در روايات آمده است که رسول الله هر گاه به شخصي نگاه ميکرد و از او خوشش
ميآمد ، ميفرمودند : «شغلي هم دارد؟». اگر ميگفتند نه ، ميفرموند : «از
چشمم افتاد» . عرض ميشد : چرا اي رسول خدا؟ ميفرمود : «زيرا اگر مؤمن،
شغل و حرفهاي نداشته باشد ، دين خود را وسيله امرار معاش ميکند .» 1 و در
جاي ديگر فرمودهاند : «هر گاه کسي ازدواج کند، نصف دين را کامل ميکند و
براي حفظ نصف ديگر بايد تقواي خدا را پيشه کند و اهل و عيال اختيار کنيد؛
زيرا که اين کار، روزي شما را زياد ميکند ».2
اگر به اين
احاديث دقت کرده باشيد ، متوجه اهميت و ارزش اين دو مقوله ( کار و ازدواج )
خواهيد شد ، و به جايگاه آنها پي خواهيد برد . آيا واقعا به اين موضوع فکر
کردهايد که اگر شغلي مناسب در اختيار نداشته باشيد ، از چشم بزرگترين
شخصيت دنيا و اسلام افتادهايد ، يا با نداشتن همسر، نصف دين خود را کامل
نکردهايد؟!
امروزه به دليل تراکم جمعيت و مسائل اقتصادي و فرهنگي ،
با مشکل کار، مواجه هستيم و بيکاري ، سن ازدواج را در بين جوانان افزايش
داده است .
شايد در دانشگاه با دروسي که نقش پيش واحد را براي
واحدهاي ديگر بازي ميکنند ، برخورد کردهايد. اگر اين پيش واحد، پاس نشود ،
نميتوانيد درس مورد نياز ترم بعد را گرفته و پاس کنيد ، کار هم دقيقا نقش
پيش واحد را براي ازدواج بازي ميکند . اگر شخص ، شغل مناسبي در اختيار
نداشته باشد به ندرت ميتواند خانوادهاي تشکيل دهد و از عهده مخارج آن
برآيد . در اين جا به اهميت اين جمله گذشتگان ميرسيم که: «کار ، جوهره
مردان را ميسازد. » اگر در بين جوانان، بخصوص جنس مذکر، دقت کرده باشيد ،
ميبينيد که کار و يا شغل درآمدزا براي آنان از اهميت ويژهاي برخوردار
است، و اگر به اين هدف عمده و مهم خود دست نيابند ، با مشکلات فراواني از
جمله مشکلات اقتصادي و حتي مشکلات روحي ـ رواني نيز روبه رو ميشوند .
اما
نميتوان صرفا به دليل نداشتن کار يا شغل مناسب ، امر مهم ازدواج را
ناديده گرفت و معيارهاي مهم ديگر را فراموش کرد و نياز به داشتن زندگي
مشترک را فقط به دليل نداشتن کار ، کنار گذاشت . همان طور که در احاديث
ديگر ديدهايم ، به فرموده پيامبر(ص) : بي همسران را همسر دهيد ، زيرا با
اين کار ، خداوند ، اخلاق آنان را نيکو و روزيشان را زياد ميکند و به
جوانمردي شان ميافزايد. از اين نکته بر ميآيد که به واسطه امر مهم
ازدواج ، خداوند ، شخص را در به دست آوردن شغل (که همان وسيله روزي است) ،
ياري ميکند .
پس در اين زمينه بدون ترديد ، کار ، مقدمهاي براي
ازدواج است . اما شايد شما هم که به کرّات ديدهايد که در جامعهاي که در
آن زندگي ميکنيد ، به ويژه شهرهاي صنعتي بزرگ، داراي چنين ويژگي هستند که
خانوادههاي ساکن در اين شهرها ، زماني که مسئله ازدواج مطرح ميشود ،
اکثريت آنها از پول زياد به عنوان ملاک اصلي براي ازدواج ياد ميکنند و
همان طور که پول فراوان، منوط به داشتن شغل پول ساز است ، بنا بر اين ،
سختگيري اين خانوادهها به شغل افراد ميرسد . يعني ديگر داشتن شغل مناسب،
کافي نيست ، بلکه داشتن شغلي درآمدزا آن هم به مقدار فراوان، مورد تأييد
اين خانواده است . در صورتي که من معتقدم و شايد شما هم موافق باشيد که به
قول قديميها: « پول، خوشبختي نميآورد».
درست است
که براي تأمين اکثر نيازهاي بشريت، پول مهم است، اما همه آن نيست . حتي اين
که پول فراوان، ممکن است سودي نداشته باشد که هيچ ، بلکه درد سر آفرين نيز
شود . پس توصيه ما اين است که در امر خطير ازدواج (که از جانب خداوند و
پيامبرانش اين گونه بر آن سفارش شده است) ، کمي از سختگيريها بکاهيم و با
دقت و به آساني به آن بنگريم ، و فقط به داشتن شغل مناسب و درآمدزا و به
اندازه کفاف نيازهاي يک خانواده ، خود را قانع کنيم ، تا بدين گونه، شرايط
ازدواج را براي کساني که شغل مناسب دارند مهيا سازيم. فکر ميکنم اگر اين
گونه بينديشيم ، ديگر خبري از افزايش سن ازدواج در ميان جوانان نباشد!
يادمان
نرود ، محبوبترين بنيانها نزد خداوند ، بنيان خانواده است3 و ازدواج ،
سنت پيامبر(ص) است و کسي که از آن روي گرداند ، از او نيست .4 هر که دوست
دارد خدا را پاک و پاکيزه ديدار کند ، با داشتن همسر به ديدارش برود .5
پي نوشت ها:
1 . حکمتنامه جوان (با ترجمه فارسي) ، ص 205 ، ح 348 .
2 . ميزان الحکمه (با ترجمه فارسي) ، ج 5 ، ح 7813 .
3 . همان ، ح 7798 .
4 . همان ، ح 7802 .
5 . همان ، ح 7797 .
منبع : مجله ي حديث زندگي - باتغيير وتلخيص