سرطان بزرگترین عامل مرگ انسانهای پائین 85 سال است و در آمریکا از هر چهار نفر یکی به آن مبتلا میباشد.
در واقع تمامی آنچه که موجب رنج و آلام و همینطور مرگ و میر آنها میشود از بیماری هایی ناشی میشود که کارتل های صنایع شیمیایی متعلق به اشراف از پیدا کردن درمانی برای آنها بطور سیستماتیک امتناع میکنند. (سیستماتیک = با هدف و برنامه ریزی شده).

رئیس یک سازمان تحت کنترل راکفلر در اصلاح نژاد انسان، دکتر ریچارد دی در حین صحبت در کنفرانسی که در مورد تحولات آینده جامعه جهانی در پیتزبورگ و در سال 1969 برگزار شده بود، از دکتر ها تقاضا میکند تا دستگاههای ضبط صوت را خاموش نمایند و نت برداری هم نکنند، تا اینکه او جزئیات یک لیست طولانی از تغییرات برنامه ریزی شده را بیان نماید. یک دکتر ولی نت برداری کرده بود و بعداً علناً در موردش صحبت نمود.
حالا، 40 سال بعد از آن، ما میتوانیم ببینیم که چگونه بطور استثنائی دکتر دی دقیق بود:
"ما میتوانیم تقریباً همه سرطان ها را همین اکنون معالجه نمائیم. اطلاعات آن درون پرونده ای در انستیتوی راکفلر موجود است، اگر روزی تصمیم گرفته شود که منتشر شود. "
دی همچنین گفت که " با اجازه دادن به اینکه مردم از سرطان بمیرند جلوی رشد جمعیت گرفته خواهد شد، آدم ها ممکنه از سرطان و یا از هر چیز دیگری بمیرند "!!
این مردم روحی در بدن ندارند و به همین جهت چنین کارهایی میکنند.
کمپانی های داروسازی اعظم علاقه ای به درمان سرطان ندارند وقتی در حال انباشتن ثروت هنگفتی هستند که از راه زیر مراقبت گرفتن علائم این بیماری و با داروهایی نابود کننده و کشنده برای سلول (سموم کشتار مردم) در شیمی درمانی هستند، اما این فقط برای پول نیست، خاندان هایی که از یک رگه خونی هستند، اشراف حاکم، میخواهند که مردم رنج ببرند و زودتر از موعد بمیرند به عنوان روشی برای کنترل جمعیت.
به همین علت است که هر وقت کسی خارج از کمپانی های داروسازی یک روش مؤثر برای درمان سرطان کشف میکند، به سرعت توسط مؤسسات پزشکی و سازمان های دولتی مورد هدف قرار میگیرد.
یکی از اینگونه موارد دکتری ایتالیایی ست بنام تولیو سیمونچینی، یک مرد بزرگ و شجاع که از سر خم کردن در برابر فشارهای عظیمی که با آن روبرو شده – و همچنان ادامه دارد - امتناع میکند، پس از اینکه دریافت سرطان چیست و چگونه میتوان با آن مقابله کرد.
"اتهام" سیمونچینی این بوده که کشف کرد سرطان توسط قارچ کندیدا (Candida Albicans) بوجود میاید، یک ارگانیزم مخمر مانند که به تعداد کم در بدن زیست میکند حتی در افراد سالم. سیستم دفاعی بدن بطور معمول آنها را تحت کنترل نگه میدارد. اما هنگامی که کندیدا به یک قارچ قوی تبدیل میشود، برخی از مشکلات سلامتی را بدنبال خواهد داشت از جمله سرطان.
تولیو سیمونچینی میگوید که سرطان همین عفونت های قارچی کندیدا میباشد و اینکه توضیحات جامعه پزشکی در مورد سرطان به عنوان یک اختلال عمل سلولی کاملاً اشتباه است.

کندیدا
سیمونچینی یک متخصص در تومور شناسی، اختلالات متابولیک و دیابت هاست اما او از این هم بیشتر است. او یک دکتر واقعی ست، کسی که بدنبال کشف کردن حقیقت برای مصلحت بیمارانش میباشد و از پذیرش طوطی وار دیدگاه رسمی، اینکه دکترها چگونه باید عمل یا فکر کنند، امتناع میورزد.
او دگم موجود در انطباق فکری روشنفکرانه را با تمام مفروضات ثابت نشده اش، دروغ، تقلب و جعلیات آن را به چالش گرفته است. او بسختی به انتقاد از تشکیلات های پزشکی می پردازد که همچنان به روش هایی که برای درمان و مقابله با اپیدمی جهانی سرطان بیفایده هستند، ادامه میدهند.
از زمانی که به پزشکی ورود نمود دریافت که یک چیزی در رابطه با روش های درمان سرطان اشتباه ست:
"درد و رنج های وحشتناکی را میبینم. من در بخش اطفال مربوط به تومورشناسی بودم – همه این بچه ها میمیرند. من داشتم رنج میبردم وقتی میدیدم بچه های بیچاره با شیمیایی شدن، و با رادیواکتیو شدن میمیرند."

عصبانیت و غم و اندوه از آنچه که شاهدش بود او را به سوی تحقیق برای فهمیدن، و در نتیجه درمان این بیماری ویرانگر هدایت نمود. او تلاش خود را با ذهنی باز و یک کاغذ سفید خالی از فرضیات خشک و تعلیمات تحمیلی توسط جریان رسمی "جامعه پزشکی و علمی" شروع نمود.
چه تعداد دیگر از اینگونه کودکان معصوم باید با رنج و درد بمیرند تا مردم از نگاه کردن به دکتران به عنوان "خدایان دانای همه چیز" دست بردارند و میزان شگفت انگیز جهل موجود را درک نمایند؟!!
سیمونچینی دریافت که همه سرطان ها به یک صورت عمل میکنند. اهمیت ندارد که در کدام قسمت بدن و یا چه فرمی به خود بگیرند. یک عامل مشترک وجود دارد. او همچنین دریافت که توده های سرطانی همیشه سفید هستند.
چه چیز دیگری سفیده؟ قارچ - کندیدا.
سیمونچینی متوجه شد که آنچه طب عمومی بعنوان رشد خارج از حد سلولی– توسعه تومورهای سرطانی– بدان معتقد است، در واقع سلول هایی است که سیستم دفاعی بدن برای دفاع از حمله کندیدا تولید میکند. او میگوید که مراحل به اینصورت دنبال میشود:
"بطور معمول کندیدا توسط سیستم دفاعی بدن
تحت کنترل نگه داشته میشود، اما هنگامی که سیستم دفاعی بدن تحلیل رود و
تضعیف شود، کندیدا میتواند توسعه یابد و یک "کلونی" بسازد.
کندیدا سپس به یکی از اعضای درونی بدن نفوذ میکند و در اینصورت سیستم دفاعی میبایست به این تهدید به روش دیگری جواب دهد."
.:: This Template By : web93.ir ::.