منبع: http://www.pezeshk.us ضمیر
ناخداگاه دستگاهی مخفی و ناشناخته در درون ما است كه از بدو تولد و در هر
چه كه ما می بینیم و می شنویم یا حس می كنیم یا هر فكری را كه از مغز ما
عبور می كند همه را مانند دستگاه فیلمبرداری ثبت و ضبط می كند نیكبختی
یا نگون بختی یا سلامتی یا بیماری شهوات و تمایلات تلاش ها و كوشش ها ،
خواب دیدن ، روشن بینی و روشن دركی و خلاصه همه افكار و اعمال ما متاثر از
سازمان ناخوداگاهی ما است . در واقع شعور باطن یا ناخودآگاهی نیروی عظیمی
است كه در اعماق روان ما مخفی بوده و حدود ۹۰ درصد
حركات و رفتار و گفتار و كردار ما را رهبری می كند . لذا عقل و اراده ما
تحت تاثیر عملكرد ناخودگاهی بوده و در اغلب مواقع شعور آگاه ما فرامین و
تمایلات و خواسته های او یعنی شعور باطن را تایید یا تصویب می كند . فروید
اعتقاد داشت كه زندگی بیرونی ما نسخه بدلی به زندگانی درونی ما است .
اعمال روزانه ما آیینه ای است كه در آن اندیشه های درونی آن آشكار می گردد
خبط ها و بدی ها ، خوبی ها و مهربانی ها ، شادی ها و تلخی ها و … همه علل
روانی دارند كه چگونگی آنها بر ما آشكار نیست وی
همچنین معتقد بود كه بیماری های روانی معلول تراكم و آزادگی ها است و برای
درمان این نوع بیماری ها باید در منشا و تاثیرات گذشته شخص تحقیق شود زیرا
تخم اول وازدگی ها در دوران كودكی كاشته می شود و تاثیرات و خاطرات این
دوران است كه موجب پیدایش و حالت های نامطلوب روانی در دوران جوانی می گردد فروید شخصیت انسان را از لحاظ اراده و رفتار و اعمال متشكل از سه بخش زیر می داند : 1 - نهاد یا او كه كانون غرایز بدوی است و در اعماق ناخودآگاهی ها نهفته است
و نسبت به كلیه ارزش های بی اعتنا است و اعمال نهان تحت نظارت خود و
فراخود می باشند 2 - خود یا من كه همان خودآگاهی یا همان عقل است كه با
دنیای خارج سر و كار دارد و واقعیات را از غیر واقع تشخیص می دهد 3
- فردخود یا من برتر و یا من متعالی كه متاثر از تعلیم و تربیت و دستورات و
قواعد اخلاقی و مذهبی پند و اندرز حكما و دانشمندان و فلاسفه می باشد وقتی می گوییم كه فلانی شخص باوجدانی است یا فلان شخص راستگو و درستكار است از لحاظ روانشناسی معنی اش این است كه آن شخص فراخود نیرومندی دارد . اگر
ما بخواهیم در زندگی بر خود مسلط باشیم از آسایش فكری برخوردار باشیم و به
اختلالات روانی دچار نگردیم باید از كشمكش بین نهاد و خود بكاهیم و با
تلقین افكار و تمایلات نیك و مثبت فراخود را قویتر سازیم هرگاه
انرژی روانی و استعداد های خود را صد واحد به حساب آوریم حدود نود درصد آن
در قید و بند های دنیای درون ما مبحوس می باشند حال اگر ما بتوانیم وارد
دنیای درون خود بشویم قادر خواهیم شد در اعماق تاریك دنیای درون خود نفوذ
كرده و نیرو های زنجیر شده را كشف و آزاد سازیم كه البته این عمل به طریق
مختلف از جمله هیپنوتیزم موثر خواهد بود . از این طریق می توان به اعمال
ناخوداگاه نفوذ كرده علل بسیاری از ناراحتی ها و بیماری های روانی را كشف و
معالجه نمائیم ضمیر ناخودآگاه ما معمولا از چهار طریق برنامه ریزی می شود ضمیر ناخوآگاه چگونه برنامه ریزی می شود ؟ اولین
راهی كه ضمیر ناخودآگاه انسان به طریق آن برنامه ریزی می شود آموزش ها و
مشاهدات دوران كودكی است . در حقیقت كودكان عملا در یك شرایط ترانس واقعی
هستند و از آنجا كه هنوز قوه استدلال و تفكر به صورت استقرایی در آن ها شكل
نگرفته است نحوه تفكر و استدلال آن ها قیاسی است كودكان معمولا تا سن چهار و پنج سالگی به این صورت هستند لذا بسیاری از موارد تلقین و یا تقلید در ذهن كودك وارد می شود و تنها بعد از ۵ و ۶ سالگی است كه بتدریج تفكر انتقادی و برخورد جستجوگرانه در او شكل می گیرد و او بحث و انتقاد و تردید را در ارزشیابی و پذیرش مطالب كم كم به كار می گیرد
راه دیگری كه معمولا ضمیر ناخودآگاه انسان به طریق آن برنامه ریزی می شود
ضربه های شدید جسمی و روحی است . عوامل مختلفی می توانند در جسم و روح ما
ضایعات و صدمات شدیدی ایجاد كند و گاه آثار آنها ممكن است تا پایان عمر در
ما باقی بمانند در شرایطی كه ما تحت تاثیر یك حادثه بزرگ قرار می گیریم تا
حدودی از حالت خود بیخودی به ما دست می دهد و در این شرایط است كه دریچه
ضمیر ناخودآگاه ما بر روی تلقینات مثبت و منفی باز می شود یكی
از حالات تلقین پذیری شدید در لحظاتی است كه فرد و افراد ترسیده باشند در
این شرایط تلقین پذیری یا به اصطلاح حرف شنوی آنها بسیار زیاد می گردد .
سومین راه تاثیر گذاری بر روی ضمیر ناخودآگاه تلقین به نفس است از این طریق
می توانیم آنچه را كه مایل باشیم در لوح ضمیر خود حك كنیم موثرترین روش
تلقین به نفس این است كه به صورتی عادی درباره موضوع مورد نظر خود فكر كنیم
. نكته مهم این است كه شما آنچه را كه دیگران می گویند ممكن است باور
نكنید ولی مایلید آنچه را كه خودتان به خود می گویید یا به آن فكر كنید
باور داشته وبه آن عمل كنید چهارمین
راه دسترسی به ضمیر ناخودآگاه هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم است در جریان
هیپنوتیزم یا خود هیپنوتیزم با ایجاد درجه ای كه از خلسه یا بیخ بری در
ضمیر آگاه ، امكان دستیابی مستقیم به ضمیر ناخودآگاه بوجود می آید و شخص
آنچه را كه مایل باشد می تواند به خود تلقین نماید و به این طریق تاثیرات
مختلفی بر خورد بگذارد
.:: This Template By : web93.ir ::.