بهانه فرار از ازدواج
یک عذر تقریبا عمومى و بهانه همگانى براى
فرار از زیر بار ازدواج و تشکیل خانواده، مسئله فقر و نداشتن امکانات مالى
است و از بزرگ ترین موانع روانى در برابر زناشویى بیم از تأمین نشدن مخارج
عائله مندى مى باشد؛ در حالى که اسلام اهمیت بسیار زیادى براى ازدواج و
تشکیل خانواده قائل شده است؛ همچون روایاتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و
آله که مى فرماید: «ازدواج سنت من است. هر کس از سنت من رویگردان شود، از
من نیست.»
و یا اینکه: «هر که ازدواج کند، نیمى از دین خود را حفظ کرده است. باید در نیمه باقیمانده از خدا پروا کند.»
قرآن
و سنت اهل بیت علیهم السلام به پاسخ این معضل عمومى پرداخته اند و خداوند
در قرآن مى فرماید: از فقر و تنگدستى دختران و پسران در سن ازدواج نگران
نباشید و در ازدواجشان بکوشید؛ چرا که اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند
آنها را از فضل خود بى نیاز مى سازد: «إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ
اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ» و خداوند قادر به چنین کارى هست؛ زیرا خداوند واسع و
علیم است: «وَ اللّهُ واسِعٌ عَلیمٌ».
قدرتش آن چنان وسیع است که
پهنه عالم هستى را فرا مى گیرد و علم او چنان گسترده است که از نیات همه
کس، مخصوصا آنها که با نیت حفظ عفت و پاکدامنى اقدام به ازدواج مى کنند،
آگاه است و همه را مشمول فضل و کرم خود قرار مى دهد. همچنین پیامبر اکرم
صلى الله علیه و آله به بینوایان سفارش مى کرد که ازدواج کنند و تشکیل
خانواده دهند تا خداوند گشایشى در معاش آنها حاصل کند؛ همچنان که روایت شد:
جوانى از انصار نزد پیامبر خدا صلى الله علیه و آله آمد و از فقر و
نیازمندى خود به آن حضرت شکایت کرد. پیامبر به او فرمود: ازدواج کن! [در
برخى از منابع نقل شده که این عمل 3 بار تکرار شد و هر بار پیامبر صلى الله
علیه و آله همان پاسخ را دادند.]
پس از خارج شدن جوان از محضر
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، مردى از انصار، خود را به آن جوان رساند
و گفت: مرا دخترى است زیباروى. سپس آن دختر را به همسرى او در آورد.
خداوند نیز به سبب این عمل، در رزق و روزى او توسعه داد و آن جوان به نزد
رسول الله صلى الله علیه و آله آمد و از حال خود خبر داد و پیغمبر اکرم صلى
الله علیه و آله فرمود:
«یَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ عَلَیْکُمْ بِالْبَاهِ؛ اى گروه جوانان! بر شما باد به ازدواج کردن!»
و
باز از ایشان است: «اِلْتَمِسُوا الرِّزْقَ بِالنِّکَاحِ؛ رزق را در
ازدواج جستجو کنید!» و نیز مى فرمایند: «اِتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ
أَرْزَقُ لَکُمْ؛ تشکیل خانواده دهید! پس همانا خانواده براى شما رزق رسان
تر است.» و اینکه امام صادق علیه السلام در باب رزق آور بودن ازدواج مى
فرمایند: «الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِیَالِ؛ رزق و روزى با همسر و
فرزندان مى باشد.»
در این نوشتار، به بررسى این مطلب خواهیم پرداخت
که چگونه ازدواج مى تواند موجب رزق و روزى انسان شود و یا اینکه چه عواملى
در پى ازدواج وجود دارد که سبب توسعه در روزى و توان اقتصادى فرد مى گردد.
اما قبل از بیان هر مطلبى، به جاست ابتدا به بررسى معناى رزق بپردازیم.
معناى رزق
رزق
به معناى چیزى است که مورد انتفاع مرزوق قرار مى گیرد. قهرا از هر رزقى آن
مقدار واقعا رزق است که مورد انتفاع واقع شود. پس اگر کسى مال بسیارى جمع
کرده که به غیر از اندکى از آن را نمى خورد، در حقیقت رزقش همان مقدارى است
که مى خورد و بقیه آن رزق او نیست؛ مگر از این جهت که بخواهد به کسى بدهد.
از این جهت، مى توان آن را رزق دانست.
پس وسعت روزى و تنگى آن
ربطى به زیادى مال و اندکى آن ندارد. [چه بسیار افرادى که مال بسیار دارند،
ولى کم مى خورند و چه بسیار افرادى که به عکس آنان اند].
در واقع،
هر خیر اعتبارى از خیرات اجتماعى، از قبیل: مال و جاه و قوت و شوکت و امثال
اینها، هر یک به نوبه خود رزقى است که مرزوق از آن بهره مند مى شود.
پیامبر
اکرم صلى الله علیه و آله در تعریف رزق مى فرمایند: «رزق مانند باران و به
عدد آن از آسمان به زمین و براى هر انسانى به مقدارى که برایش مقدّر شده
نازل مى شود ولیکن براى خدا فضلهایى هم هست: بنابراین، از خداى تعالى فضل
او را نیز بخواهید!»
هو الرزاق
خداوند روزى رسان تمام انسانها و
موجودات دیگر است. هیچ جنبنده اى در جهان هستى نیست، مگر اینکه خداوند
روزى او را مى رساند؛ همچنان که قرآن مى فرماید: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی
الْأَرْضِ إِلاّ عَلَى اللّهِ رِزْقُها»؛ «هیچ جنبنده اى بر روى زمین نیست،
مگر اینکه روزى آنها بر خداوند است.» و مى فرماید: «إِنَّ اللّهَ هُوَ
الرَّزّاقُ»؛ «همانا روزى رسان خداوند است.» و لذا هر کس که روزى مى جوید،
باید از خداوند بخواهد و نه غیر او؛ آنچنان که مولانا در اشعارش به آن
اشاره مى کند:
رزق از وى جو مجو از زید و عمروهستى از وى جو مجو از بنگ و خمر
منعمى زو خواه نه از گنج و مال نصرت از وى خواه نى از عم و خال
البته
باید توجه داشت که این گونه نیست که انسان بنشیند و بگوید: خدا روزى رسان
است. شرط روزى، سعى و تلاش است. خداوند مى فرماید: «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ
إِلاّ ما سَعى»؛ «بهره اى براى انسان جز سعى و تلاش او نیست.»
و سخن
دیگر اینکه رزق هر کس مقدّر و معیّن شده و براى کسى فرار از آن ممکن نیست و
رزق، عاشق و جوینده بنده مى باشد؛ همچنان که در روایت پیامبر اکرم صلى
الله علیه و آله آمده است: «الرِّزْقُ یَطْلُبُ الْعَبْدَ أَشَدَّ مِنْ
أَجَلِهِ؛ رزق در جستجوى بنده است، شدیدتر از اجل او.»
و صاحب مثنوى مطلب را این چنین بیان مى کند:
گر تو خواهى ور نخواهى رزق تو پیش تو آید دوان از عشق تو
و سعدى شیرازى مى گوید: «دو چیز محال عقل است: خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم.»
و
مولى الموحدین امیر المؤمنین علیه السلام در بیان اقسام رزق مى فرمایند:
«رزق دو جور است: رزقى که تو را مى طلبد و رزقى که تو آن را مى طلبى. آن که
تو را مى طلبد، به فرضى که تو به سراغ آن نروى، او به سراغ تو خواهد آمد.»
و
از اینکه رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى فرمایند: «لَوْ أَنَّکُمْ
تَتَوَکَّلُونَ عَلَى اللَّهِ حَقَّ تَوَکُّلِهِ لَرَزَقَکُمْ کَمَا
یَرْزُقُ الطَّیْرَ تَغْدُو خِمَاصاً وَ تَرُوحُ بِطَاناً؛ اگر بر خداوند
توکل کنید، آن چنان که حق توکّل بر اوست، خداوند شما را روزى مى دهد؛
همچنان که پرندگان هر بامداد با شکمهاى گرسنه از آشیانه خود مى پرند و
شبانگاه با شکمهاى سیر باز مى گردند.» نتیجه گرفته مى شود که رزق مقسوم و
مقدّر هر کس فقط به همان اندازه است که او زنده بماند و ادامه حیات دهد،
همچون حیوانات و پرندگان که خداوند همواره رزق آنها را به میزان حیات و
بقاء آنها مى رساند. با این حال، انسان براى بهره مندى و رسیدن به رزق
بیشتر از نیاز حیات روزانه خود، محتاج تحصیل شرائطى است که از جمله آنها
ازدواج مى باشد.
و اما عواملى که در ازدواج موجب افزایش رزق و روزى انسان مى شوند، عبارت اند از:
1. ایمان و تقوا
یکى
از اصول اساسى که اسلام به آن اهمیت زیادى داده است و آن را وسیله تقرب به
درگاه الهى و ارزش یافتن فرد مسلمان معرفى مى کند، مسئله ایمان به خدا و
تقواست؛ همچنان که خداوند در قرآن کریم مى فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ
عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ»؛ «همانا گرامى ترین شما در نزد خدا، با تقواترین
شماست.»
از این رو، فرد مسلمانى که به خاطر تقواى الهى و براى حفظ
دین و پیروى از سنت پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله اقدام به ازدواج مى
کند، در درگاه پروردگار، عزّت و ارزش خاصى مى یابد و به دلیل آراسته شدن به
این زیور اخلاقى، مورد توجه خاص خدا واقع مى شود؛ به طورى که خداوند از
مکانى که هرگز گمان نمى برد، براى او روزى مى رساند: «وَ مَنْ یَتَّقِ
اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ»؛
«کسى که تقوا پیشه کند، خداوند گشایشى براى او قرار مى دهد و از آنجا که
گمان ندارد، به او روزى مى بخشد.»
و در آیاتى که از قرآن، باز شدن
درهاى برکات [روزى] را از آسمان و زمین، مشروط به ایمان و تقواى مردم معرفى
مى کند: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا
عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»؛ «و اگر اهل شهرها و
آبادیها ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى کردند، برکات آسمان و زمین را به
روى آنها مى گشودیم.»
همچنان که در حدیثى نورانى از وجود مقدس
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، تقوا به عنوان راه کسب روزى حلال بیان
شده است. آن حضرت در حجة الوداع فرمود: «فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ
تَعَالَى قَسَمَ الْأَرْزَاقَ بَیْنَ خَلْقِهِ حَلَالًا وَ لَمْ
یَقْسِمْهَا حَرَاماً فَمَنِ اتَّقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَبَرَ
أَتَاهُ اللَّهُ بِرِزْقِهِ مِنْ حِلِّهِ وَ مَنْ هَتَکَ حِجَابَ السِّتْرِ
وَ عَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ قُصَّ بِهِ مِنْ رِزْقِهِ
الْحَلَالِ وَ حُوسِبَ عَلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ خداى تبارک و تعالى
رزق حلال را بین خلقش تقسیم کرده و آن را به طور حرام تقسیم نکرده است. پس
هر کس از خداى عز و جل پروا کند و صبر نماید، خداوند رزقش را از راه حلال
مى دهد و هر کس پرده حرمت الهى را پاره کند و رزقش را از غیر راه حلال
بگیرد، رزق حلالش را به عنوان قصاص از او خواهند گرفت [و در نتیجه، همان
مقدارى را که باید از حلال مى خورد، از حرام مى خورد و نه بیشتر] و روز
قیامت بر او حساب مى کنند.»
شاید به همین دلیل که تقوا در روزى
انسان مؤثر است، شاهدیم که در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله
استغفار از گناه که از آثار تقوا مى باشد، به عنوان یکى از عوامل جلب روزى
معرفى مى شود:
«أَکْثِرُوا الِاسْتِغْفَارَ فَإِنَّهُ یَجْلِبُ الرِّزْقَ؛ زیاد استغفار کنید؛ زیرا استغفار روزى را [به سوى شما] مى کشاند.»
2. احساس مسئولیت
فقر
نمى تواند مانع راه ازدواج گردد، بلکه چه بسا ازدواج سبب غنا و بى نیازى
مى شود. دلیل آن هم با دقت روشن مى شود؛ زیرا انسان تا مجرد است، احساس
مسئولیت نمى کند؛ نه ابتکار و نیرو و استعداد خود را به اندازه کافى براى
کسب درآمد مشروع بسیج مى کند و نه به هنگامى که درآمدى پیدا کرد، در حفظ و
بارورساختن آن مى کوشد و به همین دلیل، افراد مجرد غالبا خانه به دوش و تهى
دست اند. اما بعد از ازدواج، شخصیت انسان تبدیل به یک شخصیت اجتماعى مى
شود و خود را شدیدا مسئول حفظ همسر و آبروى خانواده و تأمین وسائل زندگى
فرزندان آینده مى بیند. بنابراین، تمام هوش و ابتکار و استعداد خود را به
کار مى گیرد و در حفظ درآمدهاى خود و صرفه جویى تلاش مى کند و در مدت
کوتاهى مى تواند بر فقر چیره شود.
به بیانى دیگر، مگر نه آنکه
احتیاج ما باعث اختراع است، احساس مسئولیت نیز انگیزه اى نیرومند است که در
وجود انسان نهاده شده است. همانا روزىِ خدا در زمین نهفته شده و
توانمندیهاى انسان در وجود خود او نهفته است. وقتى این توانمندیها شکفته
شود، روزىِ خدا نیز با امید و نیازمندى و به وسیله سعى و کوشش بیرون خواهد
آمد.
و از اینجاست که در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمده است:
«مَنْ
تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ
بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ هر کس امر ازدواج را از بیم مخارج عائله مندى
ترک کند، همانا به خداوند گمان بد برده است.»
3. سعى و تلاش
بدون
شک انسانها از نظر استعدادها و مواهب خدادادى با هم متفاوت اند؛ ولى با
این حال، آنچه پایه اصلى پیروزیها را تشکیل مى دهد، تلاش و سعى و کوشش آدمى
است. آنها که سخت کوش ترند، پیروزترند و آنها که تنبل تر و کم تلاش ترند،
محروم ترند.
از این رو، قرآن بهره انسان را متناسب با سعى او مى
شمرد و صریحا مى گوید: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاّ ما سَعى»؛ «و
اینکه براى انسان بهره اى جز سعى و تلاش او نیست.»
در روایات
اسلامى نیز، فوق العاده به مسئله تلاش و کوشش براى کسب روزى اهمیت داده شده
است؛ تا آنجا که امام صادق علیه السلام مى فرماید: «لَا تَکْسَلُوا فِی
طَلَبِ مَعَایِشِکُمْ فَإِنَّ آبَاءَنَا کَانُوا یَرْکُضُونَ فِیهَا وَ
یَطْلُبُونَهَا؛ در تحصیل روزى تنبلى نکنید؛ زیرا پدران ما در این راه مى
دویدند و آن را طلب مى کردند.»
و نیز از همان امام بزرگوار مى
خوانیم: «الْکَادُّ عَلَى عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛
کسى که براى [روزى[ خانواده خود تلاش مى کند، مانند مجاهد در راه خداست.»
و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله طلب روزى حلال را پس از اداى واجبات اولیه، واجب مى شمارد:
«طَلَبُ الْحلال فَرِیضَةٌ بَعْدَ الْفَرِیضَةِ.»
بى کلید این در گشادن راه نیست بى طلب نان سنت الله نیست
گر تو بنشینى به چاهى اندرون رزق کى آید برت اى ذو فنون
لذا
به همین خاطر است که مى بینیم پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آن چند نفر
صحابى را که گوشه نشینى اختیار کرده بودند و ترک کار و کوشش براى کسب
روزى، به شدت مورد ملامت و سرزنش قرار مى دهند و مى فرمایند: «لَا
رَهْبَانِیَّةَ فِی الْإِسْلَامِ تَزَوَّجُوا فَإِنِّی مُکَاثِرٌ بِکُمُ
الْأُمَمَ؛ رهبانیّت در اسلام نیست. زن بگیرید! من به فزونى عدد شما بر
ملتهاى دیگر مباهات مى کنم.»
و سرانجام جلال الدین مولوى افکار و
گفتار خامى که برخاسته از سستى و تنبلى افراد براى کسب روزى است، همچون این
افکار: خدایى که جان داده است، نان خواهد داد؛ کسى که بى نیازى و پیروزى
بجوید، لقمه نان هم به سراغش خواهد آمد؛ همه حیوانات و درندگان بدون کسب و
زحمت، روزى خود را مى خورند.
جمله را رزاق روزى مى دهد قسمت هر یک به پیشش مى نهد
مورد تمسخر و ریشخند قرار مى دهد و این گونه در صدد پاسخ آنها بر مى آید:
راه روزى کسب و رنج است و تعب هر کسى را پیشه اى داد و طلب
اُطْلُبُوا الاَرْزَاقَ مِنْ اَسْبَابِهَاُدْخُلُوا الاَبْیَاتَ مِنْ اَبْوَابِهَا
4. قناعت و سبک گرفتن هزینه ها
گر
چه امروز مسئله ازدواج آن قدر با آداب و رسوم غلط و حتى خرافات آمیخته شده
که به صورت یک جاده صعب العبور یا غیر قابل عبور براى جوانان در آمده است،
اما در روایات متعددى، مسلمانان تشویق به همکارى در امر ازدواج افراد مجرد
و کمک به این امر شده اند و به عنوان مثال، مى توانند هزینه هاى ازدواج را
سبک و آسان بگیرند تا مانعى بر سر راه ازدواج جوانان پیدا نشود؛ همچنان که
مهریه هاى سنگین غالبا سنگ راه ازدواج افراد کم درآمد مى گردد. در حدیثى
از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى خوانیم:
«شُوءْمُ الْمَرْأَةِ غُلاءُ مَهْرِهَا؛ زن بدقدم زنى است که مهرش سنگین باشد.»
و باز در حدیث دیگرى که در ذیل حدیث فوق وارد شده، مى خوانیم:
«مِنْ شُوءْمِهَا شِدَّةُ مَئُونَتِهَا؛ یکى از نشانه هاى شوم بودن زن آن است که هزینه زندگى [یا هزینه ازدواجش[ سنگین باشد.»
همان
طور که در روایات فوق اشاره شد که علت شوم و بدقدم بودن برخى زنان اسراف و
عدم تقدیر معیشت و عدم قناعت مى باشد، مى توان این نتیجه را گرفت که مسلما
چنین افرادى براى خانواده، نه تنها روزى و برکت به همراه نخواهد داشت،
بلکه فقر و نادارى را به ارث خواهند گذاشت.
همچنان که امیر المؤمنین علیه السلام در ضمن روایتى به این مطلب اشاره مى فرماید:
«تَرْکُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَةِ یُورِثُ الْفَقْرَ؛ اندازه گیرى نکردن مخارج، فقر به بار مى آورد.»
و همچنین امام صادق علیه السلام مى فرماید:
«ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ أَنْ لَا یَفْتَقِرَ؛ براى کسى که میانه روى کند ضامن شده ام که فقیر نگردد.»
و
لذا قناعت، ثروتى است که تمام شدنى نیست و اگر کسى پس از سعى و تلاش براى
کسب روزى، به آنچه خداوند روزى او ساخته است، قانع باشد، هرگز احساس فقر و
نادارى نخواهد کرد؛ همان گونه که امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه
السلام مى فرماید: «مَنْ قَنِعَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ فَهُوَ مِنْ
أَغْنَى النَّاسِ؛ هر کس به آنچه خدا روزىِ او ساخته است، قناعت کند، از بى
نیازترین مردم است.»
5. امدادهاى الهى در کسب روزى
بدون شک یکى
از نگرانیهاى افراد مجرد در اقدام به ازدواج و تشکیل خانواده، ترس از فقر و
مخارج سنگین عائله مندى است که چگونه مى تواند به تنهایى در مقابل این بار
سنگین قد علم کند و آن را به دوش بکشد.
ولى باید این مطلب مهم را
یادآور شد که مسلما امدادهاى الهى و نیروهاى معنوى به کمک افرادى مى آید که
براى انجام وظیفه انسانى و حفظ پاکى خود اقدام به ازدواج مى کنند.
و
لذا هر فرد با ایمان مى تواند به این وعده الهى دلگرم باشد که خداوند روزى
او و خانواده اش را از مکانى که گمانش را نمى دهد، مى رساند: «یَرْزُقْهُ
مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ»؛ «او را از جایى که گمان ندارد، روزى مى دهد.»
همچنان
که در حدیث از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله نقل شده: «مَنْ
تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ
بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ «إِنْ
یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛ «کسى که ازدواج را
از ترس فقر و مخارج عائله مندى ترک کند، گمان بد به خدا برده است؛ چرا که
خداوند متعال مى فرماید: اگر آنها فقیر باشند، خداوند آنها را از فضل خود
بى نیاز مى سازد.»
و دیگر اینکه همه موجودات همواره محتاج و نیازمند امدادهاى الهى مى باشند و هر کدام به میزان استعدادشان از آن بهره مند مى گردند:
جمله را بر قدر استعدادهمى رسد در هر مقام امدادها
خوب
است بدانیم که جناب راغب اصفهانى در تعریف کلمه امداد مى گوید: کلمه امداد
غالبا در مورد کمکهاى مفید و مؤثر به کار برده مى شود و کلمه «مد» در
موارد مکروه و ناپسند.»
و با توجه به آیه ذیل: «إِنْ تَصْبِرُوا وَ
تَتَّقُوا ... یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ»؛ «اگر صبر کنید و تقوا پیشه
سازید...، پروردگارتان شما را امداد مى کند.»
به این مطلب دست پیدا
مى کنیم که امداد غیبى و کمک معنوى بى دلیل نمى باشد، بلکه محتاج شرائطى
همچون استقامت و تقواست تا افراد شایستگى امداد الهى را پیدا کنند.
و
مطلب دیگر اینکه امداد الهى، اختصاص به زمان پیامبر صلى الله علیه و آله
ندارد، بلکه هر کس در زمره بندگان خالص خدا و «عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ»
وارد شود، او هم لایق مواهب پروردگار خواهد بود.
نتیجه سخن اینکه،
کسانى که از آنچه پایه اصلى پیروزیها را تشکیل مى دهد، تلاش و سعى و کوشش
آدمى است. آنها که سخت کوش ترند، پیروزترند و آنها که تنبل تر و کم تلاش
ترند، محروم ترند
ترس فقر ازدواج نمى کنند، باید بدانند خداوند آنها
را بى نیاز مى کند و هر چه بیشتر اولاد بیاورند، وسعت رزق آنان زیادتر مى
شود. اگر در دوره جاهلیت اولاد خود را از ترس فقر مى کشتند، امروز هم
بسیارى از مردم بچه را سقط مى کنند یا از آوردن بچه خوددارى مى کنند تا به
فقر مبتلا نشوند و حال آنکه، رزق به دست خداوند است: «إِنَّ اللّهَ هُوَ
الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتینُ»؛ «خداوند روزى دهنده و صاحب قوت و
قدرت است.» و همچنین یارى خداوند در روزى هر کس به اندازه نیازمندى او
خواهد بود؛ همان طور که امام على علیه السلام مى فرماید: «تَنْزِلُ
الْمَعُونَةُ عَلَى قَدْرِ الْمَئُونَةِ؛ کمک [الهى] به اندازه خرجى [و
نیاز] فرود مى آید.»
و خداوند به واسطه ازدواج و ازدیاد اولاد وسعت
در رزق مى دهد؛ چنان که در روایتى آمده است: «کُلَّمَا کَثَّرَ الْعَیَالُ
کَثَّرَ الرِّزْقُ؛ هر چه [تعداد] افراد خانواده بیشتر شود، رزق هم بیشتر
مى شود.» و خداوند سبحان هر صبح و شام روزى واجبى را به بنده خود مى رساند؛
همچنان که مى فرماید: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاّ عَلَى
اللّهِ رِزْقُها»؛ «هیچ جنبنده اى در زمین نیست، مگر اینکه روزى او بر
خداوند است.»
پدیدآورنده: سید جواد موسوى
مبلغان :: دی و بهمن 1385، شماره 86