کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت:
«این زن، هرزه است به خانه ی او نروید»
بودا به کدخدا گفت: «یکی از دستانت را به من بده» کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت. آنگاه بودا گفت: «حالا کف بزن»
کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: «هیچ کس نمی تواند با یک دست کف بزند»
بودا لبخندی زد و پاسخ داد:
«هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند. بنابراین مردان و پول هایشان است که از این زن، زنی هرزه ساخته اند.»
.:: This Template By : web93.ir ::.