+ ۱۳۸۹/۱۲/۱۷


مقدمه

كودكان به عنوان پويا ترين طيف جامعه در زمينه ي يادگيري ارزشها و هنجارها به شمار مي روند.بدين سان ، دوران كودكي و البته نوجواني، بهترين و پربارترين دوران رشد و پرورش استعدادهاي انسان در طول زندگي است. از همين رو نهادها و سازمانهاي فرهنگي و اجتماعي اعم از داخلي و يا بينالمللي ميتوانند با فراهم آوردن امكانات و فرصتهاي مناسب براي كودكان و نوجوانان، زمينه رشد بهتر آنان را فراهم نمايند.

از همين رو در منشورها و مصوبههاي نهادهاي داخلي و سازمانهاي بينالمللي به نكات مهمي در مورد رشد و پرورش كودكان اشاره شده است. نويسندگان در اين نوشتار تلاش نموده اند تا چرايي احترام به حقوق كودكان و رعايت آن را با تاكيد بر سند چشم انداز بيست ساله و اسناد بين المللي جستجو نمايند.

فصل اول : حمايت از حقوق كودك در اسناد بين المللي
به دنبال آنچه در اسناد حقوق بشر با تاكيد بر حقوق كودك ذكر شده نظير قرارداد ژنو (۱۹۵۹) ، اعلاميهي جهاني حقوق بشر (۱۹۴۸)، يثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي(۱۹۶۶)، به ويژه مواد ۲۳ و ۲۴ و ۴۰ ميثاق بين المللي حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي سازمان ملل متحد (۱۹۶۶) و اسناد ديگر تشكلهاي بينالمللي اي كه به نفع كودكان فعاليت ميكنند ؛كودك به واسطه عدم بلوغ جسمي و رواني خود نيازمند حمايت ويژه حقوقي قبل و بعد از تولد است.

تاكيد بر حفظ سلامت ، امنيت و ايمني در تمامي اسناد اين پيمان نامهها مورد لحاظ واقع شده است و اينكه هر كودكي حق زندگي دارد و ادامه حيات او بايد از طرف حكومتهاي امضاكننده به طور كامل تضمين شود و كودكان بايد در برابر هرگونه سوءاستفاده حمايت شوند و همگي اين موارد از مسئوليتهاي حكومتهاي امضاكننده اين اسناد است.

حتي در ماده ۲۷ كنوانسيون حقوق كودك(۱۹۸۹) به استاندارد و سطح زندگي كودكان نيز اشاره شده است و در ماده ۳۰ آمده كه :«كودكان بايد در برابر هر گونه سوء استفاده جنسي حمايت شوند.»و يا در ماده ۳۶ اينطور آمده است :« حكومتها بايد تضمين كنند كه هيچ كودكي نبايد تحت شكنجه قرار بگيرد و يا رفتار غيرانساني و توهين آميز با او شود.»

منشور سازمان ملل متحد(۱۹۴۵)، كشورها را ملزم به رعايت آزادي، عدالت، صلح جهاني و به رسميت شناختن منزلت ذاتي و حقوقي مساوي و غيرقابل انكار همه اعضاي خانواده بشري نموده است. از طرفي پيماننامه حقوق كودك ( ۱۹۸۹) نيز اعلام نموده كه دوران كودكي مستلزم مراقبت و مساعدت ويژه ميباشد و چهار اصل «حق بقاء، رشد، حمايت و مشاركت» را براي كودكان بهرسميت شناخته و كشورها را با ايجاد زيرساختهاي لازم، ملزم به اجراي آن نموده است. بنابراين تاكيد بر مراقبت ويژه از كودكان نشاندهنده اهميت اين گروه اجتماعي بر آينده كشورها است.

در اهداف توسعه هزاره سوم سازمان ملل متحد ، ۱۸۹ كشور عضو، خود را متعهد به اجراي تمهيداتي ميدانند كه تا سال ۲۰۱۵ ، جهاني شايسته كودكان ايجاد نمايند.سوالي كه مي توان مطرح نمود اين است كه اين جهانِ متعهد به مراقبت ويژه، احترام و شايسته كودكان و بالاخره جهان عاري از جنگ، چگونه به وجود خواهد آمد؟

جهاني شدن و وابستگي متقابل اعضاي بشر به يكديگر در عين به وجود آوردن فرصتهاي نوين، سبب چالشهاي جديدي در درون و بين جوامع ميگردد. بنابراين اعضاي اين جوامع اعم از توسعه يافته و يا در حال توسعه نيز با فرصتها و تهديدهاي نويني، متفاوت با گذشته مواجه خواهند شد. حال با توجه به فرايند فوقالذكر و نگرانيهاي بشر ازجنگ كه همواره در طول دوران زندگي دغدغهي اصلي او بوده و خواهد بود چه بايد كرد؟

اين امر بديهي است كه جنگ عاملي است كه تمام مناسبات را خدشهدار كرده و خود به عنوان مانعي بزرگ در برابر رشد و سلامت فرد، جامعه و توسعه ، جلوه نمايي ميكند. خانوادهاي كه در فضاي جنگ زيست مينمايد قادر به ارائه الگوهاي صحيح تربيتي واحترام به كودكان خود نخواهد بود. زيرا اضطراب ناشي از كمبودها، مرگ، جداييها، محروميتها و ... كه جنگ بر خانواده تحميل مينمايد، بستري است براي تربيت كودكان جنگ طلب، پرخاشگر، بدون اعتماد به نفس و مدارا در برابر ديگران.

كودك از كنشهاي ديگران اعم از بزرگترها، گروه همسالان و ديگراني كه در اطراف او حضور دارند الگوبرداري ميكند و اين الگوبرداري مهارتهاي ارتباطي او را شكل ميدهد. چرخه جنگ با اثر تخريبي خود عواقب غير قابل جبراني بر هنجارهاي خانوادگي و اجتماعي ميگذارد.

بررسيها نشان داده است كه خانواده و عوامل اجتماعي در نوع واكنش كودك به شبيهسازيهاي خشونتآميز بسيار تاثير ميگذارند و نكته مهمتر اينكه تاثير جنگ و خشونت در محيط اجتماعي بر روي كودكاني كه خانوادههايشان رفتارهاي خشن دارند موثرتر بوده است. صلح به معناي همزيستي مسالمتآميز، تحمل و احترام به همه تفاوتها و تكثّرها است. بنابراين اگر كودكان به گونهاي زيست نمايند كه عشق ورزيدن بدون قيد و شرط را تجربه نمايند، ياد خواهند گرفت كه عشق بورزند و اگر با احساس امنيت زندگي كنند، ميآموزند كه به ديگران اعتماد كنند.

بنابراين ترويج «صلح» صرفاً به بيان محدود نميشود بلكه مستلزم فرايند عميقتري براي تثبيت فرهنگ و ارزشهاي مبتني بر صلح در تمامي بخشهاي جامعه است. اين فرايند از زمان كودكي آغاز ميگردد و با افزايش امكاناتي چون، آموزش، قادرسازي مردم در ايفاي نقشهاي موثر در حيطههاي گوناگون و تشويق به رشد گروههاي جامعه مدني و ساير نهادهاي غيررسمي ادامه مييابد. بدينترتيب بناي صلح را بايد از كودكان آغاز كرد، از آنچه آنها در فرايند رشد ميآموزند و اين مهم امكانپذير نخواهد بود مگر با عزم راسخ كليه بازيگران و دستاندركاران جهاني و ملي.

لذا بايد تلاش نمود تا صلح يك اراده همگاني شود و همگان آن را يك مسئوليت مشترك بدانند تا كودكان جهان بتوانند در آن با آسودگي زيست نمايند.

فصل دوم : حمايت از حقوق انسان ها در سند چشم انداز بيست ساله
در سند چشم انداز جمهوري اسلامي ايران در افق ۱۴۰۴ هجري شمسي از ويژگي هاي جامعه ايراني «حفظ كرامت و حقوق انسان ها» همچنين برخوردار از سلامت، رفاه، امنيت غذايي، تامين اجتماعي، فرصتهاي برابر، توزيع مناسب درآمد، نهاد مستحكم خانواده، به دور از فقر، تبعيض و بهره مند از محيط زيست مطلوب ،نام برده شده است.

خانواده به عنوان گروه بنيادين رشد و پرورش كودك و جامعه به عنوان محيط ثانويهاي كه زمينه بروز استعدادها و شايستگيهاي پرورش يافته در خانواده را براي كودكان مهيا مينمايد هر دو محيط، نشان از اهميت ويژهاي در فرايند رشد كودكان داشته و مسئوليت خطيري را در ايجاد جامعهاي مبتني بر صلح پايدار بر دوش ميكشند.

در جوامع سنتي، كودك به عنوان يك عضو وابسته، نامرئي و منفعل خانواده در نظر گرفته ميشد. اما به ويژه در ساليان اخير كودك به عنوان عضوي كنشگردر نهاد خانواده ديده شده است و به او فرصت داده شده تا صدايش شنيده شود و مورد احترام قرار گيرد.

اين موضوع زمينه احترام خانواده را براي تمام اعضاي خود از جمله كودكان فراهم نموده است. به همين دليل كودكان به عنوان يك گروه اجتماعي به تدريج، به صورت اشخاصي داراي حقوق و نقشآفرينان عرصه اجتماعي پا به ميدان ميگذارند. شايد بتوان اين چارچوب مطلوب را مرحله آغازين تجربه مردم سالاري ديني تلقي نمود.

بدين سان ، احترام به حقوق كودك بايد در دستور كار متوليان حقوق كودك در نظام مقدس جمهوري اسلامي قرار بگيرد چرا كه كودك يك انسان داراي هويت است و در ماده ۱۹ و ۲۴ كنوانسيون حقوق كودك ، حكومتها مسئول هستند كه بايد امنيت و سلامت روحي و جسمي كودكان را تعيين نمايند و ملزم هستند كه از آنها حمايت كنند. كودكان حق دارند صرف نظر از مذهب، جنسيت، نژاد و قوميت از حقوق برابر برخوردار باشند، بدون ترس و خشونت زندگي كنند، گرسنه نخوابند، كار نكنند، كتك نخورند و مزه ظلم و تحقير و تجاوز را نچشند.

اين حكومتها هستند كه بايد خانوادهها را در جهت رعايت اين حقوق تشويق كنند و آموزش دهند و فرهنگ سازي كنند. بايد به كودكان آموزش دهند كه از چه حقوقي برخوردار هستند و مدارس بايد اين آموزشها را در زمره وظايف اصلي خود قرار دهند و دولت بايد با تمام جلوههاي خشونت مبارزه كند. احترام به شخصيت كودكان و احترام به جسم آنها از جمله مواردي است كه بايد از ابتدا به كودكان آموزش داده شود. كودكان بايد بتوانند با اعتماد به نفس با جلوههاي خشونت فيزيكي و زباني و حتي عاطفي مقابله كنند و اجازه داشته باشند كه نسبت به آن ابرازنظر و انتقاد و اعتراض نمايند.

فراهم نمودن محيط زيست مطلوب براي كودكان به منظور مستحكم تر نمودن نهاد خانواده آن گونه كه در مطمح نظر تدوين كنندگان «سند چشم انداز بيست ساله » بوده است از رهگذر توجه خاص و ويژه به حقوق كودكان امري شدني است كه تعامل ميان همه دستگاه هاي دولتي و نهادهاي غير دولتي را طلب مي نمايد.

نتيجه :
حقوق كودك از موضوعاتي است كه داراي ابعاد حقوقي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي داخلي و بين المللي است. اين حقوق ، هم در سطح بين المللي و هم در سطح داخلي مورد توجه خاص قرار گرفته است، به طوريكه علاوه بر تاكيدي كه در شرع انور اسلام به حقوق كودك شده است، در قانون اساسي ايران(اصل ۲۱) و در قوانين مدني و جزايي نيز پاره اي مقررات حمايتي در اين زمينه آمده است.با اين وجود علي رغم فعاليت هايي كه در راستاي حمايت از حقوق كودكان طي ۳۰ سال گذشته درسطح ملي صورت گرفته اما متاسفانه به دلايلي نظير مشروط پذيرفتن كنوانسيون حقوق كودك يا موارد مغايرت در قانون مدني همچنين عدم مشخص نمودن نهاد ملي و متولي حقوق كودك و عدم همكاري مناسب ميان بخش هاي دولتي و غير دولتي و موازي كاري ها ؛ هنوز با مدينه فاضله ترسيم شده در اسناد بين المللي و سند چشم انداز بيست ساله فاصله وجود دارد كه اين خود نيازمند عزم و اراده ملي و همگاني براي تحقق اهداف اين اسناد ملي و بين المللي است.

به نظر مي رسد اولين گام در راستاي تحققاين اهداف اين باشد كه دولتمردان بايستي حق كودكان را به ابراز وجود و مشاركت در همه امور موثر در زندگي مربوط به خودشان، بر حسب سن و ميزان بلوغ شان محترم شمارند و از اين رهگذر زمينه براي تشكيل نهاد ملي حقوق كودك با مشاركت خود كودكان و نوجوانان با حمايت قاطبه نهادهاي دولتي و غير دولتي فراهم گردد

بهروز جوانمرد دانشجوي دوره دكتري جرم شناسي دانشگاه بهشتي


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش