گردآوری : پرتال ماگازین
گردآوری : پرتال ماگازین
گردآوری : پرتال ماگازین

دانلود آلبوم ها بصورت تکی (همراه با موزیک پلیر آنلاین):
Bahram Hasiri – Bi To (8 Files) |
53.95 MB |
Bahram Hasiri – Jane Ashegh (7 Files) |
55.44 MB |
Bahram Hasiri – Tasvire Khial (10 Files) |
49.68 MB |
دانلود هر آلبوم در یک فایل زیپ:
Bahram Hasiri – Bi To |
53.64 MB |
Bahram Hasiri – Jane Ashegh |
54.95 MB |
Bahram Hasiri – Tasvire Khial |
47.76 MB |
برچسب ها : تمامی آلبوم ها و آهنگ های اجرا شده توسط بهرام حصیری را می توانید از این قسمت دریافت کنید،
همین موضوع سبب شده تا کاربران این ویدئو را "چه کسی به این خانم گواهینامه داده" نامگذاری کنند.
این کلیپ بیش از صد هزار بازدید کننده داشته است و برخی از آنها درباره دلیل شیوه رانندگی این خانم به گمانه زنی های مختلف پرداخته اند.
به گزارش واحد مرکزی خبر، نجم الدین که از بزرگترین مرکز امداد خودرو کشور بازدید می کرد با بیان اینکه مقام معظم رهبری سال جدید را "تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" نامگذاری کرده اند ، گفت : گروه صنعتی ایران خودرو این افتخار را دارد که در دو ماه اول این سال دومین خودروی ملی را در اختیار مشتریان قرار دهد.
وی قیمت "رانا" را کمتر از 15 میلیون تومان اعلام کرد و افزود : این خودرو امکانات رفاهی و ایمنی بالایی دارد.


نجم الدین همچنین به طرح نوروزی خدمات رسانی شرکت امداد خودرو ایران که از بیستم اسفند اغاز شده است و تا 15 فروردین ادامه دارد اشاره کرد و گفت : زمان انتظار برای متقاضیان از 35 دقیقه در سال گذشته به 26 دقیقه در سال جدید رسیده است.
وی با بیان اینکه تماس های مردمی برای دریافت خدمات امدادی امسال 7 درصد کاهش یافته است ، افزود : این روند ، رشد کیفی تولید خودروها را نشان می دهد.
مدیرعامل ایران خودرو گفت : 1350 امدادگر خودرو در سطح کشور آماده خدمت رسانی به مردم در ایام نوروز هستند.
ساحل "فولی" در ایالت کارولینای جنوبی، در تعطیلات آخر هفته گذشته شاهد ورود یک موجود عجیب به ساحل بوده است. این جانور، سوالاتی را ایجاد کرده و ممکن است یک گونه جدید باشد.
بنابراین گزارش، این موجود عجیب و غریب بی ازار است و خطری برای ساحل نشینان دربر ندارد. یک دامپزشک متخصص در خصوص آبزیان در کارولینای جنوبی این موجود را به عنوان نوعی "سگ ماهی" شناسایی کرده است. سگ ماهی های اقیانوس اطلس می توانند طولی نزدیک به 15 فوت و وزنی معادل 800 پوند داشته باشند.
این گزارش در پایان تصریح کرده است که سگ ماهی های اقیانوس اطلس باید بیشتر از انسان ها بترسند تا انسان ها از آنان. این گونه آبزی اخیرا به عنوان یک گونه درخطر انقراض نام گرفته است.
بر اساس مقاله ای که ماه فوریه در واشنگتن پست منتشر شد، سگ ماهی همواره هدف صیادان برای به دست آوردن خاویار است.
در حال حاضر محدویت هایی در خصوص تعداد سگ ماهی های قابل صید توسط صیادان اعمال شده است.
خیابان کریمخان به سمت حافظ شمالی را که پیاده بروی کمی بالاتر آپارتمانی است که در طبقه سوم آن دوست داشتنی ترین مادربزرگ سینمای ایران زندگی می کند. ما هم عید دیدنی مان را قبل از عید انجام دادیم تا در این ایام مزاحمشان نشویم و هم از حال روزشان برای خوانندگان تماشا بگوییم.
فضای خانه اش آن قدر گرم و صمیمی است که هربار به دیدنش می روم احساس می کنم بستگان نزدیکم را ملاقات می کنم. لبخندش همیشگی است، انگار روی صورتش حک شده. اما دو سالی هست که بعد از فوت همسرش چشمانش چیز دیگری می گویند. هربار که صحبتمان به مرحوم اسماعیل ریاحی کشیده می شود حلقه اشک چشمان او را از ادامه صحبت باز می دارد. اتاق پذیرایی اش پر است از پرتره ها و عکس های زیبای خودش به همراه جوایز و افتخارات سینمایی و تابلویی که با همسرش انداخته است. هر گوشه از اتاق که نشسته باشد نگاهش به سمت همان تابلو می چرخد.
فقط چند ماه تا گینس مانده بود
از بین همه اسباب و لوازم منزل تنها تعلق خاطرش به همان عکس دو نفره با همسرش است. دکتر منوچهر ریاحی (پسرش) می گوید: «قرار بود امسال هفتادمین سالگرد ازدواجشان را جشن بگیریم و نامشان را در کتاب گینس به عنوان هنرمندانی که رکورد بیشترین عمر زندگی مشترکشان را با هم بودند ثبت کنیم. این رکورد به نام پل نیومن ثبت شده و ما می خواستیم نام شهلا و اسماعیل ریاحی را جای آن بنشانیم اما پدر ما را خیلی زود تنها گذاشت».
وارد اتاق پذیرایی که می شوم اولین چیزی که توجهم را جلب می کند تابلوی بزرگی است که عرض دیوار را پوشانده و تمامی عکس های خانم شهلا را در خود جای داده است. این تابلو را عروسش که البته خواهرزاده خانم شهلا ریاحی هم هست طراحی کرده و جالب اینکه وقتی به عکس ها دقیق می شوم هرکدام نمادی از جالب ترین و خاطره انگیزترنی صحنه های هنری و خصوصی زندگی این هنرمند است. در گوشه ای از این تابلو عکسی مربوط به دوران جوانی زوج ریاحی است که خانم شهلا با کت و شلواری مردانه و همسرش با لباسی که به نظر زنانه می آید پشت سرش ایستاده است. باقی عکس ها هم هرکدام ثبت خاطراتی است که هرکدام اندازه یک کتاب قصه است.
خاطرات ایران را بیشتر دوست دارد
وقتی از حال و هوای این روزهای خانم شهلا می پرسم پسرش می گوید: «بهترین دوست مادر، خانم نادره خیرآبادی بود. آنها هر روز تلفنی هم که شده جویای احوال هم می شوند. بعد از فوت ایشان، چون دیگر فعالیتی هم در سینما و تلویزیون نداشتند، ارتباطشان با اهالی سینما قطع شد. این روزها بیشتر در خانه است و پرستارش از او مراقبت می کند. چند ماه پیش او را به سوئیس منزل نوه اش بردیم و تصمیم داشتیم مدتی ایشان را انجا نگه داریم تا حال و روزشان کمی بهتر شود. اما ایشان برای برگشتن بی قراری می کرد و ما هم تصمیم به بازگشتشان گرفتیم. ایشان ایران و خاطراتی که اینجا دارد مخصوصا همین خانه که گوشه گوشه اش او را یاد پدرم می اندازد را بیشتر از سفر دوست دارد».
دکتر ریاحی دلیل جداشدن مادر از حرفه اش را این گونه بیان کرد: «چند سال پیش زمانی که پدر هنوز در قید حیات بود و خانم شهلا هم بازیگری می کردند عارضه ای برای مادر به وجود آمد که پدر آن را تا مدت ها برای کسی بازگو نکرد. بعد از آن آثاری از فراموشی بارز شد که ایشان به صلاح دید پدر تصمیم گرفتند با کارشان خداحافظی کنند».
شهلا ریاحی بهترین سرگرمی اش را حل جدول می داند و با اشاره به میز کنارش که انباشته از مجلات جدول است می گوید: «سر خودم را با همین جدول ها گرم می کنم و کیف می کنم (می خندد). گاهی هم تلویزیون می بینم اما جدول را بیشتر دوست دارم».
نام شهلا را همسرم انتخاب کرد
بانوی پیشکسوت سینمای ایران وقتی صحبتمان به اینجا رسید با یادی از خاطرات قدیمش توضیح داد: «ریاحی خودش دست مرا گرفت و به سینما برد. نام شهلا را هم خودش برایم انتخاب کرد. آن روزها هنرپیشه شدن برای یک زن کار چندان پسندیده ای نبود و من که یک دختر نوجوان بودم حتی از طرف خانواده ام هم تحت فشار قرار گرفتم طوری که آنها مدتی با من قطع رابطه کردند. اما وقتی دیدند که من هم خانواده ام را نگه داشتم و هم در کارم موفقم از موضعشان کوتاه آمدند. تمام سال هایی که من کار می کردم مرحوم ریاحی روی کارهایم نظارت می کرد و من به او اطمینان کامل داشتم که البته نتیجه اش را هم دیدم».
همه عیدهایم خاطره است
شهلا ریاحی تا زمانی که همسرش در قید حیات بود همه روزهایش را خاطره ساز می داند و می گوید: «بهترین خاطرات زندگی من از زمان آشنایی ام با همسرم آغاز شد و خاطراتمان تنها به عید و مناسبت های خاص خلاصه نشد».
وقتی سراغ دیگر اعضای خانواده شان را می گیرم دکتر ریاحی می گوید: «من و خواهرم پریچهر که سال هاست در خارج از کشور زندگی می کند تنها فرزندان خانم شهلا هستیم. من و همسرم و خواهرهای ایشان از معدود بستگانی هستیم که ایران زندگی می کنیم. البته سال ها پس از ازدواج مادر، مرحوم احمد قدکچیان هم با خواهر کوچک خانم شهلا ازدواج کرد و یک سینمایی دیگر به این خانواده اضافه شد. البته دیگر سخت گیری های قدیم وجود نداشت».
عروسی در دقیقه 90
سر میز شام، صحبت هایمان به خاطره عروسی دکتر ریاحی و همسرش رسید؛ داستانی جالب و شنیدنی و بسیار سرگرم کننده مانع شد که بفهمیم کی بشقابمان خالی شده. قصه از عروسی شروع شد که داشت به عقد شخص دیگری درمی آمد و دامادی که کمتر از یک هفته به کمک خانم شهلا همه چیز را رو به راه کرد و دخترخاله اش را به خانه بخت خودش برد. همان لحظه باخانم شهلا به سمت تابلوی خاطرات رفتیم و ایشان عکسی که شب عروسی پسرشان انداخته بودند را نشانم دادند. عکسی که بعد از آن متوجه شدم بانوی پیشکسوت سینما خود طراحی لباس هایش را برعهده داشت و خیاطی از آشنایان نزدیک ایده هایش را عملی می کرد.
.:: This Template By : web93.ir ::.