از گذشته تاکنون فروش زنان در افغانستان رفتاری ناپسند در تمام ملل بوده و هیچ گاه تاریخ، این سنت غلط را مورد تایید قرار نداده، اما قوم خو گرفته به رفتارهای اینچنینی، این رفتار خلاف مذهب و انسانیت را به دست فراموشی نسپرده اند و اینچنین است که در قرن بیست و یکم میلادی هنوز کالایی به نام زن توسط افغان ها خریداری میشود و عجبا که بخشی از این کالا توسط هموطنان خوش غیرتمان که گرسنگی امانشان را بریده، به این کشور صادر میشود و تاسف برانگیزتر، تلاش برای نادیدن و سرپوش گذاشتن بر چنین فاجعه ای است.
بسیاری از افاغنه، زنان شهرستانی ایرانی (بخصوص زنان خراسانی و بلوچ) را به عنوان زن اول، دوم و حتی سوم برمیگزینند و با مبلغی معادل چند صدهزار یا نهایتاً دو میلیون تومان به خواستگاری رفته و تحت عنوان ولیمه، زن مورد نظر را میخرند.
عموماً افغانی ها با این وعده که دختران را از ایران خارج نمیکنند، پدران کم عاطفه را راضی می کنند، اما پس از مدتی، زنان ایرانی را که چون ملکشان، متعلق به خویش میدانند، به افغانستان میبرند و گاه خشونت و تبعیض بر این دخترکان ایرانی پس از چند سال، چهرهای تکیده از این ایرانیان نشسته با افغانها باقی می ماند.
فاجعه آنجاست که این زنان همان گونه که خریده شده اند، پس از به دنیا آوردن ۵ یا ۶ فرزند طی ۶ تا ۸ سال و فرسوده شدن بر اثر شدت زاد و ولد و زندگی سخت ، طبق سنت برخی اقوام افغانستان فروخته میشوند و شوهرانشان زنان جوان دیگری به جای ایشان میخرند!
البته این اوج عقب ماندگی فرهنگی این کشور را نشان میدهد، چرا که اگر مردی به چنین سنتی تن در ندهد، از سوی دیگر مردان به طعنه نامرد خطاب میشود! این روایتی است حقیقی از دختران وطن که در سرزمینی غریب، مظلوم واقع میشوند.
فاجعه ای که برایش هنوز فریادرسی یافت نشده و به دلایل غیرقابل قبول، در قبالش نیز همواره سکوتی وهم انگیز اختیار شده، در فیلم مستند گیسوی آشفته من (My Disturbed Hair) اثر ماجد نیسی به تصویر کشیده شده است.
یکی از سوژه های متعدد حاضر در این اثر فقط ۲۲سال دارد، با چهار تولد بچه پیاپی، شوهرش قاچاقچی است و در غیاب شوهرش، برادرهای شوهرش به او تجاوز می کنند و یکی از بچههایش را نیز از آنها دارد. در این شرایط، برادران شوهرش به او می گویند، در صورت افشای موضوع، او را خواهند کشت!
.:: This Template By : web93.ir ::.