اطلاعات عمومی

رضا استادی ـ «بی اعتنایی به قانون» و«تجاوز به حقوق دیگران» بخش مهمی از زندگی گروهی از آدم های این دوره و زمانه شده است. انگار قانون به جای آنکه عنصری برای ایجاد ثبات و آرامش در جامعه باشد، مانعی مزاحم است که باید به هر شکل ممکن آن را «دور» زد و از کنارش گذشت. با چند دقیقه پیاده روی در خیابان های مرکزی تهران احساس می کنید انگار هیچ کدام از قوانین برای موتور سوارها نوشته نشده است! کمتر پیش می آید موتور سواری کلاه ایمنی برسربگذارد، پشت چراغ قرمز بایستد و قوانین دیگر را رعایت کند. در فضاهای بسته و عمومی بارها با آدم هایی مواجه می شویم که بی اعتنا به دیگران سیگار می کشند و دود آن را به حلق دیگران می دهند. نسبتن کمربند ایمنی، عبور از چراغ قرمز در ساعت های نیمه شب ـ با این توجیه که الان خیابان خلوت است و افسر راهنمایی، رانندگی هم نیست ـ دادن شیرینی و زیرمیزی برای راه افتادن کاری که برای انجام آن عجله داریم، ارائه آمار و اطلاعات دروغ، متلک گفتن به نوامیس مردم، بلند کردن صدای ضبط اتوموبیل هنگام رانندگی، نپرداختن مالیات و فرار کردن از آن، رسیدگی نکردن به کار خلق الله، نزول دادن پول، پرداخت نکردن اقساط وام های میلیونی، تغییر کاربری ناگهانی و غیر قانونی باغ و جنگل به زمین مسکونی، گران فروشی و کم فروشی، گرفتن کرایه تاکسی اضافه، ندادن باقیمانده کرایه مسافران، ندادن قرض و هزار تخلف ریز و درشت دیگر، گناه های کوچک و کم اهمیتی است که هر روز در زندگی روزمره ما رخ می دهد و آب از آب هم تکان نمی خورد. اغلب نه مرجعی برای رسیدگی به این تخلف ها و گناه های کوچک وجود دارد و نه رسیدگی ها جدی و دقیق است. خیلی اوقات هم «اصل کاری ها» و «دانه درشت ها» از دست قانون در می روند. در چنین جامعه ای آدم ها به مرور به بی قانونی عادت می کنند و تن دادن به قانون به عذابی الیم تبدیل می شود. در چنین جامعه قانون گریزی آدم های مستعد خلاف به سادگی می توانند دست به جنایت های هولناکی ـ از آن نوعی که در خمینی شهر و کاشمر رخ داد ـ بزنند؛ زیرا بی توجهی به قانون ذره ذره در این افراد مستعد، شخصیتی قانون گریز ایجاد کرده که به محض آنکه آبی برای شنا پیدا کنند، شناگری ماهر می شوند که شرح عملیات ماهرانه آنها دنیایی را به شوک فرو می برد! بی خود و بی جهت نیست که از قدیم گفته اند «تخم مرغ دزد به شتر دزد تبدیل می شود»! کاش از همین فردا جلوی تخم مرغ دزدی ها گرفته شود تا جامعه بیش از این مستعد پرورش شتردزدها نشود.