای خودتان بهتر است. این راهی است که به خودتان خاطرنشان کنید انتقاد چیز خوبی برایتان بوده و بااینکار می‌توانید تواضع و فروتنی داشته باشید.

از انتقادات درس بگیرید

بعد از اینکه با دیدی مثبت به انتقادات نگاه کرده و از منتقدتان تشکر کردید، سر کار قبلتان برنگردید. باید برای پیشرفت تلاش کنید.

این مسئله برای بعضی‌ها خیلی سخت است چون معمولاً تصور می‌کنند همیشه حق با آنهاست. اما هیچ ‌کس نیست که همیشه حق با او باشد. درواقع ممکن است شما اشتباه کرده باشید و حق با فرد منتقد باشد. پس باید ببینید که آیا می‌توانید چیزی را در خودتان طوری تغییر دهید که به سمت مثبت برود.

بعد زمان ایجاد تغییر است.

ما وقتی ایمیل‌هایی دریافت می‌کنیم که مثلاً فلان مقاله‌ مان به اندازه کافی خوب نیست تلاش می‌کنیم که برای موضوع بعدی تلافی کنیم و موضوع و مقاله بهتری ارائه دهیم.

شما باید فرد بهتری باشید

خیلی وقت‌ها انتقاد را یک حمله شخصی و توهین تصور می‌کنیم. اما اینطور نیست. البته ممکن است گاهی اینطور باشد ولی نباید آنرا اینطور قلمداد کنیم. انتقاد را باید انتقاد بر رفتارمان تلقی کنیم نه انتقاد بر خودمان بعنوان یک شخص. اگر اینکار را بکنید، دیگر احساسی به آن انتقاد نگاه نخواهید کرد و نکات مثبت آن را خواهید دید.

اما کاری که اکثر ما می‌کنیم این است که انتقاد را یک حمله شخصی تصور کرده و با حمله به آن واکنش می‌دهیم. "من اجازه نمی دهم کسی با من اینطور حرف بزند." مخصوصاً اگر این انتقاد در جمع صورت گرفته باشد، مثلاً در نظرات مربوط به یک مقاله. باید از خودتان دفاع کنید و به فرد حمله ‌کننده حمله کنید، درست است؟

نه کاملاً اشتباه است. با حمله به فرد مهاجم شما به سطح آن فرد نزول خواهید کرد. حتی اگر آن فرد واقعاً بی ‌ادبی و توهین کرده باشد، شما نباید همانطور به او پاسخ دهید. شما هم نباید همان گناهان را انجام دهید.

شما باید فرد بهتری باشید.

اگر بتوانید در برابر آن حمله آرامش خود را حفظ کنید و با ادب و احترام به آن انتقاد واکنش دهید، آنوقت می‌توانید فرد بهتری باشید. و این کار دو فایده دارد:

  1. دیگران تحسینتان خواهند کرد و فکر بهتری درمورد شما می‌کنند. مخصوصاً اگر واکنشتان مثبت باشد و خیلی خوب با انتقاد برخورد کرده باشید.
  2. خودتان احساس بهتری نسبت به خودتان پیدا می‌کنید. با شرکت در یک حمله شخصی خودمان را زشت جلوه خواهیم داد اما اگر بتوانیم خودمان را بالاتر از آن سطح نگه داریم، حس خوبی نسبت به آنچه هستیم پیدا می‌کنیم. و این بهترین و بالاترین فایده است.

چطور می‌توانید خودتان را بالاتر از آن حمله نگه دارید و فرد بهتری باشید؟ با جدا کردن خود از آن انتقاد و نگاه کردن به رفتاری که مورد انتقاد قرار گرفته است. با داشتن نگرش مثبت به آن انتقاد و سعی در پیشرفت. با تشکر و قدردانی از فرد منتقد و ارائه یک واکنش مثبت به انتقاد.

منبع: http://www.mardoman.net


   برچسب‌ها: چگونه انتقاد را با قدردانی پذیرا باشیم
   
+ ۱۳۹۱/۰۱/۲۳

شخصیت

گپ های کوتاه نباید لزوماً پوچ و بیهوده باشند. گپ زدن راهی برای نشان دادن شخصیت و علایق شما به طریقی غیرمستقیم است. گفتگوهای کوتاه تا حد زیادی رفتار، نوع شخصیت و دیدگاه های شما را آشکار می کند.

با داشتن مهارت واقعی گفتگو می دانید چطور باید شخصیتتان را آنطور که می خواهید نشان دهید. این به معنای فریب دادن یا نشان دادن یک تصور دروغین از خودتان نیست، به این معنی است که خواهید دانست چطور باید قسمت هایی از خودتان که به فرد مقابل بی ارتباط است را جدا کرده و قسمتی از خودتان را نشان او دهید که درارتباط باشد.

افراد دوست داشتنی استعدادی طبیعی برای نشان دادن شخصیتشان به گونه ای دارند که دیگران بتوانند به خوبی با آن ارتباط برقرار کنند.

· باید نشان دهید، بیان نکنید. هیچکس افراد خودستا و متظاهر را دوست ندارد. سعی کنید متواضع باشید و یادتان باشد نشان دادن ضعف هایتان خیلی بیشتر از خودستایی شما را به دیگران می شناساند.

· به دنبال تشابه باشید. نیاز به توافق کامل نیست اما باید بین خودتان و فرد مقابل شباهت هایی پیدا کنید. شاید با دیدگاه سیاسی همکارتان مخالف باشید اما احتمال آن هست که فرزندانی هم سن داشته باشید.

· نقاط آسیب پذیر خود را نشان دهید اما نه بیش از حد. نشان دادن چند مورد از ضعف هایتان البته توام با اعتماد باعث می شود دیگران بتوانند راحت تر با شما ارتباط برقرار کرده و اعتماد کنند. اما اگر به دنبال ترحم باشید و مدام از مشکلاتتان شکایت کنید، دیگران از شما دور خواهند شد.

تاثیر اول

لازم نیست برای ایجاد یک تاثیر اولیه عالی روی طرف مقابل خیلی خودتان را نگران کنید. نگرانی بیش از حد برای معرفی خودتان تاثیر منفی خواهد گذاشت. باید بدانید که روابط رشد می کنند و بااینکه ممکن است تاثیر اولیه اهمیت زیادی روی طرف مقابل داشته باشد اما کنترل آن قضاوت های اولیه کار بسیار دشوار است.

بهترین شروع ها معمولاً آنهایی است که طبیعی باشد. یک سلام ساده بسیار موثرتر از این است که تلاش کنید در چند دقیقه اول خود را بانمک و کاریزماتیک نشان دهید. اگر می خواهید تاثیر اولیه خوبی بر جای بگذارید، نکات زیر می تواند کمکتان کند:

· ظاهری آراسته داشته باشید. نباید طوری به نظر برسید که انگار شش ماه است گوشه خیابان خوابیده اید. خوب لباس بپوشید و به آرایش موها و صورت خود رسیدگی کنید.

· معمولی شروع کنید. لازم نیست در 5 دقیقه اول همه زندگیتان را رو کنید. همه چیز را آرام آرام و کاملاً عادی شروع کنید.

· همیشه رفتاری دوستانه داشته باشید. صمیمیت و برون گرایی را نمی توانید تحمیل کنید. سعی کنید همیشه و با همه رفتاری اجتماعی و دوستانه داشته باشید. با این روش هر زمان که خواستید به ملاقات مدیرعاملتان بروید یا با غریبه ای که نظرتان را جلب کرده سر گفتگو را باز کنید کاملاً طبیعی جلوه خواهید کرد.

لحنتان را بشناسید

هر که می گوید نباید هیچوقت خودتان را سانسور کنید بیهوده گفته است. هیچوقت نباید در مراسم ترحیم لطیفه تعریف کنید یا در مهمانی گریه سر دهید. هر موقعیت اجتماعی آداب و رسوم خود را دارد.

اما نباید مقررات اجتماعی را وحی منزل بدانید. سعی کنید تجربه کنید و از تغییرات گاه و بیکار نترسید. آنهایی که استاد گپ های کوتاه و پیدا کردن دوست های تازه هستند می دانند چه چیز قابل قبول است و چه چیز نیست. شناختن لحنتان و توجه به آن نیاز به مشاهده و آزمایش و تجربه دارد.

شوخ طبعی

چند جمله شوخ طبع بودن شما را نمی رساند اما خنده یکی از بهترین مولفه های یک ارتباط موفق است. بیشتر شوخ طبعی ها جزء یکی از موارد زیر هستند:

· تعجب – یک چیز غیرمنتظره می تواند خنده دار به نظر برسد.

· اغراق – داستان ها و مثال هایی که فرای واقعیت باشد باعث خنده دار شدن مطلب می شود.

· کنایه – اگر خیلی منفی باشد شاید موجب ناراحتی طرف مقابل شود اما اگر استادانه و برخلاف جهت اغراق بیان شود نوعی شوخ طبعی است.

· زمینه مورد نظر – بعضی رفتارها یا کارها به خاطر آن زمینه خاص خنده دار به نظر می رسند. خیلی حرف ها اگر به جا زده شوند مفید هستند اما در زمان های دیگر کاملاً نابجا خواهند بود.

· داستان

داستان ها

داستان گویی یکی از مهمترین جنبه های گپ های کوتاه است. برای گفتن داستان های جالب به چند نکته باید توجه داشته باشید:

· آخر داستان را بدانید. باید بدانید داستان را چطور تمام کنید تا تاثیرگذار باشد.

· با یک تله شروع کنید. داستان را با یک سوال یا نظر که توجه را جلب می کند شروع کنید. مثلاً "این من را یاد وقتی می اندازد که ...." می تواند شروع خوبی برای آماده کردن فرد مقابل برای شنیدن یک داستان باشد.

· داستان باید کوتاه باشد. وقت را با توضیح دادن پیشینه داستان اگر اهمیتی ندارد تلف نکنید. حرف های اضافی را سانسور کنید و فقط قسمت های مهم را تعریف کنید. با این روش توجه فرد مقابل را برای زمان بیشتری به خودتان معطوف می کنید.

· تصویرسازی کنید. داستان را با احساس و با خلق تصویر بیان کنید. وقتی می توانید بگویید، "نمی تونی تصور کنی اتاق چقدر شلوغ بود جای سوزن انداختن هم نبود" نگویید، "اتاق خیلی شلوغ بود". گفتن داستان ها به زبان اول شخص و استفاده از توصیفات کوتاه اما واضح توجه فرد مقابل را بیشتر جلب می کند.

· نقشه را فراموش نکنید. داستانتان را تمرین کنید و ببینید کدام قسمت ها بیشتر جلب توجه می کند. داستان های زیادی هست که من بارها تعریف می کنم و یاد گرفته ام روی کدام قسمت ها باید تاکید بیشتری کنم و از کدام قسمت ها باید سریعتر بگذرم.

· آنرا شخصی کنید. از گفتن داستان هایی که خودتان نقشی در آن ندارید خودداری کنید چون هیچ اطلاعاتی درمورد شخصیت شما به طرف مقابل نمی دهد.

· مخاطب را درگیر کنید. فقط نباید از اول تا آخر شما حرف بزنید. باید به داستان های طرف مقابل هم گوش کنید و از او سوال کنید. اینکار باعث می شود از این توجه و علاقه شما خوششان بیاید.

راهکارهایی برای شکستن یخ مکالمه

عمومی

· سوال های آزاد

- درمورد فلان چیز برایم بگو...

- چطور تونستی ....

· درمورد سختی ها بپرسید

- سخت ترین قسمت کارت چه بود؟

- عجیب ترین مشتری که تا به حال داشتی چطوربود؟

· سوال های پیگیر

- چرا؟

- چطور اتفاق افتاد؟

- آنجا چه اتفاقی افتاد؟

· اول گوش کنید، بعد حرف بزنید

- بهترین قانون برای گفتگو این است که اجازه بدهید طرف مقابل اول حرف بزند، و شما به حرف های او خوب گوش کنید و بعد جواب بدهید. تکرار برخی کلمات و کلمات تایید نشان دهنده این واقعیت است که خوب به حرفهای او گوش داده اید و حرفهایش را متوجه شده اید.

· نگران عوض شدن موضوع بحث نباشید

- نگران عوض شدن طبیعی موضوع بحث با پیش رفتن گفتگو نباشید. اگر شما درمورد چیزی حرف می زده اید اما الان موضوع حرف زدنتان عوض شده، این یک نقطه مثبت است. به خاطر اینکه اگر مکالمه به هر دلیل متوقف شود، می توانید بدون ایجاد تغییر در موضوع به آنچه می گفتید برگردید.

کار

· چه چیز کارت برایت لذت بخش است؟

· این کار را چطور شروع کردی؟

· سخت ترین قسمت کارت چیست؟

اجتماعی

· چه جور فیلم هایی دوست داری؟

· درمورد خانواده ات برایم بگو.

· رستوران مورد علاقه ات کجاست؟

· بهترین مسافرتی که تا حالا رفتی کجا بوده؟

منبع: http://www.mardoman.net

+ ۱۳۹۱/۰۱/۲۳

«برون گرایی»

حل مساله: تمایل به با صدای بلند فکر کردن، خطور کردن بهترین راه حل ها به ذهن در هنگام حرف زدن، نادیده گرفتن نظرات دیگران، علاقه به شرکت در بحث های گروهی به منظور حل مشکل

ارتباطات: ترجیح ارتباط رو در رو در صورت امکان، تمایل به دیدن واکنش ها و رفتارهای غیرکلامی، نیاز به بازخورد فوری، عدم علاقه به نوشتن خاطرات روزانه یا ایمیل های طولانی، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت گفتگو و فعالیت های اجتماعی

تصمیم گیری: دریافت اطلاعات از دیگران قبل از تصمیم گیری تمایل به سریع عمل کردن در موقع بحرانی

تعاملات بین فردی: انرژی گرفتن از تعامل با دیگران و احساس تخلیه انرژی به واسطه تحمل تنهایی به مدت طولانی، داشتن دوستان و آشنایان زیاد

توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افراد و اشیا دور و بر، ناتوانی در تمرکز به هنگام سکوت، خسته شدن از اجبار به نشستن و توجه طولانی مدت به یک شی یا موضوع، اهمیت ندادن به عوامل مزاحم

نقاط قوت طبیعی: انرژی دادن به افراد و گروه ها، توانایی سریع عکس العمل نشان دادن، به وجود آمدن احساس شور و هیجان، آشنا کردن افراد به یکدیگر

نقاط ضعف طبیعی: ندادن فضا به دیگران برای صحبت کردن، توجه نکردن به اطلاعات دیگران، ننوشتن درباره مشکلات، واکنش نشان دادن قبل از فکر کردن

چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با صحبت کردن و جلب توجه زیاد و اجازه ندادن به دیگران برای مطرح کردن خود در جمع

سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: شاید دیگران انها را افرادی خودخواه که برای دیگران ارزشی قائل نیستند تصور کنند.

«درون گرایی»

حل مسئله: تمایل به پردازش درونی اطلاعات، خطور کردن بهترین راه حل ها به هنگام سکوت و تنهایی، نیاز به افزایش دانش و آگاهی قبل از بحث درباره مشکل مورد نظر

ارتباطات: ترجیح دادن ایمیل و پیام های صوتی، اجتناب از تعاملات غیرضروری، عدم علاقه به هدر دادن وقت با بحث و گفت و گو، تمایل به فکر کردن قبل از عمل، عدم علاقه به جلسات و ملاقات های طولانی مدت، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت تنهایی و سکوت

تصمیم گیری: تصمیم گیری مستقل دو بدون دخالت دیگران برایشان خوشایندتر است، نیاز داشتن به زمان قبل از شروع فعالیت

تعاملات بین فردی: احساس تخلیه انرژی به واسطه تعاملات زیادی، اجتماعی و نیاز به تنهایی برای نیرو گرفتن دوباره، بودجه بندی دقیق" زمان مخصوص به دیگران"

توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افکار و نظرات درونی، اغلب مشغول گفتگوی درونی بودن، لذت بردن از تمرکز در سکوت بر یک موضوع، ناراحت شدن از عوامل مزاحم

نقاط قوت طبیعی: آرام کردن افراد و گروه ها، ارزیابی موقعیت قبل از عمل کردن، گوش دادن به نظرات دیگران، مستقل عمل کردن

نقاط ضعف طبیعی: ناتوانی از در میان گذاشتن افکارشان با دیگران، مشورت نگرفتن از دیگران، تاکید بیش از حد بر نوشتن، فکر کردن خیلی زیاد قبل از اقدام به عمل

چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با ناتوانی در ابراز عقاید، شرکت نکردن در بحث ها یا واکنش نشان ندادن نسبت به حرف های دیگران

سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: ممکن است دیگران به اشتباه آنها را افرادی کناره گیر، خجالتی و غیرصمیمی تلقی کنند.

آشنایی ما با ویژگی های شخصیتی خود و اطرافیان مان باعث می شود که با پذیرش این تفاوت ها و احترام گذاشتن به آنها در برخورد با دیگران رفتار معقولانه تری داشته باشیم.

آزمون «برون گرایی»

آزمون زیر به شما کمک می کند تا حدس و گمان هایی را که در مورد این جنبه از شخصیت تان دارید به یقین تبدیل کرده و با توجه به شناخت و آگاهی که در مورد خودتان به دست آورده اید، در انتخاب شریک زندگی معقولانه تر عمل کنید.

عبارات زیر را با دقت خوانده و با انتخاب یکی از گزینه های بلی یا خیر به آنها پاسخ دهید.

عبارت

1.آیا شمار سرگرمی های متنوعی دارید؟

2.آیا فرد پرحرفی هستید؟

3.آیا نسبتا با نشاط و سرزنده هستید؟

4.آیا می توانید در یک مهمانی شاد شرکت کرده و لذت ببرید؟

5.آیا از ملاقات با افراد جدید لذت می برید؟

6.آیا معمولا در موقعیت های اجتماعی، حضور غیرفعال دارید؟

7.آیا علاقه زیادی به گردن کردن دارید؟

8.آیا مطالعه را به ملاقات با مردم ترجیح می دهید؟

9.آیا دوستان زیادی دارید؟

10.آیا خود را فرد بی قیدی می دانید؟

11.آیا معمولا در پیدا کردن دوستان تازه پیشقدم می شوید؟

12. آیا وقتی با دیگران هستید، اغلب ساکت می مانید؟

13. آیا می توانید به آسانی به یک مهمانی نسبتا کسل کننده، جان ببخشید؟

14. آیا دوست دارید برای دوستان خود لطیفه و داستان های خنده دار تعریف کنید؟

15.آیا معاشرت با مردم را دوست دارید؟

16. آیا در گفتگو با مردم، معمولا حاضرجواب هستید؟

17.آیا دوست دارید کارهایی را که سرعت عمل لازم دارند، انجام دهید؟

18. آیا اغلب فعالیت هایی بیشتر ازآنچه وقت در اختیار دارید، به عهده می گیرید؟

19.آیا می توانید یک مهمانی راه بیندازید؟

20.آیا هیجان و شلوغی زیاد در اطرافتان را دوست دارید؟

21.آیا دیگران فکر می کنند شما فرد با نشاط و دل زنده ای هستید؟

نمره گذاری:

برای به دست آوردن نمره نهایی به هر گونه بلی یک امتیاز و هر گزینه خیرصفر ، امتیاز بدهید. البته در سوالات 6، 8 و 12 نمره گذاری به صورت معکوس انجام می شود، یعنی به گزینه بلی صفر ، امتیاز و به گزینه خیر یک امتیاز تعلق می گیرد. در پایان، امتیاز همه 21 عبارت را با هم جمع کنید.

تفسیر نتایج

نمره بالاتر از 14:

احتمالاً شما فرد برونگرایی هستید و از این رو شما برای اداره امور زندگی خویش به انگیزه ها ومحرک های قوی نیاز دارید. احتمالاً شما بیشتر دارای دیدگاه عینی و خارجی بوده و دارای فعالیت عملی عالی هستید.ولی میزان تسلط بر نفستان نسبت به افراد درون گرا کمتر است. شما مایلید که بر محیط اطراف خود تاثیر گذارده و به رقابت با دیگران پرداخته و در مجامع عمومی بیشتر ظاهر می شوید.

نمره پایین تر از 14:

امتیاز شما گویای این است که احتمالاً فرد درونگرایی هستید. شما برای شروع یا ادامه دادن کارها و فعالیت هایتان به انگیزه ها و محرک های خیلی قوی نیاز ندارید. افراد درون گرا دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را باری خودداری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان می دهند. احتمالاً شما ترجیح می دهید اوقات خود را به مطالعه گذرانده و بیشتر تنها باشید و چون از تنهایی لذت می برید، کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستید.

گاهی وقت ها، بعضی از ما به دلیل زندگی با افرادی که از نظر این ویژگی شخصی با ما تفاوت دارند، دچار تعارض هایی می شویم. از آنجایی که همیشه تغییردادن خودمان، راحت تر از تغییر دادن دیگران است، راهکارهای زیر می توانند به ما کمک کنند تا از میزان برونگرایی یا درونگرایی خود بکاهیم و بدین ترتیب با دوست یا اعضای خانواده مان صمیمت و سازگاری بیشتری داشته باشیم.

راهکارهایی برای «درون گرا»

1-شرکت در فعالیت های جمعی مورد علاقه

ممکن است از اینکه به مهمانی یا گردش برویم خوشمان نیاید. اما به هر حال هر یک از مابه موضوعاتی مانند یک فعالیت هنری (مانند نقاشی) یا ورزشی (مثل والیبال) و ... علاقه مندیم و از انجام دادن آنها لذت می بریم بهتر است که این کارها را به صورت گروهی انجام دهیم. در نظر داشته باشیم که منظور از ارتباط اجتماعی فقط شرکت در مهمانی نیست.

2-بالا بردن اطلاعات

گاهی اوقات اتفاق می افتد که ما در جمعی حضور داریم، همه در حال حرف زدن هستند و ما احساس می کنیم که هیچ حرفی برای گفتن نداریم. بهتر است قبل از حضور در جمع موضوعات احتمالی مورد بحث را پیش بینی کرده و در مورد آنها اطلاعاتی به دست آوریم.

3-ابراز احساسات در خانواده

برای اینکه بتوانیم احساسات مثبت و منفی خود را به دیگران ابراز کنیم، باید این کار را از صمیمی ترین عضو خانواده یا دوستمان شروع کنیم. اگر ما خود را موظف کنیم که هر روز حداقل یک بار در مورد احساساتمان با شخصی صحبت کنیم، کم کم به این کار عادت خواهیم کرد.

راهکارهایی برای «برون گراها»

1-شمردن اعداد

اگر ما افراد برونگرا هستیم با خود تمرین کنیم که قبل از زدن حرفی یا انجام عملی تا 10 بشماریم، واکنش های معقول تر و سنجیده تری خواهیم داشت، چه بسا در بعضی موارد تصمیم بگیریم که صحبت نکنیم و به دیگران نیز اجازه دهیم تا نظراتشان را مطرح کنند.

2-فرصت دادن به دیگران

می توانیم از یکی از اعضای خانواده یا دوست صمیمی مان تقاضا کنیم که هر گاه در جمعی زیاد صحبت می کنیم و به دیگران اجازه حرف زدن نمی دهیم، با یک کلمه رمزی ما را متوجه این موضوع کند.

3-شناختن علاقه فردی

یک انسان هرقدر هم برونگرا باشد، باز هم فعالیت انفرادی هست که از انجام آن لذت ببرد. شناسایی این علاقه و پرداختن به آن کمک می کند تا افراد برونگرا لذت بردن از تنهایی را نیز تجربه کنند و از تنهایی بی تاب نشوند.

منبع : Borna .com


   برچسب‌ها: آزمون روانشناسی, درون گرا یا برونگرا
   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش