
گرچه در زمان خود او اشعارش به صورت کتاب چاپ نشدند، پس از مرگ چندین کتاب مختلف در بزرگداشت او و از جمله مجموعه اشعار او به چاپ رسیدند.
این مطلب رو به خاطر این خبر گذاشتم:
جنجال جدید :بازگشت قهرمان !
آیا خسرو گلسرخی زنده است ؟
این روزها در سایت های اینترنتی ایران شایعات زیادی در مورد زنده بودن خسرو گلسرخی مطرح شده است . منبع درج این خبر ظاهرا فردی به نام "مریم اتحادیه " است که از همرزمان و دوستان گلسرخی بوده و مدعی است که چند وقت پیش خسرو گلسرخی را در پاریس ملاقات کرده است .
زندگی
خسرو گلسرخی در روز دوم بهمن ۱۳۲۲ در شهر رشت
زاده شد. پدرش قدیرگلسرخی ومادرش شمس الشریعه وحید هر دو از روشنفکران و
آزادی خواهان گیلان بودند. هنگامی که خسرو هنوز بیش از ۵ سال نداشت قدیر
درگذشت و به ناچار همسر جوانش په همراه خسرو و برادر دو ساله اش فرهاد
گلسرخی به خانهٔ پدرش محمد وحید در قم پناه برد. پدر بزرگ خسرو محمد وحید
خود مردی آزاده اندیش ر میهن دوست بود که از یاران میرزا کوچک خان جنگلی
در جنبش جنگل بود و در کنارکوچک خان در برابر نیروهای دٌش گانهٔ انگلیس
جنگیده بود. آشکارست که خسرو آزادی خواهی و ستیزه گری با خودکامه گی و
ژاژوری را از او دریافت. که این از سرودههایش به آشکاری میتراود؛ به ویژه
آنهایی که در بنام خامهٔ «جنگلی هاً و»دامون" سروده شده ند (واژهٔ دامون
به گویش گیلانی همان دَمن پارسی ست، همچون دشت و دمن، و به میانشٍ تپه
ماهورهای سر سبز ست).
خسرو آموزش آغازینه را در دبستان حکیم سنایی و
آموزش میانه را در دبیرستان حکیم نظامی به پایان رساند. ورا که هنوز بیش از
نوزده سال نداشت که پدر بزرگش نیز درگذشت. اینک بار گرداندن چرخ روزگار
خانواده به دوشش افتاد. وچنین بود که او به همراه برادرش فرهاد راهی تهران
شد. دو نو جوان در محله امین حضور خانهای کوچک یافتند. و خسرو به ناچار
کاری پیدا کرد که همهٔ روز او را در بر میگرفت. و با این همه او شبها را
به آموختن زبانهای فرانسه و انگلیسی و پژوهشهای فرهنگی میگذراند.و نبشته
هاو سرودهها و بررسیهایش را با خامه-نامهایی به سان «دامون»، «خ، گ»،
«بابک رستگار»، «افشین راد» و «خسرو کاتوزیان» به چاپ میرساند.
در سال ۱۳۴۷ هنگامی که سردبیری بخش هنری روزنامهٔ کیهان را داشت با عاطفه گرگین سروده گوی و نویسنده و پژوهش گر پیوند زناشویی بست. در سال ۱۳۵۰ نبشتهٔ از او در ماهنامهٔ نگین در زیر سرنبشتهٔ «گرفتاری شعر در شبه جزیرهٔ روشنفکران» به چاپ رسید که در بس گفتگو برانگیز بود گلسرخی در این نبشته سروده گران پارسی گوی آن گاهان را سرزنش میکرد که:
"شاعر که ناخواسته و نادانسته زیر نفوذ سیاست هنری روزگارش قرار گرفته ست...او از کلمات و شرایط عینی زندگی میترسد. شاعر در مقام تولید کننده یی تکیه زده که منطبق شدن کالایش با ظوابط جاری حتمی مینماید.، آیا شعر نمیتواند دهان به دهان جریان و هستی گیرد و گردن نهادن به ایجاد آن گونه کالا ضرورت دارد؟... شاعر جاخالی کرده ست. او گوشه نشین، حاشیه پرداز و منزوی شده، به متلاشی کردن نقش تاریخی شاعرو حقیقت شعر نشسته ست... شاعر چون در کوران واقعیات نیست، چون در زندگی روزمره در میان مردم دیده نمیشود، شعر او نه رنگی از مردم دارد و نه رنگی از زندگی "
در مرداد ماه همان سال بخش نخست نبشتهٔ دیگری از او با سرنبشتهٔ " سیاستِ هنر، سیاستِ شعر" در نگین به چاپ رسید. او در این نبشته گروهی از شاعران از فرنگ برگشتهٔ آن دوران را سوداگران هنر و عروسکهای کوکی خواند ونبشت
«ما شاهدیم که این ٌعروسکان کوکی ٌ معصوم! مشتی کلمات قصار از قلب پر عفونت سیاست هنر سوداگرانه حفظ کردهاند و هر جا که فرصتی دست میدهد، همانها را تکرار میکنند: ُهنر مردم یعنی حرف مفت، حالا هنگام آن ست که در بند معماری شعر باشیم»
بخش دو دیگر این نبشته در شهریور ماه در نگین چاپ شد این مقاله سپس در کتابچه یی از سوی انتشارات (کتاب نمونه) به مدیریت بیژن اسدی پور چاپ شد. ورا که سپس ساواک از دنبالهٔ چاپ آن در نگین پیش گیری نمود. از دیگر نبشتههای مهم خسرو در نگین, میباید همچنین از نبشتهٔ او در یادبود پنجمین سالگرد مرگ فروغ نام برد او در این باره نوشت:
«او زیبایی را در بافت خشن زندگی جستجو میکرد. شعر فروغ، شعرهای اجتماعی او، شاید مردمی ترین شعر روزگار ما باشد»
دو مجموعه به نامهای "دستی میان دشنه و دل" و " من در کجای جهان ایستاده ام" را کاوه گوهرین پس از کشته شدن او منتشر کرده ست. دوران زندگی خسرو با عاطفه چهار سال بود و بهرهٔ این همزیستی فرزند پسری ست به نام دامون. عاطفه گرگین اندکی پس از دستگیری گلسرخی در دادگاه ارتشی به چهار سال زندان کیفر شد و سرپرستی از دامون را فرهاد، برادرش به رانش گرفت.
خسرو گلسرخی در ۲۹ بهمن ۱۳۵۲ به جرم ساختگی شرکت در طرح گروگانگیری رضا پهلوی در دادگاه ارتشی به اعدام محکوم و در میدان چیت گر تیر باران شد. به سبب فشار رسانهها و سارمانهای دادخواه جهانی شاه پروا داد تا از پدآفند گلسرخی در دادگاه فلمبرداری شود. خسرو در پدآفند از خود، دادگاه را فرمایشی خواند و گفت:
"در ایران انسان را به خاطر داشتن فکر و اندیشیدن محاکمه میکنند. چنانکه گفتم من از خلقم جدا نیستم، ولی نمونه صادق آن هستم. این نوع برخورد با یک جوان، کسی که اندیشه میکند، یادآور انکیزیسیون و تفتیش عقاید قرون وسطایی است. یک سازمان عریض و طویل تحت عنوان فرهنگ و هنر وجود دارد که تنها یک بخش آن فعال است، و آن بخش سانسور است که به نام اداره نگارش خوانده میشود. هر کتابی قبل از انتشار به سانسور سپرده میشود. در حالی که در هیچ کجای دنیا چنین رسمی نیست، و بدین گونهاست که فرهنگ مومیایی شده که برخاسته از روابط تولیدی بورژوا کمپرادور در ایران است، در جامعه مستقر گردیدهاست و کتاب و اندیشه مترقی و پویا را با سانسور شدید خود خفه میکند. ولی آیا با تمام این اعمالی که صورت میگیرد، با تمام خفقان، میتوان جلوی اندیشه را گرفت؟ "
او هم اکنون به همراه تنی چند از دیگر فعالان سیاسی، زمان شاه مانند کرامتالله دانشیان(دوست و همرزمش که با او اعدام شد)، محمد حنیف نژاد، سعید محسن، علیاصغر بدیعزادگان(از پایهگذاران سازمان مجاهدین)، و علی میهن دوست (از اعضای کادر مرکزی سازمان مجاهدین) و گروه بیژن جزنی که به همراه ۸ نفر دیگر از همراهانش در ۳۰ فروردین ۵۴ در تپههای اوین کشتهشدند، در قطعه سی و سه بهشت زهرا به خاک سپرده شدهاند.
من یک فدائی خلق ایران هستم و شناسنامه من جز عشق به مردم چیز دیگری نیست من خونم را به تودههای گرسنه و پابرهنه ایران تقدیم میکنم. و شما آقایان فاشیستها که فرزندان خلق ایران را بدون هیچگونه مدرکی به قتلگاه میفرستید، ایمان داشته باشید که خلق محروم ایران انتقام خون فرزندان خود را خواهد گرفت. شما ایمان داشته باشید از هر قطره خون ما صدها فدایی برمیخیزد و روزی قلب شما را خواهد شکافت. شما ایمان داشته باشید که حکومت غیرقانونی ایران که در ۲۸ مرداد سیاه به خلق ایران توسط آمریکا تحمیل شده در حال احتضار است و دیر یا زود با انقلاب قهرآمیز تودههای ستم کشیده ایران واژگون خواهد شد ضمنا" یک عدد حلقه پلاتین(طلای سفید) و مبلغ یک هزار و دویست ریال وجه نقد را به خانواده و یا به زنم بدهند.
گلسرخی هم اکنون به همراه تنی چند از دیگر کاروران سیاسی، زمان شاه مانند کرامتالله دانشیان(دوست و همرزمش که با او اعدام شد)، محمد حنیف نژاد، سعید محسن، علیاصغر بدیعزادگان(از پایهگذاران سازمان مجاهدین)، و علی میهن دوست (از اعضای کادر مرکزی سازمان مجاهدین) و گروه بیژن جزنی که به همراه ۸ نفر دیگر از همراهانش در ۳۰ فروردین ۵۴ در تپههای اوین کشتهشدند، در قطعه سی و سه بهشت زهرا به خاک سپرده شدهاند.
نمونه یی از شعرهایش
در سبزهای سبز
در زیر پلک خیس جنگل
در سبزهای سبز جنگل
کوچک
چوپان تنهایی ست
که هر غروب در نی
فریاد جنگلیها را
سرریز میکند
جنگل صدای گمشدگی ست
جنگل
صمیم وحدت ماست
و چشمهای کوچک
باور نمیکند
اینک صدای او
در پیچ و تاب سرد سیاهکل
گل میدهد
در زیر پلکهای خیس جنگل
در سبزهای سبز شمالی ام
کوچک
یک نام یا صداست
آوارهٔ غم نشین
هر عصر مینوازد
آهنگ کهنه را
و با صدای نی لبکش
آنها
برادرانم
گلهای هرزه را
با خون پاک خود
تطهیر میکنند
دادگاه
- دفاعیه او در دادگاه مشهور شد. این دفاعیه با سانسور در همان زمان رژیم شاه از تلویزیون پخش شد ولی بار دیگر به صورت کاملتر در اولین روزهای سقوط شاه در پنجمین سالگرد اعدام او در شب ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ از تلویزیون سراسری ایران پخش شد. او در دادگاه از عقاید مارکسیستی خود و تأثیر پذیریاش از اسلام سخن گفت و رژیم شاه را به شدت محکوم کرد. بخشهایی از این دفاعیه: - «ان الحیاه عقیده و جهاد» - - سخنم را با گفتهای از مولا حسین شهید بزرگ خلقهای خاورمیانه آغاز میکنم.
-
من که یک مارکسیست-لنینیسم هستم برای نخستین بار عدالت اجتماعی را در مکتب اسلام جستم و آنگاه به سوسیالیسم رسیدم. -
هنگامی که مارکس میگوید: «در یک جامعه طبقاتی ثروت در سویی انباشته میشود و فقر و گرسنگی و فلاکت در سویی دیگر در حالیکه مولد ثروت طبقه محروم است.» و مولا علی میگوید: «قصری بر پا نمیشود مگر آنکه هزاران نفر فقیر گردند.» در این دو گفته نزدیکی بسیاری وجود دارد و در این تاریخ میتوان از مولا علی به عنوان نخستین سوسیالیست جهان نام برد و از سلمان پارسیها و اباذر غفاریها. - در ایران انسان را به خاطر داشتن فکر و اندیشیدن محاکمه میکنند. این نوع برخورد با یک جوان یادآور انکیزیسیون و تفتیش عقاید قرون وسطایی است.» - -
در تاریخ ۱۸/۱۱/۱۳۸۵ ساعت ۱۱:۱۵ از شبکهٔ ۳ سیمای جمهوری اسلامی ایران فیلم دادگاه خسرو گلسرخی در برنامهای به نام «فوقالعاده» با حذف بخشهایی پخش شد
کتابشناسی
- گلسرخی عمده آثار خود را با نام مستعار منتشر میکرد. در زیر به برخی آثار وی اشاره شدهاست:
همچنین وی آثاری را با نامهای مستعاری نظیر دامون و خ. گ. منتشر کردهاست.
متن کامل دفاعیات خسرو دربیدادگاه شاه
اما بخوانید خبری را که در سایت اینده نیوز در مورد این شایعه درج شده و نیز نظر احان نراقی را در مورد موضوع :
واکنش احسان نراقی به شایعه زنده بودن خسرو گلسرخی
مریم اتحادیه و دوستانش به رهبری گلسرخی قصد ربودن فرزند شاه در فستیوال فیلم کودک سال ۵۲ را داشتند که با نفوذ ساواک،همه اعضای گروه دستگیر شدند. او اخیرا ادعاکرده فرح، گلسرخی را به جای اعدام به پاریس تبعید کرد.
به دنبال اظهارات مریم اتحادیه مبنی بر زنده بودن خسرو گلسرخی و سناریو قهرمان سازی از وی توسط برادر همسرش ایرج گرگین، احسان نراقی طی گفتگو با سایت آینده از تکذیب زنده بودن گلسرخی امتناع کرد.به گزارش سایت آینده، اخیرا گروهی موسوم به "پارس" ادعا کرد، به دنبال برنامه ریزی مشاورین شاه، فرح دیبا و ایرج گرگین، پس از تعیین مقداری مقرری برای گلسرخی، او را به جای اعدام به پاریس تبعید کردند و در همین رابطه در ماه جاری میلادی مریم اتحادیه در یکی از کافه های پاریس با خسرو گلسرخی ملاقاتی داشته است.
در اطلاعیه این گروه آمده بود: « قهرمان ساختن از خسرو گلسرخی توسط برادر همسرش ایرج گرگین مزدور بیگانه (که اکنون مسئولیت بخش فارسی رادیوی بیگانه به نام رادیو آزادی، رادیو فردای سابق را دارد) انجام شد، موضوع قهرمان سازی گلسرخی از این قرار بود که دادگاه او به بطور علنی با تبلیغات علیه رژیم برگذارشد و در 29 بهمن 52 اعلام شد که گلسرخی توسط رژیم اعدام گشت. در صورتی که با برنامه ریزی های مشاورین شاه و مزدورانی چون فرح دیبا و ایرج گرگین، وی به پاریس تبعید شد و مقدار زیادی مقرری برایش تعیین گشت. در آخرین خبر (فوریه 2009) خسرو گلسرخی ملاقاتی با مریم اتحادیه در یکی از کافه های پاریس داشت. (نقل قول از اتحادیه) هم اکنون مریم اتحادیه برای دیدار از مادر بیمارش در ایران به سر می برد!»این ادعا در حالی مطرح می شود که قبری منسوب به خسرو گلسرخی در قطعه 33 بهشت زهرا وجود دارد.در همین باره احسان نراقی که ضمن قرابت خانوادگی با فرح پهلوی در رژیم گذشته، مشاور نزدیک فرح پهلوی محسوب می شود، درباره ادعای خانم مریم اتحادیه مبنی بر حمایت فرح پهلوی در زنده بودن گلسرخی گفت: "من نمی توانم درباره مرگ گلسرخی اظهار نظر کنم".
وی در ادامه ضمن عدم تکذیب خبر زنده بودن گلسرخی افزود: "باید از خانم اتحادیه بپرسید که چرا در این مرحله خبر زنده بودن گلسرخی را مطرح می کند و من نمی توانم این خبر را تکذیب کنم."لازم به ذکر است مریم اتحادیه از جمله اعضای گروه دوازده نفری بود که به رهبری خسرو گلسرخی و کرامتالله دانشیان قصد ربودن فرزند محمدرضا پهلوی در فستیوال فیلم کودک سال ۵۲ را به قصد آزادسازی زندانیان سیاسی داشتند که با نفوذ ساواک و لو رفتن طرح , همه اعضای گروه دستگیر شدند. هر چند که از این گروه بجز کرامتالله دانشیان و خسرو گلسرخی که اعدام شدند , سه تن به حبس ابد محکوم شدند (طیفور بطحایی , رضا علامه زاده , عباس سماکار) ولی مریم اتحادیه از جمله افرادی بود که با درخواست عفو از شاه و همسرش پس از سپری کردن زندان کوتاه مدتی آزاد شد.
شعر سهراب سپهری در یادبود گلسرخی
سهراب سپهری در غم اعدام خسرو گلسرخی ,شاید در گیر و دار اعدام خسرو گلسرخی سهراب سپهری اینچنین سرود :
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید اینست
که در افسون گل سرخ شناور باشیم
و در بند آخر با کنایه می گوید در افسون گل سرخ ! که احتمالا اشک است شناور باشیم (منبع تالار گفتگوی تاجیکستان)
نکته - در صورتی که این موضوع صحت داشته باشد به یکی از جنجالی ترین موضوعات مطبوعاتی تبدیل خواهد شد و آنچه در این مطلب برای ما اهمیت پیدا کرده همین موضوع است و نه عقاید و دیدگاه های گلسرخی .یه یقین در صورت صحت این شایعه خیلی از مبارزین و نویسندگانی که در مورد وی نوشته اند واکنش های جالب و متفاوتی را از خود نشان خواهند داد که جالب است . البته بخش زیادی از ایشان نیز از دنیا رفته اند .
منبع:http://talkhzibast.persianblog.ir/page/11
ودرادامه میتونید فیلم دفاعیات خسرو گلسرخی رو از لینک زیر دانلود کنید:
قبل از اعدام
خون ما
می شکفد بر برف
اسفندی
خون ما
می شکفد بر
لاله
خون ما
پیرهن کارگران
خون ما
پیرهن دهقانان
خون ما
پیرهن سربازان
خون ما
پیرهن
خاک
ماست
نم نم باران
با خون ما
شهر آزادی را
می سازد
نم نم باران
با خون ما
شهر فرهادها را
سازد
خون ما
پیرهن کارگران
خون ما
پیرهن دهقانان
خون ما
ییرهن
سربازان
خسرو گلسرخی
تا آفتابی دیگر
رهروان خسته را احساس خواهم داد
ماه های دیگری در آسمان کهنه خواهم کاشت
نورهای تازه ای در چشم های مات خواهم ریخت
لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد
سهره ها را از قفس پرواز خواهم داد
چشم ها را باز خواهم کرد
خواب ها را در حقیقت روح خواهم داد
دیده ها را از پس ظلمت به سوی ماه خواهم خواند
نغمه ها را در زبان چشم خواهم کاشت
گوش ها را باز خواهم کرد
آفتاب دیگری در آسمان لحظه خواهم کاشت
لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد
سوی خورشیدی دگر پرواز خواهم کرد
.:: This Template By : web93.ir ::.