
این مکان یکی از مهمترین و زیبا ترین آثار باستانی سرزمین همیشه جاوید ایران است که آثار شگفت انگیزی را از دوران عیلامی , هخامنشی و ساسانی را در خود جای داده است . بر سینه این کوه مقبره های بسیار عظیمی بر جای مانده است که شهریاران ایران در آنجا آرامیده اند . از راست به چپ : مقبره خشیارشا , داریوش بزرگ , اردشیر اول و داریوش دوم . به دلیل مقدس بودن و بناهای عظیم الجسته پادشاهان ایران این مکان مورد توجه سلسله ساسانیان قرار گرفت و نقوش تاجگذاری خود را در آنجا برای آیندگان حک کردند . که به این ترتیب از راست به چپ است : نقش اول , تاجگذاری نرسی پسر شاپور اول شاه ساسانی است که حلقه شهریاری ایران را از آناهیتا مظهر آب دریافت میکند . نقش دوم که د رزیر آرامگاه داریوش بزرگ حک شده است مشتمل بر دو نقش است : که نشان از پیروزی بهرام دوم بر دشمن ایران است . نقش سوم که زیباترین , مجلل ترین و پرافتخارترین نقش ساسانی است نشانگر شکوه و عظمت شاپور اول است . که والرین امپراطور روم در مقابل او زانو زده و بر زمین افتاده است . این نقش نشانگر روحیه وطن پرستی و میهن دوستی پادشاهان برای دفاع از سرزمین ایران را نشان میدهد . نقش چهارم نشانگر پیروزی هرمزد دوم بر دشمن ایران است . نقوش دیگری نیز حک شده که شبیه به یکدیگر هستند . آخرین نقش , نقش تاجگذاری اردشیر بابکان بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی را نشان میدهد که حلقه شاهی را یا همان فر ایزدی را از فره وشی (فروهر) به نمایندگی از خداوند دریافت میدارد . حلقه در نزد آریاییها نشانه عهد وپیمان است و رد وبدل کردن حلقه در هنگام ازدواج که امروزه در تمام جهان رواج دارد بازمانده این سنت دیرینه ایرانیان است. این حلقه خود نشان عهدی است میان خدا و شاه که شاه هرگز از مسیر خدایی خارج نشود .
در داخل پارک شهر هرسین بقایایی از آثار دوره ساسانی وجود دارد که از جمله آن صفحه تراشیده ای است که در دامنه کوه ایجاد شده است. این صفحه به طول ۵۲/۴۶ متر و ارتفاع ۲۵/۱۲ متر است. این صفحه تراشیده به سه بخش تقسیم شده است: بخش اول آن به طول ۲۲/۳۱ متر است و صفه ای در جلوی آن تراشیده شده است. این صفه به نهر آبی مشرف است. قسم دوم به طول ۵۰/۱۰ متر و قسمت سوم به طول ۲۵/۵ متر است. در جلوی قسمت دوم و سوم نیز صفه ای به عرض ۱۵/۸ متر دیده می شود.(تصویر ۱)
در قسمت جنوب شرقی این صفحه تراشیده، حوض دایره شکلی از سنگ ایجاد شده است.
قطر دهانه این حوض ۸۶/۳ متر و عمق آن ۶۶ سانتیمتر است. در وسط حوض، مخروط
ناقص فواره مانندی به ارتفاع ۶۶ متر وجود دارد که محیط تحتانی ۲۴/۲ متر
است. قسمت تحتانی این مخروط ناقص، به شکل دوازده ضلعی نامنظم است.(تصویر ۲)
سطح فوقانی فواره، به صورت دایره ای است که در وسط یک صفحه دوازده ضلعی
قرار دارد. در قسمت شمالی حوض، پیش رفتگی مستطیل شکلی به ابعاد ۴۰×۲۰
سانتیمتر وجود دارد. همچنین در نزدیکی این حوض سنگی، طاقی از یک سنگ یک
پارچه دیده می شود که دارای قوسی گهواره ای است. در قسمت تحتانی طاق، تخته
سنگی به شکل مکعب مستطیل وجود دارد، احتمالاً طاق بر روی این تخته سنگ قرار
گرفته است.(تصویر ۳) در کنار این طاق نیز بخشی از یک پلکان سنگی سه پله ای
وجود دارد.(تصویر ۴) در جنوب این مجموعه و در اطراف میدان شهر، بقایای یک
بنای سنگی از دوره ساسانی به چشم می خورد. این مکان امروزه تبدیل به پارک
شده و بخش زیادی از آن به دلیل ساخت و سازهای جدید از بین رفته است. مصالح
به بکار رفته در این بنا شامل لاشه سنگ و ملاط گچ است و در بعضی از قسمت ها
روکار دیوار با بلوک های سنگی مکعب مستطیل چیده شده است.

امپراتوری اشکانی که دست متجاوزان یونانی را از ایران کوتاه کرده بودند دست به ساخت معابد پرستش اهورامزدا که آتش نماد او بود پرداخته بودند . ابنیه هایی که تراش سنگهای آن انسان را به شگفت وا میدارد . ستونها معبد آناهیتا قطری در حدود ۱٫۵ متر و بلندای ۲ تا ۳ متر که به صورت یک تکه تراشیده شده است شکوه و بزرگ خواصی به این مجموعه داده است معبد آناهیتا به صورت کاخهای بزرگ پرسپولیس دارای ستونهای بلند و قطوری است . این آتشکده با پلکانی همچون پلکان مرتب و حساب شده پرسپولیس که از دو طرف انسان را به طرف کاخ هدایت میکند ساخته شده است و دقیقا همچون تخت جمشید بنا گشته است پلکانی کوتاه – مرتب – سنگهای تراشیده سیاه رنگ با زیبایی خاص هنر ایرانی . این معبد مقدس در شهر کنگاور میان راه همدان به کرمانشاه قرار دارد که در گذشته در مسیر راه هگمتانه به تیسفون نام داشته است .
مجموعه کاخهای معبد که به صورت چند طبقه روی هم قرار داشته هم اکنون ویران گشته است و تنها آثار کمی از آن به جای مانده است . در بدو یورش سپاه اسلام به ایران به بهانه گسترش اسلام همه ابنیه های باستانی و با شکوه ایرانی در هم کوبیده شد و به جای آن مساجد و امامزاده های عربی ساخته شد . آناهیتا در ۴٫۶ هکتار وسعت توسط موبدان در زمان شاهنشاهی اشکانی بنا گشت تا خداوند بزرگ اهورامزدا را پرستش کنند آتش تنها نماد قدرت اهورامزدا بود . آناهیتا یا انهیت که ساخته شده از دو واژه ان + هیت است به معنای پاک و بی آلایش است . اروپاییان همین کلمه را با تغیراتی به نام آنیتا تغیر دادند که از آیین میترایی باستانی ایران گرفته شده است . آناهیتا در پهلوی به نام “اردویسور اناهیتا” میباشد در ادبیات مزدیسنا ایرانی به نام فرشته ( ایزد ) نگهبان آب – فراوانی – زیبایی – باروری نام دارد و در نزد ایرانیان کهن بسیار مقدس و نماد پاکی و بی آلایشی اهورامزدا بوده است . بنای این معبد در طول ۲۲۰ متر و عرض ۲۱۰ متر بنا شده است و در محوطه آن مسیر آتشکده توسط ستونهای بلند به درون معبد هدایت شده است . این معبد مقدس هم در زمان اشکانیان و هم در زمان ساسانیان مورد احترام و ارزش خواصی بود و میتوان گفت که پس از آتشکده بزرگ آذرگشنسب معبد آناهیتا بزرگترین بنای مذهبی ایران بوده است . سنگ تراشی ستونهای این معبد زیبایی شگفت انگیزی دارد که هنوز سالم مانده است .
نقش آنوبانی نی یکی از پادشاهان سلسله لولوبی در صخره های سرپل ذهاب واقع شده و کتیبه ای با خط اکدی و نیز نقوش برجسته دیگری از پادشاهان لولوبی در این منطقه وجود دارد. لولوبی ها اقوامی کوهستانی بودند که در شمال زاگرس اقامت داشتند و تا حدود دریاچه اورومیه را تحت انقیاد خود داشتند و در هزاره دوم پیش از میلاد کشور مقتدری تشکیل داده بودند و با آشوری ها در جنگ بودند.مردم لولوبیان از شهر “زور”که مرکز سرزمینشان بود در جهت جنوب خاوری به ناحیه حلوان یا سرپل ذهاب پیش رفتند.کتیبه “آنوبانی نی”به زبان و نوشتار اکدی است.وی به عنوان پادشاهی توانا وفرمانروای قدرتمند لولوبیان می گوید که پیکره خود و “ایشتار”را بر کوه “باتیر”(پادیر)کنده است و با دعای بابلی از خدایانی به اسامی “آنو”-”آنتوم”-”وائیل”-”نیلیل”-”اددوایشتار”-”سین”-”شمش”و دیگر ایزدان می خاهد که این کتیبه را از دستبرد ویرانی نگهدارند.
مورخین تاریخ کتیبه “آنوبانی نی “را ۲۸۰۰ سال ق.م. ذکر کرده اند.در نقش” آنوبا نی نی ” تصویری از امیری بر کوه کنده شده که اسیری در زیر پای چپ وی بر زمین قرار گرفته است ودر دست راست شیئی نظیر اهرم به دست گرفته و دست چپ را بر سینه نهاده است.تصویر ماه و ستاره ای نیز در مقابل صورت او حجاری شده که در اثر مرور زمان و فرسایش سنگ به این تصویر و خطوط اکدی آن صدماتی وارد گردیده است.در مقابل او تصویر الهه “ایشتار”خدای ماه ؛نقش گردیده است که زنجیر اسیری را به دست گرفته است.در زیر نقش هر دو تصویر اسیرانی دیده می شود.(تصویر اول)
گفته شده که احتمالا “داریوش بزرگ” جهت ایجاد تصویر کتیبه جهانی بیستون از این نقش کهن استفاده نموده است.در زیر نقش “آنوبا نی نی”یکی از پادشاهان اشکانی بر اسبی سوار شده و در مقابل او شخصی در حال تقدیم شیئی به وی می باشد .در این تصویر خطوطی به زبان پهلوی اشکانی حجاری شده است.قسمت عمده این تصویر به علت مرور زمان از بین رفته است.(تصویر دوم)
این نقش مهم ایران تا چند ماه پیش بدون حفاظت رها شده بود و حتی کوه مزبور دیوار حیاط مدرسه پسرانه ای را تشکیل می داده است !!!…

این ساختمان زیبا به شکل مکعب شکل بوده و روبروی کوهستان هایی قرار دارد که آرامگاه داریوش بزرگ است . در این دو قرن اخیر این مکان کعبه زرتشت نام گرفته است . زیرا یکتا پرستی پادشاهان ایران دلیلی بر ساختن کعبه زرتشت بوده است . مهارت و دقتی که در برش سنگهای حجیم سفید رنگ آن بکار رفته – نگاه توریست های گوناگون را به خود جلب میکند . این کعبه استادی و معماری شگف انگیز هخامنشیان را نشان میدهد . این کعبه در حفره ای شبیه به اسختر ساخته شده و زیر سازی آن از سنگهای عظیم بوده است . داخل این مکان اتاقی به اندازه ۲٫۵ در ۲٫۵ متر قرار دارد . که کاربرد آن بحثهای بسیاری را در بر داشته است گروهی آن را مکانی برای نگهدارای جسد پادشاهان دانسته اند تا کالبد آنان برای مدتی که آرامگاهشان آماده میشده در آنجا به امانت بماند . اما پلکان بلند و محل تنگ آن این فرضیه را سست میکند .
بهترین تعبیر آن این است که این مکان مقبره موقت داریوش بزرگ بوده است . زیرا تا زمانی که مقبره داریوش را در دل کوهها آماده میشده زمانی درازی به طول می انجامیده است . کتیبه های مختلفی از شاپور در اطراف این مکان است . کتیبه ای از موبد بزرگ کرتیر که خدمات ارزنده ای که به دین زرتشت انجام داده است را در آنجا مفصل توضیح داده است . کرتیر از چگونگی رسیدن خود به مقام موبد بزرگ – قاضی تمام کشور و سرپرستی معبد آناهیتا سخن گفته است . قدمت این بنا بیش از دوهزار و پانصد سال است .
برگرفته شده از سایت : http://www.ariarman.com
در سال ۱۳۱۷ هجری شمسی و در پی حفاریهای دانشگاه شیکاگو در نقش رستم،برسه وجه بنای مکعبی شکل کعبه زرتشت کتیبه هایی از شاپور شاه ساسانی و کرتیر موبد پرنفوذ همین خاندان کشف شد.کتیبه کرتیر به تحریر پهلوی ساسانی بر دیواره شرقی و کتیبه های شاپور اول شاه ساسانی بر سه وجه شرقی،جنوبی و غربی نقر شده است.این کتیبه ها از نظر تاریخی اهمیت فوق العاده ای دارند.کتیبه شاپور به سه زبان نگاشته شده است.دیواره شرقی بنا نسخه پهلوی ساسانی ،دیواره جنوبی نسخه یونانی و دیواره غربی نسخه پهلوی اشکانی کتیبه شاپور اول است.
در سال ۱۳۱۷ هجری شمسی و در پی حفاریهای دانشگاه شیکاگو در نقش رستم،برسه وجه بنای مکعبی شکل کعبه زرتشت کتیبه هایی از شاپور شاه ساسانی و کرتیر موبد پرنفوذ همین خاندان کشف شد.کتیبه کرتیر به تحریر پهلوی ساسانی بر دیواره شرقی و کتیبه های شاپور اول شاه ساسانی بر سه وجه شرقی،جنوبی و غربی نقر شده است.این کتیبه ها از نظر تاریخی اهمیت فوق العاده ای دارند.کتیبه شاپور به سه زبان نگاشته شده است.دیواره شرقی بنا نسخه پهلوی ساسانی ،دیواره جنوبی نسخه یونانی و دیواره غربی نسخه پهلوی اشکانی کتیبه شاپور اول است.
بهتر است وقایعی که با قدرتگیری شاپور همراه بوده است مرور کنیم.تاجگذاری شاپور امپراتوری روم را با دشمنی سرسخت رودرو کرد.این دوران امپراتوری روم به عصر فرمانروایان نظامی معروف است که در فواصلی کوتاه یکی،دیگری را از میدان به در می کرد و خود جانشین او می گردید و هنوز جلوس نکرده،سقوط می نمود. جریان وقایع بغرنج و پیچیده آن روزگار،همچنان ناشناخته باقی ماند تا این که کمی قبل از جنگ جهانی دوم،حفریات نقش رستم و کتیبه شاپور،فتح عظیم آن دوران و آنچه را که در پس پرده مانده بود آشکار ساخت.
برخورد اول شاپور با رومیها جنگ با امپراتور گوردیانوس بود.نمی توان دقیق گفت که آغازگر جنگ چه کسی بوده است.در سال ۲۴۲ میلادی گوردیانوس آماده جنگ با ایران شده بود و از سراسر امپراتوری روم سپاهی از گُتها و ژرمنها تهیه دید و از سوی بین النهرین که در دوره ساسانی آن را آسورستان می گفتند به ایران زمین تاخت.ولی در همان هنگام به وضعی نامعلوم کشته شد.معلوم نیست در. اثر جنگ این اتفاق افتاد یا دسیسه رقیب او فیلیپ او را به دیار نیستی فرستاد ولی در هرحال رومیها بعد از مرگ او فیلیپ را به امپراتوری خود انتخاب کردند.فیلیپ بعد از یک شکست در شهر(( پیروز شاپور)) در مرز فرات فورا درخواست صلح کرد.در سال ۲۵۲ میلادی شاپور ارمنستان را تسخیر کرد و این برای روم شکست بزرگی بود.با اینکه حملاتی به مرزهای شرقی ایران صورت گرفت.شاپور از جنگ در جبهه غربی منصرف نشد و نصیبین در در سال ۲۵۴ و دورا اروپوس را در سال ۲۵۶ به تصرف خود در آورد.در سال ۲۶۰ شهر ادسا توسط سپاهیان شاپور به محاصره در آمد و امپراتور والرین تصمیم گرفت این شهر مهم را باز پس گیرد و در نتیجه جنگ در گرفت.این تصمیم سرنوشت او را تعیین کرد.سپاه روم با این که بیش از لشگر ایران بود،محاصره شد.امپراطور والرین دستگیر شد و صاحب منصبان لشگری و کشوری،حکام ایالات،سناتورها و همچنین عده زیادی از اشخاص عالی رتبه مملکت به اسارت شاپور در آمدند.ارتش روم از هم پاشید و سپاهیان دسته دسته تسلیم شدند.این حادثه یک فاجعه حقیقی برای رومیها بود.
متن کتیبه ها
۱- من مزدیسن،بغ شاپور،شاهنشاه ایران و انیران که چهر(نژاد)از ایزدان،پور مزدیسن،بغ اردشیر شاهنشاه ایران که چهر از ایزدان پورِ پور(نوه)بغ بابک شاه]است[.خداوندگار ایران شهرم و]این[ شهرها(کشورها) را دارم:
پارس،پارت،خوزستان،میشان،آسورستان،اربایستان،آتورپاتکان،ارمنستان
۲- وروچان،سیکان،اران،بلاسگان تا فراز به کوهِ کاف(=قاف) و ]به[ در(=حدود)آرانان و به همه ]حدود[ کوهِ پریشخوار،ماد،گرگان،مرو،هرات و همه ابر شهر:کرمان،سکستان،توران،مکران،پارتان،هندوستان،کوشان شهر تا فراز به پیشاور و تا به کاش(=کاشغر)،سغد و چاچستان........]تا ساحل[ دریا]یعنی[مزون شهر.ومن گرفتم پیروز شاپور نامی.....و من گرفتم
۳- هرمزد اردشیر نامی/نام را.و این همه شهر(کشور) و شهریار و والیان،همگی برای ما به باج و بندگی ایستادند.و هنگامی که نخست من بر شهر (کشور)ایستادم(=پادشاه شدم)،گردیانوسِ قیصر از همه شهر"روم"،"گُت" و "ژرمن" سپاه جمع کرد واز ]سوی[ آسورستان به سوی ایرانشهر و ما آمد. و در مرز آسورستان جنگی در "مشیک"جنگ بزرگی بود(=درگرفت)گردیانوسِ
۴- قیصر کشته شد،سپاه رومیان از بین رفت و رومیان "فیلیپوس" را قیصر کردند و فیلیپوسِ قیصر به نمسته(=التماس و شفاعت)به سوی ما آمد و برای خون بها پانصد هزار دینار داد(پرداخت)]و[ به باج ایستاد(=باج گذار شد)و ما از این رو مشیک را "پیروز شاپور"نام کردیم(=نهادیم).
و قیصر دوباره دروغید،در ارمنستان گناه کرد و ما به شهر(=کشور) روم یورش کردیم و سپاه شصت هزار نفری رومیان را در"بیبالیش"
۵-زدیم(نابود کردیم) و شهر(=کشور)سوریه و آنچه که در بالای شهر سوریه بود همه را آذر بیز(سوزانده)،ویران و نابود کردیم.وگرفتیم(=فتح کردیم)تنها در این نبرد از شهر(=کشور)رومیان: دژ و شهرستان "آناث"را با ناحیه های اطراف آن،دژ"اروپن" با ناحیه های اطراف آن،شهرستان بیبالیش با ناحیه های اطراف آن،شهرستان منبوگ
۶- با ناحیه های اطراف آن،شهرستان حلب با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کنشرا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان آپومیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان رنیپوس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان زوما با ناحیه های اطراف آن،شهرستان گُندُروس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ارمیناژ با ناحیه های اطراف آن،شهرستان سلوکیه با ناحیه های اطراف آن،شهرستان انطاکیه
۷-با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کیروس با ناحیه های اطراف آن،دیگر شهرستان سلوکیه با ناحیه های اطراف آن،شهرستان اسکندریه با ناحیه های اطراف آن،شهرستان نیکوپولیس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان سزار با ناحیه های اطراف آن،شهرستان حما با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ارستون با ناحیه های اطراف آن،شهرستان دیکور با ناحیه های اطراف آن،شهرستان دورا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان دولیخ با ناحیه های
۸-اطراف آن،شهرستان کرکسیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ژرمانیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان بتنان با ناحیه های اطراف آن،شهرستان خانر با ناحیه های اطراف آن.اندر کاپادوکیه:شهرستان سَتَل با ناحیه های اطراف آن،شهرستان دومان با
ناحیه های اطراف آن،شهرستان ارنگلیا، با ناحیه های اطراف آن،شهرستان سوش با ناحیه های اطراف آن،شهرستان شود با ناحیه های اطراف آن،شهرستان فرات با ناحیه های اطراف آن.
۹-بر روی هم سی و هفت شهرستان با ناحیه های اطراف آن.سومین بار،هنگامی که ما به حرّان و الرّها حمله کردیم و حرّان و الرّها را محاصره کردیم،والریانوس قیصر به پذیره ما آمد و با ]او[ بود از سرزمین ژرمانیا،از سرزمین ریشیا،از سرزمین نیرکوس،از سرزمین داکیا،از سرزمین پندانیا،از سرزمین میسیا،از سرزمین آستاریا،از سرزمین اسپانیا،از سرزمین افریقا،از سرزمین تراکیا،
۱۰-از سرزمین بوتنیا،از سرزمین آسیا،از سرزمین پامپیا،از سرزمین آسوریا،از سرزمین لوکونیا،از سرزمین گلاتینا،از سرزمین لوکیا ،از سرزمین کیلیکیه،از سرزمین کاپادوکیه،از سرزمین فریگیا،از سرزمین سوریه،از سرزمین فنیقیه،از سرزمین یهودیا،از سرزمین ارابیا،از سرزمین مورن،از سرزمین ژرمانیا،از سرزمین روتاس،از سرزمین اسنیوس.
۱۱-از سرزمین میان رودان،سپاهی هفتاد هزار]نفر[.و در آن سوی حرّان و الرّها حمله بزرگی بر والریانوس قیصر بود(=شد) و والریانوس قیصر را،خودم،با دست های خویش دستگیر کردم و سایر حاکمان،سناتوران،و فرماند]هانی[ که در سر(=رأس) آن سپاه بود،همه را دستگیر کردم و به پارس هدایت کردم(=آوردم)و سرزمین سوریه،کیلیکیه و سرزمین کاپادوکیه را
۱۲-آذر بیز(سوزانده)،ویران و غارت کردم.و گرفتم این بار از رومیان،سرزمین اسکندریه و شهرستان کتسیوس با ناحیه های اطراف آن،شهر شمشات با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کرترای با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ایگا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ماماسیتا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان مالوس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان آدانا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ترسوس
۱۳-با ناحیه های اطراف آن،شهرستان زفیرون با ناحیه های اطراف آن،شهرستان سپستیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کورکوس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان انزرپوس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کاستاپلا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان نرینیاس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان پلاویاس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان تودینا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان قیصریه با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کومانادیا
۱۵-با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کوپستریا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان سباستیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان بیرت با ناحیه های اطراف آن،شهرستان راکوندیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان لارندیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ایکوندیا با ناحیه های اطراف آن،همه شهرستان ها با ناحیه های اطراف آن سی و شش.و از مردمان سرزمین(=کشور)روم]و[از انیران
۱۶-آورده شده(=به عنوان اسیر آورده شد)اندر ایران شهر،اندر پارس،پارت،خوزستان،آسورستان و دیگر سرزمین(=استان)به سرزمینی که از آنِ ما و پدر و نیاکان و پیشینیان]ما[بود،آنجا برقرار کردیم(=در آن جاها سکنی دادیم).و ما سرزمین های بسیار دیگری را خواستیم]و[بسیار نام(=آوازه)و نیوی(=دلیری)کردیم که اینجا ننوشتیم.اما آن چند(=مقداری)از کرده هارا فرمان دادیم نوشتن(=بنویسند)تا کسی که پس از]ما[خواهد بود.
۱۷-این نیکنامی]کرده ها[ و نیوی و خداوندگاری ما را بشناسد.و پیش از آنکه ایزدان آنگونه سرزمین ها را به ما بدهند(=ارزانی دارند)و با پشتی(=پشتیبانی)ایزدان این چند کشور را بخواهیم و بداریم،این چنین ما در کشور بسیار آذر بهرام نشانیدیم و بسیار مغ مردان را کرفه کردیم و ایزدان را نیایش های بزرگ کردیم و اینجا،در کتیبه نوشتیم:یک آتشی معروف به شاپور
۱۸- نام برای]آمرزش[روان و نیکنامیمان،آتشی معروف به آذر-آناهید نام برای]آمرزش[روان و نیکنامی دخترمان آذر-آناهید شهبانوی شهبانوها،آتشی معروف به هرمزد-اردشیر نام برای]آمرزش[روان و نیکنامی هرمزد-اردشیر،پسرمان،بزرگ شاه ارمنیان،آتشی معروف به شاپور نام برای ]آمرزش[روان و نیکنامی شاپور،پسرمان،شاه میشان
۱۹- آتشی معروف به نرسه نام برای]آمرزش[روان و نیکنامی آزاده مزدیسن،نرسه،پسرمان،شاه هند]و[سکستان و توران تا ساحل دریا]برپا کردیم[.و آنچه را که بدین آذران ارزانی می داریم و آنچه از آیین ها که برپا داشتیم،هم چنین همه را بر این سند نوشتیم و از آن روی هزار بره را که افزون بر آیین بود و ما اینها را به آذران پیشکش کردیم،ما فرمان می دهیم که اینگونه کرده شود برای]آمرزش[ روان ما روز
۲۰- به روز(=روزانه)یک بره،یک گریو و پنج هوفن نان،چهار پاس شراب،برای ]آمرزش[روان ساسان خدای و بابک شاه و شاپور شاهِ بابکان و اردشیر شاهنشاه،خورانزیم شهبانو،آذر-آناهید شهبانوی شهبانوها،شهبانوی دینی،بهرام گیلان شاه،شاپور شاهِ میشان.هرمزد-اردشیر شاه بزرگ ارمنیان،نرسه سکان شاه،شاپور-دختک
۲۱- شهبانوی سکاها،چشمک بانو،شهزاده پیروز،مردود بانو،مادر شاپور شاهنشاه،شهزاده نرسه،رود-دخت شهزاده،دختر انوشک،وراز-دخت،دختر خورانزیم،شهبانوی استخر یاد و هرمزدک،پسر شاه ارمنیان،هرمزد و هرمزدک،اوتابخت و بهرام،شاپور پیروز پسر]ان[ شاه میشان،شاپور-دختک،دختر شاه میشان و
۲۲- هرمزد-دختک دخر سکان شاه]هرکدام[یک بره ،یک گریو و پنج هوفن نان،چهار پاس شراب.
و از بره]هایی[ که آنجا باقی می ماند،تا هرزمان که طول بکشد،برای]آمرزش[روان کسانی که ما فرمودیم روانشان ستوده شود و اینجا نوشته شد:برای کسانی که در زمان خداوندگاری بابک شاه بودند:ساسان ارنوکان،فردکِ فردکان،بهرام بادِ هورکان،اسپورکِ اسپورکان،پوهرکِ مرتینکان،زیک در باربد
۲۳- شاپور بیژنکان،شاپور مهروزینکان.برای کسانی که در زمان خداوندگاری اردشیر شاهنشاه بودند:ساترپ،ابرنیک شاه،اردشیر،شاهِ مرو،اردشیر شاهِ کرمان،اردشیر سکان شاه،دینیک،مادر بابکِ شاه،رودک مادر اردشیر شاهنشاه،دینیک بابکان،شهبانوی شهبانوها،اردشیر بیدخش،بابک هزارپت،دیهینِ وراز،ساسانِ سورن،ساسان اندیکان خدای،پیروزِ کارن
۲۴- گوکِ کارن،ابرسامِ اردشیر فر،گیلمان دماوندی(=از دماوند)،رخش سپهبد،ماردِ دبیربد،بابک درباربد(رئیس تشریفات)،پاشهرِ ویسپورکان،ویفردِ فردکان،مهرخواست بریسکان،هوم فریاد مایگان بِد(=رئیس بایگانی)،دَرَن زین بد(رئیس اسلحه خانه)،شهرک دادور(=قاضی)،وردن آخور بد،مهرگ توسرکان،زیک زبرکان،سکپوس نخچیر بد،هوتوک آذوقه بد(=رئیس آذوقه)زاهین می دار.کسانی که برای(=در زمان)خداوندگاری ما بودند:اردشیر شاهِ ادیابن،اردشیر
۲۵- شاه ِکرمان،دینیک شهبانوی میشان،دستگرد شاپور،همزاسپ شاه وروچان،شاهزاده ولخشِ بابکان،شاهزاده ساسان که به وسیه فردکان نگهداری می شد(=پرورش یافته بود)،دیگر(=هم چنین)شاهزاده ساسان که به وسیله فردکان کدوگان نگهداری می شد،شاهزاده نرسه پیروز کان،شاهزاده نرسه شاپورگان،شاپور بیدخش،بابک هزارپت،پیروز اسب بد،اردشیرِ وراز،اردشیرِ سورن،نرسه اندیکان
۲۶- خدای،اردشیرِ کارن،بهنام فرماندار،پریاک ساتراپ وه-اندیوک-شاپور،سریتود شاهموست،اردشیرِ اردشیر هشنوم،پاشهرِ تهم شاپور،اردشیر ساتراپ گودمان،چشمکِ نیوشاپور،بهنام شاپور هشنوم،تیر مهر دژبان شهرکَرد،زیک درباربد،اردوان دماوندی(=از دماوند)،گندفر آبکان رزمجوی و پاپیش،
۲۷- پیروز-شاپور شنبیدکان،وارزن ساتراپ جی،کردسروِ بیدخش،بابک ویسپورکان،ولخش سلوکان،یزدبد،اندرزبد(=رای زن)شهبانوها،بابک سپسیردار،نرسه ساتراپ رند،تیانک ساتراپ همدان،وردبدپریستاگ بد،جود مرد رستکان،اردشیر بی فردکان،ابرسام-شاپور دریگان بد(=رئیس دربار)،نرسه بردکان،شاپور نرسکان،نرسه
۲۸- آذوقه بد،هرمزد دبیر بد،نادوک زندانبان،بابک دربد(=دربان بد)،پاسپردِ پاسپردکان،آبداخش دژبدکان،کرتیر هیربد،رستگ،ساتراپِ وه اردشیر،اردشیر بیدخشان،مهر-خواست گنجور،شاپور فرماندار،ارشتادِ مهران،دبیرنامه ها،ساسانِ شبستان(=خواجه)ساسانکان،ویرایِ بازاربد(=رئیس بازاریان)،اردشیر ساتراپ نیریز،بغداد وردپتیکان(=گُلبدان)کرتیرِ اردوان،زروان دادبندگان
۲۹- وینار ساسانکان،مانزکِ شبستان(=خواجه)،ساسانِ دادور(=قاضی)،وردن ناش پتکان،وردک(=گُلک)ورازبد(=گُرازبان)هریک،یک بره،یک گریو و پنج هوفن نان،چهار پاس شراب.اکنون همان گونه که ما بر امور و کارهای ایزدان می کوشیم و ایزدان دستگردیم(=دستگرد ایزدان هستیم) و به یاری ایزدان این چند شهر(=سرزمین)را خواستیم و گرفتیم،نیکنامی و نیوی(=دلیری)کردیم،آن کسی که پس از ما خواهد بود و فرهمند بُود او چنان که بر امور و
۳۰- کارهای ایزدان بکوشد.پس ایزدان او را یاور باشند و دستگرد کنند.این دست نبشته(=کتیبه)من هرمزدِ دبیر،پسر شیلکِ دبیر]است[.
و اما کتیبه کرتیر بر دیواره شرقی بنا متاسفانه ترجمه فارسی این متن که به صورت مستقیم از نوشته پهلوی آن ترجمه شده باشد در دسترس من نیست ولی ترجمه انگلیسی آن را می توانید در اینجا بخوانید.این کتیبه دارای ۱۹ سطر و شامل این مطالب است:کرتیر در ابتدا خود را معرفی میکند و سپس عناوین و القاب خود را در زمان پادشاهان گذشته می آورد.در زمان شاپور عنوان هیربد داشته است.هرمز عنوان((موبد اورمزد))را همراه با کلاه و کمر که تشریفات بزرگان بوده به او بخشیده است.همین عنوان را کرتیر در زمان بهرام اول،برادر هرمز،نیز داشته است.پس از آن که بهرام دوم پسر بهرام اول به سلطنت رسید،بر عناوین کرتیر افزوده شد.در ادامه کرتیر به ذکر فعالیت های دینی خود مانند مبارزه با ادیان دیگر(مسیحیان،مانویان و یهودیان و غیره)و تاسیس آتشکده ها و تخصیص موقوفات برای آن ها می پردازد.هم چنین از اصلاح موبدانی که به نظر او دچار انحراف بوده اند سخن به میان می آورد،فهرست ایالاتی را که در زمان شاپور به تصرف ایران در آمده بود،ذکر میکند و سرانجام کتیبه با دعا پایان می پذیرد
این صفحه به طول دویست و عرض سی متر در دامنه کوه بیستون، در فاصله سیصد متری جنوب نقش برجسته داریوش اول تراشیده شده است.(تصویر ۱) در دامنه این صفحه، سکویی قرار دارد. در جلوی این سکوی خاکی دیواری به طول یک صد و پنجاه متر ایجاد شده است. این دیوار با استفاده از بلوک های سنگی تراشیده و لاشه سنگ به همراه ملاط گچ ساخته شده است. بر روی برخی از این بلوک های سنگی و نیز برخی از سنگ های پراکنده اطراف آن، علایم سنگ تراشان ساسانی به اشکال مختلف نقش شده است. در دو طرف این صفحه تراشیده، چند سکوی پله دار خشن در سنگ کنده شده است. این سکوها برای نشستن به هنگام تراشیدن دیوار صفحه استفاده می شد.
بر روی این صفحه تراشیده، اثر قلم های سنگ تراشان و همچنین گودی های مخصوص قرار دادن گوه های چوبی جهت برش سنگ ها به وضوح دیده می شود . وجود سطوح ناصاف و سکوهای روی صفحه نشان می دهد که این صفحه ناتمام رها شده است، ولی بخش های فوقانی آن تقریباً رو به اتمام بوده است. در دامنه این صفحه تراشیده و بر روی صفه خاکی حجم زیادی از بلوک های سنگی، سنگ های کنده شده از کوه، ساقه ستون و پایه ستون های نیمه کاره دیده می شود.
اگر چه اهالی محل معتقدند این صفحه تراشیده اثر «فرهاد سنگ تراش» است که از عشق شیرین ملکه خسرو پرویز کوه را به همان گونه که فردوسی و نظامی گفته اند، تراشیده است؛ ولی شواهد باستان شناختی نشان می دهد منظور از پرداختن این صفحه، نوشتن و نمایاندن یک واقعه تاریخی مهم بوده و این صفحه توسط خسرو پرویز – شاه ساسانی – ایجاد شده است. از سنگ های کنده شده برای ساختن بناهایی چون پل خسرو، کاخ خسرو استفاده کرده اند. اما در میان این صفحه بزرگ نقش بانویی دیده می شود که هنوز با وجود گذر قرنها دلالت بر زیبایی آن دارد.(تصویر ۲)به احتمال زیاد این نقش مربوط به شیرین است که طبق گفته نظامی توسط فرهاد بر کوه نقش شده است:
نخست آزرم آن کرسی نگه داشت
بر او تمثالهای نغز بنگاشت
به تیشه صورت شیرین برآن سنگ
چنان برزد که مانی نقش ارتنگ
همچنین در کنار صفحه بر روی تعدادی تخته سنگ اثرات تیشه مشهود است که ساکنین محلی معتقدند مربوط به فرهاد است اما صحت آن مشخص نیست.(تصویر ۳)

کلیسای سانتا ماریا دل فیوره که برخی آنرا ملهم از معماری مسجد سلطانیه میدانند، بزرگترین نماد شهر فلورانس و گنبد قرمز آن بزرگترین گنبد آجری دنیا است. ساخت آن حدود ۱۷۰ سال به درازا کشیده است.

آرنولفو (Arnolfo ) معمار قرون وسطی در اواخر قرن سیزدهم ساخت کلیسا را آغاز کرد اما پیش از پایان کار فوت نمود و سوراخ بزرگ روی بام مدتی منتظر مردی بزرگ بود تا معماری این ساختمان گوتیک را تمام کند.

طرح برونلسکی (Brunelleschi) با الهام از پانتئون رم در سال ۱۴۱۹ برنده مسابقه طراحی گنبد گشت. طرح او در حین کار تغییرات بسیاری نمود. گنبد نهایی هشت وجهی با ۴۲ متر قطر و ۳۲ متر ارتفاع دو لایه است. سازه گنبد به صورتی است که به صورت خود ایستا نیرو را منتقل میکند. بنابراین پیش از کامل شده گنبد، سازه قدرت تحمل بار خود را نداشته و با قالب و شمع مهار شده بود. گنبد داخلی ۹ دایره در هم است که به زیبایی با تابلوی آخر الزمان (Last Judgment) توسط جرجو واساری و فردیریکو زوکاری منقوش شده است.

فضای باسیلیکایی داخل کلیسا همچون سایر کلیساهای گوتیک ساده و با شیشههای نقاشی شده تزیین شده است. تزیینات دیگر به مرور زمان از بین رفته و یا به موزهها منتقل شده است. ناو(nave) اصلی و دو راهروی جانبی با قوسهای بزرگ از هم جدا شده اند. کف سالن ۱۵۳ در ۳۸ متری با سنگهای مرمر رنگی مفروش شده است.

۶۰۰ سال پس از ساخت کلیسا در زمان جشن شکل گیری ایتالیایی متحد نمای کلیسا با سنگ سفید، قرمز و سبز توسط جوتو (Giotto) پوشیده و تزیین شد.

برج ناقوس در مربعی به ضلع حدود ۱۵ متر و ارتفاع ۸۷ متر توسط جوتو (Giotto) به کلیسا اضافه گشته است. ۴۱۴ پله برج تصویری ناب از گنبد کلیسا و کل شهر به بیننده میدهد.

ساختمان هشت وجهی تعمیدگاه روبروی درب اصلی کلیسا واقع شده است. دو درب برنزی ورودی از شاهکارهای ساختمان است.


در سال ۱۲۹۶ ه.ق، میرزا حسین خان سپهسالار دستور ساخت مسجدی را داد که اکنون، از زیباترین بناهای شهر تهران به شمار میرود. طراحی مسجد را ممتحنالدوله به عهده گرفت و معمار آن حاج حسن قمی بود. ساخت هسته اصلی بنا نزدیک به پنج سال به درازا کشید، اما عمر سپهسالار چندان نپایید که مسجد ساخته شده را به چشم ببیند. در دورههای بعدی، تکمیل بخشهایی از مسجد همچنان ادامه یافت که در سال ۱۳۲۰، در محل گلخانه قدیمی، تالاری ساخته شد که امروز مجموعه دارالقرآن است. در سال ۱۳۴۲، استاد لرزاده تغییراتی در شبستان زمستانی ایجاد کرد و در سال ۱۳۷۵ ، نیز مهندس سعیدی گنبد اصلی را اساسی مرمت کرد. وجه دیگری که به این مجموعه اهمیتی دو چندان میبخشد کتابخانه مسجد است که در سال ۱۲۹۷ ه.ق، سپهسالار با خرید کتابخانه ۴۰۰۰ نسخهای اعتضادالسلطنه آن را پایهگذاری کرد. هم اینک، گنجینهای با بیش از ۴۲۰۰ کتاب خطی به خط مؤلفان و نزدیک به ۱۰۰۰۰ کتاب چاپ سنگی در این کتابخانه موجود است.
طراحی این مسجد با الهام از بهترین نمونههای پیش از آن، همچون مسجد سید و مسجد حکیم اصفهان، تحول یافته است ، در واقع تلفیقی از سبک معماری مساجد ایرانی و مساجد شهر استانبول می باشد . گنبدخانه مسجد سپهسالار تحولی در معماری مساجد به شمار میرود. چلیپای بزرگی با ابعاد ۴۵ * ۴۵ متر گنبد اصلی را با دهانه ۱۵ متر در مرکز قرار داده است. در قسمت جنوبی، بیننده فضای بزرگ بدون ستونی را میبیند. سبکی این فضا را حتی، جرزهای عظیمی که گنبد روی آن قرار گرفته مخدوش نمیسازد. چهار گنبد کاربندی با قاعده مستطیل، بالهای چلیپا را پوشش دادهاند. در نمای بیرونی نیز این چهار گنبد سلسله مراتبی در حرکت به سمت گنبد اصلی با ارتفاع ۲۵ متر به وجود می آورد.
حیاط مربع مدرسه سپهسالار با چهار ایوان، ایدهآل مسجدسازی ایرانی است. انبار این حیاط ۶۲ در ۶۳ متری میباشد که از چهار جهت دو طبقه ساخته شده است و ۶۰ حجره در دو طبقه برای سکونت طلاب علوم دینی وجود دارد. شبستان تابستانی که از ترکیب ایوان جنوبی، نبدخانه و سه گنبد جنبی و دو گوشواره تشکیل شده است، بزرگترین و دیدنی ترین فضای مسجد است. در واقع این قسمت از بنا موجب تمایز آن با دیگر مساجد شده و آن را در ردیف آخرین شاهکار معماری دوره سنتی قرار داده است.

تزئینات ساختاری چون کاربندی و غیرساختاری چون یزدیبندی و مقرنس و کاسهبندی در ساختمان مسجد به کار رفته و کاشیکاری در سطحی وسیع استفاده شده است. از انواع مهم کاشیکاری در این مسجد معقلی، هفت رنگ یا خشتی و معرق را میتوان نام برد که این آخری به دو صورت اسلیمی و گرهچینی است و معرق برجسته سر در ورودی در نوع خود منحصر به فرد است. سنگ و تزیینات سنگی در این مجموعه جابهجا به کار رفته و از این نظر با دیگر ابنیه دوران قاجار تفاوت دارد و به معماری دوران زندیه شباهت مییابد. در این بنا آجر کاری به شکل تزیینی دیده نمیشود اما، آجر مصالح اصلی بنا را تشکیل میدهد و زمینههای است که کاشی کاری روی آن نمایی جذاب دارد. طاقهای آجری پر تنوع در دالانها و ورودیها نیز به چشم میخورد. تزیینات گچی در شبستان زمستانی به صورت گچبریهای اسلیمی و کتیبههای خطاطی شدهاند که همه به دست استاد لرزاده ساخته شدهاند. تزیینات چوبی نیز چون دیگر تزیینات با استادی شکل گرفتهاند. درهای حجرهها و در اصلی شبستان زمستانی گرهچینی معرق دارند. درب اصلی که به خیابان سرچشمه باز میشود دارای بهترین نمونه تزیینات فلزی در این مجموعه است. پشت پنجره حجرهها نیز نمونههایی زیبا از فرفورژه (نردههای دستساز آهنی) دیده میشود. خط نوشته شده یر روی کاشی های مسجد قلم استاد کلهر ، خوشنویس برجسته دوران قاجار می باشد .
از ویژگیهای مهم فضای مسجد سپهسالار ،که در واقع یکی از برجستهترین ابداعات معماری قاجاری نیز به شمار میرود، وجود مهتابیها و بهار خوابهای وسیع در طبقه فوقانی است. هر چند این فضاها با ظرفیت بسیار در مسجد سیداصفهان و مسجد سلطانی سمنان نیز یافت میشود، در مسجد سپهسالار در مقیاسی وسیعتر و با پیچیدگیهای بیشتر طراحی شده است. این ابتکار طرحی را به وجود آورده که افزون بر القای حس محصور و معین بودن، حرکتی در جهت خلاف محدودیت فضا ایجاد میکند. چنین تدبیری در فضاسازی امکان پیوند میان ناظر و بنا را مختل نمیسازد و در همان حال به پیچیدگی و غنای فضا میافزاید. دیگر ویژگی معماری مسجد منارههای متعدد آن در ابعادی نامنتظره است. امتداد نیم استوانهای آنها تا کف حیاط میرسد و ابتکاری منحصر به فرد را به نمایش در می آورد. استفاده از ساعت به جای مؤذنه، نمونههای بسیار دارد، لیکن در این بنا مکمل مجموعه حرکتهای عمودی است و کاربرد آن بسیار به جا است.

بعد از انقلاب اسلامی ایران ، مسجد و مدرسه سپهسالار به مدرسه عالی شهید مطهری تغییر نام داد.این روزها مسجد و مدرسه عالی شهید مطهری میزبان بسیاری از مراسم مهم مذهبی، کشوری و لشکری است و به این اعتبار میتوان آن را بنای یادمانی دانست که در تحولات سیاسی یکصد ساله اخیر مطرح بوده است. بنایی همسایه با ساختمان قدیمی مجلس یا همان دارالشورا که بر سردرش حک شده «عدل مظفر» .جایی ایستاده بر نقطه عطف تاریخ این سرزمین یعنی میدان بهارستان . میدانی که هنوز تاریخ را نفس می کشد با سپهسالار ،مدرس و خانه هایی که خشت هایشان بوی تاریخ و کهنگی می دهند بوی مجلس ، مشروطه ، آزادی خواهی … .

خصوصیت بارز و شهرت وافر مسجد کبود با معماری ویژه تلفیــقی و اعـــجاب انگیز آن بیشتر به خاطر کاشیکاری معرق و تلفیق آجر و کاشی ، اجرای نقوش پرکار و در حد اعجاز آن می باشد، که زینت بخش سطوح داخلی و خارجی بنا بوده است. در متن کتیبه برجسته سر درب باشکوه و پر نقش و نگار آن، عمارت مظفریه و نیز نام نعمت الله بن محمد البواب ، خطاط و احتمالا” طراح نقوش که از هنرمندان برجسته خوشنویسی آذربایجان بوده،درج شده است.
چنین تصور می شود که ساختمان مسجد کبود به مثابه یادمان از پیروزی های جهانشاه برپا گردیده است به طوری که در این خصوص می توان به سوره «فتح» که بصورت کامل و به شکل برجسته ، زینت بخش دور تا دور بالای شبستان بزرگ می باشد اشاره نمود. نام جهانشاه در کتیبه بالای درب ورودی نقش بسته که قبلا” روکش طلایی داشته است.
مسجد کبود دارای دو مناره باریک و بلند در منتهی الیه شرق و غرب ضلع شمالی بوده است، در پشت درب ورودی به شبستان بزرگ ، یک بیت شعر فارسی به خط ثلث نوشته شده بدین مضمون :
کردار بیار و گرد گفتار مگرد چون کرده شود ، کار بگوید که که کردد
مسجد جهانشاه یا مسجد کبود (گوی مسجید) از آثار ابوالمظفر جهانشاه بن قرا یوسف از سلسله ترکمانان قراقویونلو می باشد که در۸۷۰ هجری به همت و نظارت جان بیگم خاتون،زن جهانشاه بن قرایوسف قره قویونلو ،پایان یافته است.
در کتابهای تاریخی،این بنای باشکوه را «عمارت مظفریه»خوانده اند که مورد توجه ابو المظفر یعقوب بهادر خان قرار گرفت.در این روزگار تبریز در نهایت آبادانی و رونق بود.در نیمه اول قرن یازدهم هجری،کاتب چلبی و اولیا چلبی جهانگردان ترک عثمانی و در نیمه دوم همین قرن،تاورنیه و شاردون جهانگردان فرانسوی از این مسجد دیدن کرده بودند. کاتب چلبی در تاریخ جهان نما می نویسد:
«درگاه مسجد جهانشاه بلند تر از طاق کسری است.بنایی عالی است که با کاشیهای زیبا آراسته شده،گنبد های بلندی دارد….جامع دل انگیزی است که هر کس داخل شود دلش اجازه بیرون شدن را نمیدهد.لیکن شیعیان غالبااز رفتن بدان مسجد خودداری میکنند.این بنا با کاشیهای زیبا آراسته شده،گنبدهای بلندی دارد و همه در و دیوار آن با کاشیهای رنگارنگ زینت یافته است»
مادام دیولافوا جهانگرد فرانسوی می نویسد:
«شهر تبریز ابنیه قدیمی زیادی ندارد اما آنچه باقی مانده شایان توجه است بهترین نمونه آن مسجد کبود است که در قرن ۱۵ میلادی در زمان جهانشاه قره قویونلوها ساخته شده است.متأسفانه گنبد این بنای بی نظیر به واسطه زلزله خراب شده و قسمتی از دیوارها را نیز با خود فرو ریخته است.این مسجد حیاط بزرگی داشته که در اطراف آن طاق نماهای جالب توجهی بوده و در مرکز آن حوض بزرگی برای وضو گرفتن وجود داشته است»
انگیزه ایجاد این مسجد را به خاطر علاقه جهانشاه قراقویونلو به مذهب شیعه یاد کرده و می نویسد: «این شخص دوستدار خاندان نبوت و عصمت و طهارت بوده است.در تمام کاشیکاریهای بی نظیرش،عبارت(علی ولی الله) و اسامی مقدس حسنین سلام الله علیها به اشکال مختلف ،زینت بخش دیوارها بوده است.سنگفرش کف این بنا بسیار باشکوه و خوش منظره بوده که هنوز هم آسیب ندیده است.درب ورودی مسجد به دهلیز یا کفشکن باز می شود.مسجد مرکزی بزرگ در جنوب دهلیز واقع شده است .این مسجد به شکل مربع و طول هر ضلع آن شانزده ونیم متر است. گنبد فیروزه گون بزرگ و بسیار معروف مسجد کبود در بالای این قسمت قرار داشت.این گنبد بود که مسجد را به فیروزه اسلام مشهور ساخته بود .
متاسفانه پس اززلزله وحشتناک تبریز به سال ۱۱۹۲ هجری،تمام سقف مسجد فرو ریخته و خس و خاشاک فراوانی چون پوشاکی ستبر روی آنها را فرا گرفته و مرمر محراب بی نظیر آن از وسط شکسته و به روی خاک افتاده بود.
در صحن و محل عمارات ضمیمه مسجد کبود،دبستان جهانشاه و موزه آذربایجان بر پاست که در سال ۱۳۳۷ ساخته شده و اکنون یکی از مراکز دیدنی و تاریخی تبریز می باشد. موزه مشروطیت مهمترین قسمت موزه آذربایجان است.
نمای روبروی مسجد با سردرب کاشیکاری شده،شکوه و جلال به خصوصی دارد.مصالح بنا آجری است.سنگهای ساختمانی نادری در آن به کاررفته است.از بقایای مسجد معلوم می شود که آجرها با گچ بند کشی شده است.صحن مربع شکل،حوضی برای وضو،شبستانهای اطراف برای درس و همچنین پناهگاه مستمندان،مسجد را تشکیل می دادند.در قسمت جلوی صحن و رو به قبله،بنای اصلی مسجد به پا شده که محوطه ای محصور،پوشیده ومربع شکل است.فاصله پایه های سقف ضربی آن ، ۱۲ متر است که بر روی چهار پایه یک محوطه مربع شکل قرار دارد.بالای این بنا گنبدی قرار داشت که از آجر ساخته شده بود ، که ریخته است.تزیینات دل انگیز و زیبای متنوع به داخل مسجد اختصاص دارد.کف مسجد کاشیهای براق داشت. شبستان بزرگ محاط به رواق های به هم پیوسته است و از سه سو با طاقنماهایی به رواقهای اطراف خود ارتباط دارد . این شبستان با سقفی ضربی پوشیده شده است که قطر دهانه آن ۱۷ متر است . تنها خصوصیت جالب این گنبد ساخت آن برروی چهارپایه مربعی است که این مربع خود به خود به تقارن و تجانس در درون مسجد می انجامد لذا عظمت و زیبایی مسجد را که طی قرون مختلف به نامهای مختلف خوانده شده است باید به لحاظ معماری خاص آن دانست .
اگر نمازگاه را که شامل محراب نیز است از بنای اصلی جدا کنیم، مربعی به طول ۳۰ متر به وجود می آید.
آنچه در ابتدا به چشم ناظر می خورد، بزرگی و پهنای سردر است که با دیگر قسمتهای بنا هماهنگ نیست . ارتفاع سردر دو برابر پهنای آن است اما خطای چشم در ارزیابی عمودی و افقی آن را مرتفع تر و بلندتر نشان می دهد . سر در با ویژگیهای خاص خود به سه قسمت تقسیم شده است ؛ دو پایه بزرگ که طاق ضربی روی آنها زده شده و در وسط دو پایه محل استقرار درب ورودی است.حاشیه طاق سردر را ستون مارپیچی ممتد تشکیل می دهد.همه هنرها در کار تزیین این سردر به کار گرفته شده است.
این مسجد گلدسته ندارد. احتمالا محل دو گلدسته مسجد در انتهای دو دیوار جلویی بود، زیرا گذشته از این که هیچ گونه محل ریزش ، پایه و پله ای برای صعود به گلدسته در محل نزدیک سردر مشاهده نمی شود، تمرکز سردر عظیم بادو گلدسته مرتفع ظرافت و عظمت خاصی به بنا می داد که با هنر سازندگانش مغایرت داشت و حتی کمترین اعتباری نمی توانست در معیارهای معماری داشته باشد .
در مورد بناهای تاریخی،همواره هدف اصلی و اساسی مرمت است.
روش کار در مرمت مسجد کبود به این صورت می باشد که قسمتهای تخریب شده بعد از اینکه زیر سازی و سفید کاری گردید طرحها و کتیبه ها و امثال اینها بازیابی شده و سپس بر روی دیوار منتقل می شود و بعد از شیارزنی،دور خطوط رنگ آمیزی شده و در انتها با لایه پارالویید تثبیت می شود.
از سال ۱۳۷۶ مرمت نقش و نگار و از آبان ماه ۱۳۷۷ مرمت کتیبه ها آغاز و تا به حال نیز ادامه داشته است. در شبستان اصلی چهار پایه کتیبه های هفت پایه تکمیل و دوباره نویسی شده است.
طرحهای گره بندی اضلاع هر پایه تقریبا ۶۰%مرمت شده است.
چهار گوشه شبستان اصلی ۹۰% مرمت شده است.کتیبه های فوقانی لچک و ترنج نیز ۷۰%مرمت شده است. بقیه کار به صورت کادر بندی پیشرفته است.کاشیهای شش گوشه لانه زنبوری به کار رفته در شبستان کوچک تقریبا ۲۰% به صورت نقاشی مرمت شده است.
تا کنون به تفاوت هتلهای ۵ ستاره در کشور ایران و سایر نقاط جهان فکر کرده اید؟ لازم به گفتن نیست عکسهایی که در زیر آمده است کاملا شما را به یقین نزدیک می کند و مفهوم ستاره های واقعی با غیر واقعی را درخواهید یافت.
این هتل که در پیش رو می بینید شاهکار بی نظیری از تلفیق افکار معماریست. هتل پرتا در اسپانیا ( مادرید) از ۱۳ طبقه تشکیل شده که هر طبقه آن توسط یکی از معماران معروف دنیا طراحی داخلی شده است. این هتل دارای ۳۰ اتاق و۱۲۰۰ متر زیربنا در هر طبقه می باشد. همین طور که در لیست زیر می بینید نام هر معمار در جلو طبقه طراحی شده او آمده است به همه دانشجویان معماری یا علاقه مندان به این رشته توصیه می کنیم که بر روی لینک زیر کلیک کنید و عکسهای بیشتر این هتل را مستقیما از داخل سایت هتل ببینید.
http://www.hoteles-silken.com/HPAM/
نوشته هانیه رضاخواه خادم
۱۳.John Pawson

۱۲.Jean Nouvel

۱۱.Mariscal & Salas

۱۰.Arata Isozaki

۹.Richard Gluckman

۸.Kathyn Findlay

۷.Ron Arad

۶.Marc Newson

۵.Victorio & Lucchino

۴.Eva Castro & Holger Kehne

۳.David Chipperfield

۲.Norman Foster

۱.Zaha Hadid

۰.John Pawson

-۱ Teresa Sapey

Here’s another project by Japanese designers Nendo. This time an office space near the Meguro River in Tokyo, which they divided by creating walls with cut-outs that almost reach the floor.

The walls are meant to evoke waves or cloth sagging to the ground.

Employees move between various working areas by stepping over the lowest points of the partitions.

The following text is from Nendo:
The office is located near the Meguro river in Tokyo, on the fifth floor of an old office building. We wanted the usual spaces and functions – meeting space, management, workspace and storage to be separate but also to maintain a sense of connection between them.

To achieve this effect we divided the space with walls that seem to sag and flop like a piece of cloth held up between two hands, enclosing the various spaces more than the usual office dividers but less than actual walls.
Employees can move between spaces by walking over the parts of the walls that ‘sag’ the most, thus emphasizing the contrast between the uses of the different spaces.

Spaces that need more sound-proofing are enclosed with the kind of plastic curtains you might find at a small factory, so that people can work without worrying about noise but not feel isolated.

When you stand up and look through the whole space people, shelves and plants seem to appear and disappear as though floating between the waves.
.:: This Template By : web93.ir ::.