در عين آزادي بايد مقيد باشي. «شيخ محمد خياباني»
ايران را ايراني بايد آزاد کند. «شيخ محمد خياباني»
شما هر قدر آزادي خواه باشيد هستند جماعتي که از شما آزاديخواه ترند. «شيخ محمد خياباني»
آزادي عقيده در بالاي سر هر سياست حاکم است. «شيخ محمد خياباني»
عطر گلاب جعلها را سراسيمه مي کند، عطر آزادي را در مملکت نشر نمائيد تا جعلها استبداد از ميان بروند. «شيخ محمد خياباني»
هيچ نوع آزادي را نمي توان تصور کردبه ما اجازه دهد الي الا بد خطا کار باشيم. «شيخ محمد خياباني»
آزادي مستلزم مساوات است، در برابر قانون همه برابريم. «شيخ محمد خياباني»
زنده باد ملتي را که براي زنده نگه داشتن آزادي، زندگي را دوست دارد. «شيخ محمد خياباني»
در راه زندگي شرافتمندانه بايد از جان و مال گذشت. «شيخ محمد خياباني»
يک ملت نمي تواند بدون معارف آزادي خود را محفوظ دارد. «شيخ محمد خياباني»
بدون حقيقت آزادي، آزادي ميسر نيست. «شيخ محمد خياباني»
هرگاه مي خواهيد آزاد باشيد بايد پرستش حقيقت را پيشه خود سازيد. «شيخ محمد خياباني»
حافظ نگهبان هر ملتي شجاعت و قهرماني اوست. «شيخ محمد خياباني»
استقلال ملتها را فقط با فضائل و اخلاق عاليه ميتوان محفوظ داشت. «شيخ محمد خياباني»
اولين لازمه ي شرافت يک ملت، استقلال است. «شيخ محمد خياباني»
اولين ملتي که اصول خدمت سربازي را معمول و مدارس مخصوص جهت تعليم ايجاد کرد و جوانانش را بدون رعايت اصل و نصب يکسان در آنجا تحت مراسم سخت گذاشت، ايرانيان بودند. «سقراط»
اولين دولتي که ثبت اسم و علائم و صورت و قيافه واردين و بيگانگان را به کشور مقرر داشت، دولت ايران بود. «روانسون»
اولين هيات اجتماعي که در ازدواج و سپس در عائله و خانواده و بعد در يک مملکت تشکيل شده، در ايران بوده. «سيسرون»
اولين ملتي که احتياج به مواد خوراکي و زراعي نداشتند ايرانيان بودند. «سقراط»
اولين کشوري که به تأسيس بيمارستان پرداخت کشور ايران بود. «روانسون»
اگر دوستي وطن نبود شهرها و ممالک بد آب و هوا خراب و بي سکنه مي ماند.
بياموزمت کيمياي سعادت / ز هم صحبت بد جدائي جدائي«حافظ»
يکي از بهترين مسرات دنيا اين است که گروهي در يک جا جمع شوند و ساعات فراغت را به سخنان شيرين و دلپذير بگذرانند روحهاي آنها به هم نزديک، زبان يکديگر را خوب بفهمند. «لرد آويبوري»
يقين است که رفتار حکيمانه يا وضع جاهلانه همچون بيماري، از شخصي به شخص ديگر سرايت مي کند، پس لازم است که مردمان مواظب انتخاب معاشران خود بوده باشند. «شکسپير»
هيچ وسيله ي زيبائي يا هيئت يا شکل يا رفتاري مؤثرتر از اين نيست که آدمي بخواهد در اطراف خود شادي پراکنده سازد، نه رنج. «امرسون»
همسايه ات را دوست بدار اما ديوار ما بين خودتان را از بين نبريد. «مثل آلماني»
هر که با بدان نشيند اگر نيز طبيعت ايشان در او اثر نکند، به طريقت ايشان متهم گردد و اگر به خرابات رود به نماز کردن منسوب گردد به خمر خوردن. «سعدي»
وضع دوستانه داشته باش و از آزادي احمقانه بپرهيز. آزادي خشونت آميز مايه تحقير است ولي اندکي محافظه کاري وسيله ي جلب احترام مي شود و با تواضع ظريف، مهرباني ديگران فراهم مي آيد. «فولر»
نزديک مباش به همنشيني مردمان شرور و بد اخلاق زيرا که طبع تو از طبيعت او شر را مي دزد در حالي که تو آگاه نباشي. «افلاطون»
معاشرت با مردمان نيک، هميشه مولد خوبي و نيکوئي است. زيرا اخلاق خوب مانند نوري است که به اطراف مي تابد و نزديکان خود را روشن مي سازد. «جان براون»
.:: This Template By : web93.ir ::.