لحظات آخر عمر هر يك معيّن و ثبت مي باشد، نيازمندي ها و روزي هركس سهميّه بندي و تقسيم شده است تا آن كه موقعيّت و منزلت شعور و درك اشخاص شناخته گردد. «بحار الأنوار، ج 75، ص 110، ح 5»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : إذا لَقي أحَدُكُمْ أخاهُ فَلْيُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: وقتي انسان برادر مؤمن ـ و دوست ـ خود را ملاقات نمود، بايد پيشاني و سجده گاه او را ببوسد. «بحارالأنوار، ج 75، ص 105، ح 4»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : ألْعارُ أهْوَنُ مِنَ النّارِ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسان تر است از معصيت و گناهي كه موجب آتش جهنّم شود. «بحارالأنوار، ج 75، ص 105، ح 4»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ أرْبَعُ أصابِع، ما رَأَيْتَ بَعَيْنِكَ فَهُوَ الْحَقُّ وَقَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَيْكَ باطِلاً كَثيراً؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: بين حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه كه را با چشم خود ببيني حقّ است; و آنچه را شنيدي يا آن كه برايت نقل كنند چه بسا باطل باشد. «بحارالأنوار، ج 10، ص 130، ح 1»
امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: هلاكت و نابودي دين و ايمان هر شخص در سه چيز است: تكبّر، حرص، حسد. تكبّر سبب نابودي دين و ايمان شخص مي باشد و به وسيله تكبّر شيطان ـ با آن همه عبادت ملعون گرديد. حرص و طمع دشمن شخصيّت انسان است، همان طوري كه حضرت آدم - عليه السلام - به وسيله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتي ها است و به همان جهت قابيل برادر خود هابيل را به قتل رساند. «أعيان الشّيعة، ج 1، ص 577»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : مَنْ عَرَفَ اللّهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْيا زَهِدَ فيها؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: هركس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و كسي كه دنيا را بشناسد آن را رها خواهد كرد. «كلمة الإمام الحسن - عليه السلام -، ص 140»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَإنْ لَمْ تَسْتَطيعُوا حِفْظَهُ فَاكْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ في بُيُوتِكُمْ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: علم و دانش را ـ از هر طريقي ـ فرا گيريد، و چنانچه نتوانستيد آنرا در حافظه خود نگه داريد، ثبت كنيد و بنويسيد و در منازل خود در جاي مطمئن قرار دهيد. «إحقاق الحقّ، ج 11، ص 235»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : مَنْ أكْثَرَ مُجالِسَة الْعُلَماءِ أطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ الزِّيادَةِ في نَفْسِهِ، وَكانَتْ لَهُ وَلايَةٌ لِما يَعْلَمُ، وَ إفادَةٌ لِما تَعَلَّمَ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: هر كه با علماء بسيار مجالست نمايد، سخنش و بيانش در بيان حقايق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و انديشه اش باز و توسعه مي يابد و بر معلوماتش افزوده مي گردد و به سادگي مي تواند ديگران را هدايت نمايد. «إحقاق الحقّ، ج 11، ص 238»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : مَنْ أدامَ الاْخْتِلافَ إلَي الْمَسْجِدِ أصابَ إحْدي ثَمان: آيَةً مُحْكَمَةً، أَخاً مُسْتَفاداً، وَعِلْماً مُسْتَطْرَفاً، وَرَحْمَةً مُنْتَظِرَةً، وَكَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَي الْهُدي، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ الرَّدي، وَتَرْكَ الذُّنُوبِ حَياءً اَوْ خَشْيَةً؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: هركس جايگاه ـ عبادات ـ خود را در مسجد قرار دهد يكي از هشت فايده شاملش مي گردد: برهان ونشانه اي ـ براي معرفت ـ، دوست و برادري سودمند، دانش واطلاعاتي جامع، رحمت و محبّت عمومي، سخن و مطلبي كه او را هدايت گر باشد، ـ توفيق إجباري ـ در ترك گناه به جهت شرم از مردم و يا به جهت ترس از عقاب. «تحف العقول، ص 235»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - :إنَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْماراً لِخَلْقِهِ، فَيَسْتَبِقُونَ فيهِ بِطاعَتِهِ إِلي مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: خداوند متعال ماه رمضان را براي بندگان خود ميدان مسابقه قرار داد. پس عدّه اي در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودي الهي از يكديگر سبقت خواهند گرفت و گروهي از روي بي توجّهي و سهل انگاري خسارت و ضرر مي نمايند. «من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 511، ح 1479»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : مَنَ صَلّي، فَجَلَسَ في مُصَلاّه إلي طُلُوعِ الشّمسِ كانَ لَهُ سَتْراً مِنَ النّارِ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: هر كه نماز ـ صبح ـ را به خواند و در جايگاه خود بنشيند تا خورشيد طلوع كند، برايش پوششي از آتش خواهد بود. «تهذيب الأحكام، ج 2، ص 321، ح 166»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : إنّ هذَا الْقُرْآنَ فيهِ مَصابيحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: همانا در اين قرآن چراغ هاي هدايت به سوي نور و سعادت موجود است و اين قرآن شفاي دل ها و سينه ها است. «بحارالأنوار، ج 75، ص 111»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ كانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إمّا مُعَجَّلةٌ وَإمّا مُؤجَلَّةٌ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: كسي كه قرآن را ـ با دقّت ـ قرائت نمايد، در پايان آن ـ اگر مصلحت باشد ـ دعايش سريع مستجاب خواهد شد ـ و اگر مصلحت نباشد ـ در آينده مستجاب مي گردد. «دعوات الرّاوندي، ص 24، ح 13»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : لَقَدْ فارَقَكُمْ رَجُلٌ بِالاْمْسِ لَمْ يَسبِقْهُ الاْوَّلُونَ، وَ لا يُدْرِكُهُ أَلاْخِرُونَ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - پس از شهادت پدرش اميرالمؤمنين علي - عليه السلام -، در جمع اصحاب فرمودند: شخصي از ميان شماها رفت كه در گذشته مانند او نيامده است، و كسي در آينده نمي تواند هم تراز او قرار گيرد. «إحقاق الحقّ، ج 11، ص 183»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : وَ إنّ حُبَّنا لَيُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَني آدَم، كَما يُساقِطُ الرّيحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: همانا محبّت و دوستي با ما (اهل بيت رسول اللّه(صلي الله عليه وآله) سبب ريزش گناهان ـ از نامه اعمال ـ مي شود، همان طوري كه وزش باد، برگ درختان را مي ريزد. «بحارالأنوار، ج 44، ص 23، ح 7»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : وَ نَحْنُ رَيْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَ سَيِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ يَتَقَدَّمُ، اَوْ يُقَدِّمُ عَلَيْنا اَحَداً ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - به دنباله وصيّتش در حضور جمعي از أصحاب فرمودند: و ما دو نفر ـ يعني حضرت و برادرش امام حسين (عليهما السلام) ـ ريحانه رسول اللّه (صلي الله عليه وآله وسلم) و دو سرور جوانان اهل بهشت هستيم، پس خدا لعنت كند كسي را كه بر ما پيشقدم شود يا ديگري را بر ما مقدّم دارد. «كلمة الإمامُ الْحَسَن - عليه السلام -، ص 211»
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : يَا ابْنَ آدْم! عَفِّ عَنِ مَحارِمِ اللّهِ تَكُنْ عابِداً، وَ ارْضِ بِما قَسَّمَ اللّهُ سُبْحانَهُ لَكَ تَكُنْ غَنِيّاً، وَ أحْسِنْ جَوارَ مَنْ جاوَرَكَ تَكُنْ مُسْلِماً، وَ صاحِبِ النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحبُّ أنْ يُصاحِبُوكَ بِهِ تَكُنْ عَدْلاً ؛ امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: اي فرزند آدم! نسبت به محرّمات الهي عفيف و پاكدامن باش تا عابد و بنده خدا باشي. راضي باش بر آنچه كه خداوند سبحان برايت تقسيم و مقدّر نموده است، تا هميشه غني و بي نياز باشي. نسبت به همسايگان، دوستان و همنشينان خود نيكي و احسان نما تا مسلمان محسوب شوي. با افراد (مختلف) آنچنان بر خورد كن كه انتظار داري ديگران همانگونه با تو بر خورد نمايند. «بحارالأنوار، ج 78، ص 112»
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : أمّا وَاللّهِ، لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلي أهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبيّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِي اللّهِ اثْنانِ، وَ لَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَف، وَ خَلْفٌ بَعْدَ خَلَف، حَتّي يَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ - عليه السلام - ؛ حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: به خدا سوگند، اگر حقّ ـ يعني خلافت و امامت ـ را به اهلش سپرده بودند; و از عترت و اهل بيت پيامبر صلوات اللّه عليهم پيروي و متابعت كرده بودند حتّي دو نفر هم با يكديگر درباره خدا ـ و دين ـ اختلاف نمي كردند. و مقام خلافت و امامت توسط افراد شايسته يكي پس از ديگري منتقل مي گرديد و در نهايت تحويل قائم آل محمّد ( عجّل اللّه فرجه الشّريف، و صلوات اللّه عليهم اجمعين) مي گرديد كه او نهمين فرزند از حسين - عليه السلام - مي باشد. «بحارالأنوار، ج 36، ص 352، ح 224»
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : وَ حَرَّمَ اللّه( الشِّرْكَ إخْلاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، فَاتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُّنَ إلاّ وَ أنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ أطيعُوا اللّه فيما أمَرَكُمْ بِهِ، وَ نَهاكُمْ عَنْهُ، فَاِنّهُ، إنَّما يَخْشَي اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءِ ؛ حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: خداوند سبحان شرك را (در امور مختلف) حرام گرداند تا آن كه همگان تن به ربوبيّت او در دهند و به سعادت نائل آيند; پس آن طوري كه شايسته است بايد تقواي الهي داشته باشيد و كاري كنيد تا با اعتقاد به دين اسلام از دنيا برويد. بنابر اين بايد اطاعت و پيروي كنيد از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده يا از آن نهي كرده است، زيرا كه تنها علماء و دانشمندان (اهل معرفت) از خداي سبحان خوف و وحشت خواهند داشت. «رياحين الشّريعة، ج 1، ص 312»
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : ... وَ النَّهْي عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزيهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَاجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَةِ، وَ تَرْكَ السِّرْقَةِ ايجاباً لِلْعِّفَةِ ؛ حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: خداوند متعال منع و نهي از شرابخواري را جهت پاكي جامعه از زشتي ها و جنايت ها; و دوري از تهمت ها و نسبت هاي ناروا را مانع از غضب و نفرين قرار داد; و دزدي نكردن، موجب پاكي جامعه و پاكدامني افراد مي گردد. «رياحين الشّريعة، ج 1، ص 312»
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : خابَتْ أُمَّةٌ قَتَلَتْ إبْنَ بِنْتِ نَبِيِّها ؛ حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: رستگار و سعادتمند نخواهند شد آن گروهي كه فرزند پيامبر خود را به قتل رسانند. «مدينة المعاجز، ج 3، ص 430»
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : يا أبَا الحَسَن، إنّي لأسْتَحي مِنْ إلهي أنْ أكَلِّفَ نَفْسَكَ ما لا تَقْدِرُ عَلَيْهِ ؛ حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - خطاب به همسرش اميرالمؤمنين علي - عليه السلام - كرد و اظهار نمود: من از خداي خود شرم دارم كه از تو چيزي را در خواست نمايم و تو توان تهيه آنرا نداشته باشي. «أمالي شيخ طوسي، ج 2، ص 228»
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : فَأكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإنَّها ساعَةٌ يَحْتاجُ الْمَيِّتُ فيها إلي أُنْسِ الاْحْياءِ ؛ حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - ضمن وصيّتي به امام علي - عليه السلام - اظهار نمود: پس از آن كه مرا دفن كردي، برايم قرآن را بسيار تلاوت نما، و برايم دعا كن، چون كه ميّت در چنان موقعيّتي بيش از هر چيز نيازمند به اُنس با زندگان مي باشد. «بحارالأنوار، ج 79، ص 27»
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : إذا حُشِرْتُ يَوْمَ الْقِيامَةِ، أشْفَعُ عُصاةَ أُمَّةِ النَّبي ؛ حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: هنگامي كه در روز قيامت برانگيخته و محشور شوم، خطاكاران امّت پيامبر - صلي الله عليه وآله وسلم -، را شفاعت مي نمايم. «إحقاق الحقّ، ج 19، ص 129»
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : يا أبَة، ذَكَرْتُ الْمَحْشَرَ وَوُقُوفَ النّاسِ عُراةً يَوْمَ الْقيامَةِ، وا سَوْأتاهُ يَوْمَئِذ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ؛ حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - اظهار داشت: اي پدر، من به ياد روز قيامت افتادم كه مردم چگونه در پيشگاه خداوند با حالت برهنه خواهند ايستاد ـ و فرياد رسي ندارد، جز اعمال و علاقه نسبت به اهل بيت (عليهم السلام) ـ. «كشف الغمّة، ج 2، ص 57»
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : الرَّجُلُ اُحَقُّ بِصَدْرِ دابَّتِهِ، وَ صَدْرِ فِراشِهِ، وَالصَّلاةِ في مَنْزِلِهِ إلاَّ الاْمامَ يَجْتَمِعُ النّاسُ عَلَيْهِ ؛ حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: هر شخصي نسبت به مركب سواري، و فرش منزل خود و برگزاري نماز در آن از ديگري در أُلويّت است، مگر آن كه ديگري امام جماعت باشد و مردم بخواهند با او نماز جماعت را إقامه نمايند. «مجمع الزّوائد، ج 8، ص 108»
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : إنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً وَلايُبالي ؛ حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: همانا خداوند متعال تمامي گناهان بندگانش را مي آمرزد و از كسي باكي نخواهد داشت. «تفسير التّبيان، ج 9، ص 37»
مام سجاد (علیه السلام ) می فرمایند: فی جواب سائل سأله عن حدود الصلاة ... قال :و ما سبب قبولها؟ قال - علیه السلام - : ولایتنا و البراءة من اعدائنا؛ در پاسخ کسی که پرسید از حدود نماز... و چه چیزی سبب قبولی نماز است ؟فرمود: "ولایت مااهل بیت ، و برائت از دشمنان ما". ( میزان الحکمه ، ج 5، ص 386 )
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: والله انه لیأتی علی الرجل خمسون سنة ، وما قبل الله صلاة واحدة فای شی ءاشد من هذا؛ قسم به خدا، از زندگی انسان پنجاه سال بگذرد (و نماز خوانده باشد)، ولی خداوند یک نماز او را قبول نمی کند، چه چیزی سخت تر از این ! ( میزان الحکمه ، ج 5، ص 387 )
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: و الله انکم لتعرفون من جیرانکم و اصحابکم من لو کان یصلی لبعضکم ماقبلها منه لاستخفافه بها ان الله لایقبل الا الحسن فکیف یقبل ما یستخف به ؟؛ قسم به خدا، شما از همسایگان و دوستان خود کسانی را می شناسید که اگربرای بعضی از شما نمازی بخوانند از او قبول نخواهیدکرد، به علت استخفاف و بی اعتنایی که بر آن روا داشته ، همانا خداوند چیز نیکو وشایسته را فقطمی پذیرد، پس چگونه بپذیرد عبادتی راکه به آن بی توجهی شده است ؟ ( میزان الحکمه ، ج 5، ص 387 )
امام سجاد (علیه السلام ) می فرمایند: ان العبد لا یقبل من صلاته الا ما اقبل علیه منهابقلبه؛ همانا نماز بنده پذیرفته نمی شود، مگر آنچه را که با قلبش به نماز توجه کرد. وسائل الشیعه ، ج 4ص 688
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاءو المنکر فبقدر ما منعته قبلت منه ؛ هرکس دوست دارد بداند که نمازش قبول شده یا نه ، ببیند که آیا نمازش اورا ازگناه و زشتی باز داشته یا نه ؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه بازداشته ، به همان اندازه نمازش قبول شده است . ( بحار الانوار، ج ,82 ص 198 )
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: من قبل الله منه صلاة واحدة لم یعذبه؛ اگر خداوند از کسی یک نماز بپذیرد او را عذاب نمی کند. وسائل الشیعه ج 3 ص 23
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: خداوند متعال فرمود: نماز کسی را می پذیرم که :1- درمقابل عظمت من خاضع باشد.2- از خواسته های نفسانی به خاطر من خود را دور کند.3-روزش را با یاد من به پایان برد.4- بر بندگانم بزرگی نفروشد.5- به گرسنه غذا دهد.6- برهنه را بپوشاند.7- به مصیبت دیده مهربانی کند.8- غریب راپناه دهد. بحار الانوار ج 84 ص 242
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : خیارکم الینکم مناکب فی الصلوة؛ بهترین شما کسی است که شانه هایش در نماز افتاده تر باشد. ( بحار، ج 84 ص 262 )
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: هر کس وضوی خوب بگیرد و دو رکعت نماز با رکوع و سجود کامل به جای آورد و با خدای خود خلوت کند و بر رسول خدا (ص ) درود فرستد،سپس حاجت خود را از خدا درخواست نماید، به تحقیق که در زمان مناسبش درخواست کرده و هرکس چنین نماید، هرگز ناامید وناموفق نخواهد بود. ( بحار الانوار، ج ,85 ص 324 )
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : رکعتان خفیفتان فی تفکر خیر من قیام لیلة؛ دو رکعت نماز سبک ، در صورتی که همراه با تفکر و اندیشه باشد، بهتر ازعبادت سراسر یک شب است . ( بحار الانوار، ج ,84 ص 240)
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : ان العبد لیصلی الصلاة لا یکتب له سدسها و لاعشرها، و انما یکتب للعبد من صلاته ما عقل منها؛ به درستی بنده نماز می خواندبرای او، نه یک ششم آن و نه یک دهم آن نوشته نمی شود، جز این نیست که برای بنده از نمازش آن مقدار نوشته می شودکه به آن توجه کرده است . بحار الانوار ج 84 ص 237
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: ان العبد لترفع له من صلاته نصفها او ثلثها او ربعها او خمسها و ما یرفع له الاما اقبل علیه بقلبه ... ؛ همانااز نماز بنده نصفش یا یک سوم ، یا یک چهارم ، یا یک پنجم برای او بالا می رود، وآن مقداری که از نماز حضور قلب داشته باشد، بالا می رود... ( بحار الانوار، ج ,84 ص 238 )
امام سجاد (علیه السلام ) می فرمایند: قلت لابی عبد الله - علیه السلام - : انی رایت علی بن الحسین اذا قام الی الصلوة غشی لونه لون اخر، فقال لی : والله ان علی بن الحسین کان یعرف الذی یقوم بین یدیه؛ امام سجاد (علیه السلام ) را دیدم که هنگامی که به نماز ایستاد، چهره اش را رنگی دیگرپوشاند.امام صادق (علیه السلام ) به من فرمود: "به خدا قسم ، علی بن الحسین (ع )کسی را که برای اونماز می کرد، می شناخت ". ( علل الشرایع ، ص88)
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: اذا قام العبد الی الصلاة اقبل الله - عز و جل - علیه بوجهه فلا یزال مقبلاعلیه حتی یلتفت ثلاث مرات فاذاالتفت ثلاث مرات اعرض عنه؛ وقتی بنده به نماز ایستاد خداوند متعال به او توجه می کند و توجهش را از اوقطع نمی کند تا موقعی که سه مرتبه از یاد خدا غافل گردد،در این هنگام خداوند سبحان نیز از او اعراض خواهد کرد. ( بحار الانوار، ج ,84 ص 241 )
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : من صلی صلوة لا یذکر فیها شیئا من امر الدنیا، لا یسئل الله شیئا، الا اعطاه؛ کسی که نماز می خواند، در حال نماز هیچ چیز از امور دنیایی به یادش نیاید(فقط خداوند در نظرش باشد)، در این صورت هرچیزی از خداوند بخواهد، به او عطا می کند. ( مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 265 )
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : رکعة من عالم بالله خیر من الف رکعة من متجاهل؛ یک رکعت نماز کسی که متوجه خدا باشد، بهتر از هزار رکعت کسی است که از خدا غافل باشد. ( نهج الفصاحه ، ص 350 )
امام علی (علیه السلام ) می فرمایند: من اتی الصلاة عارفا بحقها غفر الله له؛ کسی که نماز به جا آورد در حالی که عارف به حق آن باشد، خداوند او رامی آمرزد. ( تحف العقول ، ص 117 )
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : من صلی رکعتین و لم یحدث فیهمانفسه بشی ء من امور الدنیا غفر الله له ذنوبه؛ کسی که دو رکعت نماز بخواند و درآن دو رکعت ، قلب خود را به چیزی از امور دنیا مشغول نکند، خداوند گناهانش رامی آمرزد. ( بحار الانوار، ج ,84 ص 249 )
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : رکعتان مقتصدتان فی تفکر خیر من قیام لیلة والقلب لاه؛ دو رکعت نماز همراه با تفکر و حضور قلب ارزشمندتر از یک شب زنده داری با دل سرگردان و بدون توجه است . مکارم الاخلاق ، ص 465
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : صل صلوة مودع تری انک لا تصلی بعد ما صلوة ابدا؛ آنچنان نماز بگزار که گویی آخرین نماز توست و دیگر هرگز نمازی نخواهی خواند. ( بحار الانوار، ج ,84 ص 264 )
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: لیس من مؤمن یقبل بقلبه فی صلوته الی الله الا اقبل الله الیه بوجهه و اقبل بقلوب المؤمنین الیه بالمحبة له بعد حب الله - عز و جل - ایاه؛ مومنی نیست که در نمازش با حضورقلب به خداوند توجه کند، مگر این که خداوند به او رو می کند، و بعد از محبت خداوند عز و جل در دل ، قلوب مومنین را به سوی او متوجه می کند. ( مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 265 )
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : اذا قام العبد الی الصلوة فکان هواه و قلبه الی الله تعالی انصرف کیوم ولدته امه؛ هنگامی که انسان برای نماز می ایستد، اگر همه توجه اش و قلبش به سوی خداباشد، در حالی نمازش تمام می شود، که مثل روزی است که پاک به دنیا آمده . ( محجة البیضاء، ج 1، ص 382 )
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : اعبد الله کأنک تراه فان کنت لا تراه فانه یراک؛ عبادت کن خداوند تعالی را، چنانچه گویا او را می بینی ، و اگر تو اورانمی بینی او تو را می بیند. (مکارم الاخلاق ، ص 459 )
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : بنیت الصلوة علی اربعة اسهم سهم منهااسباغ الوضوء، و سهم منها الرکوع وسهم منها السجود و سهم منها الخشوع؛ نماز برچهار بخش بنا شد: 1- گرفتن وضوی کامل . 2- رکوع . 3- سجود.4- خشوع . ( مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 265 )
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : لیس لک من صلاتک الا ما احضرت فیه قلبک؛ نیست برای تو از نماز، مگر قلب تو در حال نماز باشد. ( بحار الانوار، ج ,84 ص 259 )
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : ما الخشوع ؟ قال : التواضع فی الصلاة و ان یقبل العبد بقلبه کله علی ربه ... ؛ از پیامبر اکرم (ص ) سؤال شد: خشوع چیست ؟ فرمود:فروتنی و خاکساری درنماز و این که بنده با تمام قلبش به سوی خدا برود... ( بحار الانوار، ج ,84 ص 264 )
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: اذا کنت فی صلاتک فعلیک بالخشوع و الاقبال علی صلاتک فان الله تعالی یقول : "الذین هم فی صلاتهم خاشعون "؛ هرگاه در حال نمازبودی ، بر تو باد به خشوع و توجه کامل به نماز، چون خداوند در قرآن می فرماید: "اهل ایمان کسانی هستند که در نماز خشوع می ورزند". فروع کافی ، ج 3، ص300
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : الخشوع زینة الصلاة ؛ خشوع ، زینت و زیورنماز است . ( بحار الانوار، ج ,77 ص 131 )
امام رضا (علیه السلام ) می فرمایند: امر الناس بالقراءة فی الصلوة لئلایکون القران مهجورا مضیعا؛ مردم به خواندن حمد و سوره در نماز به این جهت موظف شده اند که قرآن مجید متروک و ضایع نشود. ( من لا یحضره الفقیه ، ج 1، ص 84 )
امام باقر (علیه السلام ) می فرمایند: اذا استقبل المصلی القبلة استقبل الرحمان بوجهه ، لا اله غیره؛ آنگاه که نمازگزار رو به قبله کرد،پروردگار عالم به صورتش رو می آورد، جزاو خدایی نیست . ( بحار الانوار، ج ,82 ص 219 )
.:: This Template By : web93.ir ::.