+ مریم میرنژاد ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
گروهى از طرف داماد و عروس دعوت شدند و على به افتخار همسر گرامى خود وليمه‏اى ترتيب داد. پس از صرف غذا، رسول گرامى فاطمه را به حضور خود طلبيد.فاطمه با شرم و حيا شرف ياب محضر پيامبر شد. عرق حجب و خجالت از پيشانيش مى‏ريخت. وقتى چشم او به پيامبر افتاد، پايش لغزيد و نزديك بود به زمين بخورد.
پيامبر دست دختر گرامى خود را گرفت و در حقش دعا فرمود و گفت:
خداوند تو را از تمام لغزش‏ها مصون بدارد. «2» آن‏گاه چهره زهرا را باز كرد و دست عروس را در دست داماد نهاد و چنين گفت:
بارك اللّه لك في ابنة رسول اللّه يا علي نعمة الزوجة فاطمة.
سپس رو به فاطمه كرد و گفت: «نعم البعل علي».
__________________________________________________
 (1). وسائل الشيعة، ج 15، ص 8.
 (2). أقالك اللّه العثرة «بحار الانوار، ج 43، ص 96».
به ديگر سخن، پيامبر در آن شب صميميت و اخلاصى نشان داد كه هنوز در اجتماع كنونى ما با آن همه رشد و تكامل، اين مقدار صفا و صميميت وجود ندارد. از آن جمله دست دختر خود را گرفت و در دست على گذاشت. فضايل على را براى دخترش بازگو كرد، از شخصيت دختر خود و اين‏كه اگر على آفريده نشده بود، هم شأنى براى او نبود، يادآور شد و بعدا كارهاى خانه و وظايف زندگى را تقسيم كرد.
كارهاى درون خانه را بر عهده فاطمه گذاشت و وظايف خارج از خانه را بر دوش على نهاد.
در اين موقع بنا به گفته بعضى به زنان مهاجر و انصار دستور داد كه دور ناقه دخترش را بگيرند و به خانه شوهر برسانند. به اين ترتيب جريان ازدواج با فضيلت‏ترين زنان جهان پايان پذيرفت.
گاهى گفته مى‏شود كه پيامبر به شخصيت برجسته‏اى، مانند سلمان دستور داد كه مهار شتر زهرا را بگيرد و بكشد و از اين طريق جلالت دختر خود را اعلام دارد.
شيرين‏تر از همه لحظه‏اى بود كه داماد و عروس به حجله رفتند، در حالى كه هر دو از كثرت شرم به زمين مى‏نگريستند، پيامبر وارد شد؛ ظرف آبى به دست گرفت و به عنوان تفأل بر سر و اطراف بدن دختر پاشيد، زيرا آب مايه حيات است و در حق هر دو دعا فرمود:
اللّهمّ هذه ابنتي و أحبّ الخلق إليّ، اللّهمّ و هذا أخي و أحبّ الخلق إليّ، اللهمّ اجعله وليّا و ...؛ «1» پروردگارا! اين دختر من و محبوب‏ترين مردم نزد من است.
پروردگارا! على نيز گرامى‏ترين مسلمانان نزد من است. خداوندا، رشته محبت آن دو را استوارتر فرما ...
در اين جا براى اداى حقّ مقام دختر پيامبر به حديث زير اشاره مى‏كنيم: «2»
__________________________________________________
 (1). همان.
 (2). مسند احمد، ج 2، ص 259.
انس بن مالك نقل كرد: پيامبر شش ماه تمام هنگام طلوع فجر از خانه بيرون مى‏آمد و رهسپار مسجد مى‏گشت و مرتب در آن دم مقابل در خانه فاطمه مى‏ايستاد و مى‏فرمود:
اهل بيت من! به ياد نماز باشيد. خداوند مى‏خواهد از شما اهل بيت، همه‏گونه پليدى را دور كند. «1»
جنايت يهوديان «بنى قينقاع»
نبرد «بدر» طوفان سهمگينى بر ضد بت پرستى بود كه در قلب شبه جزيره عربستان وزيدن گرفت و منجر به ريشه كن شدن گروهى از ريشه‏هاى كهن سال شرك و بت پرستى گرديد. دسته‏اى از ابطال و قهرمانان قريش كشته و عده‏اى اسير و گروهى با كمال زبونى پا به فرار گذاردند خبر تار و مار گشتن سپاه قريش، در منطقه عربستان منتشر گرديد. پس از اين طوفان، نوعى آرامش توأم با وحشت و اضطراب پديد آمد. آرامشى كه عامل آن تفكر در وضع عمومى آينده شبه جزيره بود.
قبايل بت پرست، يهوديان ثروت مند «مدينه»، «خيبر» و «وادى القرى» همه از پيشرفت روز افزون نيروهاى حكومت جوان، بيمناك بودند و موجوديت و هستى خود را در لب پرتگاه نيستى مى‏ديدند، زيرا هرگز باور نمى‏كردند كه كار پيامبر تا اين حد بالا بگيرد و قدرت‏هاى قديمى قريش را درهم شكند.
يهوديان قبيله «بنى قينقاع» كه در داخل مدينه زندگى مى‏كردند و قدرت اقتصادى مدينه در دست آنان بود، بيش از همه در بيم و هراس بودند، زيرا زندگى‏شان با مسلمانان كاملا آميخته بود و با يهوديان «خيبر» و «وادى القرى» كه در خارج از مدينه و دور از محيط قدرت مسلمانان زندگى مى‏كردند فرق داشتند. از اين رو، يهوديان «بنى قينقاع» بيش از همه به دست و پا افتاده و جنگ سرد تبليغاتى را با نشر شعارهاى‏
__________________________________________________
 (1). الصلاة يا أهل البيت، إنّما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهرّكم تطهيرا.
زننده و اشعار توهين‏آميز آغاز كردند و عملا پيمانى را كه با پيامبر بسته بودند، زير پا نهادند.
اين جنگ سرد مجوّز آن نبود كه نيروى اسلام پاسخ آنان را با سلاح‏هاى گرم و داغ بدهد، زيرا گرهى را كه مى‏توان با انگشت باز كرد؛ نبايد در گشودن آن به دندان متوسل شد. وانگهى حفظ اتحاد سياسى و نظم عمومى «مدينه» براى پيامبر اسلام فوق العاده ارزش داشت.
پيامبر براى اتمام حجت، در اجتماع بزرگى كه در بازار «بنى قينقاع» تشكيل شد، سخنرانى كرد. از جمله سخنان حضرت در آن اجتماع- كه لبه تيز آن متوجه يهودان بود- اين بود:
سرگذشت قريش براى شما مايه عبرت است، من از آن مى‏ترسم كه بلايى كه قريش را فرا گرفت، شما را نيز فراگيرد. ميان شما علما و دانشمندان مذهبى زياد است، از آن‏ها تحقيق كنيد تا به شما به صراحت هرچه تمام‏تر بگويند: من پيامبر خدا هستم و اين مطلب در كتاب آسمانى شما (تورات) موجود است.
ملت لجوج و مغرور يهود، نه تنها در برابر سخنان پيامبر سكوت اختيار نكردند، بلكه با لحن تند به پاسخ پيامبر برخاستند و گفتند: گمان كرديد كه ما ضعيف و ناتوان هستيم و بسان قريش به رموز نبرد آشنا نيستيم؟ با دسته‏اى در افتاديد كه با اصول نظامى و تاكتيك‏هاى جنگى آشنايى نداشتند، ولى قدرت فرزندان «قينقاع» هنگامى براى شما معلوم مى‏گردد كه با آن‏ها در صحنه نبرد روبه رو شويد. «1»
سخنان تند و خارج از ادب فرزندان «قينقاع» و رجز خوانى و حماسه سرايى قهرمانان پنبه‏اى يهود اثرى در روحيه مسلمانان نگذاشت، ولى از نظر اصول سياست اسلام، حجت براى آن‏ها تمام شد و قطعى گرديد كه اين بار بايد گره را از راهى ديگر گشود وگرنه روز به روز جرأت و تجاوز و كارشكنى آنان افزوده خواهد شد، لذا پيامبر در انتظار فرصتى بود كه آن‏ها را سخت تنبيه كند.
__________________________________________________
 (1). واقدى، المغازى، ج 1، ص 176.
  فروغ ابديت تجزيه و تحليل كاملى از زندگى پيامبر اكرم(ص) ،ص:511


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش