

1- آن را به سرعت از آب خرج کنید! ممکن است امری کاملا بدیهی باشد، اما هر چقدر سریع تر بتوانید گوشی خود را از منبع رطوبت دور کنید احتمال خراب شدن آن کم تر می شود.

2- وقتی گوشی شما از خطر دور شد، اولین کاری که باید انجام دهید این است که سیم کارت و هر تجهیزات دیگری که قابل برداشتن است، از گوشی جدا کنید. اگر باتری گوشی شما جدا می شود، آن را هم درآورید. با این کار از شوک الکتریکی جلوگیری می کنید.

3- گوشی و همه قطعات آن را با پارچه یا حوله تمیز خشک کنید. تا جایی که ممکن است از دستمال کاغذی استفاده نکنید، زیرا ممکن است در شکاف های گوشی گیر کند و جلوی کار کردن آن را بگیرد. از سشوار نیز استفاده نکنید، چون ممکن است آب را بیشتر به داخل گوشی فرو ببرد.

4- گوشی را یک شبانه روز در جایی گرم و خشک قرار دهید (مثلا نزدیک رادیاتور یا بخاری) یا آن را در یک کیسه برنج بگذارید یا دور آن حوله ای بپیچید تا رطوبت اضافی آن جذب شود.

5- وقتی همه این کارها را انجام دادید و گوشی شما خشک شد، اجزای گوشی را داخل آن قرار داده و امتحان کنید. اگر روشن شد، می توانید با آن کار کنید! یادتان باشد اگر گوشی شما دوباره کار کرد، اطمینان حاصل کنید که از تمام اطلاعاتی که نیاز دارید و می خواهید نگه دارید نسخه پشتیبان یا بک آپ تهیه کنید.

آنقدر که هرروز آن را به تعویق بیندازند و تا حد ممکن به دنبال راهی برای فرار از چنین موقعیتی باشند ولی قرار نیست بعد از هر خواستگاری ازدواج باشد. گاهی 2 فرد برای هم مناسب نیستند و باید هرچه زودتر رابطه را تمام کنند، این که چگونه باید به رابطه ای پایان داد و بعد از این پایان و جدایی چگونه همه چیز را فراموش کرد و دوباره به زندگی عادی برگشت سوال خیلی از جوان هاست. مسلما کار راحتی نیست ولی می توان با یک نگاه واقع بینانه و بدون آسیب روانی زیاد زندگی جدیدی را آغاز کرد.
همه چیز را نمی توان فراموش کرد
نباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش می آید که نمی توانیم خیلی از چیزها را فراموش کنیم به خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود.برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هرلحظه نسبت به خودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. اگر دقت کرده باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می کند یا در آینده و کمتر پیش می آید که ذهن به همان زمان حال فکر کند.
اما چگونه می توان ذهن را به زمان حال آورد؟ باید اول یاد بگیرید ذهن تان را ببینید و حواس تان باشد الان ذهن تان در کجاست؟ ذهن مثل کودکی بازیگوش مرتب بین گذشته و آینده گردش می کند، با آموختن روش های بدست گرفتن افسار ذهن می توانید مانع سفر آن به گذشته های نامطلوب شوید.
دستور ایست دهید
این روش را روش ایست ذهنی می نامم، یعنی لازم است خیلی محکم و مقتدر به ذهن تان ایست بدهید تا نتواند به هرکجا خواست برود. شاید برای همه ما پیش آمده باشد که هنگام تماشای تلویزیون یا در تاکسی یا... یک دفعه ذهن به سمت موضوعی در گذشته منحرف می شود و برای دقایقی یا ساعاتی یا حتی چند روز کنترل ذهن از دست می رود.
در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید که ذهن تان در حال سفر به گذشته است نمی توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواس تان باشد به محض این که ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می دهید و از پیشروی آن جلوگیری می کنید. می توانید به خود بگویید: «ساکت، دیگر نمی خواهم بیشتر فکر کنم! یاهیس» یا در ذهن مان روی این فکرها ضربدر بزنیم و جلوی آن ها را بگیریم.
چطور ذهن تان را خالی کنید
گاهی هم پیش می آید که ذهن ما آنقدر ازوقایع گذشته و اتفاقات پیش آمده پر است که انگار ظرف ذهن پرشده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می شود و نمی توان به موضوع دیگری فکر کرد.
ذهن تا حد معینی گنجایش دارد و باید به نوعی از افکار نامطلوب و دوست نداشتنی خالی شود. بهترین کار در این زمان نوشتن است، کافی است هرچه در ذهن دارید بدون هیچ گونه انتخابی روی کاغذ بیاورید و هیچ چیزی را جا نیندازید، باید کاملا بدون سانسور و صادقانه بنویسید تا ذهن کاملا تخلیه شود. بعد وقتی ذهن کاملا خالی شد، آن کاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.
از اول به جدایی هم فکر کنید
وقتی در مراحل آشنایی پیش از ازدواج یا دوران نامزدی هستید باید از ابتدا هر 2 باهم این توافق را داشته باشید که ممکن است این رابطه به دلایل مختلف از جمله تفاوت خانواده ها یا تفاهم نداشتن یا. . . به سرانجام نرسد.
در حقیقت بهتر است زوجین قبل از ازدواج با هم این موضوع را روشن کنند که قرار است مدتی را مثلا 6 ماه برای بدست آوردن شناخت باهم باشند تا تصمیم بگیرند که برای هم مناسب هستند یا نه! به همین دلیل از ابتدا به هم وابسته نشوید. علاوه بر این، برای پیشگیری از وابستگی از همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نکنید تا مبادا به فضای احساسی وارد شوید. هرچقدر بیشتر به شناخت رسیدید کم کم رابطه را بیشتر کرده و احساسات را وارد رابطه کنید.
اول شناخت، بعد احساسات
حواس تان باشد که برای پیشگیری از آسیب روحی در این مدت آشنایی مثلا 6 ماه باید شناخت تان جلوتر از احساس تان حرکت کند، اگر احساسات زودتر از شناخت پیش برود ممکن است زود به هم وابسته شوید و دیگر دل کندن به این آسانی ها نباشد ونتوان نه گفت.
در دوران نامزدی و آشنایی پیش از ازدواج همیشه این خطر وجود دارد که بین طرفین وابستگی به وجود بیاید. من همیشه به مراجعانم توصیه می کنم، دریچه های احساس تان را زود به روی هم باز نکنید و بعد از چند ماه کم کم از نظر احساس نزدیک شوید.
صادق باشید
اگر به هر دلیلی در دوران آشنایی قبل از ازدواج و نامزدی به این نتیجه رسیدید که به طرف مقابل نه بگویید، در این مواقع توصیه می کنیم حتما با طرف مقابل صادق باشید. بهتر است شما با یک خاطره خوب از هم جدا شوید، باید به این بلوغ برسید که حتما لازم نیست جدایی با دعوا و دلخوری و حرف های آزاردهنده و... باشد، می توان خیلی آرام و با آرامش از هم جدا شد به خصوص اگر همان اول به این توافق رسیده باشید و از ابتدا آگاه باشید که ممکن است از هم جدا شوید. در واقع هر کدام از شما حق دارید بدانید چرا این رابطه نباید ادامه پیدا کند و همچنین شما بتوانید با خود کنار بیایید.
توافق های بعد از جدایی
قبل از جدایی بهتر است با خاطره ای خوش با هم توافق هایی کنید، مثلا این که دیگر با هم تماس نگیرید یا اگر وسایلی ردوبدل یا هدیه شده به هم برگردانید تا هم دوباره خاطرات را یادآوری نکند و هم دیگر بهانه ای برای تماس مجدد نداشته باشید. یعنی از همان ابتدا همه چیزها را آرام آرام از خود جدا کنید.
با اقتدار «نه» بگویید
اگر در دوران آشنایی یا نامزدی وابستگی به وجود آمده باشد، جدایی مشکل می شود و حتی گاهی اتفاقات ناگواری مثل افسردگی و حتی خودکشی هم پیش می آید.
هنگام جدایی نباید تنها به فکر خود باشیم بلکه باید حواس مان به حال و هوای طرف مقابل هم باشد چون وقتی وارد رابطه ای می شویم دیگر تنها خودمان نیستیم بلکه مسئول طرف مقابل هم هستیم و نباید کاری کنیم که به او آسیبی برسد.
اگر قطع یک دفعه ای رابطه ممکن است به او آسیب برساند، در این جور مواقع پیشنهاد می شود به تدریج رابطه کم شود. مثلا اگر 3 روز در هفته با هم صحبت می کردید حال آن را به یک روز در هفته تبدیل کنید تا آرام آرام طرف مقابل برای جدایی آماده شود. حواس تان باشد در این مواقع از موضع قدرت وارد نشوید مبادا حرف های نابجا بزنید و احساس طرف مقابل را زیر سوال ببرید، مهم این است که شما هنگام جدایی رفتاری انسانی داشته باشید.
زمان و اقتدار به همراه هم کمک می کنند تا بتوانید وابستگی طرف مقابل را کم کنید. اگر او ببیندمرتب و مداوم و با اقتدار شما به او «نه» می گویید و او هر راهی را امتحان می کند ولی باز هم نه می شنود، کم کم کنار می آید که از شما دل ببرد.
3 ماه زمان نیاز دارید
وقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حرکت است، هنگام ایستادن یک خط ترمزی روی زمین به وجود می آید، رابطه نیز چنین است. بعد از پایان رابطه مدت زمانی طول می کشد که شرایط دوباره عادی شود. این زمان در درجه اول بستگی به میزان پذیرش شما دارد و بعد باتوجه به راه هایی که برای مدیریت ذهن تان انتخاب کرده اید می تواند این زمان طولانی تر یا کوتاه تر باشد.
معمولا 2 تا 3 ماه زمان می برد که فرد بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد، اصولا می گویند، تغییرات روانی بعد از 3 ماه خودش را نشان می دهد، البته این زمان در آدم های مختلف می تواند کمتر یا بیشتر باشد.
فردا سخت تر از امروز است
اگر در دوران آشنایی به شناختی از طرف مقابل رسیده اید و می دانید باید رابطه را قطع کنید ولی به دلیل وابستگی این کار برای تان راحت نیست با خود بیندیشید که اگر امروز این کار نکنید ممکن است یک ماه دیگر یا یک سال یا حتی 5 سال دیگر با وضعیت بدتری جدا شوید، پس هرچه زودتر این اتفاق بیفتد بهتر است.
باید این بلوغ را در خود به وجود بیاورید که خیلی اوقات اتفاقات زندگی مطابق خواسته شما پیش نخواهد رفت و زمان هایی نمی توانید به خواسته های تان برسید. اگر چنین تحملی را در خود به وجود بیاورید و از همان اول به خود بقبولانید که ممکن است در پایان آشنایی از هم جدا شوید دیگر از جدایی ضربه سنگینی نخواهید خورد.
بنابراین برای جدایی باید اول در ذهن تان تصور کنید که اگر امروز جدا نشوید سال دیگر جدایی برای تان دشوارتر نخواهد بود؟ بعد باید سعی کنید جلوی خودتان را بگیرد و مشغول کارها و فعالیت هایی شوید که کامل ذهن شما را به خود مشغول می کند.
انرژی تان را تخلیه کنید
اگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ کاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد. تمام ذهن شما آدمی است که او را ترک کرده اید و مدام در وسوسه زنگ زدن و ارتباط با او هستید، پس باید خودتان را مشغول کرده و دورتان را شلوغ کنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستان تان قرار دهید، به کارها و فعالیت های موردعلاقه تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگر ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است که به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش کردن، علاقه های شخصی، سفر و. . . منحرف کنید، گرچه ممکن است صددر صد فراموش نکنید اما مسلما احساس بهتری پیدا خواهید کرد.
از یک رابطه وارد رابطه نامزدی جدید نشوید
گاهی پیش می آید بعد از جدایی از نامزدی قبلی بلافاصله موقعیت ازدواج دیگری پیش می آید. آیا در چنین مواقعی ازدواج می تواند به فراموشی نامزد قبلی کمک کند؟ مثلا فرض کنید در رابطه قبلی نامزدتان احترام چندانی برای شما قائل نبود، حالا در رابطه جدید شما به محض دیدن کوچک ترین احترامی جذب می شوید و به فاکتورهای دیگر توجه ای نمی کنید و تنها نداشته های رابطه قبلی را در رابطه جدید جست وجو می کنید.
حواس تان باشد شما نباید از رابطه قبلی فرار کنید و تنها منتظر باشید بدون فکر به فرد دیگری وابسته شوید. به همین دلیل پیشنهاد می کنیم بعد از قطع رابطه نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نکنید، بهتر است کمی صبر کنید تا خودتان را پیدا کنید و بعد در یک رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به وجود می آید که می تواند برای تان سنگین تمام شود.
با کسی حرف بزنید
گاهی بعد از جدایی آنقدر فرد تحت فشار قرار می گیرد که بد نیست با یک مشاور صحبت کند چون شاید مشاور بتواند به او کمک کند تا از فضای وابستگی بیرون بیاید چون گاهی مشاور به تحلیل هایی از دوران کودکی و شخصیت فرد می رسد که می تواند بسیار کمک کننده باشد، از طرف دیگر فضای حمایتی جلسات مشاوره می تواند کمک بیشتری هم بکند اما اگر هم فرد چندان تمایل ندارد از یک مشاور کمک بگیرد می تواند احساساتش را با یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده یا. . . در میان بگذارد همین بیان احساسات و گفت وگو می تواند بسیار کمک کننده باشد و همچنین خود حرف زدن می تواند بسیاری از استرس ها و فشارها را از بین ببرد.
البته خودتان درذهن تان باید به این پذیرش رسیده باشید که قطع این رابطه به نفع تان بوده است، در این حالت دیگران نیز با حمایت شان به شما کمک بیشتری می کنند.
به دنبال تغییر باشید
بعد از جدایی هرگونه تغییر محیطی می تواند به شما کمک کند، مثلا سفر یا خرید وسیله ای تازه یا... مثلا اگر از مدت ها پیش می خواستید میز تازه ای برای خود بخرید، حالا همان خرید می تواند کمک کننده باشد.
به سراغ کارهایی بروید که مدت هاست انجام نداده اید و انجام آن ها می تواند حس های جدیدی را در شما ایجاد کند، مثلا می توانید به سراغ کلاس های موسیقی یا سازی که مدت هاست آن را دوست دارید بروید یا آموختن یک زبان تازه یا... بروید تا حسابی مشغول شوید. در واقع به دنبال فعالیت جدیدی باشید که تا به حال به آن نپرداخته اید و می تواند بسیاری از انرژی های تان را تخلیه کند و دیگر فرصت نکنید به چیزی فکر کنید.
نگران حرف مردم نباشید
متاسفانه آدم ها متوجه نیستند که وقتی به حرف دیگران اهمیت زیادی می دهند در واقع خود را تبدیل به عروسکی می کنند که نخ هایش در دست دیگران است، چون باید خود را شبیه حرف دیگران کنند.
ما یک بار بیشتر به دنیا نمی آییم و فرصت کمی هم در اختیار داریم، در این فرصت کوتاه قرار نیست طبق گفته دیگران زندگی کنیم چون در این صورت مسلما زندگی خود را باخته ایم. آدم هایی که از کمبود خودباوری و اعتماد به نفس رنج می برند و تایید درونی ندارند معمولا در بیرون و در حرف های دیگران به دنبال تایید هستند و منتظرند تا ببینند دیگران چه چیزی می گویند تا عمل کنند.
اگر بتوانید خودتان تایید را به خود بدهید دیگر نیازی به حرف دیگران ندارید. فرض کنید در دوران نامزدی به دلیل حرف مردم از طرف تان جدا نشدید ولی بعد از 10 سال دچار مشکلات زیادی شدید اما در این موقعیت شما تنهای تنها هستید و هیچ کدام از آن هایی که قبلا شما به دلیل حرف های شان جدا نشدید حالا حمایت تان نمی کنند و شما در اوج مسائل و مشکلات تان تنها مانده اید.
باید بدانید مردم حرف های زیاد می زنند و شما باید فقط به حرف های خودتان گوش کنید، شما باید جایی در زندگی تان تصمیم بگیرید که فقط خودتان باشید؛ بدون نقاب، بدون فیلم بازی کردن و... .
1doost.com
سیدعماد حسینی در گفتگو با همشهری آنلاین با بیان این مطلب از مطرح شدن پیشنهاد ثابت ماندن قیمت بنزین در نشست های آتی کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی خبر داد و گفت: از آنجا که در ابتدای اجرای قانون هدفمندی یارانه ها ، شیب تندی برای افزایش قیمت بنزین برداشته شد بنابراین در سال 91 نباید افزایشی در قیمت بنزین داشته باشیم.
عضو کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی در توضیح بیشتر گفت: با توجه به اینکه نرخ بنزین به اندازه سه فاز هدفمندی یارانه ها افزایش داشته، کمیسیون تلفیق برای بنزین سقف تعیین می کند و اجازه افزایش قیمت بنزین را صادر نخواهد کرد.
حسینی با بیان اینکه دولت در اجرای مرحله دوم قانون هدفمند کردن یارانه ها مجاز به افزایش 20 درصدی قیمت حامل های انرژی بوده است به همشهری آنلاین گفت: با توجه به اینکه از همان ابتدای افزایش قیمت بنزین، نرخ بنزین به اندازه سه فاز هدفمندی یارانه ها افزایش داشته است لذا در اجرای مرحله دوم هدفمندی، هر گونه افزایش قیمتی خلاف قانون هدفمندی است و قانون را نقض می کند.
وی خاطرنشان کرد: اگر قرار بر این است که قانون پیاده شود بنزین در سال 91 نباید افزایش قیمت داشته باشد. اگر هم کمیسیون تلفیق بخواهد افزایش قیمتی برای بنزین در سال 91 متصور باشد، افزایش قیمت بیشتر از 20 درصد قابل تصور نیست.
پیشانی بلند :
تیره کردن خط رویش مو
پیشانی کوتاه :
روشن کردن تمامی پیشانی٬های لایت خط رویش مو
پیشانی پهن :
تیره کردن گیجگاه
پیشانی باریک :
روشن کردن گیجگاه
گیجگاه فرو رفته :
روشن نمودن فرو رفتگیها
چانه مربعی :
شکل تیره زوایای آرواره چانه برجسته تیره کردن تمامی چانه
چانه بلند :
تیره کردن یک سوم تحتانی
چانه کوتاه :
روشن کردن یک سوم تحتانی چانه کوچک روشن کردن تمامی چانه
وجود چین اضافی :
تیره کردن بافت اضافی
گونه های گرد :
تیره کردن تمام گونه
صورت پهن :
تیره کردن قسمت داخلی فضای زیر گیجگاهی
صورت باریک :
تیره کردن قسمت خارجی فضای زیر گیجگاهی
گونه های صاف :
های لایت گونه (زایگوما) و تیره کردن فضای زیر گیجگاهی
چروکها :
های لایت عمق چین ها

اگر از جمله کسانی هستید که علاقهای به بیدار شدن سرصبح یا به عبارتی سحرخیزی ندارید، بهتر است این مطلب را بخوانید.
خندیدن به آنها که مدام ادعا میکنند عادت سحرخیزی آنها را موفقتر کرده است، آسان است. اما به نظر میرسد سحرخیزی میتواند مزایای روانشناختی خاصی داشته باشد. البته هنوز مشخص نیست که سحرخیزی شما را خوشبین میکند یا خوشبینی سبب میشود صبحها زودتر برخیزید. پژوهشگران با شواهدی روانشناختی، از راه و روش زندگی صبحگاهی دفاع میکنند.
ورزش صبحگاهی، پیش از صبحانه، ۲۰ درصد بیشتر از ورزش عصرگاهی چربی میسوزاند. این عادت مزایای دیگری نیز با خود دارد؛ مثلا صبحها زمان بیشتری دارید تا صبحانهای مناسب بخورید یا میتوانید به نظافت شخصی بپردازید و در نتیجه عصرها زمان آرامتری داشته باشید. وقتی با حالی خوب برمیخیزید، این حال خوب تا زمان خواب حفظ میشود.
باز گذاشتن پردهها، سبب میشود صبحها نور خورشید به درون اتاق راه یابد و بهتدریج ساعت بدن را بدون تلاشی از جانب ما، دوباره تنظیم کند. نگاهی به نکاتی که در زیر آمده است بیندازید. عملی کردن و اعمال آنها به برنامهی روزانهتان آسان است، اما نتایجی بزرگ به ارمغان خواهد آورد.
سحرخیزی بدین معنا است که شما زمان بیشتری دارید تا کارهایتان را بدون استرس انجام دهید. در اینجا، ۶ مزیت علمی آورده شده است.
یک صبحانهی خوب میتواند:
سحرخیزی تأثیرات منفی تمایل به خواب را که بر اساس پژوهشها تا دو ساعت یا حتی بیشتر نیز طول میکشد، از بین میبرد. بنابراین عملکرد حافظه، زمان واکنش، توانایی انجام عملیات اساسی ریاضی، هوشیاری و توجه را افزایش میدهد.
بر اساس پژوهشهای صورت گرفته، افراد سحرخیز بیشتر بر مشکلات فائق میآیند و آنها را حل میکنند.
متون علمی بیان میکنند که اصطلاحا «چکاوکها» از «جغدها» خوشحالتر هستند.
چکاوکها (سحرخیزها): فعالیتهای صبحگاهی را برنامهریزی میکنند و سلامت ذهنی بهتر و شخصیت پایدارتری دارند.
جغدها (شببیدارها): صبحها دیر برمیخیزند و شبها فعالیت میکنند. آنها استعداد بیشتری برای افسردگی و استفاده از الکل و محرک دارند. احتمالا استرس زیاد و سلامت عمومی کمتری دارند.
در یک نظرسنجی، افراد سحرخیز عباراتی نظیر «من زمانی را صرف مشخص کردن اهداف بلندمدت برای خودم میکنم» و «من احساس میکنم میتوانم هر کاری را انجام دهم» بیشتر بیان میکنند.
پژوهشگران دریافتند افرادی که صبحها زود برمیخیزند و با شکم خالی ورزش میکنند، ۲۰ درصد بیشتر چربی میسوزانند و علاوه بر این اندورفین آزادشده برای شروع روز حال خوبی به آنها میبخشد.
کرونوتایپ شما (اینکه انسان سحرخیز یا شببیداری هستید) تنها ۵۰ درصد ارثی است و ۵۰ درصد دیگر آن با تلاش قابل تنظیم است. فارغ از آنچه ژنهای شما میگویند، ۱۱ روش زیر به شما کمک میکنند صبحها راحتتر برخیزید.
پژوهشها نشان میدهند: نوشیدن آب افراد را هوشیارتر میکند.
نکته: دو لیوان آب کنار تخت خود بگذارید. میتوانید یکی را در طول شب بنوشید و دیگری را صبح هنگام بیدار شدن.
پژوهشها نشان میدهند: کار کردن با تکنولوژیهایی مانند تلفن همراه پیش از خواب، مغز شما را وادار میکند کورتیزول یا همان هورمون استرس، ترشح کند و مانع از خوابیدن شما شود.
نکته: تلفن همراه خود را یک ساعت پیش از خواب خاموش کنید یا حداقل اتصال وایفای آن را قطع کنید تا راحتتر بخوابید و صبح نیز زودتر بیدار شوید.
پژوهشها نشان میدهند: قرارگیری کوتاهمدت در معرض نور آفتاب، باعث تغییر ساعت درونی بدن شما میشود. برخاستن با خورشید به شما کمک میکند بهراحتی با چرخهی روشنایی-تاریکی هماهنگ شوید.
نکته: پردهها را در شبها باز بگذارید و در طول روز حتما به اندازهی کافی در معرض نور خورشید قرار بگیرید.
پژوهشها نشان میدهند: شبیهسازهای سپیدهدم هوشیاری افرادی که با برخاستن در تاریکی مشکل دارند، افزایش میدهد.
نکته: شبیهساز سحرگاه خود را بهگونهای تنظیم کنید که ۳۰ دقیقه پیش از زمان موردنظرتان برای برخاستن به کار بیفتد.
پژوهشها نشان میدهند: سیبها ۱۳ گرم شکر طبیعی شامل گلوکز و ساکارز دارند که باعث میشود سیب جانشینی سالمتر برای کافئین باشد.
نکته: سیبی در کنار تخت خود قرار دهید و پس از برخاستن نوش جان کنید.
پژوهشها نشان میدهند: برخاستن در نقطهی مناسبی از چرخهی خواب (تناوب REM و Non-REM) آرامش بیشتری به شما میبخشد تا آن که چرخه به هم بخورد.
نکته: از اپلیکیشنی نظیر (Sleep Time) استفاده کنید تا چرخهی خواب شما را ردیابی و تنظیم کند.
پژوهشها نشان میدهند: دمای بدن ما، چند ساعت پیش از بیدار شدن به کمترین میزان خود میرسد. بنیاد ملی خواب بیان میکند که ورزش کردن پس از بیدار شدن میتواند به شادابتر شدن شما کمک کند.
نکته: یک پیادهروی سریع پیش از صبحانه میتواند به تنظیم چرخهی ۲۴ ساعتهی بدنتان نیز کمک کند.
پژوهشها نشان میدهند: تعیین اهداف، انگیزه را بیشتر میکند و تغییرات کوچک راحتتر قابل دستیابیاند.
نکته: زمان خواب خود را هر روز ۵ دقیقه عقبتر ببرید.
پژوهشها نشان میدهند: نور آبی بهطور جدی میزان هورمون ملاتونین را که برای تنظیم ساعت بدن لازم است، سرکوب میکند.
نکته: نور اتاق خواب خود را ازهالوژن یا CFB به حبابهای رشتهای تغییر دهید و از یک آباژور قرمزرنگ برای تغییر ترکیب نور استفاده کنید.
پژوهشها نشان میدهند: فشردن دکمهی اسنوز و خوابیدن دوباره بدین معنی است که کاری میکنید تا مغز شما چرخهی خواب را دوباره آغاز کند.
نکته: اگر از آلارم استفاده میکنید، آن را در سمت دیگر اتاق قرار دهید تا برای خاموش کردنش مجبور شوید از جا برخیزید.
پژوهشها نشان میدهند: کسانی که به طبیعت میروند و فقط در معرض نور طبیعی هستند، الگوهای خوابشان به حالت عادی بازمیگردد و تقریبا یک ساعت زودتر برمیخیزند.
نکته: گرچه این روش، برای زندگی روزانه مناسب نیست، اما یک کمپ یکهفتهای پس از یک دوره بههمریختگی، ساعت بدنتان را تنظیم میکند.
گرچه تصمیم به سحرخیزی خوب است، اما پژوهشها به شما بسیار بیشتر کمک میکنند تا صبحها زودتر برخیزید و کامروا باشید! با این همه باید توجه داشته باشید که سحرخیز بودن یا شبخیز بودن افراد بسته به ساعت درونی هر شخص، متفاوت است و در صورتی که از برنامهی خواب خود رضایت کافی دارید، لزومی بر تغییر آن وجود ندارد.

آیا به سن ازدواج تان فکر میکنید؟ چگونه میتوانید بفهمید آیا زندگی مشترکتان دوام خواهدداشت یا نه؟ شما میتوانید فهرستی طولانی از قابلیتها را ارزیابی کنید- یا فقط سنتان را در نظر بگیرید. سن شما هنگام ازدواج میتواند بهطور شگفتانگیزی میزان خطر طلاق را آشکار کند، البته نه به روشی که کارشناسان قبلا فکر میکردند.
از دیرباز این تصور وجود دارد که کسانی که دیرتر ازدواج میکنند زندگی باثباتتری دارند. براساس این نوع تفکر، نوجوانی پرخطرترین سن ازدواج است، و بیشتر از همیشه نشان از طلاق در آینده دارد. منطقی به نظر میرسد، اینطور نیست؟ اگر جوان باشید، احتمالا از نظر مالی دچار کمبود، و از آیندهی حرفهایتان نامطمئن هستید، احتمالا از سوی خانواده، دوستان، کار و مدرسه تحت فشارهای مربوط به سن و سال هستید. تازه، حتی مغزتان هنوز کاملا رشد نکردهاست. از همهی اینها گذشته، بسیاری از نوجوانها برای پشت سر گذاشتن چالشهای رابطه، بیتجربه هستند. وقتی خیلی جوان هستید، ازدواج خیلی دشوار است.
روندهای آماری حاکی از آن است که بهتر است چند سال صبر کنید: احتمال طلاق برای کسانی که هنگام ازدواج ۲۵ ساله هستند، در مقایسه با کسانی که در ۲۰ سالگی ازدواج میکنند، ۵۰ درصد کمتر است. تاکنون این کاهش چشمگیر به عنوان آغاز یک روند نزولی مشاهده است که در دههی ۲۰ و ۳۰ سالگی و بعد از آن، همچنان ادامه مییابد، هرچند با سرعتی به نسبت پایینتر.
همچنین این ایده که ازدواج در سن بالاتر کمتر نشان از طلاق در آینده دارد، نیز منطقی به نظر میرسد: این احتمال وجود دارد که زوجها از نظر مالی باثباتتر هستند، از خودشان و اهدافشان درک روشنتری دارند، و برای قرارهای آشنایی وقت کافی گذاشتهاند تا بفهمند واقعا چه میخواهند.
اکنون چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟
یک پژوهشگر اجتماعی به نام نیکلاس ولفینگر یک واقعیت تکاندهندهی جدید را کشف کردهاست: تحلیل اخیر او از دادههای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ مربوط به نظرسنجی ملی رشد خانواده آشکار میکند ازدواج بعد از اواسط دههی ۳۰ سالگی در واقع پرخطرتر از ازدواج در اواخر دههی ۲۰ سالگی است- و ظاهرا بهترین سن ازدواج بین ۲۸ و ۳۲ سالگی است. قبل از آن محدودهی سنی، نرخ طلاق همچنان در حال کاهش است؛ بعد از این برهه دوباره بالا میرود.
مجلهی اسلیت این یافتههای جدید را “نظریهی گلدیلاک ازدواج” مینامد. آیا میخواهید خیلی زود ازدواج کنید؟ نرخ طلاق بالاتر است. آیا میخواهید خیلی دیر ازدواج کنید؟ در اوضاعی مشابه هستید (شاید وخامتش کمی کمتر باشد.)
چرا اینگونه است؟ ولفینگر نمیتواند با اطمینان بگوید. اما تا آنجا که این الگو نشان میدهد، او تایید میکند “وجود این الگو انکار ناپذیر است.” وقتی این یافتهها را با استفاده از دادههای ۲۰۱۱-۲۰۱۴ نظرسنجی ملی رشد خانواده تکرار کرد، همان روند پدیدار شد. بعد از ۵ سال زندگی مشترک، خطر طلاق در زوجهایی که در نوجوانی ازدواج کردهاند ۳۸ درصد است؛ میزان خطر برای کسانی که در اوایل دههی ۲۰ سالگی ازدواج کردهاند نیز بالا است (۲۷ درصد)، اما بعد از آن این خطر کاهشی چشمگیر دارد، و در میان زوجهایی که بین ۲۵ تا ۲۹ سالگی ازدواج کردهاند ۱۴ درصد، و کسانی که بین ۳۰ تا ۳۴ سالگی ازدواج کردهاند، ۱۰ درصد است. هرچند، بار دیگر یادآوری میکنم، زوجهایی که در اواسطه دههی ۳۰ سالگی ازدواج کردهاند شاهد بالا رفتن خطر طلاق بودهاند: خطر طلاق در طول ۵ سال اول زندگی مشترک برای زوجهایی که در ۳۵ سالگی به بالا برای نخستین بار ازدواج کردهاند، ۱۷ درصد است.
ولفینگر انواع متغیرهای مربوط به گروههای سنی را کنترل کرد و باز هم شواهدی پیدا کرد که در دنیای امروز، ازدواج قبل از اواسط دههی ۲۰ سالگی یا بعد از اواسط دههی ۳۰ سالگی با نرخ طلاق بالاتری همراه است. او گمان میکند بخشی از این واقعیت جدید به واسطهی این موضوع که زوجها خودشان انتخاب میکنند، قابل توضیح است: آدمهایی که تا اواسط دههی ۳۰ سالگیشان برای ازدواج صبر میکنند، عموما امروز به دلیل عدم ثبات مالی ازدواج نمیکنند- که معمولا تا اوایل دههی ۳۰ سالگی این ثبات بهدست میآید- و ممکن است درحالحاضر واقعا کمتر مستعد ازدواج موفق باشند. و شاید گزینههایی مانند همخانه بودن بدون ازدواج، باعث کم شدن تعداد آدمهای ۳۰ ساله به بالا شدهاست که واجد شرایط ازدواج هستند، کسانی که در رابطههای مبتنی بر تعهد موفق خواهندبود. گمان ولفینگر بدون استثنا نیست، اما ممکن است بازتابدهندهی روندی در میان گروهی از افراد باشد که نخستین ازدواجشان بعد از ۳۵ سالگی اتفاق میافتد.
.:: This Template By : web93.ir ::.