اینکه
می بینید امتحان ها لحظه به لحظه سخت تر و پیچیده تر می شود، ناراحت
نشویم، چون این طبع قضیه است یعنی ما باید به چنین امتحانات سختی تن بدهیم
به خاطر اینکه اولا با کسی طرفیم که حکیم است و از طرفی هم عقل حکم می کند
که برویم بالا، نایستیم. | ![]() |
حجت الاسلام و المسلمین آقاتهرانی در گفتگو با هفته نامه 9 دی: مشابهت سازی ها قطعی و یقینی نیست بلکه قابل تأمل است. چون ما که قطع و یقین به این مشابهت سازیها نداریم . آمدیم و بعدا معلوم شد اینطور نیست آن وقت چه می کنیم؟ این کارها هم به شخصیت های ما و هم به مسأله مهدویت ممکن است خدشه وارد کند.
با تشکر از حضرتعالی که فرصتی را فراهم آوردید تا درباره برخی از موضوعات مهم روز با شما به بحث بنشینیم. بدون مقدمه می خواهیم درباره تحولاتی که در حال حاضر به صدر اخبار جهان تبدیل شده صحبت کنیم. آیا می توانیم این تغییر و تحولات را با برخی روایات که درباره علائم ظهور وارد شده، ربط دهیم؟
بسم الله الرحمن الرحیم. ببینید چند اصل را بیان می کنم . اینها را وقتی کنار هم قرار می دهیم به نتیجه جدیدی می رسیم. یکی از این اصول که وعده خداست همین والعاقبة للمتقین است. یا والعاقبة لاهل التقوی. این از اصول الهی است که عاقبت زمین در اختیار اهل تقوا و اهل یقین قرار می گیرد. یقین آخرین مرحله و مرتبه ایمان است. یعنی ایمان وقتی به حد اعلی برسد، می شود حالت یقین. البته یقین هم خودش دارای مراتب مختلفی است: علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین که توضیح آن در این فرصت ممکن نیست. ایمان هم مراتبی دارد ولی عالی ترین جایگاهش همان مقام یقین است.
این درجات ایمان چگونه نشان داده می شود؟ یعنی نشانه هایی که ما بتوانیم این تفکیک را درک کنیم و بفهمیم که به درجه یقین رسیده ایم یا نه چیست ؟
ایمان افراد مومن از غیرمومن با فتنه ها و عکس العملی که شما در برابر این فتنه ها دارید از هم جدا می شود. ایمان وقتی صلابتش را نشان می دهد که فتنه ها ظهور پیدا کنند. از این منظر وقتی شما نگاه می کنید، می بینید که وقوع فتنه ها یک سنت الهی است. در قرآن هم می خوانیم که أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا أمنا وهم لایفتنون؟ مردم خیال کردند که رها می شوند و به فتنه نمی افتند و امتحان نمی شوند؟ نخیر! شما امتحان می شوید. ببینید استفهامی که در این آیه آمده استفهام انکاری است یعنی آیه این پندار غلط را رد می کند.
یعنی حضرتعالی این تغییر و تحولات خارجی و حتی تحولات و فتنه های داخلی در سال های اخیر را یک امتحان الهی برای پر شدن ظرفیت مومنین می دانید.
اصل دیگری که می خواهم اشاره کنم همین است. ببینید اگر از نظر ما امتحان گیرنده و ممتحن، حکیم باشد، حتما امتحان های بعدی این امتحان کننده باید از امتحان های قبلی او سخت تر باشد. البته امتحان های بعدی به شرطی برگزار می شود که شما در امتحانهای قبلی قبول شده باشید. پس چون امتحان گیرنده حکیم است و شما هم قبول شده اید، باید امتحانات بعدی سخت تر باشد. البته بعضی از ماها بدمان می آید که خدا از ما امتحان بگیرد ، نه عزیزم چرا ناراحت می شوید؟ اتفاقا اگر می خواهید ببینید امتحان قبلی را قبول شده اید یا نه، دقت کنید ببینید امتحان جدید شما تکراری نباشد! می خواهم به همه بچه های متدین انقلابی ولایی بگویم که برادران و خواهران: اینکه می بینید امتحان ها لحظه به لحظه سخت تر و پیچیده تر می شود، ناراحت نشویم، چون این طبع قضیه است یعنی ما باید به چنین امتحانات سختی تن بدهیم به خاطر اینکه اولا با کسی طرفیم که حکیم است و از طرفی هم عقل حکم می کند که برویم بالا، نایستیم. این اتفاقات، این فتنه ها همه و همه امتحانات جدید در برابر ماست که باید تلاش کنیم تا قبول شویم. امتحان دوم از اولی سخت تر و سومی از دومی سخت تر و همینطور تا به مرحله یقین برسیم. ما این روند را در انقلاب خودمان هم به خوبی شاهد بودیم. ما در اول انقلاب با شاه کثیف، بداخلاق و بی دین مواجه بودیم. برای فهمیدن لزوم مبارزه با شاه یک سخنرانی شهید هاشمی نژاد کافی بود برای اینکه جوان 19 ساله ای مثل من قانع شود. بعد جریان منافقین آمدند با ظاهری مبارز ولی ریشه ای منحرف، بعد لیبرالها خودشان را نشان دادند تا جایی که رسیدیم به دوره نفاق جدید. این انقلاب یکی پس از دیگری این امتحان ها را گذراند البته هر چه امتحانات سخت تر می شود، ریزش ها هم در خواص نسبت به گذشته – نه نسبت به کل - بیشتر می شود ولی همواره در جریان حق، رویش ها بیش از ریزش ها است.
سئوال ما بیشتر ناظر به برخی از روایات است که این روزها با استناد به آنها تحولات منطقه را مرتبط با زمینه های ظهور امام عصر (عج) می دانند؟ آیا واقعا شما هم اینطور می بینید؟
به این نکته باید توجه داشت که سیر کار به کدام سمت است؟ ببینید در زمان ظهور، ایمان روشن خودش را نشان می دهد و کفر باطل هم آن بطلان و کثافت خودش را نشان می دهد و کسانی هم که در این وسط هستند، تمایلشان بیشتر به سمت جریان ایمان است. به خاطر ظلمی که از مستکبرین دیده اند، یعنی می فهمند چه چیزی را نمی خواهند، حتی می فهمند که چه مفهومی را می خواهند ولی در فهم مصداق معطلند تا ظهور امام تحقق می یابد و این افراد مصداقشان را پیدا می کنند. ما در روایات داریم که یملأ الله الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا! الان شما فقط ایران را نبینید، واقعا ظلم و جور همه جا را گرفته. بعضی ها خیال می کنند که ما باید برویم ظلم و جور درست کنیم تا حضرت بیاید، نه ! شما لازم نیست کاری بکنید، ماهواره ها این کار را خودشان کرده اند. بشر البته در حال رشد است با این مظاهر فساد مبارزه می کند، مقاومت می کند. این اتفاقات نشانه رشد است و انسان کامل وقتی ظهور می کند که آمادگی برای حضورش باشد. اگر آمادگی نباشد وقتی آقا آمد، درکش نمی کنیم و سنگش می زنیم، ما باید این آمادگی را بیشتر کنیم تا این وعده زودتر تحقق پیدا کند ...
چه چیز سرعتش را بیشتر می کند؟
من خودم گاهی تصور می کنم که اگر فرض کنید در نقاط دیگر دنیا درمصر، در لیبی ما باز هم سید حسن نصرالله داشتیم آیا این حرکت سرعت بیشتری نمی گرفت؟
با این حساب شما بین این اتفاقات منطقه و روایاتی که برخی از افراد با استناد به آنها این تحولات را به نوعی زمینه ظهور می دانند، ارتباطی نمی دهید؟
ببینید به ما گفته اند که کفار این اتفاق بزرگ را دور می دانند ولی شما آن را دور ندانید بلکه این اتفاق بزرگ را قریب و نزدیک بدانید. خب اگر اینطور باشد، ممکن است گفته شود این تحلیلی که الان ما کردیم معلوم می شود که پس حالا حالاها این موضوع طول می کشد! اما در روایات هم آمده که ممکن است نشانه های ظهور حتی یک شبه فراهم شود. با این نگاه واقعا ما اتفاقات مصر را چقدر محتمل می دانستیم؟ آقای بوش حتی برای خاورمیانه برنامه داشت. ولی با همان تعبیر یک شبه اتفاقاتی در منطقه در حال رخ دادن است که خیلی ها احتمالش را نمی دادند. البته در بحث ظهور همه باید امتحان پس بدهند تا حضرت بیاید هر کدام از ماها هم به شکلی، مومنین به یک شکل، آدمهای معمولی هم به شکل دیگر ...
حاج آقای تهرانی بد نیست در این زمینه اگر خاطراتی از علما هم دارید برایمان نقل کنید، بالاخره خوانندگان ما در 9 دی انتظار دارند وقتی گفتگو با شما را در این نشریه می خوانند از این موارد هم به دستشان برسد ...
بله مرور این خاطرات برای ما هم بد نیست، حالا یک موردش را می گویم. یک بار که میهمان آیت الله ناصری بودم از ایشان درباره شیخ محمد کوفی از ایشان پرسیدم. چون شنیده بودم که شیخ با حضرت مراوداتی داشته اند. آیت الله ناصری گفتند که بله من ایشان را خوب می شناختم چون با پدرم خیلی صمیمی بود. یک وقت که من طلبه هفده ساله در نجف بودم ، آشیخ محمد کوفی میهمان حجره ما بود چون هر هفته ایشان از کوفه می آمد و پیش ما می ماند و سحر می رفت حرم امیرالمومنین. آن روز پدرم هم به خاطر فوت مادرشان رفته بودند مسافرت و پذیرایی از آشیخ را به من سپرده بودند. من هم سر صبحانه گفتم که حضرت آقا خیلی درباره تشرفهای شما نقل می کنند، می خواهم ببینم راست است یا دروغ؟ وقتی این را گفتم ایشان فرمودند که از بسیاری یکی را برایت می گویم. فرمودند که یک شب بیست و سوم ماه رمضان خودم را آماده کرده بودم بروم مسجد کوفه برای یک احیای خیلی خوب. افطار کردم و سر شب در داخل مسجد خوابیدم تا بتوانم احیا بگیرم. خوابیده بودم که به یکباره از خواب پریدم دیدم هوا روشن شده! با شتاب آمدم برای وضو تا نمازم قضا نشود. نزدیک محراب که رسیدم دیدم که یک آقایی در حالت استراحتند و این طرف آن طرفشان چند نفری نشستند. همین که رسیدم یکی از آنها گفت که شیخ بشین ! من هم نشستم. پرسیدم این آقا کیست این همه احترام می گذارید؟ گفتند ایشان آقای عالمند. من به ذهنم رسید که این بنده خدا از این عربهای بی سواد است که فرق کلمه عالم به معنای جهان را با علم و عالم دینی نمی داند. اصلا به فکرم نرسید منظورش این است که این آقا آقای جهان است، فکر کردم منظورش این است که این آقا عالم دینی است! دیدم آقا فرمودند که ظرف آبی بیاورید. وقتی آب آوردند آقا یک لبی زدند و دست به دست این آب بین همه چرخید تا رسید به من که گفتم میل ندارم و نخوردم. یکی از این آقایان خطاب به حضرت گفت که حضرت آقا اجازه بدهید تا شیخ را هم با خودمان ببریم، آقا فرمودند که نه! شیخ دوتا امتحان دیگر دارد، اگر قبول شد می بریمش. باز گفتم ایشان کیست؟ گفتند آقای عالمند، دومرتبه من تصور کردم منظورش این است که این آقا یک عالم دینی است! در این بین یکی از آنها گفت: آشیخ نمازت قضا نشه ، پریدم وضو گرفتم وقتی آمدم بیرون دیدم هوا تاریک و ساعت 11 شب است ...
آن امتحانی که منظور حضرت بود چی بود؟
همین سئوال شما را من از آقای ناصری پرسیدم. ایشان گفتند که اتفاقا من هم از شیخ پرسیدم امتحان دادید؟ گفت: بله! گفتم: قبول شدید؟ گفت: نه! ولی توضیح نداد که آن دو امتحان چه بوده.
پس ما قبل از ظهور امتحانات سختی را باید پس دهیم . یعنی حتی سخت تر از فتنه سال قبل؟
ببینید با یک خاطره دیگر که خودم از آقای بهجت شنیدم جوابتان را می دهم. تابستان حدود 23 سال قبل بود که یکی از علمای بزرگ از دنیا رفت. ما حدود پانزده نفر بودیم که می رفتیم درس آیت الله بهجت. آیت الله مصباح هم به بنده توصیه کرده بود که پای درس ایشان زودتر بروید و دیرتر بیایید بیرون تا غیر از درس، از آقای بهجت بهره های دیگر هم ببرید. آن روز یادم هست درس که تمام شد ایشان با یک حالت خاصی فرمودند که نمی دانم آقایان خبر دارند یا نه ولی خوب است که توجه داشته باشید. آیت الله بهجت به ما فرمودند که یکی از دوستان لبنانی من که تشرف خدمت حضرت دارد آمده بود قم و می گفت در تابستان وقتی در محضر آقا در لبنان بودم، ایشان به من فرمودند که فلانی من می خواهم بروم نجف شما هم می آیید؟ دوست لبنانی هم به حضرت گفته بود بله! به یکباره می بیند که در و دیوار و آدمها همه عوض شدند و متوجه می شود که رسیده اند به نجف! آقا می رسند به در خانه ای یاالله می گویند و وارد می شوند که منزل همان عالمی بوده که تابستان مرحوم شده بود. این دوست لبنانی آیت الله بهجت به ایشان گفته بود که من هم وارد اتاق شدم و پشت در ایستادم و در را بستم. دیدم حضرت با آن عالم بزرگوار صحبت می کنند. من الفاظ را می شنیدم ولی نمی فهمیدم. بعد از حدود نیم یا یک ساعت آقا آمدند بیرون خداحافظی کردند. بعد آقا به من فرمودند که این آقای بزرگوار یک هفته بیشتر زنده نیست و من هم آمده بودم برای خداحافظی. البته ایشان از ما گلایه کرد، چون من به این بنده خدا قول داده بودم که تا در قید حیات هست، ظهور من اتفاق می افتد، اما چه کنم که باز هم به امر الهی در ظهورم تاخیر افتاد! یعنی ببینید بنا بود حدود بیست و چند سال قبل ظهور اتفاق بیافتد ولی باز هم تاخیر افتاد! این اتفاقات می تواند نشانه هایی از ظهور باشد ولی ممکن است به دلیل کمبود ظرفیت ما این امر الهی باز هم تاخیر بیفتد ...
چرا حاج آقا چه حادثه ای درآن دوره اتفاق افتاده که ظهور حضرت به گفته آن دوست آیت الله بهجت تاخیر می افتد؟
خب همین موضوع آن چیزی است که ما باید به آن فکر کنیم . امام که امام بود، خدا هم که خداست، دشمنان حضرت هم که همان دشمنان بودند! فقط مشکل از ماست، مقصراصلی خودمان هستیم! البته آیت الله بهجت از آن دوست لبنانی شان پرسیده بودند که من این را برای دیگران هم بگویم که ظهور تأخیر افتاد، فرموده بودند بگو که آقای بهجت هم به ما خبر دادند. این خودش یک نکته ای است که مرحوم سید بن طاووس به فرزندشان در کشف المحجة می گویند که بارها قرار بود آقا بیاید و همه چیز تمام شده بود ولی باز تاخیر افتاد.
بالاخره حاج آقای تهرانی الان احساس شما چیه؟ این حوادث را علما مرتبط با ظهور و مقدمه ظهور می دانند یا نه ؟
ببینید من فکر می کنم که یک نفسی دمیده شده ولی یادمون نرود که آن طرف مشکلی ندارد، آقا منتظر ماست ، آیا مردم ظرفیت و اشتیاق این پذیرش را پیدا کرده اند؟
الان برخی از فعالان این عرصه از روی دلسوزی ، لوح فشرده ای را درست کرده اند و در این لوحها مشابهت سازی هایی را انجام داده اند و مثلا سید خراسانی یا شعیب بن صالح را بر مصادیقی در زمان تطبیق داده اند، البته با مستندات روایی. شاید خیلی هم این تطبیق بی ربط نباشد ولی بحث بر سر این است که آیا این مشابهت سازیها درست است؟ اصلا این کار وظیفه یک طلبه عادی یا یک موسسه فرهنگی در قم است؟
ببینید به نظر می رسد که این مشابهت سازی ها قطعی و یقینی نیست بلکه قابل تأمل است. چون ما که قطع و یقین به این مشابهت سازیها نداریم . آمدیم و بعدا معلوم شد اینطور نیست آن وقت چه می کنیم؟ این کارها هم به شخصیت های ما و هم به مسأله مهدویت ممکن است خدشه وارد کند. ما باید یقینیات را ترویج کنیم و به برخی از نشانه های ظهور که احتمالی است نباید دامن بزنیم. مثلا می گویند نفس زکیه جناب آیت الله حکیم است که در روایت آمده قبل از ظهور به شهادت می رسد ولی در روایت هست که پانزده روز قبل از ظهور این نفس زکیه به شهادت می رسد. خب الان چند سال است که آیت الله حکیم به شهادت رسیده و ظهور اتفاق نیفتاده! چطور این را توجیه می کنند؟ اهل تحقیق واقعا این را دقت کنند نباید آنچه دوست داریم بشود را با قدری تسامح تطبیق بدهیم به روایات! البته این احادیث هم باید دید که سندش چطوری است و چقدر می تواند قابل اعتماد باشد، چون برخی از آنها قدری ضعف سند و دلالت دارد.
یعنی شما این روایاتی که درباره نشانه های برخی از افراد در دوره آخرالزمان آمده را رد می کنید؟
نمی شود راحت رد کرد، نمی شود هم راحت بر هر کس تطبیق داد. من هم نمی خواهم رد کنم ولی می خواهم بگویم نباید به راحتی اینها را به این و آن تطبیق داد. یادم می آید در دوره ای که آقای رحیم صفوی فرمانده سپاه بود می گفتند که رحیم صفوی همان شعیب بن صالح است چون نشانه های که در روایات آمده به ایشان هم می خورد، خب فرمانده سپاه هم بود ولی الان ببینید می گویند احمدی نژاد شعیب بن صالح است! همین نکته نشان می دهد که این مشابهت سازیهای ما می تواند غلط باشد.
بالاخره این نشانی ها در روایات آمده تا ما آن را با مصادیقی تطبیق بدهیم والا چرا این ویژگی ها ذکر شده که شعیب بن صالح با این ویژگی ها در آخر الزمان می شود فرمانده سپاه سید خراسانی. آیا ما وظیفه ای برای این تطبیق نداریم؟
بنده این کار را نمی کنم. بله ممکن است برخی برایشان این نشانه ها و تطبیق کردن ها قطعی باشد. ولی این امور را باید به اهلش سپرد تا با درک ظرفیت ها و دقت بیشتری به تبیین مسأله بپردازند.
حاج آقا به مردم باید چی گفت؟ وظیفه ما چیست؟ آیا باید در این بازی تطبیق ها بیفتیم؟ خط اصلی چیست؟
ببینید این روایات نوعی بشارت است. ما باید تسلیم بیان اهل بیت باشیم و آن هم این است که حضرت حجت قطعا می آید، این آمدن هم نزدیک است. اصلا به ما گفتند که آن را نزدیک بدانید. این حالت باعث می شود که شیعه همیشه در آمادگی باشد و هیچ وقت در حالت یاس و ناامیدی نباشد. در هر حال به نظرم مسلمات و یقینیات را باید قاطع گفت ولی مسائل احتمالی را باید به اهلش واگذار کرد.
البته ما در روايات داريم كه قبل از ظهور، بشر به اين جمع بندي ميرسد كه همه راه هايي كه رفته و همه مدلهایی که برای اداره خودش تجربه کرده هيچ كدام كارساز نيست ...
همین الان شما ببینید در غرب به بن بست رسیده اند. در همین کشورهای اسلامی هم که کاملا مشهود است اهل سنت در حال مبارزه با همان اصلی هستند که خودشان پایه گذاری کردند! خب اینها حاکمان خودشان را اولی الامر می دانند ولی الان در مصر، در لیبی، در تونس و همینطور جاهای دیگر در حال مبارزه با اولی الامری هستند که خودشان آن را تراشیده اند! این همان نویدی است که در روایات هم داده شده یعنی بشر در حال رسیدن به این نتیجه است که این راه هایی که رفته غلط است. چند روز قبل که رفته بودیم خدمت علمای قم ، بنده همین موضوع را خدمت آیت الله مکارم شیرازی عرض کردم که آقا به نظر شما با این وضعی که در اهل سنت ایجاد شده و اینها فهمیده اند که این برداشت از اولی الامر غلط است، آیا الان بهترین وقت برای این نیست که ما ولایت را معرفی کنیم. گفتم ماها که نمی توانیم چون می گویند اینها حکومتی هستند، شاید بد نباشد علمای حوزه بویژه مراجع محترم به شکلی در ارتباط با علمای الازهر از طریق مکاتبه یا دیگر راهکارها مسیر را به صراط مستقیم هدایت کنند؟!
آیت الله مکارم چه فرمودند؟
ایشان رفتند تو فكر، بعد گفتند اين حرف درستي است. ببینید این حرکت ها اگر جهت اصلی خودش را پیدا نکند بعد از مدتی منحرف می شود ...

بالاخره حاج آقای تهرانی ما باید ظهور را نزدیک بدانیم یا نه ؟ بر اساس وعدههايي كه علماي ما داده اند، حتی صدای برخی از آنها به صورت کلیپ در موبایلها هم هست که می فرمایند به عمر ماها هم می رسد ...
ببینید من که جوان بودم آمدم قم طلبه شدم بعد با آقای بهجت آشنا شدم، از همان نوزده سالگی ایشان به ما می فرمودند مراقب خودتان باشید مریض نشوید چون ظهور نزدیک است. باور کنید ما همیشه مراقب بودیم می گفتیم شاید همین روزها ظهور اتفاق بیافتد. اين آمادگي خيلي مهم است. فكر ميكنم هر بچه مسلمانی باید نگاه کند ببیند که کجا ایستاده و در هنگام ظهور چه نقشی بعهده دارد. از مردم عادی گرفته تا وکیل و وزیر و رییس جمهور، مهم این است که ما به دنبال نقش خودمان باشیم نه به دنبال نقش حضرت! ایشان که معلوم است خواهد آمد و در چه جایگاهی خواهد بود. ما باید به جایگاه خودمان برسیم.
حاج آقای تهرانی حالا که بحث رسید به عالم بزرگی مثل آیت الله العظمی بهجت، بد نیست ما چند خاطره از زبان شما برای دوستانمان داشته باشیم بویژه درباره رابطه آیت الله بهجت با امام و مقام معظم رهبری.
این خاطره ای را که می گویم از پسر آیت الله بهجت، علي آقا شنیدم. ایشان می گفت كه قبل از 15 خرداد سال 42 در طول یک سال شاید حدود سیزده بار حضرت امام و آیت الله بهجت با هم دیدار داشتند. ایشان می گفت که در یک جلسه آن من بودم یادم هست که آیت الله بهجت خیلی انقلابی موضع می گرفت و با امام همراهی می کرد. همان روزهای اول ایشان به حضرت امام فرموده بود که آقا ، شاه باید برود. حتی فرموده بود اينهایی که اطراف شاه هستند دنبال دنیا هستند یکی از اینها را بخواهید تا دنیایش را تامین کنیم و شاه را نابود کند. این را هم به امام فرموده بودند که شما باید چهل نفر را تربیت کنید تا همین که شاه نابود شد، امور را بدهید دست اینها بعد امام فرموده بودند که من چهار نفر هم ندارم. این را می دانید که برخی از بزرگان حوزه در آن روزها فکر می کردند شاه را نمی شود دست زد! اینها به امام می گفتند که شاه بماند او را مدیریت می کنیم ولی بقیه را باید اصلاح کنیم! در حالی که آیت الله بهجت از همان زمان همراه امام بود و می فرمود شاه باید برود. همین نکته درک بالا و تیزبینی انقلابی آیت الله بهجت را نشان می دهد.
حاج آقا رابطه حضرت امام با آیت الله بهجت چه جور بود، رابطه مريد و مرادی بود؟
نمی دانم ! ولی یادم هست ما یک جمعی بودیم که در خانه ای حدود بیست و چهار نفر که زير نظر حضرت آيت الله مصباح درس می خواندیم و برنامه هایمان را دنبال می کردیم. همان روزهای او ورود امام (ره) به قم بود که یکی از دوستان رسیده بود خدمت آیت الله بهجت. ایشان هم فرموده بود برو خانه امام و بگو من ميخواهم آقای خمینی را ببينم. بعد فرمودند به هيچ كس ديگر هم نگو فقط به خود امام بگو. می گفت آمدم خانه امام و گفتم با آقا كار دارم و يک پيامي هم از يكي از آقايون مراجع دارم. پاسدارها گفتند نمي شود، اصرار کردم تا بالاخره خود حاج احمد آقا آمد بيرون كه چي ميگویيد. گفتم من يک پيامي از آیت الله بهجت دارم که باید فقط به خود امام بگویم. رفتم خدمت امام ایشان فرمودند بفرمایید. گفتم از طرف آیت الله بهجت پیامی آورده ام. امام تا اسم آقای بهجت را شنیدند، احترام کردند و خودشان را جمع و جور کردند. بعد فرمودند بفرمایید ایشان ساعت چهار بیایند. آقاي بهجت آمدند خدمت امام و بعدها که امام برای پاسخ به این دیدار آمدند منزل آقای بهجت، وقتی بر آقای بهجت وارد شدند نگذاشتند کسی در اتاق بماند حتی آسید احمد آقا را هم گفتند که بروند بیرون ، چفت در را هم بسته بودند و حدود دو ساعت با هم خلوت کردند.
البته ظاهرا حضرت آیت الله بهجت از امام کوچکتر بودند ولی امام خیلی برای ایشان احترام ویژه ای قائل بودند ...
حاج آقا مصباح ميفرمودند که من از خود آيت الله شيخ عباس قوچاني که وصي مرحوم آقاي قاضي بودند شنیدم که فرمودند آقاي بهجت آن وقت که هنوز ريش صورتشان در نيامده بود و يک خط ريشی داشتند - حدود نوزده سالشان بود- از همان موقع دارای موت اختیاری بودند.
در خصوص رابطه مقام معظم رهبری با آیت الله بهجت چطور، این رابطه از چه زمانی بود؟
این را باید از آیت الله مصباح بشنویم، چون ایشان رابط بین آیت الله بهجت و حضرت آقا بودند. البته امام (ره) خودشان به حضرت آیت الله خامنه ای فرموده بودند كه از آقاي بهجت استفاده كنيد. ایشان هم نامهاي مي نويسند ميدهند به حاج آقای مصباح كه اين را شما لطف کنید و بدهید به آقاي بهجت. البته ظاهرا آن طور که من اطلاع دارم حاج آقا برای ثبت این مکاتبات حساس شرط ميگذارند كه من به شرطي نامه رساني ميكنم كه نامه را ببینم و نسخه ای هم کپي کنم و نگه دارم! حضرت آقا هم به دلیل علاقه خاصی که به آیت الله مصباح داشتند، قبول ميكنند. ظاهرا حضرت آقا تقاضای دستورالعمل داشتند که آیت الله مصباح می آوردند و آیت الله بهجت هم در پاسخ در مواقعی خودشان می نوشتند و در مواقعی هم به حاج می فرمودند که این موارد را بنویسید و به ایشان تحویل بدهید. یکبار رهبر انقلاب برای آقای بهجت می نویسند که من این موارد را می دانم و انشاءالله عامل خواهم بود ولی توقعم بیش از این است که آقاي بهجت در پاسخ نوشته بودند اينها را عمل کنید، در فرصتي كه پيش بیاید ديگر شما برای من نامه ننويسيد، من خودم برای شما نامه مينويسم. تا این که امام از دنیا رفتند، یادم است ما مشهد بوديم که حاج آقای مصباح برای بیعت با آقا آمده بودند تهران و از آنجا هم آمدند مشهد. ما خدمتشان رسیدیم و از وضع و اوضاع پرسیدیم. حاج آقا فرمودند كه برای بیعت رفته بودم خدمت آقا ولی خدا را شکر دست خالی نرفتم چون آیت الله بهجت يک نامه چهار صفحه ای برای حضرت آقا که تازه رهبر شده بودند، نوشتند که شروع نامه هم این بود که بنده انتصاب حضرتعالي را به سمت مقام ولايت و رهبري تبريك عرض ميكنم و بعد شروع كرده بودند كه حالا ديگر وظايف شما این است. بعد آقا به آیت الله مصباح فرموده بودند که تا حالا خيليها از مردم و مسئولین با من بيعت كردند ولی هيچ كدام دلم را آرام نكرد كه من در این جایگاه باید باشم یا نه الا این نامه که خیالم را راحت کرد. چون ميدانم که ايشان اصلا بر مبنایی که دیگران ممکن است بنویسند و حرف بزنند، نمی نویسند وصحبت نمی کنند.
حاج آقای تهرانی من می خواهم کمی جهت بحث را عوض کنم. ببینید برخی ها یکی از مهم ترین ویژگی های این دولت یعنی اعتقاد به مهدویت را به عنوان نقطه انحراف و ضعف آن عنوان می کنند. برخی اساسا این ذکر و یاد امام عصر توسط آقای احمدی نژاد را برگرفته از یک جریان انحرافی می دانند. حتی یادم هست برخی از روحانیون شناخته شده وقتی در اولین سال حضور احمدی نژاد در سازمان ملل اسم ائمه معصومین و اهل بیت علیهم السلام برده شد، این کار را مسخره می کردند! شما به عنوان استاد اخلاق دولت، این اعتقاد موجود در راس دولت را چطور می بینید؟ اصلا شما در این زمینه گرایش های منفی می بینید یا نه ؟
ببينيد ما يک اعتقاداتي داريم که باید به آن پایبند باشیم. نبايد گرايشهاي سیاسی ما موجب بشود كه بعضي اوقات اعتقادات قطعی خودمان را زير پا بگذاريم. بنده هم وقتي كه در هيئت دولت بحث اخلاق را شروع کردم اولين بحثم این بود که امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) چگونه حكومتي را ميپسندد تا همانطور باشیم. اگر کسانی اینطور نبوده اند، اشتباه کرده اند، نه آنهایی که تلاش می کنند اینطور باشند یا حداقل حرفش را مطرح می کنند. واقعاً بنده فكر كنم این جهالت محض یک عده ای است که دولت را به این امور متهم می کنند.
يعني آن شکل منفی ای که برخی مطرح می کنند شما به عنوان کسی که در کابینه حضور دارید، رد می کنید.
ببينيد جو وقتي ملتهب باشد و شايعات حاکم باشد، آدم وظيفه اش فرق ميكند. ما نباید بازی بخوریم بله ما نمی گوییم که آقای احمدی نژاد معصوم است ولی این نسبتهایی که برخی به احمدی نژاد می دهند، واقعا جفاست. این را هم بگویم که بنده در مباحثم در دولت مراعات کسی را نمی کنم حتی به آقاي احمدي نژاد هم گفته ام که بنده وعاظ السلاطين نيستم و ميدانم که شما هم از من توقع وعاظ السلاطین بودن را نداری. بنده بايد يک كسي باشم كه بر مبناي موازيني كه فهميدم و ميدانم بحثي را آماده کنم بیاورم اینجا ...
معمولا برای درس های اخلاق دولت چقدر وقت میگذارید؟
چندین ساعت آماده سازی یک بحث از من وقت می گیرد، تازه بعدش هم این بحث را تایپ می کنم می دهم یکی از علمای معظم می بینند و اگر تذکری داشته باشند می دهند، بعد مي برم هیئت دولت و از روی آن طرح بحث می کنم.
حاج آقا بحث ما این است که آیا مباحث شما تاثیرگذار هم هست یا فقط یک درس اخلاق کلاسیک است. بویژه که برخی ها تلاش می کنند احمدی نژاد را فردی یک دنده و غیر قابل انعطاف معرفی کنند.
اصلا آقاي احمدي نژاد خودش هم گاهی در بحثها وارد می شود و حتی به دوستان هم می گوید که بپرسند. من هم جواب ميدهم. تاثیرگذار هم هست ...
مثالی دارید ...
همین الان بحث ما در دولت با محتوای صحیفه سجادیه است. دو جلسه گذشته که بحث كرديم يكي در حرمت غيبت بود و بعد انگیزه انسانها از غیبت چیست، یا بحث کردیم که موارد استثنای در غیبت کجاست. خب اینها را دولتمردان ما باید بدانند. اين بحثها را مطرح كردم كه در احقاق حق مردم و مسلمانها باید حرف زد یا آنجایی که بدعتی رخ دهد چون خداوند بدعت گذار و ساکت در برابر بدعت دین را لعنت کرده. البته طرح این مباحث راحت نیست. بنده هم به توصیه استادم ملاحظه کسی را ندارم آنچه باید بگویم را می گویم، تاثیر هم دارد.
حاج آقای تهرانی برای برخی از دوستداران دکتر این دغدغه هست که آیا تقید به علما در دولت کم شده یا نه ؟ یا مثلا مدتی برخی رسانه ها فضا سازی می کنند که دولت نسبت به روحانیت مسأله دارد و اعتقادی ندارد. بینید ما تردید نداریم که این حرفها درست نیست چون این دولت تنها دولتی بوده که دو استاد اخلاق به صورت مرتب در آن حضور دارند، آقای احمدی نژاد تنها رییس جمهوری است که بیشترین دیدارها را با مراجع داشته و تا الان هم بیشترین جلسات عمومی و پرسش و پاسخ را با طلاب در سفرهای استانی داشته ولی باز می خواهیم نظر استاد اخلاق دولت را در باره این شایعات بدانیم؟
يک چيزي را شما به عنوان يك اصل بپذيريد که نباید پیش داوری کرد چون نه منصفانه است و نه عادلانه. اینکه من بگویم این نوع خطرات اصلا نیست، ادعای درستی نیست در مورد خود من هم این خطرات هست، همه ما در معرض برخی از خطرات هستیم، برای چه کسی نیست؟ البته دولت باید نسبت به رهبری احساس تبعیت داشته باشد و این احساس تبعیت را نشان دهد. در همان موضوع معاون اولی، آقای احمدي نژاد در هيئت دولت با يک حرارت عجيبي صحبت کرد كه تا به حال خيلي تهمتها به من زدند و من اين تهمتها را تحمل كردم ولي ديگر تهمت ولایتمدار نبودن را نمی توانم تحمل کنم. بعلاوه ايشان گفتند من هر هفته با آقا جلسه دارم - بعضي وزرا اون موقع آقاي جهرمي را شاهد قرار دادند - كه من گاهي از اوقات ساعت دوازده شب تلفن ميزنم به آقای جهرمی از خواب بلندش می کنم و می گویم که این کار باید فردا صبح انجام بشود و خدا ميداند که اين را به اين خاطر ميگویم كه اگر خدای نکرده اتفاقی برایم پیش آمد حرف آقا زمین نماند. البته هر جايي كه شما ديدید احمدی نژاد برخلاف ولایت عمل می کند به ایشان بگویید یا به من بگویید تا به ایشان بگویم ولی یادتان باشد که یک طرفه به قاضی نروید بلکه توضیحاتش را هم بشنوید.
بعضي از آقايون به خاطر برخی از مواضعشون انتقاداتي را از طرف علما متوجه دولت می کنند به ويژه بعضي از رسانه ها هم به این امور دامن ميزنند، خب شما به عنوان استاد اخلاق نسبت به این امور چه واکنشی دارید؟
ببينيد من یک حيثيت استاد اخلاقی در دولت دارم از طرفی هم یک بچه مسلموني هستم كه در اين نظام فعالیت دارم. بنده برخی از مسائل را در همین قالب درس اخلاقم تذکر می دهم که توضیح دادم ولی برخی از موضوعات را هم به صورت خصوصی گاهی در جلسه دو تا سه ساعته با دکتر مطرح کردم.ايشان هم گوش ميدهد بعد هم می گویم که من الان از شما جوابی نمی خواهم . از اين آدمها هم نيستم كه يک چيزي بگویم بعد نگاه كنم كه اگر طرف گوش کرد خوشم بیاد اگر نپذیرفت گارد بگیرم. من به عنوان وظيفه شرعي و عقلي ام مطرح ميكنم شما هم گوش بدهید بعد فكر كنید و عمل کنید. ديدم این خيلي هم تاثير گذار است. ببينيد گاهي اوقات انتقادات و پيشنهادات را با داد و بيداد می خواهیم به تمام عالم بفهمانیم، خب تاثير ندارد.
خب اگر هی خصوصی گفتیم و اثر نکرد بالاخره باید عمومی بگوییم یا نه ؟
بله گاهي اوقات ممكن است طرف در ملا عام يک چيزي را گفته كه اشتباه است، بايد به او گفت که اين اشتباه را اصلاح كن اگر کرد که هیچ ولی اگر نکرد، شما بايد برای جلوگیری از انحراف جامعه و برای کمک به خود آن شخص، علناً پاسخ به این اشکال را مطرح كنيد. بنده در دولت به عنوان يک معلم اخلاق ضمن مباحث اخلاقي، هر چيزي را كه بدانم در دولت اشكال دارد یا مربوط به یکی از وزراست در بحث مي آورم و تاثير هم ميگذارد. گاهي هم ممكن است بنده در جلسه ای خصوص با یکی از وزرا این بحث را مطرح کنم.
البته همین که دولت خودش به فکر این نوع مراقبت و اصلاح رفتارهاست و توجه می کند، این قیمت دارد و سابقه هم نداشته ...
من در مجلس هم همین روال را با آقای لاریجانی دارم.
آقای تهرانی همانطور که می دانید، آیت الله مصباح که مفام معظم رهبری هم از ایشان تجلیلهای ویژه دارد، برای ما یک شاخص در موضعگیریهاست. خب ایشان از همان ابتدا و تا الان کلیت دولت و حتی شخص رییس جمهور را تایید کرده اند در عین حالی که در مواردی هم ایشان انتقاداتی داشته اند ولی توصیه همیشگی ایشان به همه ما حمایت از این دولت بوده. با این همه در مواقع متعددی هم دیده ایم که ایشان خیلی رک و صریح نسبت به برخی افراد و نقطه نظرات آنها مواضعی را اتخاذ کرده اند مثلا ایشان فرمودند كه هر كس مکتب ایرانی را دامن بزند، خودي نيست. می خواهم بگویم که در این موارد ما به این نتیجه می رسیم که ظاهرا توصیه های خصوصی نتیجه نداشته که آیت الله مصباح اینطور صریح و شفاف موضع می گیرند، شما چطور این را می بینید؟
ببينيد يكي از محاسن حضرت آیت الله مصباح همين است كه ایشان هم صریح اند و هم منصف. در این امور دقت دارند و اهل مماشات نیستند. خود حاج آقا با این که در حالت عمومی شان بسیار عاطفی هستند ولی می فرمودند که من برای دفاع از دین خدا عاطفه ندارم!
البته حاج آقا در مواردی دفاع رییس جمهور از برخی اطرافیان، برای دوستان ایشان سئوال شده. دشمنان هم که از این موضوع بهره برداری می کنند. واقعا چرا اینطور است؟ شما كه نزديك هستيد چطوري ميبينيد؟
من یک بار به آقای احمدي نژاد گفتم که من يک اشكالي دارم و آن اين كه احساس ميكنم گاهي از اوقات شما مطلق گرايي ميکنید. من به ایشان گفتم بنده معلم اخلاق در کابینه شما هستم، آقاي بي ريا هم مشاور شماست. خب آیا دلیلی دارد که اگر من صحبتی کردم و این صحبت هزینه داشت شما بیائید و هزینه آن را بپردازید؟ من باید خودم جواب حرفم را پس بدهم. البته وقتی شخص عاقل و بالغ است، خودش باید از عهده دفاع از خودش بربیاید...
یعنی تاثیرش را مهم نمی دانید ...
نه منظورم این نیست. بنده آقای احمدی نژاد را متدین می دانم. وقتی به یک اموری یقین دارد به یقینش عمل می کند شاید اشتباه هم کند ولی وقتی فهمید به آن اشتباه اصرار ندارد خودش را هم معصوم نمی داند.
خب حاج آقای تهرانی از این که فرصتی را در اختیار 9 دی قرار دادید تا بتوانیم بخشی از موضوعات مهم را با شما مطرح کنیم تشکر می کنیم. انشاءالله که ما را هم از تذکرات خودتان بی بهره نگذارید.
انشاءالله خدا خیر به شما دهد و 9 دی بتواند جای خالی ای که امروز بچه های متدین در عرصه رسانه حس می کنند را پر کند و در دفاع از ولایت موفق باشد.
این گوشی بسیار زیبا و جذاب lavender نام داره و طرح و ایده ایست که توسط کمپانی سامسونگ طراحی شده است.
این گوشی اصولا یک گوشی زنانه هست اما فکر نمیکنم بعد از ارائه اون تو بازار فقط دست خانومها دیده بشه، ظاهر بسیار ساده و زیبای روی گوشی که شامل صفحه شیشهای براق همراه با دریچه بلندگو و یک دکمه منو بسیار دلفریب.
طراح این پدیده Andrew Kim هست که این گوشی رو مثل یک شیشه ادکلن بسیار زیبا طراحی کرده است.
این
گوشی دارای منوی بسیار زیبا و 32GB حافظه و درگاه USB، فلش باقدرت، یک
دوربین عالی و... میباشد، طراحی این گوشی به شکلی است که چراغهای اون در
تاریکی جلوه بسیار زیبایی دارد.
سرطان در اثر تقسيم و رشد بيرويه سلولهاي بدن بهوجود ميآيد و ديگر سلولهاي سالم بافت را از بين ميبرد. علت آن هنوز براي محققان و پزشكان مشخص نيست، شايد علت آن عوامل ژنتيكي و يا عوامل بيروني مانند ويروسها و مواد سرطانزا باشد.
شبكه ايران نوشت: شناخت مواد سرطانزا و اجتناب از استفاده و در معرض قرار گرفتن آنها از فاكتورهاي مهم در پيشگيري از ابتلا به انواع سرطان محسوب ميشود.
در آخرين تحقيقات انجام شده دانشمندان با بررسيهاي دقيق محصولات شوينده و پركاربرد خانگي دريافتند بسياري از دهانشويهها، دئودورانتها و برخي موادغذايي از فاكتورهاي مؤثر در سرطاني شدن سلولهاي بدن هستند.
* شيرينكنندههاي مصنوعي
تحقيقات آزمايشگاهي نشان ميدهد، شيرينكنندههاي مصــــنوعي مانند (سايكلاميت) خطر سرطان را افزايش ميدهند.
براي حل اين مشكل "ساخارين " در موادغذايي به جاي شيرينكنندههاي مصنوعي بهكار برده شد، تحقيقات جديد انجام شده در خصوص عملكرد "ساخارين " در بدن نشان داد تمام محصولات حاوي ساخارين نيز سبب سرطاني شدن سلولها ميشوند.
* دهانشويهها
دانشمندان در آخرين تحقيقات خود دريافتند دهانشويههاي حاوي اتانول احتمال ابتلا به سرطان دهان را افزايش ميدهد.
آنها بر اين باورند كه اتانول بافتهاي دهاني را در برابر مواد سرطانزا مانند سيگار، آسيبپذير ميكنند.
دانشمندان معتقدند اسـتفاده از دهانشويهها بهتر است چند روز در ميان به صورت غرغره كردن باشد و از خوردن آن خودداري شود.
افراد سيگاري و يا افرادي كه سابقه سرطان دهان در خانواده آنها وجود داشته و يا ريسك فاكتورهاي ديگر ابتلا به سرطان را دارند بهتر است از انواع دهانشويههاي بدون اتانول استفاده كنند.
* استاتين
استاتين نوعي داروي كاهنده كلسترول و فشار خون است. دانشمندان طي تحقيقاتي كه روي 170 هزار نفر انجام شد، دريافتند افرادي كه از داروهاي حاوي استاتين در مقادير بالا استفاده كردند ريسك فاكتورهاي ابتلا به انواع سرطان مانند سرطان سينه، سرطان روده بزرگ و سرطان پروستات در آنها افزايش پيدا كرده است.
* تلفن همراه
محققان معتقدند استفاده بيش از حد از تلفن همراه به سبب امواج مضري كه از آنها ساطع ميشود بر مغز و بافت آن تأثير گذاشته و سبب ايجاد سلولهاي سرطاني ميشوند.
* ضدعرقها
محققان معتقدند، آلومينيوم موجود در ضدعرقها و دئودورانتها كه "پارابن " ناميده ميشود مانند هورمون استروژن عمل كرده و استفاده بيش از حد آن خطر ابتلا به سرطان سينه را در زنان افزايش ميدهد. دانشمندان در نمونههاي بافتهاي سرطاني ماده "پارابن " را يافتهاند و اين مسئله نشان ميدهد افراد بسياري، كه 99 درصد جمعيت جامعه را تشكيل ميدهند در معرض مواد حاوي "پارابن " مانند مواد آرايشي بهداشتي گوناگون و موادغذايي قرار دارند.
* رنگ مو
دانشمندان با آزمايشاتي كه روي افرادي كه از رنگ مو استفاده ميكنند دريافتند استفاده مكرر از رنگ موها افراد را در معرض ابتلا به سرطان قرار ميدهد.
اين پژوهشها نشان داد، افرادي كه بهطور مكرر از رنگ مو استفاده ميكنند بيشتر در معرض موادشيميايي مضر آن قرار ميگيرند و به همان ميزان خطرات ابتلا به انواع سرطان در آنها افزايش پيدا ميكند.
| آموزش |
با
آرزوي سالي خوب وخوش براي شما عزيزان، اميدوارم كه امسال كينهها و
كدورتها را از دل تان فرمت و براي قلبتان يك آنتي ويروس قوي نصب كنيد تا
ويروس نگيرد و هنگ نكنيد، در زندگي نياز به استفاده از Ctrl+Alt+del نداشته
باشيد، هميشه پر قدرت و با پردازش بالا براي زندگي تان برنامه ريزي و سپس
آن را اجرا كنيد. انشاا...
خب در تعطيلات نوروزي چه برنامهاي براي زندگي ديجيتالي خود داريد؟ اصلا برنامه داريد؟ عيد نوروز بهترين فرصت براي رسيدگي به اين امور است. من براي شما چند پيشنهاد دارم كه فكر ميكنم بعضي از آنها ضروري هم باشد.
پيشنهاد اول:
افزايش تعداد وسيلههاي ذخيره سازي اطلاعات ديجيتال مثلهاردهاي اكسترنال، حافظههاي فلش، كارت حافظه دوربين عكاسي يا موبايل، CD يا DVD و خلاصه كلي تجهيزات متنوع كه شما بهتر از من با آنها آشنا هستيد، همه و همه باعث ميشوند كه اطلاعات شما پراكنده باشند. يعني يك سري از اطلاعات شما مثل تصاويرتان در كارت حافظه دوربين است يا به طور مثال اطلاعات كاري يا تحصيلي در حافظه فلش ميباشد و به همين شكل اطلاعات شما در اين ابزار پخش شده است. عيد نوروز بهترين فرصت براي نظم دادن به اين اطلاعات و يكپارچه كردن آنهاست. بهتر است كه آنها را در جايي مطمئن ذخيره كنيد. با اين كار فايلهاي مشابه هم شناسايي و پاك ميشوند و فضايي را كه اشغال كردهاند آزاد ميشود.
مثلا پوشهاي براي عكسهايتان بسازيد و بر اساس تاريخ يا افراد درون عكس آنها را مرتب وهمچنين فايلهاي صوتي را نيز دستهبندي كنيد.
اگر كه اين مرحله را قبلا انجام داده بوديد پس زمان اين كار را ميتوانيد صرف ساير امور كنيد.
پيشنهاد دوم :
حالا كه فايلها نظم وترتيب گرفتند بهتر است كه از فايلهاي مهم و با ارزشتان يك نسخه كپي تهيه كنيد. امروزه كه همه يك دوربين ديجيتال دارند و آلبوم عكس هم ديجيتالي شده بهتر است كه مراقب عكسهايتان نيز بيشتر باشيد، چرا كه با كوچكترين غفلت خاطرات تصويريتان را از دست ميدهيد. از فايلهاي تحصيلي، شغلي، شخصي و خلاصه هر فايلي كه در صورت سوختن هاردتان شما را دچار دردسر ميكند يك نسخه كپي تهيه كنيد.
پيشنهاد سوم :
از اينترنت و برنامههاي آن لذت ببريد، مثلا اگر نرمافزار Google Earth را نصب نكردهايد، آن را نصب كنيد. خبر خوب اينكه شركت گوگل تحريم ايران را براي بعضي از نرمافزارهاي خود برداشته و شما ميتوانيد آنها را بدون مشكل دانلود نماييد. پس از نصب Google Earth آنرا اجرا كنيد، اول منزلتان را روي نقشه پيدا و عكس ماهوارهاي آن را از بالا مشاهده كنيد، منزل اقوام، پدر بزرگ و مادر بزرگ، زادگاه پدر و مادرتان، حرم امام رضا(ع)، كربلا، مكه و خلاصه كلي جاهاي ديدني را كه امكان ندارد در عيد به آنجا سفر كنيد، به صورت ديجيتالي و مجازي از آنجا بازديد فرماييد، لذت ديدن اين تصاوير براي پدر و مادرها و بزرگترهاي فاميل خيلي بيشتر است حتما با آنها به اين سفر برويد.
پيشنهاد چهارم:
حالا كه فايلها نظمي گرفتند و تكراريها هم حذف شدند، يك مروري بر فايلهاي خود كنيد، آيا ضروري است كه شما همه آنها را در رايانه خود داشته باشيد؟ حتما فايلهايي خواهيد يافت كه بودن و نبودن آنها براي شما مهم نيست، پس از شر آنها خلاص شويد.
پيشنهاد پنجم :
از اين فرصت طلايي استفاده كنيد وبا آموزش و مطالعه، نقطه ضعفهاي خود را در خصوص برنامههاي مورد نيازتان يا خود سيستم عامل ( ويندوز، مك، لينوكس و... ) از بين ببريد . اگر تسلط خوبي روي آنها داريد سعي كنيد با يك نرمافزار يا برنامه جديدي كه براي شما مفيد است آشنا شويد.
پيشنهاد ششم :
اگر زمان تعطيلات در سفر هستيد و وقت اينكارها را نداريد و دوربين ديجيتال به همراه داريد، از تصاوير ديدني در سفر خود عكس بگيريد و براي ما به آدرس kamali@ksabz.net ارسال فرماييد تا در مسابقه بهترين عكس ديجيتالي نوروزي ما شركت كنيد. هيچ محدوديت سني و موضوعي هم نداريم. سه برنده خواهيم داشت كه هم جايزه نفيس دريافت خواهند كرد و هم لوح يادبود به رسم يادگاري. لطفا علاوه بر مشخصات خودتان و شماره تلفن همراه، مدل دوربين يا گوشي تلفن همراه خود را كه با آن عكس گرفتيد نيز ذكر كرده تا آنها هم در اين مسابقه شركت كنند و ببينيم كدام دوربين بهتر عكس ميگيرد تا به شما معرفي كنيم.
تارا تنگ Tara Teng دختر شایسته استان بریتیش کلمبیا که از یکی از شهرک های آن استان به نام Fort Langley پای به رقابت ها گذاشته بود، دیروز در مونترآل به عنوان دختر شایسته کانادا انتخاب شد.
به گزارش «ایرانتو»، وی دانش آموخته دانشگاه ترینیتی در رشته امور آموزشی بوده و علاقمند به موضوع حقوق بشر و مقابله با برده داری نوین و قاچاق انسان هاست.
تارا، در مصاحبه های مختلف، هیچگاه خود را زیبا ندانسته و تأکید کرده، مایل است از فرصتی که برایش پیش آمده، برای پیشبرد اهداف انساندوستانه خود در جهان استفاده کند.
وی پیش از انتخاب ، مسئولیت یک گروه دانشگاهی با عنوان International Social Justice Club را برعهده داشته که در جهت برپایی عدالت اجتماعی، مبارزه با بیماری ایدز، فقر، قاچاق انسان و برده داری نوین فعالیت می کند.
جالب اینکه برخلاف فرهنگ جاری در انتخاب دختران شایسته، از او هیچگونه تصویر نیمه برهنه در اینترنت منتشر نشده است.
به بدن تان حقه های عجیب بزنید

خارش گلو
وقتی کودک بودید، قلقلک دادن زیر بغل شما یک سرگرمی جالب بود. حالا در بزرگسالان هم می توان از این ترفند برای رهایی از مشکل خارش گلو استفاده کرد. وقتی که سلول های عصبی گوش تحریک بشوند، باعث اسپاسم عضلات گلو و گردن شده و در نتیجه شما را از شر خارش گلو راحت می کنند. پس قلقلک دادن گوش، باعث رفع خارش گلو می گردد!
صداهای فراصوت بالاتر از حد آستانه شنوایی را تجربه کنید
اگر در محلی شلوغ و پر سر و صدا هستید، به طرف راست خم شوید و سعی کنید با گوش راست بشنوید! گوش راست برای شنیدن حرف های تند و سریع مناسب تر است. گوش چپ برای تمیز و تشخیص دادن تُن های موسیقی، قوی تر است.

بر درد آمپول غلبه کنید
به راحتی با سرفه کردن در حین تزریقات، می توانید درد آمپول را کاهش دهید. سرفه کردن در اصل یک ترفندی است که باعث افزایش سریع و موقتی فشار در قفسه سینه شده و مسیرهای عصبی درد را مسدود می کند.
از شر جرم های بینی راحت شوید
فین کردن شدید را فراموش کنید. در اینجا یک ترفند بسیار سریع و آسان برای راحت شدن از جرم ها وجود دارد: به طور متناوب با زبان خود به سقف دهان تان ضربه بزنید، سپس با یک انگشت خود وسط دو ابرو را فشار دهید. این کار باعث می شود که تیغه بینی، عقب و جلو رفته و پس از 20 ثانیه، جرم های بینی متراکم شده و آماده تخلیه می شوند!
از شر ریفلاکس مری راحت شوید
کسانی که دچار ریفلاکس مری هستند، اگر به پهلوی چپ بخوابند، کمتر به این مشکل دچار می شوند! مری و معده تحت یک زاویه ای بهم وصل هستند، وقتی به پهلوی راست بخوابید، سطح معده بالاتر از مری قرار می گیرد، در نتیجه غذا و اسید به مری بر می گردد.

درد دندان، آخ نگو
با یک تکه یخ، قسمت v شکل بین انگشتان اشاره و شست را بمالید، بسادگی درد دندان را کاهش می دهید.
نوک انگشت تان را سوزانده اید؟
اگر در اثر تماس ناگهانی با اجاق گاز یا قابلمه داغ نوک انگشت تان را سوزانده اید، به سرعت قسمت آسیب دیده را تمیز کنید و با یک تکه یخ ماساژ بدهید. اگر یخ نبود، از آب سرد نیز می توانید استفاده کنید.
سرتان گیج می رود و به دوران افتاده است
کافی است فقط یک دست تان را روی یک نقطه ثابت قرار دهید، به سرعت دوران سرتان خوب می شود. قسمتی از گوش که مسئول فقط تعادل است در داخل یک مایع شناور می باشد، هر گاه این مایع جابه جا بشود، تعادل شما به هم می خورد، به کمک یک مرجع ثابت بیرونی، مغز سریع تعادل خود را به دست می آورد.
درد پهلو
گاهی به هنگام دویدن، پهلوی آدم درد می گیرد. این به خاطر آن است که بازدم شما با وقتی که پای راست شما به زمین می خورد، همزمان است. در نتیجه به دیافراگم شما فشار وارد می شود، برای رهایی از این درد کافی است، بازدم خود را با وقتی که پای چپ شما به زمین می خورد، همزمان کنید.

جلوی خون ریزی را با یک انگشت بگیرید
گرفتن بینی و به عقب برگرداندن سر، راه متداول جلوگیری از خون ریزی بینی است، اما شما اگر مقداری پنبه را درست زیر گردی لب بالایی، روی لثه بگذارید و با یک انگشت آن را فشار دهید، خون ریزی قطع می شود.
از تپش قلب در هنگام عصبانیت جلوگیری کنید
به انگشت شست خود، فوت کنید! عصب واگ که ضربان قلب را کنترل می کند، به کمک نفس کشیدن، آرام می گیرد.
مغز خود را گرم نگه دارید
بسیار چیز های کم اهمیتی هستند که مغز را سرد و فلج می سازند. در این حالت، زبان خود را به سقف دهان تان فشار دهید، به طوری که بیشترین مقدار از سقف را بپوشاند، در این صورت سر درد بر طرف می شود! این سردرد می تواند ناشی از یک بستنی یخی باشد.

از نزدیک بینی پیشگیری کنید
نزدیک بینی به ندرت ریشه ژنتیکی دارد، بلکه بیشتر از خیره شدن چشم به یک نقطه در فاصله کم ناشی می شود. بنابراین بهتر است که هر از چندی، چشم های خود را ببندید، به بدن تان کش و قوسی بدهید، و نفس عمیقی بکشید و پس از چند ثانیه به آرامی نفس تان را رها کنید، این کار باعث استراحت عضلات غیر ارادی هم می شوند. در نتیجه چشم ها هم استراحت می کنند.
خواب رفتگی
اگر دست شما موقع رانندگی یا نشستن، در اثر یک وضعیت نادرست به خواب رفته باشد، به آرامی حرکت دادن سر به چپ و راست، در کمتر از یک دقیقه می تواند این مشکل را حل کند و از شر گزگز و سوزنی شدن دست راحت شوید.
زیر آب نفس بکشید
وقتی در زیر آب هستید، این نبود اکسیژن نیست که شما را بی چاره می کند، بلکه دی اکسید کربن است که باعث اسیدی شدن خون و استیصال می گردد. بنابراین کافی است ابتدا، قبل از شنا چند نفس کوتاه و سریع بکشید تا میزان اسیدی بودن خون پایین بیاید. با این ترفند مغز شما می پندارد که اکسیژن بیشتری در اختیار دارد! به این ترتیب ده ثانیه زمان می خرید.
خوب حفظ کنید
همیشه سعی کنید کار های خود را قبل از خواب، پیش خود مرور کنید و یا درباره مسئله ای که مورد نظر شما است، قبل از خواب فکر کنید، در این صورت وقتی بیدار می شوید، حافظه شما بهتر و سریع تر به شما کمک خواهد کرد. هر چیزی را که شما درست قبل از خواب مطالعه کنید، بهتر در حافظه شما ثبت و ضبط می شود.
بخش تغذیه و سلامت تبیان
سلامت
نیوز: یک متخصص پوست در کرمانشاه تاکید دارد: اگزومای پوستی میتواند از
پیامدهای استفاده از جواهرات بدلی باشد.دکتر حسین کاووسی، در گفتوگو با
ایسنا، اظهار كرد: اگزوما که یک بیماری التهابی پوستی است، با خارش و قرمزی
پوست همراه است که منشاء آن میتواند عوامل درونی یا بیرونی باشد.وی با
بیان اینكه اگزوما با منشاء درونی بیشتر مختص کودکان است که با قرمزی
گونهها همراه است، گفت: اما اگزوما با منشاء بیرونی به چند دسته تقسیم
میشود، در یک نوع اگزوما، خشکی و قرمزی صورت و خارش میان ابروها معمول
است، در نوع دوم که اگزومای عصبی است، خارش در یک نقطه متمرکز می شود.دکتر
کاووسی اگزومای دست را متداولترین نوع اگزوما با منشاء بیرونی عنوان کرد
كه تماس با مواد شوینده اصلی ترین عامل بروز آن است.وی همچنین حساسیت پوستی
نسبت به سیمان و ایجاد اگزومای پوستی ناشی از تماس با این ماده را در این
گروه قرار داد و استفاده بانوان از جواهرات بدلی را نیز عامل دیگری جهت
ابتلا به اگزوما معرفی کرد.دکتر کاووسی در خاتمه بر استعمال مواد و کرمهای
مرطوب کننده و چرب کننده، پمادهای موضعی کورتونی خفیف، داروهای ضدخارش،
شامپوهای ضدشوره، برطرف کردن مشکلات عصبی، پرهیز از تماس مستقیم با مواد
شوینده و تعویض شغل و استفاده از دستکش را مهمترین راههای پیشگیری و درمان
اگزوما عنوان کرد.
سایت
پزشکان ایران: یک متخصص متخصص پوست ومو و زیبایی گفت: بسیاری از آمپولهای
بوتاکس توسط کشور چین و غیر استاندارد و با مارک کانادا تولید و در بازار
عرضه میشوند که تزریق آن عوارض گوناگونی نظیر حساسیت شدید به همراه خواهد
داشت.دکتر سعید کشاورز در گفتگو با خبرنگار سامانه خبریسلامت نیوزاظهار
داشت:بوتاکس معمولاً برای فلج کردن عضلات و درمان چین و چروک خط ابرو،
پیشانی و کنار چشم بکار میرود و بعد از ۳تا ۶ ماه با از بین رفتن اثرش به
تزریق مجدد نیاز دارد. وی افزود:عوارض تزریق بوتاکس بسیار نادر است و با دو
بینی و اختلالات عصبی همراه است ولی ماندگاری طولانی ندارد البته تزریق
این دارو نزدیک چشم باعث افتادگی پلک به مدت چند هفته میشود. این متخصص
پوست ومو و زیبایی با بیان اینکه،بوتاکس برای درمان خطوط خنده از بینی تا
لب کاربردی ندارد تصریح کرد:یکی دیگر از موارد درمانی بوتاکس رفع تعریق
زیاد کف دست، بغل پا و زیر بغل است که عارضه خاصی ندارد ولی با درد شدید و
احساس ضعف عضلانی به مدت کوتاه همراه میباشد. کشاورز گفت: انتهای اعصاب
مادهای ترشح میکند که غدد مترشحه عرق را وادار به فعالیت میکنند که در
بعضی افراد به دلیل عرق کردن زیاد کف دستشان مدام خیس است.وی ادامه
داد:تزریق بوتاکس با تأثیر بر روی اعصاب مربوطه از تعریق جلوگیری می کند و
مشکل فرد برطرف میشود ولی بعد از ۳ الی ۶ ماه اثر آن از بین و سم تجزیه و
باید تزریق باید مجدد صورت گیرد. این متخصص پوست ومو و زیبایی در خصوص
آمپولهای بوتاکس غیر استاندارد اظهار داشت:بسیاری از آمپولهای بوتاکس توسط
کشور چین و غیر استاندارد و با مارک کانادا تولید و در بازار عرضه میشوند
که تزریق آن عوارض گوناگونی نظیر حساسیت شدید به همراه خواهد داشت.
.:: This Template By : web93.ir ::.