+ ۱۳۹۰/۰۱/۳۱
یکی دوبار اول گمان کردم اشتباهی شده. آدمی نیستم حساب و کتاب پولم را داشته باشم. نه توی بانک نه توی کیف. معمولن یکسری اسکناس می آید یکسری اسکناس هم می رود. حالا این وسطها چندتایی گم میشود یا پیدا هم؛ متوجهش نمیشم.

اینقدر آدم گیجی هستم در مورد پول توی جیبم من. بعد این چند روزی که وارد شرکت جدید شده ام، تعداد غیب شدنهای اسکناسهای ریز و درشت زیاد و زیادتر شده.

بار اول آدم به خودش شک می کند. به ذائقه ی خریدش. به عدم مقاومت در برابر وسوسه های خرید جور واجور. بار دوم که پولها کم میشود، به تورم شک میکند، به گران شدن کرایه ها. که ای داد و بیداد؛ همین دیروز چهل تومان توی حلق این کیف ریختم و حالا دو تا هزار تومانی لاغر آنجا معلق میزند.

بار سوم اما؛ دیگر شک به یقین میرود. یقین که یکی دست برده بر اندام اسکناسهای خرد و درشت بیچاره. بعد با همسرت یعنی تنها کسی که احتمال دارد دستش توی کیفت برود هرچند نمیرود؛ شکت میبرد. سوال میکنی؛ شکی نمیماند.

خلاصه که دیگر شک نداشتم. وقتی دیروز توی نیمه راه مسیر خانه ماندم، به خاطر کیف خالی از پول؛ دیگر باید به عقل خودم شک می کردم. با مانی که چک کردم؛ صبح که از کیفم کارتم را برداشته بود؛ حضور چاق دوهزار تومانی و پنج هزار تومانی را تایید کرد. اما حالا من بودم که با یک مشت صدتومنی و پنجاه تومانی توی راه مانده بودم.

شکم به تک تک همکارها رفت. اینطور مواقع آن طفلکی هایی که در وضعیت مالی نامیزان تری به سر میبرند در مظان اولین اتهامهای ذهنی و لفظی اند. وقتی ردیفشان میکنی یک یک آدمهای دخیل در ماجرا را؛ هی چشم و ذهنت میرود روی آن یکی که کمتر هزینه میکند؛ یا ندارد و نمی کند؛ بدجوری اطراق می کند.

بعد به نتیجه ی درستی نمیرسی. یاد گرفته ام از روی ظاهر قضاوت نکنم. من آدم حرفه ای نیستم. توی کار بیشتر وقتها گذاشته ام منطق و اندیشه کنار برود و احساسات جایش را بگیرد. همین چند وقت پیش برای استخدام منشی، گذاشتم دختری که ظاهر چندان مقبولی نداشت و وضع لباس پوشیدنش خیلی سانتال مانتال نبود و حقیقتن به این کار نیاز داشت و در قبال اینهمه حتی کار هم بلد نبود، کار را بگیرد.

بعد مدام با خودم درگیر بودم که کار درستی کردم؟ این ماجرا که پیش آمد هی به درستی کارم شک می کردم. گفتم نکند او؟؟

امروز شرایط را طوری چیدم که برای دستبرد خوردن مهیا باشد. مچش را گرفتم با چشم خودم دیدم کیفم را برداشت و محتویاتش را که شامل چندتایی هزاری علامتگذاری شده بود خالی کرد توی جیبش.

باید چه می کردم؟ داد و هوار؟ توی رویش می گفتم دزد؟ نه. به آنجاها نرسید چون مثل برق و باد پولها و کیف را گذاشت سر جایش. سراسیمه گی اش هم مدرک نمیشد که.

اگر زرنگ بودم باید قبلش بساط دوربین راه می انداختم. با موبایل فیلمش را می گرفتم. نکردم. فقط شوکه شدم. ماتم برد و چیزی که میدیدم را باور نمیکردم. بعد هم دیگر بو برده بود که من شستم خبردار شده و اصلن سمت اتاق من نیامد. جایی که کیف و دوربین منتظرش بود.

یکی از همکاران سانتال مانتال ماشین زیر پا؛ خرج روزانه اش را از کیف من تهیه می کرد. ماندم چه کنم؟ هر چه با خودم کلنجار رفتم نشد که قضیه را مسکوت بگذارم. ما توی یک مجموعه بودیم. فردا اگر همین تخم مرغ دزد شتر دزد میشد، از کجا معلوم پای هر کدام از ما گیر نبود؟ خانم دو سال توی این شرکت بود و البته توانسته بود جایگاه خوبی برای خودش تدارک ببیند و امین شرکت هم شناخته شود!

در عوض من و یکی دو نفر دیگر تازه وارد بودیم. حرف کی پیش مدیر مجموعه خریدار داشت؟ در هر صورت فقط به خاطر اینکه فردا شاهکارهای اینچنینی خانم پای دیگران بر نخورد و شرش از ریشه قطع شود، موضوع را به مدیر گفتم.

باورش برایش بسیار سخت بود. به خاطر اینکه انگشت اتهامش به سوی منشی تازه وارد نرود، مجبور شدم اسم طرف را هم فاش کنم. بعد خواست عکس العملی نشان ندهم و جایی عنوان نکنم. لحظات سختی بود. خودم هم اذیت شدم.

از دیدن صحنه های اینچنینی مرگم می گیرد.

انگار زیر دست و پای یک جمعیت ده هزار نفری مانده ام.

له و لورده ام.

دلزده ام از دنیا؛

از دختری که برای لاک ناخن و خرید گوشواره بدل کیف همکارش را خالی می کند؛

از خودم که نتوانستم خودم را قانع کنم این راز، سکرت برای خودم بماند.

لنگ مرغم را ببندم و همسایه ام را دزد نکنم.

بگویم دنیا به من چه.

بگویم اتفاقات بعدی به من چه.

بگویم من خودم را بچسبم که کلاهم را باد نبرد...


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش