اینروزها در هر محفلی که مینشینی نگرانی مردم از وضعیت مبهم اقتصادی را به
وضوح حس میکنی، اینکه نرخ بعضی کالاها چند برابر میشود و اینکه برخی
تولید کنندگان از هم اکنون برخی کالاهای خود را عدم فروش زدهاند تا بعد از
اجرای هدفمندی بتوانند گرانتر بفروشند. گویی حالا که روزگار رونقی برای
صاحبان زور شده و تزویر ریاکاران دغل یاس بر دینداران پراکنده دوباره
وضعیتی پیش آمده که گروهی زر روی زر بچینند و گروهی فقیرتر شوند.
دولت قرار است ماهی 40500 تومان به هر خانواده پول نقد بدهد. یعنی یک حجم
وسیعی ازنقدینگی وارد چرخه اقتصادی خواهد شد و این مطابق با همه اصول
اقتصادی یعنی یک تورم افسار گسیخته. از طرف دیگر آقایان برای تبعات احتمالی
این قانون تمهیدات ویژهای اندیشدهاند. چندین هزار پلیس را وارد خیابان
شهرهای بزرگ کردهاند و از طرفی تهدید کردهاند که کسی حرف اضافی نزند! به
قول سر مقاله روزنامه جمهوری اسلامی مشخص نیست چرا دولت یک مسئله اقتصادی
را امنیتی کرده است.
البته رئیس دولت جمهوری اسلامی نگران نیست و وعدههای شیرین به مردم
میدهد. گفته است از فردای اجرای این طرح مردم احساس بهبودی در وضعیت
اقتصادی خود را حس خواهند کرد. ما هم امیدواریم.
رئیس دولت چندی پیش در مصاحبه با تلویزیون ضرغامی اعلام کرده بود که اگر
خانوادهای امکان مالی برایش فراهم است میتواند نصف سهم یارانه فرزندش را
برایش کنار بگدارد تا بعد از 15 سال یک رقم بالای 70 میلیون تومان داشته
باشد بگذریم از این که ما هرچقدر این ارقام گفته شده دکتراحمدی نژاد را
ضرب کردیم به رقم بالای 4 میلیون تومان نرسیدیم!(دقیقا سه میلیون و ششصد
هزار تومان میشود) علاوه بر این، این نکته ضروری است که اگر کسی آنقدر
تمکن داشته باشد که بتواند یارانهاش را ذخیره کند دیگر نیازی به یارانه
ندارد.
امیدوارم بقیه محاسبات اقتصادی ایشان در پیش بینی بهبود وضع اقتصادی مردم از فردای اجرای حذف یارانهها از این جنس نباشد.
برای اینکه جامعهای سالم، شاد و پویا داشته باشیم باید وضعیت اقتصادی مردم
مطلوب باشد. حتی رسیدن به دموکراسی هم در یک جامعهای که اقتصاد خوبی
ندارد محال خواهد بود.