نمایش ویدئوی جعبهگشایی یا «آنباکس» گجتهای تازه، بین کاربران اینترنت و وبلاگنویسها، چیز مرسومی است. درست است که تا زمان رسیدن گجتها به ما، آنها تا حد زیادی تازگی خود را از دست میدهند و تا آن هنگام آنقدر مطلب و نقد، در وب منتشر میشود که ویدئو عملا چیزی بر دانش مخاطبان نمیافزاید، اما برای پیروی از این سنت همگانی هم شده، بد ندیدم، من هم آیین جعبهگشایی داشته باشم!
شما میتوانید ویدئوی آنباکس آیپد جدید را توسط من، در اینجا ببینید.

نکاتی که لازم است به آنها اشاره کنم:
- روزی که آیپد به من رسید، شدیدا سرماخوردگی داشتم، بنابراین اگر صدایم گرفته و ضربآهنگ ویدئو کند است، باید ببخشید.
- به زودی پستی در مورد آیپد جدید، همراه معرفی تعدادی اپلیکیشن جدید خواهم نوشت.
- در ویدئو اشاره شده بود که آیپد جدید زبان فارسی ندارد که البته منظورم این بود که آیپد جدید به صورت پیشفرض، کیبورد فارسی را فهرست نکرده است و با ترفند سادهای میشود، کیبورد فارسی آیپد را فعال کرد.
- دوست داشتم، لینک مستقیم دانلود ویدئو را هم بدهم که متأسفانه فعلا با این سرعت اینترنت برایم ممکن نشد.

درصد شیوع حساسیت فصلی بین خانمها و آقایان هم تقریبا برابر است بنابراین میتوان گفت سن و جنس در ابتلا به حساسیت فصلی نقشی ندارند...
نکته مهم این است که افراد میتوانند با دورکردن عوامل حساسیتزا از پیرامون خود یا مدیریت عوامل بیرونی، شانس ابتلا یا تشدید حساسیت را در خود کاهش دهند. به همین دلیل در این بخش به 6 نکته مهم از نکتههایی که رعایت آنها میتواند باعث تخفیف علایم حساسیت فصلی شود، اشاره میکنیم:
1) بهتر است به دلیل گردهافشانی گیاهان و احتمال افزایش میزان باد و گرد و غبار در فصل بهار تا حد امکان از منزل خارج نشوید.
شاید تصور میشود که هورمون زنانه موجود در این قرصها به سلامت و زیبایی پوست کمک و آن را تقویت میکند اما نقش قرصهای ضدبارداری در سلامت پوست، کاملا یک شمشیر دولبه است و اثر آن به طبیعت هر فرد بستگی دارد.
پوست برخی بانوان که از مشکلات هورمونی رنج میبرند و به خاطر آن دچار جوشهای پوستی هستند، ممکن است با مصرف قرصهای ضدبارداری که حاوی هورمون هستند، بهبود یابد و جوشهای صورتشان از بین برود یا کمتر شود. ولی قرصهای ضدبارداری برای تمام خانمها چنین آثار مثبتی را در پی ندارند و حتی اگر از نظر هورمونی مشکلی نداشته و پوستی سالم و شفاف داشته باشند، ممکن است در اثر مصرف چنین قرصهایی، دچار آکنه و جوشهای پوستی شوند.
علاوه بر این، اگر خانمی مستعد لکهای بارداری باشد، ممکن است با مصرف این قرصها دچار این لکها در نقاط مختلف پوستش شود. علت آن هم وجود مقادیر زیاد استروژن در بدن است. شما میتوانید با محافظت پوستتان در برابر اشعه آفتاب، احتمال بروز این لکها را کاهش دهید.
در هر حال اگر چنین لکههایی روی صورت شما پیدا شد، با پزشکتان تماس بگیرید. شاید پزشک صلاح بداند به جای قرصهای حاوی استروژن، قرصهای حاوی پروژسترون یا از روش دیگری برای جلوگیری از بارداری استفاده کنید. معمولا تداوم مصرف استروژن از طریق این قرصها، باعث تیرهتر شدن این لکهها یا وسعت گرفتن ضایعات پوستی خواهدشد.
فراموش نکنید در دوران بارداری تیرهشدن قسمتهایی از پوست صورت خانمها مثل پیشانی، برجستگی گونه، لب فوقانی و چانه دیده میشود ولی اگر در اثر مصرف قرصهای ضدبارداری دچار این لکها شدید، بهتر است حتما از کرمهای ضدآفتاب استفاده کنید تا از تیرگی و وسعت این لکها پیشگیری شود.
یکی دیگر از باورهای عجیب و غریب بانوان این است که قرصهای ضدبارداری موها را پرپشت میکنند! برخی خانمها قرصهای ضدبارداری را بهصورت پودر درمیآورند و از آن محلولی میسازند و روی پوست سرشان میگذارند تا به رویش موهای کمپشت شدهشان، کمک شود، اما این یک باور غلط است و این کار باعث رشد مجدد موها نخواهد شد. بهتر است خانمها آثار دقیق قرصهای ضدبارداری و خواص آنها را از پزشک خود بپرسند و از استفادههای بیدلیل از این قرصها خودداری کنند.
درست است که قرصهای ضدبارداری ترکیبهای هورمونی دارند ولی جذب پوستی این هورمونها از طریق پوست سر آنقدر ناچیز است که به شمار نمیآید.
چه
طور بفهمیم که کدامیک از این روغن ها برای سلامتی خوب و بالعکس کدامیک مضر
است؟ برای کشف یا فعال کردن دانسته های تان، این تست را انجام دهید.
انتخاب این روغن توصیه میشود:
مصرف متعادل امگا 3 و امگا 6.
مصرف امگا 3 بیشتر از امگا 6.
آنچه
اهمیت دارد، تعادل در بین روغن ها نیست، بلکه تعادل در سیستم بدنی است.
برای اینکه امگا 3 به خوبی استفاده شود، نسبت امگا 3 به امگا 6 باید حدود 1
به 3 باشد. امروزه با توجه به صنعت تغذیه میبینیم که این نسبت به، 1 به
15 تا 1 به 30 و حتی 1 به 40 رسیده است. بنابراین باید روغن هایی را که غنی
از امگا 3 هستند مانند روغن کلزا یا روغن های خنثی تر مانند روغن زیتون
(روغن زیتون حاوی امگا 3 نیست اما این حسن را دارد که فاقد امگا 6 است!)
را در الویت قرار داد.
بین این دو روغن، کدام یک برای سلامتی بهتر است؟
روغن هستۀ انگور.
روغن کلزا.
روغن
هستۀ انگور حاوی امگا 6 بسیار زیادی است (نسبت امگا 6 به امگا 3 آن،
تقریباً 70 به 1 است). روغن های آفتابگردان، نخل، ذرت و بادام زمینی هم
همین طور هستند. برای سلامتی، باید از مصرف آنها خودداری شود. در عوض، روغن
کلزا از امگا 3 غنی تر است. بنابراین باید روغن کلزا را در الویت قرار
داد.
خصوصیت روغن زیتون چیست؟
سرشار از امگا 3 است.
خنثی است.
روغن
زیتون به عنوان یک روغن خنثی در نظر گرفته میشود زیرا حاوی اسیدهای چرب
غیراشباع تک حلقه ای است. به یاد داریم که سه نوع اسید چرب وجود دارد:
اسیدهای چرب اشباع (مضر برای سلامتی)، اسیدهای چرب غیراشباع تک حلقه ای
(خنثی در برابر سلامتی) و اسیدهای چرب غیر اشباع چند حلقه ای (که از بین
آنها امگا 3 برای سلامتی مفید است).
ترکیب کردن این روغن ها توصیه میشود:
روغن زیتون و روغن کلزا.
روغن آفتابگردان و روغن گردو.
زیتون
به اضافۀ کلزا، ترکیب بسیار مناسبی برای سلامتی، آشپزی و خوش طعم سازی
است. با ترکیب آنها، روغن زیتون طعم بیشتری به روغن کلزا میدهد و بالعکس،
طعم بسیار مشخص روغن زیتون که ممکن است بعضی از افراد از آن خوش شان نیاید،
با روغن کلزا کم میشود.
روغن های گیاهی .... هستند:
خوب برای سلامتی.
خوب یا بد بنابر اصل شان.
ساختار
تشکیل دهندۀ یک روغن بستگی به ریشۀ گیاهی آن دارد. برای مثل روغن نخل که
به مقدار زیاد در صنایع کشاورزی-تغذیه ای استفاده میشود، سرشار از امگا 6
است، بنابراین باید از مصرف آن اجتناب کرد. بالعکس، روغنی با منشأ کلزا غنی
تر از امگا 3 است و بنابراین باید در الویت قرار گیرد.
دو روغنی که آشپزی با آنها ممنوع است، کدامند؟
روغن آفتابگردان و روغن بادام زمینی.
روغن زیتون و روغن کلزا.
روغن
های آفتابگردان و بادام زمینی بسیار غنی از امگا 6 هستند. بنابراین بهتر
است تا جایی که امکان دارد این روغن را از آشپزی مان خارج کنیم و روغن
زیتون و/یا روغن کلزا را جانشین این دو روغن نماییم.
بین این دو روغن، کدام یک را باید برای آشپزی انتخاب کرد؟
روغن زیتون.
روغن آفتابگردان.
روغن زیتون در برابر گرما مقاومت خوبی از خود نشان میدهد (200 درجه سانتیگراد).
خوب
است بدانید که روغن کلزا کمتر از روغن زیتون در برابر گرما مقاومت میکند
(140 تا 150 درجه سانتیگراد). اما زمانی که این روغن با روغن زیتون مخلوط
شود، مقاومتش افزایش مییابد!
روغن نخل سرشار از .... است:
اسیدهای چرب اشباع.
اسیدهای چرب غیراشباع تک حلقه ای.
روغن
نخل، روغن ارزانی است و به مقدار زیاد در صنایع کشاورزی- تغذیه ای استفاده
میشود. در حالی که سرشار از اسیدها چرب اشباع است، اسیدهای چربی که ما به
مقدار زیاد از آنها استفاده میکنیم و برای سلامتی مان مضر اند!
چه چیزی دندان هایم را زرد میکند؟ و چه طور میتوان دندان ها را کاملاً سفید نگه داشت؟
عادات غذایی نادرست دندان ها را زرد میکنند
متهم
شمارۀ یک زرد شدن دندان ها، قطعاً سیگار است. در واقع، نیکوتین موجود در
سیگارها که استنشاق میشود، زرد رنگ است و با گذشت زمان به سطح دندان ها
منتقل میگردد.
برخی خوراکی ها نیز به خوبی به عنوان زرد کنندۀ دندان شناخته شده اند.
اغلب
قهوه و چای را به عنوان زرد کننده نام میبرند، اما فقط این دو، عامل زرد
شدن نیستند. مصرف مرتب خوراکی های پررنگ (شراب قرمز، میوه های قرمز و برخی
نوشیدنی ها) میتواند همین نتیجه را در پی داشته باشد.
از
سوی دیگر، خوردن بسیار زیاد خوراکی های ترش (خصوصاً مرکبات و سوداها)،
مینای دندان را فرسوده میکند. و این در حالی است که مینا، به دندان سفیدی
میدهد، عاج دندان که پوشیده شده است، پررنگ تر است. یک مینای نازک دندان
ها را زرد یا متمایل به زرد میکند.
داروهایی که رنگ دندان را تغییر میدهند
داروها
عامل چندان متداولی برای زرد شدن دندان ها نیستند اما باید دانست که برخی
آنتی بیوتیک ها میتوانند بر رنگی شدن دندان ها اثر بگذارند.
به
خانم های باردار توصیه میشود که از مصرف آنتی بیوتیک های خانوادۀ
تتراسایکلین خودداری کنند، این توصیه برای بچه ها تا زمانی که هنوز دندان
های دائمی شان شکل نگرفته است (حدود هشت سال)، نیز معتبر است.
یک
آنتی بیوتیک که دیگر که خیلی زیاد مصرف میشود، آموکسی سیلین است، که این
دارو هم میتواند دندان ها را زرد کند. اغلب این رنگی شدن، با گذشت زمان و
مسواک زدن رفع میشود، اما برخی افراد ملاحظه میکنند که دندان شان به رنگ
سابق برنگشته است.
این
احتمالات برای تمام بیماران وجود ندارد. از سوی دیگر این افراد باید نسبت
به بیماری که باید توسط آنتی بیوتیک درمان شود هم حساس باشند! در این باره
حتماً با پزشک تان مشورت کنید.
چگونه میتوان مانع زرد شدن دندان ها شد؟
در
ابتدا باید تصریح کنیم که این کار همیشه ممکن نیست. رنگ دندان های ما،
مانند رنگ مو و رنگ پوست مان از طریق ژنتیک تعیین میشود. با این حال، کنار
گذاشتن عاداتی که در بالا ذکر شد، به شما این امکان را میدهد که تا
بیشترین حد ممکن، سفیدی طبیعی دندان های تان را حفظ کنید.
رعایت
بهداشت دهان و دندان نیز میتواند مؤثر باشد. پلاک دندانی نیز زرد رنگ
است. دو بار مسواک زدن در روز و جرم گیری دندان ها توسط دندانپزشک، دندان
های شما را سفیدتر میکند.
اصل استئوپاتی
مشخصه های استئوپاتی چیست؟
اصل استئوپاتی
دستگاه
محرک بدن، شرط اصلی صحت و سلامتی است. تنظیم دوبارۀ ساختارهای بدن به لطف
تکنیک هایی که کارکرد اعضای آن و توانایی خوددرمانیش را اصلاح میکنند،
استئوپاتی است. بنابراین استئوپاتی میتواند از بروز برخی بیماری ها
پیشگیری کند و برخی دیگر را درمان نماید.
مشخصه های استئوپاتی چیست؟
شناخته
شده ترین نشانه های استئوپاتی تسکین دردها و مشکلات ماهیچه ای- اسکلتی
است، خصوصاً دردهای پشت و کمر. آزمایش های کلینیکی، اثربخشی استئوپاتی را
از اولین روزها پس از بروز علائم، اثبات کرده است. بیمارانی که تحت درمان
استئوپاتی قرار گرفته اند، از داروهای ضد التهاب و ضد درد کمتری استفاده
میکنند.
با این حال، از آنجایی که تمام سیستم بدنی به یکدیگر وابسته اند،
استئوپاتی به عنوان یک پیشگیرنده و یک درمان در مقابل بسیاری از بیماری ها
مورد استفاده قرار میگیرد، حتی اگر شواهد قابل توجهی که اثربخشی این درمان
بر روی آنها را اثبات کرده باشد، موجود نباشد.
درمان های دیگر استئوپاتی:
دردهای کمری
ورم مفاصل
پیچ خوردگی، کوفتگی، التهاب تاندون ها (کاهش ورم و درد).
سیاتیک و دیسک کمر.
فیبرومیالژیا (کاهش درد و بهبود کیفیت زندگی).
دردهای پس از جراحی.
دردهای گردنی.
و سندروم کانال مچ.
به قول مهدی باقر بیگی آن زمان مردم عادت داشتند مجید و بی بی را همیشه در کنار هم ببینند، اما حالا دیگر یکی از این دو در میان ما نیست.
فوت بی بی در روزهای عید کام خیلی از کسانی که با او و قصه های مجید خاطره داشتند، تلخ کرد. در روزهایی که همه از دست دادن بی بی مهربان سینما و تلویزیون ایران ناراحت هستیم به سراغ مهدی باقربیگی رفتیم و دقایقی هرچند کوتاه را با او به گفت و گو نشستیم. او حالا دیگر برای خودش مردی شده و مسوولیت بزرگی به نام پدر بودن را تجربه می کند.

* چطور برای بازی در نقش مجید انتخاب شدی؟
زمانی که آقای پوراحمد تصمیم گرفتند «قصه های مجید» را بسازند در مدارس راهنمایی اصفهان تست می گرفتند و دنبال یک نوجوان 12-13 می گشتند که با لهجه اصفهانی به طور کامل آشنا باشد. مدرسه ما پشت منزل بی بی خدابیامرز بود. خواهر آقای پوراحمد به ایشان پیشنهاد کرده بودند که به مدرسه ما هم بیایند و از بچه های مدرسه ما هم تست بگیرند. به هر حال ایشان به مدرسه ما آمدند و از آنجایی که من هم در گروه تئاتر مدرسه بودم، من را همراه تعدادی دیگر از بچه ها صدا کردند و از ما خواستند بعد از ظهر همان روز برای تست ویدئویی به منزل آقای پوراحمد برویم. به هر حال من تست دادم و در نهایت آقای پوراحمد صلاح دید که نقش مجید را به من بسپارد.
* پس این علاقه به بازیگری در تو وجود داشت و اگر «قصه های مجید» هم برایت اتفاق نمی افتاد، باز به سمت بازیگری می رفتی؟
فکر نمی کنم! الان که بیست سال از آن موقع گذشته در اصفهان ما خبری نیست چه برسد به آن زمان. در بازیگری باید یک اتفاق برای انسان پیش بیاید تا بتواند خودش را نشان دهد. شما بازیگران برجسته ایران را نگاه کنید. اکثر آنها با یک اتفاق توانستند خودشان را نشان دهند. مثلا آقای امیر جعفری کارهای زیادی انجام داده اما تازه 5 سال است که اسم و رسمی پیدا کرده است.

* اما تو با کار اولی که بازی کردی شدی مهدی باقربیگی...
بله، اما بدی اش این بود که این اتفاق در دوران نوجوانی برایم افتاد. اگر چنین اتفاقی در بزرگسالی برایم می افتاد قطعا می توانستم بیشتر پیشرفت کنم.
*چرا بازیگری را ادامه ندادی؟
هنوز هم بعد از اینکه بیست سال از آن سریال گذشته است، من را به اسم مجید می شناسند و مردم همیشه دوست دارند با دیدن من یک حال و هوایی از مجید برایشان تداعی شود که مسلما چنین چیزی پیش نخواهد آمد. مجید در سن نوجوانی شیرین بود و اگر الان بخواهم آن کارها را در این سن و سال انجام دهم، لطفی نخواهد داشت. به قول آقای پوراحمد «قصه های مجید» یک اتفاق بود که دیگر هم تکرار نخواهد شد.
* بعد از اینکه بازیگری را ادامه ندادی، مشغول چه کاری شدی؟
بعد از اینکه لیسانسم را گرفتم، در سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان مشغول شدم.
* قبل از اینکه سر لوکیشن بروی، بی بی را می شناختی؟
نه، با ایشان آشنایی نداشتم. بار اولی که ایشان را دیدم در لوکیشن که خانه بی بی هم بود با هم آشنا شدیم. از همان روز اول هم بی بی نسبت به من یک حس مادرانه پیدا کرد و هم من واقعا ایشان را مثل مادربزرگ خودم می دانستم.

* این رابطه خوب چطور بین شما ایجاد شد؟
بی بی خدابیامرز مادر بسیار مهربان و خوبی بود و غریبه و آشنا برایش مهم نبود. با همه با مهربانی رفتار می کردند. ایشان را واقعا مثل مادربزرگ دوست داشتم و در مدت فیلمبرداری قصه های مجید مدام از نصیحت های مادرانه ایشان استفاده می کردم. هیچ وقت با هم مشکلی پیدا نکردیم. ایشان روی کوچکترین مسایل هم برایم دلسوزی می کردند و واقعا مهربان بودند.
* خاطره جالبی از بی بی داری؟
همه لحظاتی که در کنار بی بی بودم برایم خاطره بود. بعضی اوقات صحنه هایی وجود داشت که باید از بی بی ری اکشن می گرفتند. بی بی حتی اگر با کس دیگری هم بازی داشت، خودشان از من می خواستند سر صحنه حاضر باشم. من هم سر اینگونه صحنه ها جک و لطیفه می گفتم تا بی بی خنده های شیرینش را جلوی دوربین نشان دهد.
* چند وقت سر این کار بودی؟
یک سال، ما یک سال بدون وقفه در کنار هم بودیم و کار می کردیم.
* بعد از اینکه کار به پایان رسید بازهم با بی بی ارتباط داشتی؟
اوایل که حداقل هفته ای یک بار به ایشان سر می زدم اما به مرور که سنم بالا رفت و درگیری های روزمره ام بیشتر شد، کمتر می توانستم با ایشان در ارتباط باشم و حتی اگر نمی توانستم به صورت مرتب به منزل ایشان بروم، حتما به صورت تلفنی با ایشان در ارتباط بودم. بعد هم که ایشان بیمار شدند هم همیشه از فرزندان شان احوال شان را می پرسیدم و چند وقت یک بار بهشان سر می زدم.
* در مراسم ازدواجت بی بی حضور داشت؟
نه، متاسفانه آن موقع هم ایشان کسالت داشتند و ما از حضور ایشان در مراسم ازدواج مان محروم بودیم. البته ایشان پیگیر مسایل ازدواجم بودند و همیشه پیگیر این ماجرا بودند. بعد از ازدواج هم هر وقت به منزل ایشان می رفتم می گفتند که آیا بچه دار شدی یا نه...
* بی بی با توجه به بیماری که داشت تو را هم نمی شناخت؟
اوایل چرا، وقتی برایشان توضیح می دادم که با هم کار کرده ایم، می شناختند اما این اواخر دیگر من را نمی شناختند.

* کجا بودی که خبر فوت بی بی را شنیدی؟
راستش را بخواهید روزهای اول عید به علت اینکه یک مقدار درگیر مسایل کاری بودم نتوانستم به منزل بی بی بروم و عید را تبریک بگویم. روز پنجم فروردین بود که داشتم شبکه یک را تماشا می کردم که یک لحظه دیدم دارد بخش هایی از کارمان را پخش می کند. همان موقع یاد بی بی افتادم و داشتم شماره منزل بی بی را می گرفتم که دیدم تلویزیون به صورت زیرنویس اعلام کرد که بی بی فوت کرده است. البته من قبل از عید به دیدار بی بی رفته بودم اما دوست داشتم اول عید به دیدار ایشان می رفتم و تا زنده بودند و نفس می کشیدند بازهم می دیدمشان... که نشد. بد دنیایی شده...
* همان روز به منزل بی بی رفتی؟
بله، خانه ما به منزل بی بی نزدیک است و نیم ساعت بعد از اینکه از این ماجرا مطلع شدم؛ به خانه ایشان رفتم. هم من خودم را جزوی از خانواده بی بی می دانم و هم فرزندان بی بی من را جزو خودشان می دانند. حتی روزی که مراسم بی بی در مسجد برگزار می شد، مهرداد که فرزند کوچک بی بی هست و با من رفاقت نزدیک تری هم دارد به من گفت که تو هم باید مثل ما جلوی در مسجد بایستی...
* واکنش مردم چطور بود؟ کسی به تو هم تسلیت گفت؟
مردم به این خاطر که فرزندان بی بی را از نزدیک نمی شناختند بیشتر به سمت من می آمدند و به من تسلیت می گفتند اما به شخصه از مردم اصفهان که اتفاقا آدم های هنردوستی هم هستند گله دارم و فکر می کنم یک مقدار به بی بی کم لطفی کردند.

* یعنی مراسم خلوت بود؟
بی بی واقعا آدم خوبی بود و دوست و آشنای زیادی داشتند اما به نظر من بازهم باید جمعیت خیلی بیشتری در مراسم ایشان شرکت می کرد. البته خانواده آقای پوراحمد هم زیاد تمایل نداشتند که ازدحام شود و نمی خواستند مردم به زحمت بیفتند.
* این گله ای که داشتی را نمی شود به مسوولان فرهنگی هم تعمیم داد که در این چند سال سراغی از بی بی نگرفتند؟
مسوولان که دیگر هیچ! بگذار در مورد آنها اصلا صحبت نکنیم. همین که مردم در خانه هایشان ما را دعا کنند برای مان بس است، مهم نیست که مسوولان به فکر باشند یا نباشند، آنها به فکر که بوده اند که حالا به فکر بی بی باشند؟
* بعد از اتفاقی که برای بی بی افتاد، دلت برای قصه های مجید تنگ نشد؟
طبیعتا دلم برای خاطرات خوبی که آن روزها با بی بی د اشتیم تنگ شد. بیست سال پیش من یک نوجوان بودم و این برایم خیلی عذاب آور است که امروز می بینم بی بی دیگر در میان مان نیست. آن زمان همه بی بی و مجید را در کنار هم دوست داشتند و با آنها خاطره داشتند، حالا یکی از آنها رفته است و چیزی نماینده که نفر دوم هم برود..
* تو که هنوز جوانی...
آره، اما مرگ حق است.

* شنیده ام که یک پسر هم داری، اسمش چیست؟
آرش، الان یک سال و سه... چهار روزه است.
* وقتی بزرگ شود، به او اجازه می دهی به سمت بازیگری بیاید؟
اگر بازیگری و سینما و تلویزیون ما مثل الان باشد، ترجیح می دهم به او کمک کنم تا تحصیلاتش را ادامه دهد. چون با درس خواندن بیشتر از بازیگری می تواند به مردم و کشورش کمک و خدمت کند اما اگر ببینم خودش دوست دارد که بازیگر شود حتما کمکش خواهم کرد.
.:: This Template By : web93.ir ::.