اقدام براي اصلاح تا آخرين نفس
ما امر به معروف مي كنيم ولي يكبار كه گفتيم گوش نداد مي گوئيم ول كن بابا به من چه، مثلاً يكبار مي گوئيم داداش سيگار نكش ديگر بعد رهايش مي كنيم بلند شو نمازت را بخوان نمي خواند مي گوئيم ول كن خسته شديم ما با يكي دو بار خسته مي شويم ببينيد برادرها و شما پدر تا كي بچه اش را مي برد دكتر؟ آنقدر مي بريم دكتر تا بچه خوب شود هيچ پدر و مادري نمي گويد من يك قرص به او دادم خوب نشد بگذار بميرد شما اگر يك جايي گير كني يك بار داد نمي زني اينقدر داد مي زني تا يك راه نجاتي پيدا كني قندي را كه مي خواهند بشكنند اگر يكبار قندشكن را زدند قند نشكست نمي گويند قند را توي كوچه بيندازيم اگر ميوه درختي را ديدي كه نرسيده شاخه اش را نمي شكني آنقدر صبر مي كنيم تا برسد آنقدر قند را مي زنيم تا قند بشكند آنقدر تبر مي زنيم تا چوب بشكند آنقدر به دكتر مراجعه مي كنيم تا مريض خوب بشود اگر بيماري داري و نسخه اي دست طرف بود دو تا داروخانه بسته بود برنمي گردي بگويي من رفتم هفت هشت تا داروخانه بسته بود شما بهتر است كه ديگر بميري حتي از شهرستانها هم باشد تاكسي تلفني كرايه مي كني خودت را به آب و آتش مي زني از شهر ديگر از بيمارستان ديگر پزشكي ديگر... اينطور نيست كه بگويي آقا من گفتم گوش نداد تا آخرين نفس... كربلا همه چيزهايش آخرين بود آخرين نفس، حالا شما آموزشهاي نظامي هم ديده ايد يك چيزي برايتان بگويم.آخرين نفر، آخرين نفس، آخرين فشنگ
مي گويند رزمنده خوب اين است كه سه تا آخرين توي او باشد آخرين نفر، آخرين نفس، آخرين فشنگ، يعني اگر كسي را گرفتند هنوز فشنگ داشت پيداست كه خوب نجنگيده هنوز فشنگ داشته گير كرده است اگر نفسي داشتي و اسير شدي پيداست كه خوب دفاع نكرده اي يعني بايد گرفتار بشوي كه ديگر نفسي نباشد اگر باز نفراتي داشتي باز معلوم مي شود كه حق اش را انجام نداده اي، رزمنده اي خوب است كه سه تا آخرين داشته باشد آخرين نفر آخرين نفس، آخرين... و در كربلا سه تا آخرين بود آخرين نفر علي اصغر را هم دادند آخرين فشنگ وهب در كربلا شهيد شد سر وهب را انداختند پهلوي مادرش كه داغ ببيند مادر نگاهي به سر كرد و گفت ما چيزي را كه در راه خدا داده ايم پس نمي گيريم دو مرتبه از سر پسرش بجاي قلوه سنگ استفاده كرد و سر را انداخت توي كلــه كسي، يعني حتي از سر بچه شان بجاي فشنگ استفاده كردند.توجه به مشكلات و سختي هاي گذشتگان
21- توجه به تاريخ، اين يك ارزش است امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايد توي راه كه مي رفتيم كربلا (خرجنا مع الحسين) با حسين از مكه خواستيم بيائيم كربلا (فما نزل منزلاً) هر منزلي كه پياده مي شديم براي استراحت (و لا ارتحل منه) و هر منزلي كه مي خواستند از منطقه اي كوچ كنند چه آنوقتي كه مي نشستند و چه آنوقتي كه مي رفتند (ألا ذكر يحيي بن زكريا و قتله) در هر نشست و حركتي ياد حضرت زكريا مي افتاد چون مردم سر حضرت يحيي را بريدند بخاطر اينكه زن فاحشه اي علاقمند شده بود اين كشته بشود مثلاً مي گفت بعضي از مردم به قدري نا اهل هستند كه براي رضاي يك زن فاحشه سر پيغمبر را مي برند آنوقت اينرا هي مي گفت اينكه امام حسين در هر نشست و برخاستي مي گفت مي خواهد بگويد توجه به تاريخ يعني اي كساني كه با من هستيد ممكن است براي رضاي يزيد بن معاويه سر من را هم ببرند يعني تاريخ تكرار مي شود.استفاده از تمثيل در سخن امام حسين (علیه السلام)
22- استفاده از تمثيل: مثال زدن، آقا مثل غوغا مي كند يكي از دوستان اين سخنراني هاي الان دههي سوم است كه سخنراني مي كنم بيست و پنج سال است كه توي تلويزيون هستم سخنراني هاي هفده سال را گوش كرده ضرب المثل هايش را در آورده است طنزهايش را در آورده خاطراتش را در آورده هر كدامش يك كتاب شده است آنوقت تمثيل خيلي غوغا مي كند خود شما اگر بدانيد يك ضرب المثل بزنيد بسياري از مشكلات حل مي شود. صلواتي بفرستيد.شهادت امام حسين (علیه السلام) براي هدايت، نه شفاعت
23- شهادت براي هدايت: الان مي گويند امام حسين شهيد شد تا گناهان ما بخشيده بشود خوب اين عقيده شبيه عقيده مسيحي ها است كه مي گويند عيسي را به دار آويختند كه گناهاي مسيحي ها بخشيده شود او فداي ما شد ما همه غرق گناهيم يك حسين داريم شما نماز نمي خواني نخوان روزه هم مي خوري بخور، فحش هم مي دهي بده، ربا هم مي خوري بخور، فقط روز عاشورا بيا عزاداري كن اين شهادت براي اين است كه خداوند همه گناهان ما را ببخشد؟ اينطور نيست شهادت براي هدايت است از كجا مي گويي؟ در زيارت اربعين امام حسين داريم (وبذل مهجته مهجه) خونش را بخشيد براي چي (ليستنقذ عبادك من الضلاله) تا عباد را از گمراهي بيرون بياورد (والجهاله) مردم را از جهل بيرون بياورد (والعمي) مردم را از كوري بيرون بياورد (والشك و الارتياب ) مردم را از شك و ريب بيرون بياورد (ألي باب الهدي) امام حسين شهيد شد تا مردم چشم شان باز بشود، رئيس حكومت اسلامي كي بايد باشد؟ بيت المال بايد دست كي باشد؟ گاهي وقتها انسان يك عملي را انجام مي دهد كه مردم را متوجه كند امام حسين شهيد نشد براي فقط ثوابش، شهيد بشود براي شفاعتش، البته ثواب دارد شفاعت هم مي كند همه درست اما هدف امام حسين هدايت بود.پيام كربلا: نترسيدن از دشمن
نترسيدن بدون هيچ امكاناتي، يك چيزي برايتان بگويم ابوالفضل دست راستش جدا شد بعد هم دست چپش، مي دانيد وقتي دو تا دستش افتاد چي گفت؟ الله اكبر، حالا بوش يا آمريكا ايران را تهديد كنند ايرانيها پاي روضه اي نشسته اند كه ابوالفضل فرمود، چي فرمود؟ وقتي دو تا دستش قطع شد، فرمود (يا نفس) اي نفس ابوالفضل (لا تخش من الكفار) از كفار نترس، يعني آنوقتي كه ... ما الان تمام امكاناتي كه دنيا دارد به لطف خدا داريم تجربهي جنگ را داريم ايمان داريم، جوان داريم، اسلحه داريم، توليد اسلحه داريم، عقل داريم، اتحاد داريم، فرمانده عادل مجتهد داريم، اگر هيچي نداشته باشيم، آب نداشته باشيم مشك هم پاره بشود دو تا دست هم نداشته باشيم تازه ابوالفضل از كربلا پيغام داد گفت آنوقتي هم كه دو تا دستت قطع شد يعني هيچ هيچ هيچ، هيچ امكانات دفاعي اي نداري باز هم بگو (لا تخش من الكفار) از كفار نترس اصلاً علت اينكه آمريكايي ها و صهيونيست ها بودجه اي گذاشته اند براي يك مشت اساتيد دانشگاه كه اين شيعه چي است؟ چون ما تمام دنيا را آرام كرديم اين شيعه توي استخوان است منصور دوانقي مي گفت ما همه جا را گرفتيم اين امام صادق (عليه السلام) توي گلويمان است نه مي آيد بيرون نه مي شود آنرا قورت داد الان استخوان توي گلوي جنايتكارها الان لبنان دارد مي شود بچه هاي فلسطين هستند ايران هستند اين چيه؟ اين روضه مهم است جوانهاي... مي خواهم بگويم روضه مال قديمي ها نيست روشنفكرهاي ما تحصيلكردگان ما بايد ايام عزاداري بنشينند و بگويند عجب! ابوالفضل هيچي نداشت باز هم گفت نترس آنوقت تو همه چيزي داري باز هم مي ترسي (يا نفس لا تخش من الكفار) اينها را... روي علماتها اينها را بنويسند من غصه مي خورم هم از مسجدها غصه مي خورم هم از هيئت ها، مسجدها مي روي كاشي كاري نوشته هيچ جني نمي تواند يك متر آنرا بخواند روان بنويس آقا خط كوفي است به من چه كه خط كوفي است سيخي است ميخي است من پول از مردم بگيريم احياء خط كوفي آنوقت جوانهايمان نفهمند كه اين چيه؟ اسرار نماز را قشنگ بنويس يك جوان هم كه آمد دو دقيقه ديگر كه آقا مي آيد براي نماز اين دو دقيقه اسرار نماز را بفهمد اگر بناست پرچمي بلند بشود بگوئيم كه چي است رمز اينكه ايران مي گويد از آمريكا نمي ترسيم چون ابوالفضل دارد و ابوالفضل هم اين پيام را داده است پيام ابوالفضل را دنيا هم بداند دنيا هم در مقابل آمريكا شاخ و شانه مي كشد منتهي نمي خواهند كه ما بفهميم عكس آورده اند توي خيابان پنجاه متر خوب اين چي توي آن هست هيكل، پيامش چيه؟ نمي دانم چيه، عكس كه پيام ندارد تفكر پيام دارد شما يك عمامه بزرگ سر من بگذرا عمامه بزرگ كه پيام ندارد ببين من چي مي گويم عكس ابوالفضل را قاب مي كنند چهل متر در هشتاد متر فرض كنيد، اين يعني چه؟ ببينيد پيام ابوالفضل چيه؟ فرمود هيچي ندارم اما از دشمن نمي ترسم اين مكتب است يك بچه دبيرستاني يك دانشجو همه اين را ياد بگيرند بيمه مي شوند اصلاً اينرا حفظ كنند (يا نفس لا تخش من الكفار) دو تا كلمه حفظ كنيم. (فما الموت الا قنطره) مرگ پل است حفظ كنيم.جوانمردي و غيرت در كربلا
15- جوانمردي و غيرت، اين جمله معروف است كه شك كردند امام حسين (عليه السلام) هنوز زنده است يا شهيد شد گفتند حمله كنيد به خيمه ايشان درياي غيرت است اگر حتي يك نفس... يك سوال ايدئولوژي، آخرين سخن امام چه بود؟ دفاع از ناموس، نهي از منكر، دفاع از مظلوم، بعد مي گويد (إن لم يكن لكم دين فكونوا احراراً في دنياكم) اين خيلي مهم است يعني اگر مي خواهي امر به معروف و نهي از منكر كني لازم نيست كه بگويي تو كه حزب اللهي هستي ممكن است حزب اللهي نباشد بگو انسان كه هستي، اگر دين نداريد بابا آزاد باشيد، مسلمان نيستي ايراني كه هستي خدا را دوست نداري خودت را كه دوست داري وطن را كه دوست داري يعني براي جلوگيري از فساد لازم نيست كه از قلاب ايمان استفاده كنيد از هر قلابي مي توانيد استفاده كنيد مثلاً كسي فحش مي دهد بگويي فحش حرام است مي گويد برو بابا آقا شيخ حرام حرام در آورده اي، بگوئيم آقا تو دانشمند هستي تو تحصيلكرده هستي اين حرف قشنگ آدم تحصيلكرده نيست اگر مي داني كه كلمــه تحصيل را مطرح كني فحش نمي دهد اينجا نگو تو مگر مومن نيستي اينجا شرعاً حرام است از مدرك بگو، بگو تو كه فوق ليسانس هستي فوق ليسانس كه نبايد اين حرف را بزند امام حسين (عليه السلام) به ما ياد داد جلوي فساد را بگيريد حتي اگر از اهرم دين استفاده نشد از هر چي شد استفاده كن. جامعــه ما بايد جامـــعـه سالم باشد هر چي شد از راه دين و هر چي هم شد از راه علم هر چي شد از راه عقل و هر چي شد از راه عاطفه.برخورد هاي عاطفي و انساني قرآن با مردم
قرآن گاهي وقتها براي اينكه پول مردم را در بياورد يعني به مردم بگويد كه كمك كن گاهي مي گويد بابا جهنم پول نمي دهي «فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ» التوبة/35 فلز داغ را داغ مي كنند مي گذارند به پيشاني ات و مي گويند «هَذَا مَا كَنَزْتُمْ» التوبة/35 اين همان پولهايي بود كه قايم كرده بودي گاهي افراد را از جهنم مي ترساند.قيام امام حسين (عليه السلام) براي اصلاحات
16- مسئله اصلاح گري، ببينيم اصلاح گر كي است بعضي ها گفتند ما خواهان اصلاحات هستيم امام حسين (عليه السلام) فرمود من اصلاح طلب هستم، طرفدار اصلاحات، فرمود (خرجت) من از مدينه آمدم كربلا براي چي؟ (لطلب الاصلاح) من مي خواستم اصلاح كنم براي طلب اصلاح، چي را مي خواستي اصلاح كني؟ (في امت جدي) اصلاحات... رهبر خط اصلاحات بايد امام حسين... امام حسين چه كرد اگر خط ما به خط امام حسين (عليه السلام) مي خورد ما هم طرفدار اصلاحات هستيم اما اگر كلمــه اصلاحات را گفتيم اما كار ديگري كرديم اين خودش يك نفاق است كه آدم بگويد بيا تو را ببوسم بعد گاز بگيرد بگويد بيا مهماني بعد به او سم بدهد لفظ لفظ حسيني باشد عمل عمل... به قول مقام معظم رهبري فرمود اصلاحات آمريكايي يعني اصلاحاتي كه آمريكا شاد بشود ما... من خيلي لذت مي برم تا الان كه خدمت شما نشسته ام در آستانـــه شصت سال هستم هنوز يك كلمه پيدا نكرده ام كه يك حرف نو داشته باشد هر كه هر حرف زيبائي دارد ما بهتر آنرا در قرآن داريم مثلاً سخن از سازندگي مي شود سازندگي كار خوبي است اما قهرمان سازندگي ذوالقرنين است سدي ساخت كه چند قرن ميخ توي آن فرو نرفت.كسب آگاهي و اطلاعاتي سياسي
19- يكي از زيبائي هاي كربلا جنگ يك جنگي بود كه... كسب اطلاعات، آگاهي به امور سياسي و اطلاعاتي، اين هم يكي از زيبائي هاي كربلا بود چون امام حسين (عليه السلام) به محمد حنفيه برادرش گفت تو كربلا نيا و مدينه باش (عليك أن تقيم بالمدينه) لازم است تو در مدينه بماني (فتكون لي عيناً عليهم و لا تخفي عنك شي من امور) تو چشم من باش وهيچي از امور مدينه از من مخفي... يعني لحظه به لحظه كارهايم را... ما در اسلام سه رقم اطلاعاتي داريم اطلاعاتي داريم اطلاعات عمومي و مردمي اطلاعات با ابلاغ اطلاعات ويژه، اطلاعات عمومي، در نهج البلاغه داريم كه حضرت امير (عليه السلام) به استاندارش مي گويد (بلغني) يعني به من گزارش داده اند كه تو همچين كاري كرده اي، (بلغني) يعني به قول آقاي شهيد رجايي اطلاعات سي و شش ميليوني، يعني همه مردم اطلاعاتي باشند اگر يك خانمي ديد كه شوهرش هروئين رد و بدل مي كند اين را اطلاع بدهد به مواد مخدر نگويد اين شوهر من است نانش قطع مي شود بابا تو مي روي نان خودت را قطع كني جوانهاي مردم نابود مي شوند همه ما بايد نسبت به مسائل عمومي اطلاعات بدهيم به اهل آن.شيوه برخورد ما با مشكلات نظام
ممكن است كه نظام ما مشكلاتي داشته باشد مسئولين آن ممكن است مشكلات داشته باشند عادي اش ممكن است مشكلات داشته باشند ولي نقل مشكلات به ديگران درست نيست ما داريم كه امر به معروف بكن نهي از منكر بكن اما تضعيف... من جمله اي هست توي تلويزيون گفته ام ولي چون مال چند سال پيش است اجازه بدهيد كه تكرار كنم طوري نيست اين جمله يادتان نرود بخصوص دانشجوها خواهش مي كنم اين سه تا كلمه را مي توانيد حفظ كنيد.بهره گيري از همه امكانات در قيام عاشورا
20- يكي از زيبائي هاي كه امام داشت ضمن اينكه رفت كربلا و مي دانست كه شهيد مي شود بايد از اين خون حداكثر استفاده را بكند، استفاده حد اكمل، بهترين بهره گيري، بعضي ها هستند امكانات دارند اما خوب بهره گيري نمي كنند امام حسين (عليه السلام) قبل از اينكه بيايد مكه و كربلا وقتي يزيد به حكومت رسيد به فرماندار مدينه گفت از امام حسين (عليه السلام) بيعت بگير امام فهميد كه... در مسجد نشسته بود گفتند آقا دارالعماره شما را احضار كرده است بايد بيائيد امام فهميد كه معاويه مرده و يزيد به حكومت رسيده است به فرماندارش گفته بيعت بگير بعد گفته بود فرماندار اگر امام بيعت نمي دهد توي خانه او را ترور كن بكش امام فرمود (فدعا بجماعه) يك جماعتي را دعوت كرد از يارانش (من اهل بيته و مواليه) از دوستان و فاميل هايش دعوت كرد (و كان ثلاثين رجلا) اينها سي نفر بودند گفت شما سي نفر (و امرهم بحمل السلاح) فرمود شما اسلحه برداريد من مي روم دارالعماره (فاجلسوا الباب) شما پشت ديوار بنشينيد و كمين بگيريد (فان سمعتم صوتي قد علي) اگر صوت من را شنيديد، اگر ديديد كه نعره كشيدم (فادخلوا علي لتمنع علي) از ديوار بپرسيد تو كه جلوي كشتن من را... امام حسين (عليه السلام) حرفي ندارد كه كشته بشود اما نمي خواهد توي اتاقي كشته بشود كه هيچ خبري... گفت بگذار بروم مكه دو سه ماه مكه ماند تا حاجي ها آمدند سخنراني كرد صد و بيست و پنج روز در مكه سخنراني كرد اصلاً نگفته رفت مردم ديدند كه امام نيست چي شده؟ ديروز دالعماره امام را احضار كرده از ديشب تا حالا نيست مثل اينكه مردم ببينند امام در جماران نيست مقام معظمي در محل خودش نيست به هيچكس هم نگفت نگفته رفت تا ول وله... يكوقت مي گويم آقا بنده بروم يك تلفن جواب بدهم و برگردم شما آرامش داريد چون مي گوئيد قرائتي رفت تلفن جواب بدهد اما يكوقت ميكرفن را پرت مي كنم و مي روم و به كسي هم نمي گويم كه چيه اين ول وله مي افتد از مدينه رفت تا ول وله بيفتد صد و بيست و پنج روز توي مكه سخنراني كرد تا همه اهل مكه بفهمند حكومت يزيد اسلامي و شرعي و قانوني نيست.صبر امام حسين (عليه السلام) در برابر سختي ها
8- صبر، كربلا نمايشگاه تمام زيبائي ها در امام و يارانش، در زيارتش داريم كه (وصبرت علي الاذي) حسين جان صبر كردي بر اذيت ها كساني كه در سختي ها صبر مي كنند خود خدا بر آنها صلوات مي فرستد. ما دو تا صلوات داريم توي قرآن داريم آدمهايي كه توي سختي خوب هستند آدمهايي كه توي خوبي خوب هستند بعضي ها توي جبهه و جنگ در حوادث آدم خوبي هستند و صبر مي كنند بعضي ها نه، هميشه خوش و خرم هستند منتهي آدمهاي خوبي هستند مثلاً توي جبهه نيامده اند اما كمك به جبهه مي كنند پول مي دهد كمك مي كند ولي اهل اينكه اسلحه دست بگيرد و خودش را... هر دو خوب هستند.درود و صلوات خداوند بر مجاهدان
اما خدا مي گويد آن خوبهايي كه توي سختي خوب هستند خودم به آنها صلوات مي فرستم «أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُوْلَئِكَ هُمْ الْمُهْتَدُونَ» البقرة/157 از طرف رب صلوات مي فرستد يعني خود رب العالمين بر اينها صلوات مي فرستد اما اينهايي كه تاجر هستند اهل خون و جبهه و اينها نيستند ولي خمس مي دهند زكات مي دهند نماز شب مي خوانند روزه مي خوانند ولي انقلابي آنطوري كه بروند خط اول اين نيستند مي گويد خيلي خوب خمس و زكات او را بگير «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ» التوبة/103 پيغمبر تو به آنها صلوات بفرست يعني اينها در حدي نيستند كه (صلوات من ربّ) باشد اينها در حدي هستند كه... آخر يكي را رئيس جمهور مي رود فرودگاه يكي را وزير مي رود فرودگاه يكي را امام تسليت مي گويد يكي را دفتر امام تسليت مي گويد يكي را دفتر امام حكم مي دهد يكي را امام حكم مي دهد اينها كد هايش فرق مي كند آنهايي كه توي خون آتش صبر مي كنند آنهايي كه توي اذيت ها صبورند قرآن مي گويد صلوات از طرف خداست آنهايي كه اذيت حالش را ندارند مرفه هستند منتهي مرفهين بي درد نيستند مرفهين با درد هستند مي گويد تو بر آنها صلوات بفرست صبر يكي از زيبائي هايي بود كه در كربلا بود.حق قرآن بر مسلمانان
9- همراه با قرآن: داريم در زيارت امام حسين (تلوت الكتاب حق تلاوتــــه) حسين جان! قرآن را... توي قرآن آياتي داريم كه مي گويد حق اش را انجام بده بعضي جاها مي گويد حالا كه نمي تواني آن مقداري كه مي تواني مثلاً مي گويد «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ» آل عمران/102 تقوا داشته باشيد حق تقوي، تا اين آيه نازل شد گفتند خدايا ما كه نمي توانيم آنوقت گفت پس قيمت تعاوني حساب مي كنم تا مشتري شويد يك خورده پائين آمد گفت «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» التغابن/16 يعني اگر حق تقوا را نمي توانيد لااقل مقداري كه مي توانيد اين قيمت بازار آزاد است و اين هم قيمت تعاوني است امام حسين (ما استطعتم) نيست مي گويد حق تلاوته، حق تلاوت چيه؟ 1- آرام بخوانيم 2- با وضو بخوانيم 3- تدبر كنيم، اين شبي با قرآن را تبديل كنيم به شبي با تفسير قرآن، نه يعني قرآن حذف بشود قرآن هم خوانده شود اينطور نباشد كه دو ساعت قرآن خوانده بشود اصلاً تفسير سهمي... يك چيزي برايتان بگويم خواهش مي كنم همــه قاري ها توجه كنند تمام اينهايي كه قرآن حفظ مي كنند به لطف خدا بعد از جمهوري اسلامي خيلي ها رفتند سمت قرآن و حفظ و مسابقه و تجويد دست شما درد نكند بايد بگويم زبانتان درد نكند البته تنها عضوي كه هيچ وقت درد نمي كند زبان است، قرآن مي گويد «لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى» النساء/43 در وقتي كه مست هستيد نماز نخوانيد حالا شبيه مستي وقتي است كه آدم خرف است بي حال است چشم هايش پر است خواب آلود است آنها هم يك رگه هايي از مستي است مي گويد وقتي نشاط نداريد بگذاريد براي وقتي كه نماز مي خوانيد نماز بخوان، چرا نزديك نماز نشويم «حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ» تا ببينيد چه مي گوئيد ما هم كه قرآن مي خوانيم بعد از چند سال بايد بدانيم بالاخره اين آيه چيه، حالا كه روشهاي قرآن را ياد گرفته ايم (كوّرت) يعني چه؟ نماز بايد آگاهانه باشد قرآن هم بايد آگاهانه باشد من تقاضايم اين است كه يكي از چيزهاي امام حسين كه در زيارت نامه هم داريم (تلوت الكتاب حق تلاوتـــه) برويم سراغ فهم.ديدگاه انحرافي در مورد قرآن
يك نقطــه انحرافي پيدا شده كه من اينرا توي يكي از دانشگاهها ديدم من لازم است اينرا اينجا بگويم يك چيزي مي گويند كه ما حق تفسير نداريم ما روح قرآن را نمي فهميم در قرآن آياتي است كه ما نمي فهميم ما به سراغ تفسير نرويم اين حرف ضد قرآن است چون قرآن مي گويد من حرفهايي كه مي زنم براي اينست كه بفهميد «لقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» قرآن مي فرمايد من با آدمهايي حرف مي زنم كه اهل تعقل هستند، اين آيه يعني تو عاقل هستي و قرآن مال عاقل هاست يعني فكر كن مي فهمي قرآن مي فرمايد «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» خوب اگر من عقلم نمي كشد پس چرا قرآن من را توبيخ مي كند كه چرا در قرآن تدبر نكردي چرا قرآن مي گويد بايد بداني كه چي مي گويي آيه اي كه مي گويد بدانيد چي مي گوئيد تدبر كن و تعقل كن از اين پيداست كه ما قرآن را مي فهميم البته كسي كه قرآن را مي خواهد بفهمد بايد با لغت آشنا باشد روايت را ببيند توقع نداشته باشد كه هر چي فهميد همان است مثل اينكه از كسي بپرسند نفت چيه؟ بگويد همانكه توي بخاري است، بگو فهم من اين است وگرنه نفت دست دنياي پتروشيمي بيفتد صدها فرآورده از آن در مي آرود صد ها آيه دست كارشناس بيفتد... يعني يك قاضي حقوقدان وقتي آيات حقوقي را مي فهمد چيزي مي فهمد كه قرائتي نمي فهمد در جبهه و جنگ اميران و سرداران ما از قرآن چيزي مي فهمند كه بنده پشت جبهه نمي فهمم كسي كه در زمان طاغوت توي زندان طاغوت بود معناي طاغوت را چيزي مي يابد كه من بيرون زندان... چون آنها از نزديك دستي به آتش دارند هر كسي فقيه است آيات فقهي را بهتر مي فهمد هر كس در علوم طبيعي كار كرده است آياتي كه مربوط به طبيعت است را بهتر مي فهمد هر كس در هر رشته اي تخصص اش بيشتر است فهمش هم بيشتر است اما اين معنايش اين نيست كه دست به قرآن نزنيم يكي از راههايي كه ما قرآن را مهجور كنيم يكي از راههايي كه ما قرآن را كنار بزنيم اين است كه اينست كه بگوئيم قرآن ظني الدلالــــ( است يعني دلالت هايش برفك دارد نمي فهميم چه مي كند عقل بشر به قرآن نمي رسد بابا به كنه نمي رسد به بخشي كه مي رسد بابا ما به قعر دريا دستمان نمي رسد اما از اينكه مي رسد استفاده كنيم ما از دريا استفاده مي كنيم گرچه دستمان به عمق دريا نرسد اين نيست كه چون دستم به عمق دريا نمي رسد... مگر ما دستمان به عمق علوم مي رسد حالا غير از قرآن، كي است كه بگويد آقا من به عمق علوم دسترسي پيدا كرده ام؟ ما به عمق علوم هم دستمان نمي رسد اما به آن مقداري كه مي توانيم مي رويم مدرسه و دانشگاه و حوزه (دستمان بر عمق آن نمي رسد اين دليل بر اين نيست كه ما... مگر نسخه هايي كه دكترها مي دهند اين كپسول را هشت ساعت بخورد اين كپسول را شش ساعت بخورد اين شربت را با قاشق مربا خوري بخور اين غذا را بعد از... واقعاً نسخه اي كه مي دهد ما به عمق دارو علم پيدا مي كنيم؟ ما نمي دانيم كه عمق آن چيه اما همين مقداري كه دكتر مي گويد به همين گفتن دكتر مقداري آگاه مي شويم به همين مقدار آگاهي بايد عمل كنيم وگرنه اگر بگويم ما تا اسرار را نفهميم عمل نمي كنيم پس همه مريض ها بايد بميرند چون دكتر مي گويد هشت ساعت به هشت ساعت كپسول بخور به دكتر بگويم آقاي دكتر چون راز اين كپسول را نمي فهمم نمي خورم مي گويد برو بمير مگر مي شود كه به مرجع تقليد گفت آقا من به فتواي شما عمل نمي كنم مگر اينكه روح كار را بفهمم دكتر ده سال درس خوانده ما راز آنرا نمي فهميم آنوقت چطور مرجع تقليدي كه هفتاد سال درس خوانده راز آنرا بفهمي ولي آن مقداري كه مي فهميم مسئول هستيم شما اگر ديدي يك ورق قرآن است حرام است كه پايت را روي آن بگذاري گرچه نفهمي معنايش چي است ولي همينكه فهميدي قرآن است همين مقدار فهم مسئول هستي نبايد پايت را روي آن بگذاري دست بي وضو روي آن نگذار ما به مقداري كه مسئول هستيم بايد بفهميم.)تعبّد امام حسين (عليه السلام) به احكام دين
پايبندي به احكام، آقاياني كه دير آمده اند پاي تلويزيون بدانند زينب كبري فرمود من هر چه ديدم زيبائي ديدم مي خواهيم بدانيم زيبائي هاي كربلا چيه، نه تا را گفتيم حالا برويم سراغ دهمي يك صلوات هم بفرستيد.آفات مراسم عزاداري در محرّم
ما مي خواهيم برويم روضه ماشين را هر جا شد پارك مي كنيم بابا راه بندان كردي شما وقتي عزاداريت ارزش دارد آن كسي كه پشت فرمان است ممكن است دل درد دارد ممكن است زن زائو است ممكن است هواپيما و فرودگاه مي خواهد برود ممكن است بچه اش را مي خواهد بگذارد مدرسه ممكن است خبرش داده اند كه اتاقت سوخته آخر يك كسي ممكن است توي ماشين مشكل داشته باشد تو وسط خيابان را گرفته اي همينطور يواش يواش داري مي روي آقا جان از كنار خيابان برو عزاداري كن عزاداريتان را با گناه قاطي نكنيد چون آن كسي كه پشت فرمان است هم دلش شور است هم عصباني است و هم بخاطر امام حسين حيا مي كند فحش بدهد توي رودربايستي اين هم اذيت است فكر نكنيد اذيت فقط شلاق است آدمي هم كه كسي را در محصور قرار بدهد اذيت است بگذاريد من قرآن بخوانم الله اكبر چقدر دين ما قشنگ است واقعاً قشنگ است مي رفتند خانه پيغمبر ناهار ديگر بيرون نمي رفتند مي نشستند گپ مي زدند پيغمبر هي دلش شور مي زد بابا شما آمده ايد ناهار بلند شويد برويد نمي رفتند آيه نازل شد «فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ» الأحزاب/53 ناهارتان را كه خورديد بلند شويد برويد ننشينيد حديث بشنويد چانه تان گرم شده بابا الان سه بعدظهر است شما بايد يك بعداز ظهر خانه ما باشيد الان چه مي كني بعد مي گويد «إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ» اين پيغمبر را اذيت مي كنيد پس اذيت فقط شلاق نيست گاهي هم فشارهاي روحي اذيت است گرفتيد چه مي گويم؟ قرآن به فشار روحي هم كلمه اذيت بكار برده پس اذيت دو تا است اذيت جسمي آدم يك نيشگون بگيرد اذيت روحي... توي روضه وارد مي شود بچه را بلند مي كند يك نفر ديگر را مي نشاند سر جايش چرا بچه را بلند كردي؟ حالا گيرم اين آقا استاد دانشگاه گيرم رئيس جمهور اگر يك آيت الله يا رئيس جمهور يا تاجري وارد شد شما بايد بچه را از سر جايش بلند كني؟ هر كس بچه را بلند كند سر جايش بنشيند جايش دزدي است نماز هم بخواند نمازش باطل است نمي شود كسي را بلند كرد ما راحت مي گوئيم خانم ها برويد بالا آقا جان! مردها بروند بالا اگر بايد رحمي بشود بايد به زنها رحم كرد ما همه جلساتمان مردها پائين هستند زنها بالا... ما يك اذيت هاي اين رقمي مي كنيم ما بايد بگوئيم خدايا عبادتهايمان را ببخش گناهايمان را پيش كش مان. يك كسي بازار كه مي رفت وقتي مي خواست مغازه باز كند مي گفت خدايا تو شر مردم را از سرمان كم كن با شريك كنار مي آئيم يعني واقعش اين است كه گاهي عبادتهاي ما مملو از... تعبد يعني در عزاداري...پايداري و خستگي ناپذيري پيامبران در راه خدا
12- خستگي ناپذير: درباره خستگي ناپذير داريم كه مي فرمايد حسين جان (اشهد انك) گواهي مي دهم كه تو چنين و چنان هستي تا مي رسد (و قمت بحقه) به حق خدا قيام كردي (غيرواهن و لا موهن) قيام كردي يعني نه شل شدي و نه ديگران را شل كردي يعني يك ذره عقب نشيني نكردي قرآن تعريف مي كند «وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا» آل عمران/146 انبيائي بودند كه ياراني داشتند مي جنگيدند و ضعيف نمي شدند كلمات همين است مي ترسم پس و پيش بگويم مي گويند وهن است يعني شل شده است (ما ضعفوا) ضعف است (ما استكانوا) يعني اينها نه شل شدند نه ضعيف شدند نه خسته شدند.برخورد بزرگوارانه امام حسين (عليه السلام) با دشمن
13- سعـــه صدر: يعني روح بزرگ، چه روحي، به حر فرمود (يتوب الله عليك و يغفر الله عليك) حر كه آمد توبه كند گفت توبه ات قبول است من به تو دعا مي كنم. امام حسين قبل از حر رسيد به كربلا يعني نزديك كربلا فرمود همه مشك ها و ظرفها را آب كنيد همه را آب كردند بعد حر با هزار نفر رسيد گفت حر با هزار نفر آمده است كه ما را بكشد فعلاً تشنه شان است آب به آنها بدهيد به لشگر حر آب داد يكي از اينها گفت آقا اينها آمده اند ما را بكشند فرمود بابا تشنه شان است به آنها آب بدهيد بعد يكي يك مشكي گرفته بود توي دهان يكي از افراد لشگر يزيد اين آب را درست نمي توانست درست بخورد آب اينطرف و آنطرف دهانش مي ريخت امام فرمود چرا به او بد آب مي دهي بگذار آب به دلش بچسپد مشك را به من بده امام حسين مشك را گرفت به اين آقايي كه آمده بود او را بكشد گفت اين رقمي آب بده مشك را زير گرفت حر مي گويد كه آتش گرفتم ديدم امام حسين از قبل آب ذخيره كرده حالا هم كه اين آقا بد آب دهان لشگر من مي گذارد خود امام مشك را مي گيرد در مشك را تنگ مي كند كه اين آقايي كه آب مي خورد به دلش بچسپد خيلي اينها مهم است اينها را توي كتابهاي روانشناسي و جامعه شناسي نه توي حوزه است نه توي دانشگاه اين چيز ديگري است شبيه اينرا راجع به امام رضا (عليه السلام) هم داريم آن شبي كه به امام زهر دادند فرمود كه به برده هايم بگوئيد كه با هم غذا بخوريم برده ها هم نشستند و غذا خوردند خوب نمي دانستند كه آقا چرا اين جوري شده خيلي به طور طبيعي نشستند و غذا خوردند به طور طبيعي يكي يكي هم رفتند همينطور خيلي شل رفتند تا آخرين نفر كه رفت بيرون امام فرمود در را ببند افتاد روي زمين غلتيد و غلتيد گفتند چه شد؟ امام فرمود سوختم، گفتند كي؟ فرمود خيلي وقت است كه دارم مي سوزم منتهي گفتم اگر بگويم سوختم اين برده ها غذا به دلشان نمي چسپد من براي اينكه غذا به دل اينها بچسپد سوختم ولي اظهار نكردم مسئله مهمي است.زيبايي هاي قيام عاشــورا
حضرت زينب كبري(سلام الله علیها) پس از قیام عاشورا در جمله اي زیبا فرمودند (ما رأيت إلا جميــــلا)، من هر چه مي بينم زيبايي مي بينم اين يعني چه؟ زيبائي هاي كربلا چيست؟ (ما رأيت إلا جميــــلا) من در كربلا جز زيبايي نديدم، ما از كربلا هر چي مي بينيم تشنگي و دود و عطش است آنها سختي هايش است اما گاهي توي سختي زيبائي است يعني يك خانمي كه توي آشپزخانه زحمت مي كشد سخت است اما توي همين سختي برايش لذيذ است درد زايمان سخت است اما همين سختي را زنها آرزو مي كنند كه بچه دار شوند آنهايي كه بچه دار نمي شوند يك وزنه بردار يك وزنه اي را كه بلند مي كند خيلي سخت است به او فشار مي آيد اما همين وزنه برداشتن برايش لذيذ است يعني در عمق دردسرها... زيبائي ها در لابلاي سختي هاست شركت در كنكور سخت است وزنه برداشتن سخت است زايمان سخت است عمل جراحي سخت است دويدن سخت است بالا رفتن از كوه سخت است منتهي لابلاي سختي ها زيبائي است ما مي خواهيم منظور حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) از زيبائي های کربلا را بگوئيم.اخلاص در حركت و تلاش
1- اخلاص، درباره امام حسين (عليـــه الســـلام) داريم كه مي گويد (دعوت إلي الله) دعوتت بسوي خدا بود (وفيت لله) براي خدا وفا كري (قمت لله) براي خدا قيام كردي (جاهدت في سبيل الله) در راه خدا جهاد كردي، يعني هر چي ديدم از برادرم خلوص ديدم براي اينكه رأي جمع كند براي اينكه مشهور شود، (چند وقت قبل يك دوستي از استاني آمد كه ده ميليون بودجه اي به من داده فلان تشكيلات و فلان وزارت خانه بروم تحقيق كنم كه عوامل ايجاد موج چيه؟! چه كنيم كه توي مملكت موج ايجاد كنيم، گفته اند برو پهلوي قرائتي حالا از آن استان آمده بود كه چطوري موج ايجاد كنيم؟! به او گفتم اين چه تحقيقي است؟ گفت به من ده ميليون داده اند گفتم بيخود داده اند، وزارت داده، وزارت هم بيخود كرده ما يكي از وظائف مان ايجاد موج نيست.) اگر مي بينيد كه امام حسين (عليـــه الســـلام) موج انداخت براي خدا قيام كرد خدا كار او را موجي كرد يعني بر موج قرار داد امام خميني نمي خواست كه موج ايجاد كند مي خواست كه به وظيفــه شرعي اش عمل كند منتهي حركت الهي او ايجاد موج كرد اصل موج به خودي خود ارزشي ندارد ما بايد براي خدا قيام كنيم حالا براي خدا گاهي وقتها مثلاً شما توي يك جلسه اي نشسته اي بعد مي بيني كه در اين جلسه دارند حرفهاي بدي مي زنند جلسه گناه است براي اينكه فكر مي كني خدا از نشستن شما راضي نيست بلند مي شوي و مي روي منتهي وقتي بلند شدي و رفتي ممكن است جلسه به هم بخورد و موجي هم ايجاد بشود اما شما به قصد موج اين كار را نكردي.تشكر از نعمت هاي الهي
2- تشكر از خداوند، بعضي از اين سرداران و بزرگاني كه توي جبهه بودند و الان شيميايي هستند يا شهيد شده اند با آنها كه مصاحبه مي كردند مي گفتند الحمدلله رب العالمين، هر كاري كردند كه شكايت كند شكايت نكرد.صداقت در گفتار و عمل
3- هماهنگي گفتار و رفتار: فطرت هر انساني بدش مي آيد كه گفتار و رفتار از هم جدا باشد (قلت صادقا قتلت صديقا) به به، به به، حسين جان حرف كه مي زني راستش را مي گويي شهيد شدي (صديقا) يعني كسي كه حرفش و قلبش و مغزش و عملش ظاهرش و باطن اش يكي باشد، بيان صداقت دارد... هماهنگي خيلي زيبا است شما كسي را كه ظاهر و باطن اش يكي است مي گويي من اينرا خيلي دوست دارم اين همين است كه هست پس و پيش ندارد تاب ندارد هر انساني از آدم صادق خوشش مي آيد زيبائي ها...استقلال در عقيده و عمل
4- جو ناپذيري: آمدند پهلوي پيغمبر گفتند آقا چي مي خواهي؟پول مي خواهي به تو پول مي دهيم مي خواهي ازدواج كني، بهترين دخترهاي مكه را به تو مي دهيم پُست مي خواهي؟ مي خواهي تو را كليد دارد كعبه كنيم فرمود خورشيد را يك دست من بدهيد و ماه را در دست ديگر دست از هدفم برنمي دارم اينطور نيست كه عقربك روح من با پول بالا و پائين برود.اعتماد و توكل به خداوند
5- توكل و اعتماد: از چيزهايي كه در كربلا جلوه داشت اين بود چون امام حسين (عليـــه الســـلام) روز عاشورا فرمود (إني توكلت علي الله ربي و ربكم) سيل مشكلات در محاصره اقتصادي آب، در محاصره نظامي هفتاد و دو نفر در محاصره سي هزار نفر، خودش را نباخت توكل كرد..:: This Template By : web93.ir ::.