+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳

تا ۲ هفته دیگر بازی Halo 4 وارد بازارهای خواهد شد. به تازگی تریلر بسیار زیبا  باشکوهی برای این گیم، در اینترنت منتشر شده است، در اهمیت این تریلر همان بس که دیوید فینچر تهیه‌کننده آن بوده است. این تریلر ۲ دقیقه و ۲۰ ثانیه‌ای توسط تیم میلر کارگردانی شده است.

در این تریلر می‌بینیم که چگونه کودکی که در ساحل، قلعه شنی می‌ساخت با جراحی و نصب دستگاه‌های جانبی مبدل به نجات‌دهنده کشهکشان‌ها می‌شود.

در این تریلر کوتاه اهمیت زیادی به اسطوره‌شناسی داستان گیم داده شده است، در Halo 4، قهرمان ما باید با دشمنی «باستانی» پیکار کند، دشمنی به نام پرومتئوس!

این تریلر را می‌توانید در یوتیوب ببینید یا از اینجا با اندازه ۱۶ مگابایت با کیفیت ۴۸۰p دانلود کنید.


منبع: یک پزشک
--


   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳

فروشندگان گوشی های ایرانی مدل های twins G1، K1 و Green جی ال ایکس را به عنوان خوش فروش های این برند در سطح بازار معرفی کردند.

به گزارش صبا آسا و به نقل از موبنا، امکانات و قیمت مناسب این گوشی ها باعث شده تا علاقمندان به برند ایرانی به خرید این گوشی ها در بازار روی آورند.

گوشی twins G1 جی‌ال‌ایکس که از امکاناتی نظیر پشتیبانی از دوسیمکارت، صفحه نمایش لمسی ۳٫۵ اینچی لمسی حرارتی، دوربین عکاسی و فیلمبرداری پنج مگاپیکسلی، سیستم عامل آندروئید و ارتقا حافظه داخلی تا ۳۲ گیگابایت است.

گوشی twins G1گوشی twins G1این مدل جی ال ایکس با دو رنگ بندی خاکستری و قرمز با قیمت ۲۹۹ هزار تومان در بازار عرضه شده است.

گوشی K1 جی ال ایکس این برند که در لیست ارزان ترین های قرار گرفته با قیمت ۵۹ هزار تومانی توانسته از فروش خوبی برخوردار شده است.

گوشی K1گوشی K1گوشی Green این برند ایرانی نیز با قبمت ۸۹ هزار تومانی دارای قابلیت هایی نظیر پشتیبانی از دو سمیکارت، حافظه داخلی ۴۵ کیلوبایتی، قابلیت ارتقا حافظه داخلی توسط مموری کارت تا ۱۶ گیگابایت و دوربین VGA است.


+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳
3 آبان 1391 - موبنا- همزمان با کاهش قیمت نرخ دلار و درهم بهای انواع گوشی های موبایل نیز در حال ارزان شدن است.

از دو روز گذشته تا کنون به دلیل افت قیمت دلار و درهم بهای تمامی گوشی های برندهایی همچون نوکیا، سامسونگ، سونی، اچ تی سی ، ال جی و غیره در حال افت قیمت هستند.

فروشندگان این کالای دیجیتالی معتقدند که قیمت گوشی های موبایل ارتباط مستقیمی با نرخ ارز درکشور دارد چرا که این کالای وارداتی با هرگونه نوسان قیمتی دستخوش تغییر بها می شود.

آنها معتقدند از دو روز گذشته تا کنون بهای تمامی گوشی های موبایل در بازار تهران با افت قیمت تا سقف 20 هزار تومانی روبرو شده است.

در همین حال یکی از کارشناسان این حوزه با اشاره به وضعیت خریدوفروش این کالای ارتباطی گفت: با شرایط فعلی که قیمت این کالای در حال ارزان شدن است بیشتر مشتریان این کالای ارتباطی خرید خود را به زمان دیگر موکول کرده اند چرا که منتظر کاهش قیمت بیشتر در این کالای ارتباطی هستند.

+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳

بازار مالی - رییس بانک مرکزی آمریکا و وزیر دارایی این کشور از حضور در کابینه بعدی اوباما انصراف دادند.

کمیته بازار آزاد بانک مرکزی آمریکا قرار است امروز(چهارشنبه) بیانیه خود را در خصوص اعمال سیاستهای انبساطی جدید برای رشد اقتصاد این کشور منتشر کند.
جلسه کمیته بازار آزاد بانک مرکزی آمریکا که بازار در التهاب نتایج آن است، روز گذشته برگزار شده و نتایج این نشست نیز به طور رسمی امشب منتشر خواهد شد.
با پایان نزول قیمت طلا در بازارهای جهانی و شروع روند صعودی بهای اونس از ظهر امروز به نظر می رسید که نتایج جلسه روز گذشته به کام سرمایه گذاران در بازار طلا شده باشد.
در حالی که هر اونس طلا در آغاز معاملات صبح امروز تا 1706 دلار کاهش یافت، با نزدیک شدن به نیم روز چهارشنبه این نرخ به 1712 دلار نزدیک شد ولی سپس با طرح گمانه های منفی بار دیگر قیمت طلا کاهش یافت.
نرخ امروز صبح طلا پایین ترین قیمت ثبت شده در معاملات طلا از هفته اول ماه گذشته میلادی(سپتامبر) تاکنون بوده است.
 با این وجود برخی کارشناسان معتقدند، با توجه به انتظار سرمایه گذاران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اونس جهانی طلا در این مدت در محدوده کنونی مبادله خواهد شد. چرا که ادامه اعمال سیاست های انبساطی از سوی دولت آمریکا منوط به مشخص شدن نتایج انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکاست. حتی در صورتی که اوباما در کاخ سفید ماندنی شود، انتقادهای میت رامنی در جریان مبارزات انتخاباتی از سیاست های انبساطی او که گفته می شود منجر به افزایش نرخ تورم شده، شاید موجب تغییر سیاست های اقتصادی آمریکا شود. در همین حال گفته می شود برنانکی، رییس فعلی بانک مرکزی آمریکا، قصد بر جدایی از دولت اوباما کرده است.
فردی که طراح سیاست های انبساطی قلمداد می شود. البته دوره ریاست برنانکه در فدرال رزرو آمریکا ژانویه 2014 میلادی به پایان خواهد رسید. همچنین وزیر دارایی اوباما نیز اعلام کرده که در دولت آتی او حضور نخواهد داشت.

/3131


   برچسب‌ها: قیمت طلا پس فردا
   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳
یکی از مراجع تقلید شیعیان با انتقاد از نامه نگاری‌های اخیر در کشور از سوی مسئولان، ایجاد تنش در جامعه را حرام عنوان کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر: آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی صبح چهارشنبه در درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، به نامه نگاری‌های اخیر در کشور از سوی برخی مسئولان واکنش نشان داد و نسبت به عواقب هرگونه تنش آفرینی هشدار دادند.

وی اظهار داشت: اخیرا در سطح جراید نامه‌هایی رد و بدل می‌شود که تنش آفرین است،‌ بنده عرض می‌کنم در شرایطی زندگی می‌کنیم که ایجاد تنش در جامعه حرام است.

استاد برجسته حوزه علمیه قم افزود: ‌مشکلاتی در کشور هست که باید به آن بپردازیم، ‌رهبر معظم انقلاب هم با تاکید از کارهای تنش آفرین نهی کردند، اما متأسفانه باز شاهد مسائل تنش‌زا آن هم برای مسائل غیر مهم در کشور هستیم.

به سراغ مشکلات اصلی مردم بروید

وی خطاب به مسئولان افزود: مسائل غیر اصلی و فرعی را رها کنید، نامه رد و بدل نفرمایید، به سراغ مشکلات اصلی مردم از جمله گرانی، ‌تورم و تحریم ها و تنگناهای اقتصادی و مشکلات اخلاقی بروید و برای حل آنها اقدام کنید.

آیت الله مکارم افزود: سراغ مسائلی که بود و نبود آن جزو مسائل اصلی کشور نیست نروید، نگاه کنید به رسانه‌های خارجی که چه غوغاها و تحلیل هایی می کنند و می گویند قوای مملکت به جان هم افتاده و کشور رو به بی ثباتی می رود.

وی یادآورشد: امروز در کشورهای اطراف ما شاهد مشکلات بسیاری از جمله ناامنی هستیم، دشمنان فشار می آورند تا کشور ما را هم ناامن کنند و البته به فضل خدا نتوانسته و نخواهند توانست.

این مرجع تقلید افزود: با این وضع چرا مسائل غیر مهم و فرعی را به متن جامعه می آورید؟ مصلحت این است که بنشیند مشکلات را حل بفرمایید و اگر این گونه مسائل حل نشد آسمان به زمین نمی آید.

مراجع تقلید مسئولیت دارند

وی اضافه کرد: مراجع تقلید هم مسئولیت دارند در مواقع مختلف تذکر دهند، من هم وظیفه خود دانستم که تقاضا کنم افراد از این گونه تنش‌ها بر حذر باشند و تاکید کنم که مشکلات اصلی مردم را حل کنید.

آیت الله مکارم شیرازی یادآورشد: از خداوند می خواهیم که به هم ما هوش فوق‌العاده و درایت کافی و توجه به مسائل اصلی عنایت کند و طرق حل مشکلات را به ما بیاموزد.

عده ای سودجو مصالح یک ملت را فدا می‌‌کنند
وی در ادامه سخنان خود به روایاتی درباره تحصیل اموال اشاره کرد و گفت: گاهی برخی برای به دست آوردن آن مسیرهای حرام را طی می کنند، عده ای سودجو در مسائل مختلف ارز و غیر ارز برای این که در مدت کوتاهی به مال زیادی به دست بیاورند مصالح یک ملت را فدا می‌‌کنند،‌ نظام اقتصادی را به هم می‌زنند و برای دستیابی به ثروت بیشتر دست به هر کاری می‌زنند.

استاد برجسته حوزه افزود: مشکل این گونه کارها از سویی این است که انسان شخصیت خود را زیر پا می گذارد، تن به هر ذلتی می‌دهد، ‌وجدان خود را سرکوب می کند،‌ همچنین افرادی در کمین او هستند تا این مال را از چنگ او در بیاورند.


   برچسب‌ها: گرانی در جامعه, مکارم شیرازی
   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳
براساس ضوابط مالی ناظر بر بودجه ۹۲، مبلغ عیدی کارمندان و بازنشستگان تعیین شد.
 مهر: در بند یک ضوابط مالی ناظر بر بودجه سال ۹۰ کل کشور آمده است: استخدام رسمی و پیمانی در کلیه دستگاههای اجرایی صرفا با رعایت قوانین و مقررات مربوطه و پیش بینی در سقف اعتبارات اعلام شده پس از تایید معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی مجاز است.
 
۲- دستگاههای اجرایی موظفند:
 
الف- افزایش حقوق، مزایا و فوق العاده های کارمندان را در قالب سقف های اعتبار اعلام شده، پیش بینی نمایند.
 
ب- سقف اعتبار مربوط به اضافه کار کارمندان را در بودجه سال ۱۳۹۲ در قالب سقف اعتبارات اعلام شده، حداکثر معادل پیش بینی عملکرد اعتبار اضافه کار سال ۱۳۹۱ منظور کنند.
 
ج- مبلغ پاداش پایان سال ( عیدی ) را در بودجه سال ۱۳۹۲ معادل سال ۱۳۹۱ منظور کنند. مبلغ قطعی پاداش پایان سال به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
 
و- میزان پرداخت های ماموریت خارج از کشور کارمندان را حداکثر معادل پیش بینی عملکرد اعتبار سال ۱۳۹۱ منظور نمایند.
 
ه- کمک های رفاهی مستقیم و غیر مستقیم کارمندان را در قالب سقف اعتبارات اعلام شده، حداکثر معادل پیش بینی عملکرد سال ۱۳۹۱ پیش بینی نمایند.
 
تبصره- در خصوص اجزای (ب) و (ه) این بند ملاک سقف در خصوص دستگاههای استانی، سقف اعتبار کل استان خواهد بود.
 
۳- دستگاههای اجرایی به استثنای دانشگاهها و مراکز آموزشی و موسسات پژوهشی موظفند اعتبار لازم برای فعالیت های تحقیقاتی و پژوهشی خود را در قالب "برنامه پژوهش های کاربردی" لحاظ نموده و از درج اعتبار در سایر برنامه ها اجتناب نمایند.
 
۴- پیش بینی اعتبار برای قرارداد با اشخاص حقیقی برای انجام کار معین ( مشخص)، با رعایت قوانین و مقررات، حداکثر در سقف تعداد سال ۱۳۹۱ و در حدود اعتبارات اعلام شده مجاز می باشد.
 
۵- پیش بینی اعتبار برای نیروهای شرکتی با رعایت قوانین و مقررات حداکثر در سقف اعتبار و تعداد سال ۱۳۹۰ مجاز می باشد. دستگاههای اجرایی که طبق ابلاغیه شماره ۲۸۲۹۸/۲۰۰ مورخ ۹/۱۱/۱۳۹۰ معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور، بخشی از نیروهای خود را تبدیل وضعیت داده اند می بایست این تعداد را از سقف سال ۱۳۹۰ کسر و برای باقیمانده نیروهای شرکتی در سال ۱۳۹۲ پیش بینی اعتبار نمایند همچنین پیش بینی اعتبار برای بکارگیری نیروهای شرکتی جدید در سال ۱۳۹۲ نیز ممنوع می باشد.
 
۶- پیشنهاد ایجاد مراکز آموزش عالی جدید ( دانشگاه، دانشکده، مرکز، مجتمع، پژوهشکده، موسسات تحقیقاتی و سایر عناوین) برای درج در لایحه بودجه سال ۱۳۹۲ ممنوع است.
 
۷- دستگاههای اجرایی موظفند از پیش بینی اعتبار برای انجام فعالیت هایی که در حیطه وظایف و ماموریتهای قانونی و مصوب آنها نیست، خودداری نمایند.
 
۸- با توجه به ماده (۲۹) قانون برنامه پنجم توسعه، پیش بینی کلیه مصوبات جهت تصویب توسط هیئت های امناء مجامع، شوراها، مقامات اجرایی، مراجع قوه مجریه و ... صرفا در سقف اعتبارات اعلام شده مجاز می باشد.
 
ب- بودجه سرمایه ای
 
۹- علاوه بر ممنوعیت موضوع ماده (۲۳) قانون مدیریت خدمات کشوری، احداث و خرید ساختمان های جدید اداری توسط دستگاههای اجرایی موضوع ماده (۵) قانون مذکور و دارندگان ردیف ممنوع می باشد. در موارد استثناء( شامل موارد ذیل)، رعایت مفاد ماده (۲۱۵) قانون برنامه پنجم توسعه الزامیست.
 
- موارد مربوط به تغییرات سطح تقسیمات کشوری
 
- تجمیع ساختمان های اداری موجود بدون بار مالی جدید
 
- تمرکززدایی و خروج از کلان شهرها بدون بار مالی جدید
 
- تبدیل به احسن نمودن بدون بار مالی جدید
 
۱۰- با توجه به اهمیت تحقق اهداف طرح های تملک دارایی های سرمایه ای، دستگاههای اجرایی موظفند در توزیع اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای خود، اعتبار مورد نیاز طرح های نیمه تمامی که سال خاتمه آنهابه لحاظ پیشرفت فیزیکی، سال ۱۳۹۲ می باشد را در اولویت قرار داده و به طور کامل پیش بینی نمایند.
 
به گزارش مهر، کارمندان در سال گذشته ۳۵۰ هزار تومان و در سال ۸۹ حدود ۳۱۸ هزار تومان عیدی گرفته بودند.
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳
رئیس کنگره سراسری سلامت خانواده گفت: برخی می گویند جمعیت ایران تا سال ۱۴۰۴ سی میلیون نفر می‌شود در حالی که به گواه مرکز آمار ایران جمعیت ایران در این سال در هر شرایطی کمتر از ۹۱ میلیون نفر نخواهد بود.
تخمین جمعیت ایران تا سال ۲۰۲۰
به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس، محمد اسماعیل اکبری صبح امروز در افتتاحیه کنگره سراسری سلامت خانواده و خدمات داوطلبانه اظهار داشت: دنیا سالهای طولانی است که برای سلامت مردم برنامه‌ریزی می‌کند و دو محور متفاوت را برای این برنامه‌ریزی مد نظر داشته است.

وی فردگرایی را یکی از محورهای حاکم بر سلامت مردم دنیا برای سال‌های متمادی عنوان کرد و گفت: پایه‌گذار چنین محوری آمریکا بود که کشورهای آفریقایی و تعدادی از شرکت‌های غربی هم از آن تبعیت می‌کردند و این برنامه بر آن تاکید داشت که همه انسانها بین ۱۴ تا ۱۶ سالگی با توجه به مسائل حقوقی حق دارند که محور سلامت قرار گیرند و همه برنامه‌‌ها به صورت عمودی برای نوجوانان ۱۵ ساله طراحی می‌شد که ظلمی بر سلامت مردم به ویژه جامعه جوان بود.

وی ایده دوم را ایده‌ای عنوان کرد که جمهوری اسلامی از بانیان آن بود و کشورهای شمال اروپا مانند نروژ، سوئد و دانمارک و برخی کشورهای شمالی اروپا نیز آن را به اجرا در آورند.

وی گفت: در این محور ما معتقدیم مناسبترین جایگاه برای برنامه ریزی حوزه سلامت، خانواده است و خانواده باید برای محوریت دادن به نکات سلامتی توانمند شود.

اکبری تاکید کرد: در آموزه‌های مذهبی ما صراحتاً وظایفی برای پدر و مادر تعریف شده است که اگر در نظام سلامت پدر را در راستای ایفای نقش خود در خانواده توانمند نکنیم می‌تواند آسیب زیادی به خانواده بزند.

وی گفت: برنامه سلامت خانواده باید برای هر دو جنس و همه سنین تنظیم شود و ادغام شده باشد و ما جدا جدا برنامه ریزی نکنیم و دیگر اینکه باید برنامه‌ریزی سلامت جامع باشد که مسائل اجتماعی، روانی و به ویژه مسائل معنوی در آن دیده شود.

معاون سابق سلامت وزارت بهداشت تصریح کرد: از طرفی در حوزه سلامت تدابیر و دیدگاه‌‌های مختلفی وجود دارد و لزوماً هر هزینه‌ای در این حوزه اثر بخش نیست. مثلاً ۶۰ میلیارد تومان سوبسید برای داروی هرسپتین(برای درمان سرطان سینه) در نظر گرفتند در حالی که ۶۰ روز هم به عمر بیماران اضافه نکرد و اگر به جای این هزینه برای مردم گوشت می‌خریدند تاثیرگذاری بیشتری داشت.

اکبری همچنین رشد متناسب هرم جمعیتی را از دیگر نکات حائز اهمیت در سلامت هر جامعه عنوان کرد و گفت: برخی می‌گویند جمعیت ایران تا سال ۱۴۰۴ سی میلیون نفر می‌شود در حالی که بر طبق تایید رئیس مرکز آمار ایران در هر شرایطی جمعیت ایران در سال ۱۴۰۴ کمتر از ۹۱ میلیون نفر نخواهد بود.

در جشن شستمین سال تاسیس سازمان جهانی سلامت خانواده از تمبر این سازمان رونمایی شد.
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳
فقط چند ساعت از ظهر 31 شهريور گذشته بود كه هواپيماي محمد و خالد از پايگاه سوم شكاري همدان بلند شد. اما حالا بعد از 32 سال اين دو خلبان كه يكي شيعه بود و ديگري اهل سنت، كم‌كم هواي نشستن در خاك ميهن به سرشان افتاده است.

به گزارش رجانيوز، 13 فروردین ماه سال 1358 براي اولين بار شهر مهران توسط ارتش عراق بمباران شد. از آن روز تا يك سال و نيم بعد كه بعثي‌ها رسما به ايران حمله كردند، چندين درگيري بين نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي و هواپيماهاي متجاوز عراقي شكل گرفت.

پرواز با آلفارد، نشستن در كوت

31 شهريور 59 عملیاتی با نام انتقام از سوی نیروی هوایی ارتش طرح ریزی شد. قرار بود دو گروه پروازی به نام‌های "البرز" و "آلفارد" از دو پایگاه سوم شکاری همدان و پایگاه ششم شکاری بوشهر به پرواز درآيند. ابتدا در ساعت 16:30 نخستین گروه پروازی با نام البرز از پایگاه ششم به پرواز در می آمد و پایگاه هوایی شعبیه را بمباران می کرد.
سپس در ساعت 17:25 گروه پروازی دوم با نام آلفارد از پایگاه سوم شکاری به پرواز در می آمد و پایگاه هوایی کوت را بمباران می کرد.

چهار فانتوم گروه اول بلند شدند. ارتش عراق كه انتظار اين عمليات را نداشت غافلگير شد و تا بخودش بيايد اهداف مد نظر بمباران شده بد تا حدي كه نقل ميكنند خلبان هواپیمای چهارم به دلیل این که اکثر هدف ها منهدم شده بود، به سختی هدفی را پیدا و آن را منهدم می کند!

شهيد محمد صالحي

اما كار گروه دوم سخت‌تر بود. پدافند عراق هوشيار شده بود و اين كار را براي گروه پروازی آلفارد كمي دشوار مي‌كرد. هدف آنها پایگاه هوایی کوت در استان میسان عراق بود كه طبق برنامه ريزي بمباران شد اما یک فروند فانتوم مورد هدف موشک پدافند زمین به هوای پایگاه کوت قرار گرفت.

باباي طلا

يكي از سرنشينان فانتوم ايراني سرلشگر شهيد خالد حيدري بود؛ او در سال 1329 در روستای قلقله از توابع شهرستان مهاباد متولد شده بود. او پس از سپری کردن دوره خدمت سربازی در آزمون ورودی دانشکده خلبانی شرکت کرد و با قبولی در این آزمون به نیروی هوایی و دانشکده خلبانی وارد شد. خالد حیدری پس از طی دوره یک ساله مقدماتی در ایران سال 1353 جهت فراگرفتن دوره‌های تکمیلی به مدت دو سال به امریکا اعزام شد و پس از آموزش پرواز با هواپیماهای تی 37 و تی 38 و اف 4 به عنوان خلبان شکاری به ایران بازگشت و پس از 6 ماه حضور در پایگاه یکم شکاری در سال 1356 به پایگاه سوم شکاری منتقل شد.

شهيد خالد حيدري

همسر اين شهيد اهل سنت آخرين ديدارش با او را چنين روايت مي‌كند: آخرین روز تابستان 59 در همدان پایگاه سوم شکاری نوژه بودیم. مرخصی داشت و در خانه ماند. به دلیل حمله هواپیماهای عراقی مرخصی‌اش لغو شده بود و باید می‌رفت. من مخالفت می‌کردم اما او مدام مرا قانع می‌کرد و اصرار به رفتن داشت.

نماد يادبود شهيد خالد حيدري

یادم می‌آید روز اولی که عراق حمله کرد، بعد از دو ساعت که می‌خواست از خانه خارج شود، گفت:"من می‌روم شاید برگشتنی نباشم، نزد مادرم برو، اینجا امن نیست." ساکی که نقشه‌های جنگی‌اش در آن بود را برایش حاضر کردم و به خواست خودش تکه‌ای از موهای دخترمان "طلا" را برایش گذاشتم. هر کس یک بار شهید حیدری را می‌دید شیفته‌اش می‌شد و دوست داشت دوستی و دیدارش را ادامه دهد. وقتی شهید شد ما خبر نداشتیم. تا اینکه همه همرزمانش بازگشتند اما خبری از او نشد. ماموریت او خارج از مرزهای ایران بود و من همواره منتظر بازگشتش بودم.

امام قلبش درد مي‌كند

پدر پانته‌آ ديگر خلبان فانتومي بود كه در دجله سقوط كرد و سالها بعد در عمليات لايروبي اين رودخانه، لاشه‌اش بدست آمد اما هنوز خبري از خلبانهايش نبود. سرلشگر شهيد محمد صالحي سال 1328 در تهران متولد شد؛ 4 برادر و یک خواهر بودند و محمد آخرین فرزند خانواده. «محمد» خیلی باهوش بوده و در سال 1346 در رشته پزشکی پذیرفته می‌شود اما به دلیل علاقه‌ای که به پرواز داشت، به نیروی هوایی ارتش رفت؛ او دوره آموزش اولیه را در ایران سپری کرده و برای تکمیل دوره تخصصی پرواز به آمریکا اعزام شد.

شهيد محمد صالحي در آمريكا

وقتی که حضرت امام(ره) در بهمن 1357 وارد ایران شدند، محمد جزو نخستین افراد نظامی‌ بود که به دیدار ایشان رفت؛ وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در پایگاه هوایی شهید نوژه و به ویژه افشای جریان کودتای نقاب که همان ابتدای انقلاب در پایگاه هوایی همدان (شهید نوژه) طراحی شد، نقش مهمی ایفا کرد.

شهيد محمد صالحي

خود محمد خاطره‌اش درباره يكي از عملياتهاي مبارزه با ضد انقلاب غرب كشور را اينطور تعريف مي‌كند: «با گروهی به قصرشیرین رفتیم. ضدانقلاب یکی از بال‌های هواپیمایم را زده بودند و با یک بال توانستم هواپیما را به پایگاه برسانم و از این سانحه جان سالم به در ببرم». بعد از این ماجرا، محمد مورد تشویق فرماندهان وقت قرار گرفت. آخرين ديدار او با خانواده‌اش هم رواتي خواندني دارد:

«ظهر روز 31 شهریور 59 بود؛ همسرم به خانه آمده بود تا غذا بخوریم؛ برای ناهار کلم پلو درست کرده بودم؛ با توجه به حمله هواپیماهای بعث عراق، صدای انفجار در فضا پیچید. محمد به سرعت آماده شد تا برود؛ متوجه شدم که برای چه می‌رود؛ در منزل را بستم؛ به او التماس کردم؛ به پاهایش افتادم که نرود؛ اما محمد گفت: «من برای دفاع از مملکتم آموزش دیدم؛ الآن زمانی هست که من باید بروم برای دفاع از مملکت؛ نابود کردن بعثی‌ها برای ما فقط 10 دقیقه زمان می‌برد.»

از یک طرف هم دختر دو ساله‌مان گریه می‌کرد؛ او هم به پای پدرش افتاده بود؛ گریه‌های من هم نتوانست جلوی رفتن، محمد را بگیرد؛ همسرم با خواهش و آرامش دادن به من سعی کرد که مثل همیشه از خانه بیرون برود؛ ابتدا قرآن را بوسید؛ دخترم و مرا هم بوسید و رفت به پروازی که برگشتی، نداشت.»

پدر محمد يكسال فراق او. را تحمل كرد و مادرش دو سال. دو سال بعد از شهادت محمد، جمع محمد و پدر و مادرش جمع شده بود.

اما همسر و دختر شهيد صالحي خاطراتي شنديني از او دارند. همسرش تعريف مي‌كند: «بعد از قبولی دخترمان در دانشگاه، همین طور با شهید حرف زدم و گفتم: «ببین دخترمان بزرگ شده و می‌خواهد به دانشگاه برود»؛ همان شب در خواب دیدم که شهید با یک پَر بزرگی که در دست دارد، مرا باد می‌زند؛ او می‌خواست به من «خسته نباشید» بگوید.»

شهيد محمد صالحي

یکی از خاطرات مربوط به نخستین روزهایی است که امام(ره) به ایران بازگشته بودند؛ از پایگاه شهید نوژه به خانه آمد؛ دیدم که چشم‌های «محمد» از شدت گریه قرمز و متورم شده است؛ جریان را پرسیدم و او گفت: «امام قلب‌شان ناراحت شده و الان در بیمارستان هستند».

همسرم برای سلامتی امام خمینی(ره) نماز حاجت خواند و از خدا خواست که شفای امام را بدهد. او برای سلامتی امام نذر کرده بود که گوسفندی قربانی کند.

وقتی حال امام(ره) بهتر شد، «محمد» می‌خواست نذرش را ادا کند. آن موقع هم پادگان آماده باش بود و پرسنل نمی‌توانستند از پایگاه هوایی همدان بیرون بروند اما در زمان کوتاهی خودمان را به کرج رساندیم و پس از ادای نذر، به همدان برگشتیم.

بابا را احساس مي‌كردم

دختر شهيد هم تعريف مي‌كند: «در طول دورانی که من و مادر باهم زندگی ‌کردیم، با مشکلات متعددی روبرو ‌شدیم؛ شب‌ها قبل از خواب مسائل را به بابا می‌گفتم؛ بابا هم به خوابم می‌آمد و راهکار را نشان می‌داد. معمولاً هفته‌ای یک بار به قطعه 50 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) که یادبود 80 شهید جاویدالاثر نیروی هوایی است، می‌رویم. یادبود بابا هم در آنجاست؛ چند وقتی بود که در دلتنگی‌هایم به آنجا می‌رفتم و گریه می‌کردم؛ یک شب بابا به خوابم آمد؛ مرا در آغوش گرفت و گفت: تو هر کاری بخواهی من برای تو انجام می‌دهم؛ فقط تو گریه نکن؛ وقتی تو اشک می‌ریزی، بدن من می‌لرزد و عرش خدا تکان می‌خورد. صبح که از خواب بیدار شدم؛ احساسم این بود که آن دیدار رؤیایی حقیقی بود؛ چون هنوز بابا را احساس می‌کردم. یک بار هم مادر به شدت دچار کمردرد شد؛ طوری که نمی‌توانست راه برود و او را با ویلچر جابه جا می‌کردیم؛ پدرم به خوابم آمد و آدرس یک پزشک را داد؛ مشکل مامان با استفاده نسخه دارویی آن پزشک، برطرف شد»

شهيد محمد صالحي در كنار دخترش

حالا 32 سال گذشته است. 32 سال از روزهايي كه مادر پانته‌آ براي دخترش هديه مي‌خريد و به او مي‌گفت اينها را بابا برايت فرستاده است. 32 سال از زماني كه خانواده شهيد خالد حيدري چشم به راه او بدند و اين اواخر خود را به نماد يادبودش در مهاباد سرگرم مي‌كردند. و 32 سال از زماني كه پيكر اين دو شهيد در قبرستاني در همان كوت عراق دفن شده بود و حالا دارد براي طواف به دور حرم ثامن الحجج(ع) در روز عرفه راهي مشهد مقدس مي‌شود.


   برچسب‌ها: خلبان شهید, شهادت خلبانان
   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳

به گزارش همراهان نیوز به نقل از صراط ، آداب و رسوم های عجیبی ، هنوز در برخی نقاط جهان با وجود پیشرفت‌های فراوان بشر وجود دارد.




در یکی از قبایل اندونزی رسم است که جنازه مردگان خود را مومیایی و در روز تولدش آن مرحوم را با لباس شیک در جمع خود قرار می دهند.


   برچسب‌ها: آداب و رسوم کشور ها, اندونزی, رسم ترسناک
   
+ ۱۳۹۱/۰۸/۰۳

حالا آن حماسه در اطاق عمل بیمارستان طالقانی دیده می‌شد هر بار که خواستیم برادر روحانی که از ناحیه سینه ترکش خورده به اطاق عمل ببریم ممانعت می‌کرد و می‌گفت من حالم بهتر است.

به گزارش فرهنگ به نقل از فارس، آنچه می خوانید خاطره ای است از یک جوان خراسانی که روزهای سخت خرمشهر به این شهر رفت و در کنار مردم این شهر شجاعانه ایستادگی کرد.

 
 
*یکماه و نیم از شروع جنگ می‌گذشت بهداری استان خراسان نیرو جمع می‌کرد تا اولین گروه پزشکی و پیراپزشکی خود را به کمک خوزستان جنگ زده و مجروح بفرستد. خیلی این در و اون در زدم تا تونستم من هم به عنوان تکنسین رادیولوژی راهی آن دیار بشم. هشتاد و شش نفر بودیم که در جمع بدرقه دوستان با اتوبوس به هلال احمر تهران رفتیم و از اونجا به قسمت‌های مختلف تقسیم شدیم البته اون زمان وضع به مرتبی و منظمی حالا نبود عده‌ای به طرف غرب و عده‌ای به طرف جنوب با هواپیمای سی یکصد و سی روانه شدیم.
 
 
در فضای آسمان اهواز وضعیت قرمز بود به اصفهان رفتیم و روز بعد مجددا رهسپار اهواز گشتیم. می‌گفتند انبار مهمات، راه آهن و فرودگاه اهواز توسط افلقیهای دون بمباران شده. در حاشیه ترمینال فرودگاه عده‌ای مجروح منتظر هواپیما بودند به تهران و مناطق دیگر برده شوند.
 
ما وقتی پیاده شدیم در حالی که همگی شعار (ما مسلح به الله اکبریم) را می‌خواندیم به طرف ترمینال هواپیمایی که مجروح وجود داشت رفتیم. به وضوح دیده می‌شد که وضع غیر عادی بود ولی مجروحین و کادر پرسنلی بهداری روحیه خوبی داشتن و به ما خوش آمد می‌گفتن و خوشحال بودن و بر حسب وظیفه‌ای که داشتیم هر یک به طرف مجروحی روانه شدیم. اعم از پزشک و بهیار و امدادگر و تکنیسن و دیگر کادر و از همان ابتدا شروع به پرستاری و درمان و تزریق و بررسی وضع عمومی مجروحین کردیم.
 
از هلال احمر اهواز با مینی بوس به طرف آبادان حرکت کردیم. از دور دود سیاهی از آبادان بلند بود و در گوشه و کنار جاده لوله‌های نفت خراب و آتش گرفته بود از دارخوین گذشتیم و به مدخل شهر آبادان رسیدیم، دل توی قفسه سینه می‌طپید. سنگر بندی کرده بودن و صدای توپ و خمپاره می‌آمد.
 
نامه را نشان دادیم و اجازه ورود به شهر گرفتیم راننده مینی بوس یک راست ما را به بیمارستان هلال احمر آبادان برد. محلی را برای اسکان ما در نظر گرفته بودند. ساک‌هایمان را گذاشتیم و به محوطه بیمارستان آمدیم، در مهد کودک بیمارستان‌ عده‌ای که نتونسته بودن از شهر خارج بشن و یا نمی‌خواستن خارج بشن چادر زده و اینجا و اونجا مشغول ساختن سنگر و پر کردن کیسه‌های شنی و ساختن کوکتل بودن. دنیای دیگری بود همه منتظر بودن. منتظر چی. خدا می‌دانست، شاید منتظر ایثار. صدای خمسه خمسه مرتب بگوش می‌رسید که به یک جای شهر اصابت می‌کرد. اصلا وضع اینجا با جاهای دیگه که ازش رد شده بودیم زمین تا آسمان فرق می‌کرد.
 
همه جورش بودن از بچه بغلی نیمه سال، پیرزن و خانم‌های جوان مردان جوان و پیر همه رقم بودن پا برهنه و با کفش‌ بی جان و مکان صدای عجیبی مثل انفجار بگوش رسید، هم همه شد گفتن لامروت‌ها پمپ بنزین زدن.
 
عده‌‌ای به طرف پمپ بنزین روانه شدن تا احیانا به مجروحین و محل حادثه دیده کمک کنند. دود غلیظی هم از طرف شمال بلند بود.
 
هنوز چند قدم در محوطه برنداشته بودیم که با بلندگو گروه پزشکی و پیراپزشکی خراسان را به کمک خواستن همه چیز برایمان تازگی داشت.
 
هنوز به در ساختمان اصلی بیمارستان نرسیده بودیم که وانتی به سرعت جلوی پای ما ترمز کرد. پشت وانت مجروحی که حال وخیمی داشت دیده می‌شد، همگی بسیج شده بودن تا نفس رو به مجروح بر گردونن ولی مثل اینکه قدری دیر شده بود. ماساژ خارجی قلبی هم کاری از پیش نبرد. بی فایده بود زیرا شهید شده و به عرش اعلاء پیوسته بود. این اولین شهیدی به حساب می‌آمد که ما در محل دیدیم در عین متاثر بودن نفرین نثار صدامیان کافر می‌کردیم.
 
پزشکان به اطاق عمل و بهیار سر کار تعین شده رفتن و من هم طبق دستور پزشکان مشغول رادیو گرافی با دستگاه پرنابل از مجروحین شدم خیلی کارها می‌شد کرد.
 
آری دوست عزیز این عکس بچه‌ای رو که توی این کتاب می‌بینی من ازش عکس گرفتم در حالی که با چشمان عسلی خودش که گریان هم بود و نور امید و عشق درش موج می‌زد نگاهم می‌کرد. رادیو گرافیش را انجام دادم یک دستش قطع شده و پایش زخمی بود بچه را بغل کردم در حالی که چیزی نمی‌گفتم یعنی در واقع چی می‌تونستم بگم، خواباندمش و بکار عادی خود که همانا عکسبرداری از زخم‌ها باشه مشغول گشتم.
 
شب چند دقیقه‌ای دست داد تا استراحت کنیم. در محوطه داخل بیمارستان داخل سنگر دراز کشیده بودیم که ناگاه صدای رگبار ضد هوایی بلند شد تمام آبادان یک پارچه آتش شده بود و پدافند‌ها بطرف هواپیمای دشمن که از فاصله خیلی دور رد می‌شدن آتش کردند مگر می‌شد خوابید. یه ریز خمسه خمسه می‌زدن، هر آن فکر می‌کردی یکیش به بیمارستان اصابت می‌کنه ویژ ویژ ویژ ویژ و بعد بمب، بمب، بمب، بمب و همینطور تا صبح ادامه داشت. هر چه فریاد می‌زدن برید توی سنگر خواهر و برادارا سنگر بگیرین، اما گوش شنوا نبود. انگار نقل و نبات بود که از آسمان می‌بارید.
 
 
بکار معمولی و کمک به همدیگر مشغول بودن روز بعد زمزمه بین مردم پیچید.
 
 
- خبر دارین؟ اومدن دارخوین رو گرفتن و دارن محاصرمون می‌کنن.
 
 
شاید اکثر غریب با اتفاق می‌گفتن هیچ اشکال نداره تا آخرین نفر همینجا می‌میریم و دفاع می‌کنیم خیلی‌ها ناراحت بودن و ناسزا می‌گفتن پس دولتی‌ها چکار می‌کنن پس این کمکی که می‌خواستن بفرستن چی شد؟ چهل روزه که می‌خوان کمک راهی کنن حتما وقتی خرمشهر و آبادان از دست رفت می‌خوان کمک و نیرو بفرستن.
 
 
می‌گفتن یک عده رو موقع بیرون رفتن از شهر و ورود به شهر گرفتن و به اسیری بردن. بی‌دین‌ها به زن و بچه‌ مردم هم رحم نمی‌کنند از این طرف هم مرتب به کوی ذوالفقاری نیش می‌زدن و حمله می‌کردن. همین بچه‌های آبادان و خرمشهر خرد و کلان و پیرزن و پیرمردا بودن که شجاعانه جلوی اونها رو سد کرده بودن هر چی نیرو بود فقط میشه گفت محلی بودن. دقیقا نمی‌دونم شاید از جاهای دیگه هم بودن ولی هر چه بود کم بود و مقاومت شجاعانه مردم تا حالا جلوی عراقی‌ها را گرفته بود.
 
خبر آوردن که بیمارستان آرین سابق یا طالقانی بین راه آبادان و خرمشهر احتیاج شدید به پزشک و کادر پیراپزشکی دارده، تقریبا غیر از یکی دو نفر از بچه‌های اعزامی از خراسان بقیه به بیمارستان طالقانی رفتیم بیمارستانی محکم و بتون آرمه‌ای بود. چهار طبقه فورا تقسیم شدیم به بخش‌هایی مختلف، میشه گفت بیشترمون به اطاق عمل بیمارستان رفتیم.
 
لباس سبز برایمان آوردن و پوشیدیم و بلافاصله به اطاق عمل وارد شدیم.
 
وضع عادی نبود مرتب آمبولانس‌ مجروح و شهید می‌آورد من هم قبول کردم که رادیو گرافی‌های فوری اطاق عمل را به صورت پرتابل بگیرم و در همان اطاق عمل گوشه‌ای را به عنوان تاریک خانه درست کردم و شروع به کار نمودم.
 
هنوز چند دقیقه‌ای از ورودمان به محل جدید نگذشته بود که مجددا تعدادی مجروح و شهید آوردن. صحنه‌ای روحانی پیش آمده بود.
 
مجروح‌ها را یکراست به اطاق عمل آورده بودند. یکی از همکاران که خرمشهری و از پرسنل اطاق عمل بود مسئول تزریق آمپول و سرم به مجروحین شد. 
 
روی چند نفر را با ملافه پوشانده بودن به خیال اینکه هنوز زنده‌ان یکی از خواهرا وقتی ملافه یکی از شهدایی که اشتباها به بالا آورده شده بود پس زد ناگهان مثل دیوانه‌ها و افراد غیر عادی فریاد جگر خراشی کشید و خود را روی نعش جوانش انداخت. به طوری که کسی را یارای نگهداری او نبود. خشم و غضب تمام وجودش را فرا گرفته بود جنون گرفته و شعرهای حماسه‌ای می‌خواند.
 
آخه اون شهید، برادرش بود که ناگهان مواجه شده با خواهرش، بدون اینکه هیچ کدوم متوجه این موضوع باشند. کربلایی بود و زینب (س) و امام حسین (ع) لحظه لحظه شکوه بود و عظمت، کجا بهتر از این میشه خاطره دهم محرم را زنده کرد و خون‌ها را بجوش نیاورد.
 
گریه‌ امان نمی‌داد. من چی داشتم براش بگم من کجا و گفته‌هام کجا و شکوه و عظمت آن صحنه کجا زبان قادر به بازگو کردن نبود.
 
راهب ابراهیم جعفری را آورده بودن، از شیعه‌های جنوب لبنان بود. در خرمشهر می‌جنگید از ناحیه ناف ترکش خورده بود. می‌خواستیم عملش کنیم. گفت: قدری صبر کنید لحظه مرگ و زندگی بود. زمانی که با مرگ فاصله‌ای نبود دستور داد برام خاک بیارید فورا از توی حیاط براش خاک آوردن ریخت روی زانو‌هایش و تیمم کرد گفت مرا رو به قبله کنید همانطور که روی برانکارد خوابیده بود رو به قبله کردیمش و شروع به نماز خواندن نمود. بچه‌ها دورش خلقه زده بودن و منتظر بودن که نماز تمام بشه بالاخره نمازش تمام شد. یکی از نادر چیزها اینکه، ترکش نزدیک ستون فقرات کمرش قرار داشت و از ناحیه ناف به داخل رفته بود. بدون اینکه روده کوچک و یا روده بزرگ و یا دیگر احشاء شکمی آسیب دیده باشد همه چیز سالم بود.
 
 
پزشک جراح می‌گفت: معجزه است ترکش به این بزرگی و پاره نشدن روده‌ها امکان نداره. چرا جناب دکتر پیش خدا همه چیز امکان داره تازه این یکی از کارهای خیلی کوچیک خداست.
 
یکی از شب‌ها خبر آوردن که خوابگاه مجروحین بیمارستان هلال احمر آبادان با راکت زدن چند مجروح و پرسنل شهید شدن و از بیمارستان طالقانی کمک خواستن.
 
شبانه با مینی بوس به هلال احمر آمدیم. به استراحتگاه مجروحین راکت خورده بود و بعضی از مجروحین مجروحتر شده بودن و بعضی هم شهید، مجروحین حادثه جدید را به قسمت بیمارستان انتقال داده و مجددا پانسمان و دارو و درمان شدند و بعضی را به بیمارستان طالقانی منتقل نمودند.
 
وقتی با مینی بوس به بیمارستان طالقانی بر می‌گشتیم با خمپاره مورد حمله قرار گرفتیم مینی بوس چپ شد و باز عده‌ای به جراحتشان افزوده شد و بعضی از همکاران هم مجروح گردیدند.
 
یادم می‌آد که آب خوردن نداشتیم به علت محاصره بیماران را هم نمی‌توانستیم به جاهای دیگر منتقل نماییم لباس استریل در اطاق عمل وجود نداشت. بیماران را با سرم فیزیولژی شستشو می‌دادن بچه‌ها مجبور بودن آب شط را که بوی نفت می‌داد بخورن. موقع شام و یا نهار همه دور هم به نون و خرما قناعت می‌کردیم دیگر از خواب خبری نبود مگر می‌شه خوابید مرتب مجروح بود که می‌امد آخر مگر امکان داشت در چنین وضعی مجروحین را گذاشت و خوابید ولی از حق نباید گذشت که همه تشنه خواب بودند. بعضی‌ها با قرص و دارو و بر خواب غلبه می‌کردن و بعضی از فرصت‌ها استفاده می‌کردن و در گوشه‌ای چرت می‌زدن هر کس هر کاری از دستش می‌آمد انجام می‌داد گاهی به تنهایی نمی‌رسیدم که عکس بگیریم دیگران کمک می‌کردن.
 
چند بار بیمارستان مورد حمله قرار گرفت ساختمان می‌لرزید دکتر جراح فریاد می‌زد بی دین‌ها لحظه‌ای دست نگهدارید تا شکم پاره شده این مجروح را بخیه کنم.
 
لحظه به لحظه خبر می‌آوردن که خرمشهر داره سقوط می‌کنه تکاوران از جان و دل مایه می‌ذاشتن تا از حمله صدامیان کافر جلوگیری کنن.
 
شب سقوط خرمشهر بود تاب و توان وجود نداشت در یک آن 60 مجروح آورده بودن از همه نوع تکاور بسیجی، سپاهی، مردمی، روحانی، بزرگ و کوچک و دختر و پسر.
 
حتی خواهران هم شجاعانه دفاع و جنگ می‌کردن و یک نمونه بارز آن را دیدم.
 
مژده را می‌گویم نمونه کامل یک شیرزن خواهری که هم امداد گر بود و هم رزمنده اسلحه به دست و جعبه کمک‌های اولیه به پشت قدم بقدم خرمشهر  را راه می‌رفت جایش تیر می‌انداخت و بالا سر مجروح که می‌رسید پانسمان اولیه انجام می‌داد و به پشت جبهه می‌فرستاد وقتی او را به اتاق عمل آوردند دیدمش همین که ازش عکس رادیوگرافی گرفتم متوجه شدم که دست و پا و دنده‌هایش شکسته و نفس به سختی می‌کشه.
 
بیمارستان طالقانی 5 اطاق جهت عمل جراحی بیشتر نداشت و مجروح در حدود 60 الی 70 نفر بودن با 5 اطاق چکار میشه کرد؟ به طرف هر کس که می‌رفتی تا او را به اطاق عمل ببری می‌گفت: برادر من حالم بهتره اون یکی که حالش بدتره اول ببرید و نفر بعد و انسان یاد مجاهدین اسلام و قضیه تشنگی مجروحین می‌افتاد که می‌گفتند آن یکی از من تشنه‌تر است اول به او آب بدهید و نفر بعد می‌گفت برادر دیگرمان تشنه‌تر است و همینطور الی آخر.
 
و حالا آن حماسه در اطاق عمل بیمارستان طالقانی دیده می‌شد هر بار که خواستیم برادر روحانی که از ناحیه سینه ترکش خورده به اطاق عمل ببریم ممانعت می‌کرد و می‌گفت من حالم بهتر است یکی دیگر را ببرید در آخر وقتی خواستیم برادر روحانی مان را به اطاق عمل ببریم دیگر دیر شده بود و او به شهادت رسیده بود.

   برچسب‌ها: اتاق عمل, بیمارستان طالقانی
   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش