+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
شراب چیزیه که توی همه ادیان به حرام بودن آن تاکید شده و در اسلام هم آیات و روایاتی حتماَ هست که به این مسئله بپردازه و به خاطر اینکه ارزش و قدر و منزلت شراب این ماده با ارزش پیش شما معلوم بشه حتماَ توصیه می کنم با من در این ÷ست همراه بشین . سوالات خوبی در اینجا درباره شراب و منافع آن پرسیده شده، این تحقیق را با دقت بخوانید و نظر بدید.

نظر اسلام درباره حرمت و یا حلیت اضطراری شراب چیست؟

حـکم قطـعی قران کریـم درباره شراب حرمــت می باشد چنان که می فرماید :" یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (مائده90) ".

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! شراب و قمار و بتها و ازلام‏( نوعى بخت‏آزمایى‏)، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دورى کنید تا رستگار شوید! 

ودر ادامه در بیان علت حرمت شراب می فر ماید : شیطان می خواهد در میان شما به وسیله شراب وقمار عداوت ایجاد کند وشما را از ذکر خداوند و از نماز باز داردآیا ( با این همه زیان و فساد و با این نهی اکید) خودداری خواهید کرد ؟


 


در پرسش از منافع شراب باید گفت: همان طور که می دانید حکم حرمت شراب به صورت تدریجی به مردم ابلاغ شد لذا آیاتی که قبل از حرمت قطعی درباره شراب نازل شده نامی از منافع یا منفعت نیز در کنار اثم کبیر و گناه بزرگ شراب خواری برده شده تا زمینه برای حکم قطعی (آیه 90 مائده) و پذیرش مردم فراهم شود.


 

در آیه ای از قرآن که در آن به منافع یا منفعت شراب خواری اشاره شده خداوند چنین

می فرمایند: ‹‹ یسئلونک عن الخمرو المسیر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما... . (12)

یعنی ‹‹  در باره شراب و قمار از تو سؤال مى‏کنند، بگو: «در آنها گناه و زیان بزرگى است؛ و منافعى(از نظر مادى) براى مردم در بردارد؛ (ولى) گناه آنها از نفعشان بیشتر است››(بقره 219)
یکی از روان پزشکان معروف غربی در این مورد می گوید‹‹ متأسفانه حکومت ها حساب منافع و عایدات مالیاتی شراب را می کنند ولی حساب بودجه ها ی هنگفت دیگری را صرف ترمیم مفاسد شراب می شود، نکرده اند.


منظور از شراب و قمار استفاده هایی است که از طریق فروش و ساختن و سرگرمی با آن ها به دست می آید و نکته این که در جمله اول ‹‹ فیهما اثم کبیر و منافع للناس ›› منافع به طور جمع آورده شده و در جمله دوم ‹‹ اثمهما اکبر من نفعهما ›› نفع به طور مفرد : این است که جمله اول در مقام اثبات منفعت است و چون ممکن است از چند جهت از آنها استفاده شود لذا منافع به طور مفرد ذکر شده است.(13)

 

یکی از روان پزشکان معروف غربی در این مورد می گوید‹‹ متأسفانه حکومت ها حساب منافع و عایدات مالیاتی شراب را می کنند ولی حساب بودجه ها ی هنگفت دیگری را صرف ترمیم مفاسد شراب می شود، نکرده اند، اگر دولت ها در اثر مستی، و فساد نسل های پاک، و تنبلی و بی قیدی و بی کاری، و عقب ماندن فرهنگ و زحمات و گرفتاری های پلیس و پرورشگاه ها جهت سرپرستی اولاد الکلیها و بیمارستان ها، و تشکیلات دادگستری برای جنایات آن ها و زندان ها برای مجرمین از الکلیها، و دیگر خسارت های ناشی از می گساری را ایجاد بکنند خواهند دانست که  به عنوان عوارض و مالیات شراب عاید می گردد، در برابرخسارت نام برده هیچ است، به علاوه نتایج اسف انگیز صرف مشروبات الکلی را تنها با دلار و پول نمی توان سنجید زیرا مرگ عزیزان و به هم خوردن خانواده ها و آرزوهای بر باد رفته و فقدان مغز های متفکر انسانی، به هیچ وجه قابل مقایسه با پول نمی باشد.(14)

 

ضمنا آیة مورد بحث به پاره ای از گفته های پزشکان که مشروبات الکلی را در مبارزه با بعضی بیماری ها مفید می دانند نیز عملا پاسخ گفته است که این گونه منافع اجتماعی هیچ گاه با زیان های ناشی از آن قابل مقایسه نیست یعنی اگر روی یک بیماری اثر مثبت داشته باشد ممکن است سرچشمه بیماری های خطرناک تری گردد، و این که در پاره ای از روایات وارد شده که خداوند در مشروبات الکلی شفا نیافریده است، شاید اشاره به همین حقیقت باشد .(15)
ضمنا آیة مورد بحث به پاره ای از گفته های پزشکان که مشروبات الکلی را در مبارزه با بعضی بیماری ها مفید می دانند نیز عملا پاسخ گفته است که این گونه منافع اجتماعی هیچ گاه با زیان های ناشی از آن قابل مقایسه نیست.


 اگر کسی با خوردن شراب مست نشد چه حکمی دارد؟

 

 این مورد به چند صورت قابل فرض است که حکم همه آنها حرمت است. یک فرض آن است که شراب به حد مست کنندگی نرسیده باشد مثل این که آب انگوری باشد که یا خود به خود جوشیده و یا در اثر آفتاب یا حرارت جوشیده است ( اگر در اثر جوشیدن دو سوم آن کسر شده باشد و یا تبدیل به سرکه شده باشد پاک است) اما مستی آور نباشد که در این صورت نیز خوردن آن حرام است اگر چه مست کننده بودن آن اثبات نشده باشد امام خمینی در تحریر الوسیله در این ارتباط می فرمایند: ‹‹ لا اشکال فی حرمت العصیر العنبی سواءغلی بنفسه بالنار او باالشمس الا اذا ذهب ثلثاه او ینقلب خلا لکن یثبت اسکاره....››.(16)

یعنی فرقی نمی کند جوشش آب انگور به چه شکل باشد؛ چه خود به خود بجوشد چه با حرارت خورشید! باز هم حرام است مگراین که دو سومش بر اثر جوشیدن تبخیر شود.

فرض دیگر آن است که شراب به حد مست کنندگی رسیده است، اما اگر شخص به مقدار بسیار کم از آن بخورد به حالت مستی نمی افتد که در این صورت نیز باز هم خوردن آن هرچند به میزان بسیار کم و حتی یک قطره باشد حرام است.

 

در حدیث آمده است: ‹‹ آنکه مقدار کمی از آن چه زیادش مستی می آورد در رگی از رگ های خویش داخل کند( اگر چه آن مقدار کم مستی نیاورد) خداوند آن رگ را به سیصد و شصت گونه عذاب بیاورد››.(17)

 

مورد دیگری را که می توان فرض کرد که شخص شراب بخورد ولی مست نشود موردی است که شخص در اثر مداومت در خوردن شراب به جایی رسیده که در اثر خوردن میزان شرابی که معمولا در بقیه ایجاد مستی می کند ؛ مست نمی شود مانند حالت مقاومتی که بدن در برابر قرصهای مسکن در هنگام استفاده مداوم از آن ها پیدا می کند که دیگر آن قرص ها اثر تسکین گذشته را ندارند و باید قرص ها به میزان بالاتری مصرف شوند تا در بیمار ایجاد تسکین نمایند. که در این صورت شخص جزء افرادی می شود که شراب را به طور همیشگی می نوشد و در این حالت این شخص از دین اسلام خارج شده و جزء کفار می باشد. در روایت است: آن که همیشه می نوشد بت پرست است و همانطور که در مطالب گذشته به عرضتان رسید حکم فقها در مورد این شخص کشتن اوست.

چرا با وجود حرمت شراب در ادیان گذشته ، این مسئله در اسلام  بلافاصله تحریم نشد؟

دستورات الهی بر پایه ضرر و منفعت پایه ریزی شده و به اموری که به نفع انسانهاست امر شده و از اموری که به ضرر ایشان است نهی شد. ( اگرچه درک و کشف ضرر و منفعت در همه موارد برای انسان ها ممکن نباشد) و یکی از اموری که به ضرر انسان تمام می شود مصرف مشروبات الکلی است که حکم قطعی خداوند درباره آن تحریم است بنابراین در آیین یهود و مسیحیت نیز که آیین الهی است حکم مشروبات الکلی تحریم است و اگر چه با انجام تحریفاتی که در این دو کتاب مقدس و آسمانی صورت گرفت حکم شراب نیز دستخوش این تحریفات گردید به طوری که حتی در آیاتی از این کتب آسمانی به نوشیدن شراب امر شده است و در اعیاد مذهبی ایشان شراب جایگاه ویژای دارد. اما آیین اسلام که با حفظ الهی از تحریفات لفظی و معنوی مصون مانده حکم تحریم را برای مشروبات الکلی اعلام می کند.

یکی از دانشمندان انگلیسی به نام بنتام می نویسد: آیین اسلام تمام انواع نوشابه های الکلی را تحریم کرده است و این یکی از امتیازات اسلام می باشد. (19)

 

اما در این که چرا حـکم شراب به صورت تدریـجی به مردم ابـلاغ شد به این علت اسـت که مسئله شـــراب خواری و میگساری در زمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت و به صورت یک بلای عمومی درآمده بود، تا آنجا که بعضی مورخان می گویند عشق عرب جاهلی در سه چیز خلاصه می شد: شعر و شراب و جنگ و نیز از روایات استفاده می شود که حتی بعد از تحریم شراب مسأله ممنوعیت آن برای بعضی از مسلمانان فوق العاده سنگین و مشکل بود تا آنجا که می گفتند: ‹‹ هیچ حکمی بر ما سنگین تر از تحریم شراب نبود››.

 
یکی از دانشمندان انگلیسی به نام بنتام می نویسد: آیین اسلام تمام انواع نوشابه های الکلی را تحریم کرده است و این یکی از امتیازات اسلام می باشد.


روشن است که اگر اسلام می خواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی با این بلای بزرگ عمومی به مبارزه برخیزد ممکن نبود، و لذا از روش تحریم تدریجی و آماده ساختن افکار و اذهان برای ریشه کن کردن میگساری که به صورت یک عادت ثانوی در رگ و پوست آن ها نفوذ کرده بود استفاده کرد، به این ترتیب که نخست در بعضی از سوره های مکی اشاراتی به زشتی این کار نمود چنانکه در آیه 67 سوره نمل می خوانیم‹‹ و من الثمرات النخیل و الاعناب تتخذون منه سکرا و رزقا حسنا›› یعنی از میوه های درخت نخل و انگور، مسکرات و روزی های پاکیزه فراهم می کنید. در این جا سکر یعنی مسکر و شرابی را که از خرما و انگور می گرفتند، درست در مقابل رزق حسن قرار داده است و آن را یک نوشیدنی ناپاک و آلوده شمرده است.

 

ولی عادت زشت شراب خواری از آن ریشه دارتر بود، که با این اشاره ها ریشه کن شود، بعلاوه شراب بخشی از در آمدهای اقتصادی آن ها را نیز تأمین می کرد لذا هنگامی که مسلمانان به مدینه منتقل شدند و نخستین حکومت اسلامی تشکیل شد، دومین دستور در زمینه منع شراب خواری به صورت قاطعتری نازل گشت، تا افکار را برای تحریم نهایی آماده تر سازد در این موقع بود که آیه 219 سوره بقره نازل گردید ‹‹ یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما›› در این آیه ضمن اشاره به منافع اقتصادی مشروبات الکلی برای بعضی جوامع همانند جامعه جاهلیت، اهمیت خطرات و زیان های بزرگ آن را که به درجات از منافع اقتصادی آن بیشتر است یاد آور می شود.

 

به دنبال آن درآیه 43 سوره نساء ‹‹ یا ایها الذین آمنوا لاتقربوا الصلاه و انتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون›› به مسلمانان صریحا دستور داده شد که در حال مستی هرگز نماز نخوانند تا بدانند با خدای خود چه می گویند. البته مفهوم آیه آن نبود که در غیر حال نماز، نوشیدن شراب مجاز بود، بلکه برنامه همان برنامه تحریم تدریجی و مرحله به مرحله بود و به عبارت دیگر این آیه نسبت به غیر حال نماز سکوت داشت و صریحا چیزی نمی گفت. آشنایی مسلمانان به احکام اسلام و آمادگی فکری آن ها برای ریشه کن ساختن این مفسده بزرگ اجتماعی که در اعماق وجود آن ها نفوذ کرده بود، سبب شد که دستور نهایی با صراحت کامل و بیان قاطع که حتی بهانه جویان نیز نتوانند به آن ایراد گیرند نازل گردید‹‹ یا ایها الذین آمنوا انما الخمر و المیسر و الانصاب و والازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون›› یعنی: ای کسانی که ایمان آورده اید شراب و قمار و بتها و ازلام( که یک نوع بخت آزمایی بوده) پلیدند و از عمل شیطانند از آن ها دوری کنید تا رستگار شوید.(20)

 

از آنجا که قرآن می فرماید در حال مستی نماز نخوانید می توان نتیجه گرفت نماز برای افراد مست و شرابخوار واجب نیست؟

 

خیر – معنی آیه فوق این نیست که نماز برای افراد شرابخوار واجب نیست زیرا اگر اینگونه باشد باید بگوییم افراد دائم الخمر لازم نیست هیچگاه نماز بخوانند و نماز از آنها ساقط است بنابراین لازمه چنین تصوری عدم مؤاخده آنها در مقابل ترک نماز است که قطعا چنین چیزی نیست . بلکه به عکس ملاک و معیار قبولی سایر اعمال نیز نماز است "ان قبلت قبل ما سواها وان ردت رد ما سواها " و اگر نمازی در کار نباشد یعنی هیچ عملی برای شخص در پیشگاه الهی وجود ندارد و در واقع اعمال دیگرش پذیرفته نمی شود.
مفسر کبیر قرآن کریم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه فرموده اند : منظور از صلاه در این آیه مسجد است برای اینکه می فرماید در حال جنابت نیز نزدیک مسجد نشوید و از از آن عبور نکنید


با اینکه بسیاری از اعمال در شرایطی برای انسان محدود و یا برداشته می شود ولی نماز در هیچ حالی از انسان ساقط نمی شود مثلا روزه برای افراد مریض واجب نیست ولی برای همین افراد نماز واجب است

مفسر کبیر قرآن کریم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه فرموده اند : منظور از طلاه در این آیه مسجد است برای اینکه می فرماید در حال جنابت نیز نزدیک مسجد نشوید و از از آن عبور نکنید پس در این تعبیر مجاز بکار رفته ، و چون استعمال مجازی مجوز لازم دارد، مجوز در این که مسجد را نماز خوانده (طلاه را به معنای مسجد آورده) جمله : حتی تعلموا ما تقولون است چون اگر فرموده بود( در حال مستی نزدیک مسجد نشوید دیگر تعلیل آوردن با جمله حتی تعلموا ما تقولون خیلی مناسب بنظر نمی رسید .

همچنین علامه می فرمایند: بنابراین پس همانطور که گفتیم جمله حتی تعلموا ما تقولون در مقام این است که نهی از شراب به طوری که مستیش تا حال نماز باقی بماند را تعلیل کند و بفرماید: اگر شما را از شراب نهی کردیم غایت و هدفمان این بود که در نماز بفهمید چه می گویید پس کلمه حتی در جمله نامبرده برای افاده غایت و علت است نه برای مرز بندی حکم ؛ نمی خواهد بفرماید نزدیک نماز نشوید نشوید نشوید؛ تا مستی شما به کلی از بین برود و بفهمید چه می گویید وقتی فهمیدید چه می گویید آنوقت دیگر عیبی ندارد نماز بخوانید

 

  حتی در بعضی از روایات (  لاتقربوا الصلاه وانتم سکاری  ) به این شکل تفسیر شده که در حالت سکرخواب و خواب آلودگی نماز نخوانید .البته خواب آلودگی یکی از مصادیق مسکر است و سکار به حالت مستی هم گفته می شود .در این صورت باز هم سخنی در کار نیست ؛ چون آیه نفرموده است خوردن شراب اشکال ندارد؛ بلکه از خواندن نماز در حالت مستی نهی کرده است ؛ یعنی ، نماز خواندن درحال مستی صحیح و مقبول نیست . پس باید شراب نخورید؛ چرا که درصورت خوردن شراب نمی توانید نماز بخوانید .

گفتنی است که تکلیف کردن شخص مست ، به نزدیک نشدن به نماز معنا ندارد، چون مست این مطلب رانمی فهمد که به او گفته شود نماز خواندن در حالت مستی حرام است ( مثل دیوانه و بچه غیر ممیز که نمی تواند مکلف به احکام باشند ) بنابراین شاید بتوان این مسئله را علاوه بر آیه اثم خمر از این آیه نیزاستباط کرد که اصلا از ابتدا سراغ شراب نروید و شراب حرام است و اثم و گناه بزرگی است ؛زیرا در حال مستی نباید نماز گزارد چون نمی فهمید چه می گویید و شایسته نیست در حال زوال عقل و فسق شرابخواری در مقابل پروردگار بزرگ و عظیم بایستید.

طبیعی است که نماز از افراد مست ساقط نمی شود بلکه شرایط بجا آوردن نماز را ندارند- مانند افرادی که شرایط و مقدمات نماز را فراهم نکرده اند- و باید هنگام برطرف شدن سکر و مستی علاوه بر توبه از این گناه بزرگ ؛ اگر وقت نماز سپری شده بود ؛ قضای نمازهای فوت شده در حال مستی را نیز بجا آوردند.

 

آیا شراب نجس است و باید دستها و ظروف آلوده به آن را تطهیر کرد حتی یک قطره؟

 

یکی از نجاسات یازده گانه شراب می باشد و فرقی نمی کند یک قطره باشد یا بیشتر و کسانی که مبتلا به این گناه بزرگ و کبیره می شوند برای نماز باید دهان و نقاطی که با آن تماس داشته اند راتطهیر نمایند نجاسات عبارتند از :

1 - بول، 2 - غائط ، 3 - منی، 4 - مردار، 5 - خون، 6 - سگ، 7 - خوک، 8 - کافر، 9 - شراب، 10 - فقّاع (آبجو)، 11 - عرق شتر نجاستخوار.(1)

1 - توضیح المسائل مراجع، ص 75، مسئله 83.

منابع و مآخذ:

1.2.3ـ قرآن کریم، سوره مبارکه مائده آیه 90ـ92

4ـ تفسیر نمونه، جمعی از نویسندگان ج1 ص583

5ـ وسایل الشیعه، ج17، ص271

6ـ همان، ص238.

7ـ همان، ص254.

8ـ شرح لمعه، باب حدود، ص350.

9ـ قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیه 173.

10ـ تفسیر نمونه، جمعی از نویسندگان، ج1، ص583

11ـ تحریر الوسیله، امام خمینی، کتاب حدود، مسئله5 ص480

12ـ قرآن کریم، سوره بقره آیه219

13ـ تفسیر المیزان، علامه طباطبایی(ره)، ج3، ص285.

14.15ـ تفسیر نمونه، جمعی از نویسندگان، ج2، ص76، 79.

16ـ تحریر الوسیله، امام خمینی(ره)، کتاب الحدود، مسأله1، ص479.

17ـ فروع کافی، چاپ جدید، ج6، ص429.

18ـ قرآن کریم، سوره مبارکه آل عمران، آیه19.

19ـ تفسیر نمونه، جمعی از نویسندگان، ج5، ص74.

20ـ همان، ص 70ـ71.

منبع: سایت نسیم رحمت حوزه قزوین


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش