زيرا جا مدات از خود اراده اي نداشته و مقاومتي نمي نمايند،ولي انسان چون داراي شخصيت و اراده است در برابر هر دگرگوني ايستادگي مي نمايد بعبارت ديگر هما نند چوب و سنگ نيست که خود را در بست در اختيار ديگران بگذارد.از اين گذشته،انسان احتيا جات گونا گوني دارد،مربيان مي بايستي تمام نياز منديهاي جسمي و عا طفي و فکري کودکان را در نظر بگيرند تا روش هاي تربيتي ،سود مند واقع گردد، والا سهل انگاري در يکي از خواسته هاي مشروع آنان نتيجه تر بيتي را ،خنثي خوا هد ساخت.
كودكان دنيايي متفاوت و خاص خود دارند، كودكان براي اينكه رشد كنند علاوه بر غذاي جسم نياز به غذاي روح نيز دارند كه اين غذاي جسم را ما بزرگ ترها بايد براي آنان فراهم نماييم، گاه كودكان مستعد و باهوش خودشان زمينه رشد بهتر را براي خود فراهم مي آورند . يكي از راههاي رشد بچه ها از طريق طرح سوال ممكن مي شود.
چرا کودکان مي پرسند :
از آغاز کودکي حس کنجکاوي شديدي کودکان را تحريک ميکند که از هر چيزي سر در بياورند ،آنان پيش از آن که به حرف زدن آشنا گشته و راه رفتن را بيا موزند ، با لمس کردن اشياء و خراب کردن آنها مي خواهند از آنها اطلاع پيدا کنند ،وآنها را بشنا سند .کودکان وقتي به سن سه و چهار سالگي مي رسند به جاي لمس کردن و خراب نمودن ،اين اطلاع و آشنايي را به وسيله ي پرسشهاي گوناگون انجام مي دهند ،لذا در اين دوره کلمات چرا و چطور زياد از زبان آنها شنيده مي شود. اين پرسشها از مو ضوعات بسيار ساده و کم اهميت شروع شده ، بتدريج به سئوالات پيچيده منتهي مي گردد
• مثلاً بسياري از کودکان مي پرسند ستاره چيست ؟
• خدا کجا است ؟
• چرا خداوند ديده نمي شود ؟.
.. عطش شناسايي و درک نه تنها در طبقه ي کودکان وجود داردبلکه اين تجسس فکري از مختصات انسان بوده در هر دوره و زماني انسان ها مي کوشند از هر چيزي سر در آورده ، مجهولات خود را کاهش دهند و به دانستني هاي واقعي خود بيفزايند ، بسياري از تمايلات انسان دوره اي و فصلي است ،يعني در موقعي شروع و در زماني پايان مي يابد ، مثلاً بازي کودکان آغاز و انجامي دارد ولي حس کنجکاوي و درک انسان پاياني ندارد ، وتازه هر چه علم و دانش بشري فراوان تر مي گردد ابهام و سوال انسان ها نيز توسعه بيشتري مي يابد.
سوالات كودكان در زمينه هاي متفاوت و مختلف مي تواند باشد برخي از سوالاتي كه به ذهن آنها ممكن است بيايد و برخي از آن سوالاتي كه از ذهن شان گذشته و توسط كودك مطرح گرديده در اين مقاله آمده اميد اينكه بتواند راههاي مناسب رشد كودك را براي والدين عزيز هموار سازد.
زماني كه كودك اولين نوزاد متولد شده را مي بيند اين سوال برايش پيش مي آيد كه نوزاد از كجا مي آيد؟ براي اينكه بدانيم چگونه به اين سوال كودك پاسخ دهيم بايد بدانيم كه:
هرگز نبايد در برابر سوال كودك از چگونگي تولد به او دروغ بگوئيد. اگر هم نمي خواهيد در آن لحظه پاسخي دهيد . به او بگوئيد بعدا ًصحبت خواهم كرد. تجربه ما نشان مي دهد كه پاسخ درست ما به بچه ها، نه تنها انحراف ايجاد نمي كند. بلكه از انحراف آن ها پيشگيري مي كند. كاري كنيم كه بچه ها بدون احساس تقصير، سوالات خود را مطرح كنند و ضمناً مطمئن باشند كه والدين به آنها دروغ نمي گويند تا به والدين اعتماد پيدا كنند. نكته قابل توجه در پاسخ به اين سوال آن است كه در مورد تولد فرزند متناسب با سن و سال و درك كودك به او پاسخ دهيم.
برخي بنابر تجربيات و خاطرات تلخ جنسي گذشته خودشان، از تکرار دوباره آن در مورد فرزندانشان در هراسند و سکسوآل بودن کودکانشان را کورکورانه انکار مي کنند. اينکه کودک در مورد مسائل جنسي سکوت اختيار مي کند دليل بر عدم کنجکاوي او در اين زمينه نيست. بلکه مطمئن باشيد قبلا کنجکاوي و يا تمايلات او را به گونه اي سرکوب کرده ايد و اين اعتماد که شما را بعنوان سنگ صبور خود دانسته و راز و رمزش را با شما در ميان بگذارد را از او سلب نموده ايد. کودکاني که بيشتر مورد توجه و نوازش قرار گرفته و خودارضايي مي کنند در روابط جنسي با شريک جنسي خود، کمتر دچار مشکل خواهند شد.مشکلات در زمينه چگونگي روياويي با سوالات جنسي بسيار است. در ابتدا گزينش واژه هاي مناسب براي محاوره اي ساده و دوستانه و سپس انتخاب زمان و مکان مناسب، مي تواند کار را راحت تر کند. بعنوان نمونه به هنگام استحمام که هر دو برهنه مي شويد، مي توان پاسخگوي سوالات جنسي او باشيد
سوال كودكي كه ممكن است در زمينه مسائل جنسي باشد؟
مسائل جنسي را همانند ساير مسائل بايد به كودك آموزش داد. همان طوريكه به بچه ها ياد مي دهيم قبل از صرف غذا دستهايشان را بشويند به همين سادگي نيز مسائل جنسي را بايد آموزش داد.
چرا من آلت جنسي دارم؟
• اسم آن چيست؟
• چرا اندام تناسلي من چنين عملکردي از خود نشان مي دهد؟ اسم عملکرد چيست؟
• در مقابل تحريک شدن چه رفتاري بايد نشان دهم؟ناديده گي و يا پذيرش؟
• به هنگام تحريک جنسي چه اتفاقي مي افتد؟
• من چگونه بدنيا آمده ام؟
بهترين سن براي ازدواج چند سالگي است؟
«??سالگي! چون در آن سن مجبور نيستيد کار کنيد و ميتوانيد هي دراز بکشيد و فقط همديگر را دوست داشته باشيد.» جودي، 8 ساله
«مهدکودکم که تمام بشود، ميروم و براي خودم دنبال زن ميگردم!» تام، 5 ساله
در اولين قرار ملاقات، زن و مردها به هم چه ميگويند؟
«در اولين قرار ملاقات فقط به هم دروغ ميگويند و اين معمولا باعث ميشود که از هم خوششان بيايد و يک قرار دوم بگذارند.» مايک، 10 ساله
مساله حياتي: بهتر است آدم ازدواج کند يا مجرد بماند؟
«دخترها بهتر است مجرد بمانند، اما پسرها بايد ازدواج کنند چون يک نفر را لازم دارند که دنبالشان راه بيفتد و تميز کند!» لينت، 9 ساله
«بابا اين چيزها سردرد ميآورد. من فقط يک بچهام. من همچين بدبختيهايي نميخواهم.» کني، 7 ساله
چرا دو نفر عاشق هم ميشوند؟
«هيچ کس نميداند چه اتفاقي ميافتد، ولي من شنيدهام که يک ربطهايي به بويي که آدم ميدهد دارد، براي همين است که مردم اين قدر عطر و ادکلن ميخرند.» جين، 9 ساله
«ميگويند يکي به قلب آدم تير ميزند و اين حرفها، ولي مثل اينکه بقيهاش اين قدر درد ندارد.» هارلن، 8 ساله
عاشق شدن چطوري است؟
«مثل يک بهمن که براي زنده ماندن بايد زود از زير آن فرار کني.» راجر، 9 ساله
«اگر عاشق شدن مثل يادگرفتن حروف الفبا سخت است، من يکي که نميخواهم. خيلي طول ميکشد.» لئو، 7 ساله
نقش خوشتيپي در عشق چيست؟
«اگر ميخواهيد کسي که در حال حاضر جزئي از خانوادهتان نيست، دوستتان داشته باشد، خيلي مهم نيست که خوشگل باشيد.» ژوانه، 8 ساله
«فقط قيافه مهم نيست. من را نگاه کنيد. خيلي خوشتيپم. اما هنوز کسي پيدا نکردهام که با من ازدواج کند.» گري، 7 ساله
«زيبايي يک چيز ظاهري است، نميتواند خيلي ماندگار باشد.» کريستينه، 9 ساله
چرا عشاق دست هم را ميگيرند؟
«ميخواهند مطمئن شوند که حلقههايشان نميافتد، چون خيلي بالايش پول دادهاند.» ديو، 8 ساله
عقايد محرمانه درباره عشق را بيان كنيد؟
«من عشق را دوست دارم، فقط به شرطي که وقتي تلويزيون کارتون ميدهد، اتفاق نيفتد.» آنيتا، 6ساله
«عشق آدم را پيدا ميکند، حتي اگر خودت را از آن پنهان کني. من از 5 سالگي تلاش ميکنم که خودم را از آن پنهان کنم ولي دخترها مدام پيدايم ميکنند.» بابي، 8ساله
«خيلي دنبال عشق نيستم. فکر ميکنم کلاس چهارم بودن به اندازه کافي سخت هست.» رژينا، 10 ساله
ويژگيهاي شخصي براي اينکه عاشق خوبي باشيد
«يکي از شما بايد بلد باشد که خوب چک بنويسد، چون حتي اگر صد هزار کيلو هم عشق داشته باشيد، باز هم يک قبضهايي هست که بايد پرداخت کنيد.» آوا، 8 ساله
راههايي که ميشود کسي را عاشق خودتان کنيد كدامند؟
«به آنها بگوييد که فروشگاههاي زنجيرهاي شکلات داريد.» دل، 6 ساله
«يک سري کارها را نکنيد مثلا اينکه کتاني سبز بدبو داشته باشيد... ممکن است با اين کارتان توجه کسي را جلب کنيد اما توجه، عشق نيست. » آلونزو، 9 ساله
«يکي از راههايش اين است که دختر مورد نظر را براي غذاخوردن بيرون دعوت کنيد. حتما يک چيزي بخريد که دوست دارد؛ مخصوصا سيبزميني سرخ کرده.» بارت، 9ساله
چطوري ميشود فهميد دو تا آدمي که توي رستوران غذا ميخورند عاشق هم هستند؟
«فقط نگاه کنيد و ببينيد که مرد صورت حساب را برميدارد يا نه. اين راهي است که ميشود فهميد عاشق شده يا نه.» جان، 9 ساله
«عاشقها فقط به هم خيره ميشوند و غذايشان سرد ميشود. بقيه بيشتر به غذا توجه ميکنند.» براد، 8 ساله
«اگر يکي از آن دسرهايي سفارش بدهند که با آتش درست ميکنند، عاشقند. چون يعني قلب خودشان هم آن جوري است... توي آتش» کريستينه، 9 ساله
وقتي مردم ميگويند: دوستت دارم، به چه فکر ميکنند؟
«به خودشان ميگويند: بله واقعا دوستش دارم. ولي کاش ميشد حداقل روزي يک بار دوش بگيرد.» ميشله، 9ساله
چطور ميشود عاشق ماند؟
«اسم زنتان را فراموش نکنيد... اين کار کل عشق را نابود ميکند.» راجر، 8 ساله
«همسرتان را زياد ببوسيد. اين کار باعث ميشود او يادش برود که شما هيچ وقت آشغال را بيرون نميگذاريد.» رندي، 8ساله
در ضمن پاسخهايي كه به كودكان داده مي شود.بايد ساده و از لحاظ علمي درست باشند. دروغ نبافيد! اگر فکر مي کنيد کودک از لحاظ سني معني واژه هاي علمي را نمي فهمد از اصطلاحات عاميانه تر استفاده کنيد. اگر کنجکاوي در اين مورد نمي بينيد خود به اندام جنسي کودک اشاره کرده و نام آن را به ايشان بياموزيد. اين مساله در مورد دختران که آلت جنسي شان مخفي تر است بيشتر صدق مي کند. در سنين بالاتر تغييرات بدن بهنگام ارگاسم در دختران نسبت به پسران که شاهد ضربان آلت تناسلي خود هستند، ناملموس تر است. حتي در امر آموزش چگونگي ارگاسم نيز پسران راحت ترند، زيرا معمولا در گروهاي چند نفري با هم «جلق زدن» را به يکديگر مي آموزند.تمايلات و رفتارهاي جنسي کودک از دوران طفوليت تا سن پنج سالگي خلاصه مي شوند در کنجکاوي، تحريک و پاسخ جنسي مداوم و خودانگيز او به محرکها مگر اينکه بنحوي از سوي ديگران سرکوب شوند. عمل استشهاد با رشد و ايجاد هماهنگي ميان ماهيچه هاي بدن بعد از دو سالگي ميسر مي گردد. رفتارهاي ديگر مانند بوسيدن و دست زدن به اندام هاي تناسلي يکديگر در قالب بازيهاي جنسي نزد کودکان چهار پنج ساله مشاهده مي شود.
بعضي از سوالات كودكان و نوجوانان همزمان با دوران بلوغ به ذهنشان خطور مي كند.
پدر و مادر وظيفه دارند فرزندشان را چه دختر و چه پسر را قبل از بلوغ نسبت به مسئله بلوغ و علائم آن آگاه سازند و به سوالات آنها با دقت و بدون پروا با احتياط و رعايت جوانب خاص پاسخ دهند.
بعضي وقت ها بچه ها سوالهاي عجيبي مي پرسند كه گيج كننده هستند.
مثلا اينكه چرا گوجه درخت ندارد و بوته دارد؟
چرا هنداونه درخت ندارد و بوته دارد؟ در اين گونه مواقع از خود بچه كمك بگيرين تا به پاسخ اش برسد. نظرش را در اين سوالات از خودش بخواهيد.
پاسخ هاي مبهم به كودكان و گفتن اين مطلب كه تو خيلي كوچكتر از ان هستي كه اين چيزها را بفهمي بچه ها را ناچار مي كند كه اين سوالات را براي خودشان نگه دارند و تصورات عجيب و غريبي براي خود بسازند.
اكثر والدين از پاسخ دادن به سوالات كودكان طفره مي رند و غافل از ان هستند كه اگر پاسخ كودكان را خودشان ندهند ممكن است كودكان در جاهاي ديگر بدنبال پاسخ سوالات بگردند و نيز عدم پاسخگويي به سوالات كودكان باعث شود كه كودكان از والدين ذهنيت منفي پيدا كنند و مقدمات سوء رفتار آنان فراهم آيد.
توجه داشته باشيدم وقتي كودك سوالي مي پرسد بهترين زمان براي آموزش مربوط به همان مي باشد كه بايد انجام پذيرد.
و بايد توجه داشته باشيم وقتي بچه ها سوالي مي پرسند تنها بايد جواب همان سوال را به آنها داد اغلب سوالاتي كه براي كودكان بوجود مي آيد درباره مسائل جنسي است كه معمولاً در دوره سني سه تا چهار سالگي آغاز مي شود. كودكان نيازمند اطلاعات صحيح بوده و سوالهاي خود را تا رسيدن به جواب قطعي و به بهانه هاي مختلف تكرار مي كنند. دو قاعده كلي براي ارائه اطلاعات جنسي و يا اطلاعاتي در مورد مرگ ،طلاق، و موارد مشابه به كودكان صدق مي كند. گر چه پدر و مادرها در بسياري از موارد نمي توانند اطلاعات دقيقي به بچه ها بدهند ولي مي توانند آنها را از تصور و فكر غلط رهايي بخشند مثلا در مورد همان مثال باردار شدن مادر. اغلب كودكان فكر مي كنند بچه از خوردن چيزي توسط مادر و بزرگ شدن آن در شكم مادر ايجاد مي شود. يا اينكه از خاك درست شده اند. وقتي والدين اطلاعات درستي در اين مورد به كودكان ارائه كنند اين تصور غلط در ذهن آنها از بين خواهد رفت.
جالب اينجا است بسياري از اطلاعات و آگاهي هاي ارائه شده توسط والدين ممكن است توسط بچه ها فراموش شده و بدرستي درك نشوند. اما مهم اين است كه در طول سالهاي رشد درك او از اين مسائل نيز افزايش يافته و به ارائه اطلاعات صحيح عادت نمايد.
در دوران پيش از مدرسه بچه ها به كشف بساري از مسائل علاقه مند بوده و اطلاعات بسياري را درباره محيط اطراف خود مي آموزند- پرسش هايي مانند بچه ها از كجا مي آيند؟ از سوالات معمول كودكان در اين مرحله است كه بسياري از والدين ناآگاه را پريشان مي سازد در حالي كه اين پرسش ها با وجود ظاهر تخصصي و جنسي خود در محتوا تفاوتي با ساير سوال هاي كودكان مانند پرسش درباره رنگ آبي آسمان با باران از كجا مي آيد ندارند. ارائه پاسخ هاي مبهم به كودكان و گفتن اين مطلب كه تو خيلي كوچكتر از آن هستي كه اين چيزها را بفهمي به بچه ها را ناچار مي كند كه اين سوالات را براي خودشان نگه دارند و از تولد تصورات عجيب و غريب براي خود بسازند بنابراين بيشتر والدين از جواب دادن به سوالات طفره مي روند در حالي كه اين مساله يكي از مهم ترين مسئوليت هايي است كه به عهده آنان است. اگر كودك جواب سوالات خود را از والدين دريافت نكند ممكن است پاسخ خود را در جايي ديگر جستجو كند ممكن است پاسخ صحيحي دريافت كرده و يا حتي ممكن است مقدمات سوء رفتار با وي فراهم شود. بچه ها اغلب در اين سنين درباره جنسيت خود كنجكاو مي شوند و بازي هاي اين دوره تا حدودي رنگ و نقش جنسيتي را به خود مي گيرد.
حدود سن 3 سالگي اغلب بچه ها از تفاوت هاي آناتوميك هر دو جنس آگاه بوده و شكل هاي مربوط به هر دو جنس را تقريباً مي شناسند. دكتر بازي كه يكي از بازيهاي معمول كودكان در اين سنين است كنجكاوي آنها را درباره جنسيت آشكار مي سازد.
جستجو و سوال درباره محل تود بچه نيز از مسايلي است كه ذهن كودكان را به خود مشغول داشته و گاه موجب سردرگمي آنها مي شود. در اين مرحه تكامل، بچه ها به هيچ وجه شرم و حيا ندارند و نمي دانند كه لمس يا كنجكاوي درباره آلت تناسلي در مقابل ديگران كار صحيحي نيست در اصل واكنش وعكس العمل والدين است كه به بچه ها مي فهماند آيا كار آنها قابل قبول است يا خير. هر چند بايد والدين اين اجازه را بدهند كه كودم با قسمت هاي گوناگون بدن خود آشنا شوند ولي بايد طوري برخورد كند كه او كم كم متوجه شود كه مساله ناحيه تناسلي خصوصي است و نبايد در حضور ديگران مطرح شود اگر كودك تمايل زيادي به آلت تناسلي خود نشان مي دهد و يا حالات روحي خاصي بعد از لمس ناحيه تناسلي در وي ايجاد مي شود در اين باره نيز به بررسي بيشتري وجود دارد.
بازيهاي جنسي
بازيهاي جنسي كودكان با يكديگر نه تنها زيان آور نيست، بلكه براي رشد هويت جنسي آنها لازمه اي است. شايد تا به حال كودكان را جين اين گونه بازيها از قبيل " دكتر بازي" و يا تقليد از نقش پدر و مادر ديده ايد، كه چگونه با استفاده از اشياء مختلف به " معاينه" بدن يكديگر مي پردازند و يا با تقليد از عمل تناسل روي يكديگر مي خوابند و به عقب و جلو مي روند، بدين ترتيب يكيدگر را تحريكکرده و از گرمايي که در اندام جنسي شان بوجود مي آيد احساس مطلوبي مي يابند. نکته اي که شايد بيشتر از خود اين بازيها ذهن والدين را نگران مي کند اين است که شريک بازي بچه ها معمولا هم جنسشان مي باشد. اما اين بازيها/ شبه رفتارها تنها از روي کنجکاوي آنهاست و هيچ ارتباطي به هويت جنسي آينده شان ندارد. بازي از آنجا مثبت است که به کودک مي آموزد:
در مورد تمايلات، احساسات و کنجکاويهاي جنسي شان تنها نيستند. اين تمايلات و احساسات از جانب ديگري مورد تاييد قرار مي گيرند.
لخت شدن در مقابل هم جنسان خود خجالت آور نيست. شش تا نه سالگي به عقيده زيگموند فريد زماني است که کودک از لحاظ جنسي غير فعال است و در صورت درگيري با مسائل جنسي شديدا تحت تاثير عواقب منفي آن قرار خواهد گرفت. البته صحت اين تئوري هنوز تاييد نشده. اين دوره اي است که سوالات و کنجکاويهاي کودکان در مورد ازدواج، سکس و حاملگي نمايان مي شود. فانتزي هاي جنسي، استشهاد گروهي، تقليد عمل جفت گيري و تمايل به جنس مخالف از جمله تغييرات جنسي اين دوره است.
در نهايت با نزديک شدن سن بلوغ، تاثير هورمونها و رشد سريع کودکان، رفتارها و تمايلات جنسي شان نيز شدت مي يابد. تعداد استشهادها بيشتر شده و بسياري از کودکان از مجلات و يا فيلم هاي پورنوگرافي براي تحريک خود استفاده مي کنند. گفتني است که پانوراماي رفتارهاي جنسي کودکان عمدتا به فرهنگ خانواده و جامعه اي که در آن پرورده مي شوند و همين طور ميزان مشاهده و کسب اطلاعات آنها از محيط پيرامونشان وابسته است.
خودارضايي کودکان بنابر آمار روانشناسان حدود هشتاد درصد پسران و پنجاه درصد دختران پانزده ساله، اگر نه بيشتر!!، استشها واستمنا /خود ارضايي مي کنند. اين عمل حتي از دوران جنيني در رحم مادر آغاز مي شود. بنابر مطالعاتي که در اين زمينه روي نوزادان تا سن 18 ماهگي صورت گرفته، کودکاني که از محبت و نوازش جسمي زيادي برخوردار مي شوند به کرات با اندام تناسلي خود بازي مي کنند و برعکس. امروزه تشويق کودکان به استشهاد امري ناپسند و يا اشتباه تلقي مي شود اين درصورتي است که سکسولوژيست ها در کلينيک هاي درماني خود از استشهاد به عنوان فني براي رفع مشکلات جنسي افراد اعم از انزال زودرس و ناتواني جنسي استفاده مي کنند. البته ريشه اين گونه خرافات، از قبيل اينکه خود ارضايي موجب کوري، صرع، نازايي و اختلالات رواني مي شود و همچنين کار آدمهاي تنها و افسرده است، به قرن هفدهم ميلادي برمي گردد. بيشتر زنان و يا مرداني که از عدم ارگاسم يافتن رنج مي برند، در گذشته نيز خودارضايي نکرده اند و يا توسط والدين از انجام آن منع شده اند. خودارضايي خودشناسي فعال بدني است. انعکاس آن حتي در روابط زناشويي نيز ديده مي شود. اگر زني به وجود عضوي با نام «کليتوريس» در اندام جنسي خود و عملکرد آن آگاه نباشد، چگونه مي تواند از شريک جنسي خود اين انتظار را داشته باشد که رمز به ارگاسم رسيدن او را بداند؟! آيا اين انتظار بي جا نيست؟ انجام خودارضايي در حضور شريک جنسي نشانه عدم کفايت جنسي او نيست، بلکه اين شانس را بدو مي هد تا با مشاهده دقيق نقاط حساس و روش صحيح تحريک جنسي شما را بياموزد. متاسفانه هنوز برخورداري از لذت جنسي، آنهم از بدن خود نزد بسياري آغشته به احساس گناه، شرم و عذاب وجدان است. بايد اين طلسم را شکست. نقطه آغاز از کودکان است. سعي کنيد مدتي از روز را بدون لباس و کاملا لخت باشند تا حس کنجکاوي آنها نسبت به اندام جنسي شان برانگيخته شود. اگر متوجه خودارضايي آنها شديد تنهايشان بگذاريد. کودکان نيز همانند بزرگسالان نياز دارند مدتي با خود و بدور از مزاحمت ديگران باشند. اگر به اشتباه بودن روش خودارضايي شان پي برديد سعي کنيد با احترام به احساسات و شخصيت و حرمتشان، دوستانه و بدون سرزنش روش صحيح استشهاد را بدانها بياموزيد. خودارضايي تراژدي نيست، عشق به خود است!
مسائـل جنسي کودکان و نوجوانان(1)
نوزادي و شير خوارگي :
تمايلات جنسي از بدو تولد شروع ميشود.زاييده شدن و مکيدن پستان از اولين تجارب جنسي هر نوزاد به شمار ميروند و ميتواند براي او لذتبخش و خوشايند باشند. گر چه به نظر مي رسد پيش از تولد نيز جنين هاي پسر داراي قابليت نعوظ مي باشند. اين حالت که توسط سونوگرافي قابل تشخيص است به صورت دوره اي تکرار مي شود. کالدرون ضمن بررسي جنينها از راه سونوگرافي به اين نتيجه رسيد که اين توانايي از دوره جنيني در انسانها وجود دارد،اما نتوانست شواهد دقيقي به نفع وجود انقباضات کليتوريس و لغزنده شدن واژن در جنين هاي دختر پيدا کند.
آلفرد کينزي در پژوهش خود به اين نکته اشاره ميکند که مراحل ارگاسم در نوزادان پسر دقيقا مانند مردان بالغ است به جز اين که نوزادان توانايي انزال ندارند.به عقيده وي تحريک اندام تناسلي نوزادان با فشردن رانهاي او به يکديگر ،تحريک با دست و يا حتي فشرده شدن دستگاه تناسلي به پتو نيز رخ خواهد داد.
نوپايي و خردسالي:
تفاوت هاي دو جنس در اين دوران آشکارتر شده و در بازيهاي کودکان به صورت واضح تري مشاهده ميشود.کودکان در اين دوران ،اسامي نقاط مختلف بدنشان را مي آموزند و آموختن اسامي صحيح اعضاي تناسلي به جاي اسامي اختراعي در اين مرحله از اهميت ويژه اي برخوردار است. در اين دوران بچه ها همزمان با رشد عمومي و آشنايي بيشتر با محيط اطراف به کشف نقاط مختلف بدن خود ميپردازند و درمي يابند که لمس بعضي از نقاط بدن با لذت همراه است.
خود ارضايي از مشکلات شايع اين مرحله از زندگي کودک است. در واقع او با تکرار اين رفتار به احساسات لذتبخشي دست خواهد يافت.حرکاتي مانند خوابيدن روي شکم و ماليدن خود به زمين يا عروسک و يا ساير اشيا در اين کودکان(به ويژه در دختر بچه ها)بسيار معمول است.البته تشخيص ساير علل تحريک پذيري دستگاه تناسلي نيز از اهميت ويژه اي برخوردار است وجود کهير روي اعضاي تناسلي از نکاتي است که بايد در نظر گرفته شود.و يا ساير علل منجر به تحريک پذيري اين عضو،که مي تواند از بروز عفونت هاي ادراري دخترتان تا بعضي از ناراحتي هاي قارچي متفاوت باشد. خود ارضايي در کودکان گوشه گير و منزوي نيز بسيار ديده مي شود.
آموزش والدين:
شامل اطمينان دادن به آنها در مورد بي ضرر بودن اين رفتار و ذکر اين نکته که کودک در مورد جنسيت خود کنجکاو بوده و اين رفتار طبيعي است ميباشد.زمينه هاي مذهبي و فرهنگي خانواده نيز بايد در نظر گرفته شود.کسب تاريخچه اي در مورد زمان و محل خودارضايي و نحوه پاسخ والدين به اين رفتار کودک مفيد است.والدين بايد از رفتارهاي ترساننده و خشن در اين مورد منع شوند زيرا کودک را ممکن است به ساير رفتارهاي مضر وادار کند.کودک بايد بفهمد اين رفتار جامعه پسند نبوده و نبايد آن را تکرار کند.اين ادراک بايد در محيطي آرام و بدون ترس ايجاد شود.مشغول کردن کودک به ساير فعاليتها و پرت کردن حوس او از اين رفتار ميتواند مفيد باشد.
دوران پيش از مدرسه:
در اين دوران بچه ها علاقه مند به کشفبسياري از مسائـل بوده و اطلاعات بسياري را در مورد محيط اطراف خود مي آموزند. پرسشهايي مانند"بچه ها از کجا مي آيند؟"از سوال هاي معمول کودکان در اين مرحله است که بسياري از والدين ناآگاه را پريشان مي سازد.در حالي که اين پرسشها عليرغم ظاهر تخصصي و جنسي خود در محتوا تفاوتي با ساير سوالات کودکان مانند پرسش در مورد منبع باران و رنگ آبي آسمان ندارد.ارائـه جوابهاي مبهم و گفتن اين مطلب که"تو کوچکتر از آن هستي که اين چيزها را بفهمي "بچه ها را ناچار ميکند که اين سوالات را براي خودشان نگه دارند و از تولد تصورات عجيب و غريب براي خود بسازند.
بچه ها در اين سن در مورد جنسيت خود کنجکاو بوده و بازيهايشان تا حدودي نقش و رنگ جنسيت را به خود ميگيرد.تو ?سالگي اغلب از تفاوت هاي آناتوميک هر دو جنس آگاه بوده و شکل هاي مربوط به هر جنس را تقريبا مي شناسند.
"دکتربازي"يکي از بازيهاي معمول در اين سنين است که کنجکاوي آنها را در مورد جنسيت آشکار مي کند.جستجو و سوال در مورد محلي که بچه به دنيا مي آيدنيز از مسائـلي است که ذهن کودکان را به خود مشغول داشته و گاه موجب سر درگمي آنها ميشود.
سوالات جنسي کودکان:
سوالات جنسي کودکان اغلب از حدود ?تا? سالگي آغاز ميشود.آنها نيازمند اطلاعات صحيح بوده و سوالات خود را تا رسيدن به جواب قطعي و به بهانه هاي مختلف تکرار ميکنند.
معمولا والدين ناآگاه در اين مورد به دو شيوه برخورد ميکنند:يا جوابي به سواله نميدهند يا ذهن کودک را با انبوه اطلاعات پر ميکنند.اما دو قاعده براي ارائـه اطلاعات جنسي و يا اطلاعاتي در مورد مرگ،طلاق و موارد مشابه به کودکان صدق ميکند:
? .کشف و درک آنچه بچه ها مي دانند و نحوه نگرش آنها
? .صداقت در بيان مطلب
گرچه پدر مادرها در بسياري از موارد نميتوانند اطلاعات دقيقي به بچه ها بدهند ولي ميتوانند آنها را از تصور و فکر غلط رهايي ببخشند.مثلا:در مورد تولد بچه اغلب کودکان فکر مي کنند بچه از خوردن چيزي توسط مادر و بزرگ شدن آن در شکم مادر ايجاد ميشود و وقتي والدين اطلاعات درستي در اين زمينه ارائـه کنند اين تصور غلط از بين خاهد رفت.بايد به کودک گفت:دنيا آمدن بچه ربطي به خوردن و گوارش ندارد ولي از جايي از نزديک محل دفع رخ ميدهد(اما نه از محل ادرار و دفع).بايد توجه داشت وقتي بچه ها سوال ميپرسند تنها بايد جواب همان سوال را به آنها داد. و نکته بعدي اينکه بهترين زمان براي آموزش مسائـل جنسي به کودک زماني است که خود او سوالي ميپرسد.
?ـ? سالگي دوران مدرسه
در طي اين دوران اندام هاي جنسي بدون تغيير مي مانند،اما با گذشت زمان و نزديک شدن زمان بلوغ علاقه بچه ها به کشف تفاوتهاي جنسي افزايش مي يابد.نقش و هويت جنسي بچه ها با برخوردهاي مختلف والدين و جامعه شکل واضحتري به خود ميگيرد.تاثير محيط مدرسه بر بچه ها نيز بسيار قابل تئجه است.
بلوغ و دوران نوجواني:
سنين ??ـ? سالگي براي بسياري از کودکان به معني آغاز مرحله جديد از زندگي است که با تغييرات ويژه اي در بدن آشکار مي شود.در اين دوره آماد گي هاي لازم در مورد بلوغ جنسي و تغييرات ناشي از آن(بويژه در دختران)بايد ايجاد شود.اين مرحله که با آغاز نوجواني و بلوغ همراه است،ميتواند نگراني هاي ويژه اي را در فرد ايجاد کند که از مسائـل مربوط به بلوغ و تغييرات ناشي از آن سرچشمه ميگيرد.دختران ده ساله اي که تغييرات بدني ناشي از اين دوره را تجربه مي کنند نسبت به خود حساستر شده و از بلندي و کوتاهي قد خود نسبت به همسالان نگرانند.
به علاوه بزرگ شدن سينه ها و جوانه زدن سينه ها نيز ممکن است براي آنها نگراني به وجود آورده و فکر کنند نسبت به همسالانشان ظاهر زنانه تري پيدا کرده اند.اين نگراني ها منحصر به دختران نيست،پسراني که حوالي سن ??سالگي از همسالان خود کوتاهتر بوده افزايش قد ناشي از بلوغ در آنها رخ نداده است در بسياري از موارد ميان همسالانشان جايي ندارند.اين نگراني ها ،طبيعي بوده و بايد به فرد اطمينان داد که بلوغ هر شخصي از سيستم منحصر به فردي پيروي ميکند و بنابراين نبايد به خاطر عقب افتادن بلوغ پريشان شود.به علاوه آگاهي کلي از سيستم توليد مثل و طرز کار آن نيز بايد به کودک داده شود(آموزش مسائـل و احکام شرعي نيز توصيه ميشود).
تغييرات ناشي از بلوغ:
بلوغ به عنوان مرحله اي از زندگي تعريف ميشود که در طي آن تکامل غدد جنسي منجر به بروز صفات ثانويه جنسي،جهش رشدي و ايجاد قدرت باروري در فرد ميگردد.اين تغييرات به واسطه هورمونهاي جنسي رخ ميدهند.
مراحل بلوغ در پسران:
بين سنين ??ـ?? سالگي بلوغ رخ ميدهد.اولين مرحله رشد بيضه هاست که با افزايش پيگمانتاسيون و نازک تر شدن اسکروتوم و رشد پنيس همراه مي باشد.با پيشرفت مراحل بلوغ افزايش رشد موهاي زهار،زير بغل و صورت،خشنتر شدن صدا و توانايي نعوظ رخ مي دهد.جهش رشدي که همراه با افزايش اندازه بدن و توده ماهيچه ها ميباشد در مراحل بعدي بلوغ و در سنين??ـ?? سالگي رخ مي دهد و ?سال پس از دختران به حداکثر خود مي رسد.
مراحل بلوغ در دختران:
بلوغ در دختران زودتر از پسران رخ مي دهد. اولين مرحله بلوغ در اين جنس با جوانه زدن پستانها در سنين ??ـ?? سالگي آغاز شده و با موهاي زهار و زير بغل ادامه مي يابد.جهش رشدي معمولا نسبت به پسران زودتر رخ داده و با منارک (اولين پرويود)که در سنين ??ـ?? سالگي رخ مي دهد،کامل مي شود.فاصله بين آغاز بلوغ و منارک اغلب?تا?.? سال است.
مشکلات بلوغ:
بلوغ ديررس:
به تاخير افتادن بلوغ و عدم بروز نشانه هاي آن تا ??سالگي در پسران و ??سالگي در دختران و يا رخ ندادن منارک تا سن ??سالگي در دختران به صورت بلوغ ديررس تعريف ميشود.اين نوجوانان اغلب با نگرانيهايي در مورد عدم بروز نشانه هاي بلوغ يا کوتاهي قد به پزشک مراجعه مي کنند.
شايعترين علت بلوغ ديررس ،بلوغ تاخيري سرشتي است که اغلب زمينه اي ژنيتيکي دارد.ساير عللي که بايد براي دختران در نظر گرفت:سندرم ترنر،بي اشتهايي عصبي و ورزش شديد نيز مي توانند بلوغ را به تاخير بيندازند.
تاخير سرشتي:معمولا زمينه خانوادگي دارد و اگر چه طبيعي به نظر مي رسد،ميتواند براي بسياري از نوجوانان(پسران اغلب)نگراني هايي را ايجاد کند.تشخيص بر اساس الگوي رشد(کوتاهي قد و پر بودن اندامها)،سابقه خانوادگي تاخير در منارک زنان يا رشد تاخيري مردان خانواده،تاخير در رشد و سن استخواني و فقدان هر گونه علامتي از اختلالات سيستم عصبي انجام ميشود.
اطمينان دادن به فرد اغلب کافي است،اما در مورد بسياري از افراد (بويژه پسران)که از نظر اجتماعي رنج مي برند،ميتوان از تستوسترون با دوز کم و به مدت چند ماه استفاده کرد.
سندرم ترنر:
سندرم ترنر که در اثر اختلال يا فقدان کروموزوم x رخ ميدهد،مي تواند منجر به عدم بلوغ شود.در اين اختلال تخمدان ها که اغلب به صورت نوار فيبري در آمده اند نمي توانند استروژن توليد کنند.دختران مبتلا به واسطه قد کوتاهي که دارند شناخته مي شوند.بسياري از دختران مبتلا از نظر ظاهري سالم بوده و علائـم اين اين سندرم را نشان نمي دهند.بنابراين کاريوتيپ در تمام دختران کوتاه قدي که با تاخير در بلوغ مراجعه ميکنند در نظر گرفته مي شوند.
بلوغ زودرس:
بلوغ زودرس با ظهور علائـم ثانويه جنسي قبل از سن ?.? سالگي در دختران و ?.?سالگي در پسران تشخيص داده ميشود
بلوغ زود رس در دختذان معمولا خود به خودي است اما در دختران به علت اختلالات پاتولوژيکي رخ مي دهد.بنابراين ارزيابي کلي در اين بيماران ضروري است.کودکان مبتلا به بلوغ زودرس از دو جهت رنج ميبرند:
?.تغييرات فيزيکي،هيجاني و اجتماعي،ناشي از علائـم بلوغ زودرس
?.کوتاهي قد در آينده به علت بسته شده اپي فيزها
با عرض سلام و تشکر به دوستاني که از وبلاگ من ديدن کردند.من ليسانس مامايي دارم اگر سوال و مشکلي داريد مي تونم کمک و راهنمايي تون کنم.
آموزش مسائل جنسي به کودکان :
مسائل جنسي يکي از ارکان مهم زندگي انسان است. اما در زمينه آموزش مسائل جنسي هنوز شاهد نقصان هايي در جامعه هستيم، که مي بايست به آنها پرداخته شود.
حال اين سوال مطرح مي شود که آيا در فضاي مملو از خفقان جوامع سنتي / مذهبي، که در آن سکسوآل بودن انسان انکار و سرکوب مي شود، ايفاي چنين مسووليتي ممکن است؟
خوب بهتر است به جاي اينکه پشت موانع محتمله، نااميدانه خود را ببازيم، سعي کنيم با استفاده از حداقل امکانات موجود و کمي خلاقيت ولو در نهايت محدوديت ها، کمال بازدهي را داشته باشيم. گاهي براي حل مشکلات و مصائب، معدود راههاي ممکن ناچيز بشمار مي آيند، اما در دراز مدت کيفيت مطلوب را فراهم مي آورند. بعنوان مثال خانواده که نخستين نهاد اجتماعي که شخصيت فرد در آن شکل مي گيرد، مي تواند ساده ترين و موثرترين نهاد آموزش سکسوآليته به افراد باشد. تا بحال چند درصد از شما در کودکي پدر و مادر خود را در حال بوسيدن و عشق بازي ديده ايد؟ يا چند نفر تا بحال با ايشان در مورد مسائل جنسي به مباحثه نشسته ايد؟ متاسفانه گفتگو در اين گونه موارد تابو است و در فرهنگ ما هنوز "جا نيفتاده" است.
البته چگونگي آموزش جنسي به کودکان خود از لحاظ روانشناختي نياز به آموزش و رعايت برخي نکات دارد. يکي از موارد بارز در اين زمينه، مساله خود ارضايي کودکان است. خودارضايي/ جلق زدن کودکان، امري طبيعي است. دخترها حتي از سنين دو سه سالگي از روي کنجکاوي با سکس ابزار خود بازي مي کنند، و پسران نيز علاوه بر "انگولک"، به شکم خوابيده و خود را به زمين/ تشک و يا غيره مي مالند. تابحال موارد معدودي در مورد به ارگاسم رسيدن کودکان ثبت شده است، به هر حال آنچه حائز اهميت است، آگاهي به رفتار جنسي کودکان و ترغيب آنها به انجام درست آن مي باشد؛ تا مبادا در اين زمينه احساس گناه، عذاب وجدان و حقارت نمايند. در صورت مشاهده چنين صحنه اي هرگز کودک را از انجام خودارضايي منع نکنيد، بلکه بگذاريد تا با کنجکاوي بدن خود را بشناسد و از انجام اين کار احساس خوبي داشته باشد؛ وگرنه در آينده در ابراز علايق، احساسات و خواستهاي جنسي اش دچار مشکل خواهد شد. فراموش نکنيد تنبيه در اين گونه موارد عقده مي سازد.
بدين ترتيب شما به او مي آموزيد که اجازه لمس و لذت بردن از بدنش تنها در اختيار "اوست"، و در صورت عدم تمايلش هيچ کس اجازه تعدي و تجاوز به آن را ندارد. مشکل اصلي والدين اين است که با فرزندان خود «دوست صميمي» نيستند، اين لازمه راحتي صحبت کردن پيرامون موارد جنسي است. و تنها زماني کودک اتفاقات را براي شما تعريف خواهد کرد که اين اطمينان و اعتماد و نزديکي را به شما داشته باشد. چه بسي کودکاني که حتي در محيط خانواده قرباني سو استفاده هاي جنسي افراد فاميل مي شوند وليکن جرات/ شرايط امن صحبت کردن راجع به آن را ندارند.
اين حق بچه هاست که در مورد سکس بدانند. پس چه بهتر که اين آگاهي توسط خانواده به آنها برسد، تا اينکه توسط دوستان و يا فيلم هاي سوپر؛ منابعي غير قابل اعتماد و ناشي که ممکن است بينش او را نسبت به امور جنسي منفي نمايند. با ابراز عشق در حضور کودکان به آنها بفهمانيد که بوسيدن و سکس امري عاطفي و مطلوب است. به هنگام سکس در اتاق را قفل نکنيد، اين کار باعث برانگيخته شدن احساس کنجکاوي او مي شود، سعي کنيد بعداً در اين مورد براي او به زبان خودش توضيح دهيد. از بوسيدن و ناز دادن آنها در مقابل ديگران خجالت نکشيد، بگذاريد مهر ورزيدن، برايشان امري طبيعي شود، نه تابو!
يکي ديگر از معضلات والدين برخورد صحيح و پاسخ "مناسب" به سوالات بي پايان کودکان در زمينه مسائل جنسي و توليد مثل است. کودکان تا سن هفت سالگي علاقه زيادي به پرسش در مورد چگونگي توليد مثل و اندام تناسلي دارند و بکرات در بازي هاي کودکانه شان نقش «دکتر» را بازي مي کنند. سعي کنيد در پاسخ به سوالات کودکان داستان بافي نکنيد و حقيقت امر را به نحوي نه اغراق آميز و نه بيش از حد خلاصه شرح دهيد. حال از چه واژه هايي استفاده بايد نمود؟ برخي از روانشناسان معتقدند بکارگيري واژه هاي صحيح علمي مانند : سکس ابزار، واژن، رحم، چُل، خايه، باسن، پستان، دخول، سکس، جنين، زاييدن و ... بهتر از بکارگيري واژه هاي عاميانه است. برخي نيز واژه هاي عاميانه را کم دردسرتر مي دانند. به نظر من مهم اين است که مثلا به آنها بفهمانيم «نوزاد از واژن زن بدنيا مي آيد» و از "بازار خريده" نمي شود! در هر صورت کودک بايد درسن هفت سالگي با اين واژه ها تا حدي آشنايي داشته باشد.
دوره دوم از هفت تا چهارده سالگي، دوره اي است که کودک بتدريج پا به دوران بلوغ گذاشته و کنجکاوي و ماجراجويي خاصي در مورد چگونگي انجام امور جنسي دارد. حال محتواي سوالات عبارتند از احساسات، تکنيک ها، عکس العمل ها، لذات و خطرات. اطلاعات در مورد پريود، آميزش و راههاي جلوگيري از بارداري مي بايست در برنامه آموزشي اين دوره قرار گيرد. البته با مرور زمان تجربيات شخصي خود آنها از اين عمل بهترين نوع خود آموزي خواهد بود، اما کاري که از عهده والدين برمي آيد همانا مجهز کردن آنها به اطلاعات کافي در مورد امور جنسي و پيشگيري از ابتلاشان به بيماريهاي جنسي است.
کودکان در اخذ و ضبط عکس العملها بسيار حساس و ماهرهند. کوچک ترين رفتار والدين، حتي يک نگاه نيز مي تواند القاگر پيامي باشد که اثر آن در ذهن کودک حتي براي مدتي طولاني باقي مي ماند. در اين زمينه روش «پاداش و جزا» مبتني بر «خوب يا بد بودن اعمال» مخصوصا کارگر است. ناز و نوازش بدن کودک به او مي فهماند که بدنش دوست داشتني است و تماس چيز مثبتي است و داشتن اندام جنسي «خوب» است. تنبيه پيام برعکس اين را القا مي کند و عقده مي سازد. بعنوان مثال اگر کودکي به هنگام خودارضايي تنبيه شود ياد مي گيرد:
مالش اندام جنسي بد است.
داشتن اندام جنسي شرم آور است.
لذت جنسي بردن روا نيست.
يک نمونه از مشکلات رفتاري خانواده ها برخورد با «لخت ظاهر شدن» کودک و يا والدين است، که معمولا از جانب پدر و مادر و يا اطرافيان ناپسند و شرم آور محسوب مي گردد. همين باعث مي شود فرد در بزرگسالي از لخت شدن در مقابل همجنسان و يا حتي در مقابل آينه خجالت بکشد. چه بسا زناني که هنوز آلت تناسلي خود را در آينه نديده اند!
بينش والدين نسبت به اهميت آموزش جنسي:
نياز به آموزش فعال کودکان در دوره طفوليت امري ضروري است، زيرا اگر شروع آن به سنين بلوغ واگذار شود، ايفاي آن بمراتب مشکل تر خواهد بود. بسياري از والدين در مورد مسائل جنسي بي توجه هستند و يا در صورت اهميت، مردد از اينکه چه رفتاري صحيح و مناسب در اينگونه مواقع است. کودکان را به سرنوشت خود رها نکنيد زيرا طفره رفتن و دودلي شما آنها را نسبت به جنسيت، تمايلات و رفتارهاي جنسي شان بيشتر نامطمئن و شرمگين خواهد نمود آنهم بدليل ناسازگاري و کشمکشي که ميان «عملکرد طبيعي بدن» و در مقابل «رفتار و قضاوت والدين» در ذهنشان بوجود مي آيد. همانند احساس شرم و عذاب وجداني که بسياري پس از انجام خودارضايي دارند. شانه خالي کردن و يا بينش منفي والدين در دستاويز شدن با مسائل جنسي کودکان ريشه در نگراني و واهمه آنان از «غير عادي» شدن و کودکان دارد. بسياري معتقدند خودارضايي باعث مي شود فرد در آينده از لحاظ سکسي افراطي شود و يا دست به خشونت و تجاوز زند. اين در صورتي است که روانشناسان وجود رابطه مستقيمي بين سرکوب نيازهاي جنسي در دوران کودکي و خشونت را تاييد کرده اند. مثلا فرد به هنگام تجاوز براي رهايي يافتن از عقده هاي جنسي اش آنها را با اعمال خشونت بر سر ديگري خالي مي کند. يا اگر شخص سکس را چيز بدي بداند، اين تنفر باعث مي شود فقط هنگامي سکس داشته باشد که در مقابل دستمزدي براي آن دريافت کند (نمونه اي از روانشناسي بچه هاي خود فروش). مکانيزم رفتارهاي جنسي مانند عصبانيت است. فردي که عصبانيت خود را به راحتي نشان مي دهد، به هنگام خشم عصبانيت خود را تحت کنترل دارد و به ديگران آسيبي نمي رساند. اما فردي که هميشه تظاهر مي کند آرام باشد و خشم را در خود فرو مي ريزد، ممکن است با مصرف مشروبات الکلي تعادل خود را کاملا از دست داده و به ديگران تعدي نمايد. بنابراين بعيد است فردي که با بدن خود آشنا/ رفيق است و به نيازهاي جنسي خود پاسخ منطقي مي دهد، افسارگريخته دست به خشونت و تجاوز جنسي بزند.
غذاي فکري کودکان:
همانطور که کودکان از نظر جسمي نيازمند مواد غذائي مي باشند،از لحاظ روحي نيز به غذاي فکري احتياج دارند و اين نياز مندي به وسيله ي پرسشهاي کودکانه آنان ابزار مي گردد.بنا برين سوالات آنان را نمي توان بي اهمييت تلقي کرد،چه اين پرسشها از يک نياز طبيعي سر چشمه گرفته زمينه آشنايي آنان را با محيط زندگي و جهان فراهم ميسازد.دانشمندان معتقدند که کنجکاوي کودکان بي هدف نمي باشد،بلکه براساس امکا نات طبيعي،حس کنجکاوي زمينه، شناسي آنا نرا فراهم مي سازد. روي اين اصل ، يکي از اساسي ترين پايه هاي تر بيت، بر محورپاسخ هاي صحيح کودکان قرار داده شده است . پدران ومادران با بررسي اين سئوالات به روحيات آنها پي برده ،بهتر خواهند توانست فرزندان خويش را پرورش دهند
شخصيت کودک در گذشته:
شخصيت فکري کودکان درگذشته کمتر موردتوجه بزرگترها قرار مي گرفت ،زيرا نوعاً عقيده بر اين بود که آنان از نظر فکري ناتوان ونارسا هستند ، لذا سئوالات اطفال را بچگانه تلقي کرده سر سري مي گرفتند . برخي از پدران بجاي جواب مساعد ميگفتند : بعدها که بزرگ شدي خواهي فهميد ، عده ديگر که بر اثر اصرار کودکان مجبور بودند جوابي بدهند ،پاسخ هايي مي دادند که براي کودکان قابل درک وفهم نبود ،زيرا با ميزان فهم ودرک کودکان انطباق نداشت ،ودر مواردي هم بجاي اينکه مشکل را حل نمايد بر ابهام و اشکال آنان مي افزودند .
تعليم و تربيت نوين:
دانشمندان تربيت ،امروزه کودک را يک انسان تلقي مي کنند ، و براي دوران کودکي اهميتي فراوان قائل مي باشند و معتقدند که شخصيت آينده کودکان ارتباط مستقيمي با نحوه تعليم وتربيت دوره کودکي وکيفيت ارتباط پدران ومادران باآنها ، و محيط تربيتي شان دارد . به سئوالات کودکان اهميت فراوان مي دهند و سرسري گرفتن و يا پاسخ هاي غير صحيح دادن را ، عامل رکود و جمود فکري کودکان قلمداد مي نمايند .
زبان کودکي:
کودک ازآغاز تولدغذاي مخصوصي دارد،بتدريج که جسمش رشد ميکند غذايش نيز از نظر کم و کيف تغيير مي کند ،روي اين اصل پاسخ سوالات کودکان نيز مي بايستي با ظرفيت فکري آنان مناسبتي داشته باشد.وبعبارت ديکر پدران و مادران در موقعي که مي خواهند به سوالات آنان جواب دهند توجه داشته باشند که کودکان در چه شرايطي قرار دارند و زبان آنان چگونه است به جاي آنکه با زبان متعارف و معمولي با آنهاسخن بگوييد ،بکو شيد به همان زبان کودکي با آنان صحبت نمايند تا برايشان قابل درک باشد.
دانشمندان معتقدند ،کودک در سن مخصوصي با استدلال و منطق آشنا ميگردد،بنابراين ،پيش از آنکه کودکان به اين سن برسند بايد درحدوفهم و بينش آنان با آنهابحث و گفتگو کرد .بعدها که کودک رشد بيشتري پيدا کرد مي تواند با دليل و منطق ،مشکلات را براي آنها توجيه نمود .
زيانهاي جبران ناپذير :
اولين زيان جواب ندادن ،تحريک حس کنجکاوي کودکان خواهد بود ،و ممکن است پاسخ سوالات خود را از راه ديگري بدست آورند که به ضررو زيان آنان تمام شود ،ازاين گذشته کودکي که به سوال او بي توجهي شود ،حس اعتماد ش لطمه ديده دچار حساسيت مي شود و از پرسش کردن در مراحل بعدي نيز خودداري خواهد کرد و به همين ميزان از پرورش فکري باز خواهد ماند .
برعکس کودکي که به سوالاتش اهميت داده شده وبازباني کودکانه جوابهائي برايش تهيه شود به فکر خود اعتماد پيدا کرده ،به شخصيت فکري خود مومن و معتقدخواهد شد ،ودر دوران جواني نيز از پرسشهاو اظهار نظرهادچار شرمندگي کاذب نشده ،مشکلاتش را حل خواهد کرد .
پرسشهاي کودکان رمزي است:
سوالاتي که کودکان مطرح مي نمايند داراي دو جنبه متمايز مي باشد
اول آنکه مجهولي دارند و مي خواهند ازآن اطلاع بيابند
دوم اينکه اين سوال با زندگي کودکانه آنان ارتباط دارد ،و به عبارت ديگر ،اوضاع و احوال کودکي است که آنان را به سوال کردن وادارمي سازد کودک هر جرياني را مي بيندويا مي شنود و يا هرکاري را انجام مي دهد سپس سوال ميکند ،بنابراين پاسخ دهندگان بايد توجه داشته باشند که پيدايش اين سوالات ،ارتباط مستقيمي با رفتار و زندگي کودکان با ديگران دارد.
يکي از دانشمندان مي گويد :پيش از هر چيز
بايد توجه داشت که کودک کمتر صاف و طبيعي صحبت مي کند ،اغلب بصورت رمز حرف
ميزند پس نبايد سوالاتش را ظاهري تلقي کرد،بلکه با زندگي او و رفتارش
ارتباط مستقيم دارد و اين پاسخها سرنوشت او را تعيين مي نمايد . بنابراين
بکوشيم به سوالات آنان اهميت داده و با مهر و محبت و زبان کودکي با آنان
سخن گفته ،پرسش هايشان راباپاسخ هاي صحيح پاسخ بدهيم
.:: This Template By : web93.ir ::.