+ ۱۳۹۰/۰۷/۲۷

در “سریال مختارنامه ” به کارگردانی داود میرباقری حضور دارم و نقش فردی را بازی می‌کنم که عمرو سعد فرمانده سپاه یزید را به قتل ‌رساند.
فارس: احمدی ایراندوست گفت: در فیلم “اخراجی‌ها ۳ ” به کارگردانی مسعود ده‌نمکی حضور دارم.

احمد ایران دوست، گفت: در فیلم “اخراجی‌ها ۳ “، مسعود ده‌نمکی حضور دارم و در ۳ فیلم دیگر به نام “مردان مریخی و زنان ونوسی “، “دزد با وجدان و “کات کلانتری ” حضور داشتم.

وی افزود: ۴ سال پیش با بازی در سریال “شب‌های برره ” به کارگردانی مهران مدیری به عرصه سینما و تلویزیون آمده‌ام و این حضور ادامه پیدا کرد.

ایران دوست ادامه داد: در “اخراجی‌ها ۱ “، ‌۲۵ دقیقه حضور داشتم که در تدوین حذف شده است و ۶ تا ۸ ثانیه از نقشم باقی ماند البته بعدها با بازی در “اخراجی ۲ “جبران مافات شد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در “سریال مختارنامه ” به کارگردانی داود میرباقری حضور دارم و نقش فردی را بازی می‌کنم که عمرو سعد فرمانده سپاه یزید را به قتل ‌رساند


   برچسب‌ها: غول, بچه غول
   
+ ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
من دیگر تحمل ادامه دادن بازیگری در این فضای عجیب را ندارم. بازیگری را به زودی برای همیشه کنار می‌گذارم تا حداقل اعصاب و روح و روانم در آرامش باشد. باور کنید...

«سیاوش خیرابی» در گفتگویی جنجالی با "کافه سینما" شوک عجیبی به هوادارانش وارد کرد. این بازیگر نوپا و محبوب اعلام کرد: من دیگر تحمل ادامه دادن بازیگری در این فضای عجیب را ندارم. بازیگری را برای همیشه کنار می‌گذارم تا حداقل اعصاب و روح و روانم در آرامش باشد. یعنی بازیگری تمام!!...
«سیاوش خیرابی» بازیگر خوش سیما و محبوبِ صداسیما و سینمای ایران، متولد 1363 در تهران است. خیرابی که در نوجوانی بازیگری را به خاطر درس رها کرده بود، در سال 87 با بازی در سریال «ترانه مادری» به شهرت و محبوبیتی عجیب دست یافت و اکنون می‌توان او را در بین تمامی بازیگران ایرانی، صاحب "وب های هواداری" بسیاری در دنیای مجازی دانست.
در سراسر اینترنت، توسط علاقه مندان و هوادارن سیاوش خیرابی، بیش از ده ها وب هواداری برای ابراز علاقه به او زده شده است که در نوع خود برای این بازیگر تازه وارد و نوپا، اتفاقی عجیب و جالب به حساب می‌اید.

«سیاوش خیرابی» در گفتوگویی اختصاصی با «کافه سینما» ، با تواضع و آرامش، شوکی عجیب را به هوادارانش وارد کرد. او گفت:

«من دیگر تحمل ادامه دادن بازیگری در این فضای عجیب را ندارم. بازیگری را به زودی برای همیشه کنار می‌گذارم تا حداقل اعصاب و روح و روانم در آرامش باشد. باور کنید هیچ ادعایی ندارم و خاک پای مردم و بزگان سینمای ایران مانند استاد انتظامی و استاد مشایخی و استد رشیدی و ...هستم، اما متاسفانه فیلم ها و سریالهایی که بازی کرده ام چندان به دلم نمی‌نشیند و تلاشهایم بعضا انچنان که می‌خواهم نتیجه نمی‌دهد.
متاسفانه در بعضی مواقع، پشت پرده ی مسائل، آرامش را از بازیگران ربوده و شرایط نرمال برای پیشرفت را از بین برده است. در موقع بازی در فیلمها و سریال های فیلمای مختلف به جای این که بر سر بازیگری خود متمرکز باشم باید با 1001 مشکل دست و پنجه نرم کنم. انگار ما، هم باید بازیگر باشیم هم وظیفه ی دیگران را انجام بدهیم و هم توهین بشنویم!.
سیاوش خیرابی در گفتوگو با "کافه سینما" ادامه داد: سر چند تا از همین کارهایی که انجام دادم، کارگردان هی کات می‌داد! دوباره صحنه را می‌گرفتیم باز هم کات می‌داد! کارمان را درست هم انجام می‌دادیم، اما این قدر کات داد که آخر همه دیوانه شده بودیم! خود کارگردان محترم هم نمی‌دانست دارد چه کار می‌کند...از این اتفاقات زیاد است. دوستان خیال می‌کنند گیر دادن به بازیگر و آرامش را از او گرفتن ارتقای درجه می‌اورد! و متاسفانه این فقط حرفِ منِ کوچکترین نیست، اساتید و بزرگانِ بازیگری هم از دست کارگردان های بی سواد خسته شده اند. فقط بلند اذیت کنند. آخرش هم که چی؟! هیچی که هیچی! در انتها می‌بینیم متاسفانه از همان فیلم ساخته شده هم هیچ چیزی در نیامده.
سیاوش خیرابی در انتها به "کافه سینما" گفت: صادقانه می‌گویم که با همه ی وجودم، که با همه ی وجودم، مردم و طرفدارانم را دوست دارم، اما فعلا، نه پیشنهادی دارم و نه علاقه ای به پذیرش هر پیشنهادی. با این وضع درهم و برهم، ادامه بازیگری چندان برایم جذاب نیست. وقتی قرار است کار در فلان فیلم و بازی در فلان سریال، آرامش را از من بگیرد و اذیت کردن ها و توهین های عوامل فیلم، لذت بردن از هنر و سینما را از من بدزدد، دیگر ادامه بازیگری برایم چندان هیجان انگیز نیست. با این وضع ادامه نمی‌دهم. برای همیشه بازیگری را می‌گذارم کنار تا به آرامش برسم. یعنی بازیگری تمام!.»


   برچسب‌ها: سیاوش خیرابی
   
+ ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
مطلبی خواندنی درباره بازیگران جوان سینمای ایران که پدر و مادر مشهور دارند؛
آقازاده هاي سينماي ايران/آنها ديگر براي خودشان كسي شده اند


سینمای ما - وحيد سعيدي / مهران آرين:

پولاد كيميايي/ در سايه تيز هوشي پدر

تيزهوشي مسعود كيميايي جزء ويژگي هاي منحصر به فرد اوست كه در كنار ديگر وپژگي‌هاي اين كارگردان جلوه گري بيشتري دارد . پيش بيني او از شرايط روز جامعه و رفلكس زودهنگامش نسبت به اتفاقاتي كه در آينده رقم خواهد خورد نشانه ايي از همين تيز هوشي است كه جلوه بارزآن ساخت فيلم «سفر سنگ» بود. او در دوره ايي ديگر از زندگي كاريش باز هم وجهي ديگر از اين تيز هوشي اش را آشكار كرد و پيش از آنكه جامعه به باوري دوباره از جوانان برسد ، كيمايي چهره تازه اي از قهرمان جديدش رو كرد. قهرماناني كه ديگر آدم هاي ميانسال دهه هاي گذشته نبودند . او سال 74 ، يعني دو سال قبل از واقعه دوم خرداد و ايجاد موج جوانگرايي در جامعه شمايل قهرمانش را تغيير داد و جواناني از نسل آن دروه قهرمانان فيلم هاي «ضيافت» و «سلطان» شدند وبي شك ورود اين نسل تازه در فيلم هاي كيميايي زمينه ايي بود براي آنكه در سال هاي بعد او «پولاد» ش را كه در آن سال ها نوجواني 16، 17 ساله بود به قهرمان اول فيلم هايش بدل كند. كيمايي آرام آرام قهرمان آينده اش را وارد دنياي فيلم هايش داد و او را خيلي بطئي از حاشيه به متن آورد. حضور كوتاه او در فيلم ناموفق «تجارت» بعد ها با قرار گرفتن در كنار قهرماناني چون «سلطان» و «اميرعلي» به تدريج تصوير قهرمان آينده كيميايي را شكل داد. اين روند منطقي كه كيميايي پدر براي پولاد درنظر گرفته بود در «سربازهاي جمعه» به نقطه ماقبل آخر رسيد ، يعني همان جايي كه پس از آن مي بايست او برگ برنده ايي كه سال ها روي آن كار كرده بود را رو مي كرد. همان گمشده ايي كه كيمايي پس از بهروز وثوقي در به در در پي يافتنش بود، هرچند در برهه اي با حضورعرب نيا و فروتن گفته شد كه او آن حلقه مفقوده را يافته ، اما همكاري او با اولي دوام چنداني نيافت و دومي نيز در دو همكاري آخرش با كيميايي مجالي براي ارائه خود پيدا نكرده بود و همين موجب شد تا همگان در انتظار قهرمان جديد كيميايي باشند و«حكم» پايان اين انتظار بود. پولاد در هيبت آدمكشي حرفه اي آنچنان در قالب نقش نشسته بود كه توانست در برابر درخشش بازيگراني مثل عزت اله انتظامي ، ليلا حاتمي وخسرو شكيبايي درخشش ديگري داشته باشد . گويي در جايي كه همگان به تحسين پولاد در اجراي اين نقش پرداختند. كيمايي نفسي راحت از اعماق وجود كشيد. سرمايه گذاري او نتيجه داده او حالا از بابت داشتن قهرماني با ويژگي هاي مورد نظرش خيالش راحت شد و بر همين اساس است كه با خيالي آسوده نقش جوان اول «رييس» را به مي سپارد و اعلام مي كند كه در صورت ساخت «شريك» اين پولاد است كه نقش اول فيلمش را ايفا مي كند. او حالا به پاس تيز هوشي كيميايي بزرگ تبديل به بازيگري شده با امضاي مستقل ازپدر ، كه تداوم آن فقط با انتخاب هاي صحيح حاصل مي شود. تا به اين جا مخاطبان چهره او را در آثار ديگري چون «صحنه جرم ورود ممنوع» ومجموعه« مرگ تدريجي يك رويا» كه پدرش كارگردان آن ها نبوده ديده است. ايفاي نقش آراس مشرقي در مجموعه جيراني او را به چهره اي شناخته شده در نزد عامه مخاطبان تبديل كرده است. بي شك دست پيدا كردن به مخاطب عام از طريق رسانه تلويزيون هدفي است كه پولاد آن مد نظر خود قرار داده و شايد در پي اتخاذ اين سياست است كه بازي در مجموعه مناسبتي «خونمردگي» را مي پذيرد. مجموعه اي كه بي شك به خاطر پخش شبانه اش مخاطبان زيادي را جذب خود خواهد كرد .

ليلا حاتمي/ خارج از سايه پدر

هيچگاه زير سايه پدر قرار نداشت و زماني اولين حضور حرفه ايي اش را در سينما تجربه كرد كه علي حاتمي روزهاي آخر زندگي اش را در بستر بيماري طي مي كرد ودرست در نيمه هاي توليد«ليلا» بود كه پدرش ازدنيا رفت. البته او پيش از آن تجربه هاي كوتاهي با علي حاتمي داشت كه شاخص ترين آن نقشي بود كه در دلشدگان ايفا كرد . اما «ليلا» آ غازي بود براي دوران حرفه اي ليلا حاتمي. شروعي رويايي ، با يك شاه نقش كه او از آن نهايت استفاده را برد و توانست موقعيتش را به عنوان يك بازيگر حرفه ايي در سينما تثبيت كند. چهره آرام و لحن صداي او موجب شد تا نقش هاي از جنس «ليلا» در ادامه به او پيشنهاد شود، اما او در ميان انبوه پيشنهادهايش بازي در نقش «شيدا» را پذيرفت. اما حاتمي در ادامه راه در تلاش بود تا شمايلي كه از او در اذهان نقش بسته را بشكند و بر همين اساس بود كه نقش زني خياباني را در فيلم «آب و آتش» جيراني پذيرفت و با اجراي صحيح اين نقش توانست از قالب هميشگي خود خارج شود. اين فيلم اگر براي سازنده اش و يا پرويز پرستويي امتيازي نداشت ، اما براي حاتمي يك اتفاق تازه بود كه برايش تنديس پنجمين جشن سينماي ايران را هم به ارمغان آورد. ايفاي نقش مادر پسر بچه‌اي ده،دوازده ساله در فيلم «مرباي شيرين» مرضيه برومند تلاش ديگري بود از او تا بار ديگر خود را در نقشي تازه محك بزند. او در حالي بازي در اين نقش را پذيرفت كه كمتر بازيگر همسن و سال او حاضر مي شد در آن شرايط نقش يك مادر را ايفا كند.«سالاد فصل»و«حكم» ديگر نقش هاي متفاوت كارنامه ليلا حاتمي هستند كه او به مانند اكثر كارهايش به درستي از ايفاي آن ها بر آمد. او طي سال ها فعاليت خود در عرصه بازيگري تجربيات ديگري چون « شاعر زباله ها »،«سيماي زني در دوردست» ،« ارتفاع پست» ، «ايستگاه متروك» و... دارد ، فيلم هايي كه هرچند شماي آشناي ليلا حاتمي را در ذهن مخاطب ترسيم مي كرد ، اما در اكثر اين آثار حاتمي با دريافت درست از نقش ها توانست وجه اي تازه به كاراكترهايش جلوه گر كند. او اخيرا تجربه اي نو در فيلم «بي پولي» داشته كه بايد تا جشنواره فجر در انتظار ماحصل كار او بنشينيم.

گلشيفته و شقايق ‌فراهاني / خواهران غريب

خواهران فراهاني، صرفنظر از مقوله كوچكتر بزرگتري، در بازيگري هم مسيرهاي متفاوتي را پيموده‌اند. شقايق، در تئاتر بازيگر نسبتا خوبي نشان داده، مثلا در نمايشي كه به كارگرداني پدرش بهزاد فراهاني و برداشتي آزاد از داش آكل صادق هدايت بود، بازي خوبي از خود به نمايش گذاشت. در سينما هم، در فيلمي چون «چتري براي دو نفر» بازي متفاوت و پيچيده‌اي را از او شاهد بوديم، اما به هر حال، «طوطيا» يا «عشق كافي نيست» و امثال آنها چندان اعتباري براي بازيگرش به ارمغان نمي‌آورند.
اما حقيقت اين است كه سينما سنگ محك ديگري براي گلشيفته بوده است. از اولين فيلم عمرش، درخت گلابي، به راحتي مي‌شد بارقه‌هاي استعداد را در بازي عجيب اما ملموس و طبيعي‌اش ديد. اما به رغم همه واكنش‌هاي مثبت، هنوز مي‌شد نگران بود. نگران استعداد كودك و نوجواني كه ظهور مي‌كند اما با بلوغ و بزرگسالي ديگر نشاني از آن باقي نمي‌ماند. اما گلشيفته متفاوت بود. پس از چند سال غيبت شاهد بازگشت دوباره او بوديم. دوره‌اي كه «بوتيك» سرآغاز موفق آن محسوب مي‌شد. طبيعي بود كه سينماي ايران قدم اين چهره مستعد و جديد را مبارك بشمارد و از آن به بعد سيل پيشنهادها بود كه به سوي او سرازير مي‌شد. تقريباً هر فيلم يا سريالي كه دختري جوان را محور قرار داده بود او را مي‌خواست. اما از بين همه آنها، «ميم مثل مادر»، «اشك سرما» و «سنتوري» آثار مهم‌تري هستند. «م مثل مادر» قرار است اثري باشد در ستايش جايگاه مادر، اما اينكه هست يا نيست ربطي به تلاش مستقل گلشيفته براي ترسيم پرتره درد كشيده مادر ايراني ندارد. او امضاي خود را پاي اثر مي‌گذارد. يا در «اشك سرما»، او دختري‌ست ساده، چوپاني در ميان برف و كوه و توطئه و مرگ كه لطافت و معصوميتش قرباني خشونت بي‌رحم جنگ مي‌شود. «سنتوري» هم جلوه متفاوتي‌ست از چهره تيپيكال دختر شهري متوسط كه در ضمن همسر يك هنرمند هم هست. «تفاوت جنس بازي او در دوران عاشقي و بعد آن دعواهاي وحشتناك خيره‌كننده است. گويي بازيگر مورد علاقه ما، فيلم به فيلم، همزمان با بالا رفتن سن، پخته‌تر شده و غريزه شگفت‌انگيزش را با تجربه و تكنيك آميخته است. حالا هم، با دي‌كاپريو و راسل كرو همبازي شده و اسطوره‌اي چون ريدلي اسكات هدايش كرده كه اگر تداوم داشته باشد و بتواند با تسلط بر آن زبان و فرهنگ، خود را با شرايط سينماي فوق حرفه‌اي هاليوود وفق دهد قطعا شايسته اسكار خواهد بود. بالاخره كمتر از شهره آغداشلو كه نيست، هست؟

ميلكا و مهراوه شريفي‌نيا / خواهران قريب

* حكايت مهراوه و مليكا مثل شقايق و گلشيفته است. البته مهم نيست كي به كي برتري دارد، به هر حال هر كسي راه خودش را مي‌رود اما انتخاب‌هاي درست مبتني بر استعداد و علاقه هم جايگاه خودش را دارد. مليكا شايد چندان علاقه‌اي به بازيگري نداشته باشد چون مهم‌ترين نقش سينمايي‌اش به «مهمان مامان» (1382) بازمي‌گردد اما مهراوه كه او را با نقش كوتاهش در «زير پوست شهر» مي‌شناختيم به يكباره با «ساعت شني» و «روز حسرت» جلوه‌هايي ديگر از قدرت بازيگري‌اش را نشانمان داد؛ نقش‌هاي پررنگ و پيچيده‌اي كه اجرايشان از عهده هر كسي برنمي‌آيد. البته شايد همه نقش زن درگير ايستاد را با پانته‌آ بهرام به ياد بياورند. چنانكه، مرد معتاد هم متبادر با نام بهروز وثوقي‌ست، اما دقيقاً همين‌جاست كه ارزش كار بهرام رادان و مهراوه شريفي‌نيا معلوم مي‌شود. اينكه از اسطوره‌ها عبور كني و بتواني نامت را به كمك استعداد و تلاش و شايد عشق به هنرت در حافظه شلوغ و سلبي مخاطب، ثبت كني. نكته ديگر گريز از كليشه‌هاست تكرار در نقش زن عبوس و بداخلاق كه مشكلاتي عموماً غيرعادي دارد او را تهديد مي‌كند. مهراوه نبايد، ترانه هميشه 15 ساله باقي بماند.

* باران كوثري / از تبار بانوي ارديبهشت

باران كوثري، قطعاً نمونه موفق off – spring هاست. كسي كه خودش را ازسايه مادرش فراتر برد و مستقلاً جايگاه ويژه‌اش را در سينماي ايران به‌دست آورد. شايد تماشاگران «روسري آبي» فكرش را هم نمي‌كردند كه دختر كوچولوي شيطان فيلم، روزي به يكي از اميدهاي اين سينما تبديل شود. حتي «زير پوست شهر، هم نشان چنداني از آن «اميد» و اين «آينده» نداشت. اما «رقص در غبار» و پي‌آيندهاي ديگر، اذعان سينمادوستان را متوجه استعدادي نوظهور كرد. در اين ميان، «خون بازي»، «روز سوم» و مجموعه تلويزيوني «صاحبدلان» نقاط اوج كارنامه باران هستند. اولي، تبديل شده به آزمون بازيگري براي هنرمندي كه مي‌خواهد خود را ثابت كند و البته نقش‌هاي خاصي هميشه جواب مي‌دهد. معتاد، عقب‌مانده، بيمار و... هميشه بستري براي ظهور قدرت بازيگري بوده‌اند و باران هم در «خون بازي» قدر اين فرصت را مي‌داند. «روز سوم» هم چالشي دريغ‌انگيز در نقشي دشوار است. بهره درست و حرفه‌اي از صدا و بدن و چهره، در عين محدوديت‌هاي فيزيكي، يكي از اوج‌هاي كارنامه باران را رقم مي‌زند. اما و فقط يك نكته: پيشتر، از انتخاب درست گفتيم. انعطاف‌پذيري هم يكي‌ديگر از رازهاي بازيگران بزرگ است. فرار از نقش‌هاي تكراري و تلاش براي دستيابي به افق‌هاي نو. بازي در «توفيق اجباري»ها قطعاً ثمره چنداني براي يك عاشق نخواهد داشت.

پگاه آهنگراني / همچنان با كفش‌هاي كتاني

براي بودن و ماندن در هنر – صنعت – رسانه بي‌رحيمي چون سينما، فرزند سينماگر بودن يك امتياز براي شروع است اما «ماندن» و «اثبات» بستگي تمام به شايستگي‌هاي هنرمند دارد. «دختري با كفش‌هاي كتاني» شروعي رويايي براي پگاه آهنگراني بود. بودن ميان حرفه‌اي‌ها و استخوان خردكرده‌هاي بازيگري و فيلمي كه حول تو مي‌چرخد. شايد بتوان گفت او بود كه دوره جديدي از حضور دختران نوجوان و جوان در سينماي ايران را آغاز كرد. اما حضور پگاه تا «زندان زنان» چند سالي به تعويق افتاد. اين فيلم، اما بيشتر متعلق به رويا نونهالي و رويا تيموريان بود تا او. هر چند مي‌شد تلاشش را براي درآوردن نقش به عينه ديد و اين دقيقاً رمز بازيگران بزرگ است. كسي نبايد اين «تلاش» و مرارت را ببيند، و اين نقش و فقط نقش است كه بايد ديد و ثبت شود. پگاه چندان پركار نيست و نمي‌توان با يكي دو نقش، قضاوت درستي درباره جايگاهش در بازيگري داشت. حتي «سه زن» هم نمي‌تواند معيار نهايي باشد. شايد، بايد همچنان منتظر بمانيم.

* ميلاد صدرعاملي / گريز به بازيگري

از ميان معدود فرزندان سينماگران سينماي ايران، آناني كه به مقوله‌اي غير از بازيگري پرداخته‌اند كم نيستند، راما قويدل، بهمن كيارستمي، سميرا و حنا مخملباف و ... . اما ميلاد صدرعاملي با آنها يك تفاوت كوچك دارد. ميل به بازيگري و تجربه‌اش حتي براي يك بار. «من، ترانه 15 سال دارم» اولين و آخرين تجربه بازيگري او بود و گويا سنگ محكي كه راه آينده را به او نشان داد. ساخت چند مستند و آمادگي براي ورود به سينماي كوتاه و بعد حرفه‌اي، مسيري است كه ميلاد براي حضور در سينماي ايران برگزيده است. راهي كه قطعاً روشن‌تر از بازيگري معمولي بودن است.

رضا داودنژاد / به دنبال پدر

دقيقاً نمي‌توان جايگاه رضا داودنژاد را در اين سينما مشخص كرد. بازيگر، دستيار كارگردان و برنامه‌ريز! سرمايه‌گذار! تهيه‌كننده، مشاور! و يا مجموعه‌اي از همه اينها، شبيه به نقشي كه محمدرضا شريفي‌نيا ايفا مي‌كند!
استقلال، واژه شريفي‌ست. هماني كه نيكلاس كيج براي رسيدن به آن، حتي نامش را عوض كرد كه زير دين عمويش، فورد كوپولاي كبير نباشد و يا آنجلينا جولي كه مدت‌هاست از پدرش جان وويت جلو زده. همراه پدر بودن و از نفوذ و تاثير او براي پيشرفت در مسير حرفه زندگي اصولا چيز بدي نيست. اما در عين حال تلاش موازي براي ساخت دنياي شخصي و استقلال هنري هم ارجمند است. خطاب اين سطور، به همه off-spring هاست.
اعتقاد چندان به شانس و اقبال ندارم. اگر آنها داراي داراي جايگاه و اعتبار در اين سينما هستند مرهون استعداد و كوشش خودشان است. حكايت پدر و مادري‌ست كه فرزندشان را به 7 سالگي مي‌رسانند و بعد دستشان را مي‌گيرند و مي‌برندشان دم مدرسه. از آنجا به بعد خود آن بچه است كه سرنوشتش را رقم مي‌زند. شاگرد تنبل داريم و شاگرد زرنگ و يادمان باشد فرزند آلبرت اينشتين اصلاً نابغه نبود.
منبع: ماهنامه تازه


   برچسب‌ها: بازیگران سینما, موروثی, پدر و مادر, مشهور
   
+ ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
پس از وقفه‌ای که در توزیع سریال به وجود آمد، سازندگان تصمیم گرفته‌اند که تیتراژ سریال را با ترانه‌ای جدید بسازند، ضمن این که در آخرین قسمتی که از سریال توزیع شد....

قسمت جدید مجموعه تلویزیونی «قهوه تلخ» از 11 مهرماه با تیتراژ و ترانه جدید وارد شبکه نمایش خانگی می‌شود.

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، سری 26 مجموعه «قهوه تلخ» قرار است روز یکشنبه 11 مهرماه در شبکه نمایش خانگی توزیع شود.
بنا بر این گزارش، پس از وقفه‌ای که در توزیع سریال به وجود آمد، سازندگان تصمیم گرفته‌اند که تیتراژ سریال را با ترانه‌ای جدید بسازند، ضمن این که در آخرین قسمتی که از سریال توزیع شد، شخصیت‌های سریال با سفر به دنیای امروز، حوادث تازه‌ای را رقم زدند.
به گزارش فارس، سری 25 «قهوه تلخ» که آخرین سری توزیع شده از این سریال است، ‌روز سه‌شنبه 21 تیرماه توزیع شد و در این قسمت بینندگان شاهد سفر بازیگران مجموعه از دل تاریخ به سال 1390 بودند.
مجموعه «قهوه تلخ» به کارگردانی مهران مدیری ساخته می‌شود و بازیگرانی نظیر محمدرضا هدایتی، مهران مدیری، عارف لرستانی، برزو ارجمند، الیکا عبدالرزاقی، نادر سلیمانی، فلامک جنیدی، مریم سوری، هادی کاظمی، جواد عزتی و ... ایفای نقش کرده‌اند


   
+ ۱۳۹۰/۰۷/۲۷

به نقل از پايگاه خبري الجزيره، «روان اتيكسون» بازيگر نقش «مستر بين» تصميم گرفته است تا ديگر هيچ صحنه‌اي درباره اين شخصيت كمدي بازي نكند.

اتيكسون 56 ساله با بيان اينكه ديگر سن او اجازه نمي‌دهد تا شخصيت كمدي «مستر بين» را ارائه دهد، تاكيد كرده است: «مستر بين» در جسم مردي بالغ رشد كرد و مي‌دانم كه هرگز اين شخصيت را بازي نخواهم كرد.
وي افزود: نمي‌گويم تا ابد اما مي‌دانم كه سنم بالا رفته است و عمر و وقت ندارم كه محدود به اين شخصيت شود و ديگر آمادگي آن را ندارم كه در اين سن اين نقش را بازي كنم.
به گزارش فارس، «روان اتيكسون» براي اولين بار در شبكه «آي‌تي‌وي» نقش «مستر بين» را از سال 1990 به مدت 5 سال بازي كرد و برنامه‌هاي «مستر بين» موفقيت بسياري كسب كرد كه 18 ميليون بيننده پيدا كرد.
همچنين درباره اين شخصيت كمدي دو فيلم سينماي با بازي «روان اتيكسون» ساخته شد كه بيش از 490 ميليون دلار نصيب سازندگان آن كرد.


   برچسب‌ها: مستر بین, دانلود فیلم مستر بین, مستربین جدید
   
+ ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
 

به گزارش ایتنا به نقل از فارس، این هکر که نیکولاس آلگرا نام دارد در میان هکرهای دنیای مجازی به کامکس مشهور است.

وی یک وب سایت اختصاصی را هم اداره می‌کند که در آن اطلاعات زیادی در مورد هک کردن گوشی آی‌فون و شکستن قفل این گوشی وجود دارد.

وی در یکی از آخرین اظهارنظرهایش مدعی شده بود که فرایند شکاندن قفل گوشی آی‌فون به سادگی گشت و گذار در وب با استفاده از مرورگر سفری اپل است.

این هکر ۱۹ ساله که در Chappaqua نیویورک زندگی می‌کند خود خبر استخدامش در اپل را منتشر کرده و می‌گوید از هفته دیگر قرار است کارش را در این شرکت آغاز کند.

وی تاکنون بارها موفق به شناسایی مشکلات و آسیب پذیری‌های نرم افزاری سیستم عامل iOS اپل شده و از همین طریق گوشی آی‌فون و همین طور Pod Touch و حتی تبلت های آی پد را که هک کردن آن‌ها از همه دشوارتر است، دستکاری نموده است.

وی نرم افزارهای خاصی را هم به همین منظور طراحی کرده که در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد.


   برچسب‌ها: هکر, آیفون, استخدام
   
+ ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
جیوتی آمجه ۱۵ سال دارد ولی علناً کوچک‌ترین دختر روی کره زمین نام گرفته است.
کوچکترین دختر دنیا
او که در ناجپور هند زندگی می‌کند، از یک نوع بیماری عجیب نانیسم رنج می‌برد که باعث شده قد او از ۵۰ سانتیمتر بیشتر رشد نکند.
جیوتی نصف یک کودک دو ساله به نظر می‌رسد و در شهری که در آن زندگی می‌کند با او مثل یک شخصیت مهم و سلبریتی برخورد می‌شود. جیوتی که حالا به تمامی برنامه‌های تلویزیونی مهم در سراسر دنیا راه یافته، آرزو دارد بازیگر شود و خیلی از هموطنان او در هند او را به عنوان یک الهه می‌شناسند و حتی پرستش می‌کنند.
او در این رابطه به خبرنگاران گفته است: «وقتی من سنم را به مردم می‌گویم، آنها باور نمی‌کنند. وقتی سه سال داشتم، فهمیدم که با بقیه کودکان فرق دارم، فکر می‌کردم که همه از من بزرگ‌تر هستند و من هم باید بزرگ‌تر بشوم.»
کوچکترین دختر جهان
جیوتی با یونیفرم مخصوص خود که خاکستری است در مدرسه و در کنار دیگر هم سن و سال‌هایش حاضر می‌شود و حتی یک میز مخصوص خیلی کوچک برای خود دارد، اما در کنار همکلاسی‌هایش مثل یک عروسک کوچک است؛ «من از اینکه کوچک‌ترین شاگرد کلاس هستم به خودم افتخار می‌کنم. از اینکه همه به من توجه خاصی دارند خوشم می‌آید.

009555421.jpg


از اینکه کوچک‌تر از همه هستم نمی‌ترسم و افسوس نمی‌خورم. من مطمئنم هستم که آدم‌های زیادی روی کره زمین مثل من وجود دارند. من هم یک نفر مثل بقیه هستم. مثل شماها غذا می‌خورم و رؤیا می‌بینم. اصلاً خودم را با بقیه متفاوت نمی‌دانم.
جیوتی اصرار دارد که خیلی عادی زندگی کند و برای همین مثل همه هم سن و سال‌هایش به مدرسه محل خود می‌رود؛ «قبلاً کمی می‌ترسیدم و بیرون نمی‌رفتم ولی الان دوست دارم بیرون بروم و با مردم ارتباط برقرار کنم.
وقتی برای بار اول مدرسه رفتم، همه از من بزرگ‌تر بودند و برایم خیلی عجیب بود ولی الان مشکلی ندارم و از این شرایط خوشم می‌آید. من یک میز و صندلی جدا از بقیه دارم که برای من ساخته‌اند، ولی یک دانش‌آموز معمولی هستم. دوست دارم در آینده یک بازیگر شوم. دوست دارم در فیلم‌ها بازی کنم.»

او حتی تا امروز در یکی از ویدئوهای میکا سینگ ستاره هندی هم شرکت داشته است.


   برچسب‌ها: دختر کوچولو, دختر قد کوتاه, کوچک, دختر کوچک
   
+ ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
مردم کوبا او را ۲۴ صدا می کنند.
به گزارش «۲۴»، یواندری هرناندز گاریدو لقب «مرد ۲۴تایی» را به خاطر انگشت های دست و پایش کسب کرده است یعنی در هر دست و پا شش انگشت دارد که خودش به این انگشتان خیلی افتخار می کند و آنها را مایه مباهات خود می‌داند.

mard-24-angoshty.jpg


او می گوید تعداد اضافی انگشتان او را قادر به کارهای عجیب و غریب مثل بالا رفتن از درختان و مکان های صعب العبور می کند. از مشاغل مهم او عکس گرفتن با توریست ها و بریدن نارگیل ها است که در این کار مهارت زیادی دارد.
اخیراً یکی از گردشگران برای عکس گرفتن با او ۱۰ دلار پرداخت کرد در حالیکه به گفته هرناندز در این کشور مردم به طور متوسط ماهیانه ۲۰ دلار درآمد دارند.
مرد۲۴ تایی
او شغل ثابتی ندارد و به کمک ۲۴ انگشت خود سعی می کند امور خانواده خود را بگذراند. در کودکی هرناندز با فیدل کاسترو نیز دیدار داشته است. هرناندز می گوید میلیون ها دوست از سراسر کشور دارد که هر روز برای دیدن انگشتانش به خانه او می آیند ولی او همچنان به زندگی عادی خود ادامه می دهد.


   برچسب‌ها: عکس جالب, عکس عجیب, انگشت دست, تعدد انگشت
   
+ ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
 


   برچسب‌ها: نقاشی, رنگ آمیزی, حروف, حروف الفبا
   
+ ۱۳۹۰/۰۷/۲۷

این شکلات منحصر فرد که به شکل تخم مرغ می باشد در لندن تهیه شده است. قیمت این شکلات 87 هزار دلار می باشد که با 100 الماس نیم قیراطی تزیین شده است. داخل این شکلات از میوه های هلو و زرد آلو استفاده شده است.


   برچسب‌ها: شکلات, الماس
   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش