وقتی با شرمگینی بیرون آمد حیا رو تو چهره ش دیدم
گفتم خانم واقعا پول نداری ؟
و سکوتش برام همه چیزو معنا کرد
با خود گفتم از یه طبقه ایم- غصه نخور
ما هم خدائی داریم
و ازش خواستم
در کیفشو باز کنه
و 10 تومان طوری که همکارای بیمارستان متوجه نشن و برام حرف در بیارند انداختم تو کیفش..
با 3 تومان ویزیت بچه شو دادو وارد اتاق دکتر شد
دکتر بلند صدا کرد:
دیدیدی پول داشت و نمیخواست بده
خانم سرشو انداخت پایین و گفت
آقای "منشی" از جیب خودش بهم 10 تومان داد.
و دکتر ...
و من بیاد این جمله افتادم که :
نگاه نکن طرف چه "مدرکی" داره ....ببین چه "درکی " داره.
بااحترام به تمام پزشکان دلسوز و مردم دار و متعهد
پی نوشت : متن فوق بر اساس اتفاقی که چند روز پیش برای یکی از نیروهای خدماتی اداره اتفاق افتاد نقل گردید و عین حقیقت میباشد و نه داستان سرائی ...
.:: This Template By : web93.ir ::.