+ ۱۳۹۲/۰۹/۰۷
 

شنیدن صدای زن نامحرم و صحبت کردن او با نامحرم چه حکمی دارد؟

قرآن مجید در مورد نحوهء صحبت کردن زنان ، خطاب به همسران پیامبر6می فرماید:.(1)
اگر صحبت زن با نامحرم و یا صدای زن معمولی باشد و با لذت و شهوت همراه نباشد، اشکالی ندارد، اما اگر با لذت و شهوت توأم باشد، هم صحبت زن حرام می شود و هم استماع صدای او حرام است . امام خمینی ره می فرماید:بنابر اقوی شنیدن صدای زن نامحرم جایز است ، در صورتی که به قصد لذت وشهوت نباشد.(2) ایشان می افزاید:صحبت کردن بانوان با مرد نامحرم و رساندن صدایشان به مردان بیگانه ، در صورتی که ترس از فتنه و فساد نباشد جایزاست ... البته اگر گفت و گو و صحبت کردن زنان با مردان با کیفیت تهییج کننده باشد، حرام است ، مانند نازک کردن صوت و نرم کردن کلام و زیبا ساختن صدابه گونه ای که شخص بیماردل را به طمع اندازد.(3)
 1.احزاب (33 آیه 32
 2.امام خمینی ، تحریر الوسیله ، ج 2 ص 245
 3.همان .

 

 

 

 

پيامبر اکرم (صل الله عليه و آله و سلم) به حضرت فاطمه( سلام الله عليها ) فرمودند: " چه چيز براي زن بهتر است"؟؟

 حضرت فاطمه ( سلام الله عليها) فرمودند: " اين که مردان نامحرم را نبينند و مردان نامحرم انها را نبينند ".

 

+ ۱۳۹۲/۰۹/۰۶

www.ebhamlinks.com | عکس کلاس آموزش رقص باله دختران


   برچسب‌ها: آموزش رقص نو, رقاص, عکس رقص, رقصیدن
   
+ ۱۳۹۲/۰۹/۰۶
FilterWwW.KaMyAb.IR  سریعترین و قویترین فیلترشکن دنیا   فیلتر شکن بهترین



برای مشاهده فیلتر شکن به ادامه مطلب مراجعه کنید






+ ۱۳۹۲/۰۹/۰۶

يکی از خوراکی‌هایی که بین ایرانیان طرفداران بسیاری دارد و به اشکال متفاوت در طبخ غذاها استفاده می‌شود، برنج است.
متخصصان طب سنتی، برای کاهش عوارض منفی این غذا افزودن برخی ترکیبات را پیشنهاد کرده‌اند که از خاصیت‌ چاق‌کنندگی آن کم می‌کند.

🔴چون سرد و تر است، چاق می‌کند
وقتی مزاج غذایی سرد و تر باشد، مصرف آن‌ها باعث چاقی خواهد شد. برنج چنین مزاجی دارد. این ماده غذایی انباشتی از نشاسته است که باعث چاقی می‌شود. درواقع برنج یکی از عوامل اصلی چاق شدن و ابتلا به کبدچرب محسوب می‌شود.

🍀شوید و میخک، اصلاح‌کننده سردی برنج
افزودن شوید، سبزی‌پلو، زیره، زعفران یا میخک به برنج باعث اصلاح مزاج این ماده خوراکی شده و کمتر باعث چاقی می‌شود؛ چون مزاج سرد آن با افزودن ادویه‌هایی با مزاج گرم و خشک گرفته می‌شود.

🍀زیره علاوه بر کاهش سردی برنج، باعث کاهش نفخ شده و به هضم بهتر غذا کمک می‌کند، عملکرد دستگاه گوارش را بهبود می‌بخشد و در سوخت‌وساز چربی نقش موثری دارد. میخک هم باعث کاهش دردهای عصبی و همچنین کاهش دردهای گوارشی و کولیک می‌شود.همچنین افزودن سبوس به برنج هم در کاهش خاصیت چاق‌کنندگی برنج موثر است

🍀برنج را با خورش‌های گرم بخورید
اگر جزو افرادی هستید که تمایلی به افزودن زیره و میخک به برنج ندارید، بهتر است بیشتر برنج را به صورت مخلوط سبزیجات مصرف کنید.

می‌توانید بسته به نوع خورش با افزودن ادویه مناسب با مزاج گرم و خشک، مزاج برنج را اصلاح کنید.

مثلا به خورش قیمه یا قیمه بادمجان حتما زعفران یا زردچوبه و دارچین و به خورش قورمه سبزی، فلفل سیاه اضافه کنید.
منبع: مشرق

+ ۱۳۹۲/۰۹/۰۶
                   

http://up.hammihan.com/img/userupload_2013_20117332581445623184.2685.jpg

به ادامه مطلب مراجعه نمائید.....

 

 

 

 

 

+ ۱۳۹۲/۰۹/۰۶
Image result for ‫راز مردان و زنان‬‎

روانشناسان در مطالعه نقش های هر جنس، به نکات و نتایجی رسیده اند و رازهای آقایان را مشخص کرده اند. رازهایی که آنها دوست دارند خانم ها در مورد آنها اطلاع داشته باشند.
 

 

به ادامه مطلب مراجعه کنید

 

 

 

 

 

 

 

+ ۱۳۹۲/۰۸/۲۱
2wZgiJUh8X.jpg

 

DoTIDYRrbP.jpg

 

N6E6HMqytv.jpg

 

Nzofi1fqLo.jpg

 

fF7bdshpyO.jpg

 

jEvZFQLaez.jpg

 

q2U1oEPy5p.jpg

 

qpGf7EZH7C.jpg

 

tdVuKJlk9T.jpg

 

v3IQeIqT9Q.jpg

+ ۱۳۹۲/۰۸/۲۱
12681_522047801139317_12344.jpg

 

178969_522047494472681_1656.jpg


 

205562_522047724472658_1791.jpg

 

224112_522047784472652_1946.jpg

 

22417_354.jpg

 

254817_522047767805987_1168.jpg

 

259941_522047814472649_8256.jpg

 

263696_522047797805984_1363.jpg

 

3739_522047751139322_108405.jpg

 

522348_522047714472659_1276.jpg

 

542673_522047747805989_4924.jpg


 تــصاويری از محرم امسال


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.net


   برچسب‌ها: ماشن نویسی محرم, عاشورا, عزاداری, جملات ماشین
   
+ ۱۳۹۲/۰۸/۲۰


تنها تو بودی که خوب فهمیدی
استخوانی که در گلوی علی بود سه شعبه داشت
شش ماه، علی بودن را طاقت آوردی
خون تو جاذبه ی زمین را بی اعتبار کرد
حالا پدرت یک قدم می رود بر می گردد
می رود بر می گردد
می رود...

+ ۱۳۹۲/۰۸/۲۰

S A L I  J O O N


شما یادتون نمیاد، اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم، بعد با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت می کشیدیم .. مامانمون هم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده، ذوق مرگ می شدیم


S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد، وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم، الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیم

 

شما یادتون نمیاد، یک مدت مد شده بود دخترا از اون چکمه لاستیکی صورتیا می پوشیدن که دورش پشمالوهای سفید داره !

 

شما یادتون نمیاد، تیتراژ شروع برنامه کودک: اون بچه هه که دستشو میذاشت پشتش و ناراحت بود و هی راه میرفت، یه دفعه پرده کنار میرفت و مینوشت برنامه کودک و نوجوان با آهنگ وگ وگ وَََََگ، وگ وگ وَََََگ، وگ وگ وگ وگ، وگ…


S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد که کانال های تلویزیون دو تا بیشتر نبود، کانال یک و کانال دو


S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد، دوست داشتیم مبصر صف بشیم تا پای بچه ها رو سر صف جفت کنیم…..

 

شما یادتون نمیاد، عیدا میرفتیم خرید عید، میگفتن کدوم کفشو میخوای چه ذوقی میکردیم که قراره کفشمونو انتخاب کنیم:)))) کفش تق تقی هم فقط واسه عیدا بود

 

شما یادتون نمیاد: خانوم اجازهههههههه سعیدی جیش کرددددددد

 

شما یادتون نمیاد، مقنعه چونه دار میکردن سر کوچولومون که هی کلمون بِخاره، بعد پشتشم کش داشت که چونش نچرخه بیاد رو گوشمون

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم وقتی میبردنمون پارک، میرفتیم مثل مظلوما می چسبیدیم به میله ی کنار تاب، همچین ملتمسانه به اونیکه سوار تاب بود نگاه میکردیم، که دلش بسوزه پیاده شه ما سوار شیم، بعدش که نوبت خودمون میشد، دیگه عمرا پیاده می شدیم

 

 شما یادتون نمیاد، پاکن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی، بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد.


S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد، وقتی مشق مینوشتیم پاک کن رو تو دستمون نگه میداشتیم، بعد عرق میکرد، بعد که میخواستیم پاک کنیم چرب و سیاه میشد و جاش میموند، دیگه هر کار میکردیم نمیرفت، آخر سر مجبور میشدیم سر پاک کن آب دهن بمالیم، بعد تا میخواستیم خوشحال بشیم که تمیز شد، میدیدیم دفترمون رو سوراخ کرده

 

شما یادتون نمیاد: از جلو نظااااااااااااااااام …

 

 شما یادتون نمیاد، اون قدیما هر روزی که ورزش داشتیم با لباس ورزشی می رفتیم مدرسه… احساس پادشاهی می کردیم که ما امروز ورزش داریم، دلتون بسوزه

S A L I  J O O N

 

 شما یادتون نمیاد، سر صف پاهامونو ۱۸۰ درجه باز می کردیم تا واسه رفیق فابریکمون جا بگیریم

 

شما یادتون نمیاد: آن مان نماران، تو تو اسکاچی، آنی مانی کَ. لا. چی

 

شما یادتون نمیاد، گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون، نقاشی می کشیدیم. بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد، صفحه چپ دفتر مشق رو بیشتر دوست داشتیم، به خاطر اینکه برگه های سمت راست پشتشون نوشته شده بود، ولی سمت چپی ها نو بود

 

شما یادتون نمیاد، آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست، اونا یه درس از ما عقب تر باشن

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد، برای درس علوم لوبیا لای دستمال سبز میکردیم و میبردیم سر کلاس پز میدادیم

 

شما یادتون نمیاد، با آب قند اشباع شده و یک نخ، نبات درست میکردیم میبردیم مدرسه

 

شما یادتون نمیاد، تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خود مدرسه شوتش میکردیم

 

شما یادتون نمیاد: دفتر پرورشی با اون نقاشی ها و تزئینات خز و خیل :دی

 

 شما یادتون نمیاد، یه زمانی به دوستمون که میرسیدیم دستمون رو دراز میکردیم که مثلا میخوایم دست بدیم، بعد اون واقعا دستش رو دراز میکرد که دست بده، بعد ما یهو بصورت ضربتی دستمون رو پس میکشیدیم و میگفتیم: یه بچه ی این قدی ندیدی؟؟ (قد بچه رو با دست نشون میدادیم) و بعد کرکر میخندیدیم که کنفش کردیم

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد تو دبستان وقتی مشقامونو ننوشته بودیم معلم که میومد بالا سرمون الکی تو کیفمونو می گشتیم میگفتیم خانوم دفترمونو جا گذاشتیم!!

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد افسانه توشی شان رو!!

 

شما یادتون نمیاد: چی شده ای باغ امید، کارت به اینجا کشید؟؟ دیدم اجاق خاموشه، کتری چایی روشه، تا کبریتو کشیدم، دیگه هیچی ندیدم

 

شما یادتون نمیاد: شد جمهوری اسلامی به پا، که هم دین دهد هم دنیا به ما، از انقلاب ایران دگر، کاخ ستم گشته زیر و زبر…!!

 

شما یادتون نمیاد، برگه های امتحانی بزرگی که سر برگشون آبی رنگ بود و بالای صفحه یه “برگه امتحان” گنده نوشته بودن

 

شما یادتون نمیاد: زندگی منشوری است در حرکت دوار ، منشوری که پرتو پرشکوه خلقت با رنگهای بدیع و دلفریبش آنرا دوست داشتنی، خیال انگیز و پرشور ساخته است. این مجموعه دریچه ایست به سوی….. (دیری دیری ریییییینگ) : داااااستانِ زندگی ی ی ی (تیتراژ سریال هانیکو)

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد: یک تکه ابر بودیم، بر سینه ی آسمان، یک ابر خسته ی سرد، یک ابر پر ز باران

 

شما یادتون نمیاد، چیپس استقلال رو از همونایی که تو یه نایلون شفاف دراز بود و بالاش هم یه مقوا منگنه شده بود، چقدرم شور بود ولی خیلی حال میداد

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد، با آب و مایع ظرفشویی کف درست میکردیم، تو لوله خالی خودکار بیک فوت میکردیم تا حباب درست بشه

 

شما یادتون نمیاد، هر روز صبح که پا میشدیم بریم مدرسه ساعت ۶:۴۰ تا ۷ صبح، رادیو برنامه “بچه های انقلاب” رو پخش میکرد و ما همزمان باهاش صبحانه میخوردیم

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد: به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا، شهدایی که با خون خود درخت اسلام را آبیاری کردند. این مقدمه همه انشاهامون بود

 

شما یادتون نمیاد، توی خاله بازی یه نوع کیک درست میکردیم به اینصورت که بیسکوییت رو توی کاسه خورد میکردیم و روش آب میریختیم، اییییی الان فکرشو میکنم خیلی مزخرف بود چه جوری میخوردیم ما

 

شما یادتون نمیاد: انگشتر فیروزه، خدا کنه بسوزه !

 

شما یادتون نمیاد، اون موقعها یکی میومد خونه مون و ما خونه نبودیم، رو در مینوشتن: آمدیم منزل، تشریف نداشتید!!

 

شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم به آهنگها و شعرها گوش میدادیم و بعضی ها رو اشتباهی میشنیدیم و نمی فهمیدیم منظورش چیه، بعد همونطوری غلط غولوط حفظ میکردیم

 

شما یادتون نمیاد، خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون، تو کتاب تعلیمات اجتماعی

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد: دختره اینجا نشسته گریه می کنه زاری میکنه از برای من یکی رو بزن!! یه نفر هم مینشست اون وسط توی دایره، الکی صدای گریه کردن درمیآورد

 

شما یادتون نمیاد، با مدادتراش و آب پوست پرتقال، تارعنکبوت درست می کردیم

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد، تابستونا که هوا خیلی گرم بود، ظهرا میرفتیم با گوله های  آسفالت تو خیابون بازی میکردیم!! بعضی وقتا هم اونها رو میکندیم میچسبوندیم رو زنگ خونه ها و فرار میکردیم

 

شما یادتون نمیاد، وقتی دبستانی بودیم قلکهای پلاستیکی سبز بدرنگ یا نارنجی به شکل تانک یا نارنجک بهمون می دادند تا پر از پولهای خرد دو زاری پنج زاری و یک تومنی دوتومنی بکنیم که برای کمک به رزمندگان جبهه ها بفرستند

 

شما یادتون نمیاد، همسایه ها تو حیاط جمع می شدن رب گوجه می پختن. بوی گوجه فرنگی پخته شده اشتهابرانگیز بود، اما وقتی می چشیدیم خوشمون نمیومد، مزه گوجه گندیده میداد

 

شما یادتون نمیاد، تو کلاس وقتی درس تموم میشد و وقت اضافه میآوردیم، تا زنگ بخوره این بازی رو میکردیم که یکی از کلاس میرفت بیرون، بعد بچه های تو کلاس یک چیزی رو انتخاب میکردند، اونکه وارد میشد، هرچقدر که به اون چیز نزدیک تر میشد، محکمتر رو میز میکوبیدیم

 

شما یادتون نمیاد، دبستان که بودیم، هر چی میپرسیدن و میموندیم توش، میگفتیم ما تا سر اینجا خوندیم :دی

 

شما یادتون نمیاد، خانم خامنه ای (مجری برنامه کودک شبکه یک رو) با اون صورت صاف و صدای شمرده شمرده ش

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد: سه بار پشت سر هم بگو: گاز دوغ دار، دوغ گازدار!! یا چایی داغه، دایی چاقه

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد، صفحه های خوشنویسی تو کتاب فارسی سال سوم رو

S A L I  J O O N

 

 شما یادتون نمیاد، قبل از برنامه کودک که ساعت پنج بعدازظهر شروع میشد، اول S A L I J O O N دقیقه عکس یک گل رز بود با آهنگ باخ،،، بعد اسامی گمشدگان بود با عکساشون.. که وحشتی توی دلمون مینداخت که این بچها چه بلایی سرشون اومده؟؟ آخر برنامه هم نقاشیهای فرستاده شده بود که همّش رنگپریده بود و معلوم نبود چی کشیدند.

 

تازه نقاشیها رو یک نفر با دست میگرفت جلوی دوربین، دستش هم هی میلرزید!!

 

آخرش هم: تهران ولیعصر خیابان جام جم ساختمان تولید طبقه دوم، گروه کودک و نوجوان

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد، یه برنامه بود به اسم بچه هااااا مواظبببببب باشییییییددددد (مثلا صداش قرار بود طنین وحشتناکی داشته باشه! بعد همیشه یه بلاهایی که سر بچه ها اومده بود رو نشون میداد، من هنوز وحشت چرخ گوشت تو دلمه. یه گوله ی آتیش کارتونی هم بود که هی این طرف اون طرف میپرید و میگفت:

 

 آتیش آتیشم، آتیش آتیشم، اینجا رو آتیششش میزنم، اونجا رو آتیششش میزنم، همه جا رو آتیششش میزنم

 

شما یادتون نمیاد، قرآن خوندن و شعار هفته (ته کتاب قرآن) سر صف نوبتی بود برای هر کلاس، بعد هر کس میومد سر صف مثلا میخواست با صوت بخونه میگفت: بییییسمیلّـــَهی یُررررحمـــَنی یُرررررحییییییم

 

شما یادتون نمیاد، اون موقعی که شلوار مکانیک مد شده بود و همه پسرا میپوشیدن

 

شما یادتون نمیاد: بااااااا اجازه ی صابخونه (سر اکبر عبدی از دیوار میومد بالا)

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد: تو دبستان سر کلاس وقتی گچ تموم میشد، خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه بریم از دفتر گچ بیاریم

 

همیشه هم گچ های رنگی زیر دست معلم زود میشکست، بعدم صدای ناهنجار کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه

 

شما یادتون نمیاد، یکی از بازی محبوب بچگیمون کارت جمع کردن بود، با عکس و اسم و مشخصات ماشین یا موتور یا فوتبالیستها، یا ضرب المثل یا چیستان …

 

شما یادتون نمیاد، قدیما تلویزیون که کنترل نداشت، یکی مجبور بود پایین تلویزیون بخوابه با پاش کانالها رو عوض کنه

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد: گل گل گل اومد کدوم گل؟ همون که رنگارنگاره برای شاپرکها یه خونه قشنگه. کدوم کدوم شاپرک؟؟ همون که روی بالش خالهای سرخ و زرده، با بالهای قشنگش میره و برمیگرده، میره و برمیگرده.. شاپرک خسته میشه… بالهاشو زود میبنده… روی گلها میشینه… شعر میخونه، میخنده

 

شما یادتون نمیاد، اون مسلسل های پلاستیکی سیاه رو که وقتی ماشه اش رو میکشیدی ترررررررررررررتررررررررررررر صدا میداد

 

شما یادتون نمیاد، خط فاصله هایی که بین کلمه هامون میذاشتیم یا با مداد قرمز بود یا وقتی خیلی میخواستیم خاص باشه ستاره می کشیدیم :دی

 

شما یادتون نمیاد: من کارم، مــــــــــَن کارم. بازو و نیرو دارم، هر چیزی رو میسازم، از تنبلی بیزارم، از تنبلی بیزارم. بعد اون یکی میگفت: اسم من، اندیشه ه ه ه ه ه، به کار میگم همیشه، بی کار و بی اندیشه، چیزی درست نمیشه، چیزی درست نمیشه

S A L I  J O O N

 

شما یادتون نمیاد: علامتی که هم اکنون میشنوید اعلام وضعیت قرمز است… قیییییییییییییییییییییییییییییییییژژژژژژژ. و بعد بدو بدو رفتن تو سنگر، کیسه های شن پشت پنجره های شیشه ای، چسبهایی که به شیشه ها زده بودیم، صدای موشکباران، قطع شدن برق، و تاریکی مطلق، و بعد حتی اگه یک نفر یک سیگار روشن میکرد از همه طرف صدا بلند میشد: خامووووووش کن!!! خامووووووش کن!!!!

 

و خلاصه، شما یادتون نمیاد، منم یادم نمیاد!! ولی عمو جنتی یادش میاد که حضرت نوح کشتی رو چطوری ساخت… !!! 

 

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N

S A L I  J O O N


   برچسب‌ها: عکس یادگاری, خاطره, دفتر خاطرات, خاطرات بچگی ها
   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش