+ ۱۳۸۹/۰۸/۰۶

یک سایت یک هنرمند»دختر فوتباليست


ترانه عليدوستي در دي‌ماه سال 1362 در تهران در خانواده‌اي كه پدرش يكي از فوتباليست‌هاي مطرح دهه 60 ايران بود، متولد شد. بازيكن تيم ملي و «هما»ي تهران كه آن سال‌ها رقيبي جدي براي تيم‌هايي چون پرسپوليس و استقلال بود و جاي سوال دارد ترانه‌ كه پدرش فوتباليست بود، چگونه به دنياي سينما روي آورد، چرا كه هميشه در خانه آنان،حرف از توپ و فوتبال بود، قديمي‌ها به طور حتم بازي‌هاي پدرش را به ياد دارند، او سال‌ها همبازي عبدالعلي چنگيز، ناصر محمدخاني، حميد درخشان، محمد پنجعلي و شاهرخ بياني كه از شماره‌هاي آن زمان فوتبال ايران بود.

ترانه عليدوستي در دوره راهنمايي، دو سال در هنرستان موسيقي تحصيل كرد و آنجا بود كه پيانو و كلارنيت را ياد گرفت و نواخت. در دوره دبيرستان در رشته علوم تجربي تحصيل كرد و در كلاس‌هاي بازيگري «امين تارخ» هم ثبت‌نام كرد، علاقه او به هنر باعث شد تا او هر طور شده به اين حرفه روي آورد، اما از آنجا كه پدرش اسم و رسم‌دار بود، دختر را آموزش داد كه هر چيز را بايد از روي اصول ياد گرفت و ادامه داد و ترانه هم، همين‌گونه عمل كرد و رفت نشست سر كلاس امين تارخ...

سال 1379 بود كه از طريق همين كلاس‌ها به رسول صدرعاملي معرفي شد، او آن زمان مي‌خواست فيلم «من ترانه 15 سال دارم» را بسازد. شايد خودش هم، فكر نمي‌كرد كه علاقه، او را به شكل حرفه‌اي راهي دنياي سينما كند. پذيرفته شدن تست در آن فيلم باعث شد كه او مقابل دوربين رسول صدرعاملي برود، آن زمان ترانه 17 ساله بود و عجيب آنكه شخصيت اصلي آن فيلم هم، دختري بود به نام «ترانه پرنيان»... حضور در آن فيلم باعث شد كه در تحصيلاتش، وقفه‌اي بيفتد... اما سرانجام او در رشته كامپيوتر ديپلم خود را گرفت.

با اينكه فكر نمي‌كرد، در تست فيلم «من ترانه 15 سال دارم» پذيرفته شد و سيمرغ بلورين بيستمين جشنواره فيلم فجر را از آن خود كرد و جوان‌ترين بازيگر زن برنده سيمرغ بلورين شد و پس از آن جوايزي چون نخل زرين از سومين جشنواره اجتماعي آبادان، جايزه منتقدان و نويسندگان سينماي ايران و همچنين جايزه بهترين بازيگر زن از پنجاه و پنجمين جشنواره فيلم لوكارنو (سوئيس) را دريافت كرد و اين فصل جديدي در زندگي او بود. در سال‌هاي 79 و 80، ترانه يك دوره فيلمنامه‌نويسي در كلاس‌هاي حوزه هنري گذراند و تا سال 1382 در فيلمي حضور پيدا نكرد و بيشتر به علاقه‌هاي ديگرش در نوشتن و موسيقي پرداخت، او به جز اين فيلم‌ها، در سال‌هاي بعد در فيلم‌هايي چون شهرزيبا، چهارشنبه سوري، كنعان، درباره الي و ترديد به بازي پرداخت...

آخرين فيلمي كه از او به اكران درآمد، «كنعان» بود. او در آخرين فيلمش كه همين چند ماه پيش اكران شد، در نقش بزرگتر از سن خودش ظاهر شد.

«ترانه عليدوستي» هم مثل خيلي از اهالي هنر ايران وبلاگ دارد، اما وبلاگ او، دست‌نوشته‌هايش به شكل داستان است، داستان‌هايي خواندني حتما سري به آن بزنيد.

نشاني اين وبلاگ www.spotliqht.blogfa.com است. در صفحه نخست اين وبلاگ آمده است: مطالب «spotliqht» حكم نوشته‌هاي شخصي را دارند و استفاده از آنها بدون هماهنگي با نويسنده وبلاگ، غيراخلاقي و غيرمجاز است. نوشته‌هاي ترانه عليدوستي از آبان‌ماه سال 1386 در اين وبلاگ جدي‌تر شده است.

اگر به اين وبلاگ سري زديد، حتما داستان‌هايي چون: «هر سي ثانيه»، «هر جا ميري صداي راديوش مي‌آد»، «مرد خوب»، «زخم»، «بدرقه»، «شمايل منشي» و... را بخوانيد... اما شايد بگوييد كه قلم ترانه عليدوستي چگونه است و با چه تحريري مي‌نويسد، از اين رو تنها يك پاراگراف از داستان‌هاي زياد او در وبلاگش به نام «هر سي ثانيه» را با هم مي‌خوانيم تا با قلم و نوع نگارش او آشنا شويد...

   

نمي‌دانم اولين بار به فكر چه كسي خطور كرد كه چراغ‌هاي راهنمايي سر چهارراه‌ها، بهتر است ثانيه‌شمار داشته باشند. اما حدس مي‌زنم دليلش اين بوده كه آدميزاد پشت فرمان كه نشسته تكليف خودش را بداند تا وقتي از دور به چهارراه نزديك مي‌شود بتواند حدس بزند تا رسيدنش به تقاطع آيا چراغ سبز مي‌ماند يا خير، و آيا بهتر است به نيش ترمزي اكتفا كند يا اينكه بايد قيد رد شدن را بزند و با آرامش بايستد. پشت چراغ قرمز بداند كه چقدر بايد معطل شود و در نتيجه گوش به زنگ باشد كه از كي دنده را جا بيندازد كه وقت بقيه تلف نشود، يا اينكه اصلا ترمز دستي را بالا بكشد و با خيال راحت لحظه‌اي سرش را تكيه دهد و چشمانش را ببندد و نقش عميقي بكشد و...

«ترانه عليدوستي» در فيلمي با نام «چهارشنبه سوري» در كنار هديه تهراني و حميد فرخ‌نژاد ايفاي نقش كرد. فيلمي كه نگاه‌هاي زيادي را به سوي خود جلب كرد. اما با آنكه «ترانه» از بازي در آن فيلم و با آن نام، خاطرات خوشي در دنياي بازيگري خود دارد و تجربه‌هاي زيادي را از آن به دست آورده، اما از «چهارشنبه سوري» خاطره بسيار تلخي دارد. خاطره كه نه، بلكه واقعيتي كه زندگي آنان را همچنان تحت‌الشعاع قرار داده است، 25 اسفندماه سال 83 بود كه برادر كوچكتر او پويان 15 ساله، مثل خيلي از جوان‌هاي ديگر كه چند روز مانده به عيد نوروز، در تكاپوي مراسم چهارشنبه‌سوري مي‌شوند، بر اثر انفجار مواد محترقه كه در كوله‌پشتي‌اش بود جان به جان آفرين تسليم و خانواده عليدوستي را عزادار كرد. اسفندماه كه مي‌شود پدر و مادر به همراه ترانه سالگرد درگذشت جوان ناكامشان را برگزار مي‌كنند .


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش