+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳

به گزارش  فرهنگ نیوز : سایت خبری شبکه فلسطین للحوار، ده ها تن از فعالان صلح اروپایی یکشنبه شب برای استقبال از دو تن از اعضای گروه خود به نام های ریچارد و بوگنا که در کشتی پنجاه و سه متری استل  Estelle  در چارچوب ناوگان آزادی به سمت غزه حرکت کرده بودند و توسط نیروهای اشغال گر بازداشت شده بودند در فرودگاه مادرید به دور هم جمع شدند.

یک کشتی سوئدی حامل فعالان صلح طلب با ملیت های گوناگون بعد از ظهر شنبه هفتم مهرماه سال جاری بندر ناپل ایتالیا را به مقصد غزه ترک کرده بود تا این فعالان بتوانند در اقدامی نمادین، محاصره تحمیل شده از جانب صهیونیستها علیه ساکنان غزه را بشکنند.
این کشتی پنجاه و سه متری استل Estelle نام داشت و در چارچوب «ناوگان آزادی» که سالهاست در شکستن نمادین محاصره غزه ناکام مانده است، با بدرقه گروه زیادی از فعالان صلح طلب بندر ناپل ایتالیا را به مقصد غزه ترک کرده بود.
ائتلافی بین المللی از سازمان ها و گروه های حامی فلسطین این کشتی سوئدی را قرض کرده بود. قرار بود این کشتی انواع کمک های بشردوستانه را به غزه ببرد. در مجموع هفده نفر سرنشینان این کشتی بودند که طی محاصره کاماندوهای ارتش اسرائیلی به وحشیانه ترین صورت ممکن بازداشت شدند.
جمعیت مطرح پرچم فلسطین در دست داشتند و شعارهایی در حمایت از فلسطین و نوار غزه در میان پوشش رسانه ای و روزنامه نگاران بزرگ شعار می دادند.
 
 
 
 
 
 
 

   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳

زمین خانه‌ی ماست. خانه‌ی من، خانه‌ی تو، خانه‌ی ما؛ اما گویا این خانه با صاحبانش غریب است. ساکنانی که رسم زندگی در این خانه را نمی‌دانند و از یاد برده‌اند که این خانه پتانسیلی محدود دارد. آبش، هوایش، خاکش، همه محدود است. ساکنان این خانه زیاده طلبند. زیادتر از آنچه در توان خانه است از آن همواره طلب می‌کنند. هوایش را آلوده می‌کنند، خاکش را نیز. به میزان چند برابر از آب شیرینش بهره‌برداری می‌کنند. تازه زباله‌هایشان نیز در این خانه پخش می‌کنند. دل این خانه از دست صاحبانش خون است. شاید تو زبان ساکنان را بدانی؛ لطفا به آنها بگو حال زمین از رفتار تو خوب نیست...

]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10589-37430.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10589-37431.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10589-37432.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10589-37433.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10589-37434.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10589-37435.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10589-37436.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10589-37436.jpg" class="lightbox-processed">

   برچسب‌ها: زمین
   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳
به گزارش فرهنگ نیوز وبلاگ یک عقد ساده نوشت :در روز عقد پس از این که برای بار سوم از عروس وی درخواست وکالت کردم و خانم قندساب گفت : عروس زیرلفظی می‌خواد ، داماد شوکه شد و یواشکی خطاب با خانم‌های تور و قندگیر گفت : بابا هماهنگی می‌کردین خب!.. بعد به مادرش اشاره کرد و مادر هم به سراغ کیفش رفت و حلقه‌ها را درآورد. خانمی یواشکی گفت : اون نه ! زیر لفظی می‌خواد... مادر باز هم گشت ظاهرا چیزی پیش‌بینی نشده بود.

داماد که در منگنه قرار گرفته و همه نگاه‌ها به سمت او جلب شده بود ، بلند شد و از جیب پشت شلوارش کیف پول را بیرون کشید و با صدای غیژ مخصوص بازکردن چسب‌های اتیکتی ، کیف را باز و این ور و آن ورش را برانداز کرد. چیزی در آن یافت نشد...

داماد با حالت تاسف سرش را تکانی داد و طنازانه گفت : زیرلفظی باید کارت بکشیم دیگه ! و به یکباره جمعیتی که به او چشم دوخته بودند از شدت خنده منفجر شدند.. و عروس هم پس از خنده آنها در حالی که خودش هم لبخند می‌زد گفت : بله!

تجربه یک عاقد : در آن لحظه خیلی‌ها حرف زدن عادی خود را هم فراموش می‌کنند.


   برچسب‌ها: کارت کشیدن, سفره عقد, دستگاه کارت خوان
   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم "عواد" فرزند "احمد مبارك" در اين باره گفت: نظامیان رژيم صهيونيستي ساعت سه بامداد امروز به منزل ما در "بيتونيا"  نزديك رام الله حمله کردند.

عواد با اشاره به مصادره خودرو پدرش توسط نظامیان اشغالگر، تأکید کرد که صهیونیستها مدعی شدند این خودرو متعلق به جنبش حماس است.

احمد مبارك نماينده جنبش حماس در مجلس قانونگذاري فلسطين، از چهار ماه پيش در اسارت به سر مي برد. وی قرار است امروز در اردوگاه نظامی صهیونیستها در عوفر نزديك رام الله محاكمه شود.


   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳

به گزارش فرهنگ به نقل از  خبرآنلاین؛ در این عکس که مربوط به شادی جیمز رودریگس، شماره 10 پورتو و زننده تک‌گل بازی در ورزشگاه خانگی پورتو است، در میان تماشاگران، یک جسم شبیه روح دیده می‌شد. شایعه شده بود این روح بازی دو تیم پورتو و پاری‌سن‌ژرمن که با برد صفر-یک پورتو در ورزشگاه «دراگائو» همراه بود، را از نزدیک تماشا کرده.
برخی از روزنامه‌های پرتغالی، این شبح را یکی از طرفداران جیمز رودریگس، ستاره کلمبیایی پورتو خوانده‌ بودند و به این نکته اشاره کرده‌اند که هر زمان این مهاجم کلمبیایی گل می‌زند، این روح هم در ورزشگاه ظاهر می‌شود و شادی می‌کند.
حالا در تصویر جدیدی که از شبح ورزشگاه پورتو منتشر شده، مشخص است که این شبح، یک انسان است و گمانه زنی های رسانه های پرتغالی اشتباه بوده.


   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳
به گزارش فرهنگ به نقل از العالم، "جیمز وینفیلد" بدون اطلاع قبلی صبح امروز وارد آنکارا شد، و به گفته منابع رسانه ای ترک، قرار است این مسئول آمریکایی با مسئولان ارشد نظامی ترکیه در خصوص "مبارزه با تروریسم" و "تبادل اطلاعات فوری" مذاکره کند.

تشدید درگیری های مرزی ترکیه و سوریه و حمایتهای آشکار دولت اردوغان از عناصر و گروه های مسلح و تروریست، موجب شده است که مقامات اطلاعاتي و نظامي آمريکا همکاري نزديکتري با ترکيه داشته باشند.

"فرانسيس جي ريکاردونه" سفير آمريکا در ترکيه اخیرا به خبرنگاران گفته است: من به شما اطمينان مي‌دهم که ارتش‌هاي ما و افسران نظامي ما با يکديگر در ارتباط هستند. در روزهاي اخير من مي‌دانم که کارشناسان نظامي ما تمرکز ويژه‌اي درباره سوريه دارند و آنچه ارتشهاي دو کشور در حال انجام آن هستند برنامه‌ريزي براي هر احتمال و حادثه‌اي است.

رجب طيب اردوغان، نخست وزير ترکيه ۵ اکتبر گفت، ترکيه به علت اين حملات مرزي با جنگ با سوريه فاصله‌اي ندارد.

پارلمان ترکيه ۴ اکتبر، لايحه مجوز عمليات نظامي خارج از مرزهاي اين کشور «در صورت نياز» را تصويب کرد.

مردم ترکیه از اقدامات دولت خود در حمایت از عناصر مسلح و ایجاد اردوگاه ها و آموزشگاه های نظامی برای سازماندهی آنها در نقاط مرزی ناراضی هستند.


   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳
]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10598-37487.jpg" class="lightbox-processed">

به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از رجا:جناب حجت الاسلام آقای قاضی زاهدی گلپایگانی می فرماید: من در تهران از جناب آقای حاج محمد علی فشندی که یکی از اخیار تهران است، شنیدم که می گفت: من از اول جوانی مقیّد بودم که تا ممکن است گناه نکنم و آن قدر به حج بروم تا به محضر مولایم حضرت بقیة اللّه ، روحی فداه، مشرف گردم. لذا سالها به همین آرزو به مکه معظمه مشرف می شدم.

در یکی از این سالها که عهده دار پذیرایی جمعی از حجاج هم بودم، شب هشتم ماه ذیحجه با جمیع وسائل به صحرای عرفات رفتم تا بتوانم قبل از آنکه حجاج به عرفات بیایند، برای زواری که با من بودند جای بهتری تهیه کنم. تقریبا عصر روز هفتم بارها را پیاده کردم و در یکی از آن چادرهایی که برای ما مهیا شده بود، مستقر شدم. ضمنا متوجه شدم که غیر از من هنوز کسی به عرفات نیامده است. در آن هنگام یکی از شرطه هایی که برای محافظت چادرها در آنجا بود، نزد من آمد و گفت: تو چرا امشب این همه وسائل را به اینجا آورده ای؟ مگر نمی دانی ممکن است سارقان در این بیابان بیایند و وسائلت را ببرند؟ به هر حال حالا که آمده ای، باید تا صبح بیدار بمانی و خودت از اموالت محافظت بکنی. گفتم: مانعی ندارد، بیدار می مانم و خودم از اموالم محافظت می کنم.

آن شب در آنجا مشغول عبادت و مناجات با خدا بودم و تا صبح بیدار ماندم تا آن که نیمه های شب دیدم سید بزرگواری که شال سبز به سر دارد، به در خیمه من آمدند و مرا به اسم صدا زدند و فرمودند: حاج محمدعلی، سلام علیکم. من جواب سلام را دادم و از جا برخاستم. ایشان وارد خیمه شدند و پس از چند لحظه جمعی از جوانها که تازه مو بر صورتشان روییده بود، مانند خدمتگزار به محضرش رسیدند. من ابتدا مقداری از آنها ترسیدم، ولی پس از چند جمله که با آن آقا حرف زدم، محبت او در دلم جای گرفت و به آنها اعتماد کردم. جوانها بیرون خیمه ایستاده بودند ولی آن سید داخل خیمه تشریف آورده بود. ایشان به من رو کرد و فرمود: حاج محمد علی! خوشا به حالت! خوشا به حالت! گفتم: چرا؟

فرمودند: شبی در بیابان عرفات بیتوته کرده ای که جدم حضرت سیدالشهداء اباعبداللّه الحسین(علیه السلام) هم در اینجا بیتوته کرده بود. من گفتم: در این شب چه باید بکنیم؟ فرمودند: دو رکعت نماز می خوانیم، در این نماز پس از حمد، یازده مرتبه قل هو اللّه بخوان.

لذا بلند شدیم و این عمل را همراه با آن آقا انجام دادیم. پس از نماز آن آقا یک دعایی خواندند که من از نظر مضامین مانند آن دعا را نشنیده بودم. حال خوشی داشتند و اشک از دیدگانشان جاری بود. من سعی کردم که آن دعا را حفظ کنم ولی آقا فرمودند: این دعا مخصوص امام معصوم است و تو هم آن را فراموش خواهی کرد. سپس به آن آقا گفتم: ببینید آیا توحیدم خوب است؟ فرمود: بگو. من هم به آیات آفاقیه و انفسیه بر وجود خدا استدلال کردم و گفتم: من معتقدم که با این دلایل، خدایی هست. فرمودند: برای تو همین مقدار از خداشناسی کافی است. سپس اعتقادم را به مسئله ولایت برای آن آقا عرض کردم. فرمودند: اعتقاد خوبی داری. بعد از آن سؤال کردم که: به نظر شما الآن حضرت امام زمان(عج) در کجا هستند. حضرت فرمودند: الان امام زمان در خیمه است.

سؤال کردم: روز عرفه، که می گویند حضرت ولی عصر(عج) در عرفات هستند، در کجای عرفات می باشند؟ فرمود: حدود جبل الرحمة. گفتم: اگر کسی آنجا برود آن حضرت را می بیند؟ فرمود: بله، او را می بیند ولی نمی شناسد.

گفتم: آیا فردا شب که شب عرفه است، حضرت ولی عصر(عج) به خیمه های حجاج تشریف می آورند و به آنها توجهی دارند؟ فرمود: به خیمه شما می آید؛ زیرا شما فردا شب به عمویم حضرت ابوالفضل(علیه السلام) متوسل می شوید.

در این موقع، آقا به من فرمودند: حاجّ محمدعلی، چای داری؟ ناگهان متذکر شدم که من همه چیز آورده ام ولی چای نیاورده ام. عرض کردم: آقا اتفاقا چای نیاورده ام و چقدر خوب شد که شما تذکر دادید؛ زیرا فردا می روم و برای مسافرین چای تهیه می کنم.

آقا فرمودند: حالا چای با من. از خیمه بیرون رفتند و مقداری که به صورت ظاهر چای بود، ولی وقتی دم کردیم، به قدری معطر و شیرین بود که من یقین کردم، آن چای از چای های دنیا نیست، آوردند و به من دادند. من از آن چای دم کردم و خوردم. بعد فرمودند: غذایی داری، بخوریم؟ گفتم: بلی نان و پنیر هست. فرمودند: من پنیر نمی خورم. گفتم: ماست هم هست. فرمودند: بیاور، من مقداری نان و ماست خدمتشان گذاشتم و ایشان از نان و ماست میل فرمودند.

سپس به من فرمودند: حاج محمدعلی، به تو صد ریال (سعودی) می دهم، تو برای پدر من یک عمره به جا بیاور. عرض کردم: اسم پدر شما چیست؟ فرمودند: اسم پدرم «سید حسن» است. گفتم: اسم خودتان چیست؟ فرمودند: سید مهدی. من پول را گرفتم و در این موقع، آقا از جا برخاستند که بروند. من بغل باز کردم و ایشان را به عنوان معانقه در بغل گرفتم. وقتی خواستم صورتشان را ببوسم، دیدم خال سیاه بسیار زیبایی روی گونه راستشان قرار گرفته است. لبهایم را روی آن خال گذاشتم و صورتشان را بوسیدم


پس از چند لحظه که ایشان از من جدا شدند، من در بیابان عرفات هر چه این طرف و آن طرف را نگاه کردم کسی را ندیدم! یک مرتبه متوجه شدم که ایشان حضرت بقیة اللّه ، ارواحنافداه، بوده اند، به خصوص که اسم مرا می دانستند و فارسی حرف می زدند! نامشان مهدی(عج) بود و پسر امام حسن عسکری(علیه السلام) بودند.

نشستم و زار زار گریه کردم. شرطه ها فکر می کردند که من خوابم برده است و سارقان اثاثیه مرا برده اند، دور من جمع شدند، اما من به آنها گفتم: شب است و مشغول مناجات بودم و گریه ام شدید شد.

فردای آن روز که اهل کاروان به عرفات آمدند، من برای روحانی کاروان قضیه را نقل کردم، او هم برای اهل کاروان جریان را شرح داد و در میان آنها شوری پیدا شد.

اول غروب شب عرفه، نماز مغرب و عشا را خواندیم. بعد از نماز با آن که من به آنها نگفته بودم که آقا فرموده اند: «فردا شب من به خیمه شما می آیم؛ زیرا شما به عمویم حضرت عباس(علیه السلام) متوسل می شوید» خود به خود روحانی کاروان روضه حضرت ابوالفضل(علیه السلام) را خواند و شوری برپا شد و اهل کاروان حال خوبی پیدا کرده بودند، ولی من دائما منتظر مقدم مقدس حضرت بقیة اللّه ، روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء، بودم.

بالاخره نزدیک بود روضه تمام شود که کاسه صبرم لبریز شد. از میان مجلس برخاستم و از خیمه بیرون آمدم، ناگهان دیدم حضرت ولی عصر(عج) بیرون خیمه ایستاده اند و به روضه گوش می دهند و گریه می کنند، خواستم داد بزنم و به مردم اعلام کنم که آقا اینجاست، ولی ایشان با دست اشاره کردند که چیزی نگو و در زبان من تصرف فرمودند و من نتوانستم چیزی بگویم. من این طرف در خیمه ایستاده بودم و حضرت بقیة اللّه ، روحی فداه، آن طرف خیمه ایستاده بودند و بر مصائب حضرت ابوالفضل(علیه السلام) گریه می کردیم و من قدرت نداشتم که حتی یک قدم به طرف حضرت ولی عصر(عج) حرکت کنم. بالاخره وقتی روضه تمام شد، حضرت هم تشریف بردند.

برگرفته از: آثار و برکات حضرت امام حسین(ع)، ص23، قضیه 5.

]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10598-37487.jpg" class="lightbox-processed">

+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳
]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10607-37510.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10607-37511.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10607-37512.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10607-37513.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10607-37514.jpg" class="lightbox-processed"> ]" href="http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-10/24/10607-37514.jpg" class="lightbox-processed">

   برچسب‌ها: عکس های قدیمی
   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳

جایی که باید پذیرای میهمانان و توریست ها باشد تبدیل به مکان خرید و فروش سی دی های مستهجن ، پاسور ، مشروب ، اسپری و شوکر شده است ، جایی که چندصد قدم با حرم حضرت زیدبن علی (سلام الله علیه ) فاصله دارد به محل نا امنی برای خرید مردم تبدیل شده است. به نظر شما مامورین نیروی انتظامی کجا هستند ؟ اگر تنها چند دقیقه در همین محل خودروی خود را پارک نمایید حتما یا جریمه می شوید و یا خودرو به پارکینگ منتقل می شود، اما برای این چنین قانون شکن هایی نیروی انتظامی ظاهرا هیچ برنامه ای ندارد.

از بس که فروشنده ها گردن کلفت هستند مردم هم هیچ تذکری نمی دهند.

امام خمینی (ره) : آن که فاسد می کند جامعه را، و دست از فسادش برنخواهد داشت، او را باید از جامعه جدا کرد؛ او یک غده سرطانی است که جامعه را فاسد می کند.


   برچسب‌ها: فروش سی دی, خرید شوکر, اسپری فلفل بخرید
   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳
جامعه شناس مسایل اجتماعی بر لزوم توجه خانواده‌ها به بازی‌های رایانه‌ای تاکید کرد و گفت: برای کاهش آسیب‌های ناشی از بازی رایانه‌ای خانواده‌ها باید همبازی فرزندانشان شوند.
به گزارش گروه علمي باشگاه خبرنگاران به نقل از معاونت بنیاد ملی بازی های رایانه ای، مصطفی اقلیما در زمینه ضرورت رده بندی سنی بازی های رایانه ای گفت: با ورود فن آوری نوین به کشور و گسترش استفاده از اینترنت و همچنین سهولت دسترسی کودکان و نوجوانان به بازی های رایانه ای ارایه شده در فضای مجازی، مشکلات فراوانی را در زمینه تغییر رفتار و اخلاق گروه سنی کودک و نوجوان به وجود آورده است.

به عقیده این کارشناس مسایل اجتماعی، رده بندی سنی چه در حوزه سینما و چه در عرصه گیم در صورت توجه به نیاز مخاطبان می تواند مفید باشد.
این استاد دانشگاه به علاقه قشر کودک و نوجوان به هیجانات ناشی از بازی های رایانه ای اشاره کرد و گفت: تولید کنندگان بازی های رایانه ای ایرانی به مقوله هیجان در بازی بی توجه بوده و تنها بر اساس سلیقه اقدام به تولید گیم می کنند و این امر موجب می شودتا این گروه سنی به جهت بازی های رایانه ای مخرب خارجی سوق پیدا کنند.

اقلیما از بی توجهی خانواده ها به بازی های رایانه ای فرزندانشان ابراز تاسف کرد و افزود: برای شناخت بازی مناسب و تبیین بازی رایانه ای باید پدر یا مادر همبازی فرزندانشان شوند تا در صورت استفاده آنها از  بازی اکشن که دارای صحنه های درگیری است، علت در گیری و نوع برخورد در بازی را برای آنها توضیح دهند، اطلاع والدین از محتوای بازی ها کودکان را در مسیر صحیح گیم قرار می دهد.

این جامعه شناس بر لزوم تولید بازی های رایانه ای برگرفته از فرهنگ ایرانی تاکید کرد و ادامه داد: ورود بی رویه بازی های رایانه ای خارجی در جامعه عواقب جبران ناپذیری را  به دنبال خواهد داشت چرا که کشور های غربی با گنجاندن استفاده از مواد مخدر در گیم و همچنین رفتار های پر خطر در صدد انحراف ذهنی جوانان ما هستند.

وی ورود بخش خصوصی در عرصه گیم کشور را ضروری خواند و گفت: لازمه رشد صنعت گیم کشور در گرو ورود بخش خصوصی و سرمایه گذاری در این حوزه است چراکه تولید محصولات گیم نیازمند تامین  بودجه و صرف هزینه است./ح
منبع: باشگاه خبر نگاران


   برچسب‌ها: بازی کامپیوتری سالم
   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش