به گزارش آخرین نیوز، جوان نوشت: در سال گذشته چندین بانک جدید از بانک مرکزی مجوز تأسیس
دریافت کردند. این در حالی است که بسیاری از تعاونیهای اعتبار نیز با
ادغام، تبدیل به مؤسسه اعتباری یا مالی و اعتباری شدند.
با این وضع، تعداد مؤسسات مالی و اعتباری و بانکها از رقم بیست گذشته است.
در
این بین، بانکها و مؤسسات مالی میکوشند تا در شهرهای بزرگ و نقاط پرتردد
شهر، اقدام به ایجاد شعبه برای کسب مشتری کنند. اما وضعیت فعلی نشانگر این
است که در شهرهای بزرگ مانند تهران، تعداد شعب بانکها از تعداد
سوپرمارکتها و بقالیها در مناطق پرتردد و چهارراههای اصلی بیشتر است.
این
وضعیت باعث ایجاد رقابت سنگین میان بانکها برای اجاره یا خرید مکان در
بهترین نقطههای شهر شده است. این در حالی است که با گذری در شهر، متوجه
میشویم که در یک تقاطع، دستکم پنج شعبه از یک بانک دایر شده است. اما آیا
همه این شعب، سودده هستند؟ پاسخ این پرسش را میتوان با یک تحقیق میدانی
داد.
به عنوان مثال، در قاطع مطهری و میرزای شیرازی تهران، پنج شعبه
بانک وجود دارد؛ دو بانک دولتی، یک بانک تازه خصوصی شده و دو بانک خصوصی.
میزان ورود مشتری به بانک دولتی مانند «ملی» در روز دستکم پانصد مشتری
است. این وضعیت برای بانک «ت» نیز که تازه خصوصی شده تقریبا صادق است. بانک
«پ» نیز از میزان ورودی تقربا مناسبی برخوردار است اما بانکهای «پ.ب» و
«ت» با کمترین ورود مشتری مواجه هستند. بیشتر افراد نیز که به این دو بانک
مراجعه میکنند، برای پرداخت اقساط به بانک وارد میشوند. این در حالی است
که بنا بر مشاهدات ما، کمتر کسی برای باز کردن حساب به این بانکها مراجعه
میکند. اکثرا برای پرداخت نقدی یا برداشت از حساب یا انتقال وجه به
بانکها رجوع میکنند.
شعبههایی که فقط شعبه هستند
بنا بر این گزارش، بیشتر شعب جدید بانکها به ویژه خصوصیها
اجارهای هستند و بانک در کنار هزینههای تجهیز شعبه باید هزینه جاری شعبه
مانند کارکنان، آب، برق، گاز و غیره را نیز بپردازد. اما آیا میزان ورود
سرمایه به این شعب، پاسخگوی این هزینهها هستند؟ پاسخ در این زمینه تقریبا
منفی است. بانکها از میزان سود خود در شعب پرتردد مجبور هستند که ضرر دیگر
شعب را پوشش دهند. اما نکته جالب اینکه بیشتر شعب جدید آنقدر کوچک هستند
که به سختی تعداد مشتریانی که بتوانند در بانک حضور یابند به پنج نفر
میرسد.
اجبار یا وظیفه؟
البته نباید فراموش کرد که
بانکهای دولتی نیز دارای شعب زیاندهی هستند که نمیتوانند آنها را تعطیل
کنند. عدم تعطیلی این شعب به دلایلی چون اجبار یا وظیفه منتهی میشود.
بانکهای دولتی به دلیل عدم بهرهوری تمایلی به کاهش هزینههای خود و
چالاکسازی ندارند. بنابراین دارای شعبی هستند که بیکارند ولی بانک مجبور
است آن را حفظ کند.
باید توجه داشت که بانکهای خصوصی تمایل بیشتری
به حضور در مراکز اصلی شهرهای بزرگ دارند و از دایر کردن شعبه در
شهرستانهای کوچک و دورافتاده پرهیز میکنند. برای همین شاهد افزایش
بیرویه شعب بانکها در شهرهایی چون تهران هستیم. این کار به ترافیک شعب
منجر میشود.
با اینکه تأسیس شعب بانکها در کنار یکدیگر در ذات،
عمل بدی نیست و به افزایش انتخاب از سوی مشتریان منجر میشود، اما بانکها
باید بدانند که به جز تهران، دیگر شهرها نیز بانک دارند. در همین استان
البرز در برخی مناطق تنها یک یا دو بانک وجود دارد و مشتری برای پیدا کردن
بانک خاص خود باید راه بسیاری را بپیماید. با این حال به خاطر پر شدن
مکانهای خوب و اشتغال آنها معلوم نیست بانک تازهوارد چه باید کند تا جایی
مناسب برای خود دست و پا کند ضمن اینکه هر روز نرخ اجاره یا خرید ملک در
حال افزایش است.