این رستوران به نام مروارید در نزدیکی یکی از جزیره های مالدیو در اقیانویس هند واقع است.
هزینه سرو غذا در این رستوران حدود ۱۲۰ دلار برای دو نفر است. این رستوران تنها گنجایش ۱۴ نفر مشتری دارد و تنها با رزرو قبلی، مشتری می پذیرد.

آهنگ زیبای باران عشق هشت قطعه میباشد که دریک فایل rar دراختیار شما قرار میگیرد.
حجم:۵۴M

فضیلت دعای معراج
دعایی است که شان آن بسیاربزرگ است و خیلی عظیم می باشد.راوی حضرت علی از نبی اکرم:وقتی به آسمان رفتم در شب معراج هفتاد هزار حجاب را طی کردم تا رسیدم به حجاب قدرت در آن نوشته شده این دعا با نور جبرئیل عرض کرد:یا محمد این دعا را برای کسی غیر از مومنین از امت خودت تعلیم ندهی چون که هر که این دعا را بخواند در های آسمان بر روی ایشان باز می شود و خداوند نظر رحمتش را شامل آن شخص می کند که هم و غم او را برطرف می کند و هر گرفتاری که دارد خدا بر طرف سازد و…
متن دعای معراج
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّد وَ آل مَُحَمّد
یا سَیِّدُ یا سَنَدُ یا صَمَدُ یا مَن لََََهُ المُستَنَدُ اِجعَل لی فَرَجَاً وَ مَخرَجَاً مِمِّا انَا فیهِ وَاَکفِنی فیهِ وَ اَعُوذُ بِکَ بِسمِ الله التّاماتِ یا اللهُ یا اللهُ یا اللهُ یا رَحمانُ یا رَحمانُ یا رَحمانُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارِیُ یا اَوَّلُ یا اخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا مالِکُ یا قادِرُ یا واهِبُ یا وهّابُ یا تَوّابُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا غَفَورُ یا رَحیمُ یا غافِرُ یا شَکُورُ یا عالِمُ یا عادِلُ یا کریمُ یا رَحیمُ(یا حَلیم) یا وَدودُ یا غَفورُ یا رَئوفُ یا وِترُ یا مُغیثُ یا مُجیبُ یا َحبیبُ یا مُنیبُ یا رَقیبُ یا مُعیدُ یا حافِظُ یا قابضُ یا حَیُّ یا مالِکُ یا باعِثُ یا وارِثُ یا رَحیمُ (یا راحِمُ) یا فاتِحُ یا فارِجُ یا فاخِرُ یا مُعِزُّ یا مُذِلُّ یا مُعینُ یا مُبینُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا کفیلُ یا وَکیلُ یا دَلیلُ یا حَیُّ یا قَیُّوم یا جَبّارُ یا غَفّارُ یا حَنّانّ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا غُفرانُ یا بُرهانُ یا سُبحانُ یا مُستعانُ یا سُلطانُ یا اَمینُ یا مُومِنُ یا مُتَکَبِّرُ یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلِیُّ یا وَفِیُّ یا زَکِیُّ یا قوِیُّ یا غَنِیُّ یا مُحِقُّ یا مُعطی یا اخِرُ یا اَحسَنَ الخالِقینَ یا خَیرَ الرّازِقینَ یا خَیرَ الغافِرینَ یا خَیرَ المُحسِنینَ یا خَیرَ النّاصِرینَ یا اَرحَمَ الرَّاحِمینَ یا نُورَ السَماواتِ و الاَرضِ یا هادِیَ المُضِلّینَ یا دَلیلَ المُتحَیِّرینَ یا خالِقَ کُلَّ شَیﺀٍ یا فاطِرَ السَماواتِ وَ الاَرض ِ یا هادِیَ المُظِلّینَ یا مُفتِحَ الابوابِ یا مُسَبِّبَ الاَسبابِ یا رَفیعِ الدَّرَجاتِ یا مُجیبَ الدَّعَواتِ یا وَلِیَّ الحَسَناتِ یا غافِرَ الخَطیئاتِ یا مُحیِیَ الاَمواتِ یا ضاعِفَ الحِسَناتِ یا دافِعَ البَلیّاتِ
اَللّهُمَ احفظ صاحِبَ هذا الدُّعا مِن الطاعُونِ و الزَّلزَّلَةِ و الفُجاَةِ و الوَبا وَ مِن شرِّ السُّلطانِ الجابرِوَ شرِّ العَینِ السُّوﺀِ وَ مِن شرِّ الاَ عداﺀِ وَمِن شرِّ الجِنَّ وَ الاِ نسِ بِحَقِّ لا اِلهَ اِلاًّهُوَ الحَیُّ القیُّومُ بحَقِّ کهیعص وَ بحَقِّ حمعسق وَ بحَقِّ مُحَمَّدِ المُصطفی وَ بحَقِّ عَلِیٍّ المُرتضی وَ الاَ ئِمَةِ الهُدی وَ بحَقِّ اللِّوحِ وَ القلم وَ الکُرسِیِّ وَ العَرشِ وَ بحَقِّ فسَیَکفیکهُمُ اللهُ وَ هُو السَّمیعُ العَلیمُ اَللّهُمَ اَحفظ صاحِبَ هذا الدُّعاﺀِ مِن شرِّ کُلِّ ذِی شرِّ وَ مِن شرِّ طارِقِ الَّیلِ وَ النَّهارِ وَ مَِن شرِّ والِدٍ وَ ما وَلد وَ مِن شرِّ ما یَلِجُ فِی الاَرضِ وَ ما یَخرُجُ مِنها وَ هُو الغَفُورُ الرَّحیمُ اَللّهُمَ اَحفظ صاحِبَ هذا الدُّعاﺀ مِن شرِّ الاَعدَاءِ وَ مِن شَرِّ جَمیعِ المِحنهِ و الدَاء وَ مِن شرِّ النَفَّاثَاتِ فِی العُقدِ وَ مِن شرِّ حاسِدٍ اِذا حَسَد یا رَبِّ بعِزِّ عِزَِّتِکَ وَ القهرِ بلطفِکَ وَ الرَّحمَة رَحمَتِکَ یا وَاهِبَ العَطایا یا دافِعَ البَلا یا یا غافِرَ الخَطایا یا سَتارَ العیُوُبِ یا نُور الغُیُوبِ یا نُور القلُوبِ یا حَبیبَ القلُوبِ یا قاضِیَ الحاجاتِ یا رَحمانِ الدُّنیا وَ الا خِرَةِ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ بحَقِّ اِلَی اللهِ تصیرُ الاُمُوُر اَللّهُمَ اَستودِعُکَ نَفسی وَ روحی وَ مالی وَ اَولادی وَجَمیعَ ما اَنعَمتَ عَلیَّ فِی الدّینِ وَ الدُنیا وَ الا خِرَة ِاِنَّهُ لا یُضیعُ صانیکَ یَصُونُکَ وَ مَحفُوظُکَ وَ مَامُولُکَ وَلا یُجیرُنی اَحَدٌ مِنکَ وَلنْ اَجدَ مِن دُونِهِ مَلتحِداً اَللّهُمَ رَبَّنا ٰاتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَة وَ فِی الا خِرَةِ حَسَنَة وَ قِنٰا عَذٰابَ النّار وَ عَذابَ القَبرِ برَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلیٰ مُحَمَّدِ وَ الِهِ اَجْمَعینَ الطّاهِرینَ وَ الاَ ئِمَة المَعْصُومینَ وَ سَلَّم تسْلیماً کثیراً کثیراً .
اَللّهُمَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّد وَ آل مُححَمّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
ترجمه دعای معراج
به نام پروردگار و خالقی که بخشنده و پذیرنده توبه و بسیار مهربان به آدمیان است ای خدایی که سرور و بزرگ و فرمانروایی و ای خدایی که تکیه گاه و پشتیبان و روشن و واضحی و ای خدایی که فرمانروایی بی نیاز و بلند و والا مرتبه ای و ای خدایی که باید در همه کارها و مشکلات بر شما توکل و تکیه و اعتماد نمود بزرگواری و عنایت فرما و نجات و رهایی فرما و بزرگواری و محبت فرما و نجات و خارج فرما از همه مشکلات و بلاها و غم واندوه خارج فرما و از همه نعمتها به اندازه ای که صلاح می دانید عنایت فرما و باید در همه مصائب و سختیها بر شما پناهنده شد بنام شما که پروردگار و خداوند و خالق می باشید و تمام و کاملترین می باشید و ای خداوند که پروردگاری و ای خداوند که خالق بزرگی و ای خداوند که وصف و اندازه شما در وصف نیست و شما بی نهایت بزرگ و فرمانروایی ای خداوند بسیار بخشنده و ای خداوند بسیار مهربان و بخشایشگر و ای خداوند بسیار توبه پذیرنده و آرامش دهنده و ای خداوند مهربان و بسیار دلگرم کننده و ای خداوند آمرزنده و دل نواز و نیرو دهنده و ای خداوند که دارای نامهای بزرگ و آمرزنده می باشید و ای خداوندی که پدیدآورنده و سازنده می باشید و ای خداوندی که روزی و نعمت دهنده مخلوقات می باشید و ای خداوندی که آفریدگار و سازنده مخلوقات می باشید و ای خداوندی که از نخستین و همیشه بوده ای و ای خداوندی که تا ابد و آخر و پایان همه هستی شمایی و ای خداوندی که پدیدار کننده و آشکار کننده همه اسرار می باشید و ای خداوندی که پوشنده و پنهان کننده درون هر اسراری می باشید و ای خداوندی که تمام ملک هستی از ذات شما پدیدار شده و ای خداوندی که توانا و بر هر امری فرمانروائی و ای خداوندی که بخشنده ترین می باشید و ای خداوندی که بسیار بخشنده و صاحب اعطا می باشید و ای خداوندی که بسیار با گذشت و بسیار توبه پذیر می باشید و ای خداوندی که دانشمندترین و خردمندترین فرمانروایان می باشید و ای خداوندی که به هر صدایی و هر ندایی شنوایی و ای خداوندی که به هر امری آگاه و دانا و به هر رمزی بینا و بصیری و ای خداوندی که آمرزنده ترین به گناهان خلق می باشید و ای خداوندی که باعث آرامش قلب مقربین و خداپرستان می باشید و ای خداوندی که بخشنده و آمرزنده بزرگترین گناهان می باشید و ای خداوندی که نشانه های نعمت و رفاه شما آشکار است و ای خداوندی که دانشمند بر هر دانشی و علمی و ای خداوندی که انصاف و دادگری فقط نزد شماست و ای خداوندی که سخاوتمندترین و نیکوترین صفات نزد شماست و ای خداوندی که بسیار بردبار و شکیبایی به گناهان و اشتباهات بندگانت و ای خداوندی که بسیار دوستدار و محبوب قلبهای با اخلاص می باشد و ای خداوندی که بخشاینده ترین بخشایندگانی و ای خداوندی که بسیار مهربان و با گذشت به خلقی و ای خداوندی که یکتایی و بی همتایی و ای خداوندی که تنها شمایی فریادرس در همه امور و ای خداوندی که یگانه اجابت کننده دعاها می باشید و ای خداوندی که تنها دوست ومحبوب قلبهای مخلصان می باشید و ای خداوندی که باران رحمتت را فراوان در بهاران زیباتر بر بندگان فرو می فرستی و ای خداوندی که هیچ قدرتی رقابت با شما را ندارد و از آن عاجز است و ای خداوندی که به همه رمز و رموز آفرینش کاردان و دانایی و ای خداوندی که نگهبان و روشن کنندة راه عارفانی و ای خداوندی که بر هر نیروی آشکار و غیب چیره شونده ای و ای خداوندی که زنده و پاینده و ابدی و جاودان می باشید و ای خداوندی که همة کائنات متعلق به ذات کبریائی شماست و ای خداوندی که یکتایی شما انگیزه خلق جهان هستی شد و ای خداوندی که پس از فنای هر چیز تنها صاحب مقتدر مُلک وجودی و ای خداوندی که بخشایش و رحمت زیبنده و شایسته مقام شماست و ای خداوندی که گشاینده درهای توبه بر روی خلق گنه کاری و ای خداوندی که باز کنندة درهای رحمت بر روی خلق نا امیدی و ای خداوندی که شکوه و عظمت شایسته مقام والا مرتبه شماست و ای خداوندی که عزّت و آبروی اهل یقین از لطف بی انتهای شماست و ای خداوندی که ذلیل و خوارو پَست کنندة مُکذبینی و ای خداوندی که تنها یاری رسان و یاری دهنده اهل ذکری و ای خداوندی که بزرگی و عظمت شما بر همه خلق آشکار است و ای خداوندی که صاحب شکوه و عظمت و بزرگواری می باشید و ای خداوندی که صاحب همه زیبایی های خلقت و آفرینش می باشید و ای خداوندی که صاحب ضمانت و سایه کفالت شما بر سر خلق جلوه گر است و ای خداوندی که یگانه پشتیبان و حمایت کننده فرستادگان خود به خلقی و ای خداوندی که رهنمای راه حق و حجت می باشید بر مؤمنین و ای خداوندی که همیشگی و فناناپذیر می باشید و ای خداوندی که پاینده و ابدی و شکوه و جلالت همیشگی است و ای خداوندی که توانایی بر توانگران و پادشاهی بر ملک هستی و ای خداوندی که بسیار با گذشت و آمرزنده ای به گناهکاران و ای خداوندی که شکوه و لطف و مهربانی شما بی انتهاست و ای خداوندی که بر بندگانت بسیار لطف و احسان می نمایی و ای خداوندی که عادلترین فرمانروایی به کردار نیک و بد بندگانت و ای خداوندی که با گذشت و بخشنده ای و ای خداوندی که نشانه های وجودت بر هر ذره از خلقت آشکار است و ای خداوندی که پاکی و لطافت از ذات مقدس شماست و ای خداوندی که کمک دهنده ایمان آورندگان می باشید و ای خداوندی که قدرتمند و بزرگ و بر هر نیرویی تسلط یافته ای و ای خداوندی که وفادار به قول خود و قابل اعتمادی و ای خداوندی که بزرگترین ایمان دهنده و نیرودهنده به قلب خالصانی و ای خداوندی که توانا و بر هر نیروی قوی چیره وغالبی و ای خداوندی که نشانه های نعمت و رفاه شما آشکار است و ای خداوندی که شریف و ارجمندی و بر قلب عارفان می تابید و ای خداوندی که والامقام و بزرگوار و بلندمرتبه و نیرومندی و ای خداوندی که متعهد و وفادار به دعای بندگان خاص و عامی و ای خداوندی که پاکیزه از هر عیب می باشید و ای خداوندی که استوار و توانائی و ای خداوندی که بی نیاز و توانگری و ای خداوندی که هر چیز را مرگ و فنا و پایان قرار دادی و ای خداوندی که بسیار بخشنده و عطا کننده روزی خلقی و ای خداوندی که پایان هر پایانی و زنده و پاینده ای و ای خداوندی که بهترین خلق کنندگان وجودی و ای خداوندی که بهترین روزی و نعمت دهنده مخلوقاتی و ای خداوندی که بهترین آمرزندگان و توبه پذیرنده خلقی و ای خداوندی که نیکی رسان و بخشاینده خلقی و ای خداوندی که بهترین پشتیبان و یاری کننده خلقی و ای خداوندی که بزرگترین رحمت و بخشش به خلقی و مهربانترین مهربانان می باشید و ای خداوندی که نور و روشنائی آسمانها و زمین و رحمت و برکت و نیروی دلگرم کننده ای و ای خداوندی که رهبر و هدایت کننده گمراهان عالمی و ای خداوندی که راهنما و حجت برای حیرت زدگانی و ای خداوندی که پدیدآورنده و آفریننده همه چیز می باشید و ای خداوندی که آفریننده و خالق آسمانها و زمین و مخلوقات درون آن می باشید و ای خداوندی که راهنما و رهبر و هدایت کننده گمراه شدگانی و ای خداوندی که گشاینده و بازکننده درهای نعمت و رحمتی و ای خداوندی که سبب ساز در همه مشکلات و مصائب و سختیهایی و ای خداوندی که بالابرنده درجات و مقام آدمیان نزد آدمیان و نزد ملکوتیان می باشید و ای خداوندی که اجابت و مستجاب کننده خواهش ها و نیازهای خلق می باشید و ای خداوندی که نهایت خوبیها و زیبائیها و پایان و نیکی رسان به خلق می باشید و ای خداوندی که بخشنده لغزشها و خطاهای خلقی و ای خداوندی که زنده کننده قلب عارفانی و زنده کننده مردگانی و ای خداوندی که چند برابر کننده نیکیها و خوبیهای خلق و هر نیکویی هستی و ای خداوندی که دفع کننده و دور کننده بدیها و زشتیهای خلقی.
| با کیفیت HDTV / با لینک مستقیم / از دست ندید |
![]()
نام فیلم : مردی با کاپشن بهاری
ژانر : مستند
کارگردان : بزرگمهر شرف الدین
محصول : BBC
زبان : فارسی
زمان : ۴۵ دقیقه
کیفیت : HDTV
فرمت : WEBM
حجم : ۳۰۰ MB
اطلاعات بیشتر : کلیک کنید
لینک دانلود : مستقیم و رایگان
خلاصه داستان :
محمود احمدی نژاد در هشت سال ریاست جمهوری اش به دنبال چه بود؟ چگونه سریع
به قدرت رسید و چرا اینقدر زود کنار گذاشته شد؟ مستند «مردی با کاپشن
بهاری» به کارگردانی بزرگمهر شرف الدین، نگاهی می کند به سیاست های مردی که
در دوران ریاست جمهوری اش، مشهورترین و جنجالی ترین چهره ایران در جهان
شد.
لینک مستقیم / لینک کمکی / لینک کمکی / لینک کمکی
عکس جالب دو بازیگر و هنرمند خوب ایرانی , بهنام تشکر و هومن برق نورد روی جدید مجله همشهری جوان / لورل و هاردی ایرانی
کوتاهترین داستان عشقی
روزی مردی از یک دختر پرسید:
آیا با من ازدواج میکنی؟
دختر جواب داد: نه
و از آن پس مرد شاد زیست، به ماهیگیری و شکار رفت، کلی گلف بازی کرد،تمام مسابقات فوتبال را دید و با هرکه دلش خواست رقصید.
اصالت بهتر است یا تربیت خانوادگی؟
روزی شاه عباس در اصفهان به خدمت عالم زمانه "شیخ بهائی" رسید پس از سلام و
احوالپرسی از شیخ پرسید: در برخورد با افراد اجتماع " اصالت ذاتیِ آنها
بهتر است یا تربیت خانوادگی شان؟
شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد
همان است ولی به نظر من "اصالت" ارجح است. و شاه بر خلاف او گفت : شک
نکنید که "تربیت" مهم تر است.
بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک
نتوانستند یکدیگر را قانع کنند. بناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را
به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند.
فردای آن روز هنگام غروب
شیخ به کاخ رسید بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن
کردند ولی چون چراغ و برقی نبود مهمانخانه سخت تاریک بود در این لحظه
پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و
آنجا را روشن کردند. در هنگام شام، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم
"تربیت" از "اصالت" مهم تر است ما این گربه های نااهل را اهل و رام کردیم
که این نتیجه اهمیت "تربیت" است.
شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند.
شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت: این چه حرفیست فردا مثل امروز و
امروز هم مثل دیروز! کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست و تمرین
یاد انجام می شود ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس
را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند.
لذا شیخ فکورانه به خانه
رفت. او وقتی از کاخ برگشت بی درنگ دست به کار شد چهار جوراب برداشت و
چهار موش در آن نهاد. فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان
و سفره همان و گربه های بازیگر همان. شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز
را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید زیر لب برای شیخ رجز می خواند که در این
زمان شیخ موشها را رها کرد. در آن هنگام هنگامه ای به پا شد یک گربه به
شرق دیگری به غرب آن یکی شمال و این یکی جنوب ...
این بار شیخ دستی
بر پشت شاه زد و گفت: شهریارا ! یادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است گرچه
"تربیت" هم بسیار مهم است ولی"اصالت" مهم تر. یادت باشد با "تربیت" می
توان گربه اهلی را رام و آرام كرد ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و
"اصالت" خود بر می گردد.
نجار زندگی
نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد تا اینکه یک روز او با صاحب کار خود موضوع را درمیان گذاشت.
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن، حالا او به استراحت نیاز
داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار
بازنشسته کنند.
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد.
سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد، از او
خواست تا به عنوان آخرین کار، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.
نجار در حالت رودربایستی، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود.
پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود. برای همین به
سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی، به ساختن خانه
مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت، کار را تمام کرد.
او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد. صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد.
زمان تحویل کلید، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار، یکه خورد و بسیار شرمنده شد.
در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود، لوازم و
مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای
ساخت آن بکار می برد. یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد.
این داستان ماست.
ما زندگیمان را میسازیم. هر روز میگذرد. گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که
میسازیم نداریم، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم
در همین ساخته ها زندگی کنیم.
اما اگر چنین تصوری داشته باشیم، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم.
فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم، دیگر ممکن نیست.
شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود.
یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود.
مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید.
حکایت وقت رسیدن مرگ
یه بنده خدا نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ...
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...
طرف یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعد ...
مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ...
اون مرد گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر ...
مرگ قبول کرد و اون مرد رفت شربت بیاره ...
توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ...
مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت ...
مرد وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد و نوشت آخر لیست
و منتظر شد تا مرگ بیدار شه ...
مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت!
بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم!
نتیجه اخلاقی : در همه حال منصفانه رفتار کنیم و بی جهت تلاش مذبوحانه نکنیم !
پیرمرد و بچه ها
یک پیرمرد بازنشسته خانه ی جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته
ی اول همه چیز به خوبی و خوشی گذشت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین
روز مدرسه پس از تعطیلی کلاس ها ۳ تا پسر بچه در خیابان راه افتادند و
در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند هر چیزی که در خیابان افتاده بود
شوت می کردند و سروصدای عجیبی به راه انداختند.
این کار هر روز
تکرار می شد و آسایش پیرمرد مختل شده بود. این بود که پیرمرد تصمیم گرفت
کاری بکند. روز بعد که مدرسه تعطیل شد دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا
کرد و به آنها گفت: بچه ها! شما خیلی بامزه هستید از اینکه می بینم اینقدر
بانشاط هستید خوشحالم من هم که به سن شما بودم همین کار را می کردم. حالا
می خواهم لطفی در حق من بکنید من روزی ۱۰۰۰ تومن به شما می دهم که
بیایید اینجا و همین کار را بکنید بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه
دادند. تا آنکه چند روز بعد پیرمرد به آنها گفت: ببینید بچه ها متاسفانه
در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی توانم روزی ۱۰۰ تومن
بیشتر بهتون بدم. از نظر شما اشکالی نداره؟
بچه ها با تعجب و
ناراحتی گفتند: صد تومن؟! اگه فکر می کنی به خاطر ۱۰۰ تومن حاضریم این
همه بطری و نوشابه و چیزهای دیگر را شوت کنیم کور خوندی ما نیستیم!
و از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد.
فرصتی برای خودشناسی
پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد.
پس آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.
یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهینها تربیت شده و آماده شکار است.
اما نمیدانم چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخهای قرار داده تکان نخورده است.
این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران
دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند.
روز
بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را
به پرواز درآورد پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد.
صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است.
پادشاه دستور داد تا معجزهگر شاهین را نزد او بیاورند.
درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد.
پادشاه پرسید: تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟
کشاورز که ترسیده بود گفت:
سرورم، کار سادهای بود، من فقط شاخهای را که شاهین روی آن نشسته بود بریدم.
شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد.
گاهی لازم است برای بالا رفتن، شاخههای زیر پایمان را ببریم ...
چقدر به شاخههای زیر پایتان وابسته هستید؟
آیا تواناییها و استعدادهایتان را میشناسید؟
آیا هیچگاه جرات ریسک را به خود داده اید؟
ماجرای چوپان و مشاور
چوپانی مشغول چراندن گله گوسفندان خود در یك مرغزار دورافتاده بود. ناگهان
سروكله ی یك اتومبیل جدید كروكی از میان گرد و غبار جاده های خاكی پیدا
شد. رانندۀ آن اتومبیل كه یك مرد جوان با لباس Brioni ، كفشهای Gucci ،
عینك Ray-Ban و كراوات YSL بود، سرش را از پنجره اتومبیل بیرون آورد و
پرسید: اگر من به تو بگویم كه دقیقا چند راس گوسفند داری، یكی از آنها را
به من خواهی داد؟
چوپان نگاهی به جوان تازه به دوران رسیده و نگاهی به رمه اش كه به آرامی در حال چریدن بود، انداخت و با وقار خاصی جواب مثبت داد.
جوان، ماشین خود را در گوشه ای پارك كرد و كامپیوتر Notebook خود را به
سرعت از ماشین بیرون آورد، آن را به یك تلفن راه دور وصل كرد، وارد صفحه ی
NASA روی اینترنت، جایی كه میتوانست سیستم جستجوی ماهواره ای( GPS ) را
فعال كند، شد. منطقۀ چراگاه را مشخص كرد، یك بانك اطلاعاتی با 60 صفحۀ
كاربرگ Excel را به وجود آورد و فرمول پیچیدۀ عملیاتی را وارد كامپیوتر
كرد.
بالاخره 150 صفحه ی اطلاعات خروجی سیستم را توسط یك چاپگر
مینیاتوری همراهش چاپ كرد و آنگاه در حالی كه آنها را به چوپان میداد،
گفت: شما در اینجا دقیقا 1586 گوسفند داری.
چوپان گفت: درست است. حالا همینطور كه قبلا توافق كردیم، میتوانی یكی از گوسفندها را ببری.
آنگاه به نظاره ی مرد جوان كه مشغول انتخاب كردن و قرار دادن آن گوسفند در
داخل اتومبیلش بود، پرداخت. وقتی كار انتخاب آن مرد تمام شد، چوپان رو
به او كرد و گفت: اگر من دقیقا به تو بگویم كه چه كاره هستی، گوسفند مرا
پس خواهی داد؟ مرد جوان پاسخ داد: آری، چرا كه نه!
چوپان گفت: تو یك مشاور هستی.
مرد جوان گفت: راست میگویی، اما به من بگو كه این را از كجا حدس زدی؟
چوپان پاسخ داد: كار ساده ای است. بدون اینكه كسی از تو خواسته باشد، به
اینجا آمدی. برای پاسخ دادن به سوالی كه خود من جواب آن را از قبل
میدانستم، مزد خواستی. مضافا، اینكه هیچ چیز راجع به كسب و كار من
نمیدانی، چون به جای گوسفند، سگ گله را برداشتی.
نامه آبراهام لینکلن به آموزگار پسرش
به پسرم درس بدهید. او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق
نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود
دارد. به او بگویید، به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم
یافت می شود. به او بیاموزید، که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. می دانم
که وقت می گیرد، اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش، یک دلار
کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد. به او
بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه
خوردن بر حذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.
اگر می توانید، به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید. به او بگویید
تعمق کند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود. به گلهای درون
باغچه و به زنبورها که در هوا پرواز می کنند، دقیق شود. به پسرم
بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود اما با تقلب به قبولی
نرسد. به پسرم یاد بدهید با ملایم ها، ملایم و با گردن کشان، گردن کش
باشد. به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه برخلاف او
حرف بزنند.
به پسرم یاد بدهید که همه حرف ها را بشنود و سخنی را
که به نظرش درست می رسد انتخاب کند. ارزش های زندگی را به پسرم آموزش
دهید. اگر می توانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند. به او
بیاموزید که از اشک ریختن خجالت نکشد. به او بیاموزید که می تواند برای
فکر و شعورش مبلغی تعیین کند، اما قیمت گذاری برای دل بی معناست. به او
بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و
با تمام قوا بجنگد.
در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید،
اما از او یک نازپرورده نسازید. بگذارید که او شجاع باشد، به او بیاموزید
که به مردم اعتقاد داشته باشد. توقع زیادی است اما ببینید که چه می
توانید بکنید، پسرم کودک کم سال بسیار خوبی است.
ابراهیم و آتش و گنجشک
نگاه ها هراسان به ابراهیم و آتش بود. در این میان گنجشکی به آتش نزدیک می شد و بر می گشت.
از او پرسیدند: ای پرنده چه کار می کنی؟
پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی است و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
گفتند: ولی حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می توانی بیاوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.
گفت: من شاید نتوانم آتش را خاموش کنم اما این آب را می آورم تا آن هنگام
که خداوند از من پرسید وقتی که بنده ام را بدون گناه در آتش انداختند تو
چه کردی؟
پاسخ دهم: هر آن چه را که از توانم بر می آمد ...
و خوشا به حال گنجشکان سرفراز
چگونه در دنیا مساوات برقرار کنیم
کنفوسیوس با شاگردانش در سفر بود که شنید در دهی٬ پسر بچه ی بسیار باهوشی زندگی می کند. کنفوسیوس به آن ده رفت تا با او صحبت کند. پسرک مشغول بازی بود.
کنفوسیوس پرسید: " چطور می توانی کمکم کنی تا نابرابری ها را از بین ببرم؟ "
کودک پرسید: " چرا نابرابری ها را از بین ببریم! اگر کوه ها را صاف کنیم٬ پرندگان دیگر پناهگاهی ندارند. اگر اعماق رودخانه ها و دریاها را پر کنیم٬ تمام ماهی ها می میرند. اگر کدخدا همان اختیارات دیوانه را داشته باشد٬ هیچ کس به حرفش توجه نمی کند. دنیا بسیار بزرگ است٬ بهتر است با تفاوت هایش به حال خودش بگذاریم."
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4
/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;}
لباس عروس زیبا و شیک، بهترین مدلهای لباس عروس 92، زیباترین لباس های عروس تابستان 92، جدیدترین لباس های عروس، جدیدترین مدل لباس عروس مرداد 92 عروس لباس عروس لباس عروس گیپور لباس عروس گیپور تابستان ۲۰۱۳ لباس عروس۲۰۱۳ مدل جدید لباس عروس مدل جدید لباس عروس مرداد 92 مدل جدید لباس عروس۲۰۱۳ مدل لباس عروس مدل لباس عروس مرداد مدل لباس عروس مرداد 92 مدل لباس عروس مرداد92 مدل لباس عروس گیپور مدل لباس عروس گیپور تابستان ۲۰۱۳ مدل لباس عروس92 مدل لباس عروس۲۰۱۳ ،لبای توری،لباس گیپور،تور سفید،تور مشکی،عکس عروس،ژورنال لباس،مدل لباس جدید،2014،الگوی لباس مجلسی،الگوی لباس عروس،عروس زیبا،
بقیه در ادامه
.:: This Template By : web93.ir ::.