شيخ
شهاب الدين يحيي بن حبشي بن اميرك سهروردي ، بي شك يكي از بزرگان حكمت و
فلسفه و عرفان ايران زمين است .و اين حكيم فرزانه درمدت عمر كوتاه ولي
پربار خويش ،آثار ارزنده و ماندگاري به جامعه بشري تقديم كرده است كه از
زواياي گوناگون درخور توجه و دقت هستند . هدف اصلي او در پرداختن به مسايل
فلسفي ، احياي تفكر فلسفي ايران باستان وبد و با حكيم ابوالقاسم فردوسي
دريك مسير قرار گرفت . شهاب الدين ازكودكي انديشه اي نيرومندو هوش سرشار و
براي تحصيل علم و طبعي حريص و مولع داشت . دوران كودكي و اوان حداثت سن و
آغاز تحصيل را در مولدو مسقط خود سهرورد گذرانيد.
شهاب
الدين دراصفهان كتاب «البصائر النصيريه »تاليف عمربن سهلان الساوي استاد
مبرز علم و منطق و حكمت را نزد ظهير پارسي خواند و درمراغه ، پيش شيخ مجد
الدين جبلي ،از بزرگان نامدار عصر الياس علوم و حكمت و اصول فقه را آموخت
. سهروردي درضمن تحصيل علم و دانش به فعاليت هاي گوناگوني پرداخت . او
درباب چگونگي تشكيل و تحقيق علم حصولي و ادراكات حصولي به مراتبي قائل بود
كه عبارتند از : 1ـ ادراك عقلي 2ـ ادراك خيالي 3ـ ادراك حسي ز جمله
استادان سهرورد مي توان به مجد الدين جبلي و طاهر الدين قاري اشاره كرد .
طوريكه جبلي تحصيلات اوليه را به وي آموخته و قاري نيز تحصيلات عاليه را
به او آموزش داده است . ا ز جمله استادان سهرورد مي توان به مجد الدين
جبلي و طاهر الدين قاري اشاره كرد . طوريكه جبلي تحصيلات اوليه را به وي
آموخته و قاري نيز تحصيلات عاليه را به او آموزش داده است . سهروردي درروز
جمعه سلخ ذي الحجه ( يا پنجم رجب ) سال 587 هجري قمري وفات يافت .
اهميت
وعمق فلسفه سهروردي كه مهمترين فعاليت آموزشي شيخ شهاب الدين سهروردي بود
،درهمين است كه دو اصل به ظاهر دوراز هم تفكر شرق و غرب را به يكديگر
نزديك ساخته است . شيخ شهاب الدين يحيي بن حبشي بن اميرك سهروردي ، بي شك
يكي از بزرگان حكمت و فلسفه و عرفان ايران زمين است .و اين حكيم فرزانه
درمدت عمر كوتاه ولي پربار خويش ،آثار ارزنده و ماندگاري به جامعه بشري
تقديم كرده است كه از زواياي گوناگون درخور توجه و دقت هستند . هدف اصلي
او در پرداختن به مسايل فلسفي ، احياي تفكر فلسفي ايران باستان وبد و با
حكيم ابوالقاسم فردوسي دريك مسير قرار گرفت .
شهاب
الدين بسيار كم مي خورد و اغلب به يك هفته روزه مي گشود . به امور دنيا و
ظاهر حال ، خوراك ،پوشاك ، جاه و مقام ، ضياع، عقار ، تعنيات مادي و
تشخيصات اجتماعي بي اعتنا بود و حتي گاهي برخلاف عرف و عادت و منظور درهم
شكستن قيود و حدود ،جامه و كلاهي دراز و سرخ مي پوشيد و يا خرقه اي ديگر
بر سر مي افكند . اغلب روزها روزه دارو بيشتر شبها در مناجاب و بيدار بود
. به آواز و ترانه خوش و نغمات موسيقي و سماع دلكش عشق مي ورزيد و در سخن
گفتن دلير و بي با ك بود . شيخ اشراق درطرح وبيان تجربيات عرفاني خويش ،
از تجربيات پيشينيان خود بويژه متون حماسي بهره برده است و نه تنها ادامه
دهنده راه بزرگاني چون فردوسي دراحياي فرهنگي ايران باستان است ، بلكه
درشيوه بيان اين مطالب نيز بيش از پيش تحت تاثير متون حماسي از جمله
شاهنامه است .
آثار:
حكمه الاشراق : اين اثر شاهكار فكري و ذوقي سهروردي است . زيرا درآن زبده
و نخبه اصول و مسايل حكمت الاشراق يا فلسفه باستان را آورده است و بايد آن
را عصاره انديشه و ذوق و خلاصه تفكر و تدبر و ره آورده سير و سياحت درآفاق
وانفس و همچنين نتيجه و رياضيات و مكاشفات و حاصل تفحص و تتبع وي به شمار
مي آورد .