قرآن كريم:
1 - )...وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ...(120)).
"وعزم عقد وازدواج مكنيد تا زمان عده آنها به سر آيد..."
2
- )فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّى تَنكِحَ
زَوْجاً غَيْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَجُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ
يَتَرَاجَعَا(121)).
"پس اگر باز زن را طلاق )سوم( داد ديگر براى او
حلال نيست )كهرجوع كند( مگر آن كه به نكاح مردى ديگر در آيد، وهر گاه آن
شوهردوم زن را طلاق دهد، زن با شوهر اول )كه سه طلاق داده( مىتوانندبه
زوجيت بازگردند..."
حديث شريف:
1 - حلبى به نقل از امام صادقعليه
السلام مىگويد: "اگر مردى در مدتعدّه زنى با او ازدواج كرد وبر او دخول
نمود ديگر آن زن تا أبد بر اوحلال نگردد چه مرد عالم باشد يا جاهل، ولى اگر
دخول نكردهباشد، براى جاهل حلال است )يعنى مىتواند بعد از تمام شدن
عدهبا او ازدواج كند( ولى براى ديگر )كه آگاه بوده( حلال نمىشود."(122)
2 - محمد بن مسلم مىگويد: از امام صادقعليه السلام پيرامون مردىپرسيدم كه با زنى در عدّه او ازدواج كرده است؟
حضرتعليه السلام فرمود: "آن دو از هم جدا مىشوند وهرگز آن زن بر اوحلال نگردد."(123)
3
- اسحاق ابن عمار مىگويد: به ابو ابراهيمعليه السلام عرض كردم به ماخبر
رسيده است كه پدرتان فرموده اگر مردى با زنى در مدت عدهاشازدواج كند ديگر
آن زن بر آن مرد حلال نگردد؟
حضرتعليه السلام فرمود: "اين در صورتى
است كه عالم باشد، ولى اگرجاهل باشد از آن زن جدا مىشود وآن زن عده نگه
مىدارد وسپس ازنو ازدواج مىكند."(124)
4 - زراره از امام صادقعليه
السلام روايت مىكند كه حضرتعليه السلام فرمود:"عده وحيض از آن زنان است،
پس اگر زنى در مورد آن ادعايى كردتصديق مىشود."(125)
تفصيل احكام:
1
- جايز نيست مرد با زنى ازدواج كند كه در عده همسر قبلى خوداست، خواه
ازدواج او دائم بوده يا موقت، وخواه عده طلاق بائن(126)باشد يا رجعى يا عده
وفات يا عده وطء به شبهه .
2 - اگر مردى در اين حالت با زنى ازدواج كند
چنانچه هر دو ازحكم وموضوع آگاهى داشتهاند يا حتى يكى از آن دو آگاهى
داشتهباشد چه با آن زن مباشرت كرده باشد يا خير آن زن براى هميشه براين
مرد حرام گردد.
3 - ونيز نكاح براى هميشه حرام مىشود اگر هر دو جاهل باشند،ولى مشروط به آن كه مرد با زن آميزش نمايد.
4 - تفاوتى نيست ميان ازدواج دائم ومتعه ويا اين كه آميزش ازطريق طبيعى يا غير طبيعى صورت گرفته باشد.
5
- محور حكم، آگاهى مرد است. پس اگر مرد نسبت به حرامبودن ازدواج در عده
آگاهى نداشت يا نمىدانست كه زن مورد بحثهمچنان در عده به سر مىبرد، آن
زن بر او حرام نگردد، حتى اگركسى كه مباشرت به اجراى عقد ازدواج كرده است
آگاه بوده باشد،مثل اين كه وكيل آگاه او به رغم دانستن حكم تحريم اقدام به
اجراىعقد كرده باشد، يا ولى آگاه او كار تزويج را صورت داده باشد كه دراين
صورت آن زن بر آن مرد حرام نمىگردد.
6 - اگر مردى در زنى كه مىخواهد
با او ازدواج كند شك كرد كه آيادر عده است يا نه، ونداند كه او قبلاً در
عده بوده است مىتواند با اوازدواج كند. ونيز اگر قبلاً بداند كه او در عده
بوده وترديد داشته باشدكه همچنان در عده است، وزن به او بگويد كه عدهاش
به پايان رسيدهاست.
7 - اگر اجمالاً بداند كه يكى از دو زن مورد نظر در
عده است، ولىنداند كدام يك، بايد ازدواج با هر دو را ترك گويد، واگر با
يكى از آندو ازدواج كند ازدواج باطل است، ولى اين ازدواج حرمت هميشگىبه
دنبال ندارد، زيرا اطمينانى در كار نيست كه اين ازدواج در عدهصورت گرفته
باشد، مگر آن كه با هر دو ازدواج كند كه در اين صورتيكى از آن دو - بطور
اجمالى - بر او حرام مىگردد، وبايد هر دو راطلاق دهد.
8 - اگر مردى زنش
را طلاق بائن داد، آن زن بايد عده نگه دارد،پس اگر آن مرد خواست در اين
عده، آن زن را دو باره به عقد خوددرآورد، جايز است، زيرا عده از او بوده نه
از ديگرى.
منبع:الفقه الاسلامى احكام خانواده و آداب ازدواج