+ ۱۳۹۸/۰۹/۲۷

دانلود جزوه خلاصه کتاب روش تحقیق در مدیریت - تالیف علی اکبر احمدی ،علی صالحی و محمدرضا فریدی - مدیریت پیام نور - pdf فلش کارت و 20 دوره تست

دانلود خلاصه کتاب روش تحقیق در مدیریت
تالیف علی اکبر احمدی ،علی صالحی و محمدرضا فریدی
منبع رشته مدیریت پیام نور
شامل:
خلاصه کتاب جامع و کاربردی
+ فلش کارت نکات مهم فصول کتاب
+ 20 دوره نمونه سوال به همراه پاسخنامه

مناسب برای مرور سریع و آمادگی برای آزمون

 

دانلود

 

 


   
+ ۱۳۹۶/۱۲/۱۳

اصل گفتن واقعیت به کودک فرزند خوانده، مسئله‌ای انکارناپذیر و پذیرفته‌شده است‎

 

آیا کسانی که کودکی را به فرزندی قبول کرده ‌اند، باید به کودک ‌شان بگویند فرزند آن خانواده نیست یا نه؟ اگر آری، بهترین و مناسب ‌ترین سن برای گفتن این موضوع به آنها چه سنی است؟ یکی از شروط سازمان بهزیستی برای سپردن قیمومیت کودک به خانواده‌ها این است که در هفت‌سالگی به کودک گفته می‌شود با پدر و مادر واقعی‌اش زندگی نمی‌کند. کاری که برخلاف باور عمومی، بسیار درست و به‌جاست.

 

متأسفانه بسیاری از خانواده‌هایی که کودکی را به فرزندی قبول می‌کنند، برای اینکه هیچ کس از این موضوع مطلع نشود، خانه‌شان را تغییر می‌دهند یا ارتباط‌شان را با همسایه‌ها، اقوام و هر کس دیگری که از فرزندخواندگی کودک‌شان اطلاع دارد، قطع می‌کنند. این در حالی است که بعدها وقتی بچه بزرگ می‌شود، بالاخره این موضوع را می‌فهمد و آن وقت است که همه‌ی باورها و اعتمادش را نسبت به همه‌چیز و همه‌کس از دست می‌دهد.

 

بنابراین اصل گفتن واقعیت به کودک، مسئله‌ای انکارناپذیر و پذیرفته‌شده است، به ویژه آن‌که این حق فرد است واقعیت را بداند. اما چه سنی برای گفتن این واقعیت، مناسب است؟

 

مسلماً در سنین پایین یعنی یک تا سه چهار سالگی، نباید و نمی‌توان این موضوع را بیان کرد چرا که بچه‌ها در چنین سن‌و‌سالی توانایی فهمیدن این موضوع را ندارند. اما در سنین شش، هفت سالگی که بچه به درک، دانایی و شعور متوسط و معقولی رسیده است، حتماً باید این موضوع به کودک گفته شود، البته نه به این صورت که «تو را از سر راه پیدا کرده‌ایم» یا «کسی تو را نمی‌خواست» و حرف‌هایی از این دست، بلکه باید در این‌باره به شیوه‌ای کاملاً ظریف گفت‌و‌گو شود؛ مثلاً ابتدا آلبوم عکس‌های خانوادگی را به کودک نشان می‌دهند، بعد داستان‌هایی از حیوان‌ها و گل‌ها برای بچه‌ها تعریف می‌کنند، مثلاً می‌گویند دو خرگوش یا دو گل با هم زندگی می‌کردند و پس از مدتی یک گل دیگر را آوردند و بزرگ کردند. بعد از همه‌ی این مقدمه‌چینی‌ها، اصل مطلب را تعریف می‌کنند. والدین این بچه‌ها توجه کنند که ممکن است فرزندخوانده‌شان، برای مدتی ناراحت و غمگین باشد، اما، به مرور زمان، این ناراحتی برطرف می‌شود و فرد به حالت عادی بازمی‌گردد و حتا از آن خانواده تشکر هم خواهد کرد. به علاوه، با گفتن واقعیت، یک خانواده مجبور به تغییر مکان و پنهان شدن نیست و از کار خود شرمنده و خجالت‌زده نخواهند بود.


   برچسب‌ها: فرزندخوانده, بچه پرورشگاه, ناپدری, نامادری
   
+ ۱۳۹۱/۰۷/۳۰
تقریباً همه کودکان حسادت را تجربه می کنند. گاهی نسبت به خواهر و برادرهایشان و گاهی هم نسبت به کودکان دیگر!

این احساسی طبیعی است اما اگر کودک هر بار بخواهد خودش را با بقیه مقایسه کند دچار مشکلاتی خواهد شد. به همین علت لازم است به کودکتان یاد بدهید که بتواند احساس حسادت خود را کنترل کند. بدین ترتیب نه تنها احساس بهتری خواهد داشت بلکه بهتر می تواند با دیگر کودکان برخورد کند و روابط اجتماعی بهتری داشته باشد.

می پرسید چگونه؟ در این مقاله بخوانید:

حتماً شما هم وقتی کودک 4 ساله تان با حسرت از ماشین پسر همسایه تعریف کرده و از شما خواسته تا مثل همان را برایش بخرید متوجه حسادت فرزندتان شده اید.

شاید هم وقتی دخترتان عروسک دخترخاله اش را یواشکی برداشته تا با خودش به خانه ببرد متوجه شده باشید که او هم درگیر حسادت شده. گاهی هم کودکان بزرگتر به همکلاسی شان که نمره بالاتر گرفته حسادت می کنند و ممکن است با به دنیا آمدن یک نوزاد جدید در خانه دست به خشونت بزنند و سعی کنند رقیب تازه را از میدان خانواده بیرون کنند.

تجربه این حسادتها که خود انواع مختلفی دارند می تواند برای فرزند شما مشکلاتی ایجاد کند و نه تنها روابط او با همسالانش را به خطر بیندازد بلکه باعث سرخوردگی و ناراحتی خود او هم بشود. به همین علت متخصصان توصیه می کنند با روشهای زیر سعی کنید به کودک کمک کنید که حس خود را کنترل کند و به جای حسادت، غبطه را جایگزین کند تا او را به تلاش بیشتر وادارد نه آسیب رساندن به خودش و دیگران!

احساسات کودک را بشناسید

سعی نکنید حسادت کودک را محکوم کنید. این روش فایده ای برای او ندارد. کودک وقتی ببیند به احساس او توجهی نمی کنید و انگار خواسته او را نمی شنوید، بلندتر داد می زند تا به او توجه کنید. بنابر این سعی کنید به کودک نشان دهید که به احساس او اهمیت می دهید. مثلا به او بگویید می دانم برایت سخت است که وقتی من خواهر کوچکت را می خوابانم، تو خودت لباس هایت را عوض کنی اما اگر کمی صبر کنی می توانم به تو کمک کنم. می دانم دلت می خواهد من بیشتر با تو بازی کنم. من هم دلم برای بازی با تو تنگ شده اما لازم است مراقب خواهر کوچولویت باشم تا بزرگتر شود و بتواند با تو بازی کند. یا مثلا وقتی در بازی بازنده می شود. به او بگویید می دانم که نا امید شدی و دلت می خواست تو هم مثل احسان برنده شوی اما خوب بازی کردی و می توانی دفعه بعد تو برنده باشی.

همه یا هیچ را انتخاب نکنید

بعضی از کودکان به علت مقایسه کارهای خودشان با دیگران و حسادت به دیگران از انجام کارهای مورد علاقه شان هم باز می مانند. محسن کودکی علاقه مند به نقاشی و کارهای هنری است اما با شروع مدرسه مدام کار دستی و نقاشیهای خودش را با بقیه مقایسه می کند و می بیند که مال بقیه همکلاسیهایش بهتر است.

بعد از مدتی او دیگر تمایلی به انجام این کارهای هنری نشان نمی دهد و از انجام آن سر باز می زند. فکر می کنید والدینش چگونه می توانند به او کمک کنند. مادر محسن به او می گوید: من هم زیاد نقاشی ام خوب نبود. اما از نقاشی کردن لذت می بردم. به همین علت زیاد نقاشی می کشیدم و تمرین می کردم تا اینکه نقاشی ام بهتر و بهتر شد. تو هم هر چه بیشتر تمرین کنی نقاشی ات زیبا تر از قبل می شود.

کودکان در سنین ابتدایی خیلی زود نتیجه می گیرند که در یک فعالیت خاص توانایی خوبی دارند یا ضعیف هستند. مازیار به فوتبال علاقه دارد اما بازی نمی کند چون فکر می کند که خوب فوتبال بازی نمی کند. او مرتب از بازی ارسلان تعریف می کند و حتی به او حسادت می کند که اینقدر خوب می تواند گل بزند. به نظر شما پدرش چه به او بگوید تا حسادت او به ضررش تمام نشود. پدر مازیار به او گفت: پسرم به نظر تو بهترین بازیکن فوتبال در ایران کیست؟ چرا؟

بعد از توضیحاتی که مازیار داد پدرش از او پرسید: فکر می کنی بقیه بازیکنان فوتبال کشور که به خوبی او نیستند چه باید بکنند؟ آیا بهتر نیست فوتبال را کنار بگذارند؟ اگر همه بازیکنها این طور فکر کنند و بازی را کنار بگذارند فکر می کنی چه بلایی سر فوتبال کشور می آید؟ همین اتفاق درباره بقیه موضوعات هم می افتد. بنابر این همه در جایگاه خود تلاش می کنند تا کار خود را خوب انجام دهندو تو هم بهتر است همین کار را بکنی.

لذت هدیه دادن را به او بچشانید

حسادت به وسایل و اسباب بازیهای دیگران ساده ترین و رایج ترین نوع حسادتهای کودکانه است که ممکن است بارها با آن روبرو شده باشید. مینا از مدرسه بر می گردد و به مادرش می گوید که کفش سارا- همکلاسی اش- خیلی زیبا بوده و او هم از همان کفشها می خواهد. علی از پدرش می خواهد که برایش پلی استیشن بخرد چون پسر همسایه هم از این بازیها دارد. ممکن است والدین تسلیم خواسته های جزیی کودک شوند اما گاهی ممکن است واقعا از عهده تهیه چنین وسایلی برنیایند و آنوقت چه باید کرد؟

اگر شما به کودکتان پس انداز کردن را یاد بدهید می توانید به او کمک کنید تا با پول تو جیبی و یا عیدی های خودش اسباب بازیها و لباسهای مورد علاقه اش را تهیه کند. در ضمن می توانید به او نشان دهید که با گذشتن از بعضی خواسته های خودش می تواند به کسانی که مشکلاتی دارند کمک کند و احساس خوشایندی از این کمک به دیگران پیدا کند و آنوقت می فهمد که اگر چه او کفش مورد علاقه اش را که گران قیمت بود نخریده اما در عوض به دوست دیگرش که لباس گرم نداشته کتی هدیه داده که او را گرم نگه می دارد.

آنوقت است که حس قدر دانی جای احساس حسادت را در وجود فرزندتان خواهد گرفت. در این حالت کودک شما کم کم متوجه می شود که حق انتخاب دارد. می تواند هر روز چشم به وسایل دیگران بدوزد و حسرت داشتنشان را بخورد یا اینکه به آنچه ضروری است بسنده کند و از هدیه دادن به دیگران لذت ببرد.

بر توانایی هایش تکیه کنید

اغلب کودکان خود را با خواهر و برادرشان مقایسه می کنند و به آنها حسادت می کنند. درباره وسایل شاید بتوانید با همسان خرید کردن این حس را کم تر کنید اما درباره توانایی های فردی که معمولا متفاوت است نقش شما بسیار حساس تر می شود.

در این باره بهتر است بر تواناییهای فردی آنها بدون اینکه مقایسه ای انجام دهید، تأکید کنید و نشان دهید که به این تواناییها افتخار می کنید و البته بدون مقایسه هر کدام را بخاطر یک خصوصیت خاص تحسین می کنید. مثلا به فرزندتان بگویید که از طرز داستان تعریف کردن او خوشتان می آید و لذت می برید وقتی او با قصه گویی اش همه را می خنداند. و فرزند دیگرتان را به خاطر شعرخواندنش تحسین کنید و به آنها بفهمانید که هر دو آنها را دوست دارید و به آنها افتخار می کنید. یادتان باشد همه کودکان حتی تلخ ترین آنها هم خصوصیاتی دوست داشتنی در خود دارند که بتوانید آن را برجسته کنید و به آن تاکید کنید.

در همه چیز عدالت را رعایت کنید

وقتی برای یکی از فرزندانتان خرید می کنید مطمئن باشید که خواسته های دیگری هم از نظرتان دور نمانده است. اگر امروز برای پسرتان توپ فوتبال می خرید، بهتر است همین امروز برای دخترتان هم چیزی بخرید حتی اگر یک گل سر کوچک باشد.

اگر سن و سال و جنس فرزندانتان به هم نزدیک است بهتر است مشابه برایشان خرید کنید تا بهانه به دست آنها ندهید. اما تا می توانید سعی کنید بر یگانه بودن آنها در نوع خود تأکید کنید. مثلاً اگر یکی از آنها فوتبالیست خوبی است و دیگری خوب نقاشی می کشد می توانید برای یکی توپ فوتبال و برای دیگری مداد رنگی تهیه کنید و علت این تفاوت را هم گوشزد کنید.

مراقب رفتار و گفتارتان باشید

وقتی کودکی دارید که به نوزاد حسادت می کند، یادتان باشد که کودک بزرگ تر را با حرفهایتان بر علیه کودک کوچکتر تحریک نکنید. مثلا به جای اینکه بگویید بچه خوابیده نمی توانیم به پارک برویم. به کودک بگویید: عصر وقتی هوا خنک تر شد به پارک می رویم.

مسلما کودک می فهمد که با به دنیا آمدن فرزند دیگر شرایط تغییر کرده اما شما سعی کنید طوری رفتار کنید که این تغییرات برای کودک بزرگتر به تدریج جا بیفتد. مثلا اگر هر شب برای او قصه می گفتید و حالا نمی توانید هر شب این کار را بکنید اما می توانید از همسرتان بخواهید که گاهی او نوزادتان را بخواباند تا شما بتوانید برای کودک بزرگتر قصه بخوانید. یا حتی وقتی که نوزادتان آرام است می توانید آنها را کنار هم بخوابانید و برای هر دوشان قصه بخوانید.

احساسات خود را بیشتر بیان کنید

اگر فرزندتان به خواهر و برادر کوچکترش حسادت می کند، ابراز محبتتان را نسبت به او بیشتر کنید. مثلاً در طول روز بیشتر او را بغل کنید و در هر زمانی که می توانید به او توجه کرده و با او حرف بزنید و بازی کنید. وقتی او ازخواهر و برادر کوچکترش مراقبت می کند و با آنها خوش رفتاری می کند او را
تشویق کنید.

الگو باشید

به او نشان دهید که چگونه با دیگر کودکان رفتار کند. مهربانی با کوچکترها و مراقبت از آنها را با رفتارتان به او یاد بدهید. تنها گفتن کافی نیست. او از رفتار شما یاد خواهد گرفت که با کوچکترها چگونه برخورد کند. وقتی کودک به خواهر و برادر کوچکش نزدیک می شود و سعی می کند با او بازی کند مدام او را تهدید نکنید و نترسانید. بلکه از این زمان برای یاد دادن رفتار با کودک بهره ببرید.

انضباط قاطعانه داشته باشید

به کودکان تان بفهمانید که باید به همدیگر احترام بگذارند و برای برداشتن اموال یکدیگر از هم اجازه بگیرند. اگر اتاق مجزا دارند به آنها بگویید که لازم است برای ورود به اتاق یکدیگر اجازه بگیرند و سپس وارد شوند.

 

10 فرمان برای کنترل حسادت کودک:

1) احساسات کودک را بشناسید

2) همه یا هیچ را انتخاب نکنید

3) لذت هدیه دادن را به او بچشانید

4) بر توانایی هایش تکیه کنید

5) کودکان را با هم مقایسه نکنید

6) در همه چیز عدالت را رعایت کنید

7) مراقب رفتار و گفتارتان باشید

8) احساسات خود را بیشتر بیان کنید

9) الگو باشید

10) انضباط قاطعانه داشته باشید

  منبع : سیمرغ

   برچسب‌ها: والدین, فرزندان, کودک, حسادت
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۴
اختلال بیش فعالی یا «ADHD»، یکی از اختلال های شایع است که مبتلایانش را دچار کمبود تمرکز می کند و خود را با بیش از اندازه فعال بودنشان نشان می دهد.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 6504
ماهنامه همشهری تندرستی - آسا ابراهیمی: ممکن است بارها و بارها نام این اختلال به گوشتان خورده باشد یا وقتی فرزندتان در مهمانی به هرچیزی سرک می کشد و یک لحظه هم سر جایش نمی نشیند، با نصیحت دوستی که فرزند پرتحرک و شادتان را به بیش فعالی متهم می کند، رو به رو شده باشید.
 
اختلال بیش فعالی یا «ADHD»، یکی از اختلال های شایع است که مبتلایانش را دچار کمبود تمرکز می کند و خود را با بیش از اندازه فعال بودنشان نشان می دهد.
 
البته، ADHD برچسبی نیست که بتوانید روی هر کودک پرجنب و جوش بچسبانیدش و نکته مهم تر آنکه اختلالی هم نیست که تنها کودکان را درگیر کند.

بررسی ها نشان می دهد که حدود پنج درصد بزرگ سالان هم با این مشکل درگیر هستند اما ناآشنا بودنشان با این اختلال، باعث می شود که کاری برای درمان آن نکنند.
 
همین ناآشنایی با اختلال شایع بیش فعالی و کمبود تمرکز، بهانه ما برای نوشتن این مطلب شده است. شاید بعد از خواندن این نوشتار، بتوانید با دقت بیشتری به وضعیت خودتان و اطرافیانتان توجه کنید و در صورت نیازمند بودن به کمک متخصصان تا دیر نشده برای خلاص شدن از این مشکل کاری کنید.
 
فکرتان بال درآورده؟ 

از کودکی تان چه می دانید؟

هر بزرگ سالی که گرفتار ADHD است، از کودکی با این مشکل درگیر بوده است؛ اما این عارضه در سال های کودکی اش تشخیص داده نشده و تلاشی برای درمان آن هم انجام نشده است. گفته می شود که از میان کودکان مبتلا به این بیماری، 60درصدشان به موقع درمان نمی شوند و بیش فعالی و نقص توجه را تا بزرگ سالی با خود همراه خواهدداشت. با توجه به بررسی های انجام شده، تفاوتی میان زنان و مردان از نظر آمار ابتلا به این مشکل وجود ندارد و هر دو گروه به یک اندازه در معرض خطر هستند.

شما هم بیش فعالید؟

تصور اشتباهی که افراد در مورد بیش فعالی دارند و آن را به معنای پرتحرک بودن می دانند، باعث شده که بسیاری از افراد این مشکل را به موقع تشخیص ندهند. در صورتی که شما اغلب این نشانه ها را دارید، باید به بیش فعال بودنتان شک کنید.

•    جهت یابی برایتان سخت است و وقتی دنبال یک آدرس می گردید زیاد گم می شوید؟

•    اطلاعات را سخت به خاطر می آورید و خیلی فراموشکار هستید؟

•    تمرکزکردن برایتان سخت است و نمی توانید با تمرکز کامل کاری را در زمانی کوتاه انجام دهید؟

•    نمی توانید کارهایتان را سازمان دهی کنید و به نظر خیلی ها آدم شلخته ای می رسید؟

•    کارها را به موقع تمام نمی کنید؟
 
•    بی دقت هستید و به جزییات توجه نمی کنید؟ به عبارت دیگر اهل ریزه کاری نیستید؟

•    از کارتان لذت نمی برید یا در محیط کارتان با مشکلات متعددی درگیرید؟ خیلی ها فکر می کنند آدم ناسازگاری هستید و کارکردن با شما سخت است؟

اگر مشکلاتی از این دست در خانه، محل کار یا دانشگاه برایتان اختلال جدی ایجاد کرده، تنها با مراجعه به روان پزشک ها و درمان بیش فعالی و نقص توجهتان می توانید به عوارض ناشی از ADHD خاتمه دهید.
بررسی ها نشان می دهد بزرگ سالانی که به این اختلال دچار هستند، بیشتر با مشکلات زناشویی درگیرند و احتمال دارد طلاق و ازدواج های متعدد را در کارنامه عاطفی شان ثبت کنند.

حالتان چطور است؟

آدم هایی که دچار ADHD هستند، تنها از کمبود تمرکز و پرتحرکی رنج نمی برند. آن ها با مشکلاتی ا زقبیل آنچه در ادامه می آوریم هم رو به رو هستند؛ اما فراموش نکنید که برای دچار بودن به این بیماری، نباید به تمام مشکلاتی که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم دچار شده باشید.

هیچ یک از بیمارانی که دچار ADHD هستند، دقیقا شبیه هم نیستند، پس در صورتی که بیشتر این مشکلات را در خود مشاهده کردید، در مورد احتمال ابتلا به عارضه بیش فعالی با متخصص مشورت کنید. یادتان نرود که گرچه این اختلال در برخی موارد به مرور زمان بهبود نسبی پیدا می کند، اما در بسیاری موارد هم جز با درمان جدی زیر نظر متخصصان درمان نمی شود؛ پس اگر دچار این مشکلات هستید نگذارید زمان، حالتان را خرابتر کند و هرچه زودتر تصمیمی جدی برای حل مشکلتان بگیرید.

•    اضطراب

•    خستگی مزمن

•    همیشه دیر رسیدن و فراموش کاری

•    افسردگی

•    دشواری تمرکز در زمانمطالعه

•    ناتوانی در کنترل خشم

•    مشکلات شغلی

•    تحریک پذیری و زود از کوره دررفتن

•    پایین بودن عزت نفس

•    نوسانات خلقی

•    مهارت پایین در سازمان دهی امور مختلف

•    به تعویق رساندن کارها

•    اعتیاد یا سوء مصرف مواد مخدر
 
فکرتان بال درآورده؟ 

چه باید کرد؟

خلاص شدن از اختلالی که سال ها به آن دچار بوده اید کار ساده ای نیست؛ اما بد نیست بدانید که متخصصان با این روش ها می توانند به شما کمک کنند و توانتان را برای حل کردن مشکل بالا ببرند.

•    درمان شناختی- رفتاری

•    (cognitive Behavioral Therapy) که در آن روان شناس روی تفکر و ناکارآمدی های شما کار می کند، به بیشتر شدن اعتماد به نفستان کمک کرده و توانتان برای عبور از بحران را بالاتر می برد.

•    آموزش و آرام سازی و مدیریت استرس و انجام تمرین های آرامش بخش می تواند اضطراب شما را کاهش دهد.

•    مشاوره شغلی به کم شدن چالش های شما در محیط کار کمک می کند و راهکارهای موثری را برای افزایش سازگاری تان در محیط کار به شما معرفی می کند.

•    خانواده درمانی و حضور در جلسات به همراه اعضای خانواده تان، باعث می شود که درمانگر از نشانه هایی که در کودکی تان وجود داشته و از دچار بودنتان به این مشکل حکایت می کند، باخبر شود و تصمیم بهتری برای درمان مشکل شما بگیرد. مطمئن باشید دست خالی از این جلسات بیرون نمی آیید.

•    درمان های دارویی، علائم آزاردهنده ای را که مانع تمرکز کردنتان می شود یا شما را مضطرب و تحریک پذیر می کند، از بین می برد.

توپ توی زمین شماست

درست است که هنگامی که ADHD به عنوان اختلالی جدی و شدید سراغتان آمده باشد، چاره ای جز مراجعه به روان شناس ها و روان پزشک ها برایتان باقی نمی ماند. اما حتی در زمان دارودرمانی و مشاوره، خودتان هم باید برای بهتر شدن حالتان کاری بکنید. امتحان کردن این راه های پیشنهادی می تواند به شما برای خلاص شدن از این اختلال کمک کند.

دور و برتان را مرتب کنید

وقتی خانه تان نامرتب و میز کارتان درهم و برهم است، معلوم است که توان لازم برای انجام دادن کارها برایتان باقی نمی ماند. هر ذهنی در فضای بی نظم از این سو به آن سو می رود، پس برای جلوگیری از پرش و شلوغی ذهنتان، در اولین قدم، محیط اطرافتان را سر و سامان دهید.
 
نخست، ا زگذاشتن وسیله ها د رجای تعیین شده شان شروع کنید و بعد هم کمی به نظافت محیطی رسیدگی کنید که قرار است در آن زندگی یا کار کنید. مطمئن باشید اگر در ابتدای روز، نیم ساعت برای انجام دادن کارهای خانه وقت بگذارید، هیچ وقت به خاطر بی نظمی و آشفتگی، ذهنتان آشفته نمی شود.

چک لیست را آماده کنید

چک لیستی را از کارهایی که باید انجام بدهید، روی کاغذ بنویسید و بعد از انجام دادن هر کدامشان، آن کار را خط بزنید شمایی که به اختلال نقص توجه و تمرکز دچار هستید نباید از خودتان انتظار داشته باشید که توانایی نگهداری همه چیز را در ذهنتان داشته باشید؛ بلکه باید گاهی با مکتوب کردن کارهایی که پیش رویتان است، به ذهنتان برای اولویت بندی و به خاطر داشتن وظایفتان کمک کنید.

نفس عمیق بکشید

اضطراب یکی از مشکلات جدی شماست. یکی از کارهایی که برای خلاص شدن از این اضطراب مخلت کننده می توانید انجام دهید ،کسب مهارت تنفس صحیح است. شما با تنفس عمیق، هوشیارانه و شکمی می توانید به کم شدن اضطرابتان کمک کنید.

از حواس پرت کن ها فاصله بگیرید

تلویزیونی که در زمان انجام دادن کارتان روشن است، تلفنی که مدام زنگ می خورد، اتصال به اینترنتی که شما را به چک کردن پیام های ناخوانده وسوسه می کند و هزار و یک عامل دیگر می توانند تمرکز شما را به هم بزنند. برای اینکه تمرکز کردن را برای خود آسان تر کنید تا جایی که می توانید این حواس پرت کن ها را از سر راهتان بردارید.
 
فکرتان بال درآورده؟ 

کالری بسوزانید

انرژی بیش از اندازه شما ممکن است توان چند ساعت نشستن در یک گوشه و تمام کردن کارها را از شما بگیرد. برای اینکه بیش فعالی مانع رسیدگی کردن به کارهایتان نشود، راهی برای تخلیه انرژی اضافه پیدا کنید. رفتن به کلاس ورزش، پیاده روی یا انجام فعالیت هایی از این دست، می تواند به تخلیه شدن انرژی تان کمک کند.

نداشتن تمرکز را با چندکاره بودن اشتباه نگیرید

به هنرتان در چندکاره بودن (multitasking) افتخار نکنید. در بسیاری از مواقع انجام کارها در یک زمان و از یک شاخه به شاخه دیگر پریدن، نشانه چندکاره بودن نیست. بلکه از دچار بودن شما به کمبود توج و تمرکز حکایت می کند. وقتی نمی توانید روی یک کار به خوبی تمرکز کنید، ذهنتان در میانه آن به سوی کار دیگری کشیده می شود و باعث می شود فعالیت فعلی تان را نیمه کاره رها کنید و سراغ کار دیگری بروید.

از تلفن همراه کمک بگیرید


اگر انجام کارها در زمان مقرر برایتان دشوار است، از اپلیکیشن هایی که انجام کارها را در زمان مورد نظرتان، به شما یادآوری می کنند، کمک بگیرید. اگر مدتی با کمک این یادآوری ها بتوانید به موقع به کارهایتان برسید، به مرور بی نیاز از آن ها هم از پس انجام کارهایتان بر می آیید.

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش