همه
ما میدانیم كه مسئله ازدواج جزء احوال شخصیه است و در تعریف احوال شخصیه
نیز گفتهاندكه مجموع صفات انسان است كه به اعتبار و ارزش آنها یك شخص در
اجتماع دارای حقوق گردیده و آن حقوق را اجرا و اعلام میكند، مانند تابعیت
كه وضعیت فرد را نسبت به دولت معین میسازد، لذا قواعد مربوط به تابعیت را
در هر كشوری به صورت جداگانه برای اتباع خود تنظیم میكند و اگر كسی مطابق
این قواعد نباشد بیگانه محسوب میشود.
در
حقوق بینالملل خصوصی اتباع هر كشور در هر كجای دنیا كه باشند در مسائلی
چون اهلیت و شخصیت و به طور كلی در احوال شخصیه مانند ازدواج، طلاق،
اقامتگاه، ارث، وصیت، فرزند خواندگی، ولایت، حضانت و قیمومت و ... تابع
قوانین دولت متبوع خود خواهند بود و اسناد سجلی آنان معتبر شناخته میشود و
ماموران كنسولی یك كشور در كشور دیگر نیز وظیفه دارند نسبت به تنظیم اسناد
برای اتباع خود در خارج از كشور اقدام كنند.
قانون
مدنی ایران نیز در ماده 7 این حق را برای اتباع خارجه مقیم خاك ایران از
حیث مسائل مربوط به احوال شخصیه واهلیت، حقوق ارثیه در حدود معاملات، تابع
قوانین و مقررات دولت متبوع خود دانسته كه این ماده در واقع استثنایی است
بر ماده 5 قانون مدنی ایران كه طبق آن كلیه سكنه ایران اعم از اتباع داخله و
خارجه را مطیع قوانین ایران دانسته است.
گفتنی
است منظور ازاتباع خارجی مندرج در ماده 7 اعم است از اهل كتاب و غیر كتاب
لذا شامل پیروان آیین بودایی و برهمایی نیز میشود، پس قوانین احوال شخصیه
قوانینی هستند كه به اعتبار شخصیت فرد وضع شده و موضوع آن افراد هستند.
مفهوم بیگانه در قانون مدنی و قوانین شرعی
طبق
قانون مدنی بیگانه كسی است كه دارای تابعیت كشوری غیر از كشور ایران باشد.
یعنی غیر ایرانی باشد. پس كلمه بیگانه در برابر كلمه هموطن به كار برده
میشود اعم از اینكه این شخص عقیده اسلامی داشته باشد یا پیرو عقاید دیگری
مانند مسیحیت یا یهودیت باشد. یا آنكه اصلا عقیدهای نداشته و مشرك باشد.
اما بیگانه در قوانین شرعی فقط به غیر ایرانی گفته نمیشود، بلكه به كسی
اطلاق میشود كه غیر مسلمان باشد، لذا مسلمانان سایر كشورها بیگانه تلقی
نمیشوند، چون در بینش اسلامی مرز، مرز عقیدتی است نه مرز جغرافیایی و
كشورهای اسلامی تا رسیدن به وحدت نهایی ناگزیر به پذیرش بعضی از قواعد
حقوقی همانند مرزها و امثال آن هستند.
ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان در اسلام
طبق
نظر فقهای شیعه، ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان جایز نیست و قانون
مدنی ایران نیز با تاسی از فقه اسلامی در ماده 1059 اعلام كرد: <نكاح
مسلمه (زن مسلمان) با غیر مسلم (مرد غیر مسلمان) جایز نیست.> با توجه به
نظر فقهای اسلامی و همچنین مطلب بالا، در این قضیه فرقی بین اهل كتاب و
غیر كتاب قائل نشده است. ثانیا فلسفه منع ازدواج زن مسلمان با مرد
غیرمسلمان خوف از تاثیرپذیری زن از عقاید غیر اسلامی و مبتنی بر كفر شوهر
است چون طبق این دیدگاه زنان ازموقعیت ضعیفتری نسبت به مردان برخوردارند و
در صورت ازدواج با غیر مسلمان احتمال متاثر شدن زن از عقیده شوهر بیشتر
است. این ممنوعیت مبتنی بر قرآن و اعتقادات اسلامی است.
عملكرد كشورهای اسلامی دراین خصوص
در
برخی از كشورهای عربی ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان اهل كتاب جایز
است. در كشور كویت ازدواج مرد با زن غیر مسلمان و یا زن با مرد غیر مسلمان
جایز نیست و قوانین این كشور اجازه چنین امری را نمیدهد.
در
كشورهای سوریه و الجزایر نیز مقرراتی شبیه مقررات مندرج در ماده 1059
قانون مدنی ما اعمال میشود، یعنی ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان را
جایز نمیدانند. در كشور لبنان ازدواج مردان مسلمان با زنان اهل كتاب به
ثبت میرسد و عكس آن نیز ممكن است. در كشور مصر چنین چیزی ممكن نیست و در
كشور عربستان نه تنها ازدواج با اهل كتاب ممنوع است بلكه ازدواج زن و مرد
اهل تسنن با زن و مرد شیعی نیز رسمیت ندارد.
ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان در اسلام و قوانین مدنی
مفهوم
مخالف ماده 1059 قانون مدنی میگوید: منعی برای ازدواج مرد مسلمان بازن
غیر مسلمان وجود ندارد و یا حداقل در اینباره ساكت است، اما در بین فقها
در خصوص این موضوع اختلاف نظر است. بعضی از فقها نكاح موقت مرد مسلمان با
زن غیر مسلمان را بلامانع میدانند، اما در ازدواج دائم اختلاف نظر وجود
ندارد و به اتفاق آرای فقهای شیعه جایز نیست.
فلسفه مخالفت فقهای شیعه در امر ازدواج با غیر مسلمان
در
مورد ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان خوف از تاثیرپذیری عقاید و آیین
مرد است زیرا سلطه مرد و احاطه او بر زن از دیدگاه فقهای شیعه مسئله قابل
انكار نیست و با توجه به اینكه اسلام برتری كفار را بر مسلمانان نمیپذیرد
لذا این ازدواج جایز نیست.
اما
فلسفه منع فقهای شیعه در خصوص ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان آن است
كه زن به عنوان مادر نقش بسیار عمدهای در پرورش فكری كودكان و ساختار
اعتقادی آنها ایفا میكند و در واقع دامن مادر دبستان اولیه طفل است و هم
اوست كه شخصیت او را در دوران طفولیت شكل و نقش میدهد و در واقع معمار
واقعی و اصلی شكلگیری و تكوین شخصیت كودك كسی جز مادر او به شمار نمیآید.
لذا اسلام اجازه نخواهد داد كه كودك مسلمانی در دامن مادری پرورش یابد كه
هیچ گونه تعهدی نسبت به حفظ ارزشهای اسلامی ندارد.
اساس
این عقیده آیه كریمهای است كه میفرماید: <ولا تنكحوا المشركات حتی
یومن و ...؛ با مشركین تا زمانی كه ایمان نیاوردهاند ازدواج نكنید.( سوره
بقره221) فقهایی كه مخالف ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان حتی به صورت
موقت هستند معتقدندكه حكم آیه فوق عام و روشن است و شامل ازدواج دائم و
موقت هر دو میشود. اما موافقان این امر میگویند در ازدواج موقت چون هدف
تشكیل خانواده و تربیت اولاد نیست و بیشتر ارضای غریزه مدنظر است خطری
برای جامعه اسلامی نداشته و بلامانع است. ذكر این نكته ضروری است كه اگر
مرد مسلمان با زن غیر مسلمان كه خارج از ادیان رسمی باشد ازدواج كند آن
ازدواج باطل است. (مانند ازدواج با یك زن بودایی)
همچنین
است در خصوص اقلیتهای دینی مسیحی، كلیمی و زرتشتی كه طبق همین اصل در
انجام مراسم دینی و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل
خواهند كرد. رای وحدت رویه شماره 37 دیوانعالی كشورنیز ناظر بر این موضوع
بوده و دادگاهها را در تنفیذ وصیت نامه ایرانیان غیر شیعه ملزم به رعایت
قواعد خود آنها كرده است.
آیین یهود و مسئله ازدواج زنان
در
دین یهود ازدواج زن یهودی با مرد غیر یهودی به شدت منع شده است. فلسفه این
تحریم نیز خوف تاثیرپذیری در عبادات و از دست دادن اصالت یهودی است كه در
ماده 17 قانون احوال شخصیه قانون مدنی اسرائیل به این مطلب تصریح شده است،
یعنی مسئله دین و مذهب را از شرایط صحت عقد دانسته لذا از نظر دین یهود زن و
شوهر باید یهودی باشند وگرنه آن عقد صحیح نخواهد بود.
در
ماده396 همین قانون ازدواج زن یهودی با غیر یهودی منع شده، چون براساس
بینشآنها، قوم یهود آیین خود را بهترین آیین میدانند و بقیه را باطل،
علاوه بر این، مسئله وحدت مذهبی و كشوری نیز بر ازدواج آنان حاكم است و
ازدواج اتباع اسرائیلی با اتباع غیر اسرائیلی هر چندكه یهودی نیز باشند،
ممنوع اعلام شده است.
دین مسیحیت و ازدواج زنان
در
مسیحیت نیز ازدواج زن مسیحی با مرد بیگانه ممنوع است، اما همانند دین
اسلام در صورت تشرف مرد به دین مسیحیت منعی برای ازدواج زن مسیحی با
بیگانه وجود ندارد چون در دین مسیح تنها علت ممنوعیت ازدواج با بیگانه فقط
حفظ مصونیت اعتقادی زن است. آن منع در مورد مردان به دلیل آنكه به صورت
طبیعی از مصونیت بیشتری برخوردارند، وجود ندارد و مردان مسیحی به دلیل آنكه
زنان غیر مسیح را به آیین مسیح دعوت كنند میتوانند با زنان غیر مسیحی
ازدواج كنند، اما در دین یهود این منع از دیدگاه پیروان آن برای حفظ
افتخارات نژادی (تبعیضی) آن آیین است.
نتیجه
1ـ
طبق مواد 1060 و 1061 قانون مدنی و مفهوم مخالف ماده 1059 همین قانون
ازدواج مردان ایرانی با زنان خارجی بلامانع است مگر كارمندان دولت، خصوصا
كاركنان وزارت خارجه كه به دلیل خوف خطر سیاسی منع شده است، اما ازدواج
زنان ایرانی را با مردان غیر ایرانی حتی اگر مسلمان باشند و یا به دین
اسلام تشرف پیدا كرده باشند مطلقا منوط و متوقف به اجازه وزارت كشور نموده
است.
2ـ
علاوه بر خوف اعتقادی، فلسفه دیگر این ممنوعیت از دست دادن تابعیت زن
مسلمان ایرانی در اثر ازدواج با مرد غیر مسلمان است، چون طبق قوانین ایران و
قوانین بعضی از كشورهای دیگر زنان از نظر تابعیت محكوم به تابعیت شوهر خود
بوده و به محض ازدواج تابعیت كشور خود را از دست میدهند، در نتیجه حمایت
سیاسی و یا نظارت بر تبعه از سوی دولت یك كشور از بین میرود. همین نكته
مهم موجب شد كه حتی ازدواج زن ایرانی با مرد مسلمان بیگانه به رغم نداشتن
منع شرعی موكول به اجازه دولت ایران باشد.
منبع:
.:: This Template By : web93.ir ::.