+ ۱۳۹۰/۰۱/۱۶
سالیانه تعداد بیشماری از زنان و دختران جوان و حتی دختران در سنین کودکی جان خود را تحت عنوان قتل "ناموسی" از دست می دهند و قربانی قوانین قرون وســــــطائی و ارتجاعی حاکم بر جامعه و خانواده خود می شوند.

بر اساس یکی از گزارشهای سازمان ملل (UNFPA)، آمار رسمی تعداد کشته شــــــدگان زن به دست نزدیکان مرد خود چون شوهر، پدر، برادر و... سـالیانه رقمی بیش از 5000 نفر است. این در حالی است که بر اســـاس گزارشها AMNESTY، آمار غیر رسمی و اعلام نشده بســــیار بالاتر از ارقامی چون 5000 نفر در سال است. به عنوان مثال تعداد قتل های "ناموسی" در پاکســـــتان هر سال، سر به هزاران نفر میزند و این تعداد هر سال رو به افزایش است.

قتل های "ناموسی" در بسیاری از جوامع و کشــــــــورهای دنیا که سرمایه و به طبع آن قوانین ارتجاعی و مرد ســـالارانه حاکم است، اتفاق می افتد. بر اساس یکی از گزارشهای سازمان ملل که تازه آنهم گزارشی قدیمی است و از سال 2000 میلادی باقی مانده، قتل های "ناموسی" در کشورهائی همانند بنگلادش، برزیل، یمن، چین، پاکستان، مر اکش، سوئد، ایتالیا، عراق، اسرائیل، مصر، هند، اکوادور، ایران، ترکیه، اوگاندا و بسیاری از ممالک دیگر به درجات متفاوت اتفاق افتاده است و کماکان رخ میدهد.

قوانین زن ستیز و خشونت علیه زنان، حرمت انسانی و حقوق اولیه و پایه ای زنان یعنی آزادی های فردی و حقوقی زنان را به شدت زیر سئوال برده و آن را به اهانت میکشد. حق طبیعی و بدیهی همه انسانها از جمله زنان است که در جامعه ای عاری از قوانین نابرابر و به دور از از هر گونه ستم جنسی، زندگی امنی داشته باشند. قتل های "ناموسی"، بدترین و افراطی ترین شکل خشونتی است که به اصطلاح به حفاظت از "ناموس" ربط پیدا می کند و این خود ریشه در قوانین و مناسبات حاکم بر جامعه دارد.

بدیهی است جامعه ای که تمام قوانین و مناسباتش بر اساس برتری مرد بر زن پایه ریزی شده، جامعه ای که زن را شهروند درجه دوم قلمداد میکند، باید هم نگهبانانی که همان شوهر، پدر، برادر و یا مردی از خانواده باشد برای حفظ "ناموس و دفاع از شرفشان" پرورده کند.

تعبیر معمول از قتل "ناموسی"، کشتن زن به دست مردی از خانواده است که به دلیل "اتهام" به رابطه جنسی قبل از ازدواج رسمی و یا خارج از ازدواج رسمی صورت میگیرد. در این جوامع برقـــــــراری روابط آزادانه جنسی زن با مرد دلخواه خود به شرطی که بدون اجازه خانواده و بخصوص مردان خانواده صورت گرفته باشد، جرم محسوب میشود و این از نظر آنها جدیترین تهدید علیه "ناموس و شرف" خانواده و بویژه مردان خانواده است. زیرا این عملی "غیر قابل قبول" ، "غیر اخلاقی" و "ناجایز" است.

آنچه که گفته شد بیانگر گوشه کوچکی از عمل غیر انسانی و قرون وسطائی قتل ناموسی است. زیرا زن کشته میشود چون به دلخواه خود ازدواج کرده و همسر خود را انتخاب کرده است. زن به قتل میرسد به دلیل اینکه زیر بار ازدواج ناخواسته نرفته، زن از بین برده میشود زیرا از مردی جدا شده که شکنجه اش کرده و مورد تجاوزش قرارداده است. زن خیلی به راحتی به قتل میرسد چون سر به زیر نیست و به مثابه یک انسان آزاده فکر میکند و به تبع آن عمل میکند.

عمل وحشیانه ای که به عنوان قتل ناموسی صورت میگیرد و خشونتی که در این رابطه اتفاق می افتد و عنوان دفاع و حفاظت از "ناموس و شرف" مرد و خانواده را به خود میگیرد از ارتجاعی ترین و وحشیانه ترین قوانین عصر حاضر است.

اکثر قتل های ناموسی در ممالک و جوامعی صورت میگیرد که اسلام دین رسمی و قوانین برخاسته از آن در این جوامع غالب است و این قوانین بطور رسمی عمل میکنند. به عنوان مثال میتوان از کشورهائی مثل الجزایر، بحرین، مصر، ایران، عراق، یمن، اردن، سودان، سنگاپور و...نام برد.

تمام آنچه به عنوان دلیل یا دلایل برای وقوع این قتل ها ذکر شد، در واقع ریشه و دلایل پایه ای تری دارد و آن ساختار جامعه طبقاتی و قوانین و عملکردهای برخاسته از آن است. در جامعه ای که زن کالا محسوب میشود و مرد صاحب این کالا است، طبیعی است که مرد دست بالا را دارد و مختار است و ابزارهای لازم را هم در اختیار دارد که برای حفظ دارائیش، حتی مرتکب قتل و جنایت هم بشود. چون در بدترین حالت و با تحمل سخت ترین مجازات که شاید بتواند چند سالی در زندان باشد، بعدا" به زندگی عادی خود ادامه می دهد و ککش هم نمیگزد چون وظیفه "مردانه" خود را به جا آورده است و اینبار با "وجدانی راحت" به زندگیش ادامه میدهد.

دفاع از ناموس که وسیله ای است برای رسمیت دادن و طبیعی جلوه دادن خشونت علیه و قتل زنان، بر این اساس پایه گذاری شده است که گویا ناموس مرد تابعی است از رفتار و کردار بقیه اعضای خانواده یعنی زن خانواده و دختران موجود در خانواده. در چنین جامعه ای و در چنین خانواده ای که مرد، یکه تاز میدان است، ارزش و احترام زن به نسبت درجه نقش او بعنوان زن خانه و بعنوان مادر خانه سنجیده می شود.

"زن خوب" و " باارزش" کسی است که از مردان خانواده تابعیت کند و نیاز آنها را که همان حفظ "ناموس" باشد بجا آورد. در غیر این صورت مأموریت مرد یا پسران خانواده که همان کنترل و محدودکردن آزادی زن در عرصه نیاز های جنسی خودش باشد، شروع میشود و سرانجام این مأموریت بسته به اینکه زن چقدر "نافرمان" باشد، تغییر میکند. این وظیفه و مأموریت میتواند به قتل و از بین بردن فیزیکی زن منجر شود و یا ممکن است در سطح کتک کاری، توهین و بی احترامی روزمره باقی بماند. میزان مجازات هر چه باشد در ماهیت قضیه یعنی بی اهمیت کردن و کاهش و نادیده گرفتن نقش زن در خانواده و در جامعه تغییری نمی دهد.

وجود دموکراسی در جامعه این امکان را فراهم میکند که زنان بتوانند سطح آگاهی خود را در هر موردی بالا ببرند و بر بستر دموکراسی موجود در جامعه از حقوق خود دفاع کنند و امر مبارزاتی خود را سازمان دهند. خشونت با همه ابعادش در جوامع مختلف یکسان نیست و یکی از فاکتور های اساسی در زیاد و یا نازل بودن آن علیه کل زنان بستگی مستقیمی به ساختار اقتصادی و روبنای سیاسی آن جامعه دارد.

در مقایسه ای هر چند نادقیق هم، ما مشاهده میکنیم که خشونت علیه زنان در جوامعی که از دموکراسی نیمه ناتمامی برخوردارند به نسبت جوامعی با ساختار سیاسی دیکتاتوری، مذهبی تفاوت فاحشی دارد. اگر در این نوع جوامع مبارزه زنان در حول و حوش طرد این نوع بربریت علیه زنان است، در جوامع اروپائی مبارزات زنان حول برابری کامل با مرد در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و خصوصا" کسب قدرت و هدایت جامعه متمرکز شده است.

بدیهی است به همان میزانی که زنان در نتیجه مبارزات پیگیرانه خود توانسته اند به درجاتی به احقاق حقوق خود برسند، میزان قتل های ناموسی و خشونت علیه زنان کاهش یافته است و این نتیجه طبیعی هر نوع مبارزه ای است.

بطور عام میتوان گفت هر نوع خشونتی علیه زنان که بنوعی به مسئله "ناموس و شرف" ربط پیدا کند، ریشه در پائین بودن موقعیت اجتماعی زنان در جامعه دارد. این نوع خشونت ها که به اشکال مختلف فیزیکی، روانی، تجاوز جنسی و در بدترین حالت قتل صورت میگیرد، سالیانه دامنگیر میلیون ها زن در سطح جهان توسط مردان نزدیک به خود میشود.

در بسیاری از کشورهای آسیایی از جمله ایران، عراق، پاکستان، اردن، فلسطین و ... زنی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است، مورد قتل و خشونت واقع میشود. زیرا بر اساس قوانین وارونه این ممالک و سنت های ارتجاعی رایج در جامعه و به تبع آن در خانواده، زنی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است، به نوعی «لکه ننگی» برای خانواده و در سطحی وسیعتر برای جامعه شده است. خانواده زن قربانی این عمل خشونت آمیز، در بهترین حالت مسئله را مخفی نگه داشته و سعی در قایم کردن قضیه به عناوین مختلف دارند و در این رابطه به هر اقدامی از عمل جراحی گرفته تا هر وسیله دیگری متوسل میشوند تا به اصطلاح «آبروی» زنان و دخترانشان را بخرند و سر جای خود بنشانند.

در بسیاری از این کشورها اگر مردی، زنی را مورد تجاوز قرار داده باشد، به شرطی که حاضر به ازدواج با زن مربوطه شود، مورد مجازات قانونی قرار نمیگیرد و در واقع مورد بخشش قرار میگیرد و این زن سیه روز بدون در نظر گرفتن خواست قلبیش مجبور میگردد که همه زندگیش را به پای این ازدواج نامبارک بگذارد و تازه این برای خانواده اش فراغت بزرگی است، زیرا که از طریق این ازدواج، «آبرویش» را نجات داده اند.

غیر از قتل ناموسی، جنایت های وحشیانه دیگری تحت نام دفاع و حفاظت از «شرف و ناموس» به وفور در بسیاری از کشورهای جهان دامنگیر زنان اقشار مختلف جامعه است. از جمله این جنایت علیه زنان میتوان به ازدواج ناخواسته، تنبیه بدنی، تجاوز جنسی، اسیدپاشی، دست درازی جنسی و دهها مورد دیگر اشاره کرد.

برای عینی تر شدن ابعاد جنایت و خشونت علیه زنان، در زیر به آمار و ارقامی در این مورد و آنچه که در ممالک مختلف دنیا اتفاق می افتد، اشاره کوتاهی می کنیم:

یمن:
تعداد قتل های ناموسی در یمن در سال 1997 به 400 نفر رسید و این تنها آمار رسمی ارائه داده شده در این مورد است. مجازات برای مردی که مرتکب قتل ناموسی در این کشور شده است، جریمه نقدی و یا حداکثر یک سال زندان است.

▪ اردن:
آمار کشته شدگان در اردن رقمی بین 30-20 نفر در سال را نشان میدهد، اما همه شواهد دال بر آن است که تعداد قتل های مخفی نگه داشته شده بسیار بالاتر از آنچه است که در بالا به آن اشاره شد. بر اساس گزارش از fpu (اتحادیه رسیدگی به مسائل خانوادگی)، بسیاری از خودکشی های اتفاق افتاده در بین زنان اردنی در واقع نوعی قتل ناموسی است، زیرا که موقعیتی برای زنان پیش می آوردند که آنها مجبور به خودکشی میشوند.

غیر از اینها بسیاری از زنانی که به عنوان زنان گمشده اعلام میشوند، در واقع بدست مردان کشته شده و مخفیانه در جاهای دور افتاده چال میشوند تا تجاوز جنسی که بر آنها روا داشته شده است، مخفی نگه داشته شود.

آمار رسمی ارائه داده شده در اردن نشان میدهد که %61،9 زنان به دست برادران، %14،3 بدست پدران و %10 بدست پسر خواهر یا مرد دیگری از خانواده صورت میگیرد. ابعاد این جنایت وقتی بیشتر روشن میشود که اکثر این قتل ها به دست برادران کم سن و سال رخ میدهد و دلیل آن هم این است که بر اساس قانون، مردان کم سن و سال، شامل مجازات کمتری میشوند. آمارهای تکان دهنده دیگری نشان میدهند که 90% زنانی که تحت عنوان مسئله ناموسی به قتل میرسند در واقع باکره بوده اند. تقریبا 70% قربانیان این جنایت بین 27-15 سال هستند.

▪ لبنان:
آمار اعلام شده در مورد قتل های ناموسی در این کشور بسیار متفاوت است، زیرا که شکل معمولی این نوع قتل ها در لبنان به صورت سناریویی است که گویا اتفاقی رخ داده است که زن جان خود را از دست داده است. بر اساس کنفرانسی که در مورد قتل های ناموسی در سال 2001 در بیروت برگزار شد، به طور رسمی ماهیانه یک قتل گزارش میشود.

بر اساس مطالعات یک سازمان دفاع از حقوق زنان (LECORVAM) در بیروت در سال 2002 تعداد قتل های ناموسی به مراتب بیشتر شده و تعداد آن حداقل به 20 نفر رسیده است که یک مورد آن در دادگاهی در بیروت در همان سال اتفاق افتاده است . وسایل ارتباط جمعی در لبنان ماهیانه حداقل 3-2 مورد از قتل های ناموسی را مورد اشاره قرار میدهند.

▪ ترکیه:
تعداد قربانیان قتل های ناموسی در ترکیه هم مثل بسیار دیگری از کشورهای جهان ضد و نقیص است، زیرا که آمار مشخص و معتبری در این مورد ارائه داده نمیشود، اما طبق گزارشی که در «واشنگتن پست» در آگوست سال 2001 در ترکیه درج شده بود، آمار تایید شده را حداقل 200 نفر در سال قید میکند. در همین گزارش آمده است که تعداد واقعی این قتل ها بسیار بالاتر از 200 نفر است.

قتل های ناموسی در همه قسمتهای مختلف ترکیه اتفاق می افتد ولی بیشترین آمار را مناطق روستایی شرق و غرب به خود اختصاص میدهد. آنچه در ترکیه بیشتر معمول است، خفه کردن صدای زنانی است که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند زیرا در صورت علنی شدن قضیه از طریق اعتراض زنان مورد تجاوز واقع شده، «آبرو و ناموس» خانواده و اطرافیان به خطر می افتد. در نتیجه تا جایی که ممکن است، مسئله باید مخفی و شخصی نگه داشته شود.

بر اساس قانون رسمی ترکیه تجاوز جنسی به یک زن به عنوان جرم عمومی علیه جامعه و خانواده محسوب میشود و نه علیه شخص زن. بر اساس این قانون زنی که مورد تجاوز قرار گرفته است، قابل رویت نیست بلکه این خانواده و اطرافیان هستند که مورد تهمت و تجاوز قرار گرفته اند. بدیهی است که با رسمیت دادن به چنین قوانین مردسالارانه ای جایی برای ابراز وجود زنان و به تبع آن اعتراض آنان باقی نمی ماند.

تازه رسمیت دادن به چنین قوانینی استفاده های سیاسی برای حاکمان و محافظان سرمایه در ترکیه را هم در بردارد. زیرا با استفاده از اینکه بعد بسیار مهم و وسیعی چه در سطح افکار عمومی و چه در سطح مراجع دولتی به مسئله ناموسی داده میشود، میتوان از آن به عنوان حربه ای برای سرکوبی مخالفین سیاسی خود استفاده کرد.

نمونه های بسیاری بیانگر این مسئله است که ارگانهای رسمی دولتی مانند پلیس، ژاندارمری و نیروهای امنیتی برای خفه کردن صدای مخالفین سیاسی خود، زنان را به گروگان گرفته، آنان را مورد تجاوز جنسی قرار داده و بدین وسیله به اصطلاح شرف خانواده مخالفین سیاسی خود را "لکه دار" کرده اند. این شکل سرکوب وحشیانه مخالفین سیاسی در بسیاری موارد برای مخالفین سیاسی چپ و سوسیالیست و فعالین جنبش کردستان ترکیه به کار گرفته میشود.


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش