+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۵



تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت ( قسمت سی و ششم )

سازمان كشورى و ادارى در عصر افشاريه

دولت مستعجل نادرى ، با همه ى شوكت و عظمت زود پايش ، مجال آن را نيافت تا عليرغم ميل و انديشه بنيان گذار آن بر تغيير سازه هاى كشورى و دگرگون كردن ترتيبات حكومتى ، بتواند تاثير قاطعى در اين زمينه ها باقى بگذارد، با توجه به همه ى آن چه كه در اين عصر پيش آمد، مى توان گفت كه دستورالعمل هاى امور ديوانى ، تقريبا همان بوده است كه از روزگار صفويه وجود داشته است و تا مدت ها بعد، يعنى زمان قاجاريه و آغاز نفوذ راه و رسم فرنگيان برقرار مانده است آن چه كه ما در تذكره الملوك مى يابيم با تغييرات مختصرى در دستور الملوك ميرزا رفيعا نيز به چشم مى خورد.
نادر همواره در انتخاب مسوولان مختلف امور مملكتى در هر منطقه و ايالتى ، افراد مطيع و خوش نام همان مكان را، به حكومت مى گمارد. هنگامى كه فردى ذى صلاح نمى يافت ، آن گاه يكى از سركردگان معتمد خود را برمى گزيد و زمام امور را به دستش مى سپرد مسلم است كه نادر، از تشريفات زائد و بى فايده ى ديوانى كه على الرسم در دوره هاى تجمل خواهى و آسايش طلبى ، معمول مردم و ملت ها، مى گردد بيزار بوده است . شايد بتوان گفت كه با توجه به روحيه نادر، در عصر او، هيچ يك از مقامات و مناصب عصر صفوى حائز اهميت نبوده است .
فرضا عناوينى چون ملاباشى گرى ، منشى الممالكى و غيره نيز اعتبار و شوكت ديرينه خود را از دست داده بوده اند. روح خودكامه و سركش نادر، آن چنان عنان اراده و اختيار را از دست عمال و كارگزاران كشورى و لشكرى ، سلب كرده بود كه از سمت هاى ادارى ، تنها نامى باقى مانده بود و منتصبان به مقامات عمده كشورى به عمل مى آورد تا با سياست اصلى و اساسى وى هماهنگى داشته باشد (429).

باب اول : قضات

(1) شغل ملاباشى . (از سال 1148 ه .ق . - 1735 م . تا پايان كار نادر) اين منصب به ملاعلى اكبر ملاباشى متعلق بود (430).
(2) شغل صدارت (عامه و خاصه). نادر به هنگام تاجگذارى خود در سال 1148 ه .ق . - 1735 م . ميرزا ابوالحسن ملاباشى ، صدور الصدور را كه گرايشى نسبت به دودمان صفويه نشان داده بود، كشت و ميرزا ابوالقاسم كاشانى ، شيخ الاسلام كاشان را به عنوان صدر برگزيد. از وجود صدور خاصه و عامه - به طور مجزا - در اين دوره خبرى نيست .
(3) قاضى . اين مقام در دوره ى افشاريه برقرار بود و هر شهر براى خود قاضى مجزايى داشته است .
(4) قاضى عسكر، لطفعلى بيگ آذر، مى نويسد: كه نادر، ميرزا محمدحسين شميم شيرازى ، را به عنوان قاضى عسكر ايران برگزيده بود. (431)
(5) شيخ الاسلام . در سال 1156 ه .ق . / 1743 م . آقا حسين بن آقا ابراهيم ، شيخ الاسلام ايران بوده است .

باب دوم : امرا

امرا دو دسته بوده اند:
(الف ) امراى غير دولت خانه (امراى سرحد)، مشتمل بر چهار قسمت :
1 - والى ها: مرتبه ى اين مقام ، در ميان نويسندگان عصر نادرى ، به درستى مشخص نشده است .
2 - بيگلربيگيان براى دارندگان اين عنوان نيز مناطق مشخصى وجود نداشته است .
3 - خان ها
4 - سلطان ها
خان ها و سلطان ها، هر دو عنوان از مميزات اشراف و سركردگان است ؛ در اين عصر به چشم مى خورد.
(ب) امراء در دولت خانه (اركان دولت قاهره):
1 - قورچى باشى
2 - قوللر آقاسى
3 - ايشيك آقاسى
هر سه مقام ، همان گونه كه پيش تر گذشت ، بنا به روايت محمدكاظم ، نادرشاه اين سه مقام را از سال 1148 ه .ق . / 1735 م . از دربار خود حذف كرد ولى در جمع مشاغل دربار و ولايات تا سال فوق ديده مى شود؛ چنان كه على رضا بيك افشار، در سال 1146 ه .ق . / 1733 م . كه هنوز نادر، مقام نيابت سلطنت را داشته ، به عنوان ايشيك آقاسى او بوده و در همين سال به فرمان وى ، در بغداد كشته مى شود (ج يك ، ص 441 ...)
4 - تفنگچى آقاسى : از شاغلان اين مقام ، نامى به دست نيامده ، محتمل است كه اين مقام از ميان رفته باشد.
5 - ناظر بيوتات : امام وردى بيك افشار، در 1145 ه .ق . / 1736 م . شاغل اين مقام بوده است . (432)
6 - ديوان بيگى : تحت نام اين نام مسئولى شناخته نشده ، شايد همان عريضه بيگى باشد كه فريزر، از او نام بوده است رجوع شود به متن اصلى كتاب او 206-p shah nadir كه مصطفى خان نامى را واسطه اين كار مى شناسد.
7 - امير شكار باشى : تحت اين عنوان شاغلى شناخته نشده ، احتمال دارد كه اين منصب حذف شده باشد.
8 - توپچى باشى .
9- زنبوركچى باشى .
رحيم سلطان سپاه منصور مروى ، در 1153 ه .ق / 1740 م . توپچى مرو شد. (عالم آرا، جلد 2، صفحه 539 - 578)، در همان سال ، مهدى خان مشهدى زنبوركچى باشى كه در اردوى نادر بود، توپچى باشى كابل گشت (433). لازم به يادآورى است كه منصب زنبوركچى باشى در زمان صفويه نبوده است .
10 - چرخچى باشى : فتحعلى خان افشار، در 1149 ه .ق . / 1736 م . چرخچى باشى سپاه ايران بوده است (434).
11 - امير آخور باشى جلو.
12 - امير آخور باشى صحرا.
از دارندگان اين دو مقام ، در عصر نادرى نشانى نيست .
13 - مجلس نويس : اگر بتوان شاغل اين منصب را در حدود منشى دانست ، در 1148 ه .ق . / 1735 م . ميرزا مومن ابيوردى ، تصدى اين امر را به عهده داشته است (435).
14 - مستوفى الممالك : خانم آرونوا خاور شناس روسى ، در نقل يكى از فرمان هاى نادرى ، ميرزا محمدباقر مستوفى را؛ مستوفى الممالك مى خواند.
معلوم است كه زيردست مستوفى الممالك ، مستوفيان متعددى كه امور محاسباتى مربوط به ولايات مختلف را به عهده داشته كار مى كرده اند، مانند ميرزا شفيع تبريزى ، به نقل از تذكره الملوك ، امراء مزبور كه در دولتخانه بوده اند، عاليجاه لقب داشته اند (436).
به طورى كه از شواهد بر مى آيد، منصب خليفه الخلفايى كه سمت معاونت شاه و سرپرستى اين ها را در زمان صفويان داشته ، در اين دوره ديده نمى شود.
ميرزا مهدى خان ، جزو وقايع سال 1145 ه .ق . / 1732 م . كه نادر، در جانب غرب سرگرم مبارزه با عثمانى ها بوده است مى نويسد: كه نادر قصد داشت شاه طهماسب را مجددا بر مسند شاهى بنشاند و به همين منظور ملا على اكبر ملاباشى و ميرزا كافى خلفا را براى آوردن حضرت شاهى روانه ى ارض اقدس ساخته ...(437) از سرنوشت اين ميرزا كافى خلفا كه به احتمال همان خليفه الخلفا است اطلاع بيش ترى در دست نيست .
در مورد مقام ممتاز اعتماد الدوله ، عصر صفوى نيز پيش تر گفته آمد كه نادر با اين عناوين روى موافق نداشته است . با اين حال ، فريزر در جزو وقايع سال 1150 ه .ق . / 1737 م . مى نويسد كه : قاسم خان ناظم ، مناطق معتبرالملك و اعتماد الدوله است . اين منصب را در منابع ديگر اين عصر نمى توان ديد، و بيش تر به نظر مى رسد كه جنبه ى خصوصيت و محرميت نادر را به شخص نامبرده مى رساند.

باب سوم : مقرب الخاقان ها

1 - خواجه سرايان
2 - حكيم باشى : بازن ، كشيش ژزوئيت ، در ماه هاى آخر عمر نادر، به عنوان حكيم باشى او انجام وظيفه مى كرده است .
3 - منجم باشى : در سياهه ى مشاغل اين دوره به نام منجمين متعددى برمى خوريم . مانند: ملامحمد حسين ، آقا طالب ، آقا على رضا و غيره سيد عبدالله شوشترى ، ملقب به فقير، تذكره ى شوشتر، نسخه ى خطى كتابخانه ى ملى پاريس ، برگ 50).
ولى نام منجم مخصوصى براى دربار به چشم نيامده است .
4 - معير الممالك : حسنعلى خان معير باشى ، شاغل اين مقام بوده است (438).
5 - منشى الممالك : ميرزا محمد مهدى خان كوكبى استرابادى ، نويسنده ى كتاب هاى نفيس جهانگشاى نادرى و دره نادره ، از سال 1148 / 1735 عهده دار اين سمت بوده است .
6 - مهردار مهر همايون .
7 - مهردار مهر شرف نفاذ
8 - دواتدار انگشتر شاه
اين طور به نظر مى آيد كه مناصب درجه ى دوم فوق ، از نظر تشريفات ادارى ضرورى بوده است و با وجود عدم علاقمندى نادر به مناصب ديوانى ، به حكم احتياج وجود داشته است .

باب چهارم : مقرب الحضرت ها

صنف اول :
1 - ايشيك آقاسى باشى حرم : معلوم نيست كه نادرشاه اين مقام را نيز از بين برده باشد.
2 - يساولان صحبت : محمد كاظم (439)، نظر على خان را به عنوان نديم خاص نادر ذكر مى كند (440). و جاى ديگر على خان بيگدلو را از يساولان صحبت مى شمارد (441).
3 - ايشيك آقاسيان مجلس .
4 - قاپوچيان .
صنف دوم :
1 - صاحب جمع خزانه ى عامره ، در سال 1151 ه .ق . / 1738 م . آقا محمد خزانه دار و صندوقدار، نادرشاه بوده است و در سال 1152 ه .ق . / 1739 م . به خاطر اختلاس سه خروار طلا، در دهلى به فرمان وى كشته شد (442).
2 - صاحب جمع جباخانه (اسلحه خانه ).
3 - صاحب جمع قيجاجيخانه (تحويل گيرنده ى اجناس ).
4 - صاحب جمع قيجاجيخانه ى امرايى .
5 - فراش باشى و مشعل دار باشى و افراد زير دست آنان .
از نام دارندگان اين مشاغل در دربار نادرى ، خبر درستى در دست نيست دليل آن عدم رعايت نويسندگان اين عصر، در ضبط اسامى و مسووليت هاست ، نويسندگانى كه هم خود را مصروف به يادداشت اوضاع و احوال يك منظقه و يا شهرى خاص نموده اند، به تفصيل از شاغلان مناصب دولتى ياد كرده اند. فى المثل سيد عبدالله شوشترى ، ملقب به فقير، در تذكره ى شوشتر، اسامى افرادى چون حاجى محمد، حاجى محسن ، حاجى محمدعلى و حاجى معصوم را به عنوان تحويلداران شوشتر در 1142 ه .ق . / 1729 م . ذكر كرده است (443).
6 - صاحب جمع ميوه خانه .
7 - صاحب جمع غانات .
8 - صاحب جمع آبدارخانه .
9- صاحب جمع شترخانه .
10 - صاحب جمع قهوه خانه .
11 - تحويلداران عمارات .
12 - صاحب جمع ركابخانه .
13 - صاحب جمع مشعلخانه و نقاره خانه .
14 - صاحب جمع انبار.
15 - صاحب جمع شربتخانه .
16 - صاحب جمع اصطبل .
17 - ضرابى باشى .
18 - صراف باشى خزانه .
اسامى دارندگان مشاغل مزبور را نداريم ، آن چه نيز در اين جا آمده است به قياس ترتيبات عهد صفوى است (444).

باب پنجم :

(الف ) عاليحضرت وزير بيوتات : حدود مسووليت اين مقام معين نيست ، همان گونه كه در مورد ناظران بيوتات ذكر شده ، معلوم است كه اشخاصى به عنوان مسوولان نگهدارى و حفظ قصور و كاخ سلطنتى بوده اند.
(ب ) مستوفى ارباب التحاويل .
(ج ) مشرفان بيوتات معموره
(د) وزرا و مستوفيان جمع و خرج دفترخانه ى همايون و داروغه و غريب باشى .
1 - مقرب الحضرت ناظر دفترخانه ى همايون .
2 - داروغه ى دفترخانه : از آن جا كه حكومت نادر، دولتى نظامى بوده است و على الاتصال ، در تغيير مكان ، طبيعتا به جاى داروغه ى دفترخانه نيز داروغه بازار اردوى شاهنشاهى حايز اهميت شده كه مسووليت بسيار معتبرى شمرده مى شده است . در سال 1151 ه .ق ./ 1738 م . ميرحسن بيك مشهدى ، معروف به ميرحسن بيك داروغه ، شاغل اين مقام بوده است (445).
3 - وزير سركار غلامان .
4 - مستوفى سركار غلامان .
5 - وزير تفنگچيان .
6 - مستوفى تفنگچيان .
7 - وزير توپخانه .
8 - مستوفى توپخانه .
9- لشكر نويس ديوان اعلى : در سال 1148 ه .ق . / 1735 م . كه نادر در دشت مغان تاجگذارى مى كند، ميرزا بديع الزمان نيشابورى و ميرزا نظام اصفهانى را به عنوان لشكرنويس برمى گزيند (446). هم چنين در سال 1155 ه .ق . / 1742 ميرزا هاشم به اين سمت انتخاب مى گردد (447).
10 - سرخط نويس اعلى (ثبت كننده فرمان ها) در سال 1147 / 1734 ميرزا حسين اصفهانى به سمت منشى مشغول بوده است . محمدكاظم در همين تاريخ ، تعداد لشكرنويس ها و منشيان اردوى نادرى را قريب سيصد نفر ذكر مى كند (448).
11 - ضابط نويس (متصدى ماليات ها).
12 - صاحب توجيه ديوان اعلى (مسوول امور تجارى ).
13 - دفتردار دفترخانه ى همايون (محتملا همان مقام منشى الممالك است )
14 - عزب باشى (رييس دبيرخانه ).
15 - ضابط دوشلك وكيل (ضابط ماليات هاى متفرقه ).
ضمنا اسامى برخى از عمال ديوانى ، به نام (وكيل ماليات ) (سيد عبدالله شوشترى تذكره ى شوشتر، برگ 55 - 58) و ضابط ماليات ميرزا محمد كلانتر، روزنامه ، صفحات 25 - 26، در كتاب هاى مربوط به اين عصر آمده است كه تفكيك مسووليت هاى آنان به دقت آشكار نيست .
16 - اوارجه نويسان (متصديان دفاتر هزينه و درآمد) (449).

باب ششم :

در ذكر مشاغل مختصر به پايتخت و برخى از شهرستان هاى درجه ى اول : (در تذكره الملوك اين باب ، ويژه ى اصفهان است كه پايتخت صفويه بوده است )، در دوره ى نادر كه چنين پايتختى وجود نداشته و به قول بازن كشيش ژزوئيت : دربار او، هميشه در چادر و روى زين اسبش مستقر بوده ، طبيعتا اين تفضيلات را بايد به همان شهرهاى بزرگ محدود كرد.
1 - وزير، بيش تر در مورد عنوان (وزير) توضيح داده شده است ، اسامى افراد متعددى را به نام وزير در اين دوره مى بينيم چون ، خواجه ابوالفتح شوشترى ، وزير شوشتر و ميرزا على اكبر شوشترى ، وزير هويزه ، در سال 1153 ه .ق . / 1740 م . (تذكره شوشتر، برگ 58)، ميرزا سيد على خوشابى (خبوشانى ؟) وزير كابل ، در 1153 ه .ق . / 1740 م . (450) ميرزا باقر، وزير شيراز در 1158 ه .ق . / 1745 م . (روزنامه ميرزا محمد، صفحات 18 - 19) و ميرزا بيك معدلى نيشابورى ، وزير بلخ در 1153 ه .ق . / 1740 م . (451)
2 - مستوفى موقوفات : با برچيدن بساط موقوفات نادر اين منصب را نيز لامحاله حذف كرده است ولى در گوشه و كنار يافت مى شده است .
3 - كلانتر: از ميان همه ى شهرهاى مهم ايران ، نام كلانتران شيراز به خاطر اهميتى كه يافته اند، بيش تر بر سر زبان ها افتاده است . در سال 1158 ه .ق . / 1745 م . در شيراز ميرزا اسماعيل ، اين سمت را داشته (روزنامه ميرزا محمد كلانتر فارس ، ص 18 - 19) و همان گونه كه ملاحظه مى شود، بعدها ميرزا محمد، نويسنده ى روزنامه نويس اين دوره و حاج ميرزا ابراهيم خان اعتماد الدوله ، وزير لطفعلى خان زند و آغا محمد خان و فتحعلى شاه قاجار، نيز به شهرت بسيار رسيده اند.
4 - داروغه : اين مقام كه در عهد افشاريه ، تقريبا منطبق با رياست شهربانى كنونى بوده ، در همه ى شهرهاى مهم ايران ، وجود داشته است اونز جهانگرد فرانسوى كه در دوره ى نادرشاه ، به ايران آمده است ، شرحى از باب كيفيت كار داروغه ها نوشته است كه خواندنى است او مى نويسد:
پيش از اغتشاشات اخير (حوادث مربوط به سال هاى 1156 ه .ق . به بعد) مى شد آزادانه از ايران بيرون رفت ولى اين طور به نظر رسيد كه گروه زيادى از ايرانيان و ارامنه - تحت عنوان زيارت ، و در واقع به خاطر رهايى از قيد فشارها و مظالمى كه به آنان وارد مى آمد - از اين كشور خارج مى شدند و ديگر قصد بازگشت نداشتند ترتيبى كه موجب پيدايش خلاء جمعيتى عظيمى در اصفهان جلفا و ديگر مناطق شده است ، براى جلوگيرى از اين خسران ، به راهداران (كذا) مجاور شهرهاى بزرگ و سرجلدداران ، فرمان داده شده است كه به غير دارندگان گذرنامه هاى معتبرى كه به وسيله داروغه ها (كذا) و نمايندگان پليس صادر شده باشد، اجازه ى معتبرى كه به وسيله داروغه ها (كذا) و نمايندگان پليس صادر شده باشد، اجازه ى خروج از ايران داده نشود، اين ماموران ، آن گونه كه فراريان اعلام مى كنند، سخت گوش به زنگ و دقيقند به زحمت اتفاق مى افتد كه كسى از چنگشان بگريزد، آن ها همه را توقيف مى كنند و كسانى را كه مراعات مقررات را نكرده باشند، باز مى گردانند (452).
در شمار داروغگان اين عصر، شيخ جعفر را مى توان نام برد كه در 1158 ه .ق . / 1745 م . متصدى امر، در شيراز بوده است (روزنامه ميرزا محمد، صفحات 18 - 19) و نيز صالح داروغه ، كه در 1159 / 1746) جانشين او گرديده است (روزنامه ميرزا محمد، صفحه 27).
5 - محتسب .
6 - نقيب .
7 - ميراب : اجداد، ميرزا تقى خان مستوفى شيرازى ، كه بعدها به منصب بيگلربيگى فارس و مستوفى گرى كابل و نواحى ماخوذه از هند نيز رسيد، منصب ميرآبى شيراز و قمشه را داشته اند.
8 - مستوفى .
9- متصدى باغات : ميرزا مهدى خان كوكب ، موجب فرمان بدون تاريخ ، منصب تصدى باغات باغبان باشيگرى اصفهان را داشته است (453).
10 - متصدى رباع (454).
ايران بعد از مرگ نادر
در سال 1160 نادر، به وسيله سران سپاه خود به قتل رسيد قتل نادر از همان روز اول كشور را تبديل به ميدان مبارزات قدرت طلبى و زورآزمايى كرد براى رسيدن به تاج و تخت شاهى ، دو گروه به تلاش افتادند، يك گروه از ميان درباريان و دسته ديگر از ميان سرداران و روساى قبايل و عشاير و گردنكشان فرصت طلب سردارانى كه نادر را به قتل رسانده بودند، سر او را نزد على قليخان ، برادرزاده ى او فرستادند. وى پس از كشتار ساير عموزادگان خويش - به غير از شاهرخ - به نام عادلشاه به تخت نشست . پس از وى ، و كشتار مجدد دعاويان تاج و تخت بالاخره شاهرخ خان كه كور گرديده بود، بر تخت سلطنت نشست وى تا سال 1210 كه وسيله آقا محمد خان قاجار خلع گرديد، تقريبا با خيال راحت در خراسان حكومت كرد و در حالى كه خراسان در آرامش تقريبا 50 ساله شاهرخ به سر مى برد، در ساير نقاط ايران ، مردمان نيرومند ديگرى براى رسيدن به تاج و تخت شاهى و يا دست كم به خاطر احراز قدرت محلى با يكديگر درگير بودند.
احمد خان ، در مشرق ، كشور افغانستان را تاسيس و خود را احمدشاه خواند محمد حسن قاجار، در استراباد، مازندران و شرق گيلان دعوى حكومت نمود.
در شمال غرب ايران در استان هاى آذربايجان و گرجستان يك از سرداران افغان به نام آزاد خان به متصرفاتى نائل آمد. در صفحات غربى ايران على مردان خان ، رييس ايل بختيارى و در همان محل على خان حاكم همدان مدعى سلطنت شدند در ساير نقاط ايران نيز قدرت هاى محلى كوچك ديگرى از هرج و مرج و آشفتگى سياسى استفاده كرده و براى خود دم و دستگاهى راه انداخته بودند تا اين كه كريم خان با تشكيل دولت جديد زنديه اوضاع را به نفع خود دگرگون نمود (455).

پی نوشت ها :

429- همان ماخذ، ص 143 - 144
430- رجوع شود به كتاب زبده التواريخ سنندجى ، نسخه ى جعلى كتابخانه ى مركزى دانشگاه كمبريج ، برگ 173
431- رجوع شود به آتشكده ى آذر، ص 386.
432- رجوع شود به كتاب جهانگشاى نادى ، ص 222
433- عالم آرا، ج 2، ص 534
434- جهانگشاى نادرى ، ص 224
435- نادرشاه ، ص 104
436- تذكره الملوك ، ص 18
437- جهانگشاه ، ص 209 به نقل از تاريخ نادرشاهى ، ص 293
438- عالم آرا، ج 2، ص 29
439- اين قاسم خان احتمالا همان ميرزا زگى است كه مير توزك بوده و از طرف نادر، قاسم خان لقب يافته است .
440- عالم آرا، ج 2، ص 445 - 446
441- همان كتاب ، ج 2، ص 371
442- عالم آرا، ج 2، ص 260
443- نسخه ى خطى كتاب مزبور در كتابخانه ى ملى پاريس ، برگ 54
444- تذكره الملوك ، ص 31 - 32
445- عالم آرا، ج 2، ص 451 - 452
446- عالم آرا، ج 3، ص 33 - 35
447- عالم آرا، ج 3، ص 22
448- عالم آرا، ج 2، ص 247 - 248
449- همان ماخذ، ص 422
450- عالم آرا، ج 2، ص 493
451- عالم آرا، ج 2، ص 557 - 558
452- رجوع شود به 3-2 ,pp ,ii v.l ,perse en et turquie en bayage .tter
453- منشات ميرزا مهدى خان ، نسخه ى خطى كتابخانه ى ملى پاريس ، برگ هاى وى 43 بى 43
454- تذكره الملوك ، ص 32 - 51
455- كريم خان زند و زمان او، ص 19 - 25

   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش