به گزارش ایرنا، مشایی در دیدار هنرمندان
استان البرز، تاکید کرد : معتقدم غیر از موسیقی لهوی، موسیقی های حرام
دیگری نیز وجود دارد و موسیقی هایی که عزت انسان را بشکنند و انسان را پست
کنند، حرام هستند.
وی خاطر نشان کرد: از حرف حق و درست کوتاه نمی آییم و اگر حرف اشتباهی هم زده باشیم، آن را اصلاح می کنیم.
وی با اشاره به فتوای امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و آیت الله مکارم شیرازی که موسیقی لهوی را حرام می دانند و کل موسیقی را حرام ندانسته اند، افزود: صد هزار مرتبه حرف قبلی ام را تکرار می کنم 'آنهایی که کل موسیقی را مطرود می دانند حتما علم به موسیقی ندارند'؛ موسیقی مبتذل یک قطره در اقیانوس موسیقی است.
وی با اشاره به اینکه تصور برخی افراد از موسیقی 'بادا، بادا، مبارک باد' است، گفت : این افراد، موسیقی را نمی شناسند؛ موسیقی یک علم دشوار، با حساب و کتاب شامل ساز، نغمه، کلام و ریتم است.
مشایی ادامه داد: بوعلی سینا که خود از موسیقی دانان بود، وقتی به علم موسیقی رسید گفت که 'این علم، کو مرد؟' و این مطلب اشاره به دشوار بودن علم موسیقی دارد.
مشاور و رئیس دفتر رئیس جمهور، تصریح کرد: آیت الله العظمی مکارم شیرازی نیز درباره موسیقی حکم به حرام بودن موسیقی لهوی داده اند و کل موسیقی را حرام نمی دانند.
وی با اشاره به اینکه متاسفانه بین اندیشمندان دینی و موسیقی فاصله افتاده است، اظهار داشت: دینداری با هنرمندی در تناقض نیست؛ دین ما عین هنر و هنر واقعی عین دین و عرفان است.
مشایی با تاکید بر اینکه هنر لایه ی برتر انسان است، افزود: من برای حرف هایم استدلال دارم؛ چرا حرف نزنم؛ آن کسی که به دیگران می گوید حرف نزن، در آخر خودش از جامعه طرد می شود.
رییس کمیسیون فرهنگی دولت با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری درباره ی موسیقی غربی، یادآور شد: ایشان در جلسه ای با دست اندرکاران موسیقی فرمودند: می دانید که من به طور طبیعی از جمله آدم های غرب ستیزم. چنان که هیچ ویژگی غرب، مرا مبهوت و مجذوب نمی کند. در عین حال، ویژگی های مثبت غرب را از روی محاسبه، تأیید می کنم.
وی افزود: یکی از آن ویژگی ها، مقوله موسیقی است. درست است که در غرب، موسیقی های منحط وجود دارد. اما در همان نقطه از جهان، از دیر باز موسیقی های آموزنده و معنا دار هم وجود داشته است.
مشایی افزود: موسیقی های که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، می تواند بلیت تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی، از آن لذت ببرد.
مشایی اضافه کرد: در غرب موسیقی هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و حتی یک مجموعه فکری را به سمت صحیح هدایت کرده، کم نبوده است'.
رییس دفتر رییس جمهوری ادامه داد: 'چه ارزشی دارد که به خواهش دل یک
نفر بسازند و بخوانند و بنوازند و آن اندیشه ریاضی و محاسبه علمی و منطقی
را که اعتبار موسیقی است - چنین خوار و ذلیل کنند؟ موسیقی باید برای اهداف
متعالی باشد آن وقت موسیقی را می توان پاک و مقدس نامید.
وی
افزود: مگر سرودهای انقلاب و مارش جنگ را فراموش کرده اید؟ هم اکنون
سرودهای اوایل انقلاب، ما را به یاد آن دوران می اندازد؛ من قاری قرآن
هستم، ما قرآن را در دستگاه های موسیقی عربی می خوانیم؛ نهاوند، حجاز و
راست، اینها دستگاه های موسیقی است.
مشایی تاکید کرد: فردی که موسیقی را نداند ممکن است هر حرفی راجع به آن بزند.
وی ادامه داد: مسابقات قرآن در قسمت های تجوید، صوت و لحن برگزار می شود، لحن همان نغمه است؛ شما در هر دستگاهی نمی توانید حماسه سازی کنید.
مشاور و رئیس دفتر رئیس جمهور با بیان اینکه این عالم پر از نغمه های بی کران است، اظهار داشت: نغمه، مخلوق و موجود است و 'نغمه سرا' کاشف نغمه محسوب می شود و خالق آن نیست.
وی خطاب به برخی مداحان گفت: ای مداحی که از آهنگ مطربان می خوانی و به آنها فحاشی می کنی، آیا این نشانه مردانگی است؟
مشایی در ادامه تاکید کرد: فرهنگ فقط و فقط زمانی ارزش پیدا می کند که محصول آن هنر باشد، چرا که هنر نشانه ی تعالی فرهنگ و باور است.
رئیس کمیسیون فرهنگی دولت با اشاره بر اینکه هنر باید محصول شیره جان، که همان عشق است باشد، تصریح کرد: موسیقی صحیح موجب خیزش روح و عامل حرکت آن به سمت اوج است.
وی اظهار عقیده کرد که غیر از موسیقی لهوی، موسیقی های حرام دیگری نیز وجود دارند. هر چیزی که عزت انسان را بشکند حرام است؛ موسیقی هایی هم که عزت انسان را بشکند و انسان را پست کند حرام است.
این از دستدادنها ممكن است شامل سلامتی، شغل، فرد مورد علاقه، آرزوها و... باشد و در هر جنبهای از زندگی اتفاق بیفتد.
با وجود اینكه هر كدام از این شكستها وازدستدادنها حكمتی دارد، اما نیاز است كه فرد بتواند پس از این از دستدادنها شروعی دوباره داشته باشد و به موفقیتهای جدید دستیابد.
اما این اتفاق به خودی خود نمیافتد. راهحل و نجات و كمك بیتلاش از راه نمیرسد.
امروز ما قصد داریم راه شروع دوباره را به شما نشان دهیم:
هرگز به دنبال یك طناب قطور و محكم برای نجات نباشید، بلكه به دنبال چیزهای كوچكی باشید كه در زندگیتان موجود هستند و پیرامونتان را گرفتهاند.
ایدهای كه شما را از مشكل دور نگه دارد و حس بهتری به شما بدهد.
كاری را كه قبلا شروع كردهاید اما فكر كردهاید ارزش وقت و انرژی گذاشتن ندارد و آن را رها كردهاید.
آرزویی كه داشتهاید ولی هرگز آن را دنبال نكردهاید.
آنچه هماكنون مشغول انجام آن هستید.
چیزی كه دوست دارید، ولی انگیزه كافی برای جذب در شما ایجاد نكرده است.
به هر كدام از این موارد كه در زندگیتان وجود دارد بپردازید، چون:
1 . زندگی شامل لحظههاست و این لحظات روزهای زندگی را تشكیل میدهند. پس نكته در این است كه بتوانید حتییك لحظه از زندگی را تغییر دهید و از آن به شیوهای مناسب و واقعی لذت ببرید.
2 . هر گامیكه برداریم، ما را به مقصدی نزدیك میكند. ما میخواهیم كل صحنه و در نهایت راه نجات را ببینیم، اما تاكنون نتوانستهایم. پس باید بدانیم كه با هر قدم، بخشی از تصویر آینده زندگی را خواهیم دید و باید از حالا قدمهای خود را به سوی مقصدی كه میخواهیم برداریم و آن را تنظیم كنیم.
3 . هر رفتار جزئی در راه رسیدن به اهداف و آرزوها میتواند تغییری بزرگ ایجاد كند و مانعی را از سر راه ما بردارد. وقتی این رفتارها كنترلشده و صحیح باشند، میتوانند كوهی از موانع را نیز از جای بركنند.
فردی را میشناسم كه در اعماق وجودش میل به نوشتن داشت. بایك شكست در زندگی تصمیم گرفت هر روزیك پاراگراف بنویسد و حالا نویسندهای شهیر است.
به گزارش جهان، این روزها نه تنها تبلیغات ماهواره و شبکه های تلویزیونی غربی فارسی زبان، بینندگان خود را به مصرف انواع و اقسام قرص ها و محصولات لاغری تشویق می کنند بلکه بسیاری از نشریات داخل کشور نیز به تبلیغ محصولاتی می پردازند که به خواننده خود تضمین صد درصد لاغری را می دهند. این محصولات شامل انواع قرص ها، شربت ها و قطره های خوراکی است که به گفته این تبلیغات در لاغر شدن افراد و رسیدن به وزن ایده آل به آنان کمک می کند.
قرص های لاغری سوپر اسلیم نیز از آن دسته قرص های خوراکی است که تبلیغات فراوانی بر مصرف آن می شود و فراوانی آن در سطح شهر به اندازه ایی است که در حال حاضر در مغازه های خواروبار فروشی های کوچک نیز بسته های آن به راحتی قابل دسترسی است.
نکته جالب توجوه در این میان اینست که اجزاء این دارو طبق ادعای سازندگانش شامل میوه کیوی، سیب، انار، میوه تِنگ هااونگ، سیب زمینی ترشی و سیب زمینی است. ترکیبات عمده و موثر این گیاهان می تواند شامل فلاونوئید ها و به طور کلی آنتی اکسیدان ها و اسید های گیاهی باشد. در نهایت این ترکیبات می توانند با افزایش سوخت چربی ها به هضم این ترکیبات کمک کنند و البته باید دانست که اثر تمام این موارد بسیار کمتر از آن چیزی است که در این داروی به ظاهر گیاهی تبلیغ می شود.
این درحالیست که به گفته محققانی که به تازگی تحقیقات گسترده ایی را بر روی این دارو انجام داده اند، این قرص ها حاوی مواد غیر طبیعی و مضر مانند موی پودر شده سگ و حتی مقادیر کمی مواد مخدر است.
همچنین این تحقیقات نشان می دهد که مصرف این ماده افراد را دچار پرخوری عصبی یا بی اشتهایی عصبی، افسردگی های شدید و جنون، مشکلات عروق محیطی، فشار خون بالا و مشکلات قلبی، هایپر تیروئیدیسم، مشکلات همراه با تشنج، فئوکروموسیتوم می کند.
همچنین در مصرف این دارو عوارضی همچون مشکلات عروقی (شامل حمله قلبی و سکته مغزی)، خشکی دهان، گاهاً افزایش اشتها (!)، تهوع، استفراغ، مشکلات گوارشی، مشکلات خواب، گیجی و سردرد مشاهده شده است. در موارد نادر هم امکان بروز تشنج، آریتمی قلبی، ایست تنفسی، ادم، درد قفسه سینه، خونریزی و ... وجود دارد.
علاوه بر آن تا دو هفته بعد مصرف این داروها بر مصرف کننده ممکن است باعث بروز سندرم سروتونین (عارضه ای خطرناک با علائمی در شروع شامل افزایش ضربان قلب، لرزش، عرق کردن، گشادی مردمک ها، ترمور منقطع، رفلکس های شدید و در ادامه با افزایش فشار خون و افزایش دمای بدن و در نهایت با رابدومیولیز، تشنج، از کار افتادگی کلیه و انعقاد درون عروقی ) شود.
شاید به همین دلایل است که FDA (اداره نظارت بر غذا و داروی ایالات متحده آمریکا) در صدد است این دارو را رد صلاحیت کند تا از بازارهای دنیا جمع آوری شود. خوبست مسئولان وزارت بهداشت در ایران نیز برای تثبیت مشکلات این دارو به مصرف کنندگان تبلیغات و اطلاع رسانی بیشتری داشته باشند.
اشخاصی که از سلامت احساسی کامل برخوردارند بر افکار، احساسات و رفتارشان احاطه کامل دارند. از بودن با خود احساس خوبی دارند و از روابط اجتماعی خوبی برخوردارند. باید به خاطر داشت که اینگونه افراد گاهی دچار مشکلات احساسی یا بیماریهای روحی می شوند.
بیماری روحی اغلب از عوامل فیزیکی چون عدم تعادل شیمیایی در مغز منتج شوند. استرس و مشکلات خانوادگی ، در محل کار یا دانشگاه گاهی می توانند باعث آغاز بیماریهای روحی یا وخیم تر شدن آنها شوند.
ولی افراد سالم از نظر احساسی راههای روبرو شدن با استرس و مشکلات را در خود پرورش داده اند. آنها می دانند چه وقت نیاز به جستجوی کمک از سوی پزشک یا مشاور روانشناس را دارند.
چه کنیم؟
بیش از هر چیز به احساسات و عکس العملهای خود اهمیت بدهید و سعی کنید آنها را درک کنید. بیاموزید بین دلایل غم، عصبانیت و خشم خود در زندگی تفاوت قایل شوید که این کار در جهت کنترل بهتر سلامت احساسیتان کمک خواهد کرد.
چگونه استرس، احساسات ما را تحت تاثیر قرار می دهد؟
بدن شما در جهت مقابله با استرس هورمونهای استرس تولید می کند. این هورمونها به بدنتان کمک می کنند تا در شرایط نیاز پاسخ دهد. هرگاه بدن شما در برهه ای از زمان بیش از حد این هورمون را تولید کند، هورمونها، بدن و احساسات شما را تحلیل می برند. افرادی که مکررا در معرض تاثیرات استرس ( تنش) هستند اغلب احساساتی، مضطرب ، تحریک پذیر (زود رنج) و حتی افسرده هستند.
بعضی افراد خیلی قلقلکی هستند و برخی دیگر کم تر، صرف نظر از آن، قلقلک ظاهرا قوانین مخصوص به خودش را دارد. شاید متوجه شده باشید که شما نمی توانید خودتان را قلقلک بدهید. به علاوه با این که ممکن است توانایی این را داشته باید که یک فرد کاملا غریبه را قلقلک بدهید، مغزتان اجازه نمی دهد این کار را بکنید، کاری که از نظر اجتماعی اصلا پذیرفتنی نیست. اما قلقلک به چه دردی می خورد و در طول تکامل، چرا قلقلکی بودن به انسان ها رسیده است؟
به گزارش پاپ ساینس، رابرت پروواین از عصب شناسان دانشگاه مریلند و مولف کتاب "خنده: یک بررسی علمی"، معتقد است همین واقعیت ها در مورد قلقلک، نشانه ای از ارزش های تکاملی آن است. به گفته وی، قلقلک راهبردی برای ایجاد ارتباط اجتماعی بین دوستان و اقوام نزدیک است.
به گفته محققین، عکس العمل خنده در برابر قلقلک از همان ماه های اولیه تولد نوزاد آغاز می شود. در واقع در ماه های اول، قلقلک و خنده از اولین راه های برقراری ارتباط بین نوزاد و کسی است که از او مراقبت می کند. والدین خیلی زود یاد می گیرند که تا وقتی به قلقلک ادامه بدهند که نوزاد می خندد و وقتی نوزاد چهره اش در هم می رود، دیگر او را قلقلک ندهند. همین فرایند، خود ارتباط چهره به چهره ای را ایجاد می کند که می تواند نقطه شروعی برای تعامل های دیگر هم باشد.
از طرف دیگر، کودکان مشتاقانه همدیگر را قلقلک می دهند. بسیاری از محققین بر این باورند که در بین همسالان، کارکرد قلقلک فقط ایجاد ارتباط نزدیک تر نیست. آن ها می گویند نقاطی از بدن که بیشتر از همه قلقلکی هستند، مثل گردن و دنده ها، در مبارزه از همه آسیب پذیرترند. بنابراین وقتی بچه ها با انعطاف از دست دوستانشان در می روند تا قلقلک نشوند، در واقع در حال تمرین برای دفاع از خود و نقاط حساس بدنشان در آینده هستند.
از طرف دیگر، صدای خنده در یک جمع، باعث بیشتر خندیدن افراد آن جمع می شود. اما قلقلک یک قانون دیگر هم دارد. انسان ها همیشه قلقلکی باقی نمی مانند. با بالا رفتن سن، لذت قلقلک کم تر می شود و در 40 سالگی دیگر اثری از آن نیست. به نظر می رسد به دلایلی که هنوز شناخته نشده اند، قلقلک مخصوص جوان ترها است.
با استفاده از هر گونه علائم ریاضی در سمت چپ تساوی به عدد سمت راست تساوی برسید.
6=1 1 1
6=2 2 2
6=3 3 3
6=4 4 4
6=5 5 5
6=6 6 6
6=7 7 7
6=8 8 8
6=9 9 9
قائم مقام فراهانى، امیرکبیر و... از جمله کسانى هستند که در زمان هاى مختلف سر در راه نقد گذاشتند و آزادمردانه مرگ را به جان خریدند. در این میان اما زنان تقریباً بى نصیب مانده اند و این عدم توفیق به عدم حضور سیاسى و اجتماعى زنان در عرصه هاى مختلف بازمى گردد. زنان عموماً تریبونى در اختیار نداشتند تا بتوانند به وسیله آن آرا و عقاید خود را به گوش دیگران برسانند. پس اگر چنین نگاه نقادانه اى هم در میان آنان وجود داشت بیشتر به محافل زنانه و گپ ها و مراسم چاى و قلیان عصرگاهى خلاصه مى شد.
از مطرح ترین زنان منتقد دوره قاجار مى توان به تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه اشاره کرد. از تحصیلات تاج السلطنه اطلاع دقیقى در دست نیست. اما خاطراتى که از او باقى مانده حکایت از سطح آموزش و مطالعه او دارد. مطالعه آثار ویکتور هوگو و ژان ژاک روسو و آشنایى با افکار و عقاید بیسمارک باعث رشد فکرى او در حوزه هاى سیاسى- اجتماعى شده و به همین دلیل وى را تبدیل به یکى از منتقدین اصلى حکومت کرده است.
تاج السلطنه در سال ۱۳۰۱ ق به دنیا آمد. مادرش توران السلطنه دختر عموى شاه زنى مومن و دیندار بود اما با وجود همه تعاریفى که تاج السلطنه از او کرده وى اولین کسى است ک مورد نقد دخترش قرار مى گیرد. هر چند تاج السلطنه مقصر اصلى را مادر نمى داند و اخلاق حکومتى مى داند که راه سعادت را به روى همه زنان بسته و آنان را در جهل و بى اطلاعى نگاه داشته است. بى شک این نگاه تلخ تاج السلطنه از رسم سپردن اطفال به دایه و دورى از مادر نشأت مى گیرد که شامل او نیز بوده است.
در واقع دم تیز قلم تاج السلطنه ابتدا متوجه مادر و زنان هم عصر خویش است. او مهم ترین بدبختى زنان را در عدم شناخت و درک حقوق شان مى داند و گوشه خانه نشستن و خنده و حرافى را تنها هنر زنان هم نسل خود برمى شمرد. از این رو خاطرات تاج السلطنه بیشتر به نقد یک دوره پرانتقاد تاریخى به نام قاجار مى ماند که حتى پدر- شاه هم از آن برى نیست.
اعمال و رفتار پدر همیشه زیر ذره بین دختر بوده و بخش هاى بسیارى از خاطرات وى به بررسى مسائل و مشکلات رفتارى و کردارى پدر اختصاص یافته است. او عمده مشکلات داخلى مملکت را در عدم کفایت شاه و پرداختن او به لذایذ دنیوى مى داند و تاکید دارد که اگر شاه چنین رفتار کودکانه اى نداشت وضع مملکت به گونه اى دیگر بود. اما بیشترین انتقاد تاج السلطنه مربوط به حکومت دارى و رفتار برادرش مظفرالدین شاه است.
او برادر خود را فردى نالایق، بى خبر، بدون عزت نفس، نادان و عشرت طلب مى داند و هر کجا فرصتى دست داده شاه را مورد نکوهش قرار داده و مسافرت هاى بى مورد و وام هاى بى دلیل و پیشکاران نالایق و فرصت طلب مظفرالدین شاه را به باد انتقاد گرفته و از نسبت دادن بدترین القاب به نزدیکان شاه دریغ نکرده است.
تاج السلطنه یکى از زیباترین توصیفات را درباره حکومت مظفرالدین شاه دارد که بسیار جالب توجه است:
«صدراعظمى و وزارت در دوره سلطنت برادر عزیز من خیلى شبیه به تعزیه شده بود که دقیقه به دقیقه تعزیه خوان رفته، لباس عوض کرده برمى گردد. این برادر عزیز من به حرف یک بچه دو ساله یک صدراعظمى را فوراً معزول و به حرف یک مقلدى یک وزیر را سرنگون مى کرد.»
وى همچنین درباره مشروطه نیز تعریف مهمى دارد:
«معنى مشروطه عمل کردن به شرایط آزادى و ترقى یک ملتى بدون غرض و خیانت، تکلیف هر ملت ترقى خواهى استرداد حقوق او است. حقوق خود را به چه قسم مى تواند مسترد دارد؟ در موقعى که مملکت مشروطه در تحت یک «رگلمان» صحیحى باشد ترقى از چه تولید مى شود؟ از قانون. قانون در چه موقعى اجرا مى شود؟ در موقعى که این استبداد برچیده شود. پس از این روى مشروطه بهتر از استبداد است.»
تاج السلطنه از کودکى به آموختن موسیقى، نقاشى، زبان فرانسه، مطالعات ادبیات، تاریخ و فلسفه دل بست و همواره از منتقدان عصر خود به شمار مى رفت.
برای ایجاد روابطی دوستانه و شادی بخش چه باید کرد؟

ما در دنیایی بزرگ، با مردمی زندگی می کنیم که آرزومند گرمای دوستی، شادی، لبخند و همراهی ما هستند و هنگامی می توانیم این موهبت ها را به خود و دیگران هدیه دهیم که یک قانون طلایی را به کار ببندیم. حتما شنیده اید که باید با دیگران به گونه ای رفتار کرد که مورد پسند آنهاست اما شاید این نکته کلیدی را نشینده باشید که هرگز نمی توان کسی را مجبور کرد همین کار را متقابلا در برابر شما انجام دهد، این همان قانون طلایی است که سیاست شاد زیستن نامیده می شود. انجام این قانون به شخصیتی آماده و پرورش یافته و یکدلی و انتقال فکر نیاز دارد؛ به توانایی برای قرار گرفتن در جای دیگری و احساس کردن احساسات او.
تا همین اواخر مرسوم نبود که آدم ها رفتارهایشان را مورد بررسی و کند و کاو قرار دهند و آنها را با روش های علمی توصیه شده بسنجند. اما این کار می تواند کمک بزرگی باشد برای کشف اینکه مردم چه دوست دارند؛ چه می خواهند و به چه چیزهایی نیاز دارند؟
با این روش فرد می تواند دریابد که چگونه در مقابل دیگران ظاهر شود و به آنها واکنش نشان دهد.
برای انجام این کار باید چشم تان را روی حقایق باز کنید.
رفتارهایتان باید تغییرپذیر و توانایی هایتان قابل بسط و گسترش یافتن باشد.
روان شناسان، رفتارهای اجتماعی متعددی را مورد بررسی قرار دادند تا دریابند چه چیزهایی موجب ایجاد حس دوستی می شود و قابلیت دوست داشته شدن در جمع را برای فرد ایجاد می کند. این مطالعه عاداتی را در بر می گرفت که می توانند با اراده و تصمیم جدی فرد تغییر کنند. البته باید این نکته ضروری را مورد توجه قرار داد که پیش از آنکه شما بتوانید دوست خوبی برای دیگری باشید، باید خود را دوست بدارید و نیازهای خود را شناخته و در بر طرف کردن آنها بکوشید.
شادی و نشاطی که از درون شما بجوشد و رفتاری که سرشار از اعتماد به نفس باشد، بدون تردید به توانایی حضور مثبت تان در جمع می افزاید.
برای به حداقل رساندن اصطکاک خود با دیگران و افزایش میزان محبوبیت خود میان افراد 9 توصیه زیر را به کار ببندید:
1. راه کمک به دیگران را پیدا کنید:
نسبت به همه کس مهربان، همدل و سرشار از حس یاری و یاوری باشید چرا که ممکن است روزی سرنوشت شما در دستان آنها قرار گیرد و یا حداقل دوستی به حلقه دوستان تان اضافه شود.
2. به آنچه می گویید عمل کنید:
دوستان تان هنگامی به شما اعتماد خواهند کرد که ببینند شما آنچه را که می گویید، انجام می دهید. آنها همچنین توقع دارند که شما آن را به بهترین شکل ممکن انجام دهید. هیچ چیز نباید مهم تر از قولی که می دهید، باشد. وقتی شما به شکلی ذهنی و اخلاقی به قول هایی که می دهید پایبند باشید، پلی بین خودتان و موفقیت می زنید.
3. بردبار باشید و کم انتقاد کنید:
این واقعیتی است که همه اشخاص نکات قابل انتقادی دارند و ممکن است کارهایی انجام دهند که از نظر شما ناپسند باشد اما شما زمانی نسبت به دیگران موفق تر خواهید بود و دشمنان کمتری خواهید داشت که آن ها را آنطور که هستند. بپذیرید.
4. سعی نکنید بر دیگران حکم فرمایی کنید:
هیچ کس دوست ندارد که به عنوان فردی ضعیف به حساب بیاید. توانایی هایش به هیچ گرفته شود و همیشه به او بگویند چه کاری را چگونه انجام دهد... در منزل یا محیط کار دیگران را از خود دور می کنید.
5. معلومات تان را به رخ نکشید:
هر فردی دوست دارد در دید دیگران مهم و ارزشمند به نظر بیاید. پس هنگامی که شما تلاش می کنید این احساس را به فردی تقدیم کنید، بهترین موقعیت را در روابط ایجاد، و ادب و نزاکت خود را متجلی کرده اید، اما اگر تلاش کنید با فضل فروشی، خود را فرد مهمی نشان دهید اگر چه ممکن است دیگران شما را به خاطر دانش تان تحسین کنند اما شما را دوست نخواهند داشت. بهتر است مورد علاقه باشید تا مورد تحسین، توجه کنید کسی که تلاش می کند تا اطلاعات و دانش اش را به رخ شما بکشد، شاید دارد تلاش می کند احساس عمیق خودکم بینی در سایر زمینه ها را مخفی کند، او به دلسوزی و همدلی شما نیاز دارد.
6. خواسته هایتان را تحمیل نکنید:
اگر شما دایماً خواسته های خود را به دیگران تحمیل کنید، با به وجود آوردن حس برتری جویی و سلطه طلبی، در منزل یا محیط کار دیگران را از خود دور می کنید.
7. هرگز به گونه ای رفتار نکنید که گویی شما بالاتر و برتر از اطرافیان تان هستید:
اگر خداوند به شما توانایی های برتری بخشیده است، برای آن است که در رشد و ارتقای آن بکوشید و از مواهب آن بهره مند شوید. اگر تلاش می کنید تا این برتری ها را به رخ اطرافیان تان بکشید، متاسفانه یک جزیزه کوچک تنها خواهید شد و در جمع مجبورید مدام سر به این سو و آن سو بچرخانید تا شاید شنونده ای برای حرف هایتان پیدا کنید. این سرنوشت در انتظار همه کسانی است که دروغ می گویند و بدون وقفه مبالغه می کنند. مراقب باشید! زمانی ممکن است شما هم فریاد بزنید و کسی به یاری تان نیاید.
8. با گوشه و کنایه و متلک صحبت نکنید:
اگر شما بتوانید شرایط حاکم بر جمع و حال و حوصله افراد دور و برتان را درک کنید، روابط شخصی شما مانند یک سفر دریایی نرم و آرام خواهد شد. اما باید متوجه باشید این شادی زودگذر باعث دلخوری و دلتنگی فرد دیگری نشود.
9. مردم را مسخره نکنید:
اشتباه کردن جزء لاینفک رفتار بشری است و هیچ چیزی به اندازه مسخره شدن به خاطر آن اشتباه فرد را مورد اذیت و آزار قرار نمی دهد. مسخره کردن سبب می شود فرد احساس حقارت کند. این کار اهانت بزرگی است به اندازه ای که گاهی وقت ها زمان زیادی طول می کشد تا شخص بتواند فرد مسخره کننده را ببخشد...
.:: This Template By : web93.ir ::.