زیبایی یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی
دارد؛ به طوری که لازم است یکدیگر را از نظر اندام، چهره و شکل ظاهری دوست
داشته باشند.زیبایی یک معیار واندازه معین و قانون استاندارد ندارد؛ بلکه
تا حدودی به سلیقه افراد بستگی دارد و حتی ممکن است فردی در نظر کسی زیبا
باشد و در نظر دیگری زشت. میتوان گفت زیبایی به اندازهای باید باشد که
همدیگر را بپسندند و جذابیت کافی برای همدیگر داشته باشند و هر کدام متناسب
با ویژگیهای خود، دیگری را انتخاب کند. به عبارت دیگر از نظر ظاهری نیز
باید کفو همدیگر باشند.
اگر انسانی قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد،
ممکن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا کند و از او بهانه و ایراد
بگیرد و زندگی را بر او تلخ نماید.زیبایی همسر در حفظ و تقویت عفت و ایمان
همسرش تأثیر دارد و اگر شخصی از زیبایی همسرش راضی باشد، چشم، فکر و عملش،
متوجه دیگران نخواهد شد و حسرت زیبارویان بیگانه را نخواهد خورد و به دنبال
بیگانگان نخواهد رفت و دچار خیانت به همسر نمیشود مگر اینکه از فطرت
انسانی خارج شده و از ایمان و عفت بیبهره باشد.
به هر حال زیبایی یک صفت کمال است که اگر با صفات و معیارهای اساسی مثل
تدین، اخلاق، عقل و شرافت خانوادگی همراه باشد، ارزش خواهد داشت و گر نه
ملاک اصلی و اولی را نباید زیبایی قرار داد.بنابراین زیبایی باید در کنار
دیگر صفات و معیارها، مورد توجه و بررسی قرار گیرد و به طور مستقل یعنی
زیبایی بدون تدین، عفت، اخلاق و… نه تنها امتیازی محسوب نمیشود، بلکه آفتی
خطرناک است. اگر کسی دین، اخلاق، عفت، اصالت و شرافت خانواگی، عقل و…
داشته باشد، آنگاه زیبایی برایش کمال، ارزش و امتیاز به حساب میآید. سخن
خود را با کلامی از پیامبر اکرمصلیاللّهعلیهوآله به پایان میرسانیم.
ایشان فرمودند: برحذر باشید و بپرهیزید از سبزهای که بر فراز مزبله و
منجلاب روییده باشد! سوءال شد ای پیامبر خدا! سبزهزار مزبله و منجلاب
چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خانواده پلیدی رشد کرده باشد».