پیرمرد
شروع کرد به خوردن سیب زمینیهایش. مرد جوانی از جای خو بر خاست و به طرف
میز زوج پیر آمد و به پیر مرد پیشنهاد کرد تا برایشان یک ساندویچ و نوشابه
بگیرد. اما پیر مرد قبول نکرد و گفت : همه چیز رو به راه است، ما عادت
داریم در همه چیز شریک باشیم.
مردم کم کم متوجه شدند در تمام مدتی که پیرمرد غذایش را میخورد، پیرزن او را نگاه میکند و لب به غذایش نمیزند.
بار
دیگر همان جوان به طرف میز رفت و از آنها خواهش کرد که اجازه بدهند یک
ساندویچ دیگر برایشان سفارش بدهد و این دفعه پیر زن توضیح داد: ماعادت
داریم در همه چیز با هم شریک باشیم.
همین که پیرمرد غذایش را تمام کرد، مرد جوان طاقت نیاورد و باز به طرف میز آن دو آمد و گفت: میتوانم سوالی از شما بپرسم خانم؟
-پیرزن جواب داد: بفرمایید
چرا شما چیزی نمیخورید ؟ شما که گفتید در همه چیز با هم شریک هستید. منتظر چی هستید؟
-پیرزن جواب داد: منتظر دندانهــــــا!!
برچسب: آموزش روانشناسی اموزش روانشناسی و بهداشت روانی انسان شناسی بامزه بهداشت جامعه شناسی خنده خنده دار درمان روانشناسی روانشناسی به همراه مشاوره روانشناسی به همراه مشاوره رایگان و خصوصی زن و شوهر زن و شوهری سایت با مزه سایت تخصصی سایت تخصصی مشاوره ازدواج سایت تخصصی مشاوره ازدواج و مشاوره خانواده مشاوره خانواده سایت طنز طنز مرکز درمان و توانبخشی بیماران روانی و مزمن نیکان مراغه وابسته به سازمان بهزیستی کشور مشاوره مشاوره ازدواج مشاوره رایگان و خصوصی مطالب خنده دار مطالب طنز مطلب خیلی باحال مقاله پزشکی چالش مهم جوانان در زندگی
.:: This Template By : web93.ir ::.