پيران فريبکار، آتش زندگي جوانانند
هنرمند و نويسنده مزدور ، از هر کشنده اي زيانبارتر است
بزرگواري ، بي مهر و دوستي بدست نمي آيد
اگر جانت در خطر بود بجاي پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاري خويش آگاه سازي
پشتيباني از داشته ديگران ، پشتيباني از داشته خود ماست .
هنگامي که مي خواهي وظيفه و بايسته خويش را انجام دهي از کسي فرمان نگير .
هماي بخت بر شانه ات نخواهد نشست مگر آنکه شانه اي به گستره و پهناي کوهستان داشته باشي
براي رسيدن به کاميابي نبايد از شکست هاي پيشين خيلي ساده بگذريد ، شناخت موشکافانه آنها ، پيشرفت شما را در پي خواهد داشت
هيچ گاه عشق به همدم را پاينده مپندار و از روزي که دل مي بندي اين نيرو
را نيز در خويش بيافرين که اگر تنهايت گذاشت نشکني و اگر شکستي باز هم
ناميد نشو چرا که آرام جان ديگري در راه است
بدان همواره آنکه براي رسيدن به تو از همه چيزش مي گذرد روزي تنهايت خواهد گذاشت، اين هنجار دردناک زندگي است
تنها مادر و پدر خواست هاي فرزند را بي هيچ چشم داشتي بر آورده مي سازند
در بلند هنگام هيچ نيرويي نمي تواند در برابر فرهنگ و هنر ايستادگي کند
در دوي زندگي ، هميشه هماورد را شانه به شانه ات بپندار و هميشه با خود بگو تنها يک گام پيشترم ، تنها يک گام
هيچ گاه هماورد خويش را کوچک مپندار چون او بهترين دوست توست او انگيزه پيشرفت و پويش مي دهد
اگر مي خواهي کسي را بزرگ کني ، پيوسته از او به دشمني ياد کن
پيش نياز دلير بودن بدني ورزيده نيست ، گاهي آدمهاي سبکبار، پشت کوهستان را هم به خاک ماليده اند
خموشي در برابر بدگويي از دوستان ، گونه اي دشمني است .
درياها نماد فروتني هستند . در نهاد خود کوه هايي بلندتر از خشکي دارند ولي هيچ گاه آن را به رخ ما نمي کشند
سامانه همه گير هستي با آنکه يکنواخت پنداشته مي شود ولي رو به پويش و
پيشرفت است . گردش آرام هستي نبايد ما را فريب دهد ، ما بخشي از يک برنامه
بزرگ و پيشخواسته در کيهان هستيم که پيشرفت را در نهاد خود دارد .
پوزش خواستن از پس اشتباه ، زيباست حتي اگر از يک کودک باشد.
در هنگام توانايي اگر بستانکاري ديگران را ندهي ، بويژه هنگامي که او درمانده باشد ، فر و جايگاه خويش را براي هميشه از دست مي دهي
ميهماني هاي فراوان از ارزش آدمي مي کاهد ، مگر ديدار پدر و مادر
خويشتن و مردم را هنگامي مي شناسي ، که تنها شوي
هميشه بين خود و همسرت بازه اي را نگاهدار تا به خواري گرفتار نشوي
خوارترين کارفرما کسي است که با ندادن و يا کم کردن دستمزد زير دست فرمانروايي مي کند
بخشيدن تخت و اورنگ به خويشاوندان ، از زبوني است
بهترين آموزگار استاد ، شاگرد اوست
اگر مي خواهي بزرگ شوي ، از کردار نيک ديگران فراوان ياد کن
هرگز به کودکانتان نگوييد پيشه آينده اش چه باشد همواره به او ادب و ستايش
به ديگران را آموزش دهيد چون با داشتن اين ويژگيها هميشه او نگار مردم و
شما در نيکبختي خواهيد بود و اگر اينگونه نباشد هيچ پيشه اي نمي تواند به
او و شما بزرگواري بخشد
هيچ گاه براي آغاز دير نيست ، همين بس که به خود بگويم اين بار کار نا تمام را پايان مي دهم
ميان گام نخست و آرمان بازه اي نيست ، آنچه داريم اندازه نبروي کنوني ماست