این مسئله در درجه اول به تربیت خانواده ها بر می گردد که چگونه در
دوران کودکی فرزندانشان را تربیت کنند تا به حقش قانع باشد که وقتی بزرگ شد
نیاز نباشد برای رسیدن به هر درجه ای از نردبان دیگران بهره بگیرد؛ از سوی
دیگر آموزش هایی که در دوران مدرسه به بچه ها داده می شود آنقدر جامع و
کامل نیست تا بتواند راهگشای آنها باشد به عنوان مثال مساله دور زدن دیگران
از نظر اعتقادی و شرعی در مدارس به کودکان آموزش داده نمی شود؛ معمولا در
کتاب های درسی بچه ها موضوعات مختلف اخلاقی وجود دارد اما تشریح این
موضوعات معمولا با ضعف هایی مواجه است. اگر بتوانیم این موضوعات را حتی به
خانواده ها منتقل کنیم آنها می توانند کودکانشان را با این موضوعات و به
خصوص روابط اجتماعی صحیح در جامعه آشنا کنند.
اما در برخی مواقع ضعف
های درونی افراد عاملی است برای دور زدن افراد در جامعه؛ یعنی ممکن است
آموزش ها و همچنین تربیت درست به فرد داده شده باشد اما فرد خودش احساس می
کند که باید بیشتر از آن چیزی که حقش است به خواسته هایش برسد. این ضعف های
درونی از طریق برخی فیلم ها و وسایل ارتباط جمعی می تواند پررنگ تر شود.
به عنوان مثال در یک فیلم یک شخصیت محبوب تمام رفتارهای ضداجتماعی از جرم و
جنایت گرفته تا رشوه، دور زدن و ... را انجام می دهد؛ فرد به خاطر علاقه
شدیدی که به این شخصیت دارد رفتارهای ضداجتماعی این هنرپیشه را مثبت تلقی
می کند و ممکن است برای اینکه همزادپنداری با این شخصیت کند همان رفتارهای
غیراجتماعی را در جامعه انجام دهد که مسئله دور زدن هم می تواند منشایی این
چنینی داشته باشد.
.:: This Template By : web93.ir ::.