زني با مراجعه به دادگاه خانواده دادخواستي را به قاضي يكي از شعب ارائه كرد.
اين زن 34 ساله در حضور قاضي مدعي شد كه حدود 12 سال است با شوهر 39 سالهاش زندگي ميكند و داراي دو فرزند هم ميباشد. «ما زندگي خيلي خوبي داشتيم، شوهرم به من گفته كه مهندس و كارمند دولت است ولي يك روز شوهرم را سر خط ديدم كه مسافر سوار ميكرد.»
اين زن گفت: باورم نميشد كه شوهرم باشد جلو رفتم و ديدم خودش است و او به جاي اينكه مهندس و كارمند دولت باشد، مسافركش است.من دروغ شوهرم را طي اين 12 سال متوجه نشدم و حالا كه متوجه شدهام ديگر نميتوانم در كنارش بمانم.اين زن مدعي شد شوهرش بسيار مهربان است و حتي مهريه او را ابتداي زندگي با قرض از دوستانش پرداخت كرده و چيزي براي او و فرزندانش كم نگذاشته است.
مرد گفت: به دليل اينكه با همسرم ازدواج كنم اين دروغ را ابتداي زندگي گفتم و هر بار كه خواستم به او بگويم امكانش فراهم نشد. من همسرم را دوست دارم و نميخواهم از او دور شوم، همسرم از يك خانواده متوسط است اما ما وضع مالي خوبي نداريم.فرزندان و همسرم را دوست دارم و به خاطر او حاضرم از تحصيلاتم كه مهندسي است استفاده كنم و دنبال كار دولتي بروم.زن در حضور قاضي گفت: حاضرم با اين موضوع كنار بيايم اما اين حرفهايي را كه شوهرم در دادگاه گفته است، تا به حال به من نگفته بود و اگر ميگفت درخواست طلاق نميكردم.
قاضي اين شعبه، پرونده را مختومه دانست و حكم طلاق را صادر نكرد.
.:: This Template By : web93.ir ::.