معنی فرهنگ:
آداب و عادات و اندیشهها و اوضاعی که گروهی در آن شرکت دارند، فرهنگ نامیده میشود که از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد. زبان و وسیلههای نمادین دیگر عوامل اصلی انتقال فرهنگ است; در عین حال ممکن استبسیاری از رفتارها و عادات و رسوم تنها از طریق تجربه حاصل گردد.عاشورا کدام روز است؟
در کتابهای لغت چنین آمده است: عاشورا با (الف مقصوره) و عاشوراء با (الف ممدوده) را روز دهم و بعضی روز نهم دانستهاند. زهری گفته است جز در چند مورد، اسمی که بر وزن فاعولاء باشد شنیده نشده. (1)روایات جعلی در مورد عاشورا
از امور مسلم تردیدناپذیر و مورد اتفاق تمام فرق اسلامی این است که حضرت امام حسینعلیهالسلام بینهایت مورد علاقه و محبتخاص جد بزرگوارش پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله بوده است و اظهار این موضوع از روایات فراوانی که تواتر معنوی دارد ثابت می شود. (4)سیاستبنیامیه در جهت محو آثار نهضت عاشورا
معلوم است که بنیامیه با این پیشینه سیاه و خباثت (22) چون اسلام را با منش و خواستههای مادی خود موافق نمیدیدند به انحا و وسائل گونهگون، در تضعیف اسلام و خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله که نگهبان و بیانکنندگان دستورهای اسلام و قرآن بودند، کوشیدند از جمله آن که برای پاشانیدن گرد فراموشی به واقعه کربلا و آثار آن به روحانینمایان درباری دستور دادند که روز عاشورا را، روز جشن و عید و روز بسیار مبارک معرفی کنند! و در اینباره حدیث جعل نمایند. این حدیثها به گونهای است که هر کس اندکی به آنها توجه کند آشکارا مجعول بودن آنها را میفهمد، مثلا روایت کردهاند که چون پیامبرصلی الله علیه وآله به مدینه آمد. دید که یهود روز عاشورا روزه میگیرند آن حضرت از آنان پرسید: چرا این روز را روزه دارید؟ گفتند: چون خداوند فرعون و پیروانش را در این روز غرق کرد و موسی و یارانش را نجات داد. آنگاه پیغمبر فرمود: ما از یهود به موسی سزاوارتریم. و به اصحاب خود دستور داد که آن روز را روزه بدارند.عظمت قیام امام حسینعلیهالسلام
نهضت امام حسینعلیهالسلام نهضتی مقدس، متعالی و روحانی بود. پاکی، خلوص، بیاعتنایی به دنیا، بری بودن از اغراض شخصی و آز و جاهطلبی و خودخواهی از ویژگیهای این قیام است. (28) انقلاب آن حضرت درس قسط، عدالت، توحید، شرافت، ایثار و فداکاری به مردم داد. (29)عاشورا «یومالله» است
روزهایی که در آن روزها وقایع مهمی انجام میشود و مسیر تاریخ در جهت رشد و کمال تغییر مینماید و سبب میشود که تحول در اجتماع به وجود آید و مردم راه فضیلت و سعادت را در پیش گیرند، «ایامالله» نامیده میشود. در قرآن مجید در دو مورد (سوره ابراهیم آیه 5 و سوره الجاثیه آیه 14) ایامالله ذکر شده است.عاشورا در سیره ائمه اطهار
از آنچه تاکنون ذکر نمودیم روشن میشود که پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله و ائمه اطهارعلیهمالسلام در روز عاشورا به یاد آن همه مصایبی که بر امام حسینعلیهالسلام وارد شده اندوهگین میشدهاند و به دیگران هم دستور میدادهاند که در آن روز به عزاداری بپردازند و به سوک و ماتم بنشینند. (45) هر چند چنین دستوری از جانب معصومان صادر نمیشد بر مسلمین لازم بود که در آن روز مراسم عزا به پای دارند و آثار حزن و ماتم در ایشان ظاهر گردد، زیرا همانطور که پیشتر اشاره کردیم کسی که رسول خدا را دوست داشته باشد غیرممکن است که به فرزند آن حضرت عشق نورزد و او را دوست نداشته باشد. و در روز شهادتش غبار حزن و ماتم بر دلش ننشیند. واضح است که اگر فردی در روز مصیبت دوستش ناراحت و آزرده خاطر نگردد، دوستی او ظاهری و سطحی است و در واقع او را دوست نمیدارد; زیرا ارتباط معنوی بین دو دوست ایجاب میکند که در غم و شادی یکدیگر شریک باشند. (46) پس اگر ما در روز عاشورا متاثر نشویم و در خود احساس ماتم و اندوه ننماییم بدون تردید در دوستیمان نسبتبه رسول اکرمصلی الله علیه وآله و فرزندش که بسیار مورد تکریم و محبت آن بزرگوار بوده است صادق نیستیم. (47) در کتب فریقین روایات بسیاری نقل شده که پیامبرصلی الله علیه وآله بارها بر مصایب امام حسینعلیهالسلام که جبرئیل از آن خبر داده بود، گریه کرد. در پیش روایت صحیحی از مستدرک حاکم نیشابوری از امالفضل بنت الحارث در اینباره نقل کردیم.پینوشتها و مآخذ
1- رک: دائرةالمعارف مصاحب و لغتنامه دهخدا ماده «فرهنگ».
2- رک: لسانالعرب و مجمعالبحرین، ماده «عشر».
3- الآثار الباقیه عن القرون الخالیه باب «القول علی ما یستعمله اهل الاسلام».
4- فضایل الخمسه من الصحاح الستة3/260 و 262 ط سال 1384 مطبعة النجف و بحارالانوار 44/25.
5- همان ماخذ. «احب الله من احب حسینا حسین سبط من الاسباط» و فهارس مسند ابن حنبل ماده «احب».
6-
فضایل الخمسه3/261. عن جابر: کنا مع رسول اللهصلی الله علیه وآله فدعینا
الی طعام فاذا الحسینعلیهالسلام یلعب فیالطریق معالصبیان فاسرعالنبی
امامالقوم ثمبسط یده فجعل حسین یفر هاهنا و هاهنا...
7- ... فدیت من
فدیته بابنی ابراهیم. اشاره به این موضوع است که خداوند به پیامبرصلی الله
علیه وآله وحی نمود که یکی از دو فرزندت (حسینعلیهالسلام یا
ابراهیمعلیهالسلام را فدای دیگری کن و این چنین نیست که بخواهم هر دو
برای تو بمانند آنگاه پیامبر گریه کرد و این چنین مصلحت دید که
ابراهیمعلیهالسلام را به خاطر فرزندش امام حسینعلیهالسلام (که فرزند
علی و زهراعلیهماالسلام نیز میباشند) فدا کند. رک. فضایل الخمسه3/257 به
نقل از تاریخ بغداد.
8- وسائل الشیعه، 15/97 ط اسلامیه: ریحانتی من الدنیا الحسن و الحسین...
9- فضائل الخمسه،3/270 و ما بعد و بحارالانوار 44/250.
10-
... فوضعته فی حجره ثم حانت منی التفاتة فاذا عینا رسولالله تهریقان من
الدموع. قالت قلتیا نبیالله... رک: فضایل الخمسه3/270. این روایت از
مستدرک حاکم نقل شده او گفته است این روایتبنابر شرط شیخین صحیح است.
11- لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة. سوره احزاب آیه 21.
12- «اضواء علی السنة المحمدیة و دفاع عن الحدیث» تالیف محمود ابوریه ط 5 صفحه126 به بعد.
13- دائرة المعارف بستانی و مصاحب ماده «عشر» و در زیارت عاشورا آمده است. «هذا یوم تبرکتبه بنوامیة...»
14- فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه، سوره زمر آیه17 و 18.
15- الحسین ابوالشهدا عباس محمود العقاد، ص33-32، ط. دارالهلال.
16- همان ماخذ، ص21.
17- همان ماخذ، ص21..
18- سموالمعنی فی سمو الذات ط 2، ص57، تالیف عبدالله علائلی.
19- تاریخ طبری، ط دارالمعارف مصر، 5/331.
20-
تفسیر روح البیان، اسماعیل حقی بروسوی، 4/418 ذیل آیه 28 سوره ابراهیم; و
نیز تفسیر قرطبی،9/364، ذیل همان آیه، فضائل الخمسه3/303 باب26.
21- فضایل الخمسه3/303 و 304 و 305.
22- الحسین ابوالشهدا، ص 25-23.
23-
الآثار الباقیة عن القرون الخالیه، تالیف ابوریحان محمدبن احمد البیرونی
باب «القول علی ما یستعمله اهل الاسلام». و ترجمه الآثار الباقیه فصل
بیستم، ترجمه اکبر داناسرشت و دائرةالمعارف بستانی ماده «عشر».
24- الآثار الباقیه باب «القول علی ما یستعمله اهل الاسلام» و ترجمه آن فصل بیستم، ترجمه اکبر داناسرشت.
25- بحارالانوار، 44/270.
26- همان، 44/271.
27- الکامل فی التاریخ، ذکر احداث سال یازدهم.
28-
... و انی لم اخرج اشرا و لابطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب
الاصلاح فی امة جدی... رک: بحارالانوار، 44/329 و سمو المعنی لسمو الذات،
ص106،1359.
29- ... الاترون ان الحق لایعمل به و ان الباطل لایتنهی عنه... تاریخ طبری 5/229 ط - المطبعة الحسینیة المصریه.
30-سبقت
العالمین الی المعالی بحسن خلیقه و علو همة و لاح بحکمتی نورالهدی فی لیال
فی الضلالة مدلهمة یرید الجاحدون لیطفؤوه و یابی الله الا ان یتمه.
رک: بحارالانوار 44/194.
31- البرهان فی تفسیر القرآن، سوره فجر.
32- همان.
33- حسین وارث آدم، صفحه 212 به بعد.
34- لؤلؤ و مرجان، انتشارات نوین، ص38.
35- همان ماخذ.
36- وسائل الشیعه،3/53 ط اسلامیه.
36- مجله رسالة الاسلام، سال 11، شماره3، ص264.
38- الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیلالله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله، سوره توبه، آیه 20.
39- سیاسة الحسینیه، ص8، و 51 ط زهره.
40- اعیان الشیعه، 1/581... ان الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنتین...
41- تفسیر قرطبی،9/342 ذیل آیه و ذکرهم بایام الله، سوره ابراهیم، آیه 54.
42- کنزالعمال، 8/571، ط بیروت مؤسسة الرسالة، و صحیح مسلم، باب صیام عاشورا، فمن شاء صامه و من شاء ترکه.
43- مجمعالبحرین، ماده «عشر» فی حدیث مناجاة موسی و قد قال یارب لم فضلت امة محمدصلی الله علیه وآله علی سایر الامم...
44- اعیان الشیعه، 1/586 و587 و بحارالانوار 44/278.
45- ... فجعل طینة شیعتنا من نضح طینتنا فقلوبهم تحن الینا... بحارالانوار67/126.
46- قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله، آل عمران، آیه 31.
47- فضائل الخمسه،3/285. روایات در این باره بسیار استبه همین ماخذ ص 270 رجوع شود.
48- سیاسة الحسینیة، ص50، ط سال 1351.
49- اعیانالشیعه، 1/586 ط دارالتعارف بیروت.
50- بحارالانوار، 44/283.
51- رک: اعیانالشیعه، 1/586.
52- برای آگاهی بیشتر رک: بحارالانوار، 44/278، باب 34.
53- بحارالانوار 44/279.
اشک رهایی
عزاداری برای سالار شهیدان و گریه بر آن حضرت، پیشینهای طولانی و افقی بلند دارد. زمانی که حضرت آدم علیهالسلام به زمین آمده تا مدتی در تب و تاب بود که چگونه گذشتهاش را جبران کند و به ساحت قدس الهی بار یابد. پس جناب جبرئیل به سوی او فرود آمد و این کلمات را به وی القا کرد تا با توسل به آنها اذن وصال یابد: «یا حمیدُ بحقِّ مُحمّدٍ، یا عالی بحقِّ علیٍّ، یا فاطِرُ بحقِّ فاطمةَ یا مُحْسِنُ بحقِّ الحَسَن و الْحُسَین و مِنْکَ الاحسان». وقتی حضرت آدم علیهالسلام نامهای یاد شده را بر زبان آورد، خطاب به جبرئیل گفت: «چرا هنگامی که نام حسین علیهالسلام را بر زبان میرانم، قلبم میشکند و اندوه بر دلم چیره میگردد و اشکم جاری میشود؟» جبرئیل در پاسخ وی، به مقام و منزلت آن حضرت اشاره کرد و مصایب و گرفتاریهایش را برشمرد و بیش از همه به موضوع تشنگی و عطش او و یارانش پرداخت.لعن ابراهیم خلیل بر یزید
لعن بر قاتلان امام حسین علیهالسلام و یارانش تنها به زمان پس از شهادت آنان اختصاص نداشته، بلکه حضرت ابراهیم علیهالسلام نیز از لعن کنندگان یزید بوده است. روزی حضرت ابراهیم علیهالسلام هنگام گذر از سرزمین کربلا، از اسب به زمین افتاد و سرش زخمی گشت و خون از آن جاری شد. حضرت استغفار کرد و فرمود: «بار خدایا! چه گناهی از من سر زده است؟» جبرئیل به سوی او فرود آمد و گفت: «هیچ گناهی از تو سر نزده است. اینجا فرزند آخرین پیامبر و جانشین بلافصل او کشته میشود و خون تو برای همدردی با او ریخته شد». حضرت پرسید: «قاتل او کیست؟» وی گفت: «شخصی است که اهل آسمانها و زمین بر او لعنت میفرستند». پس آن حضرت نیز دستهایش را بلند کرد و بر یزید بسیار لعنت فرستاد.محبت حضرت ابراهیم به امام حسین علیهالسلام
امام رضا علیهالسلام در حدیثی میفرماید: «وقتی که خداوند به ابراهیم فرمان قربانی کردن فرزندش را داد، او آرزو کرد ای کاش قوچ نمیآمد تا وی شایسته عالیترین درجات «صاحبان پاداش بر مصایب» میشد. در این هنگام، خدا وحی کرد: «ای ابراهیم! محبوبترین خلق نزد تو کیست؟» ابراهیم پاسخ داد: «پروردگارا! خلقی را نیافریدی که در نزد من محبوبتر از حبیب تو، محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم باشد. خدا فرمود: «محمد یا فرزند محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم را بیشتر دوست داری یا خود و فرزندت را؟» ابراهیم پاسخ داد: «محمد و فرزند او را». خدا فرمود: «ذبح و کشته شدن فرزند محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم به دست دشمنانش از روی ظلم دردناکتر است، یا قربانی کردن فرزندت به دست خود برای اطاعت از فرمان من؟» ابراهیم پاسخ داد: «ذبح فرزند محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم دردناکتر است». خداوند فرمود: «ای ابراهیم! به زودی جمعیتی از روی ظلم فرزند آن حضرت را ذبح میکنند و در نتیجه، آن جمعیت مورد غضب من واقع میشوند». پس ابراهیم گریه کرد و خداوند به او فرمود: «ای ابراهیم! گریه تو برای فرزند محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم (امام حسین علیهالسلام ) را به جای گریه تو بر فرزندت ـ به فرض قربانی کردن و گریه کردن بر او ـ قرار دادم و عالیترین درجات پاداش «صاحبان پاداش برای مصایب» را به تو عنایت کردم».نفرین حضرت موسی علیهالسلام
حضرت موسی علیهالسلام از دیگر کسانی است که قاتلان امام حسین علیهالسلام را لعن و نفرین کرده است. روزی او همراه یوشع بن نون، در سفرشان به سرزمین کربلا رسیدند. ناگهان بند کفش حضرت پاره شد و کفش از پایش بیرون آمد. در این هنگام، خاری در پایش فرو رفت و خون جاری شد. حضرت به خدا فرمود: «خداوندا! چه گناهی از من سر زد؟» به او وحی شد: «اینجا جایگاه شهادت حسین علیهالسلام است و خون تو برای همگونی با خون وی جاری شد». موسی پرسید: «حسین کیست؟» پاسخ شنید: «وی نوه محمد مصطفی و فرزند علی مرتضی است». موسی پرسید: «قاتل حسین کیست؟» گفته شد: «کسی است که ماهیان دریاها و حیوانات وحشی بیابانها و پرندگان هوا او را لعنت میکنند». در این هنگام حضرت موسی علیهالسلام دستانش را به دعا برداشت و یزید را لعنت کرد و یوشع نیز به دعای حضرت آمین گفت.تأویل کهیعص
سعد بن عبداللّه اشعری میگوید: از محضر ولی عصر علیهالسلام پرسیدم: «تأویل کهیعص چیست؟» حضرت فرمود: «این حروف راز و رمزی است که خداوند آن را به حضرت زکریا علیهالسلام یادآور شد. وی میخواست با پنج تن آل عبا آشنا شود که جبرئیل آنها را به او آموخت. هنگامی که زکریّا نامهای آنها را بر زبان جاری میکرد، حزن و اندوهش برطرف میشد، ولی هنگام بردن نام حسین علیهالسلام اشکهایش جاری میگشت و غم بر او چیره میشد. روزی به خدا عرضه داشت. «علت این تسکین دل و ریزش اشک چیست؟» خداوند فرمود: «کاف» اشاره به سرزمین کربلاست و «هاء» نشانه شهادت خاندان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است. «یاء» به قاتل حسین اشاره دارد، نام او یزید است و «عین» ناظر به عطش و تشنگی و «صاد» علامت صبر و پایداری اوست» هنگامی که زکریا از این مطلب آگاه شد، سه روز در مسجد ماند و هیچگونه دیداری با مردم نداشت و تنها به گریه و ناله و مرثیهخوانی برای آن حضرت پرداخت. سپس به خداوند عرضه داشت: «خدایا! فرزندی به من بده تا داغ او را تحمل کرده، با پیامبر آخر الزمان همدردی کنم». به همین دلیل، خداوند حضرت یحیی علیهالسلام را به او عطا کرد که به دست طاغوت زمانش با فجیعترین وضع به شهادت رسید.اشک پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بارها به مناسبتهایی مصایب امام حسین علیهالسلام را بیان میکردند و میگریستند، هنگامی که حسین علیهالسلام به محضر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میرسید، آن حضرت او را در آغوش میگرفت و به علی علیهالسلام میگفت که وی را نگاه دارد. سپس او را میبوسید و گریه میکرد. چون امام حسین علیهالسلام علت گریه آن حضرت را جویا شد، فرمود: «محل ضربههای شمشیر را میبوسم و میگریم». امام حسین علیهالسلام عرضه داشت: «آیا من کشته میشوم؟» پیامبر فرمود: «آری. به خدا سوگند! تو و پدرت و برادرت کشته میشوید». امام حسین علیهالسلام گفت: «محل کشته شدن و مدفن ما متعدّد است؟» حضرت پاسخ داد: «آری، فرزندم». پس امام حسین علیهالسلام پرسید: «چه کسی به زیارت ما میآید؟» پیامبر فرمود: «زائران من، پدر، برادرت و تو، راستگویان و حق جویان امت من هستند».نفرین پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم
دو سال از ولادت حسین علیهالسلام میگذشت که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم عزم سفر کرد. پس در نقطهای از مسیرش ایستاد و همچنان که میفرمود: «اناللّه و اناالیه راجعون»، اشک از دیدگانش سرازیر شد. هنگامی که مردم از علت این حال پرسیدند؛ حضرت فرمود: «اکنون جبرئیل مرا از منطقهای خبر داد که در کنار شطّ فرات واقع شده و کربلا نام دارد و فرزند من حسین ـ پسر فاطمه ـ در آن سرزمین کشته میشود». عرض شد: «یا رسول اللّه! چه کسی او را میکشد؟» فرمود: «مردی به نام یزید که خدایش لعنت کند! گویا میبینم جایی را که حسین در آن جان میدهد و محلی که در آن دفن میشود».خبر جبرئیل
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم پس از بازگشت از سفری، بر بالای منبر رفت و مردم را پند داد. در پایان دست راستش را بر سر حسن علیهالسلام و دست چپش را بر سر حسین علیهالسلام نهاد و سر به سوی آسمان برداشت و فرمود: «پروردگارا! به یقین، محمد بنده تو و پیغمبر توست و این دو پاکترین افراد خاندان من و برگزیده فرزندان و خانواده من هستند که پس از خود، این دو را در میان امّتم به جای میگذارم. جبرئیل مرا خبر داد که این پسرم (با اشاره به امام حسین علیهالسلام ) غریبانه و مظلومانه کشته خواهد شد. بارالها! شهادت را بر او مبارک فرما و او را از سروران شهیدان قرار بده. خداوندا! آنان که او را تنها میگذارند و کسانی که به کشتن او اقدام میکنند، از برکات دنیا و آخرت محروم گردان».میوه دل پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم
زمانی که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم مصایب امام حسین علیهالسلام را برای مردم نقل میکرد، آنان میگریستند. پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به آنان فرمود: «آیا بر حسینم گریه میکنید و او را یاری نمیکنید؟» سپس با رنگی برافروخته و چهرهای سرخ، در حالی که به شدت از چشمانش اشک فرو میریخت، خطبه کوتاه دیگری خواند. سپس فرمود: «ای مردم! من دو یادگار نفیس را در میان شما به جای گذاشتم و آن دو کتاب خدا و عترت و خاندان من است و آنان با آب و گل من آمیختهاند و میوه دل من و جگر گوشه من هستند. این دو هرگز از هم جدا نگردند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. هان که من در انتظار دیدار با آنان هستم و من درباره این دو، از شما چیزی نمیخواهم، جز آنچه پروردگارم به من دستور داده است. پروردگارم به من امر فرموده که من دوستیِ خویشان و نزدیکان خود را از شما بخواهم. مبادا فردای قیامت که در کنار حوض با من دیدار میکنید، خاندانم را دشمن داشته و بر آنان ستم نموده باشید!»اشک امام حسین علیهالسلام
امام حسین علیهالسلام در واپسین ساعتهای عمر امام حسن علیهالسلام به حضورش شرفیاب شد و بسیار گریست. امام حسن علیهالسلام فرمود: «چرا گریه میکنی؟» حضرت پاسخ داد: «به دلیل حال شما». امام حسن علیهالسلام فرمود: «من به وسیله زهر کشته میشوم، ولی روزی مانند روز تو نیست که سی هزار نفر به ظاهر مسلمان ـ و در باطن کافر ـ گرد تو جمع میشوند تا خون تو را ریخته، به حرم و خاندانت بیاحترامی کنند. سپس آنان را به اسارت برده، لوازم خیمههای تو را غارت کنند. در این هنگام، خداوند لعنتش را بر بنیامیه فرو میفرستد و آسمان به سبب این مصیبت هولناک خون میگرید. نه تنها آسمان، بلکه همه زمین و زمان بر تو میگریند؛ حتی حیوانات وحشی و ماهیان دریا».آگاهی بخشی امام سجاد علیهالسلام به مردم
روزی امام سجاد علیهالسلام از بازار عبور میکرد. قصابی را دید که قصد ذبح گوسفندی را دارد، ایستاد و گریست. قصّاب و مردم کوچه و بازار گرد او جمع شدند. قصاب که بیم آن داشت از او خطایی سر زده باشد، از حضرت پوزش طلبید. امام سجاد علیهالسلام پس از آنکه همه دیدگان مردم را به سوی خود جلب کرد، فرمود: «آیا به این حیوان که قصد سر بریدنش را داری، آب دادهای؟» وی گفت: «یابن رسول اللّه! روش مسلمانی چنین است». آنگاه حضرت فرمود: «من به چشمان خود دیدم که پدر و برادرانم و یارانش را در کنار آب گوارای فرات، با لب تشنه شهید کردند». بدین ترتیب، آن حضرت در میان بازار، مجلس عزاداری برای سالار شهیدان تشکیل داده، مصایب او را یادآور شد.سوز امام سجاد علیهالسلام
امام صادق علیهالسلام میفرماید: پس از حادثه عاشورا، امام سجاد علیهالسلام بیست سال پیوسته گریست. هنگامی که غذا پیش او میآوردند، گریه میکرد؛ تا اینکه یکی از غلامان عرض کرد: «فدایت گردم! میترسم که بر اثر این رفتار، جانتان به خطر افتد». حضرت فرمود: «من غم و غصه خودم را به خدا عرضه میکنم (یعنی شما توان ادراک واقعیت را ندارید تا بازگو کنم) و چیزی میدانم که شما بدان آگاه نیستید. هنگامی که به یاد قتلگاه فرزندان فاطمه علیهاالسلام میافتم، ناخودآگاه چشمانم پر از اشک میشود».روزی پر از غم
روزی امام سجاد علیهالسلام به عبیداللّه ـ فرزند عمویش عباس ـ نگریست و چشمانش اشک آلود شد. سپس فرمود: «روزی سختتر از روز جنگ احد برای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نبود؛ زیرا در آن روز عمویش که شیر خدا و رسولش بود، به شهادت رسید. پس از آن، روز نبرد موته بود که پسرعمویش جعفر طیار شهید شد، ولی برای ما روزی به سختی روز عاشورا نیست که سی هزار نفر گرد هم آمدند تا پدرم، سیدالشهدا علیهالسلام را به شهادت برسانند و با این عمل ننگین خویش به خدا تقرب جویند؛ در حالیکه آن حضرت ایشان را نصیحت و موعظه کرد و خدا را بر آنان یادآور شد، ولی آنان از روی ستم و عدوان پدرم را کشتند».زائر امام حسین علیهالسلام ، همنشین اهل بیت علیهمالسلام
امام باقر علیهالسلام فرمود: «چنانچه کسی دوست دارد که جایگاهش بهشت برین باشد، زیارت مظلوم را ترک نکند». از آن حضرت پرسیده شد: «مظلوم چه کسی است؟» فرمود: «حسین پسر علی علیهماالسلام است که آفریننده حماسه پرشور کربلاست. هر آنکه با عشق او و محبت به خاندان رسالت به زیارتش بشتابد، پیش از دیگر مردم در بهشت وارد شده، همنشین اهل بیت نبوی خواهد شد».روز عاشورا
عبداللّه بن سنان، یکی از یاران امام صادق علیهالسلام میگوید: «روز عاشورا به محضر امام صادق علیهالسلام مشرف شدم. اشکهای امام چون دانههای مروارید از چشمانش سرازیر بود. عرض کردم: «چرا گریه میکنید؟» آن حضرت فرمودند: «چگونه غافلی؟ آیا نمیدانی که در چنین روزی جنایت بینظیر کربلا اتفاق افتاد؟» عرضه داشتم: «نظر شما درباره روزه گرفتن در این روز چیست؟» در پاسخ فرمودند: «روزه کامل نگیر و از شب پیش نیّت روزه مکن و هنگام عصر با مقداری آب افطار کن؛ زیرا در چنین ساعتی بود که جنگی سخت و نابرابر که بر خاندان رسالت تحمیل شده بود، پایان یافت، در حالی که سی نفر از آنان بر زمین افتاده بودند. بر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بسیار سخت بود که آنان را در آن حالت ببیند و اگر در آن روز، حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم زنده بود، به یقین ایشان صاحب عزا بود و باید که به ایشان تسلیت گفته میشد».تشویق شاعر
امام صادق علیهالسلام به جعفر پسر عفّان طایی فرمود: «شنیدهام درباره حسین بن علی علیهماالسلام شعر و مرثیه میگویی و خوب هم میسرایی». او گفت: «آری» و سپس برخی از اشعارش را در محضر امام صادق علیهالسلام خواند. آن حضرت و حاضران به شدت گریستند و اشکهایشان بر صورتها جاری شد. امام فرمود: «ای جعفر! سوگند به خدا در این لحظه که مرثیه حسین علیهالسلام را میخواندی، فرشتگان خدا شاهد و شنوای سخن تو بودند. آنان نیز همچون ما گریستند. خداوند بهشت را بر تو لازم کرد و تو را آمرزید».تدبیر امام کاظم علیهالسلام برای یادآوری عاشورا
امام کاظم علیهالسلام در شرایطی میزیست که هرگونه امکان برگزاری مراسم عزاداری امام حسین علیهالسلام از او سلب شده بود. ولی حضرت در موقعیت مناسبی دیدهها را به سوی کربلا جلب کرد. در نوروز یکی از سالها، هارون الرشید به حضرت پیشنهاد داد که سران کشوری و لشکری به دیدن امام بیایند. آن حضرت خواسته هارون را نپذیرفت، ولی مخالفت ایشان سودی نبخشید و ناگزیر به دستور هارون تن داد. همه شخصیتهای سیاسی و نظامی به دیدار امام شرفیاب شدند و هر کدام هدیهای تقدیم کردند. در این میان، پیرمردی حاضر شد و گفت: «من مالی ندارم که اهدا کنم، ولی اشعاری را که پدرم در رثای جدت سیدالشهدا علیهالسلام سروده است، به شما تقدیم میکنم». حضرت وی را بسیار گرامی داشت و در کنارش نشانید. پس از پایان مراسم، امام علیهالسلام به مأموری که هارون برای کنترل اوضاع گماشته بود، فرمود: «نزد هارون برو و درباره این هدیهها کسب تکلیف کن». وی پس از مراجعت از نزد هارون، گفت: «شما در تصرف این هدیهها مختارید». بدین ترتیب، حضرت، تمام هدایا را به شاعر مرثیه سرای حسینی هدیه کرد و در پاسداری حماسه حسینی نقش آفرینی فرمود.امام رضا علیهالسلام در رثای امام حسین علیهالسلام
امام رضا علیهالسلام در موقعیتهای مناسب، مصایب امام حسین علیهالسلام را یادآور میشد و در رثای سالار شهیدان میگریست. آن حضرت خطاب به پسر شبیب میفرماید: «ای پسر شبیب! اگر بر چیزی گریه میکنی، بر حسین پسر علی گریه کن؛ زیرا او را مثل گوسفند سر بریدند و هجده نفر از مردان خاندانش را که مردان بیمانند عصر خویش بودند، شهید کردند و در سوگ شهادت او، آسمانها و زمینها گریستند».حرم حسینی
امام هادی علیهالسلام در اوضاع خفقانبار زمان خویش، آشکارا نمیتوانست به عزاداری جد بزرگوارش، امام حسین علیهالسلام بپردازد، ولی از هر فرصتی برای تبلیغ و نشر فرهنگ عاشورا بهره میبرد. ایشان به شخصی که به زیارت سیدالشهداء مشرف میشد، فرمود: «برای من در آن مکان شریف دعا کن؛ زیرا من دوست دارم در مکانی برای من دعا کنی که خداوند دعا کردن در آن را دوست دارد، و حرم حسینی از آن مکانهاست».نجوای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در رثای سالار شهیدان میفرماید: «اگر روزگاران مرا به تأخیر انداخت و تقدیر الهی مرا از یاری تو باز داشت و نتوانستم در رکاب تو با دشمنانت بجنگم، همواره در این مصیبت ناله میکنم و به جای اشک چشم، خون دل میگریم، تا از سوزش این مصیبت و غصه رنج و محنت آن جانْ به جانبخش تسلیم کنم»..:: This Template By : web93.ir ::.