اهمیت ازدواج
در اهمیت ازدواج همین بس که پیامبر اکرم صلى
الله علیه و آله فرمودند: «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ؛ هر کس
ازدواج کند، نیمى از دین خود را حفاظت کرده [و نگهداشته است].»
این روایت زیاد شنیده شده، اما لوازم این روایت دیده نشده و به آن کم توجهى شده است.
اگر
نگران مشکلات دینى جامعه هستیم، باید به ازدواج بیندیشیم، که نیمى از
مشکلات جامعه و همینطور مشکلات و نگرانیهاى فرهنگى و دینى با آن حل مى شود.
هم مسئولین و هم والدین باید به این مهم توجه کنند.
در قرآن مجید
مى خوانیم: «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ الصّالِحینَ مِنْ
عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ
فَضْلِهِ»؛ «مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و
کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود
آنان را بى نیاز مى سازد.»
خیلى از مواقع ما فقر را مانع ازدواج مى دانیم اما در فرهنگ و جهان بینى دینى ازدواج عامل فقر زدایى است نه تشدید فقر.
فرهنگ
ما به گونه اى شده که اگر به جوانى گفته شود ازدواج کن، من تو را تأمین
اقتصادى مى کنم، به حرف ما بیشتر اعتماد مى کند تا به فرموده خداوند. آیا
این شخص مى تواند ادعاى ایمان داشته باشد؟!
در روایت داریم: «مَنْ
تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ بِاللَّهِ
الظَّنَّ؛ کسى که از ترس مخارج زندگى ازدواج نکند، به خداوند سوء ظن برده
است.»
نظام جمهورى اسلامى براى اینکه بخواهد نیمى از دین مردم را حفظ کند، باید به ازدواج جدا بپردازد.
جمهوریت
و تکیه بر آراء مردم با بار فرهنگى اسلام است و اگر همراه بار فرهنگى بود و
آن فرهنگ فرهنگ دین بود، نیمى از فرهنگ دینى نظام در گرو ازدواج است.
متأسفانه
امروزه در بسیارى از موارد به جاى پرداختن به خود مسئله، صورت مسئله را
پاک مى کنیم و فکر مى کنیم مسئله حل شده است. یکى از این موارد، مسئله
ازدواج است. در قرآن مى خوانیم: «زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ
النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ
الْفِضَّةِ و...»؛ «محبت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از
طلا و نقره و... در نظر مردم جلوه داده شده است.»
در بین تمام جاذبه هایى که براى انسان ایجاد شده جاذبه زن اولین است. و همینطور جاذبه مرد براى زنان اولین جاذبه است.
در روایات بر برآورده کردن نیازهاى مردم بسیار سفارش شده است. آیا نیاز به همسر از مهم ترین نیازها نیست؟!
در روایتى داریم که اگر کسى موجبات ازدواج فردى را با در گرو گذاشتن آبرویش فراهم کند در قیامت خداوند به او نظر رحمت مى افکند.
همچنین
در روایتى آمده است که همانطور که از مال و عمر و... سؤال مى شود، از آبرو
هم سؤال مى شود که آیا از این آبرو در جهت حل مشکل دیگران استفاده کردى؟!
چون آبرو یک نعمت است؛ اما در فرهنگ امروز به اگر نگران مشکلات دینى جامعه
هستیم، باید به ازدواج بیندیشیم، که نیمى از مشکلات جامعه و همینطور مشکلات
و نگرانیهاى فرهنگى و دینى با آن حل مى شود
جهت ترس از ناموفق شدن
ازدواج، افراد حاضر نیستند پا پیش بگذارند و دو جوان را به ازدواج هم در
آورند. آبرو براى چنین افرادى به مانند بت است.
آسیبهاى ازدواج
ازدواج در شرایط فعلى و جامعه امروز ما به آسیبهایى مبتلا شده است که برخى از آنها در ذیل مطرح مى شود:
1. مهریه سنگین
در روایت آمده است که: «خَیْرُ النِّکَاحِ اَیْسَرُهُ؛ بهترین ازدواج آن است که آسانتر برگزار شود.»
باید
به جاى اینکه در خواستگاریها از مهریه و... حرف بزنند، از جاذبه هاى معنوى
سخن بگویند؛ همانطور که در جریان خواستگارى حضرت زهرا علیهاالسلام بیان
شده که خواستگاران قبل از على علیه السلام ، سخن از جاذبه هاى مادى به میان
مى آوردند تا آنها را مهریه حضرت زهرا علیهاالسلام کنند؛ اما على علیه
السلام اول جاذبه هاى معنوى خودش را بیان مى کند که در جنگها و حوادث تلخ و
شیرین اسلام همراه پیامبر صلى الله علیه و آله بودم و...
این به ما مى آموزد که شخصیت یک انسان در گرو جاذبه هاى معنوى است؛ نه مادى و خانواده ها نیز باید همین را سرلوحه کار خود قرار دهند.
2. انتظارات بیش از حد از پسران
یکى
از آسیبهاى جدى و مشکلات فراروى ازدواج جوانان، انتظارات بیش از حد از
پسران مثل انتظار داشتن مسکن، ماشین و... است که موجب تأخیر در ازدواج و یا
ترک آن مى شود.
3. شغل
شغل مهم است، اما نه در حدى که مانع ازدواج شود؛ بلکه باید با راهکارهایى این مشکل را حل کرد و براى حل آن فرهنگ سازى نمود.
4. زیبایى
یکى
از معیارهایى که گاهى در ازدواج مانع ایجاد مى کند زیبایى است. زیبایى مهم
است امّا نقش تعیین کننده ندارد. در روایات داریم که اگر کسى براى زیبایى و
مال ازدواج کند، خدا او را به همان واگذار خواهد کرد و در زندگى دچار مشکل
خواهد شد.
5. چشم و هم چشمیها
بعضى از سنتها خوب است مثل
جهیزیه و کمک مالى به فرزند و...؛ اما در حدى که مشکل فرزندان برطرف شود،
نه اینکه تبدیل به چشم و هم چشمى شود. در کنار جهیزیه و کمک مالى ضرورى،
گاهى چشم و هم چشمیها و خرافات غوغا مى کنند و نتیجه شوم آن دامنگیر
جوانانى مى شود که در شرف ازدواج بوده و امکانات مادى زیادى ندارند.
بعضى
از طوایف رسومات خوبى براى یارى رساندن به داماد و عروس دارند مثلاً هدیه
ازدواج روستائى به داماد، دادن یک رأس گوسفند از طرف هر خانواده است. با
این هدیه هم شغل داماد مشخص شده و هم کمک به وضعیت اقتصادى او کرده اند. در
جاى دیگرى رسم بر این است که همگى جمع مى شوند و خانه اى براى داماد مى
سازند. اینها رسومات خوبى است و ازدواج جوانان را تسهیل مى کند.
6. عدم اذعان به جامعیت دین
بعضى
از مردم دین را قبول دارند اما همه ابعاد آن را نمى پذیرند. اگر همه ابعاد
دین را بپذیریم، مشکلات جامعه تا حد بسیار زیادى حل خواهد شد. اسلام یک
دین جامع است، ولى ما مشکل داریم و سلیقه هاى خود را دخیل مى کنیم و در این
صورت مشکل پیدا مى شود.
در جلسه زنان مدافع حقوق زن در تاجیکستان ـ
که از سوى یونسکو برگزار شده بود ـ تصمیم گرفتم آنچه اسلام مى گوید را
بدون هیچ پرده پوشى بیان کنم و بحث ازدواج دائم، مجدد و موقت را به صورت
تمام و کمال گفتم و توضیح دادم. یکى از خانمها چند بار صحبتهاى من را قطع
کرد و با شعف توضیح مى داد او گفت: تنها راه نجات زنان تاجیک، عمل به
دستورات دین است.
یکى از حرفهاى آن زن این بود که با زنان متعددى که
مردان خود را از دست داده اند چه باید کرد؟ آیا باید تا آخر عمر از ازدواج
محروم باشند؟ یا فساد و فحشا را بپذیریم؟! چه باید کرد؟! در هر صورت
ناعادلانه ترین تصمیم در مورد چنین زنانى این است که آنها را از ازدواج با
یک مرد دیگر محروم نموده و تا پایان عمر محکوم به بیوه بودن کنیم. اسلام مى
گوید این زنان مى توانند ازدواج کنند، و ما باید با فرهنگ غلط موجود
مخالفت کرده و راه را براى زندگى شیرین تر، هماهنگ با دستورات اسلام هموار
نماییم.
زمانى آیة الله هاشمى رفسنجانى مطلبى را در مورد ازدواج
مجدد و موقت مطرح کردند و عده اى مخالفت کردند و در مقابل ایشان موضع گیرى
نمودند. هر کسى باید خودش را بنگرد، اگر کسى نمى تواند یا نمى خواهد ازدواج
مجدد یا موقت داشته باشد، اشکالى ندارد؛ اما چرا با حکم خدا مخالفت مى
کند؟ اگر کسى حکم خدا را قبول نکند و بر اساس دستور خدا حکم نکند خداوند در
مورد او سه تعبیر دارد: کافر، ظالم و فاسق.
«وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ
بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ»؛ «و آنهایى که به
احکامى که خدا نازل کرده حکم نمى کنند، کافرند.»
«وَ مَنْ لَمْ
یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ»؛ «و هر کس به
احکامى که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است.»
«وَ مَنْ لَمْ
یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»؛ «و کسانى که
بر طبق آنچه خدا نازل کرده حکم نمى کنند، فاسقند.»
در مقابل حکم خدا نباید کج دهنى کرد، اگر نمى خواهیم احکام الهى را انجام دهیم حداقل کج دهنى نکنیم.
امروزه
در کشورهاى عربى که متعه را به تبعیت از خلیفه دوم حرام مى دانستند بسیارى
از دانشمندان اهل سنت ازدواج موقت را با عنوان نکاح میسار مطرح مى کنند.
دلیل این امر آن است که براى حل بعضى از معضلات اجتماعى گریزى جز گردن
نهادن به این حکم الهى نیست.
امام باقر علیه السلام از امیر
المؤمنین علیه السلام نقل مى کند که مى فرمود: «لَوْ لَا مَا سَبَقَنِی
بِهِ بَنِی الْخَطَّابِ مَا زَنَى إِلَّا شَقِیٌّ؛ اگر خلیفه دوم ازدواج
موقت را حرام نمى کرد، زنا نمى کرد مگر آدم شقى [و بسیار رذل و پست].»
کسى
نمى گوید ازدواج موقت در بین پسران و دختران رواج یابد؛ اما اگر این هجمه
ارتباط نامشروع بین پسران و دختران تنها با خواندن صیغه عقد موقت سامان
پذیرد، جامعه به سوى سلامتى پیش مى رود و به گناه مبتلا نمى شود.
یکى
از برادرانى که در اینترنت کار مى کند، گفت: جوانى با من ارتباط داشت،
انواع ازدواج را برایش توضیح دادم. یکبار به من گفت: من تا دیروز نماز نمى
خواندم اما از امروز نماز خوان شده ام. گفتم چطور شده؟ گفت: من تا حالا فکر
مى کردم دین براى ما محدودیت آور و مشکل ساز است؛ اما فهمیدم که این مائیم
که دین را محدود مى کنیم، ما مشکل داریم نه دین.
نظر مقام معظم
رهبرى این است که جوانان امروز با ایمان تر از جوانان اول انقلابند و این
حرف در حد یک ادعا نیست؛ بلکه یک واقعیت است؛ اما ما چقدر توانسته ایم
زمینه اى فراهم کنیم تا نیازهاى جوانان به صورت مشروع حل شود. و این گرایش
افزایش یابد.
پیامدهاى سختگیرى مفرط
1. پذیرش فساد
اگر باب
ازدواج به تمام انواع آن را بستیم، باید فساد را بپذیریم. اگر مى خواهیم
زنا نباشد، باید ازدواج به تمام معنا و با همه گستردگى که در دین بیان شده
است، پذیرفته شود. متأسفانه امروز در بسیارى از رسانه ها موضع گیرى شدیدى
نسبت به مردان چند همسر مى شود؛ اما با کسانى که از طریق نامشروع ارتباط
دارند برخورد تبلیغى جدّى صورت نمى گیرد.
بیشترین آمار وبلاگ نویسى و
استفاده از چت در تهران است؛ اما آیا براى مبادله اطلاعات درست و در راه
صحیح به کار گرفته مى شود؟! اکثر آنها در راههاى نادرست و منفى است.
2. پذیرش تبعات سیاسى
جوانى
که مى بیند در خارج از کشور هر نوع ارتباطى مى تواند داشته باشد؛ اما در
داخل کشور امکانى براى ارضاء غریزه خود از راه صحیح و معقول و مشروع ندارد،
نسبت به نظام و کشور بدبین مى شود و دائم حرف از دمکراسى مى زند؛ در حالى
که بسیارى از کسانى که امروزه در میادین سیاسى با شعار دمکراسى خواهى به
جنگ نظام آمده اند، معناى دمکراسى را نمى فهمند. وقتى حرف از آزادى مى زنند
دنبال این جور مسائل است نه آزادى سیاسى.
3. پر جاذبه کردن احزاب دگراندیش
احزاب
دگراندیش در فکر و ذهن جوانها راه ندارند؛ اما وقتى جوان مى بیند امکان
ارضاى غریزه جنسى، آن هم به صورت مشروع را ندارد، هنگامى که صداى یک معاند
بر ضد نظام بلند مى شود، با او هم سو مى گردد و زمینه جذب این گونه افراد
به چنین حزبهایى که معاندند فراهم مى شود.
براى چاره اندیشى و تشخیص معضلات باید راحت فکر کنیم و در فکر کردن خودمان را فریب ندهیم تا بتوانیم درست تصمیم بگیریم.
4. ایجاد جاذبه براى خروج از کشور
جاذبه
خروج از کشور را خواسته یا ناخواسته خودمان ایجاد کرده ایم. بسیارى از
مسافرانى که به خارج از کشور مى روند، اهداف پاک و مقدسى ندارند. گرچه ظاهر
مسافرت، تجارت و امثال آن است؛ اما واقعیت آن است که اهداف دیگرى را تعقیب
مى کنند.
در بعضى کشورهاى همسایه، برخى از بازرگانان ایرانى چندان
موفق نیستند، اما تجار دیگر کشورها موفقند؛ به خاطر اینکه بازرگانان ایران
اشباع شده نیستند و وقتى به این کشورها مى آیند بازرگانى و تجارت در حاشیه
قرار مى گیرد و جاى خود را به کارهاى دیگر مى دهد و بعد این سؤال مطرح مى
شود که چرا این همه ارز از امروزه در کشورهاى عربى که متعه را به تبعیت از
خلیفه دوم حرام مى دانستند بسیارى از دانشمندان اهل سنت ازدواج موقت را با
عنوان نکاح میسار مطرح مى کنند
کشور خارج مى شود.
اسلام مشکل
ندارد و مى تواند به بهترین و متین ترین شکل ممکن، نیاز جامعه را برآورده
کند؛ اما رفتارها، خرافات، سنتهاى غلط اجتماعى و فرهنگ آسیب دیده اجتماعى
ما باعث شده که این همه به دین انگ بزنند.
مردم براى دین هر کارى مى
کنند؛ اما با کسانى که سمبل محدودیت دین هستند، رابطه خوبى ندارند و بخشى
از فرار مغزها و سرمایه ها، مربوط به این معضل است.
بخشى از خروج ارز و مشکلات سیاسى کشور در بیرون از مرزها، به واسطه جاذبه هاى جنسى است.
نظام
جمهورى اسلامى کمکهاى زیادى در زمینه ازدواج کرده است؛ مثل خدمات کمیته
امداد امام خمینى رحمه الله در زمینه ازدواج، وامهایى که دولت مى دهد،
و...؛ اما همه این اقدامات کم است و مقررات آن زیاد. دولت اسلامى باید
زمینه شغل و کار و کسب در آمد، ازدواج آسان و تأمین حداقلها براى ازدواج را
فراهم کند و البته نظام در صدد است که این مهم انجام شود.
در زمینه
ازدواج آسان، طرحى از سوى معاونت تبلیغ حوزه علمیه قم تدوین و به مراجع ذى
ربط ارسال شده است. بعضى از مواد و پیشنهادهاى موجود در این طرح، در مجلس
شوراى اسلامى به تصویب رسیده است و خوب است کارشناسان محترم نیز نظرات
اصلاحى خود را در مورد آن بیان کنند تا پس از اصلاح براى مسئولین فرستاده
شود.
مبلغان :: خرداد و تیر 1386، شماره 9